فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق سید احمدکسروی تبریزی

اختصاصی از فی فوو دانلود تحقیق سید احمدکسروی تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سید احمدکسروی تبریزی


دانلود تحقیق سید احمدکسروی تبریزی

زنده یاد کسروی بی مناسبت نیست که با سه خاطرة کوتاه از آزادگی، شهامت اخلاقی و مقام انسانی اش یاد کنم که یکی از آنها احتمالاً نخستین بار است که بیان و چاپ می شود. دو خاطره دیگر را من از زنده یاد “ محمد ایرج اسکندری”،  مؤلف کتاب “ در تاریکی هزاره ها” و مترجم “ سرمایه”  شنیده ام که به احتمال قوی آگاهان و شنوندگان دیگری هم داشته است. اما در خاطرات ایرج اسکندری تنها به ذکر یکی از آنها به کوتاهی اشاره شده است. آشکار استکه نوشتن خاطرات و تاریخچه ها و تاریخ های کوچک برای به وجود آمدن تاریخ بزرگ اجتناب ناپذیر و از ضروریات محسوب می شود.

دکتر محسن هشترودی که به یقین بزرگترین مغز متفکر علمی قرن بیستم ایران بود در صحبتی که در دهة چهل با ایشان داشتم سخن از زنده یاد کسروی پیش آمد و من نظر استاد را در بارة کسروی پرسیدم. دکتر هشترودی ضمن اشاره به اینکه الزاماً کسروی و نسل او بطور کلی از منطق علمی و توپولوژی بی خبر بودند و در نتیجه تنها با ابزار منطق ارسطو می توانستند به تحلیل مسائل بپردازند، صحبت را به شخصیت و شخص کسروی کشانده و گفتند : “ من ایشان را در عین داشتن تعصب زیاد به عقایدشان، شخصیتی پاکدل، حقیقت جو و شریف و نستوه یافتم” آنگاه در بیان علت قضاوت خود در باره همشهری کسروی افزودند : “یکبار در مراسم اول دی که جشن “ کتاب سوزان” کسروی و پیروانش بود از روی کنجکاوی به محل       “  باهماد آزادگان” رفتم. دیدم کتابهایی مانند مفاتیح الجنان، امیر ارسلان نامدار، دیوان بعضی از شعرا، کتابهای دعا و فلسفه، با مقداری رمان خارجی در وسط حیاط، به صورت تلی کوچک جمع کرده اند. کسروی و پیروانش از جنبة سمبلیک با سوزاندن آن کتابها، می خواستند هم حرمت ساختگی و تقدس دروغین آنها را از میان ببرند و هم به اصطلاح به “ ضاله بودن” آن کتابها از نظر خودشان برای جامعة ایران اشاره کنند. ضمن تماشای کتابها نظرم به یک “رمان تاریخی” به زبان فرانسه جلب شد که خود آن را خریده و تماماً خوانده بودم. همان کتاب را برداشته پیش آقای کسروی رفتم که با اصحابش در صندلی ها نشسته و منتظر فرا رسیدن ساعت موعود بودند. پس از سلام و معرفی خود، از ایشان پرسیدم :
“ چرا این رمان فرانسه را می سوزانید ؟”
آقای کسروی در جواب من گفت :
“  این با خرد ناسازگار است ! آیا شما کتاب    « در پیرامون زمان » مرا خوانده اید ؟ جواب دادم بلی خوانده ام و مطمئن هستم که شما این کتاب رمان تاریخی را نخوانده اید. متأسفانه نظر شما در آن کتابتان ناظر به حکایت های افسانه ای شرقی خودمان، امثال امیر ارسلان نامدار و حسین کرد شبستری     و ... است اما، رمان آن نیست که مورد حمله و انتقاد شما قرار گرفته است. اجازه بدهید با مثالی موضوع را روشن کنم”
استاد هشترودی افزود : مرحوم کسروی در صندلی خود کمی جابجا شد و گفت بفرمایید :
ـ گفتم شما مورخ هستید به عنوان یک مورخ وقتی مثلاً از قهرمانان و ضد قهرمانان مشروطیت صحبت می کنید نمی توانید تمام گفتگوهای آنها را در تاریخ خود بیاورید و عیناً آنها را بیان نمایید. اگر در کنار کتاب تاریخ مشروطیت شما، یک رمان تاریخی هم راجع به مشروطیت  ( مانند غرش طوفان الکساندر دوما در بارة انقلاب کبیر فرانسه) نوشته شود می توان آن رمان تاریخی تمام گفتگوهای آن قهرمانان و ضد قهرمانان را آورد و حتی آنرا روی “ سن تئاتر” برد یا از آن “ فیلمی” تهیه نمود. این رمان تاریخی فرانسه نیز مربوط به حادثه ای در جنگ جهانی اول است و بیان تاریخ به صورت رمان است نه به شکل تاریخ. البته در رمان تاریخی تخیل نویسنده در حد مجاز دخالت می کند همچنانکه قضاوت مورخ در سنجش نیک و بد حوادث تاریخی مؤثر میافتد. وقتی سخنان من تمام شد آقای کسروی با هوشمندی خاص خود، تمام مسأله را دریافت و بلافاصله همچون یک انسان شریف، حقیقت پرست و پاکدل، بلند شد و در میان تمام حاضران که اغلب از مریدان و پیروان او بودند با صدای رسائی گفت :
“ ما این ندانسته بودیم !”
گفتم “ پس بدانید !”
فوراً دستور داد تمام رمان های خارجی را از تل کتاب بیرون بیاورند یعنی بلافاصله خطایش را که ناشی از عدم آگاهی بود جبران کرد که این، مهم ترین نشانة شرافت و شجاعت اخلاقی هر فرد محسوب می شود. سپس از من صمیمانه تشکر نمود.
در اینجا بکوتاهی به توضیح منطق علمی   می پردازم : منطق علمی یا منطق ریاضی توسط برتراند راسل و وایتهد به شکل نسبتاً کاملی تنظیم گردید.
1 ـ  منطق ارسطو : ًً بر اساس بود و نبود ـ این همانی و عدم تناقض و بلاخره حذف وسطا استوار شده است. ًً بر اساس این منطق، هر چیزی خودش است یعنی چیز دیگر نیست به عبارت دیگر ـ یک کاغذ کاغذ است ( اصل این همانی)
ـ وقتی کاغذ شد دیگر قلم یا هیچ شیئی دیگر نمی تواند باشد ( اصل عدم تناقض)
ـ بین کاغذ و قلم هم به عنوان یک چیز سوم نمی تواند باشد ( اصل حذف وسطا)
در مورد اشیاء ما نه تنها با منطق ارسطو فکر می کنیم بلکه اشیاء نیز بنابر آن منطق با ما رفتار می کنند من این منطق را منطق حسی نامیده ام هر موجودی که دارای حس بینایی و لامسه است بنابر سه اصل منطق ارسطو قضاوت می کند و رفتار می نماید. به عنوان مثال شیر نیز وقتی غزالی را می بیند هر دو با این سه اصل ارسطوئی رفتار می کنند که   گفته اند “ از شیر نعره خوش بود و از غزال رم” .
2 ـ منطق دیگر که به نام منطق دیالکتیک معروف است به صورت ابتدائی در یونان توسط هراکلیت و سپس افلاطون مطرح شد .
هراکلیت با گفتن این جمله که “ در یک رودخانه بیش از یکبار نمی شود وارد شد” اشاره به جهان “ شدن و تحول” در برابر جهان بودن و ایستائی دارد که چنانکه اشاره شد بعد از او ارسطو منطق این جهان ایستا را تنظیم کرد. افلاطون استاد ارسطو نیز کتابهای خود را به صورت دیالکتیک سقراطی نوشته است و عنوان یکی از کتابهایش نیز دیالکتیک است. در دوران اسلامی، اندیشمندان بخصوص بعضی از شاعران صوفی مشرب از جمله مولوی بلخی ـ رومی و صائب تبریزی  اشعاری ناظر به دید تؤام به تضاد دارند :
جنگ اضداد است نقد این جهان
                    صلح اضداد است عمر جاودان
صائب نیز بکرات در اشعار خود دید دیالکتیکی را که عبارت از :  “ فهم تضاد در جوهر اشیاء و پدیده هاست” به نمایش می گذارد. :
ماتم و سور جهان با یکدگر آمیخته است   
          آب می آید به چشم از خندة بی اختیار
بعدها منطق دیالکتیک به وسیله هگل فیلسوف نامدار آلمانی بر اساس اندیشه های تز و آنتی تز “ کانت” به صورت کامل در آمد و او “ سن تز” نوین را بر آن افزود. تمایز منطق هگل ( دیالکتیک نوین با منطق ارسطوئی) را خود وی در این جمله کوتاه و زیبا بیان نموده است :
“ حقیقت در یک چیز ( این همانی) یا نقیض آن ( شیئی دیگر) پیدا نمی شود بلکه باید آنرا در ترکیب آشتی پذیر بین اضداد جستجو کرد”
به عنوان مثال : حرکت نه در انقباض ( دست) و نه در انبساط ( نقیض) آن قابل توضیح است بلکه آنرا باید در ترکیب آشتی پذیر انقباض به انبساط و یا بر عکس توضیح داد. هگل در بیان نسبی بودن مفاهیم انسانی و مطلق بودن دید ارسطوئی نیز به سبک خاص خود این چنین مطلق را به زیر سئوال برد.
“ مطلق شبی است که در آن همة گاوها به یک رنگ دیده می شوند” به عبارت دیگر در مطلق هیچ نسبتی قابل تشخیص نیست همچنانکه در شب تاریک، رنگ بی معنی   می شود و تشخیص گاوها (موجودات   مختلف ) از هم غیر ممکن می گردد..
این منطق بعدها توسط مارکس استادانه برای تحلیل روند دوگانه پدیده های اقتصادی و کل سیستم سرمایه داری و تحول اجتماعی در کتاب سرمایه بکار بسته شد و همچنین بوسیلة آخرین فیلسوف بزرگ یعنی نیچه نیز در مقدمة کتاب “ ارادة معطوف به قدرت” ( ترجمه هوشیار) منطق دیالکتیک در تحلیل تحولات روانشناسی اجتماعی جامعة پیشرفته غربی و فرا رسیدن و فراز آمدن پوچی ( نهیلیسم) به کار رفت. پوچی از ارزشهای غلط مذهبی ما یعنی وحدت و غایت و حقیقت که بر جهان و زندگی داده بودیم ناشی شد. و خود نیز علت بوجود آمدن و شکل گرفتن ارزشهای والای بعدی خواهد بود که از درون نهیلیسم بپا خاسته و ناشی خواهند شد. بنا به پیشگویی او قرن بیستم و بیست و یکم عصر نهیلیسم است و قرن بیست و دوم به بعد عصر ارزشها و نیک و بد نوین غیر دینی و غیر نهیلیستی است.

 

 

شامل 73 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سید احمدکسروی تبریزی