فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک با افراد سالم در سال 1387

اختصاصی از فی فوو پایان نامه مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک با افراد سالم در سال 1387 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه وبیان مسئله

اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان یک بیماری روانپزشکی مهم وشایع است که به طور متوسط 5% از افراد جمعیت عمومی را درگیر می¬سازد(1) و طیف اختلالات مرتبط با آن یکی از شایعترین مشکلاتی هستند که موجب ارجاع به درمانگاه¬های روانپزشکی کودکان و نوجوانان می¬گردند (2). مشکلات ناشی از این بیماری هم خود فرد،هم خانواده و هم جامعه را درگیر می¬سازد (4-3) و بار زیادی را بر دوش سرویس¬های مراقبت بهداشت روانی تحمیل می¬کنند( 6-3،5). در یک مطالعه در مورد جنبه¬های اقتصادی این اختلال در نوجوانان در ایالات متحده، طیفی از هزینه¬هایی که که در بخش¬های مختلف عمومی برای این اختلال صرف می¬شود (ازجمله بخش بهداشت روانی، بهداشت عمومی، مدرسه، و سیستم قضایی مرتبط با نوجوانان) مورد محاسبه قرار گرفته است. هزینه¬های مزبور شامل موارد زیر بوده¬اند: داروها، سلامت عمومی، هزینه¬های بستری و هزینه¬های درمانی سرپایی، سیستم قضایی مربوط به نوجوانان، و مدرسه. با جمع بندی این هزینه¬ها، نهایتاً نتیجه گیری شده است که هزینه¬های عمومی مرتبط با اختلال سلوک برای هر فرد مبتلا به این بیماری بیش از 70000 دلار در یک دوره¬ی 7 ساله است. هزینه¬های عمومی برای نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک به طور قابل ملاحظه¬ای از هزینه¬هایی که برای اختلالات دیگر نوجوانان – از جمله شرایطی که با این اختلال نزدیکی زیادی دارند- صرف می¬شود بیشتر است(3). در یک مطالعه¬ی دیگر که در سال 1999 انجام شده است، نشان داده شد که هزینه¬های اجتماعی سالانه برای این افراد از 15000 دلار تجاوز می¬کند. در این مطالعه بیشترین هزینه¬ها بر دوش خود خانواده بود( حدود یک سوم) و یک سوم دیگر هزینه¬ها را سیستم مدرسه متحمل می¬شد و نیز هزینه¬های زیادی بر دوش سرویس¬های بهداشتی، اجتماعی، و رفاهی تحمیل می¬شد(7). در یک مطالعه¬ی دیگر، که در لندن انجام شده بود، مولفین هزینه¬هایی را که آژانس¬های عمومی مختلف در مورد این اختلال متحمل شده بودند، مورد نظر قرار دادند. این هزینه¬ها در درجه¬ی اول عبارت بودند از هزینه¬ی جرم و نیز هزینه¬های سرویس-های آموزشی، سلامتی و اجتماعی. براساس نتایج این مطالعه، هزینه¬های افراد مبتلا به اختلال سلوک 10 برابر افرادی بود که این اختلال را نداشتند و 5/3 برابر آنانی بود که مشکلاتی را در حوزه-ی سلوک داشتند ولی معیارهای کامل اختلال سلوک را نداشتند(4). بسیاری از این افراد در بزرگسالی نهایتاً به سمت مشکلات ضد اجتماعی شدیدتر سیر می¬کنند (8) و بیماری علاوه برعوارض ناخوشایند مربوط به خود، با تشدید احتمال بسیاری از بیماری¬های دیگر، باز هم بار مشکلات و هزینه¬های مربوط بر فرد، خانواده و جامعه افزایش می¬دهد. به دلایل ذکر شده، تحقیق در مورد زمینه¬های علی این بیماری همواره یکی از اولویت¬های تحقیقاتی روانپزشکی کودکان و نوجوانان بوده و هست و بخصوص در چند دهه اخیر تلاش¬های فراوانی برای درک پایه¬های مغزی رفتار ضداجتماعی به عمل آمده است، به طوری که شاید بتوان گفت که به طور کلی این مجموعه اختلالات در حوزه¬ی روانپزشکی کودک و نوجوان یکی از مواردی است که بیشترین بررسی¬ها برروی آن صورت گرفته است. اما هنوز به رغم مطالعات فراوانی که برروی این اختلالات صورت گرفته است، در مورد آن ابهامات زیادی وجود دارد به طوری که بعضی از متخصصین اعتبار این تشخیص را زیر سوال قرار می¬دهند و بچه¬هایی را که به رفتارهای ضد اجتماعی مبادرت می¬ورزند، افرادی با مشکلات رفتاری می¬نامند، اصطلاحی که البته دربطن خود حاوی یک قضاوت منفی است و آنرا باید بیشتر یک واژه¬ی غیر روانپزشکی به حساب آورد که بچه-های این چنینی را به جای آنکه بیمار تلقی کند، بد تلقی می کند. تردیدی که این دسته در مورد این بیماری ابراز می کنند از جمله بر این پایه است که تشخیصی را که بر مبنای مخالفت با موقعیت-های اجتماعی استوار است در حوزه¬ی طب مناسب نمی¬دانند. البته در دستورالعمل های تشخیصی فعلی - شاید برای رفع این مشکل – اشاره شده است که در زمانی که رفتار فرد واکنشی به شرایط اجتماعی خاص تلقی می¬شود ویا این رفتارها علامتی از بیماری¬های دیگر است، مطرح کردن این تشخیص¬ها درست نمی¬باشد(2). ابهام دیگری که در زمینه¬ی این بیماری وجود دارد این است که آیا این اختلالات اساسا ناشی از خصوصیات فردی هستند یا شرایط محیطی. در پاسخ به این ابهام مطالعات فراوانی انجام گرفته و پاسخ فعلی به این سوال شامل ترکیبی از مسائل و زمینه¬های گوناگونی است که در تعامل با یکدیگر بیماری را موجب می¬شوند. نقطه نظر رایج فعلی این است که به احتمال قوی اختلال از منابع متعدد سرچشمه می¬گیرد و بیانگر تعامل فرد مستعد با محیط است. این تشخیص که به صورت طرح ثابتی از رفتارها ی مخرب (disruptive) توصیف می¬گردد ازنظر مفهومی با اختلال رفتار ضداجتماعی مرتبط است. مطالعات طولی نیز نشان داده¬اند که در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، رفتارهای مخرب در کودکی و نوجوانی شمای ثابتی است. برعکس بسیاری ازکودکانی که چنین رفتارهایی را بروز می¬دهند در بزرگسالی به اختلال شخصیت ضداجتماعی مبتلا نمی¬شوند. زیر مجموعه¬های مختلفی برای این بیماری پیشنهاد شده است تا بتواند مسئله¬ی اختلاف در سیر و عاقبت اختلال را توجیه کند. اما ماهیت متنوع و اختلال مزبور و تفاوت-هایی که در مفهوم پردازی آن وجود دارد ، موجب می¬گردد که انتخاب بهترین نحوه¬ی سازماندهی تقسیم بندی¬ها هنوز مورد بحث باشد. این امیدواری وجود دارد که ادامه¬ی تحقیقات بیولوژیک و روانشناسی به درک درست تری از سازکارهای خاص و سایکوپاتولوژی این بیماری منجر گردد(2). در مجموع با توجه به ابهامات موجود در زمینه ماهیت این تشخیص، در حال حاضر خطوط تحقیقی زیادی در مورد این اختلال فعال می¬باشند؛ یکی از خطوط مهم تحقیقی در این حوزه، شناخت ساز وکار های عصب – روانشناختی افراد مبتلا به این اختلال می¬باشد. دست آوردها دراین زمینه اگر چه قابل ملاحظه¬اند اما هنوز کامل نیستند. مطالعات تصویر برداری عصبی و عصب-روانشناختی در تایید این نظریه هستند که اختلال عملکرد پره فرونتال (بخصوص اوربیتو فرونتال) با صفات شخصیتی سایکوپاتیک و رفتارهای ضداجتماعی مرتبط هستند(11-9). اما در مورد عملکرد افراد سایکوپات در آزمون¬های عملکرد اجرایی مرتبط با لب فرونتال، اختلاف نظرهایی وجود دارد. بعضی از مطالعات اختلال در عملکرد اجرایی مرتبط با بخش خلفی جانبی لب فرونتال را در افراد ضداجتماعی نشان داده¬اند، درحالی که گروه دیگری از بررسی¬ها قادر به یافتن تفاوت بین عملکرد افراد ضداجتماعی و طبیعی در این آزمون¬ها نبوده¬اند. یکی از توجیهات احتمالی در مورد این اختلاف نظرها می¬تواند این باشد که اختلال اصلی مرتبط با سایکو پاتی می¬تواند مرتبط با بخش اوربیتو فرونتال باشد و اختلالات در آزمون¬های حساس به عملکرد بخش خلفی جانبی ممکن است ناشی از بیماری¬های همراه (ازجمله ADHD) باشد(12). به طور کلی، در حال حاضر بسیاری از نتایج در مورد پایه های عصب – روانشناختی اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان بر پایه تعمیم مطالعات انجام شده در بزرگسالان ضداجتماعی می¬باشد. تعمیمی که به نظرمی¬رسد بدلیل خصوصیات تکاملی خاص کودکان ونوجوانان همواره صحیح نباشد. همچنین مطالعات انجام شده در کودکان و نوجوانان خود یافته های متناقضی را نشان می¬دهند و از سوی دیگر بسیاری از مطالعات بر روی مفهوم وسیع خشونت (ونه یک اختلال پیچیده مثل اختلال سلوک) متمرکز هستند و این عوامل باز هم تعمیم نتایج و قضاوت دقیق را مشکل تر می¬سازد. با توجه به مجموعه محدودیت¬های مطالعات قبلی، ما قصد داریم در این مطالعه بادر نظر داشتن یک پارادیم شایع در عصب – روانشناسی این پدیده (اختلال عملکرد قشر پیشانی مغز )، یافته¬های مربوطه را در یک جمعیت ایرانی از کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلال سلوک بررسی نمائیم؛ با تأکید بر این موضوع که چنین مطالعه¬ای در یک جمعیت ایرانی (با خصوصیات فرهنگی واحتمالاً فیزیولوژیک مغزی خاص) سابقه¬ی چندانی ندارد و نتایج آن از این حیث نیز می-تواند جالب توجه باشد. با این امید که درک عمیق¬تر از پایه¬های مغزی این بیماری، راه را به سوی درمان های اختصاصی¬تر در این افراد بگشاید و در کاستن از بار این بیماری مهم کمک کننده باشد.

اختلال سلوک

برمبنای R-VІ-DSM اختلال سلوک به همراه اختلال نافرمانی مقابله¬ای در ذیل طبقه¬ای به نام اختلالات رفتاری مخرب (Disruptive) طبقه بندی شده¬اند. به طور کلی رفتارهای ضداجتماعی و مقابله¬ای نگرانی اصلی در موارد ارجاع کودکان و نوجوانان به در مانگاه¬های روانپزشکی کودکان و نوجوانان است(2). هزینه¬ای که این اختلالات بر خود فرد، خانواده و جامعه تحمیل می¬کند بسیار زیاداست(8،4،1). محققین نشان داده¬اند که بچه¬های مبتلا به اختلال سلوک در مقایسه با بچه¬هایی که به طور کلی تشخیص های دیگر دارند، سن بالاتری دارند، به احتمال بیشتری دارای اختلالات هیجانی شدیدتر هستند، نیازمند درمان¬های طولانی¬تر و شدیدتر سرپایی هستند، و میزان بستری شدن در آن¬ها بالاتر است. هزینه¬ی درمان این افراد در 6 ماه، 278 درصد هزینه¬های درمانی بچه¬هایی بود که به سایر اختلالات روانپزشکی مبتلا بودند. در مقایسه¬ای که بین این افراد و افرادی که 10 تشخیص روانپزشکی دیگر را داشتند، معلوم شد که افراد مبتلا به اختلال سلوک بیشترین میزان اختلال را نشان می¬دهند (13). صرف نظر از آسیب¬های فردی و خانوادگی و باری که بر دوش سرویس¬های سلامتی تحمیل می¬کند، بیشتر بزهکاری¬ها در افراد کم سن و سال توسط افرادی صورت می¬گیرد که مبتلا به اختلال سلوک هستند(14). همچنین این افراد در بزرگسالی در معرض عواقب منفی زیادی قرار دارند. احتمال اینکه این افراد در بزرگسالی به بیماری¬های روانپزشکی دچار گردند بسیار بیش از افراد عادی است، نیز این افراد به احتمال بسیار زیادتری مشکلاتی را در حوزه کاری تجربه می¬کنند و ارتباطات وروابط زناشویی شان خشونت آمیز است(14،8،5) .

تعداد صفحات 195  فرمت ورد


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه عملکردهای اجرائی بیماران مبتلا به اختلال سلوک با افراد سالم در سال 1387
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.