فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کمینه گرایی گرامر عمل

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کمینه گرایی گرامر عمل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
اثبات شده است که زبان و عمل دارای مبنای عصبی مشترک و خصوصاً دستور و نحو مشترکی هستند که بصورت یک سازمان مرتبه ای و ترکیبی است. با اینکه تحلیل ساختار زبان منجر به تشکیل صورت گرایی های گرامری مختلف و مدلهای محاسباتی تشخیصی یا زایشی گشته است، اما ساختار عمل مفاهیم و دلالت های مهمی بر روی یادگیری عمل و ایجاد آن (هم در محاسبات و هم در تحقیقات شناختی انسان) دارد. ما در این مطالعه گرامر زایشی عمل را معرفی میکنیم، که از عملیات ساختار سازی و اصول برنامه کمینه گرایی چامسکی بعنوان یک مدل مرجع استفاده میکند. در این گرامر، پایانی های عمل بصورت مرتبه ای در توالی های زمانی اعمال با پیچدگی زیاد ترکیب می گردد؛ اعمال محدود به استفاده از ابزار و اشیاء خاصی است و تحت حاکمیت اهداف معینی است. البته ما نشان میدهیم که نقش ابزار و نقش تأثیر اشیاء در یک نهاد از عمل چطور اشتقاق دستور عمل را در این گرامر تحریک میکند و بازگشت، ادغام و حرکت را کنترل میکند که منظور از حرکت، مکانیزم هایی است که نه تنها خود را در زبان انسان، بلکه در عمل انسان نیز نشان میدهند.
کلمات کلیدی: گرامر زایشی عمل، استفاده از ابزار، دستور عمل، تجزیه عمل، توالی زمانی، گرامر کمینه گرایی

 

1- مقدمه
فهرست اعمال انسان نامتناهی است، و از ساده ترین حرکات عمدی بدن مانند دراز کردن یک پا و رقص های پیچیده، تا اثرات متقابل با ابزار و اشیاء مانند گرفتن یک چاقو (و یا حتی اعمال پیچیده تری مانند آماده کردن سالاد سا تمیز کردن خانه) را شامل می شود. آشکار سازی ساختار عمل در انتظام های بسیاری یک جستجو و تحقیق به شمار می آید که شامل علوم شناختی و هوش مصنوعی است. چطور میتوان اعمال با پیچیدگی های مختلف را ایجاد یا تجزیه کرد؟ این سوال مشابه با یک مسئله قیاسی در تحلیل زبان است: چطور میتوان همه جملات گرامری یک زبان را ایجاد کرد یا آنها را تجزیه کرد؟
جستجو برای اصول ساختاری اعمال بصری و حرکتی حداقل به اوایل دهه 50 و زمان بیان پیشنهادات لاشلی (روانشناس) بر می گردد که دستور نه تنها برای زبان اعمال می گردد بلکه برای شکل های رفتاری دیگر (مانند عمل دارای هدف) نیز اعمال می گردد. از یک دیدگاه دیگر، آندره لروی گورهان (باستان شناس) می گوید که دو ماهیتی منجر به تکنولوژی می گردد و تکنولوژی هم توانایی را نشان میدهد که می تواند عمل و زبان انسان را با هم مرتبط سازد. از آن پس، مدارک آزمایشی هماهنگ در مورد روابط بیت عمل و زبان و ساختار مرتبه ای عمل بدست آمده است. برای مثال مشخص شده است که بچه های دو ساله نه تنها قادر هستند که اعمال سازمان داده شده بصورت مرتبه ای را تجزیه کنند، بلکه می توانند این اعمال را کپی کنند و دوباره انجام دهند. اثبات شده است که ساختار پیچیده عمل بصورت انتزاعی نشان داده می شود. مهمتر اینکه، مدارک زیست شناسی عصب در مورد طبیعت مدارهای عصبی در حوزه های تولید زبان در مغز انسان، پیشنهاداتی را مربوط به خصوصیات گرامر یک عمل (مانند نقش بخش ها/محرک های بدن، نوع ابزار و اشیاء ، و نقش هدف در نمایش عمل انسان) نشان میدهد.
البته تعیین یک گرامر عمل که هزاران عمل را ایجاد میکند هنوز دشوار است. فقط تلاش های اندکی برای توسعه گرامر عمل در تحقیقات محاسباتی انجام شده است و آنها راهکارهای شناختی هستند نه راهکارهای زایشی. نیاز به ایجاد یک گرامر زایشی از عمل وجود دارد که هم بیانگری و هم سادگی داشته باشد و دارای اساس زیستی باشد. بیانگری امکان استفاده از گرامر در کاربردهای فکر مصنوعی را ممکن می سازد و سادگی هم یک عامل کلیدی برای ایجاد و یادگیری عمل است.
ما در این مطالعه، از یک چارچوب تحلیلی رسمی زبان بعنوان یک مدل مرجع برای نمایش گرامر زایشی عمل استفاده میکنیم. ما خصوصاً از چارچوب گرامر زایشی برای مرتبط سازی زبان انسان با عمل انسان استفاده میکنیم. اگرچه گرامرهای مختلفی برای توصیف ساختار زبان وجود دارد، ما راهکار چامسکی و آخرین تکامل آن در برنامه کمینه گرایی را انتخاب میکنیم، چون اوج تلاش برای توصیف و توضیح دستور زبان بر حسب اصول کلی تر و عملیاتی است که رابطه منسجمی با خصوصیات فردی سیستم زبان انسان دارند، اما در عوض ممکن است همتاهایی در سیستم های زیستی دیگر داشته باشند. این دیدگاه به ما اجازه میدهد تا دنبال عوامل کلی باشیم (نه فقط در ساختارهای زبان های مختلف انسان، بلکه در بین زبان های طبیعی برای فضاهای حسی-حرکتی غیر نمادین مانند یک عمل انسانی).
ما خصوصیات و مؤلفه های این گرامر عمل را معرفی میکنیم که جنبه های بسیاری از آن با یافته های زیست عصب شناسی مرتبط است. ما می گوییم که ایده استفاده از ابزار، اشتقاق دستور عمل را تحریک میکند. و ما توضیح میدهیم که این چطور زمانی رخ میدهد که از گرامر عمل پیشنهاد شده استفاده میکنیم.
2- تحقیق در مورد ساختار عمل
ساختار عمل بصری و حرکتی توسط تعدادی از نظام ها از جمله علم عصب شناسی، روانشناسی، رباتیک و کامپیوتر بررسی شده است. در این بخش ما معرفی دقیقی از تحقیقات زیست عصب شناسی و محاسباتی مربوط به وجود و اجرای یک گرامر عمل خواهیم داشت.
(a) راهکارهای زیست عصب شناسی در مورد گرامر عمل
سالهای اخیر شاهد مدارک تجربی رو به رشدی بوده است که نشان میدهند که ناحیه بروکا (ناحیه مغز اسنسان که با تولید زبان مرتبط است) در نشان دادن ساختارهای مرتبه ای پیچیده صرفنظر از بعد نقش دارد (مانند ساختارهای موجود در مشاهده و اجرای عمل). بعبارت دیگر، ناحیه بروکا بعنوان مرکز عصبی یک گرامر عمل مشخص شده است، که ناحیه ای است که اهداف در آنجا شکل می گیرند و زنجیره های مرتبه ای حرکت برنامه ریزی می شوند. یافته ها یم ساختار شبه-نحوی مشترک را بین زبان و عمل نشان میدهند که منجر به حدس هایی شده است که این توان از عملکردهای حرکتی و پیش-حرکتی همراه با درک و اجرای عمل می آید (مانند عملکردهایی که نورون های بازتابنده را توصیف میکنند).
اثبات شده است که در سطح رفتار، دستور عمل شامل عناصر ساده تری است که بصورت سریالی یا موازی با همدیگر مرتبط هستند. محققان بر روی تحلیل اعمال مختلف زیادی مانند رسیدن و گرفتن، قدم زدن و ایجاد تعادل، حالت و حرکت کردن، متمرکز شده اند. به نظر می رسد که حرکات رسیدن بر حسب مسیر و حدود کدگذاری شده باشند، و از حرکات فرعی جداگانه تشکیل شده باشند که همه آنها بصورت سریالی با هم مرتبط هستند و از لحاظ زمانی بر روی منطبق شده اند. گرفتن و دستکاری اشیاء توسط انسان ها و میمون ها بطور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است و بصورت اعمال فرعی توصیف شده اند که بصورت اعمال پیچیده و هماهنگی انجام می شوند. از طرف دیگر، دستور موازی مستلزم فعالسازی همزمان چندین ماهیچه است که گشتاور پیچشی یا نیرویی را در یک مسیر مشخص ایجاد میکنند. داده های ثبت شده توسط برق نگار ماهیچه ای از ماهیچه های پاهای عقب قورباغه تحلیل شده اند و این مسئله تست شده است که آیا رفتار عصبی آنها همکاری را در بین گروه هایی از فعالیت های ماهیچه برای یک سری کلی از رفتارهای طبیعی نشان میدهد. تلاش های مشابهی برای یافتن همکاری بین ماهیچه در هنگام حرکت و حالت ایستادن انسان انجام شده است.
در راهکارهای دیگری، عوامل اولیه حرکت اصولاً با مقدار طرح های حرکتی یا مدول های کنترل برابر است که ممکن است مختص به یک کار باشند؛ بعنوان مثال، در راهکار ایده ها/طرح های حرکتی، برنامه های کنترل همکاری فعالسازی همزمان طرح های ادراکی و حرکتی پارامترهای حرکتی مختلف برای تعیین روابط متقابل بین دست و محیط را تنظیم میکنند. در این راهکار، طرح های ادراکی اشیائی را نشان میدهند که در یک عمل شامل هستند، درحالیکه طرح های حرکتی برنامه های واقعی حرکتی که باید اجرا شود را نشان میدهند.
ترکیب طرح ها یا عوامل اولیه حرکت (چه بصورت موازی و چه بصورت سریالی) در اعمال پیچیده بررسی شده است اما هنوز منجر به گرامری نگشته است که به ما اجازه دهد تا هزاران عمل را ایجاد کنیم و این مدارک زیستی وابسته را با هم ترکیب کنیم.
(b) گرامرهای محاسباتی عمل
در سطح محاسباتی، مطالعات زیادی در این مورد (یعنی در مورد گرامر حرکتی محاسباتی برای عمل) وجود ندارد. سیستمی که نزدیک رابطه را با گرامر برای عمل دارد در مقاله جوهلا بیش از 15 سال پیش برای حرکت چشم بیان شد. با تبدیل داده های حرکت چشم به رشته ای نمادها، آنها اتوماسیون متناهی برای معرفی داده ها را ایجاد کردند. البته بعضی از محققان به این ایده رسیده اند که عوامل اولیه حرکتی عمل در واقع اولین گام بسوی گرامر هستند. از تعدادی از داده انتقال برای مشتق گیری تعداد محدودی از عوامل اولیه حرکتی استفاده شده است که سپس از طریق یک سری قوانین تعریف شده برای تشکیل اعمال پیچده تر با هم ترکیب می شوند. عوامل اولیه در این موارد ممکن است جنبشی، دینامیک و یا جنبشی-دینامیک باشند و با استفاده از تکنولوژی های آماری مانند تحلیل مؤلفه اصولی یا مدلهای مارکو مخفی (HMM) و روشهای دیگر استخراج می شوند.
در یک راهکار شناختی برای تحلیی عمل، تجزیه توالی اعمال به عوامل اولیه شکل های مختلفی به خود گرفته است. حرکات انگشت و نیروها به همکاری های مبنایی تجزیه شده اند. حالت های دست نیز از عوامل اولیه یا توالی های پیچیده تری تشکیل شده است که می توان آنرا به یک سری از واحدهای ابتدایی تر از فعالیت تجزیه کرد. در مقاله فاد و همکارانش، عوامل اولیه توسط ابزار k استخراج شدند که نمایش بردارهای دارای بعد بالا را به فضاهای فرعی دسته بندی می کند، درحالیکه در مطالعه کاهول و همکارانش، از کمینه محلی در کل بدن برای شناسایی محدودیت های بخش استفاده شد. در مطالعه ناکازاوا و همکارانش، شباهت های بخش های حرکتی مطابق با یک فاصله برنامه نویسی دینامیک اندازه گیری شدند و با الگوریتم نزدیک ترین همسایه دسته بندی شد. در مطالعه وانگ و همکارانش، حالت ها با کمینه محلی سرعت و بیشینه محلی تغییر در مسیر تقسیم بندی شدند. این قسمت ها بصورت مرتبه ای با استفاده از HMM برای محاسبه سنجش به طبقاتی دسته بندی شدند. تکنیک های استنباط گرامر برای داده ها و تصاویر حرکتی اعمال شدند تا زبان فعالیت انسان را ایجاد کنند، و بنابراین چند راهکار قبلی را تنظیم کردند.
ایجاد یک گرامر زایشی برای عمل دارای اهمیت اصلی برای کاربردهای رباتیک و کامپیوتر است. مسلماً این گرامر نه تنها در راهکارهای محاسباتی خیلی پیشرفته برای تحلیل عمل حذف شده است، بلکه در سطح یک تحلیل رسمی نیز دشوار است. این همان همکاری مطالعه ما است: توسعه یک گرامر زایشی از عمل و خصوصاً گرامری با کاربرد محاسباتی و با مبناهای زیستی.
3- عمل چطور ساختاربندی می گردد؟
برای پاسخ دادن به این سوال، ما از یک چارچوب تحلیل رسمی استفاده میکنیم که برای زبان ایجاد شده است. این آخرین تشکیل سنت چامسکی در مورد گرامرهای زایشی با نام MP است. MP و الگوی گرامر زایشی بطور کلی جزئیات و پیچیدگی های زیادی برای بررسی تعدادی از پدیده ها در زبان دارند. راه های زیادی برای بیان تئوری و نمایش اطلاعات در درخت های تجزیه وجود دارد، که دیدگاه های تئوری قبل از ایجاد MP بررسی می گردد. ما در این مطالعه نمی خواهیم که وارد جزئیات نمایش و تئوری شویم ، یا فقط از یک راهکار خاص استفاده کنیم. هدف ما اینست که یک چارچوب مبنا را معرفی کنیم، بطوریکه مشخص شود که ما چطور از آن بعنوان یک مدل مرجع برای ایجاد یک گرامر عمل استفاده میکنیم. بنابراین ما در این بخش ابتدا این تحلیل رسمی را معرفی میکنیم و سپس استفاده و اصول عملیات نحوی توصیف شده در چارچوب برای ایجاد یک گرامر زایشی از عمل را معرفی میکنیم.
(a) روش چامسکی برای گرامرهای زایشی
گرامرهای زایشی بطور گسترده برای تحلیل ساختار زبان انسان مورد استفاده قرار گرفته اند. گرامر زایشی از یک سری عناصر و یک سری قوانین تولید (بازنویسی) تشکیل شده است که بصورت صحیح پیش بینی می کنند که کدام ترکیبات عناصر، جملات گرامری را تشکیل میدهند. نوع خاصی از گرامرهای زایشی، گرامرهای ساختار عبارتی یا گرامرهای دارای محتوای آزاد هستند، که دارای قوانین بازگشتی هستند. این گرامرها یک سری پایانی ها، یک سری غیر پایانی ها، و یک سری قوانین زایشی به شکل را تشکیل میدهند که X نماد غیرپایانی منفرد و y رشته صفر پایانی و/یا غیرپایانی (یا بیشتر) است. محتوای X در داخل یک ساختار بر روی استفاده از قوانین مطابق تأثیر نمی گذارد. در اعمال گرامر برای تحلیل یک ساختار معین، یک درخت تجزیه ایجاد می گردد، که در آن، نمادهای غیرپایانی بصورت گره هستند، و نمادهای پایانی برگ ها هستند و هر گره به سطح بعدی از درخت گسترش پیدا میکند.
این نوع گرامر اگر چه بیانگر و معنی دار است اما نمی تواند مسئول پدیده های زبانی مانند توافق و مرجع باشد. مواردی از عناصر ناپیوسته یا وابستگی های دارای مسافت بلند بین اجزای تشکیل دهنده یک جمله وجود دارد. روش چامسکی برای گرامر زایشی از طریق استفاده از تعداد فرآیند ها بر روی خروجی گرامرهای دارای محتوای آزاد به این پدیده ها می پردازد. جدیدترین تکامل روش گرامر چامسکی MP است، که چارچوبی است که گرامر انتقال به یک مکانیزم محاسباتی قدرتمند و ساده را کاهش میدهد که با اصول اقتصاد/کمینه گرایی در اشتقاق و نمایش ساختارهای دستوری اشباع می گردد؛ این کمینه گرایی بیان می کند که: (1) فرآیند های اشتقاق کمینه برای تولید ساختار دستوری بکار می رود و (2) نمایش های کمینه ساختارهای دستوری تولید می گردند.
زبانی که یک گرامر زایشی دارد از موارد زیر تشکیل شده است:
- یک سری متناهی از پایانی های T، یعنی گره برگ ها در یک درخت تجزیه، و یا نمایش های کمینه، و واحدهای لغوی واقعی در جمله؛ در MP ، اینها از طریق تعدادی از ویژگی های مورفو-سینتاکسی F توصیف می گردند (مانند جزء سخن، حالت، نوع مسند، و غیره).
- یک سری متناهی از غیرپایانی های NT، یعنی انواع عبارت، طبقات دستوری از پایانی هایی مانند عبارات اسمی، عبارات فعلی و غیره. بطوریکه و
- یک سری متناهی از قوانین تولید R، یعنی قوانین بازنویسی که بصورت بازگشتی برای پایانی ها و غیرپایانی ها اعمال می گردند و تعداد نامتناهی از ساختارهای گرامری ایجاد می کنند.
قوانین گرامر زایشی در جدول 1 بدین صورت عمل میکنند: X نمایش کمینه یک واحد زبانی است، که هیچکدام از ویژگی های آن بررسی نشده است. یک نمایش سطح متوسط است که در آن، بعضی از ویژگی های واحد بررسی شده اند، و نمایش بیشینه واحد است که در آن، همه ویژگی های واحد بررسی شده اند. Y یک تصریح کننده است وقتی که قبل از X بیاید، یعنی اینکه یک پایانی یا غیرپایانی است که معنای X را تغییر می دهد، یا بعبارت دیگر یک پایانی یا غیرپایانی است که معنای X را تکمیل میکند. پارانتزها به معنای وجود آن اختیاری است. جدول 1 نشان میدهد که این گرامرها را می توان برای اشتقاق ساختارهای پیچیده زبان مورد استفاده قرار داد، که دارای جملاتی در داخل جملات دیگر هستند، که می توان آنرا تا سطح عبارت های اسمی و فعلی تحلیل کرد که یک جمله را تشکیل میدهند.

