فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله پیامبر و یهودیان

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله پیامبر و یهودیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

1- غیریهودی بودن حضرت محمد (ص)
یکی از دلایل مخالفت یهودیان با حضرت محمد غیریهودی بودن حضرت محمد بود. یهودیان معتقد بودند که خداوند هرگاه خواسته با انسانها سخن بگوید و با آنها ارتباطی داشته باشد این کار را بوسیله قوم یهود انجام داده است. آنها اعتقاد داشتند خداوند با انتخاب پیامبران خود از قون یهود خواسته این قوم را واسطه بین خود و انسانها قرار دهد. یهودیان بر این باور بودند که خداوند اگر بخواهد شخصی را به پیامبری برگزیند حتماً از نوادگان یعقوب خواهد بود.
و تنها نسل حضرت یعقوب است که لیاقت پیامبری را دارد و هر قومی که از نسل این پیامبر نباشند لایق درجه نبوت و ارتباط با خداوند نیستند.
یهودیان می دانستند که پیامبر ختمی مرتبه خواهد آند و این پیامبر نجات دهندة قوم یهود و تمام بشریت می باشد اما آنها منتظر پیامبری بودند یهودی و تصور نمی کردند که پیامبری با چنان عزت و مرتبه ای غیریهودی باشد. یهودیان کاملاً به عزت و رسات این پیامبر آگاهی داشتند و آمدن این پیامبر را برگ سبزی در دفتر یهودیت می دانستند. حضرت محمد (ص) با اعلام رسالت خود باعث شدند که انتظار یهودیان بسر آید و آن روز موعودی که منتظرش بودند فرار رسد. یهودیان در ابتدا از حضرت محمد (ص) بسیار استقبال کردند چون تصور می کردند این شخص یا یهودی می باشد یا به دین یهود درخواهد آمد. اما مخالفتهای یهودیان از زمانی آغاز شد که فهمیدند این شخص که ادعای پیامبری می کند نه یهودی است و نه قصد یهودی شدن دارد و این مسأله برای یهودیان یک فاجعه عظیم بود. یهودیان صدها سال بخاطر داشتن پیامبری چون حضرت موسی (ص) و یهودی بودن خود به دنیا فخرفروشی کرده بودند. آنها خود را انسانهایی برگزیده و خاص خداوند می دانستند. خود را حرف اول و آخر سلسلة نبوت می دانستند و در این دوران منتظر آخرین پیامبر خود بودند تا دفتر نبوت را به اسم قوم یهود ببندند.
حال شخصی از قوم عرب آمده بود و ادعا می کرد که آخرین پیامبر خداوند است و اتمام حجت خدا بر انسانها و آمده تا تمام انسانها را بر هر دین و آئینی که هستند و از هر قوم و نژادی که می باشند به اسلام دعوت کند و این برای یهودیان بسیار گران بود. چون این دعوت باعث می شد که یهودیت متزلزل و بی اعتبار شود چون دینی به نام اسلام مطرح شده بود و از رطفی یهودیان نژادپرست باید خود را هم ردیف سایر انسانها قرار می داده اند و این از نظر یهودیان امری محال بود. چون حضذت محمد (ص) غیریهودی بود هرچقدر که قدرت پیدا می کرد باعث تضعیف یهودیان می شد. حتی اگر یهودیان را به حال حود می گذاشت تا به دین خود بپردازند. طرح مسأله اسلام افکار را از یک قطبی بودن دین آسمانی یعنی دین یهود منحرف می کرد و بابی دیگر برای خداپرستی باز می شد. دین اسلام باعث می شد که انسانها با گرویدن به آن از زیر فشار و تحقیرهای یهودیان خارج شوند و یهودیان نتوانند سایرین را بخاطر نداشتن دین آسمانی و پیامبر تحقیر کنند. پس یهودیان چاره ای جز مخالفت با پیامبر عرب و غیریهودی نداشتند و ریشه دار شدن دین محمد (ص)، ریشه تفکر یهودیت را می خشکاند و بزرگان یهود کاملاً به این مسأله واقف بودند. پس غیریهودی بودن حضرت محمد (ص) باعث تضعیف یهودیان شده بود و تئوری یهودیان مبنی بر اینکه خداوند هرگاه خواسته با انسانها سخن بگوید به وسیلة یهودیان این کار را انجام داده و یهودیان قوم برگزیده و خاص خداوند هستند از بین می‌رفت و مردود می شد.
پیامبر، این شخص عرب، تمام انسانها و اقوام جهان را در یک سطح قرار می داد، با خلقتی یکسان، پس یهودیان برای بقاء خود و افکار استعماری خود چاره ای جز مخالفت با حضرت محمد (ص) نداشتند و انی مخالفت امری آگاهانه بود بدین معنی که یهودیان می دانستند که او پیامبر خداوند است ولی به خاطر غیریهودی بودن دین ایشان اب او مخالفت می کردند. یهودیان پیرو آئین حضرت موسی (ص) نبودند. آنها پیرو نفس خود بودند و آنچه آنها اجراء و عمل می کردند دستوران کتاب مقدس (تورات) نبود بلکه فرامین نفسشان بود. آنچه اهمیت داشت ساختن گوساله ای طلایی از یهودیت بود نه حفظ آیین حضرت موسی (ص) و اگر آنها پیروان خلف حضرت موسی (ص) بودند، قطعاً با آغوشی یاز از اسلام استقبال می کردند و آن را می پذیرفتند. چرا که خود حضرت موسی (ص) (در کتاب تورات) مژده آمدن حضرت محمد (ص) را داده است.
همچنین خداوند در قرآن فرموده اند که فرقی میان هیچیک از پیامبران نمی باشد و همه مطیع فرمان خدا هستند.
در این خصوص خداوند در آیه 140 سوره بقره می فرمایند:
یا اگر شما اهل کتاب در موضوع انبیا با مسلمین بخ جدل برخاسته و گویید که ابراهیم و اسمعیل و اسحق و یعقوب و فرزندان او بر آیین یهودیته یا نصرانیت بودند (خدا مرا فرماید) که پاسخ ده که شما بهتر می دانید یا خدا؟ و کیست ستمکارتر از آنکه شهادت خدا را در باره انبیا کتمان کند (یا گواهی خدا را به رسالت محمد (ص) در کتب آسمکانی مخفی دارد تا نبوت او را انکار کند) و خدا غافل نیست از آنچه می کنید.
و همچنین در مورد تکذیب پیامبر می توان به سورة آل عمران آیه 184 اشاره کرد.
پس ای پیغمبر اگر تو را اتکذیب کردند غمگین مباش که پیامبران پیش از تو را هم که معجزات و زورها و کتاب آسمانیروشن بر آنها آوردند نیز تکذیب کردند.
2- سیاست تهمت به مسلمانان و پیامبر توسط یهودیان
آنچه یهودیان در سر می پروراندند جاودانگی یهودیت و برتری آنها نسبت به تمام ادیان بود. از ددیگاه یهودیان هرآنچه در برابر یهود قرار می گرفت محکوم به فنا بود. یهودیان که از سیاست دوستی و راضی کردن پیامبر به پذیرفتن دین یهود ناامید شده بودند، تصمیم گرفتند که حضرت محمد (ص) و مسلمین را مورد تهمت و دشنام قرار دهند.
(سوره آل عمران آیه 186)
البته شما (مسلمانان) را به مال و جان آزمایش خواهند کرد (اهل کتاب) و بر شما از زخم زبان، آنها که پیش از شما کتاب آسمانی بر آنها نازل شد و از آنها که شرک ورزیدند اذیت بسیار خواهد رسید و اگر صبر پیشه کرده، پرهیرگار شوید (البته ظفر یابید که) ثبات و تقوا سبب نیرومندی و قوت اراده در کارهاست.
این سیاست برای مسلمانان بسیار گران بود. چونکه اعراب اصئولاً مردمانی با تعصب بودند و کاری تر از زخم شمشیر بر آنان تهمت و دشنام بود و حال اگر این تهمتها و دشنام ها متوجه پیامبرشان می شد این زخم بر قلب آنها صدبار عمیقتر می شد و یهودیان به این مسأله کاملاً واقف بودند. به همین دلیل تهمتهای زیادی به مسلمانان و شخص پیامبر زدند.
3- تهمت نازا بودن به زنان مسلمان توسط یهودیان
اولین شایعه ای که یهودیان در بین کمسلمانان رواج دادند مسأله نازا شدن زنان مسلمان بود. یهودیان زمانیکه دیدند زنان مسلمان به علت هوای مدینه بیمار شده اند از این فرصت استفاده کرده و شابعه نمودند زنانی که مسلمان می شوند به واسطه مسلمان شدنشان نازا خواهند شد و این بیماری آنها به همین سبب می باشد. این شایعات در مسلمانان اثر کرده و آنان را بسیار ناراحت نمود و بیشتر از همه زنان مسلمان را بیمناک و اندوهگین کرد. این وضع ادامه داشت تا زوجه عبدا...بن زبیر صلحب فرزند پسر شد و با زایمان او تمام شایعات خنثی گردید و نگرانی زنان عرب و تمام مسلمانان از بین رفت و اولین نقطه ننگ را برای یهودیان مدینه به ارمغان آورد. این شروع تاریخ ننگ برای یهودیان بود.
4- خوردن کوشت و شیر شتر
زمانیکه حضرت محمد به یهودیان می فرمودند که آیات قرآن و کتاب تورات موسی هر دو آسمانی هستند و از جانب یک خدا بر انسانها نازل شده است و فرقی بین آنها نیست، یهودیان تصمیم گرفتند از این صحبت حضرت محمد (ص) سوء استفاده کنند و به اثبات برسانند که آیات قرآن از جانب خداوند نیست. به همین دلیل آنان به پیامبر عرض کردند که شما می گویید که بین قرآن و توران فرقی نیست و هر دو کتاب از سوی یک آفریدگار به انسانها نازل شده پس چطور است که در تورات – کتاب آسمانی ما – خوردن گوشت شتر و شیر آن حرام می باشد ولی شما مسلمانان از کوشت و شیر شتر استفاده می کنید و بر شما حلال می باشد. مگر می شود که دو کتاب از سوی یک خدا باشد و در یکی چیزی حرام و در دیگری همان چیز حلال باشد. پس ای محمد آنچه تو می گویی از جانب خداوند نیست. در پاسخ به این تهمت که یهودیان به حضرت زدند و ایشان را به دروغگویی متهم کردند، خداوند در سوره آل عمران آیه 93 و 94 به آنان پاسخ می دهد و می فرماید:
همه طعامها بر بنی اسرائیل حلال بود مگر آنرا که یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد (که گوشت و شتر و شیر آنست) ای پیغمبر اینک بگو (یهودیان چنانکه می گویند تورات حلال را بر شما حرام کرده) اگر راست می گویید آن حکم تورات را آورده تلاوت کنید. پس کسانی که بعد از این حجت بر خدا دروغ ببندند ستمکاران، هم آنها خواهند بود.
این آیات به روشنی می گوید: که حضرت یعقوب خود را برای خویش کوشت شتر و شیر را حرام کرده بود و بعدها که حضرت موسی به پیامبری می رسد پیروان حضرت موسی یعنی یهودیانه به تبعیت از حضرت یعقوب پیامبر پیشین خود و جد حضرت موسی گوشت شتر و شیر آن را بر خود حرام می کنند. حرام بودن گوشت شتر و شیر آن هرگز در تورات نیامده است و روحانیون یهودی که به این مسأله آگاه بودند می خواستند به شکلی از آن سوء استافده کنند که خداوند آنان را روسیاه گردانید و در آیة 94 به یهودیان هشدار می دهد که اگر بعد از این دلیل رو.شن به خداوند دروغ ببندند از ستکاران خواهید بود.
البته بتاید گفت که این گونه مسائل در تاریخ یهود به شکلهای متفاوتی دیده می شود. مثلاً یهدیان طبق یک داستان قدیمی که می گوید روزی خداوند به مفصل ران حضرت یعقوب ضربه ای می زند بطوریکه از جا درمی رود و به همین دلیل یهودیان از مفصل ران چارپایان نمی خورند و این مسئله هیچ ربطی به تورات ندارد و نمی توانند بگویند خداوند در تورات مفصل ران چارپایان را حرام کرده است پس چرا مسلمانان از آن استفاده می کنند و می خورند و خداوند در آیة 5 سورة المائده می فرماید:
امروز هرچه پاکیزه، بر شما حلال شد و طعام اهل کتاب برای شما و طعام شما بر آنها حلال است و نیز حلال شد نکاح زنان پارسای مؤمنه و زنان پارسای اهل کتاب در صورتی که شما اجرت و مهر آنها را بدهید و آنها هم زناکار نباشند و رفیق و دوست نگیرند و هرکس به دین اسلام کافر شود، عمل خود را تباه کرده در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
اختلاف مسلمانان به یهودیان بر سر تعیین قبله
مسأله جدیدی از سوی یهودیان مطرح شد و آن تقلید مسلمین از یهودیان در عبادن بود. یهودیان ادعا می کردند که مسلمانان به تقلید از یهود رو به سوی بین المقدس نماز می خوانند و آنها وابسته به دین یهود هستند و از خود دین مستقلی ندارند. این مسأله باعث ناراحتی مسلمین شده بود و مسلمانان دوست نداشتند که دین نوپای آنها از سوی یهودیان یک دین تقلیدی تصور شود. یهودیان سعی می رکدند از این حربه برای کوبیدن دین محمد (ص) استفاده کنند. اما این وضع مدت زیادی دوام نداشت و خداوند متعال پیامبر اکرم (ص) و پیروانش را از این مشکل رهانید و به پیامبر اکرم دستور داد که قبله مسامانان را از بیت المقدس به مکه تغییر دهند. این فرمان خداوند از چند جهت بر مسلمانان مبارک بود و آنان را بسیار خشنود کرد. اول اینکه از زیر فشار روانی که یهودیان ایجاد کرده بودند خارج شدند و دیگر یهودیان نمی توانستند آنها را به داشتن دین تقلیدی متهم کنند و با این تغییر قبله، تمام این توطئه ها خنثی شده و دین اسلام بطور کامل از یهودیت جدا و مستقل گردید.
دومین مسأله ای که این تغییر قبله به دنبال داشت این بود که اعراب چون دارای تعصبان خاص قومی بودند و اصولاً به اجداد و نیاکان خود بسیار اهمیت می دادند و تا قبل از مسامان شدن طبق سنت اجدادشان برای عبادت رو به سوی مکه داشتند وقتیکه قبله دین جدیدشان هم مکه گردید، اجساس می کردند که به نوعی به نیاکان خود نیز احترام گذارده اند و از اینکه شهرشان قبله مسلمانان قرار گرفت و می توانستند برای زیارت قبله به شهر خود سفر کنند بسیار خوشحال شدند، چون تا آن زمان مسلمانان (مهاجرین) گمان می کردند که هرگز به شهر خود یعنی مکه بازنخواهند گشت. بعد از این فرمان خداوند برای تغییر قبله، محراب مسجد مدینه تغییر کرد و به سوی مکه گردید یعنی جایی که حضرت ابراهیم و فرزندش اسماعیل آن را بنا کرده بودند و آیه ای که خداوند در آن به تغییر قبله امر فرمودند سوره یقره آیه 142 می باشد:
مردم بی خرد خواهند گفت که چه موجب آن شد که مسلمانان از قبله ای که بر آن بودند (بیت المقدس) رو به سوی کعبه آوردند. بگوی ای پیغمبر خدایراست مشرق و مغرب و هرکه را خواهد به راه راست هدایت م کند (142)
و همچنان شما مسلمین را به آیین اسلام هدایت کردیم و به اخلاق معتدل و سیرت نیکو بیاراستیم تا گواه مردم باشید (و سرمشق درستی خلق) تا نیکی و درستی را سایر ملل عالم از تو بیاموزند. ای پیغمبر، ما قبله ای که بر آن بودی تغییر ندادیم مگر بر اینکه بیازماییم و جدا سازیم گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی کنند از آنان که به مخالفت او برخیزند و این تغییر قبله بسی بزرک نمود مگر در نظر هدایت یافتگان به خدا و خداوند اجر پایداری شما را در راه ایمان ضایع نگرداند که خدا به مردم مشفق و مهربان است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 30   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پیامبر و یهودیان
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.