فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه آسیب شناسی خانه الهامی کرمان (معماری سنتی )

اختصاصی از فی فوو پروژه آسیب شناسی خانه الهامی کرمان (معماری سنتی ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه آسیب شناسی خانه الهامی کرمان (معماری سنتی )


پروژه آسیب شناسی خانه الهامی کرمان (معماری سنتی )

خانه الهامی در بافت قدیم شهر و در کوچه پشت مسجد ملک (امام) طبق کروکی زیر واقع شده است

و جزئی از یک بافت مسکونی قدیمی بود که بعضاً تخریب و نوساز شده اند.

به نظر می رسد بنای فوق مربوط به دوره قاجار باشد.

مشخصات بنا:

خانه ای قدیمی در آخر کوچه ای که بنظر می رسد به حالت در بند بوده با گذر زمان دست و پنجه نرم می کنند. این خانه که شاید جزء معدود خانه های دو حیاطه و چهار کله ای باشد که باقی مانده است و معروف به

 

خانه الهامی است که از دو حیاط متوالی و واقع بر یک راستا و فضاهایی در لایه های مختلف بر گرداگرد این حیاط ها تشکیل شده است. حیاط اول که بزرگتر است محصور در جبهه هایی است که تنها جبهه شرقی از دو لایه فضایی تشکیل شده و جبهه های شمالی ، جنوبی و غربی در برگیرنده فضاهایی اند که در یک لایه نسبت به حیاط  قرار دارند و در لایه دوم جبهه شرقی فضاهایی مشابه انبار وجود دارد. در حیاط دوم جبهه غربی و جنوبی است که از دو لایه فضایی تشکیل شده که به آشپزخانه و انبار اختصاص داشته اند. در داخل اتاقهای حیاط اول طاقچه ها و بخاری دیواری وجود داشته که تماماً تیغه شده اند و آثار آنها باقی است. نکته جالب توجه در حیاط اول عدم انطباق آکس عرضی حیاط بر آکس اتاقهای واقع بر جبهه های شرقی و غربی است.

بر جبهه جنوبی حیاط اول اتاقی پنج دری بنشسته که به هر دو حیاط دید دارد و اینگونه فضاها از مشخصه های یک تیپ خانه کرمانی است یکی از فضاهای بسیار زیبا و جالب انگیز حوضخانه با طرح صلیبی واقع بر جبهه جنوب شرقی حیاط اول  است که این مورد هم از شاخصه های یک تیپ از خانه های سنتی کرمانی است که می توان نمونه آنرا در خانه روحی (تخریب شده) و خانه معروف به حاج غلامرضا(رو به تکیه محله شهر) یافت.در حیاط د.م سه اتاق سه دری در جبهه های شرقی ، جنوبی و غربی وجود دارند. و جبهه شمالی بر گیرنده اتاق پنجدری است . از نکات معماری مهم و جالب خانه الهامی کوچه دسترسی به آن است که با طاق و تویزه پوشیده شده است.

توضیحات : پروژه مورد نظر در43 صفحه و در قالب wordارئه شده است که بررسی و آسیب شناسی خاله غلامحسین الهامی که از خانه دوره قاجار در کرمان است می پردازد 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه آسیب شناسی خانه الهامی کرمان (معماری سنتی )

پاورپوینت-نور و معماری- در 82 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی فوو پاورپوینت-نور و معماری- در 82 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-نور و معماری- در 82 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-نور و معماری- در 82 اسلاید-powerpoin-ppt

 

کنترل‏کننده‏های نور

رواق:فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک‏ طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش وتابش نور آفتاب مصون می‏دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت‏ خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‏دهد و در این صورت روشنایی از طریق غیر مستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

تابش بند:تابش بند تا تووش بند یا آفتاب‏شکن تیغه‏هایی به‏ عرض 6 الی 18 سانتی‏متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می‏ساختند.معمولا در بالای در و پنجره کلافی می‏کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحا به آن سرسایه می‏گفتند و توسط آن ورود آفتاب به‏ درون فضا را کنترل می‏کردند.

سایه‏بانها:ایجاد سایه بر روی پنجره‏ها از تابش مستقیم آفتاب‏ به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده‏ ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه‏ای‏ کاهش می‏یابد.سایه‏بانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل‏ کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل،کنترل نور و تهویه طبیعی‏ داشته باشند.کارایی سایه‏بانها متفاوت بوده و به رنگ و محل‏ نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد.سایه‏بانها به انواع ثابت،متحرک و همچنین سایه‏بانهای طبیعی مثل درختان تقسیم می‏شوند.

سرادق:سایه‏بان بر سراکه پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می‏شد و بدین‏ترتیب مانع تابش تند خورشید به درون سرا می‏شد.

ساباط:کوچه‏ای سرپوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم‏ سردسیری به چشم می‏خورد.در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه‏ ساباط می‏گذاشتند.

