فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره حزب ستم پیشه (قاسطین)

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کامل درباره حزب ستم پیشه (قاسطین) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره حزب ستم پیشه (قاسطین)


دانلود مقاله کامل درباره حزب ستم پیشه (قاسطین)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 20

 

حزب ستم پیشه (قاسطین)

حضرت امیر (ع) در آغاز حکومتش, معاویه را عزل کرد این کار باعث شد معاویه در مقابل حضرت امیر (ع) جبهه گیرى کند و جنگ صفین را بر علیه حضرت بر پا نماید. بنظر بعضى چون ابن عباس و مغیرة بن شعبه عزل معاویه در آن وقت صلاح نبود. آنها از روى مصلحت جویى مى گفتند:
بگذارید حکومت شما ریشه بگیرد و محکم شود بعد معاویه را عزل کنید.
براى روشن شدن حکمت کار حضرت امیر (ع) باید ابتدا احوالات معاویه را بررسى نماییم تا بفهمیم هم از نظر شرعى و الهى و هم از نظر سیاسى برخورد حضرت امیر (ع) درست بوده است .
پس از فتح مکه توسط پیامبر (ص) در سال هشتم هجرى همه قریش حتى ابوسفیان ـ پدر معاویه ـ اسلام آوردند.
تنها معاویه و یک نفر دیگر از مکه فرار کردند و مدتى در اطراف بودند, معاویه از آنجا چند بیت شعر براى پدرش ابوسفیان فرستاد:
که تو چطور اسلام آوردى در حالیکه جد و دأى و برادر من در جنگ بدر بدست مسلمین کشته شدند.1 بعد که فهمید دیگر جأى در جزیرة العرب نمانده که مردمش اسلام نیاورده باشند, نزد پیامبر (ص) آمد و اظهار اسلام کرد اما حقیقت اسلام او را از واقعه زیر مى فهمیم:
طبرى مى نویسد: معاویه, مغیره بن شعبه را به حکومت کوفه منصوب داشت. اما پیش از اینکه وى به طرف مرکز حکومت خویش حرکت کند وى را به حضور طلبیده گفت:
من مى خواستم سفارشات فراوان و وصایاى زیادى با تو در میان گذارم که بخاطر بینش و درک زیاد تو از آن خوددارى مى کنم, و عمل آنرا به فهم خودت واگذار مى نمایم! اما هرگز سفارش به یک چیز را فراموش نمى کنم:
((تو در مرحله اول, هرگز نکوهش و بدگویى على را فراموش نکن, و همیشه براى عثمان از خداوند رحمت بخواه, و مغفرت طلب کن. در مرحله دوم, از عیب جویى اصحاب و یاران على و سختگیرى درباره ایشان به هیچ وجه روى گردان مباش, و در مقابل, دوستداران عثمان را بخود نزدیک نما, و بدیشان مهربانى ها کن!)) مغیره گفت:
من امتحان خویش را داده ام, و در این زمینه تجربه ها دارم. قبل از تو براى دیگران ماموریت انجام داده ام, و کسى مرا نکوهش نکرده است! تو نیز امتحان خواهى کرد, حال یا مى پسندى و ستایش مى کنى, یا کار من برایت ناپسند جلوه مى کند, و مرا مذمت خواهى کرد! معاویه پاسخ داد:
نه ان شا الله تو را ستایش خواهم کرد؟!!.
مدأنى در کتاب ((احداث)) مى نویسد: معاویه پس از بدست آوردن خلافت, فرمانى به همه عمال و کارگزاران خویش نگاشت:
