فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله چدن خاکستری

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله چدن خاکستری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چدن به آلیاژهایی از آهن و کربن که بین ۲.۱الی ۶.۲ درصد کربن داشته باشند، گفته می‌شود. رنگ مقطع شکست این آلیاژ به عنوان شناسه نامگذاری انواع مختلف آن به کار می رود. بیش از ۹۵ درصد وزنی چدن را آهن تشکیل میدهد و عناصر آلیاژی اصلی آن کربن و سیلیسیم هستند. به طور معمول بین ۲.۱ تا ۴ درصد کربن و ۱ تا ۳ درصد سیلیسیم دارد و به عنوان آلیاژی سه گانه شناخته می شود. با این وجود، انجماد آن از روی دیاگرام فازی دوتایی آهن-کربن بررسی میشود. جایی که نقطه یوتکتیک در دمای ۱۱۵۴ درجه سانتی گراد و ۴.۳ درصد کربن اتفاق می افتد که حدود ۳۰۰ درجه کمتر از نقطه ذوب آهن خالص است. چدنها، به استثنا نوع داکتیل، ترد هستند و به دلیل نقطه ذوب پایین، سیالیت، قابلیت ریخته گری، ماشین کاری، تغییرشکل ناپذیری و مقاومت به سایش به موادی مهندسی با دامنه وسیعی از کاربرد تبدیل شده و در تولید لوله ها، ماشینها، قطعات صنعت خودرو مانند سرسیلندر، بلوک سیلندر و جعبه گیربکس به کار میروند. چدن همچنین به تضعیف و تخریب ناشی از اکسیداسیون (خوردگی) مقاوم است.
تولید چدن
چدن از طریق ذوب مجدد سنگ آهن به همراه آهن و فولاد قراضه بدست می آید و با طی مراحلی برای حذف عناصر ناخواسته مانند فسفر و گوگرد همراه است. بسته به نوع کاربرد، میزان کربن و سیلیسم تا حد مطلوب (به ترتیب ۲ تا ۳.۵ و ۱ تا ۳ درصد وزنی) کاهش داده می شوند. سایر عناصر نیز حین ریخته گیری و قبل از شکل گیری نهایی، به مذاب افزوده می شوند. چدن به جز موارد خاص که در کوره بلند موسوم به کوره کوپل ذوب میشود، عمدتا در کوره‌های القای الکتریکی تولید می گردد. پس از تکمیل ذوب، مذاب به کوره نگهدارنده یا قالب ریخته میشود.
انواع چدن‌ها عناصر آلیاژی
خواص چدن با افزودن عناصر آلیاژی مختلف تغییر می کند. بعد از کربن، سیلیسیم مهمترین عنصر محسوب می‌شود چرا که کربن را از حالت محلول خارج کرده، آن را به فرم گرافیت درمی آورد که تولید چدنی نرمتر، با انقباض کمتر کرده، استحکام و چگالی را کاهش می دهد. گوگرد نیز هنگام اضافه شدن سولفید آهن تولید می‌کند که مانع تشکیل گرافیت شده سختی را افزایش میدهد. مشکل گوگرد اینست که گرانروی چدن را در حالت مذاب بالا برده و عیوب ساختاری را افزایش میدهد. برای خنثی کردن اثرات گوگرد از منگنز استفاده می‌شود تا به جای سولفید آهن، سولفید منگنز تشکیل شود. سولفید منگنز از مذاب سبکتر است بنابراین برروی سطح مذاب و درون سرباره شناور میشود. مقدار منگنز مورد نیاز برای خنثی کردن گوگرد برابر است با ۱.۷*مقدار گوگرد+۰.۳%. افزودن منگنز بیش از این مقدار باعث تولید کاربید منگنز می‌شود که خود به بالا رفتن سختی و سرعت انجماد منجر میشود. تنها در مورد چدن خاکستری افزایش منگنز تا یک درصد استحکام و چگالی را افزایش میدهد. نیکل نیز از آلیاژسازهای بسیار معمول است که ساختار پرلیت و گرافیت را پالایش داده به افزایش چقرمگی کمک می‌کند و گاه حتی تفاوت سختی در ضخامتهای مختلف را از بین میبرد. کروم به مقدار جزیی به ملاقه مذاب افزوده می‌شود تا گرافیت آزاد را کاهش داده، مذاب را سرد کند و از آنجا که تثبیت کننده قوی کاربید به شمار میرود عمدتا همراه با نیکل افزوده میشود. مقدار بسیار اندکی قلع را نیز می توان به جای ۰.۵درصد کروم افزود. بین ۰.۵ تا ۲.۵درصد مس هم در ملاقه یا کوره به مذاب اضافه می‌شود تا انجماد را کاهش، گرافیت را پالایش و سیالیت را افزایش دهد. افزودن ۰.۳ تا ۱ درصد مولیبدن باعث افزایش انجماد، پالایش گرافیت و پرلیت می‌شود و معمولاً همراه با نیکل مس و کروم افزوده می‌شود تا خواص استحکامی را بهبود بخشد. تیتانیوم به عنوان گاززدا و اکسیدزدا استفاده می‌شود اما سیالیت را هم افزایش میدهد. اضافه نمودن ۰.۱۵ تا ۰.۵درصد وانادیوم، سمنتایت را تثبیت کرده سختی و مقاومت به سایش و گرما را افزایش میدهد. همچنین افزودن ۰.۱ تا ۰.۳ درصد زیرکنیوم به تشکیل گرافیت، احیا و افزایش سیالیت منجر میشود. به مذاب چدن مالیبل، حدود ۰.۰۰۲ تا ۰.۰۱ درصد وزنی بیسموت اضافه می‌شود تا بتوان سیلیسیم درصد سیلیسیم را افزایش داد. در چدن سفید عنصر بور به منظور تولید شدن چدن مالیبل افزوده می‌شود تا از اثر زمخت شدن در اثر وجود بیسموت کاسته شود.
چدن خاکستری [ویرایش]
چدن خاکستری ریزساختار گرافیتی خاصی دارد که باعث می‌شود مقطع شکست آن به رنگ خاکستری باشد. در این نوع چدن‌ها تمامی یا قسمت اعظم کربن بصورت آزاد (گرافیت) رسوب می‌کند. از نظر وزنی رایج‌ترین نوع چدن و پرکاربردترین ماده ریخته گری محسوب میشود. چدن خاکستری عمدتا حاوی ۲.۵ تا ۴ درصد کربن، ۱ تا ۳ درصد سیلیسیم و مابقی آهن است. این نوع چدن استحکام کششی و مقاومت به شوک کمتری نسبت به فولاد دارد اما از نظر استحکام فشاری با فولاد کربنی کم و میان کربن قابل مقایسه است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   6 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چدن خاکستری

دانلود مقاله حجاب و عفاف

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله حجاب و عفاف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

حجاب و عفاف
مقدمه
بسم‏الله الرحمن الرّحیم، و صلّى‏الله على محمّد و آله الطیّبین الطّاهرین، و لعنةالله على أعدائهم أجمعین.
در قرآن کریم، آیه‏هاى متعدّدى پیرامون حجاب آمده، از جمله، آیه:
(و اذا سألتموهنّ متاعاً فاسئلوهنّ من وراء حجاب)، اگر چیزى از زنان خواستید، از پشت پرده با آنان صحبت کنید، ـ بدون حجاب روبروى هم قرار نگیرید ـ.
و آیه: (ولیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ)، بایستى که زنان مسلمان، خمارهاى خود را روى سینه‏هایشان بیندازند ـ خمار همان پوششى است که روى سر قرار گرفته، وگوش و سینه و گردن را مى‏پوشاند ـ.
و همچنین آیه: (وقرن فى بیوتکنّ ولا تبرّجن تبرّج الجاهلیّة الأولى)، اى زنان مسلمان: در خانه‏هاى خود قرار بگیرید، و هنگام بیرون آمدن، بى‏حجاب و بى‏عفّت، مانند زنان دوره جاهلیّت نباشید.

 

