ظهورپدیده مشابه درسایرشهرهای بزرگ ویا قطبهای اصلی کشورنیز ، قابل انتظاراست . دراین زمینه ، این نگرانی راهم برجسته نمودیم : درصورتی که روند تقویت جایگاه این کلانشهرها ، ازطریق توسعه روایط متقابل نقاط شهری منطقه کلان شهری شان ، و بموازات ان انتگراسیون انها باشبکه کلان شهرهای کشور ، با بسط وتوسعه این شبکه ، همراه نباشد ؛ یعنی سیاست گزاری هائی که میباید چنین اهدافی را پیگیری نمایند ، اعمال نشوند . امکان دارد دراینده سایرکلان شهرهای کشورجمعیت وامکانا تشان را بنفع منطقه کلانشهری تهران ازدست بدهند ! البته این مهم را هم یاد اوری نمودیم که چنین هدفی را نمیتوان مبتنی برالگوهای وارداتی امایش سرزمین – به سبک ستیران وامثالهم - عملی ساخت . علاوه بران ، درواقع همواره این مهم را میباید درنظرداشت که ، شهرهای بزرگ ما ، حتی تهران ، متناسب با جمعیت واهمیت منطقه ایء هرکدام نقش کلانشهریشان بسیارجزئی است . یا اینکه برای ایفای چنین نقشی با کاستی های وسیعی مواجه اند . عقب ماندگی وجزئی (پارسیال ) بودن این نقش را ، حتی درمقایسه ظاهری کلانشهرهای ما ، با کلان شهرهای جوامع توسعه نیافته دیگرنیز میتوان مشاهده نمود !
در مباحث بعدی درشهرسازی وشهرنشینی درایران سعی نمودیم : این واقعیت را مطرح نمائیم که شهرسازی ویابرنامه ریزی فضائی ما ، ودرنتیجه ، متولیان ان یعنی دستگاه اجرائی ، تاکنون نتوانسته با تعامل وهدایت روندشهرنشینی درجریان - درعوض تقابل واعمال سیاست های سلبی ، دستوری ، توام با انواع محدویت ها - ابتکارعمل رادردست گرفته ، بجای تکرارراهکارهای کلیشه ای ومسئله سازروند مذکور رادرهمه سطوح مطابق وهمسو با منافع اکثریت جامعه شهری واقعا" «هدایت » نماید ! همینطور دربحث ، شهرسازی وروند کلان شهرشدن تهران ، بوضوح غیبت بسط وگسترش شهری ، بعنوان پی امد نیازها ی روند صنعتی وتوسعه ناشی ازان ، مشهود بود . مشاهده میشد که چگونه روند انباشت مداوم سرمایه سوداگر - ذاتی توسعه نیافتگی ودرجازدن جامعه - برساخت وسازونحوه شکل گیری گسترش شهرحاکم شده ، درپی ان دستگاه اجرائی ، بنا به مسئولیتی که بعهده دارد- میبایدعامل ومسئول هدایت این روند در جهت منافع اکثریت جامعه شهرباشد - بدنبال جریان سوداگرانه ای که ، درراستای منافع خود ، درعمل ، گسترش فیزیکی شهررا شکل داده واجزای انرا کنارهم میچید ، منفعلانه روان بود . هنگامیکه مشکلات وکاستی های این بسط فیزیکی عمدتا"مبتنی برمنافع سوداگرانه هویدا میشد . درعوض اینکه با مشارکت دادن مردم درتصمیم گیری ها ، گرایش به سوداگری را تعدیل ، وناموزونی های شکل گرفته در فضای شهری رادرجهت توازن گسترش فیزیکی هدایت نماید ، منفعلانه چاره را درانواع جلوگیری ها دید . ویا اینکه به انواع فرا فکنی ها متوسل شد .
شهرسازی ومشکلات عمده کلان شهر تهران