هر کس که چیزى در فضل ابو تراب و خاندانش باز گوید!! حرمتى براى خون و مالش نیست یعنى خونش هدر خواهد بود!! در این میان مردم کوفه, دوستداران خاندان علوى بیش از دیگران زجر و بلا کشیدند.
دیگر بار معاویه به کارگزاران خویش در تمام آفاق فرمانى نوشت که:
شهادت هیچیک از شعیان على و خاندانش را نپذیرید.
و نیز فرمان داد:
آنچه از دوستداران عثمان و علاقمندان او و آن کسان که روایاتى در فضیلت وى نقل مى کنند, و در سرزمین تحت فرمانروایى شما زندگى مى کنند, بشناسید, تا اینکه بخود نزدیکشان کنید, و اکرامشان بنمایید. آنگاه آنچه که اینگونه افراد در فضیلت عثمان روایت مى کنند, براى من بنویسید, و اسم گوینده و نام پدر و خاندانش را یادآور شوید!.
آنچنان این فرمان اجرا گشت, و خود فروختگان و هوسرانان به خاطر رسیدن به حطام دنیوى, حدیث جعل کردند که فضأل عثمان فراوانى گرفت! زیرا معاویه پول و خلعت و املاک و آنچه در دست داشت, بى دریغ در این راه بکار گرفته بود. هر شخص ناشناخته و بى ارزش که نزد کارگزاران معاویه رفته و چیزى را به عنوان حدیث منقبت و فضیلت عثمان نقل مى کرد, مورد توجه قرار مى دادند, و نامش را مى نوشتند, و مقام و منزلتى در دستگاه حکومت مى یافت!؟.
پس از مدتى فرمان دیگر معاویه صادر شد که به کارگزاران خویش دستور داده بود:
اینک روایات فضأل عثمان فراوان شده و در همه شهرها به گوش مى رسد! پس چون نامه من به شما رسد, مردم را دعوت کنید که فضأل صحابه و خلفا اولیه را روایت کنند و حدیثى در فضیلت ابوتراب نباشد مگر اینکه روایتى همانند آنرا در فضل خلفا نخستین و صحابه براى من بیاورید, یا ضد آن را روایت کنید, این کار نزد من محبوب تر است و مرا بیش از پیش شادمان مى کند چه آنکه براى شکستن دلایل و براهین ابوتراب و شیعیان وى, وسیله اى قوىتر و برنده تر مى باشد! و براى آنها دشوارتر از روایت هایى که در مناقب عثمان نقل گردیده مى باشد, و کوبندگى بیشترى خواهد داشت!!.
فرمان معاویه بر مردم خوانده شد, و به دنبال آن روایات دروغین فراوان در فضأل صحابه بوجود آمد که به هیچ وجه بویى از حقیقت نداشت. مردم ساده دل نیز این احادیث را به دیده قبول پذیرفتند, و چنان رفته رفته شهرت یافت که بر منابر باز گفته شد, و به دست معلمان مکاتب داده شد, و کودکان بر طبق آن آموزش یافتند. این احادیث دروغین را حفظ مى کردند. آنگاه از مجامع مردان نیز درگذشت و به مکاتب و مجامع درسى زنان رسید, و معلمان, آنها را به دختران و زنان مسلمان آموختند, و همچنان در میان غلامان و خادمان خود نشر دادند. جامعه اسلامى بدین گونه که گفتیم سالیان دراز از حیات خویش را گذارنید, و بدین سبب احادیث دروغین و ساختگى فراوان براى نسلهاى بعد بیادگار ماند که فقها و دانشمندان و قضات و فرمانداران همه و همه آنها را فرا گرفتند, و باور داشتند!!.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حزب ستم پیشه (قاسطین)

تحقیق در مورد ناکثین

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد ناکثین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ناکثین


تحقیق در مورد ناکثین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:12

 فهرست مطالب

 حضرت امیر (ع) پس از بیست و پنج سال کنار بودن از حکومت با اصرار مردم خلافت ظاهرى را قبول کرد و چون مردم با او بیعت کردند حضرت در ضمن خطبه اى سیره و روش حکومتى خود را که منطبق با قرآن و سنت پیامبر (ص) بود بیان نمود و عملاً از همان آغاز مطابق آنچه گفته بود عمل کرد. صراحت و عدالت حضرت امیر (ع) هر چند تودهئ مردم مسلمان را از ظلم هاى حکام قبل و بى عدالتى هاى گذشته رهانید و رضایت و آرامش آنان را فراهم ساخت اما در مقابل موجب جبهه گیرى ثروتمندان و قدرت طلبان شد و آنان که در گذشته بواسطه نزدیک بودن به دستگاه خلافت از ثروت بى دریغ و ریاست برخوردار بودند با تساوى حقوق آنها با دیگر و کنار گذاشتن از قدرت از حضرت امیر (ع) فاصله گرفته و به این ترتیب سه گروه عمده در مقابل آن حضرت در طول خلافت کمتر از پنجسال قرار گرفتند. این سه گروه ناکثین, قاسطین, مارقین بودند که جنگهاى جمل, صفین, نهروان را برپا کردند, در اینجا توضیح مختصرى نسبت به این سه گروه ذکر کرده و ریشه مخالفتها و برخورد حضرت با آنها را بیان مى کنیم:
الف: جنگ جمل به رهبرى عایشه, طلحه و زبیر: جنگ جمل جنگ طبقاتى قریش در مقابل حضرت امیر (ع) بود. براى ریشه یابى این جنگ لازم است خصوصیات قریش را بررسى کنیم .
قریش خود را اولاد حضرت ابراهیم (ع) مى دانستند و کلیددار خانه خدا بودند خصوصاً بعد از عام الفیل که سپاهیان ابرهه براى نابودى کعبه حمله کرده و بامر خداوند نابود شدند قریش این واقعه را به خود گرفته و بى جهت خود را عزیز مى دانستند و امتیاز خاصى براى خود نسبت به تمامى عرب قأل بودند و اعراب هم آنان را احترام مى کردند لیکن قریش در عمل بسیار فاسد بودند. مثلاً در قماربازى کارشان به جایى مى رسید که خود را مى باختند و برده طرف مقابل مى شدند یا در فساد جنسى ذوات الرایات داشتند ـ یعنى زنان روسپى که براى مشخص بودن خانه هایشان پرچمى سر درب منزل نصب کرده بودند ـ و غیر از بنى شام که نسلشان پاک بود افراد صحیح النسب در آنها کم بود و از جهت اقتصادى هم قریش اکثراً مترف و خوشگذران بودند اینها سالى دوبار به سفر تجارت مى رفتند تابستان به ایران یا روم و زمستان به یمن و حبشه کاروانهاى تجارتى مى بردند و از این راه ثروتهاى کلانى بدست آورده بودند مانند طلا, نقره, عود, بخور, ابریشم, غلام و کنیز; ایشان همانهایى بودند که از آغاز بعثت در مقابل پیامبر (ص) جبهه گرفتند و آن همه آزار و شکنجه و توهین به پیامبر اکرم (ص) و مسلمین صدر اول در مکه وارد ساختند بطوریکه بعضى از مسلمین مجبور به هجرت به حبشه شدند و پیامبر (ص) و نزدیکان و یارانش سه سال و اندى در سخت ترین محاصره اقتصادى در شعب ابیطالب محصور گشتند و بالاخره مجبور به هجرت به مدینه شدند. در مدینه نیز قریش آن حضرت را آسوده نگذاشت و جنگهاى زیادى چون بدر, احد, خندق و... را علیه مسلمین بر پا کردند و قبأل یهود را که هم پیمان مسلمین بودند علیه آنها تحریک نمودند. آزار قریش بحدى بود که پیامبر دوبار آنها را لعنت نمود یکى زمانیکه عقبه شکمبه گاو یا گوسفندى را بر سر آن حضرت که در حال سجده بودند ریخت. حضرت فاطمه به گریه افتاد و کثافتها را از سر و کمر پیامبر کنار زد. پیامبر سر بلند کردند و سه مرتبه فرمودند: |^|اللهم علیک بقریش.
در مورد دیگرى هم فرمودند: |^|اللهم علیک الملا من قریش.
(البته مکتب خلفا این روایت را بدینگونه توجیه نمود که منظور پیامبر از قریش در این موارد همان سران قریش بودند که درجنگهاى با مسلمین کشته شدند).1 بالاخره اسلام با امدادهاى الهى پیش رفت و سرانجام مکه بدست پیامبر (ص) فتح شد و سران قرش به ناچار اظهار اسلام کردند ولى ظهور روحیه برترىطلبى در آنها وجود داشت. واقعه زیر این مطلب را تایید مى کند: روزى سلمان و بلاص وصهیب نشسته بودند, ابوسفیان بر ایشان گذشت. ایشان چون او را دیدند با هم گفتند: شمشیرهاى خدا گردن این دشمن بزرگ خدا را نزد. ابوبکر که سخنان ایشان را مى شنید با ناراحتى گفت: آیا بر ضد شیخ قریش این گونه سخن مى گوئید؟ آنگاه از گفتار نابجاى خود هراسناک شد و به شتاب نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و حادثه را باز گفت. رسول اکرم (ص) فرمود: شاید تو برادران مسلمان خود را ناراحت کرده باشى.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ناکثین