فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی رابطه هوش هیجانی وسبک رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه

اختصاصی از فی فوو بررسی رابطه هوش هیجانی وسبک رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه هوش هیجانی وسبک رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه


بررسی رابطه هوش هیجانی وسبک رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات :113

فهرست:

فصل اول:کلیات پژوهش
مقدمه
1-1-بیان مساله تحقیق
1-2-ضروریت واهمیت تحقیق
1-3-اهداف تحقیق
1-4-فرضیه های تحقیق
1-5-متغیرهای پژوهشی
1-6-تعاریف اصطلاحات
1-6-1-تعاریف مفهومی
1-6-2-تعاریف عملیاتی
فصل دوم:ادبیات پژوهش
مقدمه
2-1-بخش اول:هوش هیجانی
2-1-1-هوش هیجانی
2-1-2-تاریخچه هوش هیجانی
2-1-3-انواع هوش 4
2-1-4-هوش هیجانی وهوش عقلی
2-1-مدل های هوش هیجانی
2-1-5-1-مدل توانایی هوش هیجانی(مدل مایر وسالووی)
2-1-5-2-مدل های ترکیبی
2-1-5-2-1-الف)مدل گلمن
2-1-5-2-2-ب)مدل بار-ان
2-1-6-آموزش ویادگیری هوش هیجانی
2-2-بخش دوم:رهبری
2-2-1-تعاریف رهبری
2-2-2-تمایز میان رهبری ومدیریت
2-2-3-نظریه های رهبری
2-2-3-1-نظریه های صافت شخصی
2-2-3-2-نظریه های رفتاری رهبری
2-2-3-2-1-مطالعات رهبری دردانشگاه آیوا
2-2-3-2-2-مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو
2-2-3-2-3-مطالعات دانشگاه میشیگان
2-2-3-2-4-شبکه مدیریت
2-2-3-2-5-سیستم های مدیریت لیکرت
2-2-3-3-تئوری های اقتضائی
2-2-3-3-1-تئوری پیوستار رهبری
2-2-3-3-2-تئوری رهبری مبتنی برموقعیت
2-2-3-3-3-تئوری اقتضائی فیدلر
2-2-3-3-4-تئوری مسیر-هدف
2-2-3-3-5-تئوری مبتنی بر تبادل نظر رهبر بااعضاء
2-2-3-4-تئوری های نوین رهبری
2-2-3-4-1-تئوری جانشین های رهبری
2-2-3-4-2-تئوری اسناد رهبری
2-2-3-4-3-تئوری برناردباس
2-2-4-تعیین سبک رهبری
2-2-5-رابطه رهبری وهوش هیجانی
2-3-بخش سوم:پیشینه پژوهش
2-3-1-تحقیقات داخلی
2-3-2-تحقیقات خارجی
2-3-3-نتیجه گیری
فصل سوم:روش تحقیق
مقدمه
3-1-روش تحقیق
3-2-جامعه آماری
3-3-نمونه وروش نمونه گیری
3-4-روش جمع آوری اطلاعات
3-4-1-ابزارهای جمع آوری اطلاعات
3-4-1-1-پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینک
روش نمره گذاری
روایی وپایایی آزمون هوش هیجانی
3-4-1-2-پرسشنامه سبک رهبری
3-5-روش های تجزیه وتحلیل داده ها:
فصل چهارم:تجزیه وتحلیل داده ها
مقدمه
4-1-بررسی مشخصه های فردی نمونه آماری بااستفاده از آمار توصیفی
4-1-1-پست سازمانی
4-1-3-جنسیت
4-1-4-سابقه مدیریت
4-1-5-رشته تحصیلی
4-1-6-میزان تحصیلات
4-1-7-سن
4-2-بررسی وتحلیل فرضیه های پژوهش بااستفاده ازآمار استنباطی
4-2-1-فرضیه کلی:بین هوش هیجانی وسبک رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه
4-2-2-فرضیه فرعی اول:بین مولفه خودآگاهی وسبک رهبری مدیران رابطه معنادار وجود دارد.
4-2-3-فرضیه فرعی دوم
4-2-4-فرضیه فرعی سوم
4-2-7-فرضیه ششم
4-2-8-فرضیه هفتم
فصل پنجم:نتیجه گیری
مقدمه:
5-1-خلاصه پژوهش
5-2-بحث ونتیجه گیری
فرضیه های فرعی پژوهش
5-3-محدودیت های تحقیق
5-4-پیشنهادات اجرایی
5-5-پیشنهادات پژوهشی
فهرست منابع

مقدمه

در رویکرد جدید مدیریت،فرهنگ سازمانِی،کارتیمی ونحوه همکاری مدیر با دیگران اهمیت خاصی دارد.درواقع تمرکز اصلی بررشد وپرورش افراد است تاازاین راه بهره وری سازمان نیز افزایش یابد.از این رو،مدیرانی مدنظر سازمان ها هستند که ازتوانمندی های اجتماعی ومهارت های ارتباطات برخوردار باشند،شنونده وسخنگوی خوبی باشند وبادرک احساسات خودودیگران ودربیان وانتقال احساسات به خوب عمل کنند ودریک جمله آنها بتوانند محیطی بانشاط ایجاد کنند که درآن افراد رشد یابند.رویکرد مدیریتی جدید این مدیران را مدیرانی اثربخش وموفق می دانند.(میلر،1999،ص3)

امروزه بسیاری از سازمان ها دستخوش تغییرند وهرگونه تغییرنیازمند کارکنان ومدیرانی است که انطباق پذیر بوده وباتغییرها سازگار شوند.دراین میان تعامل اجتماعی به شیوه ای شایسته وثمربخش برای بیشتر مدیران ورهبران به عنوان عنصر کلیدی درمدیریت تغییرهای سازمانی اهمیت فزاینده ای دارد.رهبری یک سازمان برای انطباق باتغییرات وبه منظور بقا ورشد درمحیط های جدید،ویژگی های خاصی را می طلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها بامشکلات بسیاری مواجه میشوند.یکی ازمهمترین خصیصه ها که میتواند به رهبران ومدیران درپاسخ به این تغییرات کمک کند،هوش هیجانی است.هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح وتفسیرجایگاه هیجان های واحساسات درتوانمندی های انسانی دارد.مدیران برخوردار ازهوش هیجانی،رهبران موثری هستند که اهداف رابا حداکثر بهره وری،رضایتمندی وتعهد کارکنان محقق میسازند(مختاری پور و سیادت،1384،ص18)

درسال1990 دواستاد دانگشاه درآمریکا جان مایر وپیتر سالوی دو مقاله درمورد هوش هیجانی نوشتند وپژوهش های خودرا دراین رابطه آغاز کردند.این دو استاد دریافتند که برخی از افرادی درشناخت احساس خود ودیگران وحل مشکلات احساسی وعاطفی توانمندتر هستند.آنان نقل میکنند که نظریه آنها درمورد هوش هیجانی،عامل انگیزه گولمن برای نوشتن کتاب پرفروش هوش هیجانی درسال1995 گردید(هین،2004،ص2)

هوش هیجانی پتانسیل مارا برای یادگیری مهارت های مدیریتی براساس پنج اصل:شناخت احساسات خود،کنترل احساسات خود،ابتکار عمل داشتن،همدلی وتوافق درارتباط،تعیین میکند(سواترا،2004،ص103)

امروزه سیاست مدیریتی مادرکل دهی ساختار آموزش وچگونگی اداره مدارس،فقط تاکید برروی جنبه های شناختی دانش آموزان ومعلمان است،درحالی که جنبه های عاطفی واحساسات آنها نادیده گرفته شده است.برای اداره کردن ومدیریت مدارس داشتن هوش هیجانی به اندازه تحصیلات دانشگاهی مهم است وبعضی اوقات مهمتر ازآن است.

1-1-بیان مساله تحقیق

نظر به اهمیت منابع انسانی درپیشرفت اهداف سازمان های امروز،پرداختن به الگوها و شیوه های شناخت و هدایت کارکنان ازضروریات می باشد ویکی از موثرترین روش های هدایت،آشنایی با مباحث سبک ها رهبری ومدیریت می باشد واعمال سبک رهبری ومدیریت نیز مستلزم آشنایی بامهارت های رهبری ومدیریت در سطوح مختلف سازمان،وتوجه به اهمیت مهارت های اجتماعی وانسانی وتوانایی ارتقاء آن برای ایجاد تعامل باکارکنان است.

هرمدیر باید بتواند ازطریق افراد به اهداف سازمانی برسد.سالهاست به مدیران می آموزند که توانایی آنها برای دستیابی به اهداف،رابطه مستقیم باتوانایی آنها برانگیختن افراد اطراف خود دارد.این امر امروزه اهمیت بیشتری یافته است،زیرا مسائل انسانی،ارتباطات وروابط بین مدیر وکارکنان افزایش یافته است.به ویژه آنکه کارهای فردی روبه کاهش واهمیت کارهای تیمی وگروهی روبه افزایش است.این مهم شکل دهنده رویکرد مدیریت جدید است که اهمیت آن روز به روز آشکارتر میشود(میلر،1999،ص1)

هوش هیجانی یکی از جدیدترین مفاهیمی است که پایه حیطه مدیریت گذاشته است.تحقیقات اخیر سعی برآن دارند که اهمیت هوش هیجانی وتاثیر آن را بر اثر بخشی سازمان بررسی کنند.درچندین تحقیق اظهارشده است که هوش هیجانی میتواند پیش بینی کننده خوبی برای رفتارهای رهبری باشد(جورج،2000،ص1055)

دانیل گولمن هوش هیجانی رامهارتی میداند که دارنده آن میتواند ازطریق خودآگاهی،روحیه خود راکنترل کند،ازطریق خود مدیریتی آن رابهبود بخشد،ازطریق همدلی،تاثیر آنها رادرک کند واز طریق مدیریت روابط،به شیوه های رفتارکند که روحیه خودودیگران رابالا ببرد(دوستار،1282،ص54)

به نظر جان مایر وپیتر سالوی هوش هیجانی ارزیابی،بیان وتنظیم عاطفه خودودیگران واستفاده کارآمد ازآن است(دوستار،1382،ص5)

به عقیده بار-ان هوش هیجانی مجموعه ای ازتوانایی ها،قابلیت ها ومهارت هایی است که فرد برای سازگاری موثر بامحیط وبدست آوردن موفقیت درزندگی کسب میکند(بار-آن،2006،ص2)

به رغم تحقیقات فراوانی که در زمینه هوش هیجانی صورت گرفته هنوزهم درباره مفهوم هوش هیجانی واجزا تشکیل دهنده آن توافق نظری حاصل نشده ودانشمندان مختلف هرکدام اجزا هوش هیجانی رابه صورت مدل های متفاوتی بیان کرده اند.

درتحقیقات مختلف صورت گرفته درزمینه هوش هیجانی معمولا یکی ازمدل ها مورد توجه قرار میگیرد.دراین پژوهش ازمدل گلمن استفاده شده است.این مدل شامل اجزای زیر است:

  • خودآگاهی که دربردارده آگاهی هیجانی،خود ارزیابی دقیق واعتماد به نفس است.
  • خود تنظیمی شامل خود کنترلی،مسئولیت پذیری،اعتماد،سازگاری وخلاقیت است.
  • انگیزش شامل انگیزه موفقیت،نوآوری وخوش بینی است.
  • همدلی شامل درک دیگران،کمک به دیگران،هدایت دیگران است.
  • مهارت های اجتماعی شامل تاثیر گذاری،ارتباط،مدیریت تعارض،رهبری،ایجاد پیوند،همکاری تعاون وتوانایی های گروهی می باشد(گلمن،بویاتزیس وری،2000،ص351)

اطلاعات گلمن1998 دلالت برارتباط قوی بین هوش هیجانی رهبر وعملکرد سازمان ها دارد.هرچه رهبر مهارت عاطفی مانند ابتکار عمل،تربیت دیگران،رهبری گروه،اعتماد به نفس،تلاش درجهت رسیدن به هدف وهمدردی،بیشتری داشته باشد درعملکرد اوبیشتر موثراست(سواترا،2004،ص103)

سبک های متفاوتی دررهبری وجود دارد که مبتنی بر مفروضات وتئوری های متفاوتی می باشند.رهبران دارای سبک رهبری بسته بدنبال تسلطز وقدرت کامل برزیردستان یا اعضای تیم خود می باشد.پیروان این رهبر فرصت اندکی برای ارائه پیشنهادهای خود دارند.این رهبران همواره تابع مقررات می باشند وتلاش میکنند تاسایرین هم ازرویه ها ومقررات بطور کامل تبعیت نمایند.این رهبران به شدت برانجام شدن کار تمرکز دارند وممکن است کاملا مستبد باشند.چنین رهبری ساختارگرا وبرروند انجام کار نظارت می نماید.رهبران دارای سبک رهبری باز،تلاش خودرامعطوف ایجاد اشتیاق درتیم خود می نمایند و باانرژی فراوان دیگران رابه جلو حرکت میدهند.آنها درتصمیم گیری ها تمام شرایط رادرنظر میگیرند وباکارکنان مشورت میکنند وکارگروهی راترجیح میدهند(ویلیامز،1999،ص47).

 

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه هوش هیجانی وسبک رهبری مدیران مدارس دوره متوسطه

پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض

اختصاصی از فی فوو پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض


پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض

دانلود پایان نامه رساله رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض بین مدیران آموزشی واجرایی دانشکده های تربیت بدنی  در 272 ص با فرمت WORD

 

 

 

 

مقدمه

دانشگاه به عنوان یک عامل اجرایی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده ی نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآ‌ینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای راهیابی روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری از مزایای آن به این مراکز روی می آورند .

دانشگاه بعنوان یک نهاد تعلیم و تربیت از همه نهادهای اجتماعی پیچیده تر است . دانشگاه همانند سایر سازمان های رسـمی بایستی با وظایف ساخت ، اداره و جهت دادن به ترکیب پیچیده ای از منابع انسانی درگیر گردد . بر خلاف اغلب سازمانهای رسمی تولید دانشگاه انسان است و این امر موجب پیدایش مسائل ویژه  در مدیریت دانشگاه می گردد .

از جمله مسائلی که دانشـگاه به عـنوان یک سـازمان با آن روبرو اسـت مساله  تعارض[1] و عدم موافقت هاست. فعالیت های سازمانی مستلزم تعامل بین افراد وگروه های سازمان می باشد . در سازمان ها افراد مختلفی در رده های گوناگون مشغول انجام فعالیت ها و وظایف خود می باشند . لازمه انجام این فعالیت ها ارتباط دو جانبه یا چند جانبه افراد با همدیگر بوده که می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض باشند

بنابراین یکی از عمده ترین و در عین حال غیر قابل اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروه های موجود در آنها می باشد .دانشگاه نیز از این امر مستثنا نیست . « اصولا خمیر مایه مدیریت نظام های آموزشی با تعارض عجین است » (لی فام وهووئه2، 1974، ترجمه نائلی، 1370 ).

باید به خاطر داشت، این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان  می شود؛ بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض ها است که سبب نتایج نامطلوب می شود . تعارض در حد معقول یک جنبه طبیعی و مطلوب در هر رابطه ای است و اگر مدیریت تعارض به شکل سازنده صورت گیرد بسیار ارزشمند خواهد بود ( کتزلز 3 و همکاران ، ترجمه کریمی ، 1378 ).

بنابراین سازمان های ورزشی بخصوص دانشکده های تربیت بدنی برای اینکه بتوانند برنامه های اصولی تربیت بدنی را در جهت تأمین سلامت جسمانی و روانی دانشجویان ارائه دهند و زمینه های مساعدی را برای رشد و پرورش استعدادهای ورزشی دانشجویان ایجاد نمایند و از حداکثر توان جسمانی و روانی و فکری کارکنان خود بهره گیرند، باید اختلافات ، کشمکش ها و تعارضات را به گونه ای موثر و سودمند اداره کنند . از کسانی که نقش مهمی در شـناسایی ، هدایت و حل تعارضـات در سـازمان ها دارند ، مدیران آن سـازمان ها می باشند . توانایی برخورد مدیران با تعارض و اداره آن در موفقیت و اثر بخشی کارکنان و سازمان های آنها اثر بسزایی دارد .

یکی از مهمترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل موثر تعارض است، برخورداری او از هوش عاطفی[2]  است. برخلاف آنچه که درگذشته تصـور می شد و هوش شناختی را تنها عامل موفقیت افراد می دانستند امروزه هوش عاطفی را از عوامل تعیین کننده موفقـیت افراد در کار و زندگی می دانند   (گلمن[3] ، 1995 ) .آنچه که امروزه هوش عاطفی نامیده می شود، در اصل منبع اصلی انرژی ، قدرت ، آرزو و اشتیاق انسان است و درونی ترین ارزش ها و اهداف فرد را در زندگی فعال می سازد. با توسعه عاطفی فرد می آموزد که احساسات خود و دیگران را تایید کند و برای آنها ارزش قائل شود و بطور مناسب به آنها پاسخ گوید و در می یابد که عواطف در هر لحظه از روز اطلاعات حیاتی و سودمندی در اختیار او  می گذارند . این واکنش قلبی است که نبوغ خلاق و شهود را شعله ور می سازد . فرد را با خود صادق می گرداند ، روابط اطمینان بخش برقرار می کند ، تصمیمات مهم را روشن می کند ، قطب نمای درونی برای زندگی و کار فراهم می آورد و شخص را به پیشآمدهای غیرمترقبه و راه حل های موفقیت آمیز رهنمون می سازد ( کوپر[4] ، 1980 ، به نقل از عزیزی ،1377 ) .

تحقیقات نشان می دهند که حل تعارض در سازمان ها نیاز  به ایجاد یک محیط مسالمت آمیز ، کاهش تبعیض وبرقراری عــدالت ، یادگیری مشارکتی ، پیــشگیری از خــشونت و تفــکر انتقـادی دارد ( کاترین[5] ، 1995 ) . مدیرانی می توانند چنین محیط هایی را خلق کنند که از هوش عاطفی بالایی برخوردار باشند .

مدیر با داشتن شعور عاطفی بالا می تواند نسبت به تعارض آگاهی بیشتری کسب نماید و بدین وسیله سریع تر و صحیح تر تعارض را شناسایی کند و با همدلی و اطمینان به هدایت سودمند آن بپردازد و از این طریق محیطی فراهم آورد که کارکنان از سلامت روانی بیشتری در آن برخوردار شوند . چرا که افراد با داشتن یک رابطه سالم ، احساس پذیرش ، درک حمایت ، ارزش ، اعتماد و اهمیت می کنند و این تامین کننده سلامت روانی و افزایش کارایی و سودمندی افراد است . در چنین فضایی است که مدیریت تعارض به شکل سازنده آن امکان پذیر می شود .

همچنین از دیگر عوامل مؤثر در حل تعارضات در سازمان علاوه بر جلوگیری از دخالت ذهنیت در ارتباطات سازمانی و پذیرش نظرات دیگران و .... برخورداری مدیر از مهارت های ارتباطی می باشد (سلطانی، 1380).

یک مدیر چنانچه بتواند گوینده خوب و فرستنده خوب ، شنونده خوب و گیرنده خوب باشد ، مشارکت افراد درون و بیرون سازمان را از طریق جلب اعتماد فراگیر تامین خواهد کرد و این امر موفقیت او را در دستیابی به اهداف سازمان تضمین خواهد کرد .

دستیابی اهداف آموزش و پرورش در دانشگاه ها منوط به استفاده بهینه از منابع انسانی ، مالی و تجهیزاتی است . اما پویایی نظام آموزشی به عوامل مختلفی از جمله وجود روابط سالم و به دور از هرگونه تیرگی و همکاری و همدلی بین کارکنان دارد تا افراد بتوانند در محیطی پویا و سالم در جهت تحقق اهداف شخصی و سازمانی گام بردارند .

بنابراین مدیران باید این حقیقت را بپذیرند که تعارض جزء انکار ناپذیر زندگی سازمانی است و مدیریت سازمان چاره ای جز پذیرش آن ندارد .آنها می بایست از تعارض برای افزایـش اثـر بـخشی سـازمان بهره جویند .برای مدیـریت تعارض در سـازمان ها تکنـیک های متـعددی وجـود دارد .همـکاری، مصـالحه، رقـابت، سازش و اجتـناب از روش هـای برخورد با تعـارض است که در این تحـقیق از آنها در قالب سـه راهبـرد  راه حل گرا، عدم مقابله و کنترل نام برده شده است .

پژوهش حاضر سعی بر آن دارد که نگاهی موشکافانه به مدیران تربیت بدنی و ورزش که وظایف گوناگونی در محیط دانشگاهی بر عهده دارند ، داشته باشد . از طرفی باید متذکر شد که بین مدیران آموزشی و اجرایی از نظر نوع کاری که انجام می دهند ماهیتاً تفاوت هایی وجود دارد . زیرا بخش عمده کار مدیر آموزشی در ارتباط با مسائل آموزشی ، دانشجو و استادان که صرفا ً مشغول به تحصیل و کار در یک رشته خاصی هستند می باشد . ولی مدیران اجرایی با تمام دانشجویان سر و کار دارند، که هریک در رشته های خاصی مشغول به تحصیل می باشند .

پژوهش حاضر در نظر دارد که میزان هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و راهبردهای مدیریت تعارض را در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکده ها و گـروه های تربیـت بدنی دانشـگاه های دولتی و دانشگاه های آزاد اسلامی کشور مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین ارتباط هوش عاطفی ومهارت های ارتباطی را با راهبـردهای مدیریت تعـارض مورد بررسـی قرار داده و در نـهایت با توجـه به یافته های حاصل از این تحقیق و همچنین مطالعات انجام شده در این زمینه الگوی مناسبی ارائه دهد که بتواند مدیران را در حل موفقیت آمیز تعارضات کمک نماید.


1-Conflict

2- Lefaum  and  Hedvieh

1-Emotional  Intelligence

2-Goleman

3-Cooper

4-Katerine

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رابطه هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی با راهبردهای مدیریت تعارض

پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI)

اختصاصی از فی فوو پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI)

The Spiritual Intelligence Self-Report Inventory

تعداد سوالات: 24

فرمت: word

 

هدف: سنجش میزان هوش معنوی از ابعاد مختلف (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، بسط حالت هشیاری، آگاهی متعالی)

 

شیوه نمره گذاری

هوش معنوی از مفاهیمی است که در سال‌های اخیر پژوهش‌های بسیاری را به خصوص در ایران موجب شده است. در یک تعریف ساده هوش معنوی به معنی داشتن حس معنا در زندگی است و سبب به وجود آمدن یکپارچگی در انسان می‌شود. در راستای سنجش هوش معنوی پرسشنامه‌ها و ابزارهای بسیاری حتی در ایران ساخته شده است. در این میان پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) که نام انگلیسی آن The Spiritual Intelligence Self-Report Inventory است از اقبال بیشتری برخوردار شده است و بسیاری از پژوهش‌ها با استفاده از این ابزار انجام می‌گیرد.

پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) در سال ۲۰۰۸ توسط کینگ طراحی و ساخته شد. این پرسشنامه دارای ۲۴ گویه است و چهار زیر مقیاس دارد: تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی و بسط حالت هشیاری. هر چه فرد نمره بالاتری در این پرسشنامه بگیرد دارای هوش معنوی بیشتری است.

پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI) دارای ۲۴ ماده بوده و هدف آن سنجش میزان هوش معنوی از ابعاد مختلف (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، بسط حالت هشیاری، آگاهی متعالی) می باشد. طیف نمره دهی آن بر اساس لیکرت پنج گزینه ای بوده که در جدول زیر گزینه ها و نیز امتیاز مربوط به هر گزینه ارائه گردیده است:

بقیه روش نمره گذاری در فایل موجود می باشد

همچنین زیرمقیاس‌های این پرسشنامه به صورت زیر محاسبه می‌شود:

  • تفکر وجودی انتقادی (Critical Existential Thinking): این زیر مقیاس دارای ۷ سوال است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۸ است. سوالات این زیرمقیاس عبارتند از: توضیح داخل فایل
  • تولید معنای شخصی (Personal Meaning Production): این زیرمقیاس دارای ۵ سوال است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۰ است. سوالات این زیرمقیاس عبارتند از: توضیح داخل فایل
  • آگاهی متعالی (Transcendental Awareness): این زیرمقیاس دارای ۷ گویه است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۸ است. سوالات این زیرمقیاس عبارتند از: توضیح داخل فایل
  • بسط حالت هشیاری (Conscious State Expansion): این زیرمقیاس دارای ۵ آیتم است و نمره کل آن بین ۰ تا ۲۰ است. سوالات این زیرمقیاس عبارتند از: توضیح داخل فایل

 


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه هوش معنوی کینگ (SISRI)

پایان نامه رشته روانشناسی بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت

اختصاصی از فی فوو پایان نامه رشته روانشناسی بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت


 پایان نامه رشته روانشناسی  بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت

دانلود پایان نامه آماده

دانلود  پایان نامه رشته روانشناسی  بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت بافرمت وردوقابل ویرایش تعدادصفحات 108

چکیده:

منظور از رشد اجتماعی، ساخت فرد در روابط اجتماعی است به طوریکه با افراد جامعه‌اش هماهنگ و سازگار باشد. وقتی فردی را اجتماعی می‌خوانند که نه تنها با دیگران است ، بلکه با آنان همکاری می کند. به بیان دیگر اجتماعی شدن به یادگیری گفته می‌شود که سازگاری با جامعه و محیط فرهنگی را به دنبال داشته‌باشد. از عواملی که می‌تواند در رشد اجتماعی فرد مؤثر بوده، خانواده و شیوه‌های تربیتی فرزندان است و علاوه بر آن عامل هوش نیز می‌تواند با رشد اجتماعی در ارتباط باشد. هدف کلی این تحقیق بررسی ارتباط بین شیوه‌های فرزندپروری و عامل هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر شهر رشت در دوره دبیرستان است . آزمودنیهای این پژوهش 400 دانش‌آموز دختر دوره دبیرستان ناحیه دو شهر رشت هستند که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به صورت تصادفی انتخاب گردیده‌اند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه رشد اجتماعی 27 سؤالی آلیس واتیزمن، پرسشنامه 30 سؤالی دایانا باوم ریند برای شیوه‌های فرزند پروری و تست ریون برای هوش می‌باشد. به منظور بررسی و آزمون فرضیات تحقیق و توصیف داده‌ها از روش‌های استنباطی تحلیل رگرسیون همزمان و روش ضریب همبستگی استفاده شده‌است. تحلیل نتایج نشان داد که بین متغیر شیوة تربیتی آزادمنش و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان رابطه معنادار وجود دارد و این ارتباط از نوع مثبت و مستقیم است

مقدمه

انسان موجودی اجتماعی است و امروز در دنیایی زندگی می‌کند که معروف به عصر اطلاعات و ارتباطات است.

اگر تعامل و ارتباط او با افراد دیگر جامعه و نیز با جوامع دیگر به وجود نیاید قادر به ادامه زندگی نخواهد بود. بنابراین ایجاد این ارتباط برای انسان لازم و ضروری است ولی برای برقراری ارتباط صحیح نیاز به تبعیت از اصول شناخته‌شده و مورد قبول دارد تا رفتارها و اعمال خود را با آنها وفق دهد. (فتحی آذر، 1373)

حال با توجه به اهمیت موضوع می‌توانیم بگوییم که رفتار اجتماعی پایه و اساس زندگی انسانی فرد را تشکیل می‌دهد و مهم‌تر آنکه رشد اجتماعی سبب اعتلای رشد عقلانی هم می‌شود و چنین باید گفت که انسان جز در جریان جامعه، ادامه زندگی برایش بسیار دشوار خواهد بود. فرد از طریق زندگی با افراد دیگر و آشنایی با آداب و رسوم جامعه است که می‌تواند نقش خود را در خانواده و جامعه ایفا نماید. لازمه زندگی جمعی، سازگاری با افراد، توافق داشتن با آنان و تا حدودی تلاش برای انجام انتظارات آنان است. (شریعتمداری، 1369)

و اما منظور از رفتار اجتماعی آن است که فرد در موقعیت‌های مختلف و در برخورد با دیگران چه واکنش‌هایی را از خود نشان می‌دهد. آیا در برخورد با دیگران رفتاری سنجیده و محبت‌آمیز دارد یا اینکه برعکس مردم گریز و جامعه ستیز است؟ رفتار اجتماعی کودکان و نوجوانان ابتدا از رفتار اعضای خانواده و بعد از همسالان و دوستان شکل می‌گیرد. روابط اجتماعی، انعکاسی است از نگرش یا شیوة رفتار فرد نسبت به جامعه. در اینجا اگر رفتار فرد را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که او غالباً بر سود و زیان جامعه قدم بر می‌دارد و از طریق کنش‌های اجتماعیش در می‌یابیم که آیا با ملاکها و آداب و رسوم جامعه خود سازگاری دارد یا برعکس، همواره برای خود و جامعه مسأله آ‌فرین است و در اموری فعالیت دارد که از لحاظ اجتماعی مردود شناخته شده‌اند. (پارسا، 1368)

از مواردی که روی رشد اجتماعی تأثیرگذار است، خانواده و شیوه‌های تربیتی آن است.

روانشناسان و جامعه‌شناسان همه تأیید می‌کنند که خانواده یکی از مهمترین و اساسی‌ترین سازمان‌هایی است که به رشد اجتماعی کودک یاری می‌دهد. در خانواده است که کودک نخستین چشم‌انداز را از جهان پیرامون خود به دست می‌آورد و احساس وجود می‌کند، یعنی می‌آموزد. همچنین در خانواده است که به آداب و رسوم ملی، مراسم دینی، وظایف فردی، حدود اختیارات و مسئولیت‌ها پی می‌برد. (پارسا، 1371)

تحلیل‌های نظری و تجربی هر دو توجه خود را در اساس به روابط کودک و والدین متمرکز کرده‌اند و برای امر تأثیرگذاری پدر و مادر بر کودک اهمیت و ارزش خاص قائل شده‌اند. (نوابی‌نژاد، 1375)

والدین برای تربیت فرزندان خود از سبکها و شیوه‌های فرزند‌پروری متفاوتی استفاده می‌کنند. که باوم ریند (1979) آن را به سه شیوه سهل‌گیر، دیکتاتوری و دموکراتیک تقسیم کرده‌است. که در مورد هر یک از این شیوه‌ها بحث خواهد شد. این تحقیق این مطلب را بررسی می‌کند که چگونه تربیتی می‌تواند، به رشد اجتماعی بیشتری در کودک بینجامد؟ و کدام شیوه تربیتی مؤثرتر است؟

از دیگر مواردی که با رشد اجتماعی در ارتباط است، عامل هوش می‌باشد. چنین به‌نظر می‌رسد که بین عوامل مؤثر بر رشد و نمو کودک، عامل هوش بیشترین اهمیت را دارد. رشد و تکامل اجتماعی کودک با سایر مظاهر رشد و تکامل وی هماهنگ و کاملاً مربوط است. چنانچه اولین نشانه‌های رشد هوش کودک را در ارتباط او با افراد دیگر می‌توان مشاهده کرد (شعاری‌نژاد، 1373)

در واقع می‌توان گفت که عامل هوش و رشد اجتماعی در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. در این تحقیق این مطلب، بررسی می‌شود که میزان رابطه هوش با رشد اجتماعی فرد چقدر می‌باشد؟ و به طور کلی، در این تحقیق رابطه شیوه‌های فرزندپروری و هوش با رشد اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد و رابطه هر کدام از شیوه‌های فرزندپروری به همراه هوش با رشد اجتماعی بررسی می‌شود.

بیان مسئله

در میان جنبه‌های مختلف رشد انسان (جنبه‌های بدنی، عقلانی، عاطفی، اجتماعی) رشد اجتماعی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. فرایند رشد اجتماعی از دوران شیرخوراگی و به طور مستمر تا بزرگسالی ادامه دارد.

منظور از رشد اجتماعی این است که فرد برای مشارکت مؤثر و فعال در اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، آماده گردد، به طوری که همگام با مأنوس شدن با ارزش‌های اجتماعی و تقلیل مسئولیت‌های اجتماعی بتواند مورد پذیرش جامعه قرار گیرد. روانشناسان عوامل متعددی را در رشد و تکامل اجتماعی مؤثر می‌دانند که از مهمترین آنها می‌توان به خانواده، مدرسه، معلم همسالان و ... اشاره نمود. (اعزازی، شهلا، 1373)  

کودک در ابتدای تولد قادر به نشان دادن تظاهرات اجتماعی نیست و رفتار اجتماعی مشخص نیز از وی ظاهر نمی‌شود، ولی به تدریج نشانه‌های رشد اجتماعی در او پیدا می‌شود که از روابط اجتماعی گسترده‌ای برخوردار است.

لازم به ذکر می‌باشد که خانواده به عنوان یکی از اساسی‌ترین نهادهای اجتماعی و نخستین و مهمترین عامل اساسی در رشد اجتماعی فرد است. خانواده حداقل از دو نفر با توانایی‌های گوناگون و با نیازها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیت‌های گوناگون تشکیل شده‌است. تلفیق این توانایی‌ها، شیوه‌های گوناگون فرزند‌پروری را ایجاد می‌کند. (نوابی‌نژاد، 1373)

والدین بر اساس الگوها و آرمان‌های فرهنگی خود کودکان را به شیوه‌های گوناگون پرورش می‌دهند. بین گروه‌های مختلف به تفاوت‌های چشمگیری در زمینه تربیتی فرزندان بر می‌خوریم. والدین برای تربیت فرزندان خود از سبک‌ها و شیوه‌های فرزند‌پروری متفاوتی استفاده می‌کنند(باوم ریند1، 1971)

این تحقیق در پی آن است که رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری با رشد اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد و اینکه کدام شیوه تربیتی باعث رشد اجتماعی بیشتر در فرد می‌شود؟

علاوه بر آن رشد اجتماعی کودک با سایر جنبه‌های رشد(از جمله رشد هوش) کاملاً هماهنگ و مربوط است. چنانچه از تحقیقات دیگر از جمله تحقیق کولین1 (1979) نیز بر می‌آید، با پیشرفت رشد هوشی، رشد اجتماعی فرد پیشرفت می‌نماید. بدین صورت که بین مراحل هوشی افراد و رشد اجتماعی آنان رابطه وجود دارد. در واقع افراد با رسیدن به مرحله هوش صوری، به تکمیل کردن رشد اجتماعی خود مبادرت می‌ورزند. با توجه به آنکه نوجوانی مرحله یافتن هویت مستقل و حضور مستمر در فعالیت‌های اجتماعی می‌باشد و این امر مستلزم رشد تفکر صوری و برقراری روابط مطلوب اجتماعی با دیگران است بنابراین بایستی شرایطی فراهم کرد تا نوجوانان هر چه بیشتر و بهتر با مفاهیم انتزاعی و نحوه عملکرد مطلوب اجتماعی آشنا شوند.

(کولین، به نقل از نیکوکار، 1377).

این تحقیق علاوه بر موضوع قبل در پی بررسی رابطه میان هوش با رشد اجتماعی فرد نیز می باشد . و به طور کلی در پی آن است که رابطه هر یک از شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی را مورد بررسی قرار ‌دهد

 
 
 

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی بررسی رابطه شیوه‌های فرزند‌پروری و هوش با رشد اجتماعی دانش‌آموزان دبیرستانی دختر شهر رشت