هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ بین استراتژیهای دانش با ظرفیت یادگیری فردی و سازمانی در بین معلمان تربیتبدنی مدارس دخترانۀ شهر اصفهان میباشد. این پژوهش از نوع علی ـ همبستگی بوده و جامعۀ آماری آن را کلیۀ معلمان تربیتبدنی مدارس دخترانۀ نواحی ششگانۀ شهر اصفهان به تعداد 294 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه نیز برابر با 167 نفر انتخاب شد. ﺗﺠﺰﻳﻪوﺗﺤﻠﻴﻞ آﻣﺎری ﻧﺸﺎن میدهد ﻛﻪ ﻣﻴﺎن استراتژیهای دانش با ظرفیت یادگیری فردی و ظرفیت یادگیری سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، برمبنای یافتهها، مدل پیشنهادی پژوهش تأیید میشود؛ لذا، با استناد به این مدل، تأثیر مستقیم بازیابی دانش بر یادگیری سازمانی، به کارگیری دانش بر یادگیری فردی، تسهیم دانش بر یادگیری فردی و تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی و نیز تأثیرات غیرمستقیم مدل تأیید میشود. بهطورکلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که تمام ابعاد استراتژیهای دانش، تأثیر مثبت و معناداری بر ظرفیت یادگیری دارند.
الگوی ساختاری روابط استراتژی های دانش با ظرفیت یادگیری فردی و سازمانی در بین معلمان تربیتبدنی