پرده:استفاده از پرده‏های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده می‏شد.این پرده‏ها معمولا از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک‏لا و دولا استفاده می‏شدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجره‏ها وارسی‏ها نصب می‏شد.بالا کشیدن این پرده‏ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آن‏ها را یکنواخت‏ جمع کرده است چون این پرده‏ها معمولا ضخیم و سنگین بوده

و غیر از این نمی‏شد آنها را بالا کشید.

نورگیرها

شباک:هوای متغیر ایران،آقتاب تند و روشن،باد و باران،توفان‏ و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می‏کرده که‏ ساختمان علاوه بر دو پنجره،پرده‏ای یا شباکی برای حفاظت‏ درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزنها و پنجره‏های‏ چوبی یا گچی و پرده محفوظ می‏شد و بیرون آنرا با شبکه‏های‏ سفالی یا کاشی می‏پوشاندند،این شبکه‏ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف‏تری از لابه‏لای آن ایجاد می‏شود.انحراف پرتوهای‏ نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می‏کرد.ضمنا علی‏رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رویت‏ بود از بیرون هیچ‏گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره‏های مشبک

پنجره معمولا برای دادن نور،جریان هوا و رویت مناظر بیرون‏ بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است.در مناطقی که نور خورشید شدید است،پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته‏ شود.پنجره‏های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می‏کند،تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‏گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می‏شود.طرحهایی که در ساختن پنجره‏های مشبک به کار برده می‏شود اغلب به گونه‏ای است که نور داخل اتاق را تنظیم‏ می‏کند.پنجره‏های مشبک نور شدید خارج را بخش کرده و آنرا تعدیل می‏کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه آن را به داخل‏ اتاق عبور می‏دهند.گاهی برای در و پنجره‏های مشبک شیشه نیز به کار برده می‏شود.(به درهای مشبک،در و پنجره گفته‏ می‏شود)در و پنجره و روزنهای مشبک چوبی،سفالین و گچین‏ در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستانها باز می‏شد.

روزن

روزن و پنجره را نمی‏توان از هم تفکیک کرد.در واقع روزن را می‏توان یک پنجره کوچک دانست که معمولا در بالای در و گاهی‏ در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای‏ فضاهای بسته به کار می‏رفته است.به عبارت دیگر روزن به‏ سوراخهایی اطلاق می‏گیرد که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه‏ می‏شده است.روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته‏ می‏شده و اغلب ثابت بوده است.در بناهایی که دارای بافت‏ مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه‏ای دیگر نور کافی برای هشتی تامین می‏شد،در بالای در ورودی روزن قرار می‏دادند.

ارسی

ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد،بالا می‏رود و در محفظه‏ای که در نظر گرفته شده جای می‏گیرد. ارسی معمولا در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای‏ سردسیری دیده می‏شود.نقش شبکه‏ای ارسی،معمولا مانند پنجره و روزنهای چوبی است.

جامخانه

در کلاله گنبدها و کلمبه‏های گرمابه‏ها و غلامخانهء رباطها و رسته‏ها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقه‏ سفالین به صورت قبه یا کپهء برجسته‏ای درآمده‏اند.در این‏ قسمت حلقه‏های سفالین را در کنار هم چیده‏اند و در زمستانها جامهای گرد شیشه‏ای مانند ته قرابه در میان حلقه‏ها کار می‏گذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را برمی‏دارند،امروزه هم‏ برای روشنایی سرپوشیده‏هایی که به مناسبت فصل باید گاهی‏ سرد و گاهی گرم باشد مناسب‏ترین وسیله است و بر فراز بام‏ گرمابه‏ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو

به نورگیر بالای سقف گفته می‏شود.چون در نزدیکیهای تیزهء گنبد امکان اجرا به صورت بقیهء قسمتها میسر نیست.لذا در نزدیکیهای تیزه،سوراخ را پر نمی‏کنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد.مثلا در پوشش بازارها اکثرا سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.

روشندان

در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل‏ بازارها و سایر بناهای عمومی،معماران در قسمت«خورشیدی‏ کاربندی»روزنهایی ایجاد کرده‏اند که عبور نور مناسب و تهویه‏ را به بهترین وجه میسر می‏ساخته است و به آن روشندان‏ می‏گویند.روشندانها معمولا به شکل یک کلاه‏فرنگی بوده و عمود سنندج،خانه آصف وزیری،دوره قاجاریه ارسی با شبکه‏ها شیشه‏ای

بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می‏شوند و برخی از آنها دارای شیشه بوده،بعضی از آنها زمینه چندضلعی دارد،مثل‏ روشندان حوضخانه کاخ هشت‏بهشت اصفهان.

فریز و خوون در ساختمان:

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه‏های آجر تراشیده و موازییک آنرا پدید آورده‏اند،آن‏گاه روی آنرا با خاک و سریشم و رنگهایی که در آب حل کرده‏اند به رنگهای گوناگون رنگرزی‏ می‏کنند و در پیشانی ساختمان،میانه ستونها و«فریز در»چیده‏ می‏شود.برای ورود روشنایی و هوا به اتاقها لوحه‏های گچین را سوراخ کرده و نقشهایی پدید آورده و آن لوحه‏ها را در بالای‏ درها و پنجره‏ها می‏نشانیدند.

