فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله درخت گلابی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله درخت گلابی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بسمه تعالی
کلیات :
دومین درخت از گروه سیب سانان Pomidoidea درخت گلابی است . این درخت از نوع ( ژانر ) Pyrus بوده و دارای گونه های متعددی است . از دسته درختان خزان کننده بوده و تمام گونه های وحشی آن در نیمکره شمالی از شرق به غرب پراکنده هستند . حدود 20 گونه ( ESPECES ) از این نوع شناخته شده است ، که از نوع قابل توجهی برخوردارند . بین آنها از بوته های کوچک تا درختان بزرگ ، بعضی خاردار و بعضی بی خار دیده میشود . حدود نصف این گونه ها بومی اروپا و شمال افریقا و آسیای صغیر و سواحل مدیترانه بوده ، بقیه کلاً بومی آسیا می باشند . گلابی های کاشته شده فعلی حاصل هزاران سال تلاش بشر برای انتخاب بهترین ها و اصلاح آن ها میباشد . تقریباً 90 % واریته های گلابی های کاشته شده از گونه معروف Pyrus Communis بوجود آمده اند . این گونه گسترده ترین گونه گلابی در باغداری امروزة دنیا بحساب میاید . بنظر گیاه شناسان این گونه احتمالاً از اختلاط یک گونه وحشی بومی قفقاز بنام Pyrus caucasica که دارای میوه های نسبتاً درشتی است با گونه وحشی دیگری به اسم Pyrus Nivalis بوجود آمده است . یک دسته گلابی های اهلی دیگری نیز وجود دارد که اصطلاحاً به گلابی های ریگدار معروف ، بومی شرق آسیا در منطقه ژاپن و چین میباشد . به عقیده اکثر دانشمندان این ارقام از گونه که بومی شرق دور است بدست آمده اند و اصطلاحاً در باغبانی به آنها گلابی ریگدار ژاپنی ( Japanese sand pears ) می گویند . تعدادی از دانشمندان گیاه شناسی آنها را از گونه دیگر بومی شرق دور به اسم Pyrus Ussuriensis می دانند . بهر صورت این دسته از گلابی ها از روزگاران بسیار دور ( حدود 1100 سال قبل از میلاد طبق مدارک مکتوب موجود ) در شرق دور کاشته می شده اند . البته در طی قرون مثل واریته های گلابی های گونه P . Communis اختلاط ها و هیبریدهائی بین خود بوجود آورده اند که ارقام فعلی را تشکیل میدهند .

 

گسترش گلابی و ارزش اقتصادی آن :
در اکثر نقاط دنیا ، هم چنین در ایران ، گلابی همسایه یا برادر کوچک سیب می باشد . در بیشتر مناطق کشت ، سیب و گلابی در کنار هم هستند . البته همراه درصد سطح کشت گلابی نسبت به سیب بطور کلی کمتر بوده و خواهد بود ، مگر در مناطق خاص ، که به علت شرایط اقلیمی یا اقتصادی ، گلابی مهمترین میوة تجارتی محسوب می شود و به اصطلاح منطقه منطقه گلابی است .
جمع آوری و کاشت گونه های فوق در پارکهای مختلف الشرایط کشور علاوه بر افزودن به غنای گیاهی منطقه و بهره وری مردم از زیبائی آنها هنگام بهار و تابستان می تواند عرصه مناسبی باشد برای علاقهمندان و دانش آموزان جهت استحضار از فلور غنی ایران و احیاناً مطالعات دانشجویان گیاه شناسی و باغبانی روی گونه های وحشی جهت شناخت بیشتر آنان از نظر خواص ژنتیکی مطلوب و استفاده در اصلاح نباتات و پرورش گلابی .
طبق آمار منتشر شده از طرف F . A . o ( جدول شماره 1 ) کل تولید گلابی دنیا در سال 1988 ( آخرین آمار در دسترس ) معادل 000 ، 873 ، 9 تن می باشد . که با مقایسه با تولید چند سال پیش سالهای ( 81 ـ 79 ـ 1971 ) در روند توسعه می باشد .
( 000 ، 559 ، 8 تن در سال های 81 ـ 1979 ) . مهمترین قاره تولید کننده گلابی ، قاره آسیاست که با تولید سالانه 000 ، 954 ، 3 تن ( سال 1988 ) . در صدر قرار گرفته است . در صورتیکه در 5 سال پیش اروپا با تولید 000 ، 756 ، 3 مقام اول آسیا با تولید 000 ، 733 ، 2 تن مقام بعدی را داشت . عامل این تفوق بلاشک افزایش تولید روز افزون کشورهای مثل چین و کره ( شمالی و جنوبی ) بوده است که تولید خود را جمعاً از 1746000 تن در سال ( 81 ـ 1979 ) به 000 ، 728 ، 2 تن در سال 1988 رسانیده اند . ( آمار F . A . o) . آمریکای شمالی با 000 ، 870 تن در مقام سوم و آمریکای جنوبی و افریقا با مختصر تفاوت با تولید به ترتیب 000 ، 388 تن و 000 ، 365 تن مقام چهارم و استرالیا با تولید 000 ، 124 تن مقامهای بعدی را بین قاره های پنجگانه دارند . در بین کشورهای تولید کننده ایتالیا با 000 ، 981 تن در درجة اول ، ایالات متحدة آمریکا با 000 ، 790 تن مقام بعدی ، آلمان ، ( غربی و شرقی ) و روسیه به ترتیب با تولید 000 ، 575 تن و 000، 480 تن با اختلاف اندکی مقامات بعدی را در اختیار دارند . سایر کشورهای عمده تولید کننده گلابی در جهان به ترتیب اهمیت عبارتند از اسپانیا 000 ، 459 تن ترکیه 000 ، 385 تن ، فرانسه با 000 ، 355 تن ، آرژانتین 000 ، 240 تن ، افریقای جنوبی 000 ، 220 تن با مقایسه با کشورهای فوق ایران از تولید اندکی برخوردار است طبق برآورد سازمان F . A . o تولید ایران معادل 000 ، 70 تن ولی برابر آمار منتشره از طرف وزارت کشاورزی تولید در سال 1370 حدود 153000 تن بوده است که کلاً بمصرف داخلی در کشور میرسد .
درخت گلابی از دوران ما قبل تاریخ بعلت حضور طبیعی آن در فلات ایران مورد توجه مردم این سامان قرار گرفته و نسبت به انتخاب ارقام بهتر وحشی و با کاشتن بذر و دانه که اختلاطی از ارقام گوناگون طبیعی را بمنصة ظهور میرساند ، انواع گلابی ها در مناطق مختلف کشور بوجود آمده است . کلیه واریته های بومی ایران از گونه p . communis یا خروج بدست آمده اند و ارقام نیمه وحشی آن هنوز هم در گیلان ، آذربایجان ، کردستان کاشته می شود و میوة آنها مصرف محلی و منطقه ای دارد ( بیشتر در شمال و شمال غربی ) . علاوه بر آنها واریته های از گونه های شرق دور در اثر ارتباط مداوم مردم ایران با چین از راه ترکمنستان با ایران وارد و با شرایط محلی تطلبق و جزء ارقام محلی درآمده اند . هنوز مطالعات سیستماتیک روی این ارقام بعمل نیامده است و از نظر نیای ژنتیکی وضع آنها مشخص نیست .

 

 

 

 

 


جدول شماره 1 : آمار تولیدات گلابی در جهان ( مناطق عمده تولید ) ( ارقام به 1000 تن ) به نقل از سالنامه آماری F . A . o سال 1988
سال / منطقه 81 ـ 1979 1986 1987 1988
جهان
آسیا
اروپا
آمریکای شمالی
آمریکای جنوبی
افریقا
اقیانوسیه
چین
ژاپن
ترکیه
ایران
روسیه
ایتالیا
فرانسه
آلمان شرقی
آلمان غربی
جمع دو آلمان
اسپانیا
یوگوسلاوی
ایالات متحده
آرژانتین
آفریقای جنوبی
استرالیا 8559
2732
3756
871
254
221
149
1616
500
310
37
575
120
412
64
346
410
480
116
801
148
132
133 9535
3799
3625
777
296
256
157
2453
489
380
70
625
914
370
100
499
559
373
169
695
162
136
143 9492
3939
3319
983
390
346
160
2615
477
370
70
400
894
439
51
294
345
521
147
853
252
189
145 9873
3954
3676
870
388
365
140
2580
497
385
75
480
981
355
77
498
575
459
173
790
240
220
124

 


طبق آخرین آمار منتشره از طرف وزارت کشاورزی ( آمار نامه 1370 ) در حال حاضر کل سطح کشت باغهای گلابی کشور ، فقط حدود 20125 هکتار است . که 2114 هکتار آن نهال و غیر بارور و 18010 هکتار بارور میباشد . که البته بر آن به علت علاقه مردم مقادیری نیز در باغها و منازل مردم شهری گلابی وجود دارد که در آمار فوق منظور نشده است . با این حال سطح فوق زیر کشت باغهای گلابی از 36/1 درصد کل مساحت باغات و تولید آن از 8/1 درصد کل تولید میوه جات کشور تجاوز نمی نماید . دلیل آن را میتوان در محدود بودن امکانات انبار و نگهداری گلابی در غیر فصل ( سردخانه ) و کمی گسترش صنایع تبدیلی مربوطه و قابل فساد بودن سریع ارقام تابستانه جستجو کرد . از طرف دیگر چیدن و رسانیدن ، حمل و نگهداری گلابی به تخصص بیشتری نیاز دارد و مشکل تر از سیب میباشد زیرا اگر گلابی های پاییزه و زمستانه را در مناسبترین زمان نچینند و در شرایط خاص در سردخانه نگهداری نکنند و دقت های لازم را در رسانیدن و حمل و نقل و بسته بندی آنها بعمل نیاورند ، محصول بزودی کیفیت خود را از دست داده و قابل فروش نخواهد بود . بهمین جهات گلابی در بازار امروزی ایران جنبة مصرفی عمومی مثل سیب را ندارد . البته باید گلابی های تابستانه را که در مدت کمی بازار را اشباع می کنند از این مقوله خارج دانست .
این ارقام که در مدت کمی بازارتابستانه را در اختیار می گیرند بازار گرمی دارند ولی چون قابل نگهداری نیستند دوران کوتاهی در بازارهای محلی عرض اندام می نمایند .
