تحقیق در مورد مدیریت ژاپنی و امریکایی
تعداد صفحات:19
فرمت فایل: ورد
در جامعة ژاپنی ما با یک فرهنگ گل گرا با غلبة روحیة پدرسالارانه و با خصوصیت کیفیت گرایی – پرهیز از قدرت طلبی – روحیة سازشکارانه – پرهیز از ناامنی – فرهنگ ارزشگذاری به کار ولی نه چندان کارآفرین و با غلبة تفکر ماتریالیستی روبرو هستیم.
در حالیکه در جامعة آمریکایی غلبه فرهنگی بیشتر به سمت روحیة دموکراسی – فرد گرایی – عمل گرایی – نتیجه گرایی – ریسک پذیری – رقابت و قدرت طلبی – کارآفرینی – هدف گرایی – روحیه مردانه – ماجراجویی – و تفکرات ماتریالیستی است.
بدون شک کارایی هر یک از سیستمهای مدیریتی ژاپنی و آمریکایی براساس تطابق با فرهنگ آن جامعه و توانایی و کارامدی سیستم در حل مشکلات ناشی از تغییرات سریع جهانی و تحولات اقتصادی ارزیابی می شود.
اما میتوان محاسن و معایب هر یک از سیستمهای مدیریتی فوق را چنین برشمرد.
مدیریت ژاپنی * محاسن
1- اعتماد پایدار بین فرد و سازمان – از طریق رفع نیازها و حمایت فرد از سوی سازمان و وفاداری و مسئولیت پذیری فرد در قبال سازمان که منجر به رضایت وامنیت شغلی و بازدهی وکارایی سازمان میشود.
2- تقسیم عقلانی نقش تصمیم گیری و مسئولیت پذیری در میان سطوح پایین و بالای سازمان که راهی برای کنترل و پیش گیری از هر نوع مانعن تراشی یا نیروی منفی در اجرای تصمیمات به شمار رفته و ریسک تصمیم گیری را به حداقل می رساند.
3- کسب موشفقیت براساس سیستم کانرن- گمبا
(کایزن) یا ارتقاء مستمر فرایندها بوسیلة تمامی کارکنان، بدون صرف هزینه های زیاد از مقوله های بنیانی در مدیریت ژاپنی محسوب می شود. کایزن که آقای Massaki Imai آنرا کلید موفقیت مدیریت ژاپنی میداند در اصل متضمن حفظ روحیة ارتقاء کیفیت مداوم و پذیرش تغییرات مثبت مستمر از طرف تمام کارکنان بوده و قلب تپنده ایی ارتقاء مستمر سیستم دوایر کنترل کیفیت و کنترل کیفیت جامع می باشد.
همچنین مدیریت ژاپنی محل واقعی عملیات را (GEMBA) توصیف می کند و اعتقاد دارد تمرکز روی امور مالی و نتایج کوتاه مدت تأثیرات ناپایداری در ارتقاء سیستم داشته و سوگیری و سیاستگذاری سازمانها باید براساس منافع دراز مدت شکل بگیرد تا سازمان کارآمدی و پویایی خود را حفظ نماید.
معایب مدیریت ژاپنی
1- کند بودن روند تصمیم گیری در سیستم ژاپنی (Nema Vashi) و (Ringi) که گاهی اوقات منجر به از دست رفتن فرصتهای تجاری می شود.
2- تأکید بر همنوایی با سیستم گاهی اوقات منجر به پرهیز افراد از رویارویی با تصمیمات نادرست جمعی می شود و فرد به پذیرفته مسئولیت مشترک برای اخذ تصمیمی که ممکن است منجر به شکست بشود راضی می گردد که بعضاً نتایج اسف باری در پی دارد.
3- سیستم ارتقاء کند و وابستگی شدید فرد به سیستم سازمانی سبب از بین رفتن حس رقابت و نوآوری در فرد شده و حتی بدلیل امنیت شغلی بیش از حد نسل جدیدی از کارکنان کم تعهد که چندان به منشور اخلاقی و ارزشمندی کار هم معتقد نیستند بوجود آمده است.
4- عدم عدالت یکسان در امنیت شغلی برای تمام سطوح کارکنان جامعة ژاپنی و در ژاپن تنها 30% کارکنان مرد ژاپنی بصورت تمام وقت و در شرکتها و سازمانهای بزرگ براساس نظام استخدامی ژاپنی Nenko استخدام میشوند.
و در این میان کارکنان زن – کارکنان پاره وقت- و کارکنان قراردادی و کارکنان روزمزد- از تبعیضات زیاد و عدم امنیت شغلی رنج می برند.
5- نظام مدیریت ژاپنی سبک مدیریت خلاقانه و متهورانهای را رایج نکرده است. و در شرایط سخت اقتصادی سیستم مدیریتی به جای آنکه بدنبال یافتن راه حلهای جدید و خلاقانه باشد از سیستم ریاضت اقتصادی و درهای بسته برای حل مشکلات مدیریتی سود می برد که اغلب فشار آن به شکل استثمار گرانهای بر سطوح پایین سازمان منتقل میشود.
تحقیق در مورد مدیریت ژاپنی و امریکایی