 


جدول 1 قوانین گرامر زایشی

 

ساختار عبارات اسمی و فعلی بر حسب نمایش های بیشینه تحلیل می گردد.
در چارچوب های MP، اشتقاق یک ساختار دستوری بصورت پایین-بالا آغاز می شود و برای ویژگی ها موجود در مقادیر غیرقابل نسبت، جستجویی را برای واحد دیگری آغاز میکند که ویژگی ها-مقادیر آن را میتوان با متغیرها ترکیب کرد. این ادغام ساختارهای باینری را ایجاد میکند و بصورت بازگشتی اعمال می گردد تا اینکه همه ویژگی های آن تفسیر می گردند. برای مثال، در درخواست ساده ای مانند گرفتن چاقو، فعل گرفتن دارای یک ویژگی شیء-مکمل یا پایانی نوع طبقه بندی، مورد مفعولی و نوع معنایی شیء قابل گرفتناست؛ در ادغام جستجویی برای یک گزینه لغوی با این ویژگی ها آغاز می گردد (یعنی [+اسمی، +مفعولی، +قابل گرفتن] برای پر کردن متغیر شیء-مکمل ). ضمیر اشاره the جستجوی دیگری را برای مطابقت با ویژگی های خود آغاز میکند، که منجر به ایجاد عبارت اسمی چاقو می گردد. این عبارت اسمی می تواند جستجوی گرفتن را برای عنصر یا ساختار انجام دهد که متغیرهای ویژگی آنرا تفسیر میکند؛ بنابراین ادغام دیگری صورت می گیرد. هر سری ادغام شده دارای یک اسم است که خصوصیات عبارت ها را تعیین میکند. این خصوصیات امکان نمایش های معین را ایجاد میکنند و موارد دیگر را حذف می کنند.
یک شکل از ادغام عامل Move است که ادغام یک عنصر مورفو-سینتاکسی با خود آن است. برای اینکه ادغام داخلی رخ دهد، یک رابطه بررسی-هدف باید بین حداقل یک ویژگی از عنصر دیگر وجود داشته باشد. برای مثال، در جمله یک ادغام داخلی بین عنصر انتقال داده شده و اثر همراه آن وجود دارد.
(b) یک گرامر کمینه گرایی از عمل
در استفاده از یک گرامر زایشی برای تحلیل ساختار عمل انسان، باید سری پایانی ها، ویژگی ها، غیرپایانی ها و قوانین تولید در دامنه حسی-حرکتی تعریف گردد. بنابراین کدامیک از اینها پایانی و غیرپایانی، و کدامیک از اینها ویژگی های مورفو-سینتاکسی هستند و آنها چطور ایجاد اعمال پیچیده تر را چطور با هم ادغام میکنند؟
در ادامه ما یک گرامر کمینه گرایی از عمل را معرفی میکنیم که از عوامل اولیه عمل، عبارات عمل و سه ویژگی عمل تشکیل شده است که ادغام را ایجاد میکنند.
ما در تحلیل خود یک عمل انسان را بصورت یک همبستگی سریال یا موازی از حرکات قابل مشاهده انجام شده توسط یک یا چند عامل با یک هدف معین در نظر می گیریم. ما سه ویژگی اصلی مورفو-سینتاکسی را شناسایی میکنیم که اعمال انسان را توصیف میکنند و ویژگی هایی که ما برای تعریف پایانی ها و غیرپایانی های عمل استفاده میکنیم. این ویژگی های مورفو-سینتاکسی در واقع پارامترهایی هستند که بر روی اجرای اعمال تأثیر می گذارند و انواع عمل را از هم تشخیص میدهند؛ آنها از ویژگی های انجام حرکت فراتر می روند که آنها را تغییر میدهند. ما این پارامترها را توسط مثالی از درخت تجزیه بررسی میکنیم که در شکل نشان داده شده است.
(i) مکمل ابزار
این عامل تأثیرگذار بر روی یک حرکت است، و قسمتی از بدن، ترکیبی از قسمت های بدن، و یا توسعه یک قسمت بدن با یک شیء قابل گرفتن بعنوان یک ابزار است.
اعمال همیشه از طریق استفاده از عامل تأثیرگذار یا گسترش آن انجام می شوند. ابزار مورد استفاده بعنوان بخشی از بدن یا یک اثر تصنعی ، اجرای عمل را بر حسب پیکربندی عامل تأثیرگذار، نیروی اعمال شده و غیره تغییر می دهد. برای مثال، گرفتن چیزی با دست با گرفتن آن با انبر و ابزار دیگر، تفاوت دارد. آنچه را که ما در اینجا بیان میکنیم ادغام در یک فضای حرکتی است که در آن، هر عملی ضرورتاً/ذاتاً نیازمند یک مکمل ابزاری است. بعنوان مثال، شاخه های باینری عمل-ابزار درخت را در شکل 1 نگاه کنید.
هر شیء که قابل گرفتن باشد را می توان بعنوان یک ابزار در درک یک عمل مورد استفاده قرار داد. در بعضی از موارد، استفاده خاص از یک شیء متداول است؛ در موارد دیگر ممکن است متداول نباشد، اما در عین حال امکان پذیر باشد. ما این ویژگی ضروری در هر عمل انسانی را بررسی میکنیم، که بصورت دستوری است، و یا بعبارت دیگر بطور واضح در درک یا اجرای یک عمل بعنوان یک جزء تشکیل دهنده مستقل حاضر است.
ما باید خاطر نشان کنیم که بر اساس ایده یک مکمل ابزاری، ما نتیجه گیری میکنیم که هم قسمت های بدن و هم وسایل/اشیاء ضرورتاً نشان میدهند که قسمت های تأثیرگذار بدن ما بصورت ابزار هستند، به همان شیوه ای که اشیاء/وسایل دیگر ممکن است بعنوان ابزار برای انجام یک کار مورد استفاده قرار گیرند. این مسئله توسط آزمایشات عصب شناسی زیستی اثبات می گردد که نشان میدهد که ابزار در واقع بعنوان توسعه هایی از قسمت های بدن قابل مشاهده هستند؛ بنابراین یک رابطه پیچیده بین قسمت های بدن و اشیاء دیگر از طریق ویژگی "نقش ابزار" برای آنها وجود دارد. یافته های آزمایشات اخیر نشان داده اند که در پردازش اطلاعات بصری، انسان ها اشیاء قابل گرفتن را سریع تر از اشیاء غیر قابل گرفتن تشخیص میدهند، و از بین اشیاء قابل گرفتن هم اشیاء متداول سریع تر از اشیاء غیرمعمول تشخیص داده می شوند. مهمتر اینکه، مشخص شد که این تشخیص با وساطت فعالسازی نواحی متحرک انجام می شود. این مدارک نشان میدهد که ابزار بودن یک شیء ممکن است یک پارامتر مهم برای تشخیص در یک گرامر عمل باشد.
(ii) مکمل شیء
این می تواند هر شیء باشد که تحت تأثیر یک عمل استفاده از ابزار قرار می گیرد. این ویژگی دستوری دیگری از عمل است؛ این روابط متقابل شیء است که اثرات یک عمل متوجه آن می گردد. این میتواند هر شیء باشد. این ویژگی در واقع نیازمند یک عملیات ادغام دیگر بین ساختار عمل-ابزار و شیء متاثر است. این منجر به ساختارهای باینری مانند ساختارهای نشان داده شده در شکل 1 بین شاخه های درخت مرتبط با هم از طریق رابطه عمل-شیء می گردد. شیء که تحت تأثیر یک عمل قرار می گیرد، خود عمل را تشخیص میدهد؛ برای مثال، با متفاوت است، نه فقط به این خاطر که هدف آن ممکن است متفاوت باشد بلکه بخاطر خصوصیات شیء گرفته شده. مدرک زیستی از شباهت نوع عمل با نوع شیء نشان میدهد که مکمل های شیء در واقع پارامترهای تشخیصی برای اعمال هستند.
(iii) هدف (g)
این هدف نهایی یک توالی عمل با طول یا پیچیدگی های مختلف است. ویژگی مهم دیگر اعمال که اجرای آنها را تغییر میدهد، هدف آنهاست. این یک ویژگی ساختارشناسی است، بعبارت دیگر این یک مؤلفه دستوری مستقل متشکل از عبارت عمل نیست بلکه در عوض یک ویژگی صرفی است که پارامتری است که اجرای مؤلفه های یک عمل را بر حسب پیکربندی عامل متاثر و روابط متقابل فضایی با مکمل های ابزار و شیء است، تغییر میدهد. اجرای یک حرکت مطابق با توالی عمل تغییر داده می شود که در آن ادغام می گردد. یک قیاس برای پدیده تشابه در جملاتی که در اینجا بیان شده اند: تشابه شخص و تعداد کلمات، برای مثال تغییر کلمات خود یک جمله؛ برای یک جمله گرامری، همه کلمات باید دارای تشابه باشند. همچنین، در عمل همه اعمال فرعی باید بر حسب هدف نهایی با هم مشابه باشند. فکر کردن در مورد هر کلمه یا عبارتی که از شاخص های توافق تشکیل شده است یک اثر تصنعی مانند فکر کردن در مورد یک عمل عمدی است. این مربوط به آن چیزی است که لوریا آنرا "ملودی جنبشی" می نامد (یا بعبارت دیگر، سیالیت اعمال حرکتی که یکی پس از دیگر انجام می شوند).
با برگشتن به مثال شکل 1، در درخت تجزیه عمل، ویژگی هدف با صفر-مؤلفه مرتبط است و بر روی کل توالی عمل و عمل های فرعی آن حاکم است. در ایجاد درخت عمل پایین-بالا ویژگی هدف اعمال فرعی بصورت ناشمخص باقی میماند؛ این فقط زمانی است که همه ویژگی های دیگر بررسی گردند و هیچ عمل دیگری را نتوانیم در یک ساختار پیچیده متداول ادغام کنیم که ویژگی هدف را نیز می توان بررسی کرد (یا بعبارت دیگر به گره درخت عمل برسیم)؛ هدف عمل نهایی است.
این نقش ویژگی هدف در گرامر ما توسط یافته های آزمایشی پشتیبانی می گردد که نشان میدهند که نورون های مشخصی فقط در حین عمل متوجه هدف ارسال شوند، و بسیاری از آنها دارای خصوصیات طبقه بندی، تعمیم سازی و خاص بودن هستند. در مطالعه فوگاسی و همکارانش، در مغز میمون ها نشان داده شد که نورون های معینی فراتر از تفاوت های نوع شیء می روند وقتی که حرکات یکسانی دارای یک هدف مشترک هستند، و اینکه هدف یک توالی عمل قبلاً در اولین عمل فرعی آن نشان داده می شود. مشخص شد که گزینه دوم همان مورد موجود در مغز انسان است؛ در مطالعه کاتانئو و همکارانش، فعالسازی توالی های حرکتی در بچه ها نشان داده شد. در این آزمایشات ، فعالیت افزایش یافته ماهیچه های حاضر در باز کردن دهان یافته شد قبل از اینکه عمل گرفتن در توالی عمل "گرفتن برای خوردن" رخ دهد. این فعالسازی نشان میدهد که هدف نهایی توالی عمل از روی اولین مراحل توالی پیش بینی شد.
بعبارت دیگر، این یافته ها به جنبه های مهم نقش ایفا شده توسط هدف نهایی یک ساختار عمل اشاره میکنند:
- درک نوع حرکت یکسان با ابزار یکسان و مکمل های شیء زمانی تغییر می یابد که هدف عمل تغییر کند، برای مثال با متفاوت است.
- درک نوع حرکت یکسان با ابزار متفاوت و/یا شیء متاثیر تغییر میکند، حتی اگر هدف عمل ثابت بماند، برای مثال با متفاوت است؛ و
- هدف نهایی یک توالی عمل از اعمال فرعی توالی پیش بینی می گردد؛ برای مثال مؤلفه های فرعی فعالیت گرفتن مانند "دراز کردن دست بسوی مداد" نیازمند پیکربندی از متاثر است که به هدف نهایی بستگی دارد. در واقع نورن های گرفتن مطابق، قبل از تماس دست با شیء ارسال می گردند، درحالیکه آماده کردن حالت انگشتان نیز در حین انتقال دست رخ میدهد.
ما باید بگوییم که این ویژگی هدف که بر همه اجزای تشکیل دهنده حاکم است هدف کلی ساختار عمل است. میتوان گفت که هر عمل فرعی از ساختار عمل ممکن است دارای هدف محلی/فوری خود باشد؛ برای مثال در شکل 1 دراز کردن دست بسوی یک شیء دارای هدف فوری گرفتن آن در دست است. هدف فوری بعدی آن انجام این عمل است. در هوش مصنوعی، تکنیک های برنامه ریزی سنتی برای تحلیل/اجرای یک کار، آن کار را به هدف های فرعی تقسیم بندی میکند. البته مدرک عصب شناسی زیستی که قبلاً ذکر شد به این حقیقت اشاره دارد که هدف نهایی عمل پیچیده مشخص است حتی اگر در مراحل اولیه خود باشد؛ و بر روی اجرای حرکتی اعمال فرعی تأثیر می گذارد و در فعالسازی اولیه ماهیچه ها مشخص است که آنها به مؤلفه های نهایی توالی عمل وابسته هستند.