کشور ما ، با داشتن مناطق مستعد و ارقام بسیار مرغوب انتخاب شده داخلی و خارجی جا دارد با ایجاد موجبات و بالابردن دانش باغدارای و ایجاد صنایع تبدیلی در سطح وسیع و توسعه انبارهای فنی ، بازار مطمئنی برای انواع گلابی در داخل و خارج کشور بوجود آورد . این کار شدنی است به سرطی که مقامات مربوطه واقعاً بخواهند به آن عمل کنند . وضع فعلی باغهای گلابی به استثنای موارد معدودی که در بیست و ـ سی سال اخیر با رعایت نسبی نکات فنی احداث شده اند زیاد با اصول صحیح باغداری مدرن تطبیق نمی کند . بطوریکه حتی در بعضی مناطق هنوز هم گلابی های تخمی را پرورش می دهند . مثلاً در مناطق بسیار مستعد دامنه های کوهستان بزگوش سرابی ، به باغهای گلابی نسبتاً وسیعی برمی خوریم که از درختان سالمند عظیم الجثه ای تشکیل یافته و کلاً بذری بوده یا از پا جوش بعمل آمده اند و با وجود مرغوبیت نسبی میوه ، بعت هرس و تربیت نکردن عملاً برداشت میوه آنها با دست چین غیر اقتصادی است و فقط با زدن شاخه ها یا تکان دادن میوه ها را از شاخه های که در ارتفاع بالاتر از 10 متر قرار دارند می توان میوه را به زمین ریخت که لازمست بلافاصله به بازار محلی حمل و به ثمن بخش فروخته شود . نظیر این وضع کم و بیش در باغهای مناطق مجاور مثل مشگین شهر ـ اهر اردبیل و سایر مناطق میوه خیز کشور کم نیست . مثلاً در دره های بسیار مستعد خیز بینالود ، گلابی همه جا در کنار سیب و گیلاس بصورت مخلوط و در هم و بدون هیچگونه مراقبت خاصی عرض اندام می کند . در باغهای اصفهان که موطن اصلی شاه میوه می باشد وضع بهتر نیست و در اکثر نقاط باغهای گلابی شکل جنگل مخلوطی به خود گرفته اند . در کرند کردستان ارقام بومی گلابی که از جنگلهای دالاهو انتخاب و بصورت بذری کشت شده اند جزء باغهای میوه شده و مصرف محلی دارد . در مقابل این قبیل باغها ، با تقریب میتوان گفت که حدود 30 درصد باغهای گلابی کشور بصورت قطعات جداگانه روی ردیف با فواصل کافی از ارقام پیوندی احداث شده اند که حاصل دسترنج کارشناسان باغبانی و ترویج در 30 سال اخیر میباشد که نتایج تحقیقات و آموزش کارشناسان این فن را توانسته اند تا حدی به روستاها منتقل کنند .
با توجه به ظرافت و اصالت درخت گلابی و مصارف آن الگوی کاشت باغهای جدید گلابی باید با تبعیت از اصول جدید دنیا روی پایه های کوتاه کننده به با فواصل کم و تراکم بیشتر اکثراً از ارقام کنسروی و قابل تبدیل ایجاد گردد که بتوان با وسائل مکانیکی برداشت نمود . توسعه صنایع تبدیلی در مناطق مستعدی مثل خراسان ـ آذربایجان ـ اطراف تهران ( منطقه کرج ) ـ اصفهان با تبعیت از توسعه کارخانجات تبدیلی باید درآینده توسعه یابید . مطالعات برای انتخاب ارقام مناسبتر برای تهیه کمپوت و هم چنین بررسی بهترین زمان چیدن و صحیح ترین روش نگهداری در سردخانه و مناسب ترین تکنیک رسانیدن و پختن و بسته بندی باید انجام گیرد . البته علی رغم تمام اقدامات فوق ، به فرض انجام صحیح و مستمر آنها ، میزان کشت و تولید این میوه هیچوقت در حد سیب که مصارف عدیده دارد نخواهد رسید . این توسعه نسبی