اسلام و حجاب
غالباً چنین تصور می شود که آداب و سنن و همچنین شعائر و قوانین اسلامی، مستقلا توسط بنیانگزاران و رهبران صدر اسلام وضع گردیده. بسیاری نیز با اینکه اعتقادی به خرافات مذهبی ندارند برخی شعائر و قوانین مذهبی را مفید بحال جامعه می شمارند. حجاب یکی از مهمترین این شعائر است. از یاد نبرده ایم زمانی که مزدوران و اوباشان حزب اللّه شعار "بی حجابی زن از بی غیرتی مرد اوست" را سر می دادند، چگونه با این شعار برده دارانه بر اینگونه ادراکات رایج و ارتجاعی خصوصاً در بین مردان اتکاء می کردند. مشاهده اسناد و شواهد تاریخی نشان میدهد که بسیاری از اینگونه شعائر و قوانین بطور مستقیم متاثر از شرایط جامعه و سایر ادیان بوجود آمده اند، و نه از توهمی بنام چشمه فی اض و نوربخش الهی. بعنوان مثال بسیاری از آداب و سنن و مناسک اسلامی متاثر از عیسویت، یهودیت، زرتشتیگری و حتی جاهلیت اعراب 14 قرن پیش است. مثلا روزه از مذهب یهود و از مجرای عادات اعراب به اسلام آمده. در آن دوران اعراب، پیش از اسلام روز دهم محرم را روزه می گرفتند. پس از هجرت به مدینه ده روز اول محرم را روزه می گرفتند. و پس از آنکه مسلمانان خرج خود را از یهودیان جدا کردند ماه رمضان به ماه روزه گرفتن اختصاص یافت. حج تحقیقاً برای تایید و تثبیت عادات قومی عرب مقرر شده است. عاداتی که بعلت رونق کسب و کار و تجارت سران قریش و دیگر قبایل عرب رواج یافته بود. چرا که بعلت وجود بتخانه بزرگ کعبه و هجوم زوار، مکه به یک مرکز تجاری بزرگ اعراب تبدیل شده بود، و تبلیغات علیع بت پرستس از جانب محمد خطر لطمه وارد ساختن به کسب و کار برده داران و تجار بزرگ عرب و در نتیجه عدم برخورداری وی از حمایت آنان را بهمراه داشت. بهمین دلیل سنت حج که پیش از اسلام و در میان اعراب بت پرست نیز وجود داشت، ابقاء گردید. تمام مناسک حج، عمره، احرام، لمس حجرالاسود یا سنگ سیاه، "سعی" یعنی باشتاب راه رفتن میان دو نقطه صفا و مروه، وقفه در عرفات، رمی جمره یا سنگباران شیطان، همگی در دوره جاهلیت متداول بود و در اسلام تنها با برخی تعدیلات مواجه شد. حتی بریدن دست راست دزد نیز پیش از اسلام متداول بود. همچنین انواع غسل، و منع ازدواج با برخی نزدیکان. شباهت مقام معنوی دختر زرتشت "پوروچیستا" با فاطمه دختر پیغمبر، شباهت اهمیت پنج نماز روزانه در اسلام و زرتشتیگری، اعتقاد به روز محشر و پل صراط ـ همان پلی که بهنگام عبور از آن در آخرت کافران و زیانکاران به قعر جهنم سقوط می کنند و مومنان به بهشت راه خواهند یافت ـ اعتقاد به ملائک مقرب، و همچنین باور به ظهور مهدی همه از مشترکات این دو مذهب است. قابل ذکر است که حتی خود قرآن که کتابی بزبان عربی فصیح بوده و به نسبت زیاد از کلمات غیرعربی برکنار می باشد، حدود 30 کلمه فارسی در آن وجود دارد.
تاریخچه حجاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. ویل دورانت، مورخ سرشناس در کتاب تاریخ تمدن خود می نویسد: "در زمان زرتشت زنان منزلتی عالی داشتند، در کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می کردند."
اما با گذشت زمان و تحولات حاصله در ایران آن دوره، اوضاع تغییر مییابد. در اوایل حکومت هخامنشیان چهار طبقه اصلی در ایران وجود داشت: بردگان، برزگران، فرمانروایان ولایت (یعنی مامورین دولتی) و درباریان. غیر از سیل عظیم و روزافزون بردگان که بدون مزد فقط بیگاری می کردند، دهقانان نیز مالیات می پرداختند، بیگاری می کردند، وبصورت آزاد نیز زندگی می کردند. با وجود اینکه این مالیات و بیگاری کمر دهقانان را خرد می کرد ولی آنها بهرحال جزء دهقانان آزاد محسوب می شدند. فشار طاقت فرسای کار و تولید، زنان زحمتکش را نیز به پروسه تولید می کشاند و این امر خود به آزادی زنان روستا نسبت به زنان شهری و درباری کمک می کرد. ولی مامورین دولت، دولتی که هر روز در اثر جهان گشای قدرتمندتر میشد و بدین جهت مامورین آن نیز جابرانه تر عمل می کردند، با چشمانی حریص بدنبال زیباترین زنان و دختران جهت ارائه و هدیه به شاه، درباریان، حکام و سوءاستفاده شخصی، می گشتند. به اینجهت مرد که در این جامعه صاحب و مالک خانه و مالک زن و فرزندان خود بود، جهت جلوگیری از غارت زنان و دختران خود چاره ای جز پوشاندن و مخفی کردن آنها از نظر مامورین دولتی نداشت. پوشاندن زن و دست و پاگیر بودن آن در پروسه تولید و کار خانه، حجابی متناسب با کار را برای زنان که عبارت از شلوار بلند چین دار، روسرس و شالی در کمر بود، ایجاب می کرد. بدین ترتیب میل به عیش و عشرت شاهان، برده داران و فئودالها از یکسو، و حکومت مردان در خانه بتدریج نقش زن در اقتصاد در اقتصاد و سیاست و علم و هنر و فرهنگ، و به یک کلام به حاشیه راندن زنان در جامعه را شدت بخشید.
زنان در شهرها بر خلاف زنان روستاها، اساساً در کار تولید اجتماعی شرکت نداشتند. به اینجهت تنها فعالیت مهم آنها انجام کارهای خانه، خدمتگزاری مردان و زائیدن و بزرگ کردن فرزندان بود. این تقسیم کار اجتماعی بعنوان زیربنا که در نهایت مردان را سرور و حاکم، چه در سطح جامعه و جه در عرصه خانواده تعیین می نمود، رفته رفته موقعیت زن بمثابه موجود درجه دوم و در خدمت مردان را تثبیت کرد.
البته این تقسیم کار تاریخی بسیار پیشتر از اینها آغاز و تثبیت شده بود، اما آنچه در اینجا بیان می شود، اسناد تاریخی معتبر مربوط به آن دوره از حیات جامعه ایران است.
هردوت، مورخ معروف یونانی، درباره طبقه اشراف عهد هخامنشی می نویسد: "هرکدام از آنها چند زن عقدی داشتند ولی عده زنان غیرعقدی آنان بیشتر بود. وجود مامورین بسیار در شهرها، بویژه زنان زحمتکش را در خطر ربوده شدن و تجاوز قرار می داد. به این جهت در شهرهای ایران حجاب اهمیت بیشتری را نسبت به روستا کسب می کرده و با شدت بیشتری رعایت می شد."
پس از حمله اسکندر و گسترش فرهنگ یونانی در قلمرو وسیع او در ایران، قدری از محدودیت زنان در زمینه های مختلف بویژه مسئله حجاب کاسته شد. این امر در مناطقی که یونانی ها در جوار سکنه بومی زندگی می کردند و یا با سکنه بومی در نتیجه ازدواج مخلوط شده بودند، بروشنی دیده می شود.
از اسناد و شواهد تاریخی چنین برمی آید که در زمان اشکانیان نیز تعدد زوجات معمول بوده. مرد می توانست فقط یک زن عقدی و تعداد زیادی زنان غیرعقدی داشته باشد. با توجه به این واقعیت می بینیم که با ظهور اسلام و حمله مسلمانان به ایران در زمان عمر، و مشروع بودن داشتن چهار زن عقدی در قرآن، بر ابعاد محرومیت و تعدی به حقوق زن در ایران افزوده شد. البته ناگفته نماند که بسته به اینکه قدرت اقتصادی مردان طبقه اشراف و درباریان و همچنین میزان نفوذ سیاسی آنان در جامعه چقدر بوده، ابعاد تسلط آنان بر شئون اجتماعی نیز متغیر بوده. بعنوان مثال، خسرو یکی از شاهان ساسانی حرمسرایی مشتمل بر 3000 زن داشت، و هر زمان که وی میل تجدید حرم می کرد، نامه ای به فرمانروایان اطراف می فرستاد و در آن وصف زنان مورد دلخواه خود را برمیشمرد. پیرو چنین نامه هایی مامورین او در هر کجا زنی را که با مشخصات توصیف شده تطابق می کرد، به دربار می بردند.
کشورگشائی های مکرر در دوره ساسانیان و افزایش تعداد بردگان یکی از دلایل رشد تعدیات وحشیانه به حقوق زنان در این دوره می باشد. چرا که در اثر این کشور گشائی ها و افزایش ثروت طبقات حاکم و عدم برخورداری زنان از استقلال اقتصادی، بر توان مالی و نفوذ مردان در جامعه افزوده گشت. بارتلو مه ی از شرق شناسان معروف در مورد تعدد زوجات در دوره ساسانیان چنین می نویسد: "تعداد زوجات در امپراتوری ساسانی همانند امروزه کشورهای اسلامی بوده است. در عمل تمایل مرد، مخصوصاً موقعیت مالی او بود که تعداد زنان را معین می کرد. یک مرد معمولی باید به یک زن قناعت کند، در حالیکه مرد ثروتمند و اشرافی می توانست با تعداد زیادی از زنان ازدواج نماید. گزارشات یونانی حتی از صدها زن در این رابطه صحبت می کنند."
بنابراین می بینیم که ایدئولوژی اسلامی اگر حق و حقوق بیشتری در خصوص تعدد زوجات به مردان اعطاء نکرده باشد، حقوق کمتری نسبت به آنچه که شاهان و اشراف ایرانی قبل از اسلام برای مردان قائل بودند، در نظر نگرفته است.

 

علت وجوب حجاب
سؤال: چرا حجاب بر زنان واجب شده؟
پرسشى است که عدّه زیادى از برادران و خواهران مى‏کنند، (چرا حجاب بر زنان واجب شده)؟، آیا این آزادى زن را محدود نمى‏کند؟ و اساسا عواملى که واداشت تا اسلام قانون حجاب را تشریع کند، چیست؟
پاسخ این سؤال درچند مطلب خلاصه مى‏شود:
اوّل: براى بقاى دوستى زوجین:
علم (روانشناسى) ثابت کرده که زن با حجاب محبّت شوهر و اهتمامش را بیش از دیگران جلب مى‏کند، امّا چگونه؟
چون انسان بر دانستن آنچه منعش کرده‏اند کنجکاو مى‏شود، و همیشه سعى دارد که زنجیر ممنوعیّت را پاره کرده، و از همه چیز آگاهى یابد و زن باحجاب به محبّت قلبى شوهر نزدیکتر است تا زن بىحجاب، و مردى که زنش بىحجاب است از موى سر انگشتان پا روزانه دهها بار مى‏بیند، بدین وسیله زن آن صورت زیبا و دلربایش را براى مرد بطور کلّى از دست مى‏دهد، بخلاف زن با حجاب که همیشه با پوشاندن بدنش، محبّت و اشتیاق شوهرش را نسبت به خود جلب مى‏کند.
و به همین علّت مى‏بینم که معمولا زن دهاتى به محبّت قلبى شوهر، از زن معمولى شهرى نزدیکتر است.
زن دهاتى و شوهرش را کمک مى‏کند، براى زراعت صبحگاهان به مزرعه مى‏رود و با یک دنیا تفاهم و عشق، با دستان لطیفش گندم را آرد کرده و نان مى‏پزد، سپس کنار قنات به شستشوى لباس و غیره مى‏پردازد، و بالأخرة تمام اعمال و مسئولیّتهائى را که به عهده دارد، با کمال عفّت و با حفظ حجاب انجام مى‏دهد و هنگامى که تاریکى از راه مى‏رسد سر حال و شاداب به گوشه کوخ یا خانه کاهگلیش باز مى‏گردد آنگاه شوهر او که سفر خسته‏کننده روز را پشت سر نهاده، او را مانند یک ملکه زیبا و حوریّه با آغوش باز مى‏پذیرد و به وى اظهار عشق و محبّت مى‏کند، و با هم رازیهاى دوست داشتنى و آرزوهاى امیدبخش و نغمه‏هاى لطیف زندگى پیروز بر مشکلات و ناملایمات، هردو در آغوش سعادت و یکدلى به خواب ناز مى‏روند.
و لذا یکى از مکروهات دین مبین اسلام، این است که زوجین با حالت عریان به اطاق خواب بروند زیرا در این حالت، در بدن هیچ موضع هوس‏انگیز و دلپذیرى پنهان نخواهد بود، تا غریزه و عشق طرف دیگر را برانگیخته، و به خود جلب کند.
و به همین علّت مى‏بینیم که پدران و نیاکان ما، در ایّام جوانى ازدواج مى‏کردند بدون اینکه کلمه (طلاق) بر زبانشان جارى شود، سالهاى طولانى و شیرینى را پشت سر مى‏گذاشتند، زیرا در همسران خود که با حجاب کامل بودند جاذبیّت و زیبائى دل‏انگیزى یافته، و همیشه علاقمند به آنان بودند.

 

فلسفه حجاب در قرآن
بنابراین در هر بخشى و هر بعدى از ابعاد براى سیر به مدارج کمال بین زن ومرد تفاوتى نیست منتها باید اندیشه‏ها قرآن‏گونه باشد، یعنى همان‏گونه که قرآن بین کمال و حجاب واندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامى بین کتاب و حجاب جمع کنیم. یعنى عظمت زن در این است که:
«ان لایرین الرجال ولایراهن الرجال‏» (1)
نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند.
قرآن کریم وقتى درباره حجاب سخن مى‏گوید مى‏فرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن براى زن که نامحرمان او را از دید حیوانى ننگرند لذا، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را، بدون قصد تباهى جایز مى‏داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت‏بى‏بهره‏اند.
حال اگر کسى از تشخیص اصول ارزشى عاجز باشد، ممکن است‏معاذ الله حجاب را یک بند بنداند، و حال این که قرآن کریم وقتى مساله لزوم حجاب را بازگو مى‏کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان مى‏فرماید:
«ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین‏» (2)
یعنى براى این که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند. چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.
عمده متون دینی که در این بخش مطرح می‌گردد، آیات مربوط به حجاب است که دو سوره قرآن، نور و احزاب آمده است. در این نوشتار، به آنچه در این آیات در مورد تعیین حد واجب آمده پرداخته نمی‌شود، بلکه مقصود اصلی بهره بردن از آن‌ها در راستای موضوع بحث است.

 

محدود شدن تقاضا
«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم اِنّ الله خبیر بما یصنعون.»
خداوند متعال در این آیه تکلیف مرد نامحرم را در عرصه اجتماع و به هنگام برقرار کردن ارتباط با زن نامحرم مشخص ساخته است. خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص) دستور می‌دهد که به مردان مؤمن ابلاغ کند که اր² خیره شدن به زنان بپرهیزند و دامان خود را از گنـاه حفظ کننـد. (یـا بر طبق تفسیر دیگری، فرج خـود را از دیـدگان دیگران بپوشانند.)

 

محدود شدن عرضه
زنان مؤمن همچون مردان باید نگاه خویش را کنترل نمایند. اما آن‌ها علاوه بر این تکلیف مشترک، موظف به انجام تکالیف دیگری نیز هستند. این تفاوت و تکلیف اضافی، نه از روی تبعیض ناروا بین زن و مرد است بلکه متناسب با تفاوت ذاتی این دو جنس است. مرد متقاضی است و همواره از طریق دیدن به دامن خطا می‌افتد، بر خلاف زن که چنین نیست. خطای زن در نحوه عرضه زیبایی‌های خویش است که همان خودنمایی و جلب نظر است؛ از این رو، شارع مقدس با تشریع حجاب در نظر داشته که عرضه، به حیطه خاصی (محیط امن خانواده) محدود شود. محدودیت عرضه، در اصل موجب محدود گشتن تقاضا می‌گردد. زیرا زنان با رعایت و حفظ حجاب، خود را از هوس‌بازی‌های مردان در امان نگه می‌دارند و می‌توانند آزادانه در جامعه حضور پیدا کنند، بدون اینکه مورد اذیت و آزار قرار بگیرند و خود را به راحتی و ارزان در عرضه تماشای مردان قرار دهند.
همان‌طور که در مفهوم‌شناسی حجاب ذکر گردید، عرصه حجاب محدود به یک زمینه نیست، بلکه دامنة آن فراتر از حفظ پوشش ظاهری است که به این موارد اشاره می‌گردد:

 

1)- پوشش
«یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن»، «و زیور خویش آشکار نکنند، مگر آنچه پیداست و سرپوش‌های خویش بر گریبان‌ها بزنند.» در فراز انتهایی این آیه، دستور دیگری به عنوان مکمل حجاب شرعی ذکر شده که مؤید نگرش مذکور است: «و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود.» زنان عرب معمولاً خلخال به پا می‌کردند و گاه برای آن‌که بفهمانند که زینتی قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم به زمین می‌کوبیدند. مضمون این نهی را می‌توان توسعه داد وهر آنچه عرضه و خودنمایی زن تلقی می‌شود، مانند استعمال عطرهای تند و آرایش در چهره را می‌توان ممنوع دانست.

 

موارد استثنائی
البته در جایی که تقاضایی نباشد، منطق حکم می‌کند که این حکم لغو شود، چنانچه در ادامه فرازی از این آیه ذکر گردیده است. این موارد استثنائی، گاهی در جانب تقاضا یعنی مرد و گاهی در جنبة عرضه، یعنی زن قرار دارد که به اجمال شامل موارد ذیل می‌گردد:
ـ مردانی که احتیاج به زن نـدارند؛ «و زیور خـویش آشکار نکنند مگر ... مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند.» مقصود از مردان طفیلی، قدر مسلم دیوانگان و افراد ابله است که به علت عدم درک زیبایی‌های زنان در زمینه امور جنسی اساساً در خارج از دایره تقاضا قرار دارند.
ـ کودک نابالغ؛ «کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کام‌جویی از زنان توانا نیستند).» ـ زنان پیر؛ «و زنان قاعده و بازنشسته که امید ازدواج ندارند، باکی نیست که جامه خویش ]یعنی روسری و چهارقد[ را بر زمین نهند ]البته[ در صورتی که خود را به زیوری نیاراسته باشد و قصد خودنمایی نداشته باشند؛ و اگر از این نیز خودداری کنند برایشان بهتر است.» این آیه را می‌توان به عنوان استثنایی دیگر بر حکم حجاب که قبلاً ذکر شد دانست و فلسفه آن این است که این زنان به طور عادی، چیزی برای عرضه ندارند و رغبت و تقاضایی نسبت به آنان وجود ندارد؛ از این رو، وجوب حجاب (لزوم پوشانیدن سر در حضور نامحرم) از آنان برداشته شده است؛ ولی همان‌گونه که در آیه تصریح شده این رخصت مشروط به این است که قصد عرضه و خودنمایی در کار نباشد. دستور کلی اخلاقی‌ که در انتهای آیه آمده، مبنی بر ترجیح داشتن رعایت عفاف در هر حالی و در هر سنی، بیانگر توجه بیشتر شارع به جنبه عرضه و سالم نگه‌داشتن اجتماع از زمینه‌های انحراف است.
ـ «والذین یُؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتاناً و اثماً مبیناً یا ایها النبّی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جَلابیبهنَّ ذلک أَدنی اَن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماًـ لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی‌المدینة لنغرینّک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلاً.» «آنان که بدون جهت مردان و زنان با ایمان را آزار می‌رسانند، بهتان و گناه بزرگی مرتکب می‌شـوند. ای پیـامبر به همسـران و دختـرانت و بـه زنـان مؤمنیـن بگو که روسری‌های خویش را به خود نزدیک سازند (خود را با آن‌ها بپوشانند). این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی ایجاد می‌کنند از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه آنان خواهیم برانگیخت؛ آن‌گاه فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.»
این آیات به خوبی صحنه بازار جرم و انحراف را تصویر می‌نماید. ظاهراً چنان‌که برخی مفسرین گفته‌اند، گروهی از منافقین و افراد منحرف در اوایل شب که هوا تازه تاریک می‌شد، در کوچه‌ها و معابر مزاحم زنان (اکثراً کنیزان) می‌شدند؛ برای مقابله با این پدیده دو راهکار در پیش روی جامعه قرار داده شده است که هر یک در جای خود اهمیت دارد:
- رعایت حجاب در خارج از منزل؛ زیرا از این طریق زنان نجیب و عفیف یعنی کسانی که قصد عرضه خود را ندارند، شناخته می‌شوند و بیماردلان از اینکه چشم طمع به آنان ببندند و آنان را مورد اذیت قرار دهند، چشم می‌پوشند.
برخورد فیزیکی و کاربرد زور و اجبار علیه افراد خاطی و منحرف؛ خداوند در این آیه، افراد مزاحم و بیماردل را به حمله و حرکت شدید پیامبر (ص) علیه آنان و حتی تبعید از جامعه پاک اسلامی تهدید می‌کند.
نکته مهم دیگر در این باب، مقدم داشتن راهکار فرهنگی است که کانون آن را کنترل بزه‌دیدگان احتمالی و آماج‌های جرم و انحراف بر رفتار خود و محافظت آنان از خود در برابر افراد آماده ارتکاب انحراف و جرم تشکیل می‌دهد. این تقدم در ذکر راهکارها در آیه شریفه، هرچند تقدم زمانی استفاده از راهکار اولی بر راهکار دوم را نمی‌رساند، ولی می‌تواند بیانگر تأکیـد و اهمیت بیشتر در نظر شارع مقدس باشد.

2)- گفتار
ـ «یا نساء النبی لستن کاحدٍ من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قبله مرض و قلن قولاً معروفاً.»، «ای زنان پیغمبر، شما اگر پرهیزکار باشید، همچون سایر زنان نیستید؛ مواظب باشید که در سخن، نرمش زنانه و شهوت‌آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد؛ به خوبی و شایستگی سخن بگویید.»
خودداری از سخن گفتن به شیوه تحرک‌آمیز، شـاخصه دیگر حجاب است. در این آیه با صرف نظر از اینکه روی سخن با زنان پیامبر (ص) است، به خوبی نشان داده شده مردانی که احتمال انحراف در آن‌ها وجود دارد، آنچه در نزد آنان است، آمادگی درونی و تقاضا است، اما طرف دیگر قضیه این است که درعرصه اجتماع آنچه مایه گسترش این بیماری و خارج شدنش از حالت درونی و باطنی به حالتی بیرونی و عملی می‌شود، عرضه نشود تا از این طریق زن‌ها در امنیت قرار بگیرند و بتوانند آزادانه در اجتماع حضور پیدا کنند.
بخشی از آیه 53 همین سوره، نیز همین مضمون را با بیانی دیگر تأکید و تقویت می‌کند؛ آنجا که خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که اگر از زنان پیامبر (ص) درخواستی دارند، خواسته خود را از پشت حجاب و پرده‌ای و بدون داخل شدن در منزل مطرح کنند: «وَ اذا سألتموهنَّ متاعاً فاسئَلوهنَّ مِن وراءِ حجابٍ»؛ سپس به علت این توصیه اشاره می‌فرماید: «این برای پاکیزگی دل شما و دل آنان ]زنان پیامبر[ بهتر است.» «ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبِهنَّ» از مقدم داشتن «لقلوبکم» یعنی دل شما مردان، بر «قلوبهن» یعنی دل زنان پیامبر (ص)، شاید بتوان استنباط کرد که آمادگی برای انحراف قلبی که مقدمه انحراف عملی است، از راه شنیدن صدای جنس مخالف، در مردان بیشتر و قوی‌تر است لذا خداوند تکلیف بیشتری را متوجه زنان کرده و آنان را به پوشاندن خود از دیدگان نامحرمان و محافظت خود از طریق حفظ حریم در رفتار و سخن واداشته است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   11 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حجاب و عفاف

دانلود مقاله دین

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

دین

 

 

 