گلجام

شیشه‏های کوچک و رنگینی که در داخل گچ کار می‏گذاشتند و آن‏ را در بالاترین قسمت اطاق تعبیه می‏کردند تا نور رسانی به داخل‏ بنا را تامین کند.به شبکه گچی و آلات شیشه‏ای که در بالای در استفاده می‏شد،نیز گلجام می‏گویند.

پالکانه

به پنجره‏های پیش‏آمده در ایوان یا بالکنی که طرارفش پنجره‏ باشد پالکانه می‏گفتند.بعضی از پالکانه‏ها به صورت پنجره‏های‏ بیرون زده از نمای اصلی ساخته شده و با شیشه‏های کوچک‏ تزئین شده‏اند.

پاچنگ

پنجره یا روزنی که پای آن بسته است و به زمین نمی‏رسد.

پاچلاقی

ترکیبی از در و پنجره که قسمت در آن تا پایین باز می‏شود و بقیهء آن به صورت پنجره باقی می‏ماند.

باجه

نوعی پنجره است.

تهرانی

تالار رو به آفتاب که ارسی داشته باشد.

سنگ مرمر

استفاده از این‏گونه سنگ برای نورگیری در بنا و شبستانهای‏ زیرزمینی به علت فقدان نور صورت می‏گرفت و قسمتی از سنگ‏ فرش حیاط از سنگ مرمر بود تا نور وارد شبستان در زیرزمین‏ شود.

کاربندی و مقرنس

در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنایی فضا از طریق‏ سقف انجام می‏شود.نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می‏نماید.کاربندی و مقرنس به غیر از زیبایی برای بهره‏گیری هرچه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده‏ می‏شود.بدین‏ترتیب که موجب می‏شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل‏ راه می‏دهد،در این صورت در داخل بنا روشنایی یکنواخت و غیر متمرکزی خواهیم داشت.که حجم بیشتری را در بر می‏گیرد.

نقش هشتی در نور رسانی به بنا.

بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون‏ می‏بایست نور شکسته شود،تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی‏ از نظر وارد شوند نداشته باشد.یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور،هشتیهای ورودی هستند که گرد و یا چندضلعی ساخته می‏شدند.در بالای هشتی معمولا نورگیری‏ وجود دارد که نور متمرکز ملایمی را در ساعات مختلف روز به‏ داخل انتقال می‏دهد،به کار بردن این شیوه برای تنظیم و متعادل‏ کردن نور و حرارت از ویژگیهای معماری سنتی،به‏ویژه در حاشیه کویر است.

انواع طاقها،قوسها و فیلپوشها نیز در چگونگی نورگیری در داخل بنا سهم به‏سزایی دارند.وجود فیلپوش منجر به ایجاد 3 منطقه متمایز ساختمانی در قسمت گنبدها شده است.منطقه سوم‏ همان گنبد اصلی است که گاهی در محورهای آن پنجره‏های‏ کوچکی باز می‏شد و به نورگیری بنا کمک می‏کرد.ابداع شیوه‏ طاق و تویزه باعث شد تا بار سقف مستقیما بر روی جرزها عمل‏ کند و دیوارها و طاقها سبک شده و آنها را شکافته و پنجره در آن‏ قرار دهند و بدین‏طریق نور فراوان و غیرمستقیم حاصل شود طاقهای آهنگ نیز یا دارای پنجره‏های جانبی است و یا در بالای‏ آنها گنبدهای کوچکی با پنجره تعبیه شده است.در طاق چهار بخش نیز که از تقاطع دو«طاق آهنگ»هم ارتفاع و هم‏عرض‏ حاصل می‏شود نیز می‏توان روزنه‏های وسیعی ایجاد کرد.

طاق گهواره‏ای نیز به معمار اجازه می‏دهد که در فاصله میان‏ دو قوس پنجره تعبیه کرده و روشنایی طبیعی داخل بنا را ایجاد کند.عمل نورگیری در بناهای مختلف به اشکال گوناگونی‏ صورت می‏گرفت.از جمله اینکه در حمامها از طریق روزنه‏های‏ متعدد و یا جامخانه‏ها بر حسب درونگرا یا برونگرا بودن، نورگیری متفاوت بود.

هرچند که نور خورشید همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی‏ در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آنجا که این نور سرانجام‏ به حرارت تبدیل می‏شود باید میزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تامین‏ شود.چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول‏ مختلف سال بستگی دارد.در شرایط سرد حداکثر انرژی‏ خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید درجهتی هوا گرم‏ است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیوارهای آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه‏ خورشید به فضاهای داخلی وجود نداشته باشد.به همین دلیل

نموه نورپردازی بنا در اقلیم‏های مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است‏ و هرکدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوهء نورگیری و نورپردازی خاص را می‏طلبد.

ابزار و وسایل روشنایی

بعد از به پایان رسیدن روشنایی روز،انسان در تاریکی شب نیز نیازمند نور بوده است.لذا پس از استقرار دائم و تشکیل شهرها و ساخت خانه‏های مسکونی وجود یک وسیله به عنوان عامل نور مصنوعی که بتوان آن را از جایی به جایی حمل کرده؛و یا اینکه‏ بتوان از آن در هرجایی از ساختمان استفاده کرده حس شد. بنابراین از این زمان تامین نور مصنوعی با وسایلی که عوامل‏ نوری نامیده می‏شوند آغاز شد و بشر به ساخت وسایل‏ گوناگونی در این زمینه روی آورد.این وسایل که در مجموع‏ وسایل روشنایی نامیده می‏شوند جهت تاکمین نور مصنوعی‏ برای روشنایی‏بخشیدن محیط اطراف در هنگام تاریکی شب‏ بودند این وسایل عبارت بودند از:پیه‏سوزها،شمعدانها، چراغدانها،پایه چراغها،قندیلها،فانوسها،مشعلها،شمعها و چراغهای روغنی که در مورد هریک از ابزار و وسایل روشنائی‏ توضیح کاملی در پایان‏نامه مزبور ارائه شده است.

بررسی وسایل روشنایی در نگارگری ایران:

یکی از خصایص بارز نگارگری ایران،دقتی است که نگارگر در ثبت و به تصویر کشیدن انسانها،وقایع،حوادث،مراسم،اشیاء و چگونگی کابرد آنها دارد و می‏توان به عنوان منبع معتبری از این‏ ماخذ استفاده کرد،در رابطه با موضوع مورد بحث ما نیز می‏توان‏ به مینیاتورها رجوع کرد.زیرا با توجه به ویران شدن ابنیه‏ تاریخی در گذشته و کمبود ابزار مربوط به روشنایی،یکی از راههای شناخت ما،بررسی وسایل مورد نظر در نگارگری است‏ حتی نمونه‏هایی را که در حال حاضر در دسترس ما نیستند می‏توان در مینیاتورها یافت و همچنین می‏توان چگونگی تامین‏ روشنایی بنا و عوامل را که در معماری ذکر کردیم از دید نگارگر بررسی کرد.

نحوه روشنایی بنا از دید نگارگر

عواملی که در معماری سنتی ایران به عنوان عنصری برای‏ روشنایی بنا نام برده شدند تا اندازه‏ای در مینیاتورها قابل رویت‏ می‏باشند از جمله:جامخانه،در و پنجره‏های مشبک،شیشه‏های‏ رنگی که در داخل پنجره‏ها کار گذاشته می‏شدند.روشندان، شبکه،مشربه،پالکان(ایوانی برجسته و بیرون زده که دورتا دور آنرا شبکه‏های چوبی قرار گرفته)مورد دیگری که قابل توجه‏ است،دقتی است که نگارگر برای روشن نشان دادن بنا در شب و یا در تاریکی از خود نشان داده و داخل پنجره‏ها را با رنگ سفید پر کرده تا نمایشی از روشنایی داخل بنا در هنگام شب داشته‏ باشد.به عنوان مثال در مینیاتور(صوفی در حمام)از هفت‏ اورنگ نظامی مربوط به دوره صفویه؛3 عامل را که جهت روشن‏ کردن بنا مورد استفاده قرار گرفته می‏توان تشخیص داد.

مورد اول در بالای صحنه پنجره‏ای است که دارای‏ شیشه‏های رنگی(قرمز،سبز،زرد)می‏باشد،در پایین صحنه 3 عدد جامخانه به تصویر کشیده شده(جامخانه‏ها نورگیرهایی‏ بودند که در بالای سقف حمامها تعبیه می‏شدند و عبارت از شیشه‏های ته قرابه بودند که در میان حلقه‏های سفالین جای‏ می‏گرفتند.)و مورد سوم طاقچه‏هایی هستند که بصورت قرینه‏ قرار گرفته‏اند و در داخل هرکدام از آنها یک پیه‏سوز برای روشن‏ کردن محیط داخل قرار گرفته است.

وسایل رووشنایی در نگارگری

در این بخش انواع وسایل روشنایی که نام برده شد در مینیاتورها قابل جستجو بوده و به وضوح قابل مشاهده و همچنین قابل دسته‏بندی هستند.انواع قندیلها،پیه‏سوزها، شمعدانها،چراغهای روغنی،مشعلها در مینیاتورها به تصویر کشیده شده‏اند.حتی نمونه‏هایی که در حال حاضر در دسترس ما نیستند نیز در آنها به چشم می‏خورد،این وسایل در نگارگری از تنوع چشمگیری برخوردارند و می‏توان با دقت در آنها با نحوه‏ کاربرد آنها،مکان استفاده،چگونگی استفاده و همینطور که گفته‏ شد با انواع آنها آشنا شد و شاید با توجه به آنها ابهاماتی که در زمینه چگونگی کاربرد واستفاده و همچنین اهمیت آنها وجود دارد برطرف ساخت.بعنوان مثال کاربرد مشعلها را در گذرها، کنار درها و پشت‏بامها می‏توان تشخیص داد.همچنین استفاده از حفاظ مخصوصی بصورت قفس که بر روی آن پرده شفافی‏ جهت جلوگیری از خاموش شمع و افزایش نور آن کشیده می‏شد و تنها در مینیاتور با آن برخورد می‏کنیم،یا نوع مخصوصی از یک چراغ که از سقف آویزان می‏شد و نمونه ابتدایی از یک لوستر می‏باشد.بر روی تمامی این وسایل،انواع تزئینات نقش شده و در واقع ضبط و ثبت نقاش از این وسایل در نقاشی بسیار دقیق و ظریف می‏باشد.

بعنوان مثال در مینیاتور«صحنه‏ای از یک حرکت دسته‏ جمعی»ایران یا آسیای مرکزی،قرن ج هـ ق-کتابخانه استانبول 4 نوع از وسایلی که ما بعنوان وسایل روشنایی از آنها نام بردیم در این تصویر دیده می‏شود از راست به چپ 2 عدد شمع بلند و تزئین‏ شده،یک عدد قندیل فلزی که متصل به میله‏ای است،2 عدد مشعل‏ یکی با 3 شاخه و دیگری 1 شاخه و قفسی که شمع در داخل آن‏ قرار گرفته است،این تصویر نشان می‏دهد که از تمام این وسایل‏ هنگام شب و به هنگام حرکت استفاده می‏شده است.

 

زیبایی که به چشم می‏آید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی،زیبایی مفهومی ندارد.زیبایی حقیقی با نور معرفت درک‏ می‏گردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حسن ما که بینایی است‏ دیده می‏شود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث‏ می‏شود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شی‏ء جلوه کند.بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می‏تواند در مباحث‏ زیبایی‏شناسی و هنر جایگاه ویژه‏ای داشته باشد.از جمله علوم و هنرهایی که می‏توان به نقش نور در آن اشاره داشت،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره‏گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می‏دهد.ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین‏کنندهء نور مصنوعی هستند،مطرح‏ می‏باشند.نگارگری ایران نیز به عنوان«اسناد منقوش»در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل‏ روشنایی نقش بسزاتیی دارد و چه بسا در نگارگری ایران‏ نمونه‏هایی بسیار بدیع و منحصربه‏فرد از این وسایل وجوددارد که در حال حاضر اثری از آنها موجود نیست و تنها در مینیاتورها می‏توان سراغ آنها را گرفت و ما با رجوع به این منبع مهم‏ می‏توانیم با این نمونه‏ها آشنا شویم.

نور به عنوان عنصری مهم در معماری ساختمانهای کوچک و بزرگ همیشه یکی از عوامل تأثیرگذار بر معماری و عمران ساختمانها و حتی شهر داشته است. در معماری سنتی ایرانی، معماری معاصر, معماری مدرن و بسیاری از سبک های معماری که فراروی بشر قرار گرفته همواره عنصر نور به عنوان عامل اصلی در کنار ویژگی های دیگر بنا قرار گرفته و حتی در دوران رنسانس و پس از آن نیز در بناهای مهمی همچون کلیسای شارتر سبک گوتیک پیشرفته ی اروپا نیز نور به عنوان تنها عامل مهم توصیف کننده بنا معرفی گردیده است. معماری ایرانی نیز از نور به عنوان عنصری کاربردی در تمام دوره های خود بهره جسته و نور چه طبیعی و چه مصنوعی توسط عناصر کنترل کننده نور همچون رواق، تابش بند، سایه بان، ساباط، جامخانه، روزن، روشندان، شباک و ... مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند.


تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه ی روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد. اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می‌کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آن ها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره ی عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای به دست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و به طور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود. از جمله کهن ترین مدارک و نمونه‌های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره ی شاروکین یافت.


روش استفاده از طاق گهواره ای که از انواع طاق  سازی های عصر ساسانی است به معمار اجازه می داد که در فاصله ی میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تأمین کند. طریقه ی نورگیری از جام خانه نیز همان طور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدت های بسیار به عنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ی ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگی های این معماری می شود در روی گنبد روزنه هایی با حفره هایی تعبیه می کردند که احتمالاً برای پوشش آن ها از شیشه استفاده می کردند، تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمال جهت تحمل بار گنبد استفاده میکردند نور ساختمان از روزن وسط گنبد یا از روزنه های تعبیه شده بر روی آن تأمین می شد. اما پس از آن که بار سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را به صورت هلال تعبیه کنند.

جامخانه:
 

 


روزن:
 

 


عناصر نورگیری در معماری سنتی

این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می گیرند، گروه اول به عنوان کنترل کننده های نور مانند انواع سایه بان ها و دسته دوم نورگیرها.
گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده دارند و به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ی اول آن هایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته ی دوم آن هایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند؛ مثل پرده. عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می شوند نام های مختلفی دارند ولی همه  نورگیر هستند و عبارتند از: روزن، شباک، در و پنجره ی مشبک، جام-خانه، هورنو، ارسی، روشندان، فریز و خوون، گل جام، پالکانه، فنزر، پاچنگ و تهرانی. در مقابل عناصری مانند رواق، پرده، تابش بند، سایه بان ها، سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل کننده ی نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.

کنترل کننده های نور

ـ رواق: فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون می دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‌دهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.
 
ـ تابش بند: تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی به عرض 6 الی 18 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آن ها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه می گفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل می کردند.

سایه بان ها: ایجاد سایه بر روی پنجره ها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه ‌ای کاهش می یابد. سایه بان ها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویه ی طبیعی داشته باشند.کارایی سایه‌بان‌ها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آن ها نسبت به پنجره و هم چنین شرایط تهویه ی طبیعی در ساختمان بستگی دارد.
سایه بان ها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بان های طبیعی مثل درختان تقسیم می شوند.


سرادق: سایه بنا بر سرا که پرده ی آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می شد و بدین ترتیب مانع تابش بند خورشید به درون سرا می شد.

ساباط: کوچه ای سر پوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم سرد سیری به چشم می خورد. در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه ساباط می گذاشتند.
پرده: استفاده از پرده های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره ی صفویه معمول بوده و هم چنین در دوره ی قاجار نیز از آن استفاده می شد. این پرده ها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده می شدند و به طور معمول در جلو ایوان ها و یا پنجره ها و ارسی ها نصب می‌شد. بالا کشیدن این پرده ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمت های آن ها را یکنواخت جمع می کرده است چون این پرده ها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمی شد آن ها را بالا کشید.

نورگیرها

شباک: هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می کرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پرده‌ای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد. درون ساختمان با روزن ها و پنجره های چوبی یا گچی و پرده محفوظ می شد و بیرون آن را با شبکه های سفالی یا کاشی می پوشاندند، این شبکه ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف تری از لا به لای آن ایجاد می شود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می کرد. ضمناً علی رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچ گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره های مشبک: پنجره معمولاً برای دادن نور، جریان هوا و رویت مناظر بیرون بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است. در مناطقی که نور خورشید شدید است، پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته شود. پنجره های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می کند، تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‌گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می شود.
طرح هایی که در ساختن پنجره های مشبک به کار برده می شود اغلب به گونه ای است که نور داخل اتاق را تنظیم می کند. پنجره های مشبک نور شدید خارج را پخش کرده و آن را تعدیل می کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه ی آن را به داخل اتاق عبور می دهند.

گاهی برای در و پنجره های مشبک شیشه نیز به کار برده می شود. (به درهای مشبک، در و پنجره گفته می شود). در و پنجره و روزن های مشبک چوبی، سفالین و گچین در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستان ها باز می شد.
روزن: روزن و پنجره را نمی توان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را می توان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار می رفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخ هائی اطلاق می گردید که در کلاله و یا شانه طاق ها تعبیه می شده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته می شده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درون گرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه ای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین می شد، در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.

ارسی: ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشک ها و پیشخان و رواق ساختمان های سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزن های چوبی است.


جام خانه: در کلاله  گنبدها و کلمبه های گرمابه ها و غلام خانه ی رباط ها و رسته ها و بازارها هنوز هم روزن هایی وجود دارد که با چند حلقه ی سفالین به صورت قبه یا کپه ی برجسته ای در آمده-اند. در این قسمت حلقه های سفالین را در کنار هم چیده اند و در زمستان ها جام های گرد شیشه‌ای مانند ته قرابه در میان حلقه ها کار می گذارند و تابستان ها یک یا کلیه آن ها را بر می-دارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیده هایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسب ترین وسیله است و بر فراز بام گرمابه ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو: به نورگیری بالای سقف گفته میشود. چون در نزدیکیهای تیزه گنبد امکان اجرا به صورت بقیه‌ی قسمتها میسر نیست، لذا در نزدیکی های تیزه، سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق کار نور‌رسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.
 

 



روشندان: در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کرده اند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان می گویند. روشندان ها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می شوند و برخی از آن ها دارای شیشه بوده، بعضی از آن ها زمینه ی چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.

فریز و خوون در ساختمان

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه های آجر تراشیده و موزائیک آن را پدید آورده اند، آن گاه روی آن را با خاک و سریشم رنگ هائی که در آب حل کرده اند به رنگ های گوناگون رنگرزی می کنند و در پیشانی ساختمان، میانه ستون‌ها و «فریز در» چیده می شود. برای ورود روشنایی و هوا به اتاق ها لوله های گلچین را سوراخ کرده و نقش هایی پدید آورده و آن لوله ها را در بالای درها و پنجره ها می نشانیدند.
 

 


کاربندی و مقرنس

در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنائی فضا از طریق سقف انجام می شود، نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می نماید. کاربندی و مقرنس به غیر از زیبائی برای بهره گیری هر چه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده می شود. به این ترتیب که موجب می شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل راه می دهد، در این صورت در داخل بنا روشنائی یکنواخت و غیرمتمرکزی خواهیم داشت، که حجم بیشتری را در بر می گیرد.

