بیماری های مشترک بین انسان و حیوان
دانلود مقاله مروری راجع نام تجاری مشترک، فرمت doc، قابل ویرایش، 12 صفحه
چکیده:
هر سازمان هویتی دارد، مشتمل بر ویژگی هایی که آن را از دیگران متمایز می سازد. هویتی که می تواند به عنوان یک ابزار استراتژیک در فرآیند دستیابی به اهداف سازمان استفاده شود. هویت می تواند یک مزیت رقابتی باشد، که در این صورت تصویری که مشتریان از سازمان دارند از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. از طرفی تولید و عرضه محصولات با هویت بصری مشابه در یک سازمان باعث می شود تا با گذشت زمان کانون توجه از محصولاتِ نشان دار به دارنده نشان، تغییر کند. با کمی تامل در بازار محصولات تجاری می توان فهمید، در سالهای اخیر برندهای جهانی طراحی محصول، به سمت برندهای طراحی مد متمایل شده اند؛ و بر اساس استراتژیِ "نام تجاری مشترک" دست به طراحی و تولیدات مشترکی با هویتی برخاسته و بر پایه ی هویت های اولیه اما به نسبت جدید زده اند. در این میان انطباق کلی بین دو برند و محصول جدید باید مورد توجه قرار بگیرد. هدف از این تحقیقِ مبتنی بر مطالعات مروری، بررسی پیامدهای این همکاری مشترک از زاویه توسعه هویت سازمانی، کیفیت ادراک شده و ارزیابی های شخصی کاربر است.نتایج نشان می دهد که این استراتژی، باعث افزایش سود، ارتقای تصویر برند و بهبود تجربیات کاربر می شود .در واقع در این روش، از محبوبیت نام تجاری طراحی مُد استفاده شده تا تمایل به خرید، اعتمادپذیری و دوست داشتنِ محصول افزایش یابد و مشتری کیفیت بالاتری را از آن درک کند.
یزدان را سپاس
جزوه ی کامل جامع مختصر و مفید عربی 3 - قواعد و نکات کاربردی قواعد
در امتحانات نهائی و کنکور سراسری
دوری از حشو و اطنابهای زائد و مخل جزوات مرسوم تجاری در بازار و ارائه ی هدفمند و ترتیب دار ماده های علمی از شاخصه های این جزوه کاربردی! می باشد
موفق باشید
یزدان را سپاس
امتحانات نهائی-کشوری-سوم ریاضی-شیمی3
خرداد 1393-نوبت صبح
به همراه پاسخ تشریحی کامل! و جامع! +یبارم بندی تمامی سوالات
موفق باشید
طبق تحقیقات آکادمیک صورت گرفته، ثابت شده که توانایی شرکت در اجرای برنامه بازاریابی سالم و بی عیب منجر به توانایی در ایجاد ارزش برتر برای مشتری میشود. همچنین این تحقیقات و روشهای تجارت نشان داده اند که بخشهای بازاریابی و فروش بطور مشترک در قبال فعالیتهای بازاریابی مسئولند. اگرچه محققان توجه نسبتا کمی به رابطه بین این دو بخش داشته اند ولی با نگاهی کلی به نقشهای این دو بخش میتوان دریافت هماهنگی ضعیف بین آنها در توانایی شرکت مخلل ایجاد ارزش برتر مشتری است. مقاله حاضر مدل پیشگامان را برای تشریح ایجاد ارزش برتر مشتری، در ادبیاتی که با ظرفیتها و روابط بازاریابی-فروش سروکار دارد، ارائه میدهد. فرضیات نویسنده اینست که جهت گیری استراتژیک شرکت، روابط اثربخش بازاریابی-فروش، استفاده از نیروی فروش مستقیم و نیروی فروش مشتری مدار، ایجاد ارزش برتر مشتری و عملکرد بازاریابی را بطور مثبت تحت تاثیر قرار میدهد. تمامی تحقیقات تجربی، فرضیات مرتبط با انتظار تاثیر مستقیم نیروی فروش را تایید میکند.