فرمت ورد
240 صفحه
موضوع:
پیامدهای جنگ آمریکا و عراق (2003)
و تأثیر آن بر آینده اوپک
مقدمه:
در قرن 21 توان مهار منابع انرژی یا خطوط انتقال آن تضمین ورود ثروت است و بدون تضمین جریان انرژی، امنیت ملی کشورها تهدید خواهد شد. این موضوع تا آن حد مورد توجه قرار گرفته که اصطلاح «بازی بزرگ جدید» برای آن انتخاب شده است. در این بازی بزرگ هدف اصلی هر بازیگر مهار منابع یا راههای انتقال انرژی است.
برای اردوگاه غرب و در رأس آن آمریکا که تامین انرژی کشور را جزو منافع حیاتی اعلام کرده، وضع خاورمیانه و آینده آن بسیار خطرناک است. آمریکا و غرب یا باید شیوهای همانند عراق (البته به شرط موفقیت در آینده) یعنی مهار نفتی را در اختیار بگیرند یا آن که راه مناسبی در همکاری با کشورهای دارای منابع عظیم نفتی پیدا کنند.[1]
بحران خاورمیانه و تحولات درونی کشورهای منطقه در جهتی نیست که غرب را به تامین انرژی خود امیدوار سازد. بنابراین موقعیت مناسبی در اختیار اوپک و بویژه کشورهای تولید کننده نفت در خلیج فارس و خاورمیانه قرار گرفته است تا بتوانند با اتخاذ یک راهبرد مشترک و با راهکارهای دیپلماتیک منافع خود را تضمین کنند. در غیر این صورت آمریکا و کشورهای غربی با روشهای گذشته خود که ریشه در استعمار دارد در پی تضمین منافع خود خواهند بود که عراق نمونه آن است؛ هر چند آینده عراق معلوم نیست تا چه حد به سود آمریکا و غرب تمام میشود یا به تقویت اوپک در جایگاه نظام جهانی. به همین جهت، پیامدهای، جنگ آمریکا و عراق و تأثیر آن برآینده اوپک، در این بررسی مورد تاکید قرار گرفته است تا زاویای از این مساله روشن شود.
فصل اول
طراحی پژوهش
1-1- طرح مسأله:
عراق به سبب در اختیار داشتن 112 میلیارد شبکه ذخیره نفت خام، به عنوان دومین کشور جهان از لحاظ ذخایر نفتی[2] میتواند نقش تعیین کنندهای را در آینده اوپک و معادلات نفتی جهان داشته باشد و همین مسأله، بهانه ایالات متحده پس از تصرف عراق بود و با طراح اینکه سهمیه در نظر گرفته شده برای عراق در اوپک (2 درصد نفت جهان)[3] به هیچ وجه برازنده عراق نیست، بذر جدایی و تفرقه را در بین عراق با سایر اعضای اوپک بیفکند. تا حدی که بوش و چنی تصور میکردند که ذخایر نفتی عراق در کمترین مدت ممکن میتواند بازارهای جهان را اشباع کند و قیمت نفت خام را به شبکهای 15 دلار برساند.[4]
اگر تولید کنندگان نفت بازار را اشباع کنند قیمتها سقوط وحشتناکی خواهد داشت و اوپک تحت فشار قرار خواهد گرفت. این امر باعث عدم ثبات در کشورهایی که اتکاء بودجه آنها به درآمدهای نفتی است، خواهد شد و عدم ثبات اقتصادی بر بیثباتی سیاسی فراگیر در منطقه خاورمیانه افزوده میگردد. کارشناسان معتقدند هدف نهایی آمریکا دستیابی به منابع عظیم نفتی جهان به منشور کنترل مناقشات آینده و تسلط بر کانونهای احتمالی قدرت در آینده (اروپا و چین، روسیه) است. در این میان آژانس بینالمللی انرژی که در آغاز عملاً برای مقابله با اوپک تشکیل شده بود، سعی میکند چنین بر همگان به باوراند که جایگزینهایی برای قدرت اوپک هم میتوان یافت. مقامات آژانس مذکور شایع میکنند که مناطق نفت خیزی در خارج از اوپک وجود دارند که میتوانند بر سلطه چندین دهه آن در بازار خاتمه دهند.
از طرف دیگر بحث حضور یا خروج عراق از اوپک مسألهای است که میتواند بر سرنوشت اوپک اثر بگذارد. از اینرو به بررسی این مسأله خواهیم پرداخت که آیا عراق به عنوان یکی از بنیانگذاران اوپک پس از حمله آمریکا به عراق (مارس 2003)، بر اتحاد و همگرایی با اوپک وفادار خواهد ماند و یا اینکه به عنوان متحد آمریکا و انگلیس مسیری خلاف اوپک را میپیماید و با ایجاد اختلاف بین اعضاء درباره نظام سهمیه بندی، افزایش تولیدات نفت بدون توجه به نظام سهمیه فروش ذخایر نفتی به شرکتهای نفتی آمریکایی – اروپایی به تجزیه و تضعیف اوپک میانجامد. حال با توجه به اینکه اوپک در جهت تحولات ناشی از جنگ عراق – آمریکا قرار خواهد داشت و پیامدهای جنگ متوجه این سازمان خواهد بود بررسی این پیامدها که قطعاً بر سیاستگذاریهای نفتی خاورمیانه ای و اوپک تأثیرگذار است، حائز اهمیت است. حال با توجه به این امر سرنوشت اوپک چگونه خواهد بود.
2-1- سئوال اصلی:
جنگ آمریکا علیه عراق در مارس 2003 چه پیامدهای سیاسی ـ اقتصادی بر آینده اوپک بر جای خواهد گذاشت.
سئوالات فرعی:
- اهداف و ساختار اوپک چیست؟
- رابطه آمریکا و عراق پس از تشکیل اوپک چگونه بوده است؟
- دلایل حمله آمریکا به عراق چه بود؟
- آیاعراق به تنهایی میتواند جایگزین مناسبی برای تأمین نیازهای نفتی آمریکا باشد.
3-1- فرضیه اصلی:
جنگ آمریکا علیه عراق باعث تسلط آمریکا بر منابع نفتی عراق شده و بازتاب آن باعث تشدید اختلافات بین اعضای اوپک و در نتیجه تضعیف اوپک خواهد شد.
فرضیههای جانشین:
- جنگ آمریکا علیه عراق باعث اتحاد بیشتر اعضای اوپک خواهد شد و اوپک نه تنها تضعیف نخواهد شد بلکه تقویت نیز میشود.
- جنگ آمریکا علیه عراق تأثیری بر روند فعلی اوپک برجای نخواهد گذاشت و این امر بیشتر بدنبال نظم نوین جهانی با تأکید بر امنیت انرژی است.
4-1- متغیرهای دخیل:
1- قیمت تولید و مصرف نفت جهان
2- ذخایر و تولید نفت اوپک
3- تولید، مصرف و ذخایر نفتی کشور عراق
4- بحرانهای مؤثر بر قیمت نفت
5- جنگ آمریکا علیه عراق
6- آینده اوپک
5-1- تعریف عملیاتی مفاهیم:
حادثه یازدهم سپتامبر: در تاریخ یازده سپتامبر 2001 چهار هواپیمای ربوده شده بوسیله افراد ناشناس با ساختمانهای پنتاگون در واشنگتن و مرکز تجارت جهانی در نیویورک اصابت کردند و بخش اعظم آن را تخریب کردند که آمریکا عاملان این حمله تروریستی اسامه بن لادن و شبکه تروریستی القاعده نسبت داد بدین ترتیب مبارزه خود را علیه تروریسم آغاز کرد.
6-1- پیشینه تحقیق:
مروری بر تحقیقات و مطالعات پیشین، به شناخت دقیقتر ابعاد مسأله تحقیق کمک مینماید و از این رو میتوان دیدگاهها و یافتههایی که در زمینه تحقیق وجود دارد، شناسائی نمائیم و بر این اساس به دنبال گردآوری اطلاعات و تولید یافتههای نوینی باشیم که تاکنون در مورد آنها کاری صورت نگرفته و اطلاعاتی درباره آن وجود ندارد.
با این مقدمه لیست منابع موجود در زمینه پیامدهای جنگ آمریکا علیه عراق (2003) و تأثیر آن برآینده اوپک را میتوان در 5 گروه طبقهبندی کرد:
1- تحقیقات و بررسیهای آکادمیک اعم از بحثهای نظری و کاربردی.
2- پایان نامههای تحصیلی
3- کتب: هیچ کاری منطبق با عنوان تحقیق انجام نشده است.
4- مقالات:
از آنجایی که در ارتباط با موضوع مورد بررسی مقالات متعددی در نشریات تخصصی و روزنامههای سراسری منتشر گردیده است که بیشتر از رویکرد سیاسی، نظامی و اقتصادی به مسأله پرداختهاند که اهم آن در متن تحقیق مورد استناد قرار گرفته است در اینجا فقط به تعدادی از مهمترین مقالات در این زمینه اشاره میشود:
نخستین مقاله «دستیابی به نفت جهان یا مهار چین» نوشته مایکل کلر مندرج در همشهری دیپلماتیک صفحات 14 و 15 نیمه اول مرداد 83 میباشد. در این مقاله نویسنده بیشتر به اهمیت عامل انرژی در رقابت آمریکا با چین میپردازد و اشاره میکند بر اساس گزارش دیک چنی، میزان تولید داخلی نفت از حدود 5/8 میلیون شبکه در روز در سال 2002 به 7 میلیون شبکه در روز در سال 2020 کاهش مییابد و در همین حال میزان مصرف از 5/19 میلیون شبکه در روز به 5/25 میلیون شبکه در روز افزایش خواهد یافت و به همین جهت توجه به خلیج فارس، امنیت انرژی و کسب هواداران جدید در منطقه از جمله سیاستهای انرژی و نظامی آمریکا در دو دهه اول قرن بیست و یکم خواهد بود.
مقاله دیگر در این زمینه «نظم نوین نفت» مارشال آئوربک مندرج در همشهری دیپلماتیک مورخ 18 مهر 83 در صفحه 12 میباشد. مقاله مذکور به «اعجاب نفتی اکتبر» پرداخته است که طی آن عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک در ژوئیه 2003، رضایت خود را از افزایش قیمت نفت به 35 دلار اعلام کردند و این نگرانی را بوجود آورد که دوران «نفت ارزان» به پایان برسد و از آنجایی که رشد اقتصادی آینده آمریکا به طور عمده وابسته به تولید تضمین شده، دست یافتنی و فراهم شدنی انرژی است و کاهش تولید نفت اوپک در زمانی که بازار به آن نیاز دارد و افزایش قیمت نفت در زمانی که آمریکا با کاهش در آمد قابل مصرف روبروست از جلمه فاکتورهای تکاپو و توجه ویژه آمریکا به نفت خاورمیانه است.
مقاله دیگر در این زمینه «نفت و استراتژیهای آمریکا» ترجمه عباس فتاحزاده مندرج در همشهری مورخ 30 دی ماه 81 در صفحه 18 میباشد و اشاره مینماید که علاقه آمریکا به منطقه خلیج فارس جدید نیست. البته در ابتدا رنگ سیاسی قضیه پررنگ تر از بعد اقتصادی بود ولی بتدریج پس از فروپاشی کمونیسم، تصرف نظامی کویت توسط نیروهای آمریکا، افزایش مصرف نفت و کاهش تولید نفتی و ذخایر آن در سایر حوزهها، اهمیت بیشتری مییابد. منطقه خلیج فارس با 679 میلیارد بشکه (65 درصد ذخایر شناخته شده جهان) مدتها آمریکا بازیگر اصلی منطقه باقی خواهد ماند. عامل این امر هم فاکتورهای اقتصادی تأثیرگذار در آن میباشد.
گزارش دیگر در این زمینه تحت عنوان «لقمه چرب» با نگاهی به نفت آمریکا، نفت عراق و اوپک مندرج در همشهری مورخ 4 اردیبهشت 82 میباشد که در آن اشاره میشود از نظر آمریکا، سهم در نظر گرفته شده اوپک برای عراق به عنوان دومین کشور نفت خیز و اختصاص 5/2 میلیون بشکه (2 درصد تولید نفت جهان) منطقی نمیداند و خواهان تغییراتی در این زمینه است و این در صورتی است که اوپک برای تثبیت قیمت نفت جهان، بدنبال کاهش تولید نفت از 5/24 میلیون شبکه به 24 میلیون شبکه در اجلاس 24 آوریل اوپک بوده است. از طرف دیگر بازسازی عراق با ثروت نفتی 112 میلیارد بشکهای چنان لقمه چربی است که حتی ناتو هم نتوانسته نسبت به آن بیتفاوت باشد. به رغم آنکه برخی اعضای ناتو نظیر آلمان و فرانسه عملاً جنگ را تحریم کرده بودند اما حالا ظاهراً این سازمان طرحهایی برای صلح بانی و بازسازی عراق دارد. به نوشته روزنامه فرانکفورتر آلگماین سایتونگ در داخل ناتو تمایل برای برعهده گرفتن مسئولیت و نقش در عراق افزایش پیدا میکند.
مطلب دیگر در این زمینه، مقاله «بوش بوی نفت میدهد» نوشته عبدالمهدی مستکین مندرج در صفحه7 همشهری دیپلماتیک مورخ 18 مهر 83 است که در آن اشاره میشود دولتمردان جمهوری خواه آمریکا ارتباط تنگاتنگی با کارتلهای نفتی آمریکا دارند و یکی از اهداف اساسی ایالات متحده آمریکا از اشغال نظامی عراق، بدست گرفتن ابتکار عمل در تولید و تعیین قیمت نفت از طریق سیطره بر ذخایر استراتژیک نفت عراق بود. در همان روزهای اول اشغال عراق، نیروهای آمریکایی تنها مناطق نفتی را تحت حفاظت شدید خود قرار دادند. در واقع هدف آمریکاایجاد جایگزینی مناسب برای اوپک در منطقه خاورمیانه است. از این منظر به خوبی حضور 50 ساله آمریکا در عراق قابل درک خواهد بود. در همین چارچوب گفته «برنت اسکورکرافت» مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا مؤید این دیدگاه ایالات متحده خواهد بود: «مهمترین هدف آمریکا از اشغال نظامی عراق بدست گرفتن شریان نفت و تضعیف و از بین بردن اوپک است.»
مطلب دیگر در این زمینه، گفتگو با عمادالدین باقی تحت عنوان «دموکراسی در خدمت منافع آمریکا» مندرج در روزنامه همشهری مورخ 12 خرداد 82 صفحه 15 میباشد که به تحلیل اهداف آمریکا از حمله به عراق میپردازد که مهمترین آنها عبارتند از: 1- نفت عراق، 2- خاورمیانه بزرگ و تقویت اسرائیل در منطقه، 3- امنیت انرژی.
به اعتقاد ایشان، گرچه مسأله نفت یا صلح خاورمیانه برای آمریکا استراتژیک است اما مسأله فوریتر و مهمتر از اینها در حال حاضر امنیت است و بعد از واقعه 11 سپتامبر این مسأله امنیت در صدر قرار گرفت.
بالاخره آخرین مطلب، مقاله اینترنتی اسماعیل محمدی تحت عنوان «3 «هدف سیاسی و اقتصادی آمریکا در جنگ با عراق» در سایت بنیاد اندیشه اسلامی ژوئن 2004 میباشد. به اعتقاد وی ایالات متحده فقط به نفت و انرژی عراق توجه ندارد بلکه این کشور مطامع اقتصادی گستردهای را دنبال میکند که به مراتب فراتر و بیشتر از نفت عراق است. آمریکا تلاش میکند با کنترل دومین ذخیره نفتی دنیا، عرضه بازار جهانی نفت را کنترل و مدیریت نماید و با بهرهبرداری از منابع نفتی عراق، بخشی از هزینه جنگ آمریکا را تأمین نماید. این تسلط بر منابع نفتی عراق، چانه زنیهای کشورهای عربی حامی آمریکا بویژه عربستان، قطر و امارات را در مناسبات انرژی بشدت کاهش دهد و علاوه بر این با بهرهگیری از کردهای عراقی چانه زنی و قدرت تأثیرگذاری واشنگتن در مناسبات سیاسی با کشورهای منطقه بویژه ترکیه و سوریه افزایش یافته است. آخر اینکه کاهش شدید نفوذ اقتصادی اروپا و روسیه در خاورمیانه هدف دیگر کاخ سفید است که آمریکا تلاش میکند شاخصهای اقتصادی (کسری بودجه، تراز حساب جاری، کاهش تراز سرمایه) خود را تقویت و از حالت رکود اقتصادی خارج نماید.
5- منابع اینترنتی موجود در سایتهای مرتبط که بخشی از یافتههای آن در پایان نامه مورد استفاده قرار گرفته است.
در نهایت در جمعبندی تحقیقات پیشین میتوان اینگونه اذعان کرد که فقط تعدادی از مقالات و منابع اینترنتی اشاراتی محدود به مسأله آینده اوپک پس از جنگ آمریکا علیه عراق (2003) داشتهاند و سایر منابع (کتب، پایان نامه، تحقیقات آکادمیک) به صورت گذرا، غیر متمرکز و بسیار اندک و محدود به موضوع تحقیق فقط اشاره کردهاند و به همین جهت تحقیق مذکور میتواند در جهت رفع بخشی از کاستیها و خلاءهای اطلاعاتی موجود مفید واقع شود.
7-1- روش تحقیق:
با توجه به اینکه تحقیق حاضر از مطالب موجود در مقالات، اخبار، کتب و اینترنت بدست آمده است، لذا تحقیق موجود توصیفی ـ تحلیلی و همچنین کتابخانهای میباشد.
[1]- سید رسول موسوی، «قدرت نفت» همشهری- دیپلماتیک، ش24، 18/3/83، ص 2.
[2]- سیاوش دریابار، «بوش نفت نمیخواهد»، صبح و اقتصاد، ش 78، 2/2/93، ص10.
[3]- «لقمه چرب (نفت آمریکا، نفت عراق و اوپک»، همشهری، سال دوم، ش 283/3031، 4/2/83، ص 13.
[4]- سیاوش دریابار همان.
پروژه پیامدهای جنگ آمریکا و عراق (2003) و تأثیر آن بر آینده اوپک همراه با چکیده و جدول