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-نور و معماری- در 82 اسلاید-powerpoin-ppt

معماری ایران در زمان ساسانی

اختصاصی از فی فوو معماری ایران در زمان ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معماری ایران در زمان ساسانی


معماری ایران در زمان ساسانی

خلاصه :شرحی بر معماری دوره اسلامی و تاثیرآن برهنر “روم غربی” و هنر اسلامی، ویژگی‌های معماری این دوران، طاق، قوس، گنبد، شرحی بر شهر مدائن پایتخت ایران ساسانی و شهر سلوکیه،‌شهرصد دروازه،‌طاق کسری و و ویژگی‌های معماری آن، مراسمی که دراین بنا انجام می‌شده، کاخ سفید بنای دیگر ساسانی در نزدیکی شهرتیسفون، اسامی هفت شهری که مدائن را تشکیل می‌داده و شرحی درباره آنان، فتح مدائن و انهدام آن ـ وصف مدائن از شعرا و سخنورانی که پس از ویرانی آن را دیده‌اند، متن شعر فردوسی و خاقانی و ترجمه قصیده “بحتری” درباره ایوان مدائن ـ توصیف قالی بهارستان و تخت صاقدیس و ارزش هنری هریک.

معماری ایران در عهد ساسانی

           «مدائن»

  علی سامی

  ساسانیان سازنده شهرهای بسیاری بوده که ویرانه‌های چندی از آنها که بجا مانده، نمودار شکوه و بزرگی و بلندنظری آنها

 می‌باشد. در کتاب شهرستانهای ایران که به زبان پهلوی مانده، نام صدها شهر که شاهنشاهان ساخته‌اند، و تا چندی پس از آنها نیز آبادان بوده است، یاد شده. در این گفتار به ذکر یکی از معظمترین و پزشکوهترین آن می‌پردازد.

           بطور مقدمه باید گفته شود، که معماری عهد ساسانی با ا حداث طاقهای آجری بجای پوششهای چوبی که سرانجام در اثر پوسیدگی یا موریانه یا آتش‌سوزی ویران می‌گردید، و همچنین نیاز کاخها را به ستونهای زیاد که تالار گسترده‌ای را به شکل جنگلی از ستون سنگی یا چوبی درمیآورد، و هنگام پذیرائی ناگزیر عده‌ای در پشت ستوها دیده نمی‌شدند، و از لحاظ فرش هم تولید اشکال می‌نمود، حل کرده بودند و با بکار بردن طاقهای هلالی مرتفع دهنه‌دار، که فشار آن فقط بر روی حرزهای دو سو بوده، از بکار بردن ستون و پوشش چوبی بی‌نیاز گردیدند. فایده و اثر محسوس این معماری همین بس، که تالار مدائن با ۹۱ متر درازا و ۲۶ متر پهنا، وسعتی در حدود نیمی از وسعت کاخ صدستون خشیارشا در تخت جمشید، بدون وجود ستونهائی مسقف و با ارتفاعی بیش از دو برابر بلندی کاخ آپادانای تخت جمشید سرپا بوده است، و اگر هر آینه خلیفه دوم عباسی «منصور دوانیقی» دست به ویرانی آن برای بردن مصالحش دراز نکرده بود، چه بسا که به این صورت امروزی درنمی‌آمد و با خلل کمتری بجا مانده بود.

           در بسیاری از بناهای ساسانی مصالح کم‌ارزش و پست مانند سنگهای شالوده یا آجر بکار رفته، ولی در ازا گچ‌کاری و گچ‌بری قابل توجه و شایان ارزشی بر روی آنها انجام میدادند. همین گچ‌بریها یکی از ویژگیها و مزایای معماری ادوار اسلامی گردید.

           طاقهای نیم‌دایره‌ای با آجر و پایه‌های سنگی و ستونهائی که از گچ و سنگ ساخته شده و اغلب متصل به دیوار بوده، از مزایای معماری و ساختمانهای عصر ساسانی است. ویرانه‌های مدائن و دو کاخ عظیم فیروزآباد و سروستان و بناهای بیشاپور کازرون و ویرانه‌های استخر همانندی از آن معماریهاست.

کاخها اکثر با سنگ و گچ‌های محکم ساخته شده ولی آنرا با گچ‌بریهای عالی یا موزائیک جلوه و زینت میداده‌اند. طاقهای هلالی آجری روی تالار چهار گوش زده میشد، در حالیکه در همان اوقات طاقهای رومی روی تالارهای مدور یا هشت‌گوش زده میشد.

           پاره‌ای از بناهای حوزه روم غربی، از طرح و نقشه ساختمانهای ایران عهد ساسانی تقلید گردیده است. کاخهای کهنه بلغارستان در آبوباپلیکا(۱) شبیه طرحهای کاخ ساسانی فیروزآباد سروستان میباشد. همچنین حجاری معروف بلغارستان در منطقه مادابا(۲) کاملاً شبیه حجاریهای ساسانی است. معماران و طراحان رومی از معماری ایران بخوبی آگاه و از آن الهام گرفته‌اند. در خارج از مرز خاوری هم بی‌تأثیر نبوده و پایه‌های هنری ایرانی بودائی(۳) بر آن استوار بوده است و تأثیر هنر و معماری ایران عهد ساسانی در خاور و باختر را می‌توان در این جمله پروفسور پوپ خلاصه کرد: «هنر این دوره پهلوانی و دارای چنان قدرتی بوده که از چین تا اروپای رومی را تحت تأثیر قرار داد»(۴).

دانشمند و مورخ شهیر ویل‌دورات هم در کتاب «اوج اعتلاء بیزانس» درباره هنر و معماری ساسانی مینویسد:

           «هنر ساسانی با اشاعه شکلها و دواعی هنری خود در هندوستان، ترکستان، چین در شرق و سوریه، آسیای صغیر، قسطنطنیه، بالکان، مصر و اسپانیا در مغرب، دین خود را ادا کرد. شاید نفوذ آن بهنر یونانی یاری کرد، تا از ابرام در نمایش تصویرهای کلاسیک دست بردارد و بروش تزئینی بیزانسی گراید، و بهنر مسیحیت لاتین معاضدت نمود تا از سقف‌های چوبی به طارمها و گنبدهای آجری یا سنگی و دیوارهای دعامه‌ای عطف توجه کند. هنر ساختن دروازه‌ها و گنبدهای بزرگ که خاص معماری ساسانی بوده، به مسجدهای اسلامی و قصرها و و معابد منتقل شد. هیچ چیز در تاریخ گم نمیشود،‌دیر یا زود بر فکر خلاق فرصت و تحول مییابدو رنگ و شراره خود را بزندگی میافزاید.»

           پروفسور ج . ه. ایلیف مدیر موزه شهر لیورپول انگلستان ضمن مقاله محققانه تحت عنوان «ایران و دنیای قدیم» در کتاب «میراث ایران» راجع بمعماری ساسانی مینویسد:(۶)

           «ساسانیان در زمینه معماری ایران  موقعیت مرکزی مهمی دارند، زیرا از شکلهای یونانی اعراض کرده به طرحهای ساختمانی هخامنشی بازگشتند. با این تفاوت که سبک هخامنشی ستونهای «تنه درختی» و نیز بزرگ حمال و سقف سبک بلند تخت جمشید، جای خود را به سقف‌های گرد ضربی که معمول بکار بردن آجر پخته در معماری بود، داد. دالان سقف قبلی از در ورودی در معماری هخامنشی که امروز هم در خانه‌های ایرانی بصورت دهلیز یا ایوان ستون‌داری دیده میشود، در کاخهای ساسانی بصورت ایوان شاه‌نشین جلوباز کاخهای طاق کسری و فیروزآباد درآمده، و گنبدی بر پایه‌های سه گوشه آجری روی آنرا پوشانده است. آشنائی کاملی که با شاه‌نشین جلوباز و سقف‌دار کاخ کسری داریم، سبک این ساختمان را در نظرمان بمنزله طرحهای عمده ساختمانی دوره ساسانیان جلوه میدهد. ولی این سبک اهمیت بیشتری دارد، زیرا همین طرح پس از آنکه دو طاق پوشیده در دوسویش اضافه شد، ساده‌ترین نمونه خانه روستائی است، و هنگامی که این طرح اصلی دو یا چهار برابر شود و دور حیاط روبازی بنا گردد، خانه‌های اعیانی و کاخهای سلطنتی میشود، که در زمان اسلام بعنوان طرح اصلی مسجد، مدرسه،‌کاروانسرا از آن استفاده شده است.

           اگر هنر ساسانی کاملاً‌تحت تأثیر هنر مغرب‌زمین قرار گرفته بود، جز آثاری تقلیدی با مشخصات خارجی از خود چیزی بیادگار نمیگذاشت. ولی سبک چنین آثاری با روحیه و احساسی ایرانی، که دارای خصیصه‌های اصیل است سازگار نبود. هنر ساسانی هنری است که عملاً ‌منعکس سازنده قریحه‌های فردی و ابداع و نبوغ خاص ایرانی است، و اگر هم هنر‌،‌بیان کننده احساسات مردم نیست،‌لااقل متعلق بدربار و نمودار ذوق و سلیقه سلاطین و برگزیدگان ایرانی است.»

           هنر ساسانی در حقیقت پایه‌ای بود که هنر اولیه اسلامی در ایران بر اساس آن نهاده شد. درختی که ساسانیان کاشتند در عهد اسلامی شکوفه کرد و میوه‌های برومند داد. اما نمونه‌های هنر اسلامی در موزه بریتانیا آنقدر متعدد است و مجموعه‌های این موزه درین قسمت چنان غنی است که آثار اسلامی نیاز به بحث جداگانه‌ای دارد.»


دانلود با لینک مستقیم


معماری ایران در زمان ساسانی