فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

اختصاصی از فی فوو مقاله گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی


مقاله گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

مقاله گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

 

مقدمه :

الف ـ می توان گفت که تا سالهای 1960 ، جرم شناسی آمریکای شمالی و انگلیسی ، همانند جرم شناسی سایر کشورهای اروپایی پیرامون پژوهش عوامل مجرمانه و سازو کار « عملی ساختن اندیشه مجرمانه » دور می زده است . به همین مناسبت ، این جرم شناسی به طرف شناسایی روشهای درمانی و پیشگیرانه بزه و حتی المقدور جلوگیری از تکرار اعمال مجرمانه و در نهایت هموار نمودن بازگردانی اجتماعی محکومان ، متمایل بوده است . این چیزی است که انگلوساکسونها آن را REHABILITATIVEIDEALمی نامند و به « اصلاح گرایی » هم مشهور است .

بی شک اختلافهای بسیار مهمی بین نظریه های تهیه شده بوسیلة انگلیسیها و آمریکائیان وجود دارد که همین اختلافها بین روشهای گوناگون درمان وپیشگیری هم که آنان پیشنهاد می کرده اند به چشم می خورد .

نخستین اختلافها ، طبیعتاً بین برداشتهایی که به نارسایهای زیست شناختی یا ویژگیهای روان شناختی و یا کسانی که بر عکس به اثر عوامل اجتماعی معتقدند ، وجود دارد .

همچنین در میان هر یک از این گرایشهای مهم ، اختلاف بین نظریه های خاص نیز وجود دارد . به همین جهت است که به عنوان نمونه ، در نظریه های آمریکائی ، با شناختی که ما در فرانسه از آنها داریم ، می توان

« محیط زیست گرایی » ، « معاشرتهای ترجیحی » ، « تعارضهای فرهنگی » ، « خرده فرهنگهای بزه کارانه » … را از هم تمیز داد . علی رغم این اختلافها ، کلیه این نظریه ها ویژگی مشترکی را دارا بودند ، اصلی که بطور ضمنی مورد قبول آنها بود ، عبارت است از اینکه وجود جرم و بطور کلی انحراف در قالب آسیب شناسی فردی و اجتماعی و ناکارایی ، توجیه و تشریح می گردد . همان طور که انگلیسیها می گویند ، هدف تشریح با توجه به یک « الگوی پزشکی » بوده است .

ب ـ ولی حدود پانزده سال است که اینگونه برداشت ، نخست در آمریکا و سپس در انگلستان ، سخت مورد انتقاد قرار گرفته است . دلایل این انتقادها ، پیچیده و گوناگون هستند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

تحقیق در مورد وهابیت

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد وهابیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد وهابیت


تحقیق در مورد وهابیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:57

 

سلفیگری و وهابیت

واژه “سلف” جمع “سالف” و به معنای “پیشینیان” است. “سلف” در نظر اهل سنت به نسل های نخست از مسلمانان یعنی اصحاب پیامبر(ص) و دو نسل بعد از آنان (تابعین و اتباع) اطلاق می شود.

 اصطلاح “سلفی” بر طیف وسیعی از جریانهای اسلامی و اندیشمندان اهل سنت اطلاق می شود که منادی بازگشت به شیوه “سلف”(پیشوایان اهل سنت در قرون نخست اسلامی) هستند. آنان شیوه سلف را نمایانگر اسلام ناب می دانند که جامعه باید به آن برگردد تا مجد و عظمت خود را بازیابد. اما در درون این طیف گسترده، نظریات و عملکردهای بسیار متنوعی وجود دارد: برخی از آنها روح اسلام را از “سلف” الهام می گیرند و بر پایه آن و با توجه به مقتضیات روز به اجتهاد می پردازند اما برخی دیگر در پی پیاده کردن دقیق دیدگاه و سخنان سلف هستند. از آنجا که سلف اهل سنت خود دارای شیوه یکسان نبوده اند از این رو “منادیان بازگشت به سیره سلف” نیز هرگز یکسان نیندیشیده اند.

به علاوه اینکه “سلف” در چه بازه زمانی مورد نظر باشد بسیار مهم است. مثلا اگر منظور از سلف تنها صحابه پیامبر(ص) و یک نسل بعد از آنان (تابعین) باشند، در این صورت امامان چهارگانه فقه اهل سنت نیز از دایره سلف خارج می شوند زیرا هر چهار امام (ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمد بن حنبل) پس از عصر صحابه و تابعین زیسته اند. “سلفیگری” با این تفسیر، در مقابل مذاهب اربعه و مستلزم حجیت اجتهاد معاصران بر پایه احادیث و سخنان صحابه خواهد بود. از این رو اکثر علمای اهل سنت که تنها مذاهب اربعه(حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی) را معتبر می دانند، با “سلفیگری” مخالفند زیرا سلفیگری را به معنای تخریب نظام فقهی که ابوحنیفه و شافعی و... بنا کرده اند، می دانند.

امروزه آنچه از اصطلاح “سلفی” به ذهن متبادر می شود بیشتر همان جریانی است که با عنوان “وهابی” شناخته می شود و شخصیتهای بارز آن “محمدبن عبدالوهاب” و “عبدالعزیز بن باز” و “ابن عثیمین” و... هستند. حال آنکه در چند دهه پیش این اصطلاح طیف بسیار گسترده ای را شامل می شد که در میان آنها نام متفکرانی همچون “محمد عبده” و “محمد رشید رضا” و “محمد غزالی(معاصر) “ به چشم می خورد. در واقع “وهابیها” در آغاز اقلیت کوچکی از جریانهای سلفی را تشکیل می دادند اما به تدریج توانستند سوار بر موج شده، خود را نمایندگان اصلی این جریان قلمداد کنند.

 اصطلاح “سلفی” نخست با ظهور برخی از مصلحان اسلامی که در پی نجات امت اسلامی از تعصبات شدید مذهبی بودند مطرح شد. آنان غالبا خود را پایبند به عقاید سلف دانستند ولی در زمینه فقه خواستار “اجتهاد جدید با توجه به اهداف شریعت” و “کاهش تعصبات مذهبی” شدند. این جریان را باید “سلفی اجتهادی” نامید. آنان خود را به فهم عالمان گذشته از قرآن و سنت محدود نمی کردند و معتقد بودند علمای دین باید متناسب با شرایط زمان و مکان به اجتهاد بپردازند. برجسته ترین شخصیتهای این جریان اصلاحی عبارتند بودند از: محمد عبده(د 1905م/1323ق)، محمد رشید رضا(د1935م/1354ق)، ابن بادیس الجزائری(د 1940م)، علال الفاسی(د1974م/1394ق.) از میان معاصران نیز محمد غزالی(د1996م) و یوسف قرضاوی(در قید حیات) در همین جریان می گنجند.

 اما به تدریج این اصطلاح به کسانی که خود را تنها به “ظواهر قرآن و سنت” پایبند معرفی می کردند و عملا هرگونه “اجتهاد جدید” را “بدعت” می دانستند، اختصاص یافت. این جریان همان پیروان “محمدبن عبدالوهاب” هستند که باید آنها را “سلفیهای نص گرا” یا “وهابی” بنامیم. از ویژگیهای بارز وهابیها این است که بسیاری از مخالفان خود را “کافر” می نامند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وهابیت

گرایشات نو در جرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

اختصاصی از فی فوو گرایشات نو در جرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گرایشات نو در جرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی


گرایشات نو در جرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

 

 

 

 

 

 

 

مقاله با عنوان گرایشات نو در جرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی در فرمت ورد در 24 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:

مقدمه
نظریه برچسب زنی
الف ـ نقد تحلیل علت شناختی سنتی
ب ـ توضیح کسب پایگاه اجتماعی بزهکار
جنبه های جامعه شناختی کسب پایگاه اجتماعی بزهکار
جنبه های روانی ـ اجتماعی تشکیل پایگاه اجتماعی بزهکار
جرم شناسی رادیکال یا جرم شناسی انتقادی
الف ـ جرم شناسی توضیحی
الگوی شکلی تایلور ، والتون و یانگ
محتوای مادی
ب ـ جرم شناسی مبارز
جرم شناسی رادیکال دشواریهای مهمی را بر می انگیزد که می توان در سه نکته خلاصه کرد .


دانلود با لینک مستقیم


گرایشات نو در جرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

دانلود مقاله قاعده سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله قاعده سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله قاعده سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو


دانلود مقاله قاعده سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو

 

 

 

 

 

قاعده سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو

مقدمه

در نظام حقوقی انگلیس و کشورهای کامن لو، آرای حاکم مافوق ،الهام بخش دادگاه های مادون و طبق ضوابطی برای آنها الزام آور است. دادگاه های مادون در دعاوی مشابه عموما از حکم دعوای مافوق تبعیت می کنند. برای ما که با سیستم حقوق فرانسه-نوشته سروکار داریم، کمی تعجب آور است که قضات در نظام حقوقی انگلیس و کامن لو چگونه به وضع قاعده ی حقوقی می پردازند. به عبارتی قضاتی که خود باید تابع قواعد حقوقی باشند، چگونه به وضع قاعده ی حقوقی نیز می پردازند؟

در حقیقت قاعده و قانون باید توسط نمایندگان منتخب مردم در مجالس قانونگذاری و با انجام تشریفات لازم وضع شود. کار قضات باید این باشد که به بهترین شکل قوانین حقوقی را اعمال نمایند و کار تدوین قوانین و تقنین را به متخصصین مربوطه واگذار نموده تا با تعمق و تدبر بیشتر به این امر مهم بپردازند.

اما همانطور که گفتیم قاضی در سیستم حقوقی کامن لو از ابتدا نقشی اساسی در تقنین ایفا کرده است. اگرچه امروزه نقش مجالس قانونگذاری در وضع قانون افزایش و اهمیت یافته است اما هنوز دادگاههای کامن لو نقش مهم وتاثیرگذار خود در وضع قوانین را حفظ کرده اند. وقتی قضات می خواهند قوانین مصوب مجلس را اجرا کنند، صدور حکم بدون مراجعه به دعاوی حقوقی، برایشان مطلوب و رضایت بخش نیست. در حقیقت آنها مفاهیم واقعی و معانی دقیق عبارات قانون وضع شده از سوی مجلس را در چگونگی شیوه ی استنباط و استدلال در دعاوی و آرا دادگاه ها جستجو می کنند. رای یک دادگاه برای دعوای بعدی با همان وقایع مشابه به عنوان یک منبع حقوقی مورد استفاده قرار می گیرد و این قاعده ی سابقه (Precedent) در حقوق انگلیس و کامن لو است. رای مجلس اعیان برای دادگاه های تجدیدنظر و مادون و نیز رای دادگاه های عالی و تجدیدنظر برای دادگاه های مادون لازم الاجراست.

برخلاف obiter dictum که شرح و توضیح اضافی قاضی در خصوص مسائل متفاوت از دعوای تصمیم گرفته شده می باشد- مثلا قاضی می گوید اگر وقایع دعوا به نحو دیگری بود، آنطور حکم می کرد که الزام آور نیز نمی باشد، ولی استنباط دقیق و تشخیص عناصر ratio decidendi در دعاوی مشابه لازم الاجرا بوده و قاعده ی سابقه را تشکیل می دهد.

قاضی در نظام حقوقی انگلیس و کامن لو به جای تفسیر مواد قانونی و توسل به قاعد کلی و اصول کلی حقوقی به بررسی عناصر دعوای مطروحه با دعوای مشابه قبلی می پردازد و در صورت وجود مشابهت بین عناصر دو دعوا، حکم مشابه صادر می کند. در غیر این صورت از آن قاعده عدول کرده و رای جدیدی صادر می کند، چه بسا این رای سابقه ی جدیدی ایجاد کند.

در خصوص قاعده ی سابقه و فن تفکیک در نظام حقوقی انگلیس و کامن لو که زیر بنای شناخت این نظام است، منبع مناسبی به زبان فارسی به رشته ی تحریر در نیامده است. در کتب حقوق تطبیقی که مهمترین آن کتاب رنه داوید فرانسوی است و یا در دیگر کتب حقوقی تطبیقی به مسئله قاعده ی سابقه و فن تفکیک، آنگونه که باید مورد بررسی قرار گیرد، توجهی نشده است. اهمیت این مسئله برای دانشجویان رشته ی حقوق حهت آشنایی با نظام حقوقی انگلیس و کامن لو از جمله کانادا، استرالیا، آمریکا، نیوزیلند البته با تغییرات و تفاوت هایی و درک بهتر نظام حقوقی انگلیس و کامن لو نمود در مقاله ی حاضر از دو کتاب انگلیسی Understanding Law (1992) و An Introduction To Law (1991) نیز استفاده گردیده است

مختصری از تاریخچه ی حقوق انگلیس

پارلمان در نظام حقوقی کامن لو از اواخر قرن سیزدهم به وجود آمد.قبل از آن پادشاه گهگاه قوانین در موارد خاص وضع می نمود ولی عموما امورات مردم بر اساس عرف حل و فصل می شد. مثلا اگر فردی می خواست حقوق خود در خصوص املاک یا تعهدات خود به فئودالها یا مسائل خصوصی چون ازدواج را بفهمد، باید به عرف جامعه رجوع می کرد. در صورت بروز اختلاف و کشمکش، معیار رسیدگی چه در دادگاههای فئودال چه در حضور خود مردم، عرف پذیرفته شده بوده. از قرن 13 به بعد رویه قضایی در نظام کامن لو تغییر نمود و اکثر دعاوی مهم به پادشاه و دادگاه های شاهی ارجاع می شد. غالب دعاوی براساس عرف در کل قلمرو پادشاهی اعمال می گردید مگر برخی دعاوی که در آن خصوص، قانون مدون وجود داشت. بنابراین اصول عرفی در همه قلمرو حکومت پادشاه اعمال می شد و قوانین عرفی در این قلمرو مشترک بود. این رویه اساس نظام حقوقی common law را پدید آورد.

بنابراین عرف مردم و جامعه توسط قضات در تصمیم گیری آنها در دعاوی، به صورت مدون در آمد و امروزه مجموعه ی وسیعی از آنها نظام حقوقی کامن لو را تشکیل می دهد. در حقیقت تشکیل کامن لو عبارتست از فراهم آوردن یک حقوق قضایی بر پایه عقل به جای حقوق عرفی دوره انگلوساکسون بوده است و امروزه استفاده از عرف به معنای عرف جامعه وجود ندارد بلکه اگر ثابت شود عرفی از پیش از قرن 12 وجود داشته است باید به وسیله ی رویه قضایی پذیرفته و توسط قضات لازم الاجرا گردد.

مجموعه این عرف ها که در تصمیمات قضات مورد استناد قرار گرفته بود، مدون گردید و تصمیمات جدید قضات نیز در دعاوی جدید جمع شد وگزارشات حقوقی Law Reports بدین صورت تدوین شد که امروزه منابع حقوقی حقوق انگلیس و کشورهای کامن لو را تشکیل می دهد. البته برخی از آرا که تلقی از آن به عنوان سابقه ی مناسب شمرده نشده کنار گذاشته می شود. بدین ترتیب حدودا 75% آرا مجلس اعیان، 25% آرا دادگاه استیناف و تنها 10% از تصمیمات دادگاه عالی عدالت انتشار می یابند.

اینکه گفته می شود نظام حقوقی کامن لو، نانوشته است. بدین معناست که آن ها صرفا بر قوانین وضع شده از سوی پارلمان تکیه ندارند بلکه اصول و حقوق عرفی آنها مورد توجه جدی است که بعضا به صورت مکتوب و تصمیمات قضات دادگاه ها نیز به صورت نوشته گردآوری شده و موجود است. تا قبل از قرن 15، نظام کامن لو تا حدی بر این نظر بود که توسعه و گسترش قانون باید توسط پارلمان صورت گیرد ولی پس از آن، هیچ چالشی برای قضات کامن لو، در اینکه می توانند قواعد قدیمی را بر قضایای جدید اعمال کنند و یا قواعد جدید بسازند وجود نداشت.

قاعده ی سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو (Precedent)

در واقع تنها از نیمه اول قرن 19 است که قاعده ی سابقه با مکلف کردن قضات انگلیسی به تبعیت از قواعدی که قضات پیشین پذیرفته اند استقرار یافته است.

برای شناخت بهتر چگونگی وضع قاعده ی حقوقی توسط قاضی در تصمیم گیری در یک دعوا به مثالی توجه کنیم: فرض کنیم با توجه به آیین و رویه ی امتحانات، کلیه ی دانشجویان باید در ساعت 10 صبح ورقه امتحانی خود را تحویل و جلسه را ترک کنند. در یکی از امتحانات، دانشجویان متوجه می شوند که یک دانشجو بعد از ساعت 10 که همه ورقه ها را تحویل داده اند، مشغول نوشتن است. دانشجویان خواستار توضیح آموزش می شوند، آموزش در پاسخ می گوید: این دانشجو نیم ساعت به علت سردرد در آموزش استراحت نموده است، به همین دلیل نیم ساعت وقت اضافه به او داده شده است که امتحان بدهد. با این توضیح همه قانع می شوند.

در حقیقت در این مثال آموزش قاعده ی جدیدی را اعلام می کند که چنانچه دانشجویی سر جلسه امتحانی قادر به مشغولیت در امتحان نباشد، بهمان میزان پس از وقت اعلامی، برای پاسخگویی وقت دارد. این قاعده قبلا در جایی نوشته نشده بود بلکه آموزش با توجه به واقعه ی جدید و عناصر جدیدی که پیش آمده حکم متفاوتی اعلام می کنند که قبلا سابقه نداشته ودر جایی مکتوب نبوده است. اما این قاعده چندان کامل نیست، چون ممکن است دلایل مختلف دیگری چون خواب رفتن در سر جلسه موجبات شرایط متنوع دیگری شود که دانشجو تقاضای وقت اضافه کند. اگر آموزش تصمیم بگیرد که قاعده و قانون جدیدی وضع کند که دربرگیرنده تمام صفتها می باشد که ممکن است برای دانشجو پیش آید و وقت اضافی برای او در نظر گرفته شود، در ایجا قانون وضع شده از سوی پارلمان (مرجع صالح) خواهیم داشت. اگر آموزش به همان تصمیم اکتفا کرده و برای شرایط دیگری که ممکن است موجب درخواست دانشجو برای وقت بیشتر شود را موکول کند به زمانی که چنین شرایطی پیش آید و آنجا با توجه به حکم قبلی (سابقه) تصمیم مناسب را در همان زمان اتخاذ کند، به شیوه کامن لو و Case Law عمل نموده است. بنابراین نظام کامن لو با مطرح شدن دعوای جدید، با کمک قواعد قبلی و عناصردعوای سابق، اگر عناصر وقایع پیش آمده مشابه دعوای قبلی بود حکم مشابه آن را صادر می کند و چنانچه عناصر وقایع دعوای جدید با قبلی تفاوت داشت، کار قاضی کامن لو این است که با تفکیک عناصرجدید از قدیم و وقایع دعوی قاعده ی جدیدی را کشف و بر سابقه بیفزاید و چنانچه آن عناصر، مشابه عناصر دعوای قبلی بود در صدور رای از حکم قبلی تبعیت و مشابه آن، حکم صادر کند.

به مثالی دیگر در زمینه حقوق جزا توجه کنید: در قضیه ای خانم مارگارت به پلیس گزارش می دهد که مردی با فلان مشخصات به او حمله کرده و پس از صدمه زدن به او کیف پولش را به سرقت برده است. پلیس موضوع را رسیدگی و اعلام می کند چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. دادگاه جزایی خانم مارگارت را به جرم مزاحمت عمومی محاکمه می کند. خانم مارگارت از دادگاه استیناف، تقاضای تجدیدنظر در حکم می کند. باید توجه داشت تا قبل از اعلام حکم مزاحمت عمومی برای خانم مارگارت، جرمی به عنوان مزاحمت عمومی effecting a public mischief در قوانین موضوعه پارلمان وجود نداشته است ولی در آرای قبلی اگر عده ای بر انجام توطئه به منظور ایجاد مزاحمت عمومی توافق کنند مجرم محسوب می شوند. البته در خصوص یک نفر چنین مطلبی وجود نداشته است. بنابراین هیچ سابقه ای که عمل خانم مارگارت را خلاف محسوب کند وجود نداشته است. دادگاه تجدید نظر رای خود را این گونه صادر نموده است:

« در این دعوا دو عنصر تشکیل دهنده ی مزاحمت عمومی وجود دارد که یکی اینکه افسران پلیس مرکز که باید وقتشان را صرف خدمات عمومی می کردند، در رسیدگی به یک اتهام واهی گذاشته و دیگر اینکه افرادی مورد سوءظن و توقیف قرار گرفتند و موجبات ضرر به آنها فراهم آمده است»

تصمیم دادگاه تجدیدنظر، قاعده جدیدی را به وجود آورد. این مسئله را باید در نظر داشت که قواعد حقوقی بخصوص جزایی باید کاربرد عام داشته باشد چه به وسیله قوه ی قانونگذاری بوجود آید چه توسط قضات دادگاه. پس باید برای تایید محکومیت خانم مارگارت دلایل محکم ارئه گردد و قاعده در این حکم بدین صورت تنظیم گردید: «هر فردی که موجب شود پلیس در رابطه با یک اتهام دروغ وارد مرحله رسیدگی و بازجویی شود،‌ (fact1) و موجب درگیر نمودن افراد بیگناه به تعقیب قانونی گردد،(fact2) این فرد مرتکب مزاحمت عمومی شده است. (نتیجه حقوقی)»

در این دعوا fact1 و fact2 و نتیجه حقوقی پیامد آن، استدلالی را برای صدور حکم به وجود می آورد که در نظام حقوقی انگلیس و کامن لو به ratio decidendi مشهور است. قاضی در دعاوی مطروحه با مراجعه به دعاوی معتبر قبلی به این گونه factها ونتیجه حقوقی که ratio decidendi را تشکیل می دهد، توجه می کند. در تفسیر قاعده ی سابقه، مرز اساسی بین دو واژه ی ratio decidendi ( reasons of decision) و obiter dictum است که قاضی باید آن دو را از یکدیگر تمییز و تفکیک نماید. Obiter dictum (مستندات فرعی) نه الزام آور ولی مورد توجه قضات انگلیسی قرار می گیرند و نیز تلاش قلضی در این نظام، اینست که در مواردی بررسی کند که آیا ratio decidendi در دعوایی که می خواهد به آن رجوع نماید بدرستی استنباط شده است یا خیر. در صورت درستی استنباط تلاش می کند که آیا عناصر دعوای مورد رسیدگی با عناصر دعوای سابقه مشابهت دارد که حکم مشابه صادر کند و از قاعده ی سابقه پیروی نماید. در صورتی که مشابهت وجود نداشته باشد استنباط جدید نموده و حکم دیگری صادر می نماید.

چنانچه تشخیص داد در دعوای قبلی عناصر لازم تصمیم گیری توسط قضات پرونده به خوبی استنباط نشده است، خود اجتهاد کرده یا استنباط جدید، دعوای پیش آمده را با آن مطابقت کرده و در صورت وجود مشابهت و تحقق عناصر لازم، تصمیمگیری می نماید. نکته ی قابل توجه اینکه، اگر قاضی قائل به تفکیک در عناصر جدید با عناصر قدیم شود، قاعده ی سابقه اعمال نمی شود. چنانچه در دعوایی که بیش از یک قاضی بر روی پرونده (مثلا مرحله تجدید نظر) رای می دهند، اگر Ratio decidendiهای مشترک در رای اکثر قضات مورد استناد قرار گرفته باشد، برای سابقه ارزش بیشتری پیدا می کند حتی اگر همه ی آرا با نتیجه ی دعوا و رای های صادر موافق باشد، ولی با دلایل ارائه شده از سوی اکثر قضات موافق نباشد. رای صادره ارزش کمی در ایجاد سابقه خواهد داشت. از استدلالات ارائه شده در رای صادره و اکثریت موافق با آن استدلالات Ratio قوی تری در تداوم قاعده سابقه دارد.

برای شناخت اینکه چطور قاضی کامن لو سابقه استفاده کرده و حکم صادر می کند، دعوایی که به نظر شبیه به موضوع دعوای خانم مارگارت است، می آوریم. با فرض اینکه تنها دعوای مطرح شده قبل از دعوای کنونی- در این موضوع - همان ماجرای خانم مارگارت است. به عبارتی می خواهیم در بررسی دعوای کنونی با مراجعه به دعوای خانم مارگارت، پرونده ای را رسیدگی کنیم:

«خانم روزا در سوپر مارکت مشغول خرید است که ناگهان متوجه می شود کیف پول او نیست. به یاد می آورد در خیابان که به سوی سوپر مارکت می آمده با مردی برخورد کرده است. خانم روزا قضیه را به پلیس گزارش می دهد و مشخصات مرد مذکور را ارائه می کند. روز بعد از سوپر مارکت به خانم روزا تلفن زده می شود که کیف پول ایشان در داخل سوپر مارکت پیدا شده است. خانم روزا متاسف می شود. اما دادگاه او را به پرداخت 200 دلار محکوم می کند. وی از این حکم تقاضای تجدیدنظر می کند. در نگاه اول قضیه زیاد مشکل به نظر نمی رسد، چرا که براساس قاعده سابقه در دعوای خانم مارگارت، خانم روزا نیز وقت پلیس را به رسیدگی و بازجویی بیهوده صرف نموده و افراد بیگناهی را نیز در معرض تعقیب قضایی قرار داده است. بنابراین به نظر می رسد به پیروی از قاعده سابقه، خانم روزا نیز محکوم به پرداخت جریمه شود. اما اگر دقت کنیم این دعوا کمی با دعوای خانم مارگارت تفاوت دارد. در حقیقت خانم مارگارت عمدا داستان ساختگی را مطرح نموده است ولی خانم روزا مرتکب یک اشتباه شده است. »

تعدادصفحه :16


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قاعده سابقه در حقوق انگلیس و کامن لو

مسوولیت مدنی قاضی در حقوق ایران و انگلیس

اختصاصی از فی فوو مسوولیت مدنی قاضی در حقوق ایران و انگلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مسوولیت مدنی قاضی در حقوق ایران و انگلیس


مسوولیت مدنی قاضی در حقوق ایران و انگلیس

نوع فایل: تحقیق

رشته: حقوق خصوصی

تعداد صفحات: 60

شامل: چکیده، مقدمه، متن کامل تحقیق

فرمت: word با قابلیت ویرایش

و pdf برای جلوگیری از به هم ریختگی متن و قابلیت پرینت

به صورت یک فایل فشرده با فرمت zip

این تحقیق برای اولین بار در این سایت ارائه شده و در سایت های دیگر موجود نمی باشد

در ادامه بخشی از تحقیق و فهرست تفصیلی:

چکیده:

مطابق‌ ‌‌‌قـواعد‌ فقهی «لاضرر» و «تسبیب» هر کس مسؤول جبران خسارات وارده بر دیگری‌ ناشی‌ از‌ عمل خـود مـی‌باشد. ایـن قواعد فقهی در سیستم حقوقی جهان مورد پذیرش قرار گرفته است.‌ از طرفی قضات نیز در مقام صـدور رأی و اجرای آن، از اشتباه‌ مصون نیستند و مطابق‌ قواعد‌ فوق الذکر ملزم به جبران خـسارت وارده ناشی از صدور آرای اشتباه مـی‌باشند. اصـل 171 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران لزوم جبران خسارت وارده ناشی از اشتباهات قضایی را مورد توجه‌ قرار داده و با درایت مقنن، اصل فوق در سال 1370 وفق ماده 58 در قانون مجازات اسلامی گنجانده شد و بدین صورت قابلیت اجرایی پیـدا نمود. مطابق ماده فوق که‌ تقریباً‌ تکرار اصل 171 قانون اساسی است، چنانچه در اثر تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر و زیان مادی یا معنوی متوجه کـسی گـردد،‌ در‌ مورد ضرر مادی در صورت تقصیر،‌مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر اینصورت خسارت به وسیله دولت جبران می‌شود. در موارد ضرر معنوی چنانچه تقصیر یا اشتباه‌ قاضی‌ موجب هتک حیثیت از کسی گـردد بـاید برای اعاده حیثیت او اقدام شود.

با وجود اصل مصونیت قضات، در نظام‌های مختلف حقوقی طی قرن‌ها مسئولیت مدنی قاضی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اما با پیشرفت دموکراسی به خصوص توجه به اصل برابری، قانونگذاران سعی می‌کنند تا به تدریج از اصل مصونیت مطلق فاصله گرفته و به طرف مسئولیت مدنی قاضی و یا دولت حرکت نمایند. امروزه در کشورهای غربی قضات در مقابل تعدی از قوانین، علاوه بر مسئولیت انتظامی و کیفری، با مسئولیت مدنی نیز مواجه می‌باشند که اکثرا خسارت وارده به شهروندان توسط دولت و یا شرکت‌های بیمه‌ای جبران می‌گردد.

کلید واژه: مسوولیت مدنی، قاضی، حقوق ایران، حقوق انگلیس، تقصیر.

فهرست مطالب

چکیده

فصل اول: مفاهیم و تعاریف

مبحث اول: مسوولیت مدنی

گفتار اول: مسوولیت قراردادی

گفتار دوم: مسوولیت قهری

گفتار سوم: مسوولیت مدنی قاضی

مبحث دوم: مفهوم قاضی و حکم در اصل 171 قانون اساسی

گفتار اول: اصل 171 قانون اساسی

گفتار دوم: مفهوم قضا

گفتار سوم: مفهوم قاضی

  1. قاضی به معنای دادرس
  2. قاضی به مفهوم تصمیم گیرندگان امور قضایی

گفتار چهارم: مفهوم حکم

فصل دوم: منابع و مبنای مسوولیت مدنی قاضی

مبحث اول: منابع فقهی و حقوقی مسوولیت مدنی قاضی

گفتار اول: منابع فقهی

بند اول: کتاب و سنت

بند دوم: اصول و قواعد فقهی

گفتار دوم: منابع حقوقی

بند اول: قانون اساسی

بند دوم: قوانین عادی

مبحث دوم: مبنای مسوولیت مدنی قاضی

گفتار اول: نظریه تقصیر

گفتار دوم: نظریه خطر

فصل سوم: شرایط تحقق مسوولیت مدنی قاضی و نحوه جبران خسارت

مبحث اول: شرایط تحقق مسوولیت مدنی قاضی

گفتار اول: وجود ضرر

گفتار دوم: وجود تقصیر

بند اول: مسوولیت ناشی از تقصیر قاضی

بند دوم: مصونیت قاضی از مسوولیت ناشی از خطا

گفتار سوم: رابطه سببیت میان ضرر و تقصیر

گفتار چهارم: داشتن سمت قضایی

مبحث دوم: نحوه جبران خسارت

گفتار اول: دادگاه قضات مرجع تشخیص تقصیر و اشتباه قاضی

گفتار دوم: دادگاه های عمومی ذیصلاح برای رسیدگی جبران خسارت

فصل چهارم: مسوولیت مدنی قاضی در حقوق انگلیس

مبحث اول: اصول کلی مسوولیت مدنی در حقوق انگلیس

گفتار اول: ارکان مسوولیت مدنی در حقوق انگلیس

بند اول: سوء نیت

بند دوم: عمد و قصد

بند سوم: سهل انگاری، بی احتیاطی و بی مبالاتی

مبحث دوم: مبنای مسوولیت مدنی در سیستم های حقوقی بیگانه

گفتار اول: مسوولیت مدنی قاضی در حقوق کامن لا

گفتار دوم: انگلستان

نتیجه گیری:

منابع:


دانلود با لینک مستقیم


مسوولیت مدنی قاضی در حقوق ایران و انگلیس