دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
همه کودکان تا حدودی ترس را تجربه می کنند برخی از این ترس ها طبیعی و برخی دیگر غیر طبیعی هستند. در این موارد، والدین در اطمینان خاطر دادن به کودک خود نقش اصلی را ایفا می نمایند. چنانچه والدین این وظیفه خود را به خوبی ایفا نمایند، در زندگی حال و آینده کودک احساس ایمنی حکمفرما خواهد شد.
تعداد زیادی از ترس های کودک طبیعی و بهنجار هستند. حتی برخی از آنها برای پیشگیری از آسیب رسیدن به آنها لازمند. بسیاری از این ترس را والدین خود به فرزندشان آموزش می دهند. مثلاً به کودکان خود می آموزیم که از دویدن در خیابان شلوغ، همراهی با غریبه ها، خوردن داروهای دیگران، بازی با کبریت و ... بترسند.
البته در چنین مواردی قصد ما ترساندن کودک از نتایجی است که چنین اعمالی در پی خواهد داشت. چنین ترس هایی بهنجار و حتی لازم تلقی می گردد و کاملاً با ترس های نابجای کودکان متفاوت است. ترس های نابهنجار در واقع بیشتر پاسخ به تصورات خیالی هستند تا خطرات واقعی، کودکانی که ترس های نابهنجار را تجربه می کنند، در مواقعی که مورد خاصی برای ترسیدن وجود ندارد، مضطرب و پریشان هستند، ترسی شدید که می تواند به فوبی تبدیل گردد.
در سنجش هایی که انجام گرفته است، پانزده ترس به عنوان ترس های معمول و رایج شناخته شده است که برخی از آنها با ترس های کودکی ارتباط دارد. این موارد عبارتند از: ترس از تاریکی، صحبت در جمع، تنهایی، دندانپزشکی، بیمارستان (خون)، طرد، افراد خشمگین، عنکبوت، امتحان، افراد غیر عادی و ناقص الخلقه، مورد پذیرش واقع نشدن، پلیس، شکست، اشتباه کردن و حیوانات (خصوصاً سگ). برخی از این ترس ها اگر در کودکی به خوبی شناخته و درمان نشوند، در بزرگسالی به فوبیاهای جدی تری تبدیل خواهند شد که درمان آنها به مراتب سختر خواهد بود.
ترس از تاریکی
معمولاً ترس از تاریکی زمانی در کودک بوجود می آید که شب در تاریکی قرار گیرد، این مساله ممکن است در نتیجه اصرار والدین بر خوابیدن کودک در اتاق تاریک و به تنهایی باشد و یا زمانیکه کودک نیمه شب بیدار می شود و در تنهایی و تاریکی احساس وهم نماید. برخی کودکان آنقدر در تاریکی دچار وحشت می گردند که ضربان قلبشان به شدت افزایش می یابد. والدین بایستی این واقعیت را بپذیرند که اتاق تاریک برای کودکان ماهیتاً متفاوت با زمانی درک می شود که چراغها روشن است یا روشنایی اتاق مناسب است. بنابراین بهترین و موثرترین شیوه در کاهش این ترس، آن است که به فرزندان خود اطمینان دهیم اتاق و فضای آن، در تاریکی و روشنایی تغییری نمی کند. جهت کاهش ترس از تاریکی در کودکان چند راهکار پیشنهاد می گردد:
از چراغ خواب استفاده کنید، اما محل قرار گرفتن چراغ خواب هم بسیار حائز اهمیت است، چرا که باید در محلی قرار گیرد که باعث ایجاد سایه های ترسناک نگردد.
پس از آنکه چراغ اتاق خواب را خاموش کردید چند دقیقه ای در کنارش بمانید و راجع به مسایل مختلف با او صحبت کنید، در این مدت هم چشم کودک با تاریکی منطبق می شود و هم اطمینان خاطرش افزایش خواهد رفت.
درب اتاق کودک را نیمه باز بگذارید و به او بگویید در نزدیکی اتاقش باقی خواهید ماند. فراموش نکنید که ممکن است حتی صدای باد هم، در شب برای کودکان وهم آور و متفاوت از روز، تلقی گردد.
هرگز به کودک اجازه ندهید که اگر نیمه شب از خواب بیدار شد به اتاق شما بیاید و پیش شما بخوابد، چرا که این مساله آغازگر عادتی خواهد شد که ترک دادنش بسیار سخت خواهد بود. در چنین صورتی به اتاقش بروید، مساله را جویا شوید، او را اطمینان ببخشید که علتی برای ترسیدن وجود ندارد و از آن مهم تر این که با حضور در کنار والدین مشکلی حل نمی شود. سپس شرایطی را که باعث ترس او شده کشف کنید و آن را رفع نمایید. به کودکتان بگوئید افتخار می کنید آنقدر بزرگ شده است که می تواند به تنهایی در اتاق خودش بخوابد.