باید ترکیبی باشد از ارقام تازه خوری برای مصارف فصلی در تابستان و زمستان از ارقام مرغوب زودرس و دیررس و انباری و ارقامی که باید به مصرف پخت و تبدیل برسند . برای نیل به این هدف ، یک برنامه ریزی جامع مملکتی با شناخت همه جانبه از نظر مناطق مستعد پرورشی ـ خواص ارقام ـ بازارهای مصرف داخلی و خارجی ، باید تنظیم گردد و از کشت بی رویه همه چیز در همه جا جلوگیری و با آموزش باغداران و بالابردن بینش آنان به بالابردن کمیت و کیفیت این میوه کمک کرد .
فعلاً گلابی بصورت تجارتی و عمده فقط در 5 استان بعمل میاید . توجه به آمار تولیدی و سطح زیر کشت که در جدول شماره 2 خلاصه شده نشان میدهد که از نظر سطح زیر کشت استان خراسان در راس و بعد از استانهای تهران و آذربایجان شرقی قرار دارد . این سه استان جمعاً 11594 هکتار از 20000 هکتار کل کشور که معادل 5 / 54 درصد می باشد زیر کشت دارند . بعد از آنها به ترتیب استانهای آذربایجان غربی ، زنجان ، اصفهان ، گیلان ، کرمان ، مازندران ، کردستان قرار میگیرند که کلاً 7070 هکتار بیشتر زیر گشت گلابی ندارند . بقیه استانها جمعاً از 1300 هکتار کمتر میباشد . کمترین رقم از آن استان کهکیلویه است که فقط 18 هکتار باغ گلابی دارد . شاید به خاطر وجود جنگلهای نسبتا وسیع گلابی در این استان مردم خود را مستغنی از کاشت این درخت می پندارند .
از نظر تولید همان 3 استان در رده اول قرار دارند و جمعاً با تولید 97000 تن ، 8 / 59 % کل تولید کشور را بدست میدهند . با این تفاوت که از نظر تولید تهران در درجة اول و خراسان دوم و آذربایجان شرقی سوم میباشد و این بخاطر عملکرد در واحد سطح است که در استان تهران در حدود 13 تن قلمداد شده در صورتیکه دو استان دیگر بین 7 و 8 تن ذکر کرده اند .
عملکرد در واحد سطح به طور متوسط 6663 کیلو در هکتار است که در 11 استان بیشتر از حد متوسط و در 11 استان از آن کمتر است . اگر بتوان به آمار فوق اطمینان کرد استان تهران با عملکرد بالغ بر 13000 کیلو مقام نخست را بین استانها دارد و سیستان و بلوچستان با 2500 کیلو کمترین .
اگر ارزش متوسط هر کیلو گلابی را فقط 400 ریال بحساب بیاوریم قیمت کل تولید کشور که حدود 152000 تن میباشد معادل 60800 میلیون ریال خواهد بود .
از نظر توسعه بعدی بررسی آمار درختان جوان که هنوز به بار نرسیده اند معلوم می دارد که در استانهای خراسان ، آذربایجان شرقی و زنجان و تهران توجه بیشتری به توسعه باغهای گلابی وجود دارد . برخلاف آنها در آذربایجان غربی که در سنوات اخیر هیچگونه توجهی به ایجاد باغهای جدید گلابی نداشته است یا در استانهائی مثل فارس ـ همدان ـ چهار محال و بختیاری با وجود داشتن استعداد تولید این محصول ، توجه چندانی از طرف مردم ابزار نمی شود .

 

تشکیل و نمو میوه :
اکثریت ارقام گلابی مثل سیب ولی کمتر از آن ، بطور کامل یا تا حدودی خود ناسازگار Self Incompatible می باشند . تعداد قلیلی از ارقام هستند که نسبت به همدیگر ناسازگار و عقیم می باشند . این مسئله در شرایط اقالیم مختلف در ارقام متداول در کشور هنوز مورد بررسی علمی قرار نگرفته است و تاکنون بعلت مخلوط کاشته شدن ارقام متعدد در یک باغ یا در یک منطقه محدود ، درختان از پولن همدیگر به حد کفایت بار میگرفته اند . ولی در آتیه که لازم است باغهای جدید از یک یا دو واریته ممتاز بوجود آید ، مسئلة مثل گیلاس و سیب مطرح خواهد شد و لازمست از هم اکنون روی درجه ناسازگاری و تلقیح پذیری ارقام مهم تجارتی از قبیل شاه میوه ـ نطنزی ـ پیغمبری ـ قوسی ـ تاشکندی و ... مطالعاتی از نقطه نظر بعمل آید . تا لزوم و یا عدم لزوم انتخاب رقم پولن دهنده برای هر رقم مشخص و به مردم توصیه و راهنمائی گردد . همچنین در مورد ارقام خارجی متداول در ایران رقم ویلیام ( بارلت ) ـ بوره های ردی ـ دوشس و بوره ژیفارود ... این بررسی در شرایط گوناگون مناطق کشت ضرورت دارد . زیرا درجه حرارت و شرایط اقلیمی در هر منطقه کشت روی این مسئله تاثیر میگذارد . کما اینکه رقم بارلت ( ویلیام ) در شرایط اقلیمی جلگه های مرکزی آمریکا که اغلب سالها هوای بهاره گرم و مساعد میباشد ( حدود حداقل 16 درجه سانتی گراد بمدت 80 ساعت در زمان گل ) متجاوز از 80 درصد گلها میتوانند بدون تلقیح ، بصورت پارتنوکارپیک بارور شوند ولی اگر در سالی آب هوایی مساعد نباشد و هوای ملایم بالای 16 + درجه سانتی گراد در دوران گل بوجود نیاید بدون داشتن رقم پولن دهنده و کمک زنبور ها میزان باردهی همان واریته همان محل خیلی کمتر خواهد گردید . بطور کلی میتوان گفت شرایط مساعد برای تلقیح گلهای گلابی وجود گرما در حد 16 الی 30 درجه سانتی گراد بمدت یک هفته در دوران گل می باشد .
اگر در این دوران هوا سرد یا بارانی و مرطوب باشد و فعالیت زنبورها بعلت نا مناسب بودن هوا محدود گردد حتماً از میزان باردهی کاسته خواهد شد ( حتی با گذاشتن کندو ) .
با توجه به مراتب فوق برای احتراز از هر گونه ریسک بهتر است باغهای گلابی را از دو یا سه رقم که نسبت به همدیگر تطابق جنسی دارند و قادر به تلقیح گلهای همدیگر هستند بوجود آورد . تنها می توان نسبت را طوری تنظیم کرد که اکثریت محصول از رقم ممتاز انتخابی باشد . خوشبختانه اکثر ارقام مرغوب همدیگر را میتوانند تلقیح کنند .
مثلاً برای بارلت رقم بوره هاردی ، بوسک ، و نیترنلیس که بازار فروش خوبی دارند انتخاب می کنند . یا بارلت بخوبی رقم تجارتی انژو را می توانند بارور کند . در صورتیکه رقم گرده دهنده تا حدی کم بها ء و زیاد مرغوب نباشد میتوان نسبت اختلاط را از و به تقلیل داد . یعنی در مقابل 9 درخت از رقم اصلی یک درخت از رقم پولن دهنده کاشته شود . در شرایط مساعد کالیفرنیا برای بارلت از هر 16 ردیف 1 ردیف از رقم گرده دهنده مناسب دیگر میکارند . در مغان بعد از هر چهار ردیف ویلیام یک ردیف بوره هاردی کاشته اند . لازم به تکرار مطلب نیست که این ارقام باید طوری در باغ پراکنده باشند که زنبورها بتوانند گردة آنها را در همه باغ بطور یکنواخت پخش کنند . ( رجوع فرمائید به کتاب سیب صفحه 48 و 58 ) حضور زنبور و استقرار کندوها در دوران گل ضرورت دارد و چون معمولاً زنبور عسل در صورت دسترسی به سایر شکوفه ها کمتر سراغ گلابی میرود . در باغهائی که گلابی مخلوط با سایر درختان که همزمان گل می کنند کاشته شده باشند باید تعداد کندوها را بیشتر و آنها را در مجاورت درختان گلابی قرار داد .
استفاده از هرمون های مصنوعی جهت تولید میوة پارتنوکارپیک همچنین ازدیاد باردهی ارقام کم بار نتایج رضایت بخش در آمریکا داشته است طبق آزمایشات معموله پاشیدن محلول TP ـ 5 و 4 و 2 به غلظت PPM 5/7 روی بعضی ارقام مثل واریته آنژو An jou بلافاصله بعد از برداشت محصول موجب ازدیاد بار درخت در سال بعد شده است ( کمک به تشکیل تعداد بیشتری جوانه های گل برای سال بعد ