دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
علم و ادراک از نظر فلاسفه یونان:
تمامی این فلاسفه بر این اعتقاد بودند که معلومات ما از جهان اعتباری ندارد و تمامی ادراکات انسانی حتی بدیهات اولیه باطل و خیال محض است!
سقراط و ارسطو:
برخلاف فلاسفه قبلی (سوفسطاییان) اعتقاد داشتند که «جهان معلومات، هیچ در هیچ نیست» و انسان می تواند با نیروی عقل واقعیت های جهان بیرون را به درستی دریابد.
علم و ادراک از نظر حکمای جدید غرب:
دکارت:
تجربه حسی وسیله ارتباط انسان با خارج است، نه تنها برای کشف حقیقا امور بلکه برای زندگی کردن.
جان لاک:
تصورات ذهنی و معلومات حاصل تجربه حسی است. (لوح سفید)
لایب نیتس:
مخالف دکارت لاک بود و عقیده داشت نفس انسان به 2 روش ادراک میکند ادراک پنهان و بالقوه که نفس از آن غافل است و ادراک آشکار و بالفعل که نفس بدان واقف است.
احساس و ادراک در روانشناسی امروز:
امروزه ادراک حسی فرایندی است که از واقعین محرک های فیزیکی و شیمیایی محیط آغاز شده و با چگونگی واکنش موجود زنده و تجزیه و تحلیل روانی وی پایان می پذیرد.
موضوع ادراک:
انسان واقعیت های خارجی یا داخلی را به وسیله گیرنده های حسی دریافت نموده و پس از تعبیر و تفسیر به به ادراک می رساند که تکامل این ادراک به شناخت برخی پدیده های عالم هستی منجر می شود.
در روانشناسی علمی در زمینه ادراک حسی به کشف قوانین ادراکی و میکانیزم های آن می پردازد.
رفتارگرایان عقیده داشتند رفتار ادراکی یا پاسخی است که همواره به دنبال اثر محرک خارجی یا داخلی از موجود زنده سر می زند.
تعریف ادراک:
فرایند ذهنی یا روانی که گزینش و سازمان دهی اطلاعات حسی و نهایتا معنی بخشی به آنها را به گونه ای فعال بر عهده دارد.
بنا به اینکه موجود انسانی در معرض اطلاعات حسی بی شماری در آن واحد قرار دارد پس سازماندهی ادراکی و گزینش از بین اطلاعات حسی برای وی دارای اهمیت است.
در جریان گزینش فرضیات ماقبل ادراکی تجربیات و یادگیری های قبلی وحالات انگیزشی در لحظه ادراک نقشی تعیین کننده دارند.(این می تواند پایه ای برا ی پیدایش خطاهای ادراکی نیز باشد!)
«فخنر» به همراه «وبر» و «وونت» جزء اولین کسانی بود که بین تاثیرات ذهنی و تغییرات محیطی رابطه برقرار کرد.
اهمیت کار فخنر:
1- از بعد نظری مطرح کردن رابطه ریاضی میان تغییرات محرک فیزیکی و تغییرات احساس ناشی از آن.
2- از بعد روش شناختی موجب پیدایش روش های کمی سنجش در روانشناسی گردید.
مفهوم آستانه حسی
آستانه حسی مفهومی اساسی در پسیکوفیزیک است.
تعاریف نظری:
«آستانه احساس» یا «آستانه مطلق احساس» :
کمترین شدت محرکی که موجب پاسخ ادراکی موجود زنده می شود.
«آستانه اختلافی» :
کوچکترین اختلاف قابل درک در میان دو محرک از یک نوع.
تشکل ادراکی:
شکل گیری ادراک، در جهت سازش و انطباق ارگانیزم با محیط و محرک های اطراف آن صورت می پذیرد.
یکی از عناصر اصلی در تصور ادراک شی معنی و مفهوم آن است.
به کمک اطلاعاتی که به دستگاه بینایی و لامسه می رسد می توانیم پیش بینی هایی در مورد شی مورد ادراک داشته باشیم.
اگر شیی از جلوی چشم ما ناپدید شود الگوی تحریکی آن تا مدتی در ذهن ما باقی می ماند و با توجه به همین ویژگی آثار ذهنی است که می توانیم آنها را طبقه بندی کنیم.
حالات روانی و انگیزشی فرد علاوه بر ارزش و معنی آنها در لحظه ادراک بر تشکل ادراکی تاثیر می گذارد.
هماهنگی اطلاعات حسی در ادراک شی:
به عنوان مثال هماهنگی اطلاعات بینایی و لامسه از حدود 4 تا 12 ماهگی شکل گرفته و این به گونه ای است که نوزاد برای تشکل ادراکی خود از مجموع اطلاعات حسی خود استفاده می کند.
افراد نابینای مادرزاد که بعد ها به واسطه عمل جراحی بینایی خود را بدست آورده اند در هماهنگی اطلاعات حسی(بینایی و لامسه) به مشکلات عدیده ای برخورد کرده اند؛ به گونه ای که قبلا اگر به راحتی می توانستند بین شکل مربع و دایره تمیز قائل شوند اکنون که تصویر آنها را نیز می بینند قادر به ایجاد تمایز بین آنها نیستند.
ذاتی و اکتسابی بودن ادراک :
به نظر می رسد داده های ذاتی و اکتسابی لازم و ملزوم یکدیگرند و در ادراک اشیاء هماهنگی کامل دارند.
کشف کننده های ادراکی به محض تولد نوزاد آدمی یا حیوانی در طرح های اولیه عصبی یا ”روان بنه ها“ وجود دارند و اگر از این کشف کننده های در همان آغاز زندگی استفاده نشود برای همیشه غیر قابل استفاده باقی می مانند.
به طور خلاصه: اگر ساخت و سازمان ادراکی هم بر اساس پدید آیی نوعی (Phylogenies) و هم بر اساس پدید آیی کنشی (Ontogeny) شکل بگیرد؛ می توان گفت که توارث و تجربه همانند دو سیستم هستند که نتیجه عمل آنها انتخاب محرک ها بر اساس مجموعه وقایعی است که به سازش هرچه بهتر موجود زنده کمک می کند.
شامل 83 اسلاید powerpoint