 


شکل 1 قسمتی از یک درخت عمل برای "گرفتن چاقو با دست برای بریدن"

 

همانطور که در بخش بعدی نشان داده می شود، گرامر کمینه گرایی ما از عمل استفاده ای از اهداف فرعی نمی کند؛ بلکه در عوض، هدف نهایی یک ساختار عمل اینست که برای گرفتن مشتق از نمایش بیشینه یک عمل مورد نیاز است.
ویژگی های مورفو-سینتاکسی دیگر عمل معرف هایی هستند که بر موقعیت/معنی یک عمل دلالت دارند که رخ میدهد، یا شیء که بعنوان موقعیت یک عمل استفاده می شود؛ اینها ذاتاً بر روی اجرای خود عمل تأثیر نمی گذارند، و آنها آماده سازی عمل را تعیین میکنند. بنابراین حضور آنها اختیاری است.
مکمل های ابزار و شیء و همچنین معرف ها بصورت نهاد هستند؛ این نهادها دارای گرامر ادراکی خود و غیرپایانی هایی هستند که می توان آنها را بر حسب گرامر عمل تعریف کرد. البته کار بر روی یک گرامر ادراکی فراتر از حیطه این مقاله است؛ البته بعضی از تعاریف کلی آن بیان می گردد:
پایانی های نهاد
اینها ساده ترین نهادهایی هستند که می توان آنها را بعنوان نهادهای قابل ادراک تعریف کرد که حداقل در یک برنامه حرکتی مشارکت می کنند و شامل خود نهادهای دیگر نیستند. آنها از طریق ویژگی های قابل مشاهده خود و نقشی که در برنامه های حرکتی ایفا میکنند از همدیگر تشخیص داده می شوند. قسمت های بدن و انواع طبیعی پیش بینی میشود که یک سری از چنین نهادهایی را تشکیل دهند.
غیرپایانی های نهاد
اینها نهادهای قابل مشاهده ای هستند که از پایانی های نهاد در پیکربندی های فضایی خاصی تشکیل شده اند. آنها بعنوان مکمل یا معرف هایی در بیش از یک برنامه حرکتی مشارکت دارد. صحنه هایی در این سری شامل می گردد، و آنها در برنامه های حرکتی بعنوان معرف های اعمال مشارکت می کنند.
ما با معرفی ویژگی های مبنای عمل می توانیم اکنون به تعریف فهرست واژگان گرامر عمل بپردازیم:
پایانی های گرامر عمل
اینها ساده ترین اعمال هستند (یعنی حرکات قابل مشاهده انجام شده توسط یک عامل برای انجام یک هدف) که دارای مکمل-ابزار قسمت های بدن هستند و هیچ مکمل شیء ندارند. آنها هیچ جزئ تشکیل دهنده عملی ندارند و ممکن است بصورت دایره ای/تکراری باشند. این سری همه حرکات ممکن بدن انسان است (مانند دست، سرعت، دراز کردن دست، بالا بردن دست، کشیدن پا، باز/بسته کردن دست). پایانی های عمل از طریق ویژگی های حرکتی قابل مشاهده خود مانند سرعت، نیرو و جهت، از هم تشخیص داده می شوند. برای مثال، گره های حرکت برگ از درخت تجزیه عمل در شکل، از "دراز کردن" پایانی (دست) و "بستن" پایانی (دست) تشکیل شده است.
غیرپایانی های گرامر عمل
اینها تجزیه های قابل مشاهده عمل هستند که از پایانی های عمل در یک پیکربندی زمانی معین تشکیل شده اند؛ آنها ممکن است مکمل های ابزار و مکمل های شیء داشته باشند. آنها نیازمند روابط متقابل با اشیاء دورتر از بدن فرد یا عوامل دیگر هستند (برای انجام یک هدف/کار خاص مانند گرفتن_چاقو، بریدن_گوجه، و غیره). جستجوی مقدار مکمل تجزیه یک عمل با استفاده از مقادیر یک مکمل تجزیه عمل بعدی، فرآیند ادغام را تسهیل می سازد. گزینه آخر بدین معناست که ما رخدادها را بعنوان اعمال در روابط زمانی تعریف میکنیم که دارای ویژگی ها مشترک هستند.
(c) قوانین گرامر عمل
با تعریف کردن عناصر تشکیل دهنده گرامر عمل، ما اکنون می توانیم قوانین تولید را معرفی کنیم. اینها در جدول 2 معرفی شده اند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کمینه گرایی گرامر عمل

دانلود مقاله بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

1- مقدمه
درطول تاریخ بشر نیاز به ازدواج از گذشته وجود داشته ودر خاص شرایط خود را داشته مرد گرایی زنان در شرایط سخنی در یک دوره تاریخی رشد کرده، و ابعاد اقتصادی،اجتماعی،قابل است مرد گرایی زنان عواملی تشدید یا تضعیف کنندۀ آن می شوند، مرد گرایی آثار ونظریه ندارد عوامل وعلل وجود دارد واین موضوع اندیشمندان وروان شناس ومرد شناسان به فکر واداشته، وآنچه پس از این خواهد آمد از گذشته تابه حال یکی از بزرگترین خوشبختی انسانها داشتن همسری صالح وشایسته است آن بهره ای انسان را سامان
می بخشد داشتن همسری است که هر گاه به وی نظر بیفکند، شادی ومسرور گردد،اگر از نظرش دورباشد،برایش دلتنگی کند،همیشه حافظ اوباشد ونیززمانی که از اوخواهشی می کند با خوشرویی اطلاعات کند چرا گاهی بنای خانواده به این زیبایی را که خداوند روی آخر نظر دارد،طوری می سازیم که گذشت زمان می تواند هم چون موریانه ای، پایه های آخر را سست کرده تا جای که قادر به ادامه زندگی نبوده وبه ویرانی تبدیل می گذرد وآثار مجذب آخرنه تنها موجب شوربختی زن وشوهر می شود حتی اگر بیانگیر فرزندانشان نیز می گردد ومتأسفانه راهی برای ترسیم آخر باقی نمی ماند در اینجاست که باید بودید که چه عواملی سبب همین شغل بزرگ اجتماعی می گردند.
وچگونه باید از بروز آنها جلوگیری کرد؟به نظری می رسد برای اجتناب از چنین وضعیتی در زندگی قطعاً باید ازدواج راامری مهم به حساب آورده وبدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل وسنجیده است به احترام دراین مورد نزد همه چیز می گذرد حتی اظهار مشتقها،بوسه ها،دربرگه منتها وسایرتظاهرات عشق هایی جسمانی، اما رشته محبت دو روح که یک بار همدیگر را به آغوش کشیده وبه حقیقت،یکدیگر را شناخته اند،مرکز گسیخته نمی شود .
ما در فصل اول به موضوعاتی نظیر بیان مسئله می پردازیم و اهداف پژوهش را که به دو صورت کلی وجزئی است بیان میکنیم و اهمیت موضوع پژوهش را که بها دلائل نظری و کاربردی توضیح میدهیم و فرضیات یا سؤالات اساسی تحقیق را که با توجه به متغیرهای مستقل و وابسته تنظیم شده اند را می آوریم . بخش دیگر دیاگرام است که بیان کننده رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته است و در آخر این فصل هم اصطلاحات و متغیرهای تحقیق را تعریف می کنیم که این تعاریف به دو صورت و در دو سطح نظری وعملیاتی است .

2 - بیان مسئله
چرا در جوامع امروزی با این همه حمایت از زنان تمایل دارند که با بعضی از مردان متأهل رابطه داشته باشند ازدواج وتشکیل خانواده یکی از بهترین ومهم ترین رسوم اجتماعی انسان هااست که از فطرت آنها مایه می گیرد ودر طول تاریخ همواره مورد قبول انسان ها بوده است هر چند ازدواج یکی از ضروریات زندگی انسان ها به شمار می رود اما همیشه موفقیت وشادمانی زوجین نیست عدم رعایت حقوق انسانی اخلاقی،علل اقتصادی،بیکاری ، تفاوت فرهنگی زوجین ناتوانی جنسی،انحراف جنسی،اعتیاد به مواد مخدر،غیبت یکی از زوجین یکی از عمده دلیل اختلاف زناشویی است که باعث می شود زن به خارج از خانه پناه ببرد عواملی که روی مرد گرایی زنان تأثیر می گذارد وباعث جذب زنان متأهل می شود انتقام جویی، بی محبتی، نبودن فرهنگ مذاکره، گفتگو،ازدواج اجباری،خود خواهی، شهوت زیاد.
آثاری که مرد گرایی زنان در جامعه به وجود می آورد زنان به صورت زننده در جامعه ظاهر می شوند وبرای مردانی که دارای تقوای لازم نیستند ویا نمی توانند رابطه شان را براساس معیارهای درست تنظیم کنند بسیار جالب جلوه می کند ولذا نسبت به همسر خود بی رغبت شده واختلافاتی را پدید
می آورد تمایل به مردان متأهل یکی از آسیبهای اجتماعی وخانوادگی بوده وعلتی برای بروز آسیب های بیشتر از جامعه است هگل اعتقاد دارد. جسارت دیدن اولین شرط در تحقیق می باشد جسارت دیدن باعث می شود که
پدیده های اجتماعی خوب ببینیم وقدرت مشاهده بالایی پیدا کنیم. دکارت هم
می گوید برای آن که بدانیم مردم واقعاً چه فکر می کنند وچگونه کار می کنند وبه حرف زدن توجه نکنم به خودش نگاه کن آن چه که می کنند نگاه کن نه به آخر چه می گویند رفتار اجتماعی برخورد اجتماعی صحیح یک زن گویای همه چیزمی باشد در این جا این سوال مطرح می شود آیا حکومت ها فکر کرده اند که رابطۀ زنان با مردان متأهل باعث چه چیزی در جامعه می شود مرد گرایی زنان یک پدیده اجتماعی است. همانند سایر پدیده های اجتماعی متأثر از یک عامل نیست بلکه مجموعه ای از عوامل در آخر دخالت دارند مردی که مبادرت به ازدواج یا صیغه می کند بی محبت می شود بهانه گیر می شود این بهانه گیری منجر به بد شدن شرایط زندگی می شود زندگی حالت معلق وسردرگم پیدا می کند واین عدم ثبات در زندگی را به ارمغان می آورد.
به گزارش نیروی انتظامی: عده ای از زنان پس از ازدواج دست به رفتارهای نابهنجاری می زنند که ما شاهد فرار زنان، فرار دختران هستیم.که به خاطر عدم کفایت مالی، اقتصادی، شغلی، دینی،مذهبی،باعث می شود زن ومردبه نقطه متقابل هم برسند وباعث می شود که ما شاهد این می شدیم که زنان تمایل زیادی نشان می دهند که بامردان متأهل رابطۀ اجتماعی جنسی داشته باشند مرد گرایی زنان به عنوان یک بحران در جامعه مورد تحقیق درآمده و
می خواهیم توسط آسیب شناسان اجتماعی روان شناسان جامعه شناسان پژوهش انجام دهید وراهکار و راه حلی برای این پدیده اجتماعی پیدا کنیم.
جامعه و مسئولین چه وظیفه ای در این قبال دارند ؟ چه عواملی گرایش به مرد گرایی و تمایل به ازدواج آنها میشود ؟
بخشی از عوامل هست که به صورت عمومی بر روی پدیده ها تأثیر میگذارند ، از قبیل سن ، جنس ، تحصیلات ، نژاد ، طبقه ، شغل ، خصوصیات جسمی ، مذهبی ، ملیت ، میزان مطالعه ، درآمد ، ثروت ، محل تولد ، رشته تحصیلی ، نوع تخصص ........ بعضی عوامل دیگر از عواملی هستند که به صورت تخصصی بر روی یک پدیده تأثیر میگذارند : مثل لذت بردن که ممکن است شخصی این تصور را از گرایش خود به سمت مرد گرایی داشته باشد .
شیک بودن و امروزی بودن و راحت بودن از دیگر عوامل تأثیر گذار بر روی گرایش زنان به مرد گرایی است . عدم آگاهی ، افراط و تفریط ، جمال ، فرهنگ ، جامعه ، خانواده ، عدم اطمینان ، تربیت ، خودنمایی و ......... از دیگر عوامل تأثیر گذار در این زمینه است .
مردگرایی امروزه در بین بسیاری از افراد رواج پیدا کرده است به خصوص خانمهای جوان که به نوعی سعی میکنند در زندگی خود از این الگو تبعیت کنند و خود را گرفتار آن کرده اند مثلاً نوع پوشش و حتی در رفتارهای خود به نوعی مرد گرایی است .
حال باید کوشید تا علل و عوامل گرایش به این پدیده ی مهم اجتماعی را کشف کرد و درصدد برطرف کردن آن بود و راهکارهایی را جایگزین آن کرد تا افراد را از این تصور و باور اشتباه بیرون آورد و راه والگوی صحیح را به آنان نشان داد .

3 - اهداف تحقیق:
- اهداف کلی:
بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه .
- اهداف جزئی:
الف) بررسی وشناخت عوامل فرهنگی (مانند تحصیلات،مدرسه،ساعت مطالعه ... ) مرتبط با مرد گرایی زنان متأهل.
ب) بررسی وشناخت عوامل روانی(مانند خودخواهی، بی محبتی،نبودن فرهنگ مذاکره وگفتگو،شهوت زیاد و...) مرتبط با مرد گرایی زنان متأهل.
ج) بررسی وشناخت عوامل اقتصادی(مانند درآمد،مردگرایی، ازدواج با صاحبان مشاغل پر اهمیت و...) مرتبط با مردگرایی زنان متأهل.
د) بررسی وشناخت رابطۀ سایر عوامل (مانند امنیت شغلی،جنسیت و...) مرتبط با مردگرایی زنان متأهل.

 

 

 



4 - ضرورت واهمیت تحقیق:.
امروزه مسأله ی مرد گرایی به عنوان یک معضل اجتماعی همگان را به خود مشغول کرده است . بی محبتی ، خودخواهی ، انتقام ، .......... ما از طرفی میبینیم کتابهای مذهبی و تاریخی ما مملو از سفارش به پاکی و درستی است .
به طور طبیعی نگاه مردم در این میان به نحوه عملکرد مسئولین است که موجب الگو سازی در جامعه شده و به دنبال آن رسیدن به نحوه زندگی درست به صورت آرزو و هدف در می آید و قشر بزرگی از مردم وقتی نتوانند به آن خواسته ها برسند تلاش بیش از حدشان برای رسیدن به خواسته هایشان باعث عدم تعادل در زندگی و در نهایت موجب بروز ناهنجاری رفتاری میشوند که همراه با نارضایتی است .
اگر در گذشته دختران و پسران ازدواج کرده و زندگی می کردند و با تحمل تحولات زندگی تاپایان عمر در کنار هم زندگی می کردند . امروزه زندگیها تداوم زیادی ندارد و اگر هم داشته باشد زن در پی خواسته های خودش است
به همین دلیل است که مسأله مرد گرایی باید مورد بررسی قرار گیرد اثرات و پیامد آن به طور دقیق و روشن برای همه مشخص شود و برای مبارزه با این پدیده و کاهش آن در بین مردم باید تلاش بسیاری صورت گیرد در این تا کنون تحقیقاتی صورت گرفته است ولی کافی و جوابگو نیست و در این باره باید تحقیقاتی جدی و مفصل صورت پذیرد تا بتوان به نتایج مثبتی رسید .

5- فرضیه های تحقیق
- به نظر می رسد بین درآمد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
-به نظر می رسد بین شغل ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین سن ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
-به نظر می رسد بین قدرت ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین فقر ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین فرهنگ ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین بی محبتی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین خودخواهی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می سد بین شهوت ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین بیکاری ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین ازدواج اجباری ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین سن تجرد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسدبین وضعیت مالی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین محل سکونت ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین عقیم بودن مرد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین اختلاف سنی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین اعتیاد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
-به نظر می رسد بین محیط ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین خشونت علیه زن ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین ناتوانی جنسی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظرمی رسد بین انتقام جویی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین اقتصاد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین چند همسری ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین عدم تمکین ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.
- به نظر می رسد بین ساعات مطالعه ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

6 - دیاگرام تحقیق:

 


1- سن
2- تحصیلات
3- تأهل
4- شغل
5- محل سکونت
6- درآمد
7- ثروت
8- فرهنگ
9- رشته تحصیلی
10- اعضای خانواده
11- بی محبتی
12- چند هسری مرد مرد گرایی
13- رابطه با خانواده زن و شوهر
14- فقر
15- تشویق و تنبیه
16- محیط زندگی
17- خشونت علیه زن
18- ساعات مطالعه
19- دوستان
20- وسایل ارتباطی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7- تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق
سن : تعداد سالهایی که از عمر افراد میگذرد .
سن بیان کننده طول عمر و میزان عمر افراد است که می توان آن را به کمتر از24سال ،از 24تا27سال و27 سالبه بالاتر تقسیم کرد
تحصیل حاصل کردن ،بدست آوردن ،کسب معلومات ......
کسب سوادو دانش که می توان آن را به صورت کمتر از دیپلم ، دیپلم و فوق دیپلم ،لیسانس و بالاتر تقسیم کرد .
تـاُهل : اهل و عیال داشتن ، زن داشتن ، متأهل شدن ،
یعنی وضعیت زندگی افراد که میتواند به دو صورت مجرد و متأهل باشد
شغل : یعنی کار و پیشه و سرگرمی . فعالیتی که برای کسب درآمد انجام می شود .
کاری که افراد برای برآورده کردن نیازهای اقتصادی و مادی خود انجام می دهند که میتوان آنرا به دو صورت اداری و غیر اداری و سایر تقسیم کرد .
محل سکونت : یعنی جای زیستن .
یعنی جایی که افراد به همراه افراد دیگر یا به تنهایی در آن زنگی میکنند که میتوان آنرا به مناطق 1 تا 5 ، 6 تا 10 ، 11 و بالاتر تقسیم کرد .
درآمد : یعنی مزد حاصل از کار و فعالیت .
پولی که از انجام کاری بدست می آید و میتوان آنرا به کمتر از 300 هزار تومان ، 300 تا 400 هزار تومان و بالاتر تقسیم کرد .
فرهنگ : یعنی خرد وادب .
رفتارهایی که در طول زمان در یک قوم یا اجتماع به صورت هنجار درآمده است و به خرده فرهنگهایی مانند فارس ، کرد ، لر ، ترک و سایر موارد تقسیم می شود .
رشته تحصیلی : یعنی درس خواندن در یک زمینه خاص .
که میتوان آنرا به علوم انسانی ، علوم تجربی ، علوم ریاضی و سایر موارد تقسیم کرد .
اعضای خانواده : افرادی که با یک فرد در حال زندگی هستند و خانواده فرد را تشکیل میدهند و میتوان آنرا به 4 نفر یا کمتر ، 5 نفر ، 6 نفر بیشتر تقسیم کرد .
شیک پوشی : خوش اندام ، خوش جامه ، پاکیزگی ، دلربایی ، خوش نما شدن .
تمایل برای داشتن ظاهری متناسب و مورد پسند و میتوان آنرا به تمایل کم ، متوسط ، زیاد تقسیم کرد .
زیبائی : قشنگی ، جلوه گری ، خوشگل بودن .
خصوصیتی است که افراد برای دستیابی به آن تلاش میکنند و میتوان آنرا به زیبائی ظاهری ، زیبائی درونی و هر دو تقسیم کرد .
توجه به خود ، یعنی اهمیت دادن به وضعیت خود از لحاظ زیبایی و پوشش و سایر موارد که می توان آن را به کمتر از 1 ساعت در روز ، 1 تا 2 ساعت در روز ، 2 ساعت و بیشتر تقسیم کرد.
مد : طرز و روش به حالت روز شدن.
پیروی افراد از یکسری فرهنگ ها و پوشش ها که این پیروی را می توان به صورت کم ، متوسط ، زیاد تقسیم کرد.
فراغت : بیکاری ، آسایش ، فرصت ، نشاط ، فارغ بودن.
یعنی مدت زمانی که افراد فارغ و آزاد از کارهای روزانه هستند و درگیری ذهنی ندارند.و این فراغت را می توان به صورت گردش و تفریح ، مطالعه ، خرید کردن و سایر موارد تقسیم کرد و گذارند.
دوستان : هم راز ، مهربان ، همدم ، غمخوار ، همراه.
و می توان آنها را به 4 نفر و کمتر ، 5 تا 8 نفر ، 9 نفر و بیشتر تقسیم کرد.
وسایل ارتباطی : وسایلی هستند که افراد از طریق آنها اطلاعات و آگاهی به دست می آورند.
و می توان آنها را به رادیو ، تلویزیون ، روزنامه ، اینترنت ،ماهواره و سایر موارد تقسیم کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


-1مقدمه
مرد گرایی زنان پدیده ای بشری که امروز جزو پدیده های اجتماعی کنار پدیده های جهان طلاق، جرائم، اجتماعی و... مورد توجه قرار گرفته است ودرصدد مقابله با آن بر آمده اند اما باید قبل از آن این پریدن شناخت وعوامل مؤثر بر آن را شناسایی کرده چرا که در هر کشور وجامعه ای این پدیده دیده شده است.
مرد گرایی دارای معنای ومفاهیم زیادی است وتعریفای زیادی ازآن به عمل آمده وتقسیم بندی های مختلفی ازآن شده است.
مردگرایی زنان نتیجه در رفتار درونی است که ناشی از ناکامی در خود بروز می کند وبنابر عقیده آن را تقسیم بندی ومرتب می کنیم.
مردگرایی ناشی از بی هنجاری بسیاری در بیان عوامل تأثیر گذار مانند جنس،فاصله سنی،بیوگی،مجرد،مطلقه بودن،نداشتن فرزند،تمرکزجمعیت،اقامت در شهرهای بزرگ،بالا بودن هزینه های زندگی،بحران های اقتصادی اعتیاد،سوءسابقه اختلافات خانوادگی،اختلال روانی را مؤثر می دانند گروهی دیگر وجود طبقات اجتماعی در هر جامعه ای بدون اراده افراد بشر بوجود می آیند در بروز این پدیده بشری که در کنار پدیده های دیگر مؤثرمی دانند مرد گرایی در تمام طبقات اجتماعی چه در طبقه بالا وچه در طبقه متوسط ویا پایین دیده می شود برخی از صاحب نظران از خدمت های زندگی مفهوم سبک زندگی را خارج کرده اند وگفته اند که سبک زندگی شامل نحوه گذراندن اوقات فراغت،ورزش، میهمانی دادن، هدیه دادن،دست دادن،نحوه صحبت کردن می شود که تحت تأثیر پایگاه طبقاتی شخص قراردارد. میعاد گاه معاشرت وملاقات با دوستان وهمتایان نیز ظاهراً با موفقیت های طبقانی اشخاص بی ارتباط نیست.
مردگرایی پدیده ای بشری است که محصول زندگی وی در اجتماع می باشد ودر کنارپدیده هایی چون بزهکاری وجرائم دیگر قابل توجه می باشد وبرای کنترل آن در جهت کاهش آن باید اندیشید وبرنامه ریزی دقیق انجام داد.
این پدیده مانند دیگر پدیده های اجتماعی چون طلاق،اعتیاد،فرار از خانه،... در همه جوامع دیده می شود وامکان ریشه کن کردن آن به طور کلی منتفی است اما این پدیده را می توان کنترل کرد وبرای کنترل آن مانند هر پیامد اجتماعی باید ابتدا آن را شناخت وازدیدگاههای متفاوت به آن نگریست وعلتها را یافت وبررسی کرد سپس در جهت کاهش آن اقدام نمود.
می توان گفت مردگرایی زنان پدیده سنجیده ای است ونمی توان به راحتی راهکاری جهت کنترل یا کاهش آن پیدا کرد نظریات مختلفی در مورد مرد گرایی وجود دارد. که نتیجه مستقیم وغیرمستقیم عملی است که شخص وبانی آن را انجام داده است واز نتیجه عملش آگاه بوده است.

2- تعریف
1-2 - زن ومرد وعشق
برای تشکیل جفت تنها وجود مرد وزن کافی نیست بلکه یک رابطه درونی وعامل عشقی ومحبت لازم است بسیاری از زنان ومردان برای این که تنها نباشند یا برای این که اولاد داشته باشند ویا به علل دیگر با هم ازدواج نموده اند واغلب هر دو طرف فاقد عوامل اصلی واختلاط معنوی می باشند دو جنس متضاد با ارادۀ،شخصی یا احساسات به هم نزدیک می شوند.موضوع عشق ومحبت جز وشرایط اولیه است. عشق پایه ازدواج را محکم نمی کند خیلی از زنان ومردان هستند که با وجود محبت وعشق که به هم دارند در زناشویی خوشبخت نیستند بعدعشق ممکن است پایدار نباشد وپس از چندی طرفین نسبت به هم سرد شوند در صورتی تفاهم وهم آهنگی از حیث اخلاق وفکر باشد وتمام عمر می توانند با هم زندگی نمایند پس زن وشوهر اگر بخواهد خوشبخت وسعادت مند شوند باید همدیگر جبران نموده یعنی مکمل یکدیگر کردند آدم وحوا در بهشت زمین به همدیگر رسیده اند مرد از حیث جم وروان با زن با هم مخلوط ومکمل یکدیگر هستند ولی متأسفانه از نظر رابطه عشقی خیلی کوتاه است(نوید،1381،ص 88).

 

همانطور که در مرد ملاحظه می شود زن ومرد وعشق دو جنس متضاد با ارادۀ شخصی یا احساسات به هم نزدیک می شوند موضوع عشق ومحبت جزء شرایط اولیه است وآدم وحوا در بهشت زمین به همدیگر رسیده اند.
یک رهگذر خطرناک وصعب العبور در مسیر زندگی جوانان .عشق،افسر زندگی وسعادت جاودانی است عشوه گیریهای شامپانی عشق است عشق تنها یک نوع جنون نیست بلکه ترکیبی از چند نوع جنون در قضایای مربوط به عشق فاصلۀ میان پاکی وخطا یک بوسه است در زیر لفافه عشق چه جنایتها وتبهکاریها که نمی شود وچه آلودگیها بنام عشق مقدس انجام نمی گردد. مردان وزنان باید مراقب دامهای گوناگون عشق پاک باشند که پس از افتادن در آن زهائی وجود ندارد وکفاره یک لحظه غفلت وخوش بینی وتسلیم الفاظ ویا کارانه تو خالی شدن را گاهی در یک عمر هم نمی توان داد کسانی که از نظر محبت کمبودی دارند درمحرومیت بسر برده اند وخیلی زود تسلیم عشقها ومحبت ها می شوند همین محرومیت سبب می کرد که زود فریب بخورد وبه دام افتند باید بیش ازدیگران مراقب باشند.( مکارم شیرازی، 68،ص 75)
همان طور که در متن ملاحظه می شود. عشق کلمه زیبایی است که از آن باید بگیری ودر خطر است شروع به حرکت کن عشق انسان را زنده فکر می دارد وچه عشقهایی که انسان را نابود می کند.
جوانانی که قبل از برخورداری از روابط جنسی شروع می بایست سالیان متمادی را در انتظار بگذرانند عملاًممنوعیتهای دینی واجتماعی را نادیده می گرفتند مهمتر آیا هیچ هیجان عاطفی وجنسی درآنان برانگیخته نمی شد آیا چنین افرادی قادر به عشق ورزیدن بودند این واقعیت تلخ که تعداد ولادتهای نامشروع نشانه برقراری روابط جنسی بیرون از محدوده زناشویی وبارداریهای قبل از ازدواج نشانه برقراری روابط جنسی قبل از ازدواج رسمی بوده عشق دهقانی در چارچوب ممنوعیتهایی که طالبان ازدواج می پذیرفتند باز هم آنان همسر خود را بالنسبه آزادانه بر می گریزند در نتیجه تعداد وصلتهای همراه با عشق به مراتب بیش از ان بود که معمولاً تصور می شود.
( سگالن،1370،ص76)
عشق درجوامع همانطور که در متن ملاحظه میشود دهقانی وچه در جوامع شهری با مشکلات خاص روبه رو می باشد وهر دو جوامع باعث تولد فرزندان نامشروع می شود در هر رابط جنسی وجود دارد.
2-2 – برابری جنسی
پاکدامنی شرط ایمان وآلودگی نشانۀ ضعف ایمان است،غریزه جنسی طغیانگر است وبه کنترل حفاظت نیاز دارد در ارضای غریزۀ جنسی ومحدودیت لازم است ولی ممنوعیت خلاف فطرت است ازدواج راهکار اسلام برای ارضای نیاز جنسی است جوانی که به عنوان آزادی جنسی واز روی راحتی طلبی ازدواج را ترک می کند ویا به تأخیر می اندازد وقابل ملامت است نه آن که به جای گناه و روابط نامشروع تن به ازدواج می دهد هر گونه را از ازدواج برای ارضای نیاز جنسی، تجاوز به حدود الامی است .
(قرائتی، 1385، صص161 162).
ازدواج همانطور که در متن ملاحظه میشود راهکار اسلام برای ارضای نیاز جنسی است پاکدامنی شرط ایمان وآلودگی نشانۀ ضعف ایمان است.
برابری جنسی بدان معناست که زن ومرد عشق وحقوق و وظایف یکسان دارند وهمه از فرصت های مساوی در جامعه برخوردار هستند هم چنین برابری جنسی مربوط به عدالت وتقسیم مسئولیت ها است هم در جامع وهم درخانواده اگر جنسیت مانع از آن شود که ما بتوانیم نقاط قوت وضعف فرد را ببینیم این امری می تواند به تبعیض وفرصت های محدود برای فرد منجر شود هدف از این قانون آن است که با مرد وزن به طور یکسان برخورد شود این قانون برای هر دوجنس حائز اهمیت است گر چه این قانون توجه ویژه ای به موضع زنان دارد (سایت تساوی حقوق زن ومرد).
برابری جنسی همانطور که در متن ملاحظه میشود زن ومرد وحقوق یکسان دارند که از فرصت های مساوی در جامعه برخوردار شوند برابری جنسی مربوط به عدالت وتقسیم مسئولیت ها است هم در جامعه وهم در خانواده وجنسیت مانع آن نباید باشد.
در صورت وجود یک گرایشی در مرد به وجود آمدن بی قراری جنسی پس از آغاز فعالیت جنسی از نظر مردآشکار وپیش پا افتاده هستند به ویژه اگر مرد مورد نظر قبلاً چند شریک دیگر را نیز تجربه کرده باشد با این که زن جوانتر برای مرد سالمند از نظر فیزیکی نمی تواند شریک جنسی مناسبی باشد اما در نظر بیشتر مردان همین عامل ناآشنایی بازن جدید موجب تنوع وجذابیت جنسی می گردد برخی از زنان خیلی از نظر جنسی زیاد به شوهرانشان علاقه مند نیستند ونسبت به آنها ملاحظه جنسی نیز ندارند در همین موارد مرد حق دارد لاقل ناخود آگاه از زن کناره بگیرد.( تقدمی،1381،ص 157).
روابط جنسی همانطور که در متن ملاحظه میشود زن جوان برای مرد سالمند از نظر فیزیکی نمی تواند شریک جنسی مناسبی باشد علاقه نداشتن زنان به همسرانشان از لحاظ جنسی در این امر باعث می شود که مرد از زن کناره گیری نماید.

 

 

 


3-2- فرهنگ
معنی و مفهوم فرهنگ : برای فرهنگ معانی متعددی ذکر شده است . فرهنگ کلیت در هم تافته ای است شامل دانش ، دین ، هنر ، قانون ، اخلاق و هر گونه توانائی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه بدست می آورد . هر چند که در عرف مردم عادی واژه فرهنگ مترادف با تربیت است و فرد بی فرهنگ را بی تربیت مینامند ولی این تعبیر اطلاق جزء بر کل است .
فرهنگ اسلامی و غیر اسلامی : فرهنگ اسلامی همانگونه که از پسوند آن معلوم است فرهنگی است که مبتنی بر موازین شرع مقدس است و هماهنگ با جهانبینی و ایدئولوژی خاص آن باشد . اما فرهنگ غیر اسلامی شامل مجموعه فرهنگهایی است که اسلام را به عنوان تنها ملاک و منطق ارزش گذاری رفتارهای فردی و اجتماعی نپذیرفته باشند (مکارم شیرازی ، 1372 ، ص 18 )
فرهنگ کلیت در هم تافته ای است شامل دین ، هنر ، دانش ، قانون و هر گونه توانائی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه بدست می آورد واژه ی فرهنگ مترادف با تربیت است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   163 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل

بوم گرایی

اختصاصی از فی فوو بوم گرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شامل 38 اسلاید درس نظریه ها و روشهای طراحی نظریه بوم گرایی است .


دانلود با لینک مستقیم


بوم گرایی

دانلود مقاله روش تدریس ساختن گرایی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله روش تدریس ساختن گرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

روش تدریس ساختن گرایی
مقدمه
یکی از نظریه های جدید یادگیری نظریه سازندگی یادگیری است. این نظریه برخاسته از فلسفه نسبت گرایی است که در آن هر چیزی نسبت به چیز دیگر مورد داوری قرار می گیرد برای نسبت گرایان واقعیت جنبه روان شناختی دارد و همان چیزی است که فرد ادراک می کند لذا برای اینان ملاک حقیقت انطباق واقعیت ذهنی با واقعیت عینی نیست بلکه امری نسبی است.
اعتقاد پیروان این نظریه بر آن است که یادگیرندگان بر اساس تجارب شخصی خود دانش را می سازند و این کار را به طور فعال انجام می دهند، بنا به تعریف می توان گفت سازندگی به آن دیدگاهی گفته می شود که بر نقش فعال یادگیرنده از درک و فهم و معنی بخشیدن به اطلاعات تاکید می کند و نیز می توان گفت این دیدگاه معتقد است یادگیری معنی دار زمانی رخ می دهد که یادگیرندگان از اندیشه ها و تجارب خود تفسیرهای شخصی به عمل آورند. (سیف، 1380)
در رویکردهای ساختن گرایی دنیای ذهنی فراگیر اهمیت خاصی دارد زیرا فراگیر اطلاعات را به درون برده و آنها را به روشهایی پردازش می کند که بازتابی است از نیازها، آمادگی ها، نگرش ها، باورها و احساسات او، ساختن گرایی به تولید معنی از تجربه باور دارد. (جوناسن، 1991 به نقل از کدیور، 1386، ص 9)
رویکردهای سازنده گرایی (ساختن گرایی) وجوه مشترکی با نظریه های رفتارگرایی و شناختی دارند از جمله درگیر کردن فعالانه فراگیر در یادگیری و سازماندهی موقعیت ها تا فراگیر بتواند حداکثر اطلاعات را یاد بگیرد. بنابراین فراگیر از افراد برتر یاد می گیرد ولی این آزادی را نیز دارد که دانش خود را به طور متفاوتی بسازد، اگرچه اصول ساختن گرایی گاهی مبهم به نظر می رسد و اغلب چگونگی طراحی آموزشی را روشن نمی کند چهارچوب کلی آن قابل استفاده است و بر دامنه گسترده ای از شناخت و باورهای فراگیر تاکید دارد. (کدیور، 1386، ص 9)
چکیده
در ساخت گرایی به طرز ساختن یا پدید آوردن دانش بر مبنای تجارب شخصی،ساخت های ذهنی وباورها تاکید می گردد.ذهن است که دنیای خاصی را برای هر انسان پدید می آورد.بنابراین از دیدگاه هیچ جهانی واقعی تر از دیگری نیست به سخن دیگر دنیای هر کس بر خود او واقعیتی ملموس دارد.در این روش یادگیرندگان اطلاعات را در زمینه تجارب خود تفسیر می کنند وتفسیر آنان هر چه با شد تفسیر فرد گرایانه است.لازم است یاد آوری شود که هر چه از سوی معلم،مواد آموزشی به صورت عینی یادگیری طراحی شود دانش آموزان آن ها را در قالب تجارب و دانسته های خود تفسیر خواهند کرد ومتناسب با نیاز،زمینه ها وعلاقه ی خود به ساختن معنای ویژه خواهند پرداخت.معلمانی که علاقه دارند با استفاده از نظریه ساخت گرایی به طراحی آموزشی بپردازند می پذیرند که نقش های متفاوتی را باید ایفا کنند با این همه عمده ترین نقش که معلم برای این کار به عهده می گیرد نقش آسان سازی فرایند دانش سازی است.روش تدریس ساخت گرایی بر مبنای چند مفهوم اساسی استوار است،یکی از آن ها مفهوم ساخت است منظور از ساخت شبکه ی در هم تنیده ای از مفاهیم است مفاهیم مربوط به یک حادثه یا یک رخداد،یک نظام آموزشی ویک شبکه ی مفهومی را شکل می دهند.ساخت گرایان براین باورند که یادگیرنده باید به صورت آگاهانه و به منظور معنا بخشیدن به انواع پدیده های هستی اقدام به ایجاد ساخت های ذهنی بکند.یکی دیگر از مفاهیمی که توجه فیلسوفان وروانشناسان را به خودجلب کرده،واقعیت است.واقعیت در نظریه ساخت گرایی آن چه در جهان و درمکان خاص ودر خارج از ذهن انسان واقع اند،نیست. ساخت گرایان براین باورند که واقعیت معنایی است که شخص آن را از جهان ساخته است
ساخت گرایی
ساخت گرایی یا همان روان شناسی محتوایی به عنوان نخستین موضعگیری علمی در قلمرو روان شـنــاســی نــویــن بــا تــاسـیــس آزمــایـشـگـاه روان شناسی وونت مطرح گشت. جامعه علمی آمریکا وونت را به عنوان پیشگام این مکتب وتیچنر انگلیسی را به عنوان موسس آن معرفی کرده است. با این وجود برخی بر این اعتقادند که نقش وونت در شکل گیری این مکتب به مراتب بیش از تیچنر است.
از نگاه پیروان این مکتب عناصر بنیادی تجارب هشیار عبارتند از:
) احساس ها مانند مزه ها، صداها و...
۲) تصاویر ذهنی
۳) عواطف یا واکنش های هیجانی همچون عشق و نفرت.
با شناخت این عناصر می توان به چگونگی ترکیب آنها و به وجود آمدن یک پدیده ذهنی پیچیده پی برد. درون نگری شیوه ای است که ساخت گرایان برای بررسی پدیده ها و فرآیندهای ذهنی به کار می برند. بدون شک ساخت گرایی در چنین معنایی مفهومی استقرایی و عنصرنگر به دنبال دارد.
ساخت گرایی با وجود تاثیر بسزای خود در تاریخ روان شناسی نوین مورد انتقادهای بسیاری واقع شده است. مهم ترین انتقادها پیرامون روش این مکتب یعنی درون نگری است. سابقه برخی از این انتقادها حتی به پیش از تاسیس این مکتب نیز می رسد. برای مثال فردی چون کانت معتقد بود که «تلاش برای درون نگری، با وارد کردن یک عنصر مشاهده گر در محتوای تجربه هشیار، تجربه هـشـیـار را تـغـیـیر می دهد» و یا اگوست کنت اثبات گرا گفته بود «که ذهن می تواند همه پدیده ها را به جز پدیده مربوط به خود را مشاهده کند... در اینجا عنصر مشاهده شده، و مشاهده کننده یکی هستند و عمل آن نمی تواند خالص و طبیعی باشد. به منظور مشاهده، ذهن شما باید از فعالیت باز ایستد در حالی که خود همین فعالیت است که شما می خواهید مشاهده کنید.»

 

 

 


ساخت گرایی چیست ؟
ساخت گرایی در معنای عام خود ، قلمرویی وسیع تر از آموزش را در بر می گیرد . همچون بسیاری از معانی که زاییده در حیطه فلسفه اند و سپس به درون اجتماع وشاخه های علوم جریان یافته اند ، خاستگاه ساخت گرایی را نیز در درجه اول می توان فلسفه وشناخت شناسی دانست . نفوذ ساخت گرایی در حیطه هایی همچون روانشناسی ، آموزش ، جامعه شناسی و تکنولوژی چشمگیر است .
ولتانشنگ بیان می کند ساخت گرایی بیش از آنکه یک نظریه باشد ، یک جهان بینی وباور است . از این رو به نقل از دیوید تال در نظر گرفتن یک چارچوب ساختاری ( برای آن ) امری تقریباً مهال است . تا کنون هزاران مقاله در رابطه با ساخت گرایی و تحقیقات مربوط به آن در سراسر جهان نوشته شده است ولی به سختی می توان کتاب یا مقاله ای یافت که در آن چهارچوب ، اصول ویا به اصطلاح الفبای ساخت گرایی توضیح داده شده باشد .
بخشی از سنت های قدیمی به همراه برخی از تئوری های جدید در موزه فلسفه ، پیکره مفهومی فلسفه ساخت گرایی را تشکیل می دهد .
از این دیدگاهها ، ادراک وباورهای ما از جهان ، صرفاً ساخته های بشری هستند که به گونه ای فعال بنا گشته اند ودریافت منفعلانه داده های حسی ، ادراک ما را تشکیل نمی دهد . ساخت گرایی فلسفی معتقد است ما هیچ چیز را خارج از حوزه فعالیت ها وتجارب خویش درک نمی کنیم ودر واقع ما هستیم که جهان دانسته های خود رابر پایه تجربه و گسترش فعالانه دانش بنا می سازیم . ون گلسر فلد بیان می کند صرفنظر از این که ما چقدر در پیش بینی نتیجه برخی اعمال ویا تأثیرات بعضی علل موفق هستیم ، نمی توانیم اثبات کنیم که چگونگی واقعیت جهان را کشف کرده ایم . پذیرش این باور که دانش واقعیتی فراتر از تجارب ما را منعکس نمی سازد به همان اندازه دشوار است که رای مردمان قرن شانزدهم میلادی ترک باور مرکزیت زمین در جهان هستی دشوار بود .
شرایط یادگیری از نظر پیروان نظریه ساختن گرایی:
از آنجا که هدفهای آموزشی مبتنی بر ساختن گرایی شامل حل مساله، استدلال، تفکر انتقادی، استفاده ؟ دانش است پیروان این نظریه شرایطی را پیشنهاد کرده اند که برای تحقق یادگیری در یادگیرندگان مفید تشخیص داده شده است که در اینجا این شرایط را به طور مختصر مورد بررسی قرار می دهیم.
1- محیط های یادگیری پیچیده: مربیان پیرو نظریه ساختن گرایی این گونه استدلال می کنند که چون دنیای واقعی غالبا مسائل و موقعیت های پیچیده را بر سر راه یادگیرندگان قرار می دهد محیط های آموزشی نیز باید یادگیرندگان را با این گونه مسائل و موقعیت ها روبرو سازد در ضمن معلمان باید بکوشند تا در یادگیرندگان توانایی برخورد درست با محیط های پیچیده را ایجاد کنند.
- مذاکره اجتماعی (مشارکت اجتماعی): پیروان نظریه ساختن گرایی بر این باورند که مشارکت اجتماعی یکی از شرایط مهم یادگیری می باشد. طبق این باور بسیاری از مسائلی که هیچ یادگیرنده ای به تنهایی نمی تواند آنها را حل کند از طریق تبادل اندیشه و مشارکت گروهی یادگیرندگان حل می شوند.
3- پهلوی هم نهادن وجوه چندگانه: منظور از پهلوی هم نهادن وجوه چندگانه این است که موضوع واحدی از دیدگاههای متفاوت مورد توجه قرار گیرد این خود باعث وسعت اندیشه خواهد شد.
4- درک فرآیند ساختن: مفهوم شناخت به عنوان کسب آگاهی و فراشناخت آگاهی از نحوه آگاهی یافتن یا یاد گرفتن یادگیری تعریف می شود و دانش شناختی و فراشناختی عامل مهم پیشرفت در یادگیری به حساب می آید. نظریه پردازان ساختن گرایی گامی فراتر می روند و اظهار می کنند که علاوه بر دانش شناخت و فراشناختی یادگیرندگان موفق از نقش خود در ساختن دانش نیز آگاه هستند.
ساخت گرایی
ساخت گرایی یا همان روان شناسی محتوایی به عنوان نخستین موضعگیری علمی در قلمرو روان شـنــاســی نــویــن بــا تــاسـیــس آزمــایـشـگـاه روان شناسی وونت مطرح گشت. جامعه علمی آمریکا وونت را به عنوان پیشگام این مکتب وتیچنر انگلیسی را به عنوان موسس آن معرفی کرده است. با این وجود برخی بر این اعتقادند که نقش وونت در شکل گیری این مکتب به مراتب بیش از تیچنر است.
از نگاه پیروان این مکتب عناصر بنیادی تجارب هشیار عبارتند از:
) احساس ها مانند مزه ها، صداها و...
۲) تصاویر ذهنی
۳) عواطف یا واکنش های هیجانی همچون عشق و نفرت.
با شناخت این عناصر می توان به چگونگی ترکیب آنها و به وجود آمدن یک پدیده ذهنی پیچیده پی برد. درون نگری شیوه ای است که ساخت گرایان برای بررسی پدیده ها و فرآیندهای ذهنی به کار می برند. بدون شک ساخت گرایی در چنین معنایی مفهومی استقرایی و عنصرنگر به دنبال دارد.
ساخت گرایی با وجود تاثیر بسزای خود در تاریخ روان شناسی نوین مورد انتقادهای بسیاری واقع شده است. مهم ترین انتقادها پیرامون روش این مکتب یعنی درون نگری است. سابقه برخی از این انتقادها حتی به پیش از تاسیس این مکتب نیز می رسد. برای مثال فردی چون کانت معتقد بود که «تلاش برای درون نگری، با وارد کردن یک عنصر مشاهده گر در محتوای تجربه هشیار، تجربه هـشـیـار را تـغـیـیر می دهد» و یا اگوست کنت اثبات گرا گفته بود «که ذهن می تواند همه پدیده ها را به جز پدیده مربوط به خود را مشاهده کند... در اینجا عنصر مشاهده شده، و مشاهده کننده یکی هستند و عمل آن نمی تواند خالص و طبیعی باشد. به منظور مشاهده، ذهن شما باید از فعالیت باز ایستد در حالی که خود همین فعالیت است که شما می خواهید مشاهده کنید.»
ساخت گرایی چیست ؟
ساخت گرایی در معنای عام خود ، قلمرویی وسیع تر از آموزش را در بر می گیرد . همچون بسیاری از معانی که زاییده در حیطه فلسفه اند و سپس به درون اجتماع وشاخه های علوم جریان یافته اند ، خاستگاه ساخت گرایی را نیز در درجه اول می توان فلسفه وشناخت شناسی دانست . نفوذ ساخت گرایی در حیطه هایی همچون روانشناسی ، آموزش ، جامعه شناسی و تکنولوژی چشمگیر است .
ولتانشنگ بیان می کند ساخت گرایی بیش از آنکه یک نظریه باشد ، یک جهان بینی وباور است . از این رو به نقل از دیوید تال در نظر گرفتن یک چارچوب ساختاری ( برای آن ) امری تقریباً مهال است . تا کنون هزاران مقاله در رابطه با ساخت گرایی و تحقیقات مربوط به آن در سراسر جهان نوشته شده است ولی به سختی می توان کتاب یا مقاله ای یافت که در آن چهارچوب ، اصول ویا به اصطلاح الفبای ساخت گرایی توضیح داده شده باشد .
بخشی از سنت های قدیمی به همراه برخی از تئوری های جدید در موزه فلسفه ، پیکره مفهومی فلسفه ساخت گرایی را تشکیل می دهد .
از این دیدگاهها ، ادراک وباورهای ما از جهان ، صرفاً ساخته های بشری هستند که به گونه ای فعال بنا گشته اند ودریافت منفعلانه داده های حسی ، ادراک ما را تشکیل نمی دهد . ساخت گرایی فلسفی معتقد است ما هیچ چیز را خارج از حوزه فعالیت ها وتجارب خویش درک نمی کنیم ودر واقع ما هستیم که جهان دانسته های خود رابر پایه تجربه و گسترش فعالانه دانش بنا می سازیم . ون گلسر فلد بیان می کند صرفنظر از این که ما چقدر در پیش بینی نتیجه برخی اعمال ویا تأثیرات بعضی علل موفق هستیم ، نمی توانیم اثبات کنیم که چگونگی واقعیت جهان را کشف کرده ایم . پذیرش این باور که دانش واقعیتی فراتر از تجارب ما را منعکس نمی سازد به همان اندازه دشوار است که رای مردمان قرن شانزدهم میلادی ترک باور مرکزیت زمین در جهان هستی دشوار بود .

شرایط یادگیری از نظر پیروان نظریه ساختن گرایی:
از آنجا که هدفهای آموزشی مبتنی بر ساختن گرایی شامل حل مساله، استدلال، تفکر انتقادی، استفاده ؟ دانش است پیروان این نظریه شرایطی را پیشنهاد کرده اند که برای تحقق یادگیری در یادگیرندگان مفید تشخیص داده شده است که در اینجا این شرایط را به طور مختصر مورد بررسی قرار می دهیم.
1- محیط های یادگیری پیچیده: مربیان پیرو نظریه ساختن گرایی این گونه استدلال می کنند که چون دنیای واقعی غالبا مسائل و موقعیت های پیچیده را بر سر راه یادگیرندگان قرار می دهد محیط های آموزشی نیز باید یادگیرندگان را با این گونه مسائل و موقعیت ها روبرو سازد در ضمن معلمان باید بکوشند تا در یادگیرندگان توانایی برخورد درست با محیط های پیچیده را ایجاد کنند.
- مذاکره اجتماعی (مشارکت اجتماعی): پیروان نظریه ساختن گرایی بر این باورند که مشارکت اجتماعی یکی از شرایط مهم یادگیری می باشد. طبق این باور بسیاری از مسائلی که هیچ یادگیرنده ای به تنهایی نمی تواند آنها را حل کند از طریق تبادل اندیشه و مشارکت گروهی یادگیرندگان حل می شوند.
3- پهلوی هم نهادن وجوه چندگانه: منظور از پهلوی هم نهادن وجوه چندگانه این است که موضوع واحدی از دیدگاههای متفاوت مورد توجه قرار گیرد این خود باعث وسعت اندیشه خواهد شد.
4- درک فرآیند ساختن: مفهوم شناخت به عنوان کسب آگاهی و فراشناخت آگاهی از نحوه آگاهی یافتن یا یاد گرفتن یادگیری تعریف می شود و دانش شناختی و فراشناختی عامل مهم پیشرفت در یادگیری به حساب می آید. نظریه پردازان ساختن گرایی گامی فراتر می روند و اظهار می کنند که علاوه بر دانش شناخت و فراشناختی یادگیرندگان موفق از نقش خود در ساختن دانش نیز آگاه هستند.
آگاهی یادگیرندگان از فرآیند ساختن دانش سبب می شود از عواملی که تفکر و دانش اندوزی آنها را تشکیل می دهد آگاه باشند. بنابراین قادر خواهند بود دیدگاههای خود را بسازند و از آنها دفاع کنند.
5- آموزش شاگرد محوری: آخرین پیشنهادی که پیروان نظریه ساختن گرایی در زمینه آموزش می دهند آموزش شاگرد محوری است. در آموزش شاگرد محوری معلم و شاگرد به کمک هم به طراحی آموزش می پردازند یعنی در مورد محتوای یادگیری، فعالیت های یادگیری و روش های مورد نیاز تصمیم گیری می کنند بنابراین در این روش آموزش دانش آموزان فرصت می یابند تا مسائل و پروژه هایی را که مشخصا برای آنان معنی دار است دنبال کنند.
دیدگاه های تیچنر در مقام بنیانگزار ساخت گرایی ....
در تاریخ روان شناسی نوین ساخت گرایی از دو منظر دارای جایگاه خاص و مهمی است. نخست از آن جهت که نخستین موضعگیری نظام مند علمی در روان شناسی نوین درنظر گرفته می شود و از سوی دیگر به دلیل تاثیری است که این مکتب بر مکاتب پس از خود همچون مکتب گشتالت داشته است. نام وونت در مقام پیشگام این مکتب و تیچنر به عنوان بنیانگذار آن در تاریخ روان شناسی نوین مطرح شده است. در این مقاله ابتدا به بررسی آراء و نظریات تیچنر خواهیم پرداخت. سپس به تحلیل مکتب ساخت گرایی، خدمات و انتقادات وارد برآن اشاره خواهیم کرد.
ادوارد بــرادفــورد تـیـچـنـر در سـال ۱۸۶۷ در انگلستان چشم به جهان گشود. برای تحصیل ابتدا کالج مالورن و سپس آکسفورد را انتخاب کرد و در آنجا به مدت ۴ سال به تحصیل فلسفه و ادبیات پرداخت. به علت شهرت روان شناسی وونت بدان تمایل نشان داد و به مدت ۲ سال زیر نظر مستقیم وونت به مطالعات روان شناسی روی آورد
هدف او تصاحب عنوان پیشگام روان شناسی آزمایشی نوین در انگلستان بود ولی به دلیل شرایط حاکم در انگلستان این امر محقق نشد. به همین دلیل تیچنر پس از دریافت درجه دکترای خود به دانشگاه کرنل در آمـریکا رفت. سخنرانی های ماندگار او در دانشگاه کرنل به همراه تدریس جذاب وی در دانشگاه آکسفورد از او شخصیتی جذاب و تا حدودی جزم اندیش در اذهان ترسیم نموده است. مهمترین کار تیچنر در دانشگاه تدریس بود. با این وجود از طریق هدایت و جهت دهی تحقیقات و پژوهش های دانشجویان توانست دیدگاه هایش را مورد بررسی و آزمایش قرار داده و در قالب نظامی منسجم ارائه دهد. در طول ۳۵ سال تدریس، استاد راهنمای بیش از ۵۰ پایان نامه دکتری را بر عهده داشت پایان نامه هایی که بیشتر آنها متأثر از افکار خود تیچنر بود. وبک در توصیف شیوه تدریس و نگاه تیچنر چنین می نویسد:
« تیچنر با شیوه خاص خود برج عاجی را ساخت که در آن به تنهایی می نشست و جریانی که از نگاه او تنها جریان شایسته نام روان شناسی علمی بود را نظاره و هدایت می کرد.»
در یک کلام می توان چنین گفت که جایگاه خاص تیچنر او را به صورت افسانه ای زنده در دانشگاه کرنل تبدیل کرده بود.
نظریه ی ژان پیاژه
این روان شناس سوئیسی، پیشرو مطالعه ی رشد شناختی است. مشهورترین تحقیقات وی در خصوص کارکرد رشد شناختی در کودکان است.
نظرات پیاژه، اساس جنبش ساختن گرایی فردی است. و بر این فرض است که معنی در ذهن افراد، از طریق اکتشاف با تمرکز بر فرایند جذب و انطباق دانش ساخته می شود. معنی که دریافت می شود، چیزی جدا از تفسیر خود فرد نیست. تأکید آن ها بر تعاملات فرد با محیط (شامل موجودات اجتماعی دیگر) نیست.
یادگیری نوعی فرایند فعال ساخت دانش است، به جای این که اکتساب دانش باشد.
بنابراین، در چارچوب نظریه ی وی،
اساس و شالوده ی یادگیری، اکتشاف است: فهمیدن، کشف کردن است،
اگر می خواهیم افرادی بسازیم که مولد و خلاق و نه صرفاً باز گوینده ی مطالب باشند، چنین شرایطی باید فراهم شود. بنابراین، درک و فهم، به طور فردی و از طریق اکتشاف و درگیری فعال ساخته می شود
نظریه ی برونر
به زعم برونر، یادگیری نوعی فرایند فعال است که به موجب آن دانش آموزان مفاهیم جدید را مبتنی بر مفاهیم کنونی می سازند. دانش آموزان اطلاعات را انتخاب می کنند، فرضیه ها را می سازند و به قصد ادغام تجارب جدید با ساخت های ذهنی موجودش، تصمیم گیری می کنند.
ساخت های شناختی است که معنی و سازمانی برای تجارب فراهم می کند و به یادگیرنده امکان می دهد تا پا را از مرز اطلاعات داده شده فراتر بگذارد.
برای برونر، پرورش استقلال یادگیرنده از طریق ترغیب دانش آموز به کشف اصول جدید دل خواه خودش، در قلب آموزش اثر بخش و کارامد قرار دارد. علاوه بر این، برنامه ی درسی باید به شکلی مارپیچی سازمان دهی شود، به طوری که دانش آموزان بتوانند دانش جدید را روی آن چه که قبلاً فرا گرفته اند، بسازند.

 



نظریه ی برونر
به زعم برونر، یادگیری نوعی فرایند فعال است که به موجب آن دانش آموزان مفاهیم جدید را مبتنی بر مفاهیم کنونی می سازند. دانش آموزان اطلاعات را انتخاب می کنند، فرضیه ها را می سازند و به قصد ادغام تجارب جدید با ساخت های ذهنی موجودش، تصمیم گیری می کنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش تدریس ساختن گرایی

دانلود مقاله فسلفه پیشرفت گرایی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله فسلفه پیشرفت گرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
اندیشه پیشرفت و توسعه گرایی در قلمرو اقتصاد و اجتماع و سیاسی ریشه در تغییر اجتماعی، به ویژه در دگرگونی های سده نوزدهم دارد. دگرگونی های گسترده ژرفی که در زمینه علوم و فرهنگ، بویژه علوم اجتماعی، پیرایش و پرورش اندیشه و اندیشمندان اجتماعی و بنیانگذاری دانشی نو به نام جامعه شناسی را در باختر زمین شتاب بخشیدند و آینده نگریها و برنامه ریزی های اجتماعی - اقتصادی را بر اساس دستاوردهای دانش های اجتماعی و در پرتو شناخت جامعه و قوانین حاکم بر حرکات و تغیرات اجتماعی به اصطلاح در دستور کار ترقیخواهان و صالح اندیشان قرار دادند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیشرفت گرایی و آموزش و پرورش
پیشرفت گرایی جهان نگرایی ای است که بر این باور می رود که بهبود و اصطلاح شرایط انسان و جامعه هم ممکن است و هم مطلوب. بسیاری از پرورشکاران اولیه پیشرفت گرایی در جستجوی نوآوری های تربیتی ای بودند که موجب آزادی نیروهای کودک گردد. پیشرفت گرایان دیگر به عمل گرایی جان دیوئی منتسب بودند، اعتقاد داشتند که مدارس جزئی از قلمرو وسیع تر اصلاح نهادی و اجتماعی هستند.
پیشرفت گرایان، همچون روسو، آموزه ]دکرین[ دنائت آدمی را مردود انگاشتند، معتقد بودند که مردم ذاتاً نیکند. علاوه بر این پیشرفت گرایی در روحیه صلاح اجتماعی که بر جنبش پیشرفت گرایی قرن بیستم آمریکا حاکم بود ریشه داشت.
روسو در مقام، یکی از نخستین طغیانگران علیه آموزش و پرورش سنتی، مدعی بود که مؤثر ترین یادگیری هنگامی تحقق می یابد که از علایق و نیازهای کودک پیروی کند.
پتالوتستی بر آن بود که اموزش و پرورش طبیعی باید در محیطی آکنده از محبت و امنیت عاطفی صورت پذیرد. مضافاً آنکه تربیت باید از محیط مستقیم کودک آغاز شده، متضمن فعالیت های حواس او در ارتباط با اشیاء موجود در محیط باشد.
به منظور انجام بخشیدن به موضوع تربیتی پیشرفت گرا، انجمن بر اصول زیر صحه نهاد:
1) آموزش و پرورش پیشرو باید آزادی ای فراهم کند که حامی رشد و کمال طبیعی کودک از طریق فعالیت هایی باشد که ابتکار، خلاقیت، و ابزار وجود را در او پرورش می دهد.
2- آموزش باید تماماً به یاری رغبت خود طفل که از تماس با جهان واقعی برانگیخته می شود، هدایت شود.
3- معلم پیشرفتگرا باید یادگیری کودک را در مقام مدیر فعالیت های پژوهشی هدایت کند، نه به عنوان دستور دهنده.
4- موفقیت های دانش آموزان باید برحسب پیشرفتهای فکری، جسمانی، اخلاقی و اجتماعی اندازه گیری شود.
5- به منظور تأمین نیازهای کودک برای رشد و تکامل باید بین معلم، مدرسه و خانه و خانواده همکاری بیشتری معمول گردد.
6- مدرسه پیشرفتگرای حقیقی باید آزمایشگاهی برای فعالیت های نوجویانه باشد.
اهداف تعلیم و تربیت
دیویی و پراگماتیستها معتقد بوده که تعلیم و تربیت یک ضرورت زندگی است او خاطر نشان می ساخت که جامعه متمدن بدان سبب به حیاتش ادامه می دهد که تعلیم و تربیت با استفاده از ارتباط عادتها، فعالیت ها، افکار و احساسات از نسلی به نسل دیگر از مسن ترها به جوان تر ها منتقل می شود.
اساساً تعلیم و تربیت یک هنر است و معلمان هنگامی که آن را از روز مرگی و کسالت دور می سازند والاترین مفهوم این هنر را تبیین می کنند. فرایند تربیتی تنها زمانی متحقق می شود که فهمیدن ترویج یابد. در مقابل حرفه آموزی صرف کمک کردن به کودک برای اندیشیدن تعلیم و تربیت است. باید به تعلیم و تربیت نه به عنوان آمادگی برای زندگی، بلکه به عنوان خود زندگی نگاه شود.
دیویی در کتاب «آیین تربیتی من» این اعتقاد را که تعلیم و تربیت دو جنبه مبنایی دارد مطرح می کند: جنبه روان شناختی و جامعه شناختی. اهمیت هر یک کمتر از دیگری نیست چون امیال و توانایی های کودک فراهم کننده ماده و نقطه شروع همه تربیت هاست ضمن اینکه دانش مربی در مورد شرایط اجتماعی برای تفسیر توانایی های کودک ضروری است.
به نظر دیویی مقاصد باید:
1- از شرایط موجود ناشی شده باشد.
2- لااقل در آغاز آزمایشی بوده قابل انعطاف باشد.
3- مقصود باید همیشه به سوی آزادی فعالیت ها و یک مناسبت مورد نظر جهت داده شود.
دیویی می پنداشت این مردم (والدین- شاگردان و شهروندان) هستند که مقاصد تربیتی دارند نه فرایند تعلیم و تربیت به نظر او مقصد تعلیم و تربیت رشد است: «چون رشد ویژگی زندگی است، تعلیم و تربیت سراسر رشد است و هیچ غایتی ورای رشد ندارد.»
سیدنی هوک تأکید می کند که آموزش و پرورش برای رشد با آموزش و پرورش برای جامعه دموکراتیک همخوانی دارد.
ویلیام هرد کیلپاتریک، یکی از شاگردان و همکاران دیویی اصرار داشت که دغدغه فوق العاده هر فرد باید آن باشد که همه مردم بیشترین و بهترین امکان زندگی را داشته باشند.
آموزش و پرورش موظف به آموزش چگونه زندگی کردن به کودکان است.این امر در سه مرحله انجام می شود: 1- تدارک فرصت برای زندگی 2- آینده نگری برای یادگیری تجربه ها 3- تأمین شرایط برای رشد خصلت های مطلوب
روشهای تعلیم و تربیت
مربیان شیوه هایی را ترجیح می دهند که انعطاف پذیر شده، قابلیت استفاده به صورتهای مختلف را داشته باشد به همین منوال آنان ساختمان و وسایلی را برای مدرسه می پسندند که مفید باشد. مبلهای قابل جابه جایی، مبلهای هماهنگ با کودکان، دیوارهای تاشو و چاپ کتاب با حروف درشت، همه چیزهایی است که از کارهای دیویی در مدرسه تجربی او در شیکاگوسردرآورد. علاقه مندند به کودکان بیاموزند چگونه مشکلات را حل کنند، آنان می پندارند که موقعیت های زندگی واقعی، توان حل مشکل را در صحنه عمل تأیید می کند. (روش اکتشافی)
از برخی جنبه ها روش یادگیری همان قدر مهم است که محتوای آموخته شده آنان می پندارند که اگر کسی بداند چگونه باید به سراغ حل مشکل برود، پس آماده شده تا از عهده چیزهای دورتری که مدرسه شاید نتواند با آن سروکار داشته باشد براید چون مدرسه نمی داند شخص در آینده با کدام نوع از مشکلات زندگی مواجه شود. اما به نظر آنان مشکلاتی مانند آنچه که مربوط به ازدواج، خانواده، اوقات فراغت، و سوالات مربوط به صلح و جنگ است شاید معرفی یا پیش بینی شود. مدرسه باید به منظور آماده ساختن فرد برای فائق آمدن بر آن مشکلات به او کمک کند.
تعلیم و تربیت گسترده و کلی تر را تأیید می کنند و معتقدند اگر کسی دانش را به عناصر مجزا تقسیم کند آن را به هم پیوند ندهد، با خطر از دست رفتن دور نما مواجه می گردد.
این رویکرد مخالف تجزیه دانش به عناصر سازنده آن نیست، بلکه ما را با قرار دادن آنها در کل نوسازی شده که به انسان جهت و بینش جدید می دهد، ترغیب می کند. در تحصیل این کلیت جدید است که پراگماتیسم انسان گرا و جامع نگر می شود روش تجزیه اذعان دارد که نتیجه ثابت یا مطلق وجود ندارد، در نتیجه تعلیم و تربیت پراگماتیک حقیقتاً تعلیم و تربیت «کشف » است. یکی از رویکردهایی که توسط مربیان پراکماتیک همچون ویلیام هردکیلپاتریک پیشنهاد شده «رویکرد پروژه» برای یادگیری است.
هرچند شاید در میان صاحب نظران این مکتب اختلافاتی فردی در مورد جنبه های مشخص روش وجود داشته باشد، ولی همه آنها با این امر موافقند که شیوه مناسب تعلیم و تربیت، تجربی، انعطاف پذیر و نامحدود بوده، به سوی رشد قابلیت تفکر و مشارکت هوشمندانه فرد در زندگی اجتماعی جهت داده می شود.
برنامه آموزش درسی
به نظر جان دیویی دو موضوع مهم وجود دارد: موضوع منطقی و موضوع روانشناختی. اولی «انضباط» دومی «رغبت» را مورد تأکید قرار می دهد این اشتباه است که بین رغبت کودک و موضوع درسی ضروری شکاف مشاهده شود، چون موضوع درسی مناسب چیزی ثابت و آماده و خارج از رغبت کودک نیست.
اینان به یک برنامه درسی متنوع معتقدند. به عنوان نمونه از مطالعاتی در حرفه ها و بهداشت، و در عناوینی همچون خانواده و اقتصاد حمایت کرده اند.
تجربه دینی
نظریه های دیویی در مورد تجربه دینی را می توان در شماری از کارهای او یافت، ولی این نگرش ها در کمال ایجاز در کتاب« ایمان همگانی» (که در سال 1934 منتشر شد) اظهار شده است. به نظر دیویی مذهبی بودن نیازمند پذیرش عقاید فوق طبیعی یا دین نظامدار نیست. او میپنداشت که اکثر ادیان دارای تأثیر منفی است چون به تفکیک و طبقه بندی مردم گرایش دارد که خود عمل نامعقول در جامعه دموکراتیک است. او فوق طبیعی گرایی والحاد نعطاف ناپذیر، هر دو را رد کرده به جای آن توجه درباره وجود انسان درقلمرو طبیعت را ترویج می کرد. اندیشه های دینی در نیازهای طبیعی انسان ریشه دارد.
رشد اخلاقی
مقررات اخلاقی باید بر حسب نتایج خود در هر موقعیت هماهنگ شده یا از اینرو، هر عملی برحسب پیامدهایش خوب یا بد ارزیابی می شود. این ماهیتاً فرایندی تربیتی است، چون آگاهی و دغدغه نسبت به نتایج فقط از طریق تفکر دقیق و انعکاسی حاصل می شود. دیویی اخلاق را به عنوان شاخه ای از دانش که مبتنی بر درک صومعه ای یا فریضه ای الهی باشد، مردود می دانست. اساساً او می پنداشت که خصایص اخلاقی با مشارکت فرد در گروه اجتماعی یا با فراگیری اخلاق در خلال زندگی به دست می آید.
دیویی تعلیم و تربیت اخلاقی را به مشابه فرایند پیشرفت از طریق مراحل پیش تربیت داده شده، فراگیر، یا غیر متفاوت نمی دید بلکه می توان گفت که این تربیت از تجربه افراد در متن اجتماع حاصل می شود و می تواند به نظام صحیح برنامه ریزی، روش ها و زندگی اجتماعی مدرسه قاطعانه رشد کند. به نظر دیویی مقصد آموزش و پورش رشد است، و اهمیت اخلاقی آن در نتایج اجتماعی هوش اجتماعی و قضاوت شخصی قرار دارد.
رشد زیبایی
هرکسی مستعد کسب و لذت بردن از تجارب زیبایی شناختی است به شرط آنکه هوش اخلاق از طریق تعلیم و تربیت توسعه داده شود. تجربه زیبایی شناختی آن است که طی آن فرد و محیط، یا عامل درونی و بیرونی، باهم سازگار باشد. این نوع تجربه همان است که دیویی آن را «تجربه کامل» یا تجربه ای که وحت و کمال را به ارمغانط می آورد، می نامد. این تجربه انسانی در اوج خود است. دیویی عقیده داشت که تعلیم و تربیت پیش ازهر چیز فعالیتی هنری بوده از یک فعالیت کاملاً علمی متمایز است.
پراگماتیسم (پیشرفت گرایی) به عنوان فلسفه تعلیم و تربیت
این اشتباه است که پراگماتیسم را درپیوندی بسیار نزدیک با تعلیم و تربیت پیشرفته در همه زمینه ها بدانیم. هرچند مطمئناً درست است که بیشتر پیشرفت گرایان مدعی موافقت با فلسفه جان دیویی اند، ولی خود دیویی اغلب منتقد تندرویهای پیشرفت گرایی بود. کتاب تجربه و تعلیم و تربیت او همانقدر به افراط پیشرفت گرا متمایل شده که به تعلیم و تربیت آمریکایی به شیوه کهن و محدود سنتی آن.
بنظر پراگماتیستها تعلیم و تربیت باید طبیعی و مربوط به رشد انسان به عنوان نوع پیچیده ای از حیوانات باشد. آنان مدتها از مدارسی که کودکان بتوانند در حوالی آن حرکت کنند، یعنی از مدارس باز و محیط محرکی که عنصر طبیعی را در تعلیم و تربیت وار کند، حمایت می کردند. احتمالاً اندیشه های بی کس، لماک و روسو به بهترین شکل با تفکرات جان دیویی ترکیب شده باشد. همچنان که اندیشه های پیشرفت گرایی با پذیرش بیشتری مواجه می شدع تأثیر آنها نیز افزایش می یافت. آمریکایی ها در طول جنگ جهانی دوم باید تعلیم و تربیت را روی شمعک قرار می دادند. اما درباره پس از جنگ تأثیر آن پدیدار شد. انتقاد از آموزش و پرورش «احمقانه» و «تابع هوسها و تکلف ها» «و بی بندوباری» در تعلیم و تربیت پیشرفت گرا مطرح می شد.
ماهیت تجربه
به نظر دیویی تجربه فقط یک رویداد مجزا ینست تجربه عمق داشته به طبیعت می رسد. تجربه و طبیعت دو چیز جدا از هم نیستند، بلکه تجربه بخشی از طبیعت است. به نظر او تجربه درباره طبیعت و در آن است، طبیعت عبارتست از سنگ ها، گیاهان، شرایط اجتماعی، لذتها و آلام است. خلاصه دیویی بر آن بود که ما نمی توانیم تجربه و طبیعت را تفکیک کنیم طبیعت آن چیزی است که تجربه می کنیم. و ما باید تجارب خود را بر حسب روابط طبیعی آن مشاهده نماییم. به این ترتیب دیویی طبیعت را هم ثابت و هم متزلزل، هم معین و هم نامعین می دید، یعنی چیزهایی هست که به کندی تغییر می کند. برخی تجارب ثابت است، حال آن که برخی دیگر در آشفتگی و نوسان است.
دیویی از رهبری روسو در مهم دیدن طبیعت در تعلیم و تربیت پیروی کرد، هر چند او بیشتر مسلک رمانتیک روسو را مردود می دانست روسوس برای تعلیم و تربیت سه منبع مشخص کرد.
1- طبیعت: رشد خودجوش ها و استعدادها
2- موجودات انسانی : کاربردهای اجتماعی که بر این رشد عرضه می کنیم .
3- اشیا: فراگیری فراگیری تجربه شخصی از محیط پیرامون
ابزارگرایی
توجه دیویی به کنش اجتماعی تعلیم و تربیت، به فلسفه او نوعی جهت یابی عمل قطعی می دهد اصرار او بر این بود که فلسفه باید بجای بحث در مورد ساختارهای نظری غیر قابل تغییر، خود را با مشکلات انسان در جهاتی متغیر و نامعین درگیر کند.
دیویی در کتاب چگونه می اندیشیم، نشان داد که چگونه می توان اندیشه ها را به عنوان ابزارهایی در جهت حل مشکلات واقعی به کار گرفت و دیدگاهش را رد پنج مرحله توصیف کرد:
الف) مشکل محسوسی که در اثر تضاد در تجربه یا گرو دشواری نسبت به تجربه سیال اتفاق می افتد.
ب) موقعیت و تعریف آن، تعیین حدود یا ویژگی های مشکل با عباراتی شفاف
ج) توصیه هایی در مورد راه حل ممکن، تشکیل دامنه ای وسیع از فرضیات
د) پیشرفت به کمک استدلال در مورد موقعیت های توصیه شده
هـ) مشاهده و تجربه بیشتر که به پذیرش یا رد آن پیشنهاد می انجامد.
فردگرایی و روابط اجتماعی
یکی از جوانب فلسفه دیوئی که در اطراف آن مشاجره بسیاری شده نگرش او نسبت به فرد گرایی در جهان اجتماعی است. از یک طرف کسیانی مدعی بوده اند که او فرد گرایی را به زبان جامعه نظام دار ارتقا بخشیده است. از سوی دیگر بسیاری او را مهتم می کنندکه فرد را در زیر عینیتی پنهان که توسط فن آوری، هوشیاری علنا و موسسات اجتماعی متمرکز ارائه شده مدفون کرده است.
دیویی پیش از پذیرش دو قطب ذهنیت یا عینیت، بر آن بود تا نشان دهد که تجربه قبل از هر چیز خام و کلی است و تمایز ذهنیت (یا فردیت) و عینیت (یا محیط اجتماعی) از تجربه ناشی می شود. خلاصه یکی از اینها ضرورتاً واقعی تر از دیگری نیست چرا که دیویی ذهن و شی ء یا یا فرد و جامعه را در تعالی متزلزل، یعنی ارتباطی تعاملی می دید. به نظر دیویی جامعه صنعتی مدرسه باید موسسه ای باشد که در ان استعدادهای فردی و اجتماعی کودکان بتواند پرورش یابد راه کسب این هر دو زندگی دموکراتیک است فردیت مهم است چون سرچشمه ابداع و تغییر در موضوعات انسانی است.
ویلیام کیلپتریک و روش پروژه
روش پروژه کیلپتریک اتکای آ.پ سنتی را بر آموزش کتاب محور مردودی انگاشت با اینکه کیلپتریک خود ستیزه نبود ولی معتقد بود که کتاب نمی تواند جانشین برای یادگیری از راه زندگی باشد. زیانبارترین وجه کتاب زدگی در سلطه کتاب درسی در آموزش سنتی یافت می شود. معلمان به طور انحصاری به اطلاعات کتب درسی تکیه می کنند این امر غالباً به تجارب دست در دومی می انجامد که به صورت مکانیکی سازماندهی شده اند. دانش آموزی که در مدرسه سنتی موفقیت کسب می کند غالباً گرایش کتاب محورانه دارد و در حفظ کردن مطالب موفقیت دارد، نه ضرورتاً در درک آنچه می خواند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فسلفه پیشرفت گرایی