طی سالهای متمادی که از عمر بشر و جامعه انسانی می گذرد دین تنها گزینه ای است که تقریبا تمام انسانها را در اختیار خود داشته است.جدا از ماهیت های متنوع و مختلفی که دین در جهان داشته ،تمامی مردم در ارتباط خود با جهان طبیعت و نیروهای موجود در آن اندیشه ای را برگزیده اند.دین در عرصه اجتماع سالهای متمادی خضوری چشمگیر داشت .روحانیون در کلیساها و در مساجد مسلمانان تمامی عرصه های زندگی بشری را در اختیار خود داشتند .آموزش وپرورش،اقتصاد،سیاست،تولید علم،و اخلاق همگی در اختیار دین و شارعان آن بوده است.
در اروپا با انقلاب صنعتی موج جدیدی از تفکر و حرکت غیر دینی بوجود آمد که دین را هر چه بیشتر از دخالت در امور مادی و طبیعی برحذر داشته و آن را محدود به عرصه خصوصی هر فردی نموده است.
چگونه دین مسیحیت مشروعیت خود را در بین مسیحیان از دست داده و اروپاییان را در هرچه آسمانی کردن دین و مفهوم آن کشانده است ؟این سئوال را می توان در نوع تفکرات اروپاییان و عمل کلیسا و شرایط فکری و اقتصادی و فرهنگی اروپا جستجو نمود.ولی در حال حاضر اکثریت عظیمی از جوامع بشری دارای دین می باشند و خود را ملزم به دستورات دینی میدانند.
در خاورمیانه که مهد و محل تولد بزرگترین ادیان الهی می باشد، در اعصار مختلفی از تاریخ ، چه در عرصه سیاست و چه در عرصه اقتصاد و همچنین در عرصه تولید علم بزرگترین واکنش بشری را در برابر دین می توان مشاهده نمود.
تعاریف دین
دین, واژه اى است عربى که در معاجم و کتب لغت معانی بسیاری برای آن ذکر شده است مانند: ملک و پادشاهی، طاعت و انقیاد، قهر و سلطه ، پاداش و جزاء، عزت و سرافرازی ، اکراه و احسان، همبستگی، تذلل و فروتنی، اسلام و توحید، عادت و روش، ریاست و فرمانبرداری و ...
در آیات قرآن نیز به معانی لغوی دین اشاره شده است و کلمه دین در آیات بکار رفته است ودر هر آیه ای معنای مخصوص خودش را دارد. چنانکه خداوند می فرماید: «هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق، صف ، 9» که در این آیه دین به معنی کیش و شریعت آمده است و یا می فرماید:«فاعبدالله مخلصاً له الدین، زمر ،2» و در اینجا دین به معنای توحید و یگانگی می‌باشد . همین موارد استعمال واژه دین‏ در قرآن مى‏تواند به عنوان راهى براى شناسایى و به دست آوردن تعریف دین از دیدگاه اسلام شمرده شود که «دین عبارت است از اطاعت، گرایش، فرمانبردارى و تسلیم در برابر حقیقت‏» که در این صورت، با معانى لغوى نیز سازگارى خواهد داشت.
واژه دین از مفاهیمى است که همواره در میدان آراء و نظرات گوناگون صاحب‏نظران قرار داشته و توافق مشترک درباره آن وجود ندارد. به صورتی که حتی عده‏اى از محققان آن را قابل تعریف نمى‏دانند.به هر حال‌‌ ‌می توان دین را اینگونه تعریف نمود: دین ، مجموعه (سیستم) حقایقى هماهنگ و متناسب از نظام‏هاى فکرى (عقاید و معارف)، نظام ارزشى (قوانین و احکام) و نظام پرورشى (دستورات اخلاقى و اجتماعى) است که در قلمرو ابعاد فردى، اجتماعى و تاریخى از جانب پروردگار متعال براى سرپرستى و هدایت انسان‏ها در مسیر رشد و کمال الهى ارسال مى‏گردد.
به دیگر سخن، مجموعه ای است از عقاید و قوانین و مقرراتى که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون‏زندگى او را تحت پوشش قرار مى‏دهد.
تعاریف متعدد از دین ارائه شده است مثلادانشمند بزرگ اسلامی و مفسر گرانقدر مذهب شیعه، علامه طباطبایی ، دین را اینگونه تعریف می‌کند :
«دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است»(خلاصه تعالیم اسلام، ص 4، و یا شیعه دراسلام ص 41).
ویا برخی از دانشمندان غربی گفته‏اند: دین عبارت است ازاعتقاد به موجودات روحانى .
و یا عده ای دیگر گفته‏اند: دین نظام یک پارچه‏اى از باورها وعملکردهاى مرتبط به چیزهاى مقدس است که از طریق آنها گروهى ازانسانها با مسائل غایى زندگى بشرى مرتبط می باشد
برخى‏ دیگر گفته‏اند: دین اعتقاد به خدایى سرمدى است. یعنى، اعتقاد به این‏که حکومت و اراده‏اى الهى بر جهان حکم مى‏راند.
و بعضى دیگر مى‏نویسند: جوهر دین عبارت است‏از احساس وابستگى مطلق . به هر حال هر کدام از دانشمندان اسلامی و غربی و علمای ادیان کوشیده اند تا بر اساس نگرش و اعتقاد خود تعریفی کامل از دین عرضه کنند. به همین دلیل آنها در ادراک دین بر جنبه های مختلفی تأکید نموده اند.بنابراین می شود تعاریف دین را به چند قسم طبقه بندی نمود
1-تعریف دین از نظر دانشمندان اسلامی
این دانشمندان از دین، دین وحیانى و الهى است نه هر چه که نام‏دین بر او نهاده مى‏شود. ومنظور آنها دین بشرى و ادیانى‏که ساخته انسان است و ریشه در نیازهاى آدمى دارد، نمی باشد.
و منظور آنها دینی نیست که بر پایه بت پرستى ‏یا اعتقاد به نیروهاى جادویى و مانند آن باشد. بلکه منظور آنها از دین ادیانى است که ریشه در غیب دارند و پایه و اساس آنها بر وحى و پیام الهى استوار است، و انسان نه‏سازنده دین بلکه دریافت کننده پیام الهى است که باید به آن‏اعتقاد پیدا کرده و به محتواى وحى ملتزم شده و سلوک فردى واجتماعى خود را بر آن اساس تنظیم کند.
علامه طباطبایی با بیان اینکه دین تنها به نیایش و ستایش خدا نپرداخته، بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهایی جامع و مقرراتی مخصوص وضع نموده است، می گوید:
دین، عقاید و یک سلسله دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر آورده اند، اعتقاد به این عقایدو انجام این دستورها، سبب سعادت و خوشبختی انسان در دو جهان است.
ایشان در تفسیر المیزان بعد از غیر تقلیدی دانستن پیروی از دین می‌نویسد: دین مجموعه ای از معارف مربوط به مبدأ و معاد و قوانین اجتماعی ، از عبادات و معاملات که از طریق وحی و نبوت به بشر رسیده، نبوتی که صدقش با برهان ثابت شده و نیز مجموعه از اخبار که مخبر صادق ازآن خبر داده، مخبری که باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است .
در جا دیگر می نویسد:دین نظام عملى مبتنى بر اعتقاد است که مقصود از اعتقاد در این مورد تنها علم نظرى نیست; زیرا علم نظرى به تنهایى مستلزم عمل نیست، بلکه مقصود از اعتقاد، علم به وجوب پیروى بر طبق مقتضاى علم قطعى است .
ذیل آیه‏27 سوره روم نیز می نویسد: «لیس الدین الا سنة الحیاة و السبیل التى یجب على الانسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یتبعها الالسعادة‏»،دین جز قانون زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است.
ونیز بیان می کند که: دین روش مخصوصى است در زندگى که صلاح دنیا را به طورى که موافق کمال اخروى و حیات دایمى حقیقى باشد تامین مى‏نماید. پس در شریعت‏ باید قانون‏هایى وجود داشته باشد که روش زندگانى را به اندازه احتیاج، روشن سازد.
استاد مطهری رحمه الله علیه می‌نویسد: اصول مکتب انبیاء که دین نامیده می‌شود یکی بوده است و آن اسلام است و اسلام نام دین خداست، که یگانه است، همه پیامبران برای آن مبعوث شده‌اند و به آن دعوت نموده اند.
سید مجید ظهیری می‌نویسد : دین مجموعه تعالیمی است که از طریق غیر عادی کسب معرفت یعنی وحی بدست می‌آید.
دکتر بیوک علیزاده در تعریف کاربردی از دین می‌نویسد: ادیان، علی العموم، برای پیروان خود سه کار انجام داده اند :
1- توصیفی از جهان هستی و جایگاه آدمی در آن بدست داده اند (جهان بینی).
2- بر اساس توصیف یاد شده شیوه زندگی خاصی را توصیه نموده اند.
3- آن توصیف و شیوة زندگی مبتنی بر آن را در قالب اعمالی نمادین و سمبلیک که همان عبادیات هستند متبلور کرده اند.
در جای دیگر می نویسد: « ان الدین فى عرف القرآن هو السنةالاجتماعیة الدائرة فى المجتمع و ان السنن الاجتماعیه اما دین حق فطرى و هو الاسلام او دین محروف عن الدین الحق و سبیل‏الله عوجا »; دین در عرف قرآن، سنت اجتماعى حاکم بر جامعه مى‏باشد و سنت‏هاى اجتماعى یا دین حق و فطرى است که همان اسلام مى‏باشد یا دین منحرف از راه خدا و تحریف شده است.
آیة الله جوادى آملى می نویسد:دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتى است که براى اداره امور جامعه انسانى و پرورش انسانها باشد.
ومی نویسد:
دین مجموعه عقاید و قوانین و مقرراتى است که هم به اصول فکرى بشر نظردارد و هم در باره اصول گرایشى وى سخن مى‏گوید و هم اخلاق و شئون‏زندگى او را تحت پوشش قرار مى‏دهد و به دیگر سخن، دین مجموعه‏ عقاید و اخلاق و قوانین و مقرراتى است که براى اداره جامعه‏انسانى و پرورش انسان‏ها در اختیار انسان قرار دارد.
با توجه به این تعریف روشن مى‏گردد ، دینى که مبتنى بر وحى است‏از بخشهاى گوناگون تشکیل مى‏شود یک بخش آن عقاید است ‏یعنى حقایق‏و واقعیاتى که باور و اعتقاد به آنها از مسلمانان خواسته شده‏است مانند خدا، وجود قیامت و معاد، نبوت و بهشت و دوزخ و امثال‏آن‏ها.
بخش دیگر آن اخلاقیات است ‏یعنى تعالیمى که فضائل و رذایل‏اخلاقى را به انسان شناسانده و راه تهذیب نفس از رذایل و تخلق‏ به فضائل را به وى ارائه داده است.
بخش دیگر آن شریعت و مناسک و احکام و مقررات است که چگونگى‏تنظیم روابط اجتماعى حقوقى و مدنى و سلوک اجتماعى و کیفیت‏روابط اقتصادى و سیاسى و نظامى در این بخش قرار مى‏گیرد
استاد محمدتقى مصباح یزدی در تعریف دین می آورد : کلمه دین به مجموعه‏اى از عقاید، اخلاقیات، احکام و قوانین فردى و اجتماعى اطلاق مى‏شود و ادیان آسمانى آیین‏هایى هستند که از طرف خداى متعال به پیغمبران وحى شده‏اند
در جای دیگر یادآوری می کند: دین برابر است ‏با اعتقاد به آفریننده‏اى براى جهان و انسان و دستورات عملى متناسب با این عقاید.
محمد جواد باهنرمی نویسد: دین عبارت از نظام اعتقادى، عملى و اخلاقى به هم پیوسته‏اى است که از جانب خدا بر پیامبران وحى شده است ‏تا مردم را بر آن اساس، ارشاد و راهنمایى نمایند .
دانشمند گرامی فضل الله کمپانی می‌گوید : دین به معنای وسیع آن عبارتست از شناختن خدا و دانستن وظایف آدمی در برابر او و انجام آنها و دانستن تکلیف شخص نسبت به وجود خود و همنوعان خود و همچنین نسبت به حیوانات و بلکه سایر موجودات و همه اینها از غریزه فطری انسان سرچشمه می‌گیرد.بنابراین دین شامل تکالیف ثلاثه می‌شود یعنی تکالیف الهی که شامل تکالیف نظری و عملی است که تکالیف نظری همان اصول اعتقادات است و تکالیف عملی همان عبادات می‌باشد، تکالیف اجتماعی که مبتنی بر تکالیف حقوقی و اخلاقی است. تکالیف فردی که شامل تکالیف جسمی و روحی است .
2-تعریف دین از نظر علمای ادیان
علمای ادیان نیز تعاریف متعددی از دین ارائه کرده اند،به طور مثال در تعریف دین می‌گویند: *دین عبارتست از ایمان و اطاعت به یک قول یا قوای مافوق انسانی که مستحق عبادت خالق و حاکم عالم می‌باشد.
یاتعریف می کنند:
دین یک سیستم خاص اعتقاد و اعمال و عبادات است که غالباً مشتمل بر مجموعة قواعد اخلاقی و فلسفی می‌شود. یامی‌گویند:
دین ایمان به موجودات روحانی است.ومی‌گویند:
دین عبارتست از تبیین احساسات قلبی انسان، ویادین مجموعه کلی از اعتقادات و احساسات و اعمال انفرادی یا اجتماعی است و … (حکمت ، علی اصغر، نه گفتار در ادیان، ج 1، ص 3).
جان بی ناس عالم علم ادیان نیز در کتاب خویش تاریخ جامع ادیان، تعاریف متعددی از دین راذکرمی کند، مانند:
تعریف متکلمان که گفته‏اند: «الدین وضع الهى لاولى الالباب، یتناول الاصول و الفروع‏» دین عبارت از یک نظام الهى است که براى صاحبان خود وضع شده است و مشتمل بر اصول و فروع مى‏باشد. او می گوید: در تعاریف متکلمان گاهى «دین به ما هو دین‏» مورد نظر قرار گرفته است ( تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، ص‏79 و 81)
وی همچنین می نویسد: در تعاریفى نیز غایت و اهداف مد نظر بوده است، مانند آنچه در دائرة‏المعارف الاسلامیة آمده است که: «الدین وضع الهى سائق لذوى العقول باختیارهم ایاه الى الصلاح فى الحال و الفلاح فى المال‏»; دین وضعى است الهى که صاحبان خود را به سوى رستگارى در این دنیا و حسن عاقبت در آخرت سوق مى‏دهد. ( تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، ص‏79 و 81).
از*جرجانى نیز نقل کرده‏اند که: «الدین وضع الهى یدعوا اصحاب العقول الى قبول ماهو عند الرسولصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم»:دین قانون و قراردادالهى است که خردمندان را به سوى قبول آنچه در نزد رسول‏صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است، فرامى‏خواند. (جان‏ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه على اصغر حکمت، ص‏79 و 81) . ایشان بیان می داردکه درکناراین تعریف‏ها، دربعضى‏دیگراز تعاریف، اصولاحیثیت اعتقاد و التزام انسان، مبناى تحلیل و توصیف قرار گرفته است:
«الدین هو الاعتراف باللسان و الاعتقاد بالجنان و العمل بالارکان‏»; دین عبارت است از اقرار به زبان، اعتقاد به پاداش و کیفر در آن جهان و عمل به ارکان و دستورات آن (تاریخ جامع ادیان،ص81) .
عده‌ای از فیلسوفان دین هر مکتبى را که سه موضوع زیررا قبول داشته باشد، دین مى‏نامند:
الف : عالمى وراى عالم طبیعت و محسوسات، وجود دارد ب : جهان طبیعت، هدفدار است ج: جهان هستى داراى نظام اخلاقى است، این خود شامل دو بخش است:
الف: جهان هستى چنانست که نیک و بد اخلاقى را درک مى‏کند ب: جهان هستى چنانست که نیک و بد اخلاقى را پاداش و کیفر مى‏دهد. بر اساس تعریف، مکتب مارکسیسم و لیبرالیسم و بعضى از شاخه‏هاى اگزیستانسیالیسم، «دین‏» نمی‌باشند.
تاریخچه جامعه شناسی دین
تاریخ جامعه ‏شناسی دین را می‏توان به چهار دوره عمده تقسیم‏بندی کرد:
دوران اندیشه اجتماعی سنتی
مجموعه اندیشه‏ای را که همپای شکل‏گیری جامعه‏شناسی جدید تحول و رنگ عرفی و دنیوی یافت می‏توان به عنوان اندیشه سنتی قلمداد کرد که مشخصه اصلی آن تلفیق بین تحلیل‏های اجتماعی و اخلاقی‏ بود. این اندیشه اصولا بر منشا جهانی و الوهی همه ارزش‏ها و نهادهای اجتماعی جاافتاده تاکید می‏کرد و همچنین انسان را موجودی اجتماعی و سیاسی می‏دانست. جریان اصلی این اندیشه وحدت آلی و انداموار جامعه را به زبان حق طبیعی بیان می‏کرد که این مفهوم و برداشت از آن به صورت یک مفهوم عرفی یا دنیوی تحول یافت و اساس علوم طبیعی و علوم اجتماعی اولیه را تشکیل داد.
دوران شکاکیت و نظریه ‏پردازی
نظم و قانونمندی جامعه از مسائل مورد تحقیق در دوران قرون وسطی بود، نظمی که اساسا به کمال معنوی انسانی دعوت می‏کرد. در خلال قرن‏های هفده و هیجده، متفکران به جستجوی نظم و نظام در جامعه ادامه دادند، ولی نظم مورد نظر آنها نظمی بود که تبیین کننده تنوع و کثرت زبان‏ها، رسوم و ادیان، بر وفق همنواختی‏های ساده و طبیعی بود. در طی این دوران، اندیشه‏های دوره اول مورد انتقاد شدید قرار گرفت که از جمله این منتقدان می‏توان به ماکیاولی و توماس‏ هابز اشاره کرد. همچنین این دوره زمان بروز نظام‏های فکری و نظریه‏پردازانه‏ای بود که می‏کوشید هم جامعه و هم اقتصاد را بر شالوده‏های واقع‏گرایانه‏تری، که کمتر هم‏دینی یا اخلاقی است، مبتنی سازد. در این دوران، پیدایش دولت ملی و ظهور طبقات سوداگر و یا متوسط تبدیل به عنصری شد که نگارش نظریه‏های اجتماعی و اقتصادی را از انحصار طبقات روحانی درآورد و قانون طبیعی زیر سؤال رفت و به انتقاد کشیده شد. روحانیت ‏ستیزی به شکل مشخصه رایج‏ بیشتر انتقادهای اجتماعی درآمده بود، به گونه‏ای که جستجو برای یافتن منابع جدید نظم اجتماعی آغاز شد و درنهایت، این تفکر، که جامعه باید بر طبق طرح و برنامه‏های مقدر الهی و قانون طبیعی‏ ساخته شود، جای خود را به این اندیشه داد که جامعه بر اساس طرح و برنامه‏ریزی و تلاش خود انسان شکل می‏گیرد. در این زمان، نوعی اومانیسم عرفی - دنیوی و اجتماعی پدید آمد که به نوبه خود سرچشمه زاینده اغلب نظریه‏های فلسفی و اجتماعی دنیای جدید گردید. مهم‏ترین دستاورد این دوران، پروراندن مفهوم عرفی‏ سازی یا دنیوی‏ سازی بود.
دوران واکنش محافظه‏کارانه و رمانتیک
دوران نظریه‏پردازی به تدریج ‏با یک واکنش نه چندان شدید، بلکه محافظه‏کارانه و بیشتر رمانتیک مواجه شد. مصایب ناشی از انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه و عصر وحشت پس از آن، اعتقاد خوش‏ بینانه عصر روشنگری را زیر سؤال برده بود و اعتقاد به اینکه می‏توان صرفا بدون توجه به دین، اخلاق و حکومت، بر طرح و تدبیر خویش جامعه را بهبود بخشید و آن را از مشکلات حاد اخلاقی رهانید پس از رخداد واکنش‏های محافظه‏کارانه، رهیافت‏های موجود نسبت‏ به جامعه و دین را به میزان بالایی تغییر داد. براساس این نظرات،دین نباید به عنوان خرافه طرد گردد و جامعه تنها بر اساس ساخته قرارداد گذاران متفرد نیست ، بلکه فرد دست ‏پرورده جامعه و خود جامعه، مخلوق خداست. اینان کم‏کم ارتباطها و مناسبت‏های انداموار بین جامعه و دین و فرد را از نو کشف کردند و تجزیه و تحلیل آنها از دین به عنوان یک میانجی بین فرد و دولت از مباحثی بود که‏بارها دربررسی‏های جامعه‏شناسان پس از دورکیم ‏مطرح گردید.
دوران نظریه جدید
در این دوره، دیگر با رد و انکارهای حاد و ضد روحانی فیلسوفان عهد روشنگری روبه‏رو نیستیم. در این دوران، رد و انکارها جای خود را به تجزیه و تحلیل کمابیش خونسردانه و نقش دین در حفظ انسجام اجتماعی و ارتقای تحول اجتماعی می‏دهد.
نظرات افرادی چون آگوست کنت ، ماکس وبر ، امیل دورکیم ، کارل مارکس، تالکوت پارسونز ، و ... در این دوره به چشم می‏خورد. برخی این دوران را دوران دینی ندانسته و انحطاط دین را امری محتوم تلقی کرده‏اند. برخی نیز عرفی‏سازی یا دین‏زدایی را امری غیرممکن شناخته و عده‏ای آن را لزوما نه جهانی، نه محتوم و نه بی ‏بازگشت ‏شمرده‏اند.

 


رابطه دین با جامعه شناسی
بررسی دین در حوزه‏های متعدد علمی از جمله کلام، فلسفه، روان‏شناسی، جامعه‏شناسی و مردم‏شناسی با توجه به نگرش‏های خاصی‏که در هر مجموعه معرفتی موردنظرمی‏باشد، موجب تعریف و برداشت‏های متفاوتی از دین شده است که عمدتا به شکل وسیع، ریشه در تلاشی دارد که در غرب در جهت ارائه تعریفی برای دین انجام گرفته است; زیرا یافتن ماهیت متمایز و یگانه دین یا ارائه سلسله‏ای از صفات، که دین و آنچه را مربوط به آن است از بخش‏های دیگر زندگانی انسان متمایز می‏گرداند، بیشتر یک رویکرد و رهیافت غربی است که از زمان رنسانس به بعد، بخصوص در دوره اصلاح دینی با آن مواجه هستیم. در غرب، طی یکی دو قرن تعاریف و تلقی‏های فراوانی از دین ارائه شده که حتی ارائه فهرست ناقصی از آن هم به راحتی ممکن نیست. برخی از آنها عمدتا سعی در تمایز قاطع بین ابعاد دینی و غیر دینی فرهنگ دارند و گاه دین را با مجموعه اعتقادات، بویژه اعتقاد به موجودی متعال برابر گرفته‏اند. از سوی دیگر، عده‏ای عوامل تجربی، عاطفی، شهودی و همچنین عوامل ارزشگذارانه و اخلاقی را جزو دین به حساب آورده‏اند.
با پیدایش و غنای رشته‏های مردم‏شناسی و جامعه‏شناسی، که رشته علمی نسبتا جدیدی است، عامل مهمی وارد تعریف دین گردید و آن چیزی نبود جز ملاحظه زمینه‏های اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در نوع تلقی از دین. در نظر آنها، دین هرگز یک مجموعه انتزاعی از اندیشه‏ها، ارزش‏ها، یا تجربه‏ها، که جدا از حوزه فرهنگی جامعه باشند، نیست، زیرا بسیاری از اعتقادات و آداب و رسوم و شعایر دینی با توجه به حوزه فرهنگی جامعه قابل درک می‏باشد و از اینجاست که رهیافت‏های جامعه‏شناختی به دین آغاز می‏گردد. و جامعه‏ شناسی دین رونق می‏گیرد، رشته‏ای علمی که شیوه طبیعی مطالعه دین و جامعه نیست، بلکه فرآوردی فرهنگی است که توسط تحولات تاریخی اندیشه غربی ‏پدید آمده‏است و پژوهشگران را بر آن داشته‏است که از ادعاهای هنجارآفرین دین یا جامعه مورد پژوهش آنان فاصله بگیرند.
نظریات برخی از جامعه شناسان در مورد جامعه شناسی دین
1-نظریه کارل مارکس
کارل مارکس با آنکه به دلیل اظهار نظرهای قابل توجه و مبتکرانه‏اش درباره دین مشهور است، ولی سهمش در جامعه شناسی دین ناچیز بوده است. او بر خلاف دورکیم، اگوست کنت و ماکس وبر ، توجه عمیقی به دین نداشته، اما تاثیر واقعی او در این ‏باره به طریق غیر مستقیم و از راه انتشار نظریه معروفش درباره همکنش روبنا و زیربنای جامعه بوده‏است. مارکس توجه اهل نظر را به شباهت‏های فرهنگی و کارکرد بین دین ، قانون، سیاست و ایدئولوژی ، که همه جنبه‏های روبنایی جامعه بشری هستند، جلب کرده است. اومعتقد بود که روبناها نهایتا بر اثر روابط تولیدی، که به نحو نهایی در کار است، تعیین می‏گردد. در نظر مارکس، دین از اهمیت ثانوی برخوردار است; زیرا ایدئولوژی روبناست و در مکتب مارکسیسم، همه چیز بر اساس وضع اقتصادی شکل می‏گیرد و عامل تحرک همه چیز وضعیت اقتصادی است. عامل تحرک وضع اقتصادی نیز ابزار تولید است، به گونه‏ای که حتی فکرو مذهب انسان نیز تابع و معلول وضع اقتصادی جامعه می‏باشد. در نظر مارکس، ایدئولوژی و مذهب تصور یا آگاهی دروغینی است که طبقه حاکم به دلیل منافع خود از واقعیت‏ها دارد. مارکس علت اساسی پیدایش دین را وضع اقتصادی جامعه می‏داند و بدین ترتیب، اساسا آن را ساخته دست ‏بشر می‏داند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دین

دانلود مقاله انقلاب اسلامی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

انقلاب اسلامی

 


چکیده
بسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیتهای مؤثر اسلامی در جوامع مسلمانان بوده است. از این رو، مقاله حاضر می کوشد، به برخی از این آثار اشاره کند. برای دست یابی به این هدف، در آغاز به عواملی که زمینه تأثیرگذاری متقابل انقلاب اسلامی و جنبش های سیاسی اسلامی معاصر را فراهم می آورد، اشاره شده است.که شامل دومقوله :الف ) انعکاس سیاسی :در این قسمت به پاره ای از بازتابهای سیاسی در قالب سه مقوله «انتخاب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه»، «تلاش برای دست یابی به حکومت اسلامی» و «نقش انقلاب اسلامی بر حیات سیاسی جنبش های اسلامی» و ب) تأثیر فرهنگی . از این رو، در این بخش، صرفا چند مقوله فرهنگی بازگشت به ارزشهای مبارزه اسلامی، پیروی شعائر و شعارهای انقلابی ایران و... را مطرح می کنیم.در پایان، یک نمونه، از نمونه های زیادی که نشان از تأثیرپذیری انقلاب اسلامی دارد؛ یعنی حزب الله لبنان مورداستناد قرار می گیرد.
کلید واژه:انقلاب،بیداری،اسلامی،جنبش های اسلامی،فلسطین.

 

 

 

 

 

(د)

 


فهرست صفحه
مقدمه....................................................................................................................1
تأثیرپذیری جنبش های اسلامی از انقلاب اسلامی..........................................................3
الف-انعکاس سیاسی................................................................................................................3
ب-انعکاس فرهنگی................................................................................................................10
بازتاب انقلاب اسلامی، بررسی یک نمونه ...............................................................................14
نتیجه........................................................................................................................................18
منابع........................................................................................................................................19

 

 

 

(ر)

 

مقدمه
بیداری اسلامی به مجموعه تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی در جهت بازگشت به حاکمیت قرآن، سنّت و ارزش‌های اسلامی در زندگی سیاسی و اجتماعی و ساخت تمدن اسلامی اطلاق می‌شود.
موج بیداری اسلامی در اثر حرکت مصلحان بزرگ دینی در مصر شکل گرفت و تداوم یافت و در سایر کشورهای عربی و اسلامی نیز رونق گرفت و امروزه ما تاثیرات آن را در سطح بین‌المللی شاهد هستیم
با این وصف اگرچه از آغاز حرکت بیداری اسلامی بیش از دو قرن می‌گذرد اما بنابر علل و عوامل متعددی نتیجه بخش نبوده است و همواره سایه سنگین استبداد، استعمار و خودباختگی در مقابل راه‌حل‌های وارداتی شرقی و غربی منطقه خاورمیانه اسلامی را به مثابه‌‌ یک وابسته به بلوک غرب و شرق و عقب‌مانده تبدیل و استیلای صهیونیسم بین‌الملل و غصب فلسطین را نیز در پی داشته است.
در ایران اسلامی، در واقع حرکت بیداری اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی به ثمر نشست و مطالبات متراکم دو قرن ملت‌های اسلامی را تحقق بخشید و نهضت بیداری اسلامی در انقلاب اسلامی بازسازی شد.
مطالعه این پدیده و بررسی و تجزیه و تحلیل آن از مدتها پیش در دستور کار قدرت‌هایی قرار گرفته که از آن احساس بیم و هراس داشته‌اند و هم اینان برای فهم و شناسایی بیداری اسلامی و یافتن راه‌های مقابله و انهدام و یا به انزوا کشاندن این موج؛ تلاش‌های گسترده‌ای را شروع کرده‌اند. نشست، کنفرانس، میزگرد، مصاحبه و سمینارهای علمی با شرکت صاحب‌نظران و اندیشمندان در جهت شناسایی هر چه بیشتر گرایشات فزاینده دینی تنها بخشی از این تلاش را نشان می‌دهد. سفارش کتاب، پایان‌نامه و فراخوان مقالات، بخش علنی دیگر این کوشش است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جنبش بیداری اسلامی، وارد مرحله‌ای جدید شد و جهش توأم با عمق فکری را در جغرافیای اسلام بویژه در میان توده‌ها و لایه‌های خفته جوامع اسلامی بوجود آورد. به گونه‌ای که بیداری اسلامی از حالت دفاع انفعالی خارج و در موضع تهاجم فکری و رفتاری قرار گرفت و در اشکال جریانها ونهادهای سیاسی و حتی جنبش‌های مقاومت رخ عیان نمود
در این مقاله سعی شده به سوالات زیر پاسخ داده شود:
1-تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بر فرایند تکاملی بیداری اسلامی چگونه است؟
2- میزان تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر نهضت های سیاسی اسلامی چقدر است ؟
درخصوص عوامل پیروزی و رمز ماندگاری انقلاب اسلامی، به سه پایه اصلی انقلاب یعنی رهبری، مردم و ایدئولوژی اشاره می گردد که هماهنگی کامل این سه عنصر، زمینه های پیروزی انقلاب اسلامی را فراهم آورد و اکنون نیز همین هماهنگی در سه رکن یادشده باعث ماندگاری، شکوفایی و اقتدار و عظمت نظام مقدس جمهوری اسلامی گردیده است.
در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی پژواک پیام های آن که در دنیای اسلام زلزله ای سیاسی رخ داد،چنانکه نخستین موج آن را در جهان در قالب اوج گیری مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان شاهد بود.
البته میزان تأثیر و بازتاب انقلاب اسلامی بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبود بلکه با توجه به قرابت های فکری، فرهنگی و جغرافیایی درجه تأثیرآن متفاوت بوده است و از آنجا که این انقلاب بر پایه تعالیم دین اسلام و مکتب اهل بیت به پیروزی رسید، زمینه تأثیر گذاری آن با توجه به همین امر متفاوت بود.

 

 

 

 

 

 

 

تأثیرپذیری جنبش های اسلامی از انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی حرکتی بسیار مهم در جامعه جهانی به شمار می‌آید. به گزارش رادیو لندن امام خمینی انقلابی را رهبری کرد که جهان را لرزاند .در عصری که جاهلیت مدرن همه جا را فرا گرفته بود و چشم امید بشریت کعبه آمال خود را در بلوک شرق و غرب جستجو می‌کرد، ناگهان انقلاب اسلامی مانند خورشید تابان، مردم جهان را با نور اسلام بیداری بخشید و این رستاخیز اسلامی است که جان‌های مرده را بیدار کرده و زمینه‌ را برای روزی آماده می‌سازد که در پاسخ به سؤال: «لِّمَنِ الْمُلْکُ» (حج/5)در گسترۀ زمین و از چهار گوشۀ عالم گفته شود؛ «للّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّار» (غافر/16)
در پاسخ به این سؤال که انقلاب اسلامی ایران، تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بر فرایند تکاملی بیداری اسلامی چگونه است ؟ یا به عبارت دیگر انقلاب اسلامی ایران، چه تأثیراتی بر حرکتهای سیاسی اسلامی معاصرگذاشت؟ به آثار متعدد و متنوع می توان اشاره کرد. پرداختن به همه این آثار، از حوصله این مقاله خارج است. بنابراین، تنها به بخشی از این بازتاب، در دو قسمت سیاسی و فرهنگی اشاره می کنیم:
الف) انعکاس سیاسی :در این قسمت به پاره ای از بازتابهای سیاسی در قالب سه مقوله «انتخاب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه»، «تلاش برای دست یابی به حکومت اسلامی» و «نقش انقلاب اسلامی بر حیات سیاسی جنبش های اسلامی» می پردازیم:
بیداری اسلامی به مجموعه تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی در جهت بازگشت به حاکمیت قرآن، سنّت و ارزش‌های اسلامی در زندگی سیاسی و اجتماعی و ساخت تمدن اسلامی اطلاق می‌شود.
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، تجدید حیات اسلام در جهان است. مقام معظم رهبری در این سلام،امروز در سراسر دنیا یک حرکت عظیم اسلامی به وجود آمده است که به موجب آن،اسلام در آفریقا،آسیا و باره فرمود: «علی رغم گذشت بیش از یک صدوپنجاه سال از برنامه ریزی مدرن و همه جانبه علیه حتی در قلب اروپا، حیات جدیدی را بازیافته و مسلمانان به شخصیت و هویت واقعی خود پی برده اند.» به بیان دیگر، عمر دوره ای که اعتماد به نفس در میان مسلمانان، بویژه در قشر تحصیل کرده آن از بین رفته و شمار فراوانی از آنان، خواهان هضم شدن در هویت جهانی بوده و گذشته خود را به فراموشی سپرده بودند (و اگر توجهی به گذشته می کردند از باب تفنن و سرگرمی بود) به پایان رسید و انقلاب اسلامی آن اعتماد به نفسی که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود، احیا و بارور کرد.
این تجدید حیات اسلام، آثار مختلفی را برای جنبش های اسلامی به ارمغان آورد. یکی از این آثار، انتخاب اسلام به عنوان بهترین و کاملترین شیوه مبارزه است. سخنگوی «جهاد اسلامی» فلسطین در ملاقات با امام خمینی رحمه الله در این باره گفت: «انتفاضه، بارقه ای از نور و بازتابی از پیروزیهای بزرگ انقلاب شماست؛ انقلابی که بزرگترین تحول را در عصر ما به وجود آورد.» . میشل فوکو فیلسوف اجتماعی فرانسه می‌گوید: «مردمی که روی این خاک «ایران» زندگی می‌کنند در جستجوی چیزی مستند که ما غربی‌ها امکان آن را پس از رنسانس و بحران بزرگ معیت از دست داده‌ایم و آن معنویت سیاسی است».
در حالی که قبل از آن، اسلام در صحنه مبارزه علیه اسرائیل نقش چندانی نداشت. چنین رویکردی به معنای کنارگذاشتن اندیشه های غیرمذهبی به ویژه ناسیونالیسم، لیبرالیسم و کمونیسم و دور ریختن اندیشه جبری بودن سرنوشت انسان بود که همگی در نجات ملل اسلامی از چنگال استبداد داخلی و خارجی ناتوان بودند. به عقیده شیخ عبدالله شامی، یکی از رهبران مبارز فلسطینی «پس از انقلاب اسلامی ایران، مردم فلسطین دریافتند که برای آزادی، به قرآن و تفنگ نیاز دارند.» این در حالی است که برای چند دهه، مشی حرکتهای انقلابی، اغلب در اختیار گروه های مارکسیستی بود.به هر روی، انقلاب اسلامی، تاکیدی بر بعد سیاسی اسلام بود و از آن پس، در برخی از کشورها، سازمانهای مخفی شکل گرفت و مبارزه مسلحانه بر پایه اسلام، ساماندهی شد. این انقلاب از یک طرف به نظام مستبد و وابسته شاهنشاهی در ایران پایان داد و علی رغم پیش بینی هایی که می شد که احیانا به جای این نظام یک نظام لیبرال دموکرات مشابه آنچه که در غرب وجود دارد و یا در کشورهای جهان سوم مانند هندوستان، شکل خواهد گرفت، و یا به دیکتاتوری های مستبده کمونیستی تبدیل خواهد گردید. در کمال شگفتی ناظران و اندیشمندان جهانی نظامی بر پایه ارزش های اسلامی و مذهبی و آن هم بعد از گذشت 1400 سال از ظهور اسلام و نداشتن هیچ گونه نمونه و سابقه ای در اعصار گذشته دور و نزدیک مستقر گردید و توانست به مدت یک ربع قرن علی رغم همه مشکلات و توطئه ها و فشارهای خارجی و داخلی دوام آورده، استحکام یافته و کارایی خود را در دنیای مدرنیسم متکی بر سکولاریزم و لائیزم به اثبات برساند.
از طرف دیگر به چند قرن خمودگی و انحطاط تمدن اسلامی خاتمه داده و موجب بروز نوعی بیداری و احیاگری اسلامی آن هم بر پایه بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام گردد و بازار همه ایسم های وارداتی اعم از ناسیونالیزم، لیبرالیزم، سوسیالیزم و... را کساد نموده و به جای آن و بویژه در نسل جوان نوعی شیفتگی و بازگشت به افکار و اندیشه های اسلامی به وجود آورد. پس از انقلاب اسلامی، دولت های اسلامی، به درجات متفاوتی احساس کرده اند که برای بقا و دوام خود نیازمند نوعی مشروعیت دینی و مردمی هستند و هر دولت، به شکلی برای رفع این نیاز واکنش نشان داده است.
روی آوردن به مبارزه بر اساس اسلام، تنها نتیجه تجدید حیات اسلام که آن را برخی اصول گرایی یا بنیادگرایی اسلامی می نامند، نیست. بلکه در گرایش جدید (اسلام؛ تنها راه حل)، برداشت نوین و تازه ای از اسلام صورت گرفت که در آن مسلمین به ایستادگی، مقاومت پافشاری برای نیل به حقوق خویش تشویق شده اند. روزگاری این کار، از سوی حسن البناء و سیدقطب در جنبش اخوان المسلمین انجام می شد، ولی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی رابه صورت جدیتر درآورد و مطرح ساخت. البته این ستیزه جویی انقلابی، تنها به معنای روی آوردن به اسلحه نخواهد بود؛ چون در آن شیوه های مسالمت آمیز، مشابه آنچه حزب اسلام گرای رفاه در ترکیه برگزید نیز، دیده می شود.
نظام اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت، به صورت بهترین الگو و مهمترین خواسته سیاسی مبارزان مسلمان درآمد. یکی از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در این باره گفت:
«ما در آن موقع می گفتیم، اسلام در ایران پیروز شده است، و به زودی به دنبال آن در عراق نیز پیروز خواهد شد. بنابراین، باید از آن درس بگیریم و آن را سرمشق خود قرار دهیم.»
جان. ال. سپوزتیو می‌گوید: «دوست و دشمن متفقند که از انقلاب ایران تأثیر بسزایی بر جهان اسلام و غرب داشته است» .
یا فتحی شقاقی، دبیر کل شهید جنبش جهاد اسلامی فلسطین می نویسد: «بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نخستین مرکز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد. ظهور امام خمینی رحمه الله بر روی روشنفکران فلسطینی مؤثر واقع شد و سبب گردید که آنها در جستجوی راه هایی برای اعمال تعلیمات امام خمینی رحمه الله در صحنه فلسطین برآیند.»
به بیان دیگر، انقلاب اسلامی، حدود 5/1 میلیارد مسلمان را بر انگیخته و آنان را برای تشکیل حکومت الله در کره زمین به حرکت درآورد این رویکرد، در اساسنامه، گفتار و عمل سیاسی جنبش های اسلامی سیاسی معاصر به شکلهای مختلفی مشاهده می شود.
و این تأثیر از آنجا ناشی می‌شود که تا قبل از انقلاب اسلامی، مقوله دین جزء معضلات حل شده شبی به حساب می‌آمد و در بین بشریت رو به فراموشی می‌رفت چنانکه کسانی مانند «مارکس» «دورکهایم» و «ویر» معتقد بودند که دین سنتی، بیش از پیش در دنیای مدرن به صورت امری حاشیه‌ای در می‌آید و دنیوی شدن فرایندی اجتناب ناپذیر است. امّا انقلاب شکوهمند اسلامی ایران افق جدیدی را به سوی بشریت گشود و با به چالش کشیدن تئوری‌های پوچ و خیالی کسانی مانند مارکس و .... جان‌های بشریت را به نور اسلام زنده کرد و حیاتی دوباره بخشید.
دانیل پایپس در کنفرانس در استامبول ترکیه گفت: «باید اعتراف کنیم که پس از انقلاب اسلامی‌، ما برای افکار دینی و مذهبی هیچ جایی باز نکرده بودیم ؛ علاقه جنبش گران مسلمان به ایجاد حکومت اسلامی به سه صورت ابراز شده است:
1 -برخی از گروه های اسلامی در جهان تسنن و تشیّع به صورت آشکار هراسی از مخالفت با دولتهای نامشروع ندارند و به احادیثی که اطاعت از حاکم اسلامی را در هر شرایط لازم دانسته، چندان توجهی نمی کنند، بلکه خواهان استقرار حکومت اسلامی و یا نظام مصطفی صلی الله علیه و آله در کشورشان شده اند،و آن را برخی از گروه ها در اساس نامه (مانند مجلس اعلای انقلاب عراق)و یا در اعلامیه های خود(مانند حزب الدعوه)و...مطرح کرده اند. البته برخی از جنبش های اسلامی(مانند کشمیر و افغانستان) دست یابی به استقلال سیاسی را اولین هدف خود، قبل از تأسیس حکومت اسلامی قرار داده اند .
2 -بعضی از گروه های اسلامی دیگر با طرح لزوم اجرای شریعت اسلامی(مانند نهضت جمعیت ارشاد اسلامی مصر) و یا با ترجمه کتاب حکومت اسلامی امام خمینی(ره)(مانند الیسارالاسلامی مصر)و یا با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها راه حل (مانند جبهه نجات اسلامی الجزایر) (31) و...علاقه مندی خود را برای برپاکردن یک حکومت اسلامی ابراز کرده اند. آیت الله محمدباقرصدر هم قبل از شروع جنگ تحمیلی در تلاش بود، رژیم عراق را سرنگون و یک حکومت اسلامی به شیوه حکومت ایران؛ یعنی جمهوری اسلامی برپایه ولایت فقیه به وجود آورد.در قیام 1370 / 1991 م. شیعیان عراق، میل به تأسیس حکومت اسلامی در رادیو صدای انقلاب عراق به گوش می رسید.
برخی از حرکتهای دیگر اسلامی، خویش را از دایره تنگ ناسیونالیسم خارج کرده و خواهان برپایی یک نظام اسلامی برپایه امت واحد مسلمان از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس شده اند. (مانند رابط الدعوه الاسلامیه در الجزایر) و یا این که بر اساس اصل ولایت فقیه و قبول آن، از رهبری انقلاب اسلامی ایران پیروی می کنند. این گروه ها خود، دوگونه اند دسته ای که از لحاظ عقیدتی و مذهبی خود را مقلد رهبری انقلاب اسلامی ایران می دانند(مانند جنبش امل در لبنان) و دسته ای که هم از لحاظ سیاسی و هم مذهبی از رهبری انقلاب اسلامی ایران تبعیت می کنند(مانند جنبش حزب الله لبنان).
گروه ها و سازمانهای اسلامی مذکور، برای نیل به یک نظام مبتنی بر اسلام، شیوه و روشهای مختلفی را در پیش گرفته اند. برخی تنها از طریق اقدام قهرآمیز و مسلحانه(مانند حزب الله حجاز) و (جنبش آزادیبخش بحرین) در صدد نابودکردن رژیم حاکم هستند. در نقطه مقابل، گروه هایی قرار دارند که شرایط فعلی را برای دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمی دانند و با توسل به شیوه های مسالمت آمیز از قبیل شرکت در انتخابات پارلمانی در پی تغییر نظام موجود هستند (مانند حزب اسلام گرای رفاه). اما گروه های دیگری هم وجود دارند که به هر دو روش پایبندند، جنبش حزب الله نمونه ای از این گروه است که در مصاف با اسرائیل و حکومت مارونی لبنان و به منظور استقرار حکومت اسلامی به دو روش متمایز و در عین حال مکمل هم؛ یعنی جنگ با اسرائیل و شرکت در انتخابات مجلس روی آورده است.
برخی از گروه های اسلامی سیاسی، تولد و موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامی اند. این گروه ها خود بر دو دسته اند: دسته ای که از یک جنبش اسلامی غیرفعال پیشین منشعب شده اند (مانند امل اسلامی از جنبش امل و جنبش جهاد اسلامی از اخوان المسلمین فلسطین؛ در واقع بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین مرکز جهاداسلامی فلسطین در نوار پدید آمد.) و دسته ای که وابسته به جنبشی و گروهی نبوده اند، بلکه موجود و پدیده ای جدیدند. (مانند نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان)اگر چه دسته اخیر بیش از دسته نخست، مدافع و متأثر از انقلاب اسلامی است، اما همه این گروه ها در دفاع از انقلاب اسلامی ایران، پیروی از رهبری آن و نیز الگو قراردادن آن اشتراک نظر دارند.
بعضی دیگر از گروه ها و جنبش های سیاسی اسلامی به تأثیر از تجدید حیات اسلام که از ثمرات انقلاب اسلامی ایران در قرن اخیر است، از حالت رکود، رخوت و انفعال خارج شده اند و با نیرو و سازماندهی جدیدی، به مبارزه نظامی و سیاسی علیه حکومت و دولتهای حاکم پرداخته اند؛ مثلاً حرکت اسلامی در دانشگاه های النجاعع، بیرزیت، غزه، بیت المقدس و الخلیل، به نحو چشمگیری پس از انقلاب اسلامی گسترش و توسعه یافت و یا فعالیت گروه جماعة المسلمین که حضوری محدود در نوار غزه داشت، در پی انقلاب اسلامی ایران و نیز به دنبال احکام صادره از سوی دادگاه نظامی رامله علیه اعضای آن، افزایش پیدا کرد. بخشی از این گروه ها، تنها به افزایش حجم فعالیتهای خود اقدام کرده اند و در روند مبارزه به شیوه های مسالمت آمیز توجه دارند. بخشی دیگر بر شدت و حجم تلاشهای ضد دولتی خود افزوده اند و با تکیه بر روشهای مسلحانه در صدد نابودی رژیمهای حاکم هستند. سازمان انقلاب اسلامی جزیرة العرب از گروه نخست و جبهه اسلامی سوریه از گروه دوم محسوب می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 23   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انقلاب اسلامی

دانلود مقاله گمرک

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله گمرک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

گمرک

 

مقدمه
گمرک به عنوان سازمانی که اجراکننده قوانین و مقررات وضع شده از سوی مجلس است، نقش مهمی را در صادرات و واردات و ترانزیت کالاها ایفا می کند. گمرک به مثابه تأمین کننده قسمتی از درآمدهای دولت نیز به حساب می آید. در کشور ما از زمانهای گذشته در سرحدات کشور، گمرک وجود داشت که به تدریج از دوره قاجاریه به بعد اطلاعات امور گمرکی مورد توجه قرار گرفت تا جایی که از وجود خارجیان نیز برای اصلاح امور گمرکی کشور استفاده شد.
امروزه گمرک و مسائل گمرکی به دلیل اهمیت فراوانی که در زمینه مبادلات بین المللی داراست، نیازمند تربیت افرادی است که با مبانی نظری و دانشگاهی علمی و آکادمیک آشنایی داشته باشند؛ به همین دلیل رشته کارشناسی امور گمرک با هدف توجه به افرادی که پس از گذراندن یک دوره چهار ساله بتوانند بخشی از نیازهای مربوط به نیروی انسانی در بخشهای دولتی و خصوصی را به ویژه در رابطه با اجرای قانون امور گمرکی و آیین نامه های اجرایی آن و مقررات صادرات و واردات را مرتفع نمودند ایجاد گردیده است. در دنیای امروز، ضرورت جوامع بشری تجارت بین المللی است.
یکی از این حلقه های تجارت بین المللی گمرک است که در حقیقت در یک مبادله تجاری بین المللی گمرک هم نقش دارد. اگر گمرک، نقش خودش را خوب و به موقع و سریع انجام دهد، گردش کالا روانتر و سریعتر انجام خواهد شد. برای اینکه به این سرعت و به این قوانین دست پیدا کند ضرورت پیدا می کند که گمرک، نیاز به کارشناسان خِبره و با معلومات داشته باشد. خصوصیات یک شاغل پست کارشناسی امور گمرکی را به طور کلی می توانیم به موارد زیر تقسیم کنیم:
- توانایی شناخت کالاهای گوناگون ـ استنباط دقیق از مقررات و قطع کالاها ـ دقت کافی در انجام محاسبات و دریافت حقوق دولت داشته باشد و اینکه بتواند کالاها را از دید اجتماعی اقتصادی امنیتی و از این قبیل مورد کنترل قرار بدهد. درآمد یک چنین فردی معمولاً خیلی فوق العاده نیست مثل بقیه کارکنان دولت.
یک چنین فردی معمولاً در محیطی کار می کند که دارای ارباب رجوعی است که صاحب کالاست و این فرد به دلیل منافعی که وجود دارد خیلی محکم به دنبال کارش می باشد. بایستی بتواند با خلق و خویی مناسب در یک محیط آرام و مناسب اعمال مقررات کند و ضمناً ارباب رجوع را نیز در نظر داشته باشد.

 

گمرک جمهوری اسلامی ایران عهده دار مسئولیت خطیر اجرای سیاستهای اقتصادی و تجاری در مرزهای رسمی کشور میباشد . تحولات سیاسی و اقتصادی جهان و خصوصا منطقه طی سالیان اخیر ، ضرورت اتخاذ روشهای روزآمد و پذیرش امور عدیده ای را علاوه بر تکالیف گذشته به این سازمان تحمیل نموده است . در حال حاضر گمرک صرفا یک سازمان اجرایی و تأمین کننده منابع درآمدی دولت نمیباشد ، بلکه با کارکردهای کنترلی و نظارتی خود ، از عوامل مؤثر در تسریع روند توسعه ، افزایش میزان سرمایه گذاری خارجی ، انتقال دانش فنی ، حمایت از صنایع نوپای ملی ، تنظیم بازار عرضه و تقاضا ، تثبیت قیمتها ، ایجاد تعادل در تراز پرداختها ، اشتغال آفرینی ، تسهیل ترانزیت کالا و افزایش درآمد ارزی حاصله ، رعایت مسائل امنیتی ، ارتقای سطح بهداشت و سلامت جامعه ، اعمال قوانین سازمان انرژی اتمی و کنترل مواد پرتو زا ، رعایت مقررات زیست محیطی و محافظت از لایه ازون ، اجرای قانون استاندارد ملی ، برقراری انواع قرنطینه های ضروری ، مبارزه با تجارت مواد مخدر ، اسلحه و مواد منفجره ، پول شویی ، تجارت گونه های حیوانی و گیاهی در معرض خطر انقراض ، سلاح های شیمیایی و تروریسم و حفظ میراث فرهنگی کشور محسوب میگردد .
ماهیت وظایف گمرک به نوعی است که مستلزم تعامل با سایر دستگاههای مسئول و اجرای مقررات بخشنامه ها و دستورالعملهای متعدد مربوطه میباشد . از سوی دیگر تعدد مراجع تصمیم گیری و اتخاذ تصمیات مختلف توسط آنها موجبات حضور گمرک در 160 واحد پراکنده و افزایش بیش از 5 برابر رویه های گذشته آن را فراهم آورده است .
تنوع رویه ها و همچنین اقلام وارداتی و صادراتی کالا ، نیازمند جذب و تربیت کارکنانی آگاه ، تیزبین ، منضبط ، متعهد و مستقل میباشد . کارکنان گمرک ایران با بهره مندی از تخصصهای گوناگون گمرکی ، اداری و مالی ، حقوقی ، رایانه ای و ... ، در محرومترین و دورافتاده ترین نقاط مرزی کشور و بعضا دور از خانه و خانواده ، در شرایط بسیار نامناسب و دشوار آب و هوایی با جدیت و تحمل محرومیتهای معیشتی ، آموزشی ، ایمنی و بهداشتی و درمانی و حتی در بعضی نقاط مرزی ، محروم از آب آشامیدنی و نان ، با حداقل امکانات موجود مانند کانکس های مستقر در بازارچه های مرزی به انجام امور محوله اشتغال دارند .
گمرک ایران در حیطه وظایف و اختیارات خویش به منظور اجرای صحیح و دقیق مقررات ، مبادرت به پیش بینی تمهیدات لازم نموده و مینماید ، لیکن وجود موانع گوناگون از جمله عدم تأمین منابع مالی کافی و به موقع جهت انجام امور عمرانی و رفاهی ، تهیه تجهیزات پیشرفته و امکانات مورد نیاز ؛ کاهش بخش قابل توجهی از اعتبارات درخواست شده منجمله به هنگام تخصیص ، عدم افزایش مناسب بودجه مصوب سالانه نسبت به افزایش درآمدهای وصولی و حجم فعالیتهای گمرک ؛ و بسیاری مسائل و محدودیتهای دیگر ، زمینه بروز اشکالاتی را در راه ارتقای کیفیت خدمت رسانی فراهم آورده است .
با عنایت به مراتب فوق گمرک ایران نیازمند حمایت همه جانبه مسئولان بویژه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در تمامی زمینه ها اعم از تأمین اعتبار ، مجوز تأمین نیروی انسانی ، تجهیزات ، آموزش و ... میباشد .
در زیر برخی از مهمترین مسئولیت های فعلی گمرک ایران جهت مزید استحضار آورده شده است :
1- اعمال سیاستهای دولت در زمینه صادرات و واردات مسافری و تحویل کالاها و نگهداری و حفاظت آنها در انبارها و اماکن گمرکی و نظارت بر تحویل و تحول کالاهای مزبور تا انجام تشریفات قانونی و ترخیص آن توسط صاحب کالا یا نماینده قانونی وی.‏
‏2- اجرای قانون مقررات صادرات و واردات، آئین نامه‌ها و بخشنامه های آن و تشخیص و اخذ حقوق گمرکی و سود بازرگانی و عوارض و واریز آن به حساب سازمانهای ذیربط.‏
‏3- تعیین ارزش و تعرفه کالاهای وارداتی و صادراتی .
‏4- کنترل و نظارت برامر ترانزیت کالا از قلمرو کشور .
‏5- مبارزه با قاچاق کالا و تخلفات گمرکی از طریق اعمال مقررات مربوطه.
‏6- جمع‌آوری و پردازش و انتشار آمار بازرگانی خارجی (‌واردات، صادرات)‏.
‏7- رسیدگی و حل اختلافات ناشی از اجرای قانون و مقررات گمرکی فیمابین گمرک و صاحب کالا.‏
‏8- بازبینی اظهار نامه های وارداتی و صادراتی و اسناد ترخیص کالا مطابقت آنها با قوانین و مقررات جاری کشور به منظور احراز صحت شرایط ترخیص و وصول کسر دریافتی یا استرداد اضافه پرداختی‌های احتمالی.‏
‏9- بازرسی از گمرکات و نظارت بر عملکرد آنها.
‏10- برنامه ریزی جهت بهبود سیستم‌های گمرکی و پیاده‌سازی سیستم‌های مکانیزه نظیر آسیکودا .
‏11- برنامه ریزی در راستای سیساستهای اقتصادی دولت در جهت اجرای کامل قانون مقررات صادرات و واردات و قانون امورگمرکی و آئین نامه اجرائی مربوطه.‏
‏12- گسترش ارتباطات بین المللی و گمرکی با کشورهای عضو اکو و کنفرانس اسلامی جهت تبادل تجربیات و همکاریهای فی‌مابین.‏
‏13- انجام تشریفات گمرکی واردات موقت، صادرات موقت، کابوتاژ، ترانزیت داخلی، ترانزیت خارجی و انتقالی
‏14- اعمال مقررات گمرکی در مورد فری شاپ، بسته ها و پیکهای سیاسی و پست بین المللی .
‏15- تشخیص و تحویل کالاهای متروکه به سازمان جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی و … طبق مقررات مربوطه .
‏16- انجام امور مربوط به حق‌العملکاران در گمرکات کشور.
‏17- بررسی و انجام امور به توصیه های سازمان جهانی گمرک.

 

ج
انواع گمرک
دو نوع گمرک وجود دارد: یک نوع گمرک مسافری و یک نوع گمرکات تجاری.
- گمرکات مسافری معمولاً 24 ساعته است که البته سه شیفت مابین کار می کنند ولی به هر حال گمرکی است که تعطیل بردار نیست.
- گمرکات تجاری گمرکی است که در ساعات اداری کار می کنند هر چند که این گمرکات ممکن است به دلایلی مجبور باشند که خارج از ساعات اداری هم خدمتشان را ارائه دهند مثل دارو و مواد غذایی که حالت اضطراری به وجود می آید باید یک سری افراد باشند و بتوانند این کار را انجام دهند.

 

گمرک ‏دستگاه نظارت و وصول حقوق و عوارض ورودی بر ارزش CIF کالا است برای کنترل واردات و صادرات و ‏انحصارات هر کشور و وسیله‌ای برای نظارت در بازرگانی ‏خارجی و یکی از ‏منابع درآمد دولت‌ها است.‏ حقوق گمرکی یک گونه مالیات غیرمستقیم است.
.اشکانیان اداره گمرک در ایران وجودداشته و آنچه وارد کشور می‌گردیده ، مانند: ابریشم چین و ادویه هندوستان و کالاهای رومی در دفاتر مخصوص ثبت و از صاحبان آنها حقوق معینی دریافت می‌شده ، ولی کالاهای خارجی از پرداخت لاها بیشتربرده و چهارپا و گاو و گوسفند و اجناس دیگر بود. دردوره‌های بعد در ایران بیشتر رویه تجارت آزاد مرسوم بوده‌است . از زمان صفویه به بعد از کالاهای وارده به کشور حقوق و عوارضی بنام فرضه گرفته می‌شده‌است . عوارض گمرکی کالاهای وارد از طریق خلیج فارس به کیفیت بهای آنها تعیین می‌شده‌است ،منتها چون دولت قادر به نظارت دقیق در اخذ حقوق گمرکی نبوده از زمان شاه سلیمان ۱۰۸۵ ه' . ق. / ۱۶۷۴م . گمرک به اجاره داده شد و این ترتیب بیش از دو قرن تاورود رایزنان بلژیکی در ایران ادامه داشت . در سنه ۱۲۷۷ ه' . ش . اجاره گمرک لغو شد. علت اصلی این الغاء این بود که به موجب عهدنامه ترکمانچای مقرر شده بود از کالاهای وارد از روسیه تزاری فقط پنج درصد بهابه عنوان حقوق گمرکی اخذ شود. و سه سال بعد، سایر دول نیز به عنوان دول کاملةالوداد، از مزایای مزبور شروع به استفاده کرده بودند و در واقع حقوق گمرکی در ایران به طور یکنواخت بر اساس پنج درصد استوار گردیده بود، بدون آنکه با دولت ایران معامله شده باشد. بعداً که دولت ایران مبادرت به استقراض از روسیه و انگلستان نمود و درآمدهای گمرکی شمال و جنوب گروگان این وامها قرار داده شد، به منظور جلوگیری از حیف و میل درآمدهای گمرکی و با توجه به لزوم رعایت موازنه سیاسی ، دولت ایران در زمان مظفرالدین شاه و صدارت امین الدوله مبادرت به استخدام مستشاران بلژیکی نمود. بنابه پیشنهاد رئیس هیئت مزبور که عنوان وزیر گمرکات یافته بود و فرمان همایونی مورخ ۱۸ ذیحجة ۱۳۱۸ ه' . ق. اجاره گمرکخانه‌ها و وصول عوارض داخلی ، از قبیل : حقوقخانات و راهداری و قپانداری ملغی و مقرر شد از بهای اجناس وارد به ماخذ ۵ درصد و به اضافه از هر بار چهل من تبریز بیست ودو شاهی از مکاری دریافت گردد. پس از استقرار مشروطیت ، عنوان وزارت از رئیس هیئت مستشاران بلژیکی سلب شد و اداره کل گمرک تحت نظارت وزارت دارائی قرار گرفت . اولین تعرفه گمرکی ایران براساس وزن و ارزش ، در سال ۱۲۸۲ه' . ش . بوسیله مستشاران بلژیکی تنظیم گردید و ده سال پس از اجرای آن ، درآمدهای گمرکی کشور که در سال ۱۲۷۷ ده میلیون ریال بوده به ۴۷میلیون ریال ترقی کرد.در سال ۱۲۹۹ ه' . ش . تعرفه دیگری براساس وزن و تعداد وضع گردید که از لحاظ واردات ، مشتمل بر ۵۲ باب و ۹۴ قسمت جزو و از لحاظ صادرات ، مشتمل بر ۱۲ باب بود.حداکثر حقوقی که به موجب این تعرفه دریافت می‌شد در سال ۱۳۰۶ ه' . ش . بالغ بر ۹۰میلیون ریال بود. پس از الغای کاپیتولاسیون نخستین قانون تعرفه گمرکی ایران در اردیبهشت ۱۳۰۷ براساس حداقل و حداکثر حقوق گمرکی تصویب شد. بموجب آن ، دولی که الغای کاپیتولاسیون را به رسمیت شناخته و بالنتیجه به عقد قرار داد بازرگانی با ایران توفیق یافته بودند از تعرفه حداقل استفاده کردند و کالاهایی که از سایر کشورها وارد می‌شد مشمول پرداخت حداکثر حقوق گمرکی گردید. در سالهای ۱۳۱۵ و۱۳۲۰ و ۱۳۲۹ و ۱۳۳۲ ه' . ش . 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گمرک