در اجرای موارد فوق ثابت قدم باشید و هرگز روند خود را تغییر ندهید. به یاد داشته باشید که حتی یک مورد استثنا قائل شدن در این زمینه، می تواند سایز زحمات شما را به هدر دهد.
ترس از مهد کودک و مدرسه
ترس از مدرسه، می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و شناسایی علت دقیق آن بر عهده والدین است.
1 – باید دید که آیا این ترس، ترس از خود مدرسه است و یا ترس از ترک خانه؟ در صورتیکه ترس از مدرسه باشد چه چیز موجب آن شده است؟ آیا مشکلی در راه مدرسه وجود دارد آیا در سرویس مدرسه مشکلاتی برای کودک ایجاد می شود؟ آیا ترس از مسخره شدن در مدرسه است؟ آیا کودک می ترسد که در درسی نمره نیاورده؟ و .... بنابراین، کلیه احتمالات بایستی در نظر گرفته شود و هر یک جداگانه آزمایش گردد، چرا که هر یک از این مشکلات راه حل مخصوص به خود را می طلبد و حتی ممکن است لازم شود در این خصوص از آموزگار، مربی و سایر مسوولان مدرسه و مهد کودک نیز، کمک خواست. در صورتی که بتوانید کودک خود را با دیگری آشنا کنید که در سرویس یا راه مدرسه با او همراه و هم مسیر باشد، یا در زنگ های تفریح همبازی او شود و بین آنها رابطه ای دوستانه ایجاد کنید، کمک بزرگی به رفع مشکل فرزندتان نموده اید.
2 – در صورتیکه ترس مربوط به ترک کردن خانه باشد، باید مطمئن شویم که کودک دچار اضطراب جدایی شده است، یا خیر، تحقیق کنید که آیا کودک این واقعیت را درک می کند که حتی در صورت جدا شدن از شما و ترک منزل، شما آنجا باقی خواهید ماند و هنگامی که به منزل بازگشت، هنوز در خانه هستید.
3 – هر روز راجع به وقایع آنروز در مدرسه با کودک خود صحبت کنید. علی الخصوص این گفتگو را دربارة مسایل و تجربیات جالب مدرسه رفتن ادامه دهید و از خاطرات شیرین مدرسه رفتن خود و سایر نزدیکانش برایش بگوئید. این کار هم شیرینی های مدرسه رفتن را برایش بارزتر می سازد و هم به شما کمک می کند به آنچه که در مدرسه رخ می دهد آگاه شوید و ریشه مشکلات را صحیح تر بررسی نمائید.
ترس از حیوانات
ترس از حیوانات، تقریباً در تمامی کودکان وجود دارد و با افزایش سن آنها کاهش می یابد. رویکردهای بسیاری جهت کاهش ترس کودکان از حیوانات وجود دارد:
هرگز ترس خود را به کودکانتان انتقال ندهید. کودکان ترسشان را از شما فرا می گیرند.
طرز رفتار صحیح با حیوانات را یاد بگیرید و به کودکانتان آموزش دهید.
ترس کودک را برایش معین کنید. مثلاً به او بگوئید گر به چنگ می زند و خطرناک است ولی اگر به او کاری نداشته باشیم، هیچ آزاری نمی رساند. اگر تمایل به نگهداری حیوانات در منزل دارید حتماً به این نکته توجه نمائید.
حیوانی انتخاب کنید که از نظر جثه از کودکتان کوچکتر باشد. حتی می توانید انتخابتان را طوری صورت دهید که هر دو با هم بزرگ شوند. در هیچ شرایطی اجازه ندهید که کودک با حیوان بدرفتاری کند یا به او آزار برساند. این امر علاوه بر اینکه موجب شکل گیری روحیه خشونت و آزارگری در کودک می شود، ممکن است حیوان را مجبور به واکنش کند که یا آسیب زا است و یا باعث افزایش ترس کودک از حیوان می گردد.
در مورد حیواناتی که امکان دارد گاز بگیرند یا نوک بزنند، اجازه ندهید کودک با دست به او غذا دهد.
طرز رفتار صحیح و مهربانانه با حیوان را به کودک آموزش دهید.
ترس از دندانپزشک
بسیاری از افراد از زمان کودکی از مراجعه به دندانپزشک هراس داشته اند و این ترس تا بزرگسالی حل نشده باقی می ماند. آنچه مسلم است همگی ما بالاخره روزی مجبوریم به دندانپزشکی مراجعه کنیم، بنابراین ضروری است که ترس از دندانپزشکی در همان کودکی حل شود. ترس معمولاً زمانی در کودک شکل می گیرد که احساس کند هیچ کنترلی، بر موقعیتی که در آن قرار گرفته است، ندارد. دندانپزشکی هم چنین موقعیتی است. اما از آنجا که معمولاًٌ نیاز نیست که کودکان دایماً به دندانپزشک مراجعه نمایند. می توان با تدبیر به راحتی چنین ترسی را از بین برد و یا حداقل از میزان آن کاست. دندانپزشک کودک خود را دقت انتخاب کنید در صورت امکان سعی نمائید از دندانپزشک متخصص کودکان یا از دندانپزشک هایی که طرز صحیح برخورد با کودکان را می دانند و با حوصله با آنان رفتار می کنند کمک بخواهید. استفاده از دندانپزشک خانم می تواند سودمند باشد.
A
این مقاله به شرح مختصر برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) میپردازد. برنامه ریزی تعریف میشود و تأثیر تغییر در شرایط بر برنامه ریزی روشن میگردد. سپس نقش استراتژی (راهبرد) در برنامه ریزی مشخص میشود و برنامه ریزی استراتژیک تعریف میشود. در پایان جدول برنامه ریزی خودکنترل اسکینری شرح داده می شود.
روش صحیح مطالعه:
یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت و برای دستیابی به مطالعه ای صحیح باید روشهای آن را دانست که در اینجا به شش مورد اشاره می کنیم:
1. خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای رسیدن به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا" قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا" به خاطر سپرد .
2. خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد بجای آنکه تمرکز و توجه بروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا" درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب بدنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .
3. حاشیه نویسی :این روش نسبت بدو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4. خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را میخوانید و آنچه را که درک کرده اید بصورت خلاصه بروی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
5. کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاهترین، راحتترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
6. خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا" فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را میخوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و بصورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده بروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش میدهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش میدهد.
مزیت های روش صحیح مصالعه:
شیوه ی صحیح مطالعه،چهارمزیت عمده ی زیر را به دنبال دارد:
1. زمان مطالعه را کاهش میدهد.
2. میزان یادگیری را افزایش میدهد .
3. مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.
4. بخاطر سپاری اطلاعات را آسانتر می سازد.
برای داشتن مطالعه ای فعال وپویانوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرورمطالب،دوباره کتاب رانخوانده ودر زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خودمطالب رامرور کرد .
یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.
شرایط مطالعه:
((بکارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه ))
شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزند که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعالتر داشته باشید :
1. آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید.
2. برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است.
3. نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .
4. حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال میکند.
5. استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، ((آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است.))
6. سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .
7. تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد.
8. دوری از مشروبات الکلی : مصرف مشروبات الکلی موجب ضعف حافظه می شود .
9. ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است .
10. خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند.
((همانطورکه گفته شد برنامه ریزی یکی از عوامل اصلی موفقیت درمطالعه است و در این قسمت به بحث در مورد برنامه ریزی می پردازیم.))
تعریف برنامه ریزی:
برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامه ریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود.
بر طبق این تعریف، تصمیمگیریهای مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متکی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازهگیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی میشوند که فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده میشود. همانطور که اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یک فرایند تصمیمگیری نیست بلکه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونهای فرایند ارزیابی است که در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیمگیری میشود.
برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. برنامهها تهیه شده و اجرا میگردند.
ویژگی های برنامه ریزی:
برنامه ریزی یک فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است:
1) تشخیص یک نیاز یا انعکاس یک انگیزه
2) جمعآوری اطلاعات
3)مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید
4) تعریف اهداف
5)تأمین مقدمات
6)پیشبینی شرایط آینده
7) ساخت زنجیرههای متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی
8) رتبهبندی و انتخاب گزینهها
9) تعریف سیاستها
10) تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه
انواع برنامه ریزی و آشنایی با آنها:
برنامه ریزی از جنبه ماهیت به برنامه ریزی فیزیکی، برنامه ریزی سازمانی، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی وظیفهای و برنامه ریزی عمومی دستهبندی میشوند که در اینجا منظور از برنامه ریزی، برنامه ریزی از نوع عمومی است. برنامه ریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامه ریزی را در خود دارد. برنامه ریزی را از جنبه افق زمانی میتوان در قالب برنامه ریزی کوتاهمدت (برنامه ریزی عملیاتی و تاکتیکی)، برنامه ریزی میانمدت و برنامه ریزی بلندمدت دستهبندی نمود.
1)برنامه ریزی کوتاه مدت: هر شب پس از به پایان رساندن فعالیتهای روزانه و یا صبح زود قبل از آغاز ساعت کاریتان، یک برنامه کاری مختص آن روز بنویسید. در این برنامه زمانی، فهرست کارهایی که در آن روز قصد انجامش را دارید، به دقت و ترجیها بر روی یک برگه یا کارت کوچک بنویسید. این کارت را در تمام طول مدت روز همراه خود داشته باشید و هر بخشی از آن را که به انجام می رسانید، خط کوچکی بر روی آن بکشید.
نوشتن امور به این شیوه بر روی کاغذ نه تنها باعث می شود برای زمان خود برنامه ریزی داشته باشید بلکه در عمل باعث می شود که شما خودتان را ملزم به آنچه بر روی کاغذ به خودتان قول دادهاید تا عمل نمایید، بکنید. مطمئنا بی توجهی به این برنامه بی احترامی به خودتان است!
2)برنامه ریزی میان مدت: حال لیست کوتاهی از رویدادهای عمده در هفته پیش رو و مقدار زمانی که برای انجام هر کدام از آنها مورد نیاز است تهیه کنید. این رویدادها تنها به موارد مطالعه ای محدود نمی شوند. این رویدادها هفته به هفته تغییر می کنند و حتما باید برای هر هفته لیست جدیدی بنویسید. جمعهشب شاید بهترین زمان برای انجام این کار باشد.
3)برنامه ریزی بلند مدت: در این قسمت تنها به برنامهریزی برای امور ثابت و بدون تغییر خود می پردازید. این امور تنها شامل وظایفی میشود که لازم است شما در دراز مدت و به طور هفتگی آنها را انجام دهید. مانند ساعات کاری، کلاسها، برنامههای مذهبی، جلسات و اموری از این قبیل.
برنامه ریزی استراتژیک:
بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز» میباشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامه ریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند هدف برنامه ریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بکار برد.
تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است. در اینجا تعریفی ارائه میشود که بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی میتواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود.
برنامه ریزی استراتژیک گونهای از برنامه ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک میتواند برنامه ریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست.
واژه «استراتژیک» معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژی» از کلمه یونانی «استراتگوس» گرفته شده است که به معنای رهبری است. برنامه ریزی استراتژیک کوششی است ساختیافته برای اتخاذ تصمیمهای اساسی و انجام اعمالی که ماهیت سازمان، نوع فعالیتها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل داده و مسیر میبخشد. همانطور که استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامه ریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال میکند.
مزایای برنامه ریزی استراتژیک:
برنامه ریزی استراتژیک دارای مزایای زیادی است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1)قبل از پیش آمدن مشکلات احتمالی از وقوع آنها خبر میدهد.
2)به علاقمند شدن مدیران به سازمان کمک میکند.
3)تغییرات را مشخص کرده و شرایط عکسالعمل در برابر تغییرات را فراهم میکند.
4)هر نیازی را که برای تعریف مجدد سازمان ضروری است تعیین میکند.
5)برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده بستر مناسب ایجاد میکند.
6)به مدیران کمک میکند که درک روشنتری از سازمان داشته باشند.
7)شناخت فرصتهای بازارهای آینده را آسانتر میسازد.
8)دیدی هدفمند از مسائل مدیریت ارائه میدهد.
9)قالبی برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها ارائه میدهد.
10)به مدیران کمک میکند که تا در راستای اهداف تعیین شده تصمیمات اساسی را اتخاذ کنند.
11)به نحو مؤثرتری زمان و منابع را به فرصتهای تعیین شده تخصیص میدهد.
12)هماهنگی در اجرای تاکتیکهایی که برنامه را به سرانجام میرسانند بوجود میآورد.
13)زمان و منابعی را که باید فدای تصحیح تصمیمات نادرست و بدون دید بلندمدت گردند، به حداقل میرساند.
14)قالبی برای ارتباط داخلی بین کارکنان به وجود میآورد.
15)ترتیبدهی اولویتها را در قالب زمانی برنامه فراهم میآورد.
16)مزیتی برای سازمان در مقابل رقیبان به دست میدهد.
17)مبنایی برای تعیین مسئولیت افراد ارائه داده و به موجب آن افزایش انگیزش را باعث میشود.
18)تفکر آیندهنگر را تشویق میکند.
19)برای داشتن یک روش هماهنگ، یکپارچه همراه با اشتیاق لازم از سوی افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگیزش ایجاد میکند.
ویژگیهای برنامه ریزی استراتژیک:
فرایند برنامه ریزی استراتژیک اساساً فرایندی هماهنگکننده بین منابع داخلی سازمان و فرصتهای خارجی آن میباشد. هدف این فرایند نگریستن از درون «پنجره استراتژیک» و تعیین فرصتهایی است که سازمان از آنها سود میبرد یا به آنها پاسخ میدهد. بنابراین فرایند برنامه ریزی استراتژیک، یک فرایند مدیریتی است شامل هماهنگی قابلیتهای سازمان با فرصتهای موجود. این فرصتها در طول زمان تعیین شده و برای سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری منابع سازمان روی آنها، مورد بررسی قرار میگیرند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 23 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید