فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درمورد رهبری در نهج البلاغه

اختصاصی از فی فوو دانلود تحقیق درمورد رهبری در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد رهبری در نهج البلاغه


دانلود تحقیق درمورد رهبری در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 17
فهرست و توضیحات:

 

چکیده

مقایسه رهبری از دیدگاه دانشمندان غربی و امام علی(ع)

ویژگیهای رهبر از دیدگاه دانشمندان مدیریت و امام علی (ع)

افراط و تفریط در حیا نسبت به مافوق

افراط و تفریط در احترام به مافوق

افراط و تفریط در انتقاد نسبت بـــــه مافوق

افراط و تفریط در پیشنهاد نسبت به مافوق

نتیجه گیری

منابع و مأخذ

 

چکیده

دیدگاههای دانشمندان غربی درقبال رهبری، دیدگاهی است که براساس آن فردی که عنوان رهبر گروه را دارد به دلیل ویژگیهای خاص، توانایی نفوذ در دیدگاهها، نگرشها، انتظارات و اهداف دیگر افراد یا گروهها را دارد و نتیجه این نفوذ نیز تحقق اهداف سازمان و یا اهداف گروهی است. در مقابل، دیدگاه امام علی(ع) نسبت به رهبری، دیدگاهی مردم محور است که اگر نفوذی و فرمانی وجود دارد درجهت اهداف زیردستان و رفاه عامه مردم است و اگر رهبر به دنبال تحقق اهداف سازمان و مجموعه خاص خود است، این اهداف چیزی جز رضایت مردم نیست و اینجاست که امام علی (ع) رهبری را وظیفه ای سنگین و مسئولیتی دشوار می داند.

این مقاله سعی بر آن دارد که بادیدگاهی تطبیقی به مقایسه دیدگاههای اندیشمندان مدیریت و امام علی(ع)، درمورد تعاریف، ویژگیها، شرایط و مهارتهای رهبر در رفتار با زیردستان و فرادستان بپردازد.

مقایسه رهبری از دیدگاه دانشمندان غربی و امام علی(ع)

جرج تری (1960) از رهبری به عنوان عمل اثرگذاری بر افراد نام می برد که موجب ایجاد شوق و علاقه در آنان برای تحقق اهداف گروهی می گردد.

ساعتچی (1375) معتقد است که رهبری فراگرد نفوذ در زیردستان است که تلاش وکوشش داوطلبانه و مشتاقانه آنان را درجهت تحقق اهداف سازمان برمی انگیزاند.

«استونر و وانکل» (1985) نیز رهبری را به عنوان یکی از وظایف مدیر، فرایند تاثیرگذاری و هدایت فعالیتهای مربوط به کار اعضای گروهها تعریف می کنند.

شرمرهورن و دیگران (1997) رهبری را موردی خاص از تاثیر شخصی فرد بر یک گروه یا یک شخص می داند که آنان را وادار می سازد که آنچه رهبر می خواهد انجام دهند.

با نگاهی به نمونه تعاریف ارائه شده رهبری توسط دانشمندان مدیریت، چند مفهوم کلیدی جلب توجه می کند:

1 - در رهبری، نفوذ و تاثیرگذاری بر افراد نقش عمده ای بازی می کند؛
2 - در رهبری، تعیین هدف یا اهداف مشترک پیش نیاز دیگر فعالیتهای رهبر است؛
3 - در رهبری تعامل گروهی و فردی رهبر یا دیگر اعضا امری حیاتی محسوب می شود.

باید توجه داشت که رهبری یک خاصیت ناشی از اقـــدامات طبیعی است. هیچ کس نمی تواند فارغ از وجود گروه، خود را رهبر بداند. رهبری عبارت از کوششی است که فرد در میان گروه از خود ظاهر می سازد. گروه و رهبری لازم و ملزوم یکدیگرند و هیچکدام بدون وجود دیگری حاصل نمی شود.

گروه باید دارای رهبری باشد. در بین گروه باید وحدت و یگانگی حکمفرما باشد والا گروه چیزی جز مجموعه ای از افراد نخواهدبود. یک نفر هم باید علاقه اساسی و عمیق برای ایجاد روح جمعی و هماهنگ ساختن اقدامات افراد عضو گروه داشته باشد رهبری یک امر حیاتی است که برای بقای گروه باید از جانب یک نفر نمودار شود (طوسی، 1370، ص 24).
اما در قرآن کریم آیه هشتم سوره رعد آمده است که:
بکل قوم هاد یعنی برای هر ملتی راهنمایی و رهبری ضروری است. امام علی (ع) در خطبه شقشقیه درمورد حقیقت حکومت و رهبری و علت پذیرش حکومت توسط خود می فرماید: آری به حق آن کس که دانه را در میان توده خاک سرشکافت، و به قدرتش جان از باطن جنین به جهان بتافت، اگر حضور حاضران و برپاشدن حجت با اعلام وجود ناصران نبود، و چنانچه خداوند بر دانشمندان ربانی آگاه پیمانی سخت نگرفته بود که در برابر پرخوری ستمگر و گرسنگی ستم رسیده، هیچ آرام و قرار نگیــــرند، بی تأمل ریسمان مهار حکومت را بر گردنش می انداختم و بی گمان خوب دریافته اید که این دنیای شما نزد من بی ارج تر از آبی است کـــــه بزی وقت عطسه از بینی می پراند (جعفری، 1372).

حضور حاضران، برپا شدن حجت با اعلام وجود ناصران و پیمان خداوند با دانشمندان ربانی آگاه سه عاملی هستند که امام علی (ع) به عنوان عوامل پذیرش رهبری بیان می کند. دراین دیدگاه اثری از قدرت طلبی، خودبینی و کسب امتیاز نیست. درحقیقت ازنظر امام علی (ع) رهبری جز پذیرش مسئولیتی سنگین به عنوان وظیفه حتمی دانشمندان ربانی آگاه نیست درحالی که حقیقت حکومت ورهبری مطابق با جمله: ولالفیتم دنیاکم هذه ازهد عندی من عفطه عنز یعنی بی ارزش تر از آب بینی بز است که امام با بیان این جمله درحقیقت قصد دارد هرگونه برداشتی را که رهبری و حکومت را امتیاز رهبر برای استثمار زیـــردستان و به کار گماردن آنها به نفع خود می داند، نفی کند.

ایشـــان همچنین در خطبه 5 نهج البلاغه می فرماید: مردم امواج فتنه و آشوب را با کشتیهای نجات بشکافید و به پیش روید، از راه نازیدن به تبار و تقرات کناره گیرید، و تاجهای بالیدن به یکدیگر را بر زمین بکوبید.

رستگار آن کسی است که با دست و بالی به قیام برخاست یا تسلیم شد و خود را از آشوب رها ساخت. این حکومت آبی است گندیده، و لقمه ای که گلوی خورنده اش را می گیرد.

آن کس که میوه را پیش از رسیدن بچیند همچون کسی است که در زمین دیگری به کشت و زراعت پردازد (جعفری، 1373 ص 40).
امام علی (ع) در اینجا ابتدا حقیقت حکومت را با تشبیه آن به آبی گندیده و لقمه ای که گلوگیر نشان می دهد. بیان آب گندیده و لقمه گلوگیر نه تنها نشان می دهد که حکومت از جنبه مقامی و امتیازی آن مثبت نیست بلکـه به دلیل وجود مسئولیت سنگین درقبال پذیرش زمان حکومت درقبال ملت و عدم شایستگی، لقمه ای گلوگیر برای زمامدار و به دلیل امکان ایجاد غرور وغفرت در زمامداری مانند باتلاقی حاکم و رهبر را به درون خود می کشد و هلاک می کند.

در چنین شرایطی که پای مکتب و عقیده درمیان باشد، یا باید نیرویی داشت که با آن نیرو قیام کرد و باطل را از میان برد و حق را به حاکمیت رسانید، یا به مصلحت عموم و برای حفظ مکتب که هدف اصلی است، تسلیم شد و خود را به کناری کشید تا آتش و دود فتنه فروخوابد و حق از میان باطلها رخ نشان دهد (جعفری، 1373 ص 41).

امام علی (ع) درجایی که حکومت را حق مسلم خود می داند اما به دلیل اینکه، این زمامداری را چندان با ارزش نمی داند که مصلحت عموم و اسلام را فدای آن کند تسلیم را اصلح تر می داند. در اینجا می توان به این نکته پی برد که هدف اصلی امام هدایت امت و مصلحت ایشان است و اگر این مصلحت به قیمت عدم زمامداری و حکومت خود او نیز تمام شود بازهم پذیرای آن خواهدبود.

امیرالمومنین (ع) امر حکومت و سرپرستی و مسئولیت اجرایی را وسیله ای برای به رشد رسانیدن امت، به اجرا درآوردن حق. و گسترانیدن دین می داند که اگر به صورت هدف درآید و ستیزه جویی بر سر آن درگیرد، آبی می شود گندیده و از خاصیت افتاده و یا لقمه ای گلوگیر که نه تنها تشنگی و گرسنگی را رفع نکند بلکه موجب هلاکت نیز گردد (جعفری ص 41).

بانگاهی به سخنان امام علی(ع) می توان به نکات کلیدی و مهم زیر در رهبری دست یافت:

1 - در رهبری از دیدگاه امام (ع) نیز تعامل گروهی و فردی رهبر با امت امری ضروری است؛
2 - نفوذ در زیردستان از دیدگاه امام علی (ع) درجهت به رشد رسانیدن آنها، به اجرا درآوردن حق، و گسترانیدن دین و به طورکلی هدایت امت تحت رهبری است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد رهبری در نهج البلاغه

تحقیق در مورد نهج البلاغه

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نهج البلاغه


تحقیق در مورد نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6
فهرست مطالب:

موضوعات نهج البلاغه

بخشهای مختلف

هدف سید رضی

پژوهشها و ترجمه ها

فرهنگها و نرم افزارها

نهج‌البلاغه

ترجمه‌های نهج البلاغه

مآخذ و مدارک نهج البلاغه

نهج البلاغه حاوی سخنان زیبای امیر مؤمنان علی علیه السلام است که به حق فراتر از سخن انسان و فروتر از سخن خدا معرفی می شود

نهج البلاغه از مشهورترین و معتبرترین منابع حدیث شیعه است که به کوشش سیّد رضى (359 ـ 406 ه* ق) گردآورى و تدوین گردیده است.

موضوعات نهج البلاغه

تنوع موضوعات نهج البلاغه اعجاب برانگیز است، معارف بلند توحید ى ارزشهاى والاى الهى، پند و اندرز و موعظه، بیان و تحلیل حوادث سیاسى و اجتماعى، دستور کار حکمرانان و توبیخ آنها از جمله مطالب نهج البلاغه است.

بخشهای مختلف

مؤلّف پس از مقدمه اى کوتاه سخنان امیرمؤمنان علیه السلام را در سه بخشِ خطبه ها (سخنرانیها)، کتب (نامه ها و رساله ها) وقصار الحکم (حکمت هاى کوتاه) تنظیم نموده و در لابلاى سخنان آن حضرت ـ هر جا که لازم بوده ـ توضیحات کوتاه و مفیدى آورده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نهج البلاغه

تحقیق درباره فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر

اختصاصی از فی فوو تحقیق درباره فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر


تحقیق درباره فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:13

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

ه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر

 

کار حکمرانان و توبیخ آنها از جمله مطالب نهج البلاغه است. تاکنون درباره ابعاد مختلف این کتاب عظیم سخن بسیار گفته شده، بعد عقیدتى، فلسفى، سیاسى، اخلاقى، اجتماعى و . . . ولى کمتر از بعد فقهى آن - سخن به میان آمده است و شاید این به خاطر آن بوده است که این بحثها در سطح عموم نشر مى‏شده و سخن از بعد فقهى آن باید با فقها گفته شود، و با اصطلاحات مخصوص این علم، که طبعا همگان را مفید نخواهد بود .
ولى هم نهج البلاغه از این نظر غنى است و هم مى‏توان گوشه‏هائى از این بحث را آن چنان تهیه کرد که خالى از اصطلاحات پیچیده علمى، و همگان را مفید باشد .
و این نوشتار به همین منظور تهیه شده است .
اسناد روایات نهج البلاغه:
با اینکه در نهج البلاغه جمله‏هاى فراوانى پیرامون احکام مختلف فقهى وجود دارد، جمله‏هائى راهگشا و مؤثر، ولى آنچه در درجه اول از نظر فقهى اهمیت دارد سند این خطبه‏ها و نامه‏ها و کلمات است که باید با ضوابط و ادله حجیت‏خبر که در علم اصول آمده است هماهنگ باشد، و بتوان در یک مسئله فقهى مربوط به حلال و حرام روى آن تکیه کرد .
مگر در مسائل اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و عقیدتى اعتبار حجیت‏خبر از نظر سند لازم نیست که تنها در مسائل فقهى روى آن تکیه مى‏شود؟
در پاسخ باید گفت: آنچه در مسائل عقیدتى در نهج البلاغه آمده همراه با استدلالات عقلى و فلسفى و قرآنى است، و باید هم چنین باشد، زیرا اصول اعتقادى تنها از طریق علم و یقین شناخته مى‏شود، نه از طریق خبر واحد و مانند آن . و این امر در مورد بسیارى از رهنمودهاى سیاسى و
اجتماعى و مانند آن نیز صادق است . بنابراین، تکیه بر اسناد در این موارد چندان مطرح نیست .
در زمینه مسائل اخلاقى نیز چون اصول اخلاقى از امورى شناخته شده، و هماهنگ با فطرت است، و نقش یک رهبر اخلاقى بیشتر جایگزین کردن این اصول در روح پیروان، و ایجاد انگیزه‏هاى پذیرش، و حرکت‏به سوى آن است و نه تعلیم این اصول، لذا در این زمینه نیز مسئله سند حدیث چندان مطرح نیست .
مخصوصا در مواردى که اصول اخلاقى از مرز واجب و حرام درمى‏گذرد و شکل «مستحب‏» را به خود مى‏گیرد که بنابر اصل معروف «تسامح در ادله سنن‏» در میان علماى اصول، مطلب واضحتر خواهد بود .
اما در مورد مسائل فقهى مخصوصا آنچه به احکام تعبدى واجب و حرام باز مى‏گردد چاره‏اى جز یافتن یک سند معتبر نیست، و گرنه دلالت هر اندازه قوى باشد با فقدان سند قابل اعتماد، کارى از پیش نمى‏رود .
بنابراین، نقش اعتبار سند در مسائل فقهى ظاهرتر و سرنوشت‏سازتر است، هر چند این مساله در سایر موارد نیز داراى اهمیت است .
براى راه یافتن به اعتبار سند یک حدیث راههاى شناخته شده‏اى در پیش است:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره فقه نقش نهج البلاغه در فقه اسلامیوتر

تحقیق درباره متن کامل نهج البلاغه

اختصاصی از فی فوو تحقیق درباره متن کامل نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره متن کامل نهج البلاغه


تحقیق درباره متن کامل نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:209

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت موضوع

اهداف کاربردی

اهداف نهایی

تعریف مفاهیم و واژه

خطبه 1

در این خطبه ، سخن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ( ع ) است .

حمد باد خداوندى را که سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهایش عاجز آیند و کوشندگان هر چه کوشند ، حق نعمتش را آنسان که شایسته اوست ، ادا کردن نتوانند . خداوندى ، که اندیشه‏هاى دور پرواز او را درک نکنند و زیرکان تیزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند . خداوندى که فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان یافت ، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد . آفریدگان را به قدرت خویش بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراکند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره‏هاى کوهساران ، زمینش را از لرزش بازداشت .

اساس دین ، شناخت خداوند است و کمال شناخت او ، تصدیق به وجود اوست و کمال تصدیق به وجود او ، یکتا و یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او ، پرستش اوست . دور از هر شایبه و آمیزه‏اى و ، پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه‏اى پاک باشد که از ذات او ، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر این است که غیر از صفت خود است .

[ 31 ]

هرکس خداوند سبحان را به صفتى زاید بر ذات وصف کند ، او را به چیزى مقرون ساخته و هر که او را به چیزى مقرون دارد ، دو چیزش پنداشته و هر که دو چیزش پندارد ، چنان است که به اجزایش تقسیم کرده و هر که به اجزایش تقسیم کند ،

او را ندانسته و نشناخته است . و آنکه به سوى او اشارت کند محدودش پنداشته و هر که محدودش پندارد ، او را بر شمرده است و هر که گوید که خدا در چیست ، خدا را درون چیزى قرار داده و هر که گوید که خدا بر روى چیزى جاى دارد ، دیگر جایها را از وجود او تهى کرده است .

خداوند همواره بوده است و از عیب حدوث ، منزه است . موجود است ، نه آنسان که از عدم به وجود آمده باشد ، با هر چیزى هست ، ولى نه به گونه‏اى که همنشین و نزدیک او باشد ، غیر از هر چیزى است ، ولى نه بدان سان که از او دور باشد . کننده کارهاست ولى نه با حرکات و ابزارها . به آفریدگان خود بینا بود ، حتى آن زمان ، که هنوز جامه هستى بر تن نداشتند . تنها و یکتاست زیرا هرگز او را یار و همدمى نبوده که فقدانش موجب تشویش گردد . موجودات را چنانکه باید بیافرید و آفرینش را چنانکه باید آغاز نهاد . بى‏آنکه نیازش به اندیشه‏اى باشد یا به تجربه‏اى که از آن سود برده باشد یا به حرکتى که در او پدید آمده باشد و نه دل مشغولى که موجب تشویش شود . آفرینش هر چیزى را در زمان معینش به انجام رسانید و میان طبایع گوناگون ،

سازش پدید آورد و هر چیزى را غریزه و سرشتى خاص عطا کرد . و هر غریزه و سرشتى را خاص کسى قرار داد ، پیش از آنکه بر او جامه آفرینش پوشد ، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پیچ و خم هر کارى را مى‏دانست .

آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پدید آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازین را بیافرید و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خویش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ریزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زیر آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جریان یافت . [ و تا آن آب در تموج آید ] ، باد دیگرى بیافرید و این باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانیدن آب بود . آن باد همواره در وزیدن بود وزیدنى تند ، از جایگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره متن کامل نهج البلاغه

تحقیق در مورد متن نهج البلاغه

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد متن نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد متن نهج البلاغه


تحقیق در مورد متن  نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:45

 

  

 فهرست مطالب

 

 

خطبه 1

 

در این خطبه ، سخن از آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش آدم ( ع ) است .

 

حمد باد خداوندى را که سخنوران در ثنایش فرو مانند و شمارندگان از شمارش نعمتهایش عاجز آیند و کوشندگان هر چه کوشند ، حق نعمتش را آنسان که شایسته اوست ، ادا کردن نتوانند . خداوندى ، که اندیشه‏هاى دور پرواز او را درک نکنند و زیرکان تیزهوش ، به عمق جلال و جبروت او نرسند . خداوندى که فراخناى صفاتش را نه حدّى است و نه نهایتى و وصف جلال و جمال او را سخنى درخور نتوان یافت ، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد . آفریدگان را به قدرت خویش بیافرید و بادهاى باران زاى را بپراکند تا بشارت باران رحمت او دهند و به صخره‏هاى کوهساران ، زمینش را از لرزش بازداشت .

 

اساس دین ، شناخت خداوند است و کمال شناخت او ، تصدیق به وجود اوست و کمال تصدیق به وجود او ، یکتا و یگانه دانستن اوست و کمال اعتقاد به یکتایى و یگانگى او ، پرستش اوست . دور از هر شایبه و آمیزه‏اى و ، پرستش او زمانى از هر شایبه و آمیزه‏اى پاک باشد که از ذات او ، نفى هر صفت شود زیرا هر صفتى گواه بر این است که غیر از موصوف خود است و هر موصوفى ، گواه بر این است که غیر از صفت خود است .

 

[ 31 ]

 

هرکس خداوند سبحان را به صفتى زاید بر ذات وصف کند ، او را به چیزى مقرون ساخته و هر که او را به چیزى مقرون دارد ، دو چیزش پنداشته و هر که دو چیزش پندارد ، چنان است که به اجزایش تقسیم کرده و هر که به اجزایش تقسیم کند ،

 

او را ندانسته و نشناخته است . و آنکه به سوى او اشارت کند محدودش پنداشته و هر که محدودش پندارد ، او را بر شمرده است و هر که گوید که خدا در چیست ، خدا را درون چیزى قرار داده و هر که گوید که خدا بر روى چیزى جاى دارد ، دیگر جایها را از وجود او تهى کرده است .

 

خداوند همواره بوده است و از عیب حدوث ، منزه است . موجود است ، نه آنسان که از عدم به وجود آمده باشد ، با هر چیزى هست ، ولى نه به گونه‏اى که همنشین و نزدیک او باشد ، غیر از هر چیزى است ، ولى نه بدان سان که از او دور باشد . کننده کارهاست ولى نه با حرکات و ابزارها . به آفریدگان خود بینا بود ، حتى آن زمان ، که هنوز جامه هستى بر تن نداشتند . تنها و یکتاست زیرا هرگز او را یار و همدمى نبوده که فقدانش موجب تشویش گردد . موجودات را چنانکه باید بیافرید و آفرینش را چنانکه باید آغاز نهاد . بى‏آنکه نیازش به اندیشه‏اى باشد یا به تجربه‏اى که از آن سود برده باشد یا به حرکتى که در او پدید آمده باشد و نه دل مشغولى که موجب تشویش شود . آفرینش هر چیزى را در زمان معینش به انجام رسانید و میان طبایع گوناگون ،

 

سازش پدید آورد و هر چیزى را غریزه و سرشتى خاص عطا کرد . و هر غریزه و سرشتى را خاص کسى قرار داد ، پیش از آنکه بر او جامه آفرینش پوشد ، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پیچ و خم هر کارى را مى‏دانست .

 

آنگاه ، خداوند سبحان فضاهاى شکافته را پدید آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازین را بیافرید و در آن آبى متلاطم و متراکم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت‏وزنده توفان‏زاى نهاد . و فرمان داد ، که بار خویش بر پشت استوار دارد و نگذارد که فرو ریزد ، و در همان جاى که مقرر داشته بماند . هوا در زیر آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جریان یافت . [ و تا آن آب در تموج آید ] ، باد دیگرى بیافرید و این باد ، سترون بود که تنها کارش ، جنبانیدن آب بود . آن باد همواره در وزیدن بود وزیدنى تند ، از جایگاهى دور و ناشناخته . و فرمانش داد که بر آن آب موّاج ،

 

[ 33 ]

 

وزیدن گیرد و امواج آن دریا برانگیزد و آنسان که مشک را مى‏جنبانند ، آب را به جنبش واداشت . باد به گونه‏اى بر آن مى‏وزید ، که در جایى تهى از هر مانع بوزد . باد آب را پیوسته زیر و رو کرد و همه اجزاى آن در حرکت آورد تا کف بر سر برآورد ،

 

آنسان که از شیر ، کره حاصل شود . آنگاه خداى تعالى آن کفها به فضاى گشاده ، فرا برد و از آن هفت آسمان را بیافرید . در زیر آسمانها موجى پدید آورد تا آنها را از فرو ریختن باز دارد . و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى‏هیچ ستونى که بر پایشان نگه دارد یا میخى که اجزایشان به هم پیوسته گرداند . سپس به ستارگان بیاراست و اختران تابناک پدید آورد و چراغهاى تابناک مهر و ماه را بر افروخت ، هر یک در فلکى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرک .

 

سپس ، میان آسمانهاى بلند را بگشاد و آنها را از گونه‏گون فرشتگان پر نمود .

 

برخى از آن فرشتگان ، پیوسته در سجودند ، بى‏آنکه رکوعى کرده باشند ، برخى همواره در رکوعند و هرگز قد نمى‏افرازند . صف در صف ، در جاى خود قرار گرفته‏اند و هیچ یک را یاراى آن نیست که از جاى خود به دیگر جاى رود . خدا را مى‏ستایند و از ستودن ملول نمى‏گردند . هرگز چشمانشان به خواب نرود و خردهاشان دستخوش سهو و خطا نشود و اندامهایشان سستى نگیرد و غفلت فراموشى بر آنان چیره نگردد .

 

گروهى از فرشتگان امینان وحى خداوندى هستند و سخن او را به رسولانش مى‏رسانند و آنچه مقدر کرده و مقرر داشته ، به زمین مى‏آورند و باز مى‏گردند . گروهى نگهبانان بندگان او هستند و گروهى دربانان بهشت اویند . شمارى از ایشان پایهایشان بر روى زمین فرودین است و گردنهایشان به آسمان فرازین کشیده شده و اعضاى پیکرشان از اقطار زمین بیرون رفته و دوشهایشان آنچنان نیرومند است که توان آن دارند که پایه‏هاى عرش را بر دوش کشند . از هیبت عظمت خداوندى یاراى آن ندارند که چشم فرا کنند ، بلکه ، همواره ، سر فروهشته دارند و بالها گرد کرده و خود را در آنها پیچیده‏اند . میان ایشان و دیگران ، حجابهاى عزّت و عظمت فرو افتاده و پرده‏هاى قدرت کشیده شده است . هرگز پروردگارشان را در عالم خیال و توهم تصویر نمى‏کنند و به صفات مخلوقات متصفش نمى‏سازند و در مکانها محدودش نمى‏دانند و براى او همتایى نمى‏شناسند و به او اشارت نمى‏نمایند .

 

[ 35 ]

 

هم از این خطبه [ در صفت آفرینش آدم ( علیه السلام ) ] آنگاه خداى سبحان ، از زمین درشتناک و از زمین هموار و نرم و از آنجا که زمین شیرین بود و از آنجا که شوره‏زار بود ، خاکى بر گرفت و به آب بشست تا یکدست و خالص گردید . پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد و از آن پیکرى ساخت داراى اندامها و اعضا و مفاصل . و خشکش نمود تا خود را بگرفت چونان سفالینه . و تا مدتى معین و زمانى مشخص سختش گردانید . آنگاه از روح خود در آن بدمید . آن پیکر گلین که جان یافته بود ، از جاى برخاست که انسانى شده بود با ذهنى که در کارها به جولانش درآورد و با اندیشه‏اى که به آن در کارها تصرف کند و عضوهایى که چون ابزارهایى به کارشان گیرد و نیروى شناختى که میان حق و باطل فرق نهد و طعمها و بویها و رنگها و چیزها را دریابد . معجونى سرشته از رنگهاى گونه‏گون .

 

برخى همانند یکدیگر و برخى مخالف و ضد یکدیگر . چون گرمى و سردى ، ترى و خشکى [ و اندوه و شادمانى ] . خداى سبحان از فرشتگان امانتى را که به آنها سپرده بود ، طلب داشت و عهد و وصیتى را که با آنها نهاده بود ، خواستار شد که به سجود در برابر او اعتراف کنند و تا اکرامش کنند در برابرش خاشع گردند .

 

پس ، خداى سبحان گفت که در برابر آدم سجده کنید . همه سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کردن سر بر تافت . گرفتار تکبر و غرور شده بود و شقاوت بر او چیره شده بود . بر خود ببالید که خود از آتش آفریده شده بود و آدم را که از مشتى گل سفالین آفریده شده بود ، خوار و حقیر شمرد . خداوند ابلیس را مهلت ارزانى داشت تا به خشم خود کیفرش دهد و تا آزمایش و بلاى او به غایت رساند و آن وعده که به او داده بود ، به سر برد . پس او را گفت که تو تا روز رستاخیز از مهلت داده شدگانى .

 

آنگاه خداوند سبحان آدم را در بهشت جاى داد ، سرایى که زندگى در آن خوش و آرام بود و جایگاهى همه ایمنى . و از ابلیس و دشمنى‏اش برحذر داشت . ولى دشمن که آدم را در آن سراى خوش و امن ، همنشین نیکان دید ، بر او رشک برد . آدم یقین خویش بداد و شک بستد و اراده استوارش به سستى گرایید و شادمانى از دل او رخت بر بست و وحشت جاى آن بگرفت و آن گردن فرازى و غرور به پشیمانى و حسرت بدل شد . ولى خداوند در توبه به روى او بگشاد و کلمه رحمت خویش به

 

[ 37 ]

 

او بیاموخت و وعده داد که بار دگر او را به بهشت خود بازگرداند . لیکن نخست او را به این جهان بلا و محنت و جایگاه زادن و پروردن فرو فرستاد .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد متن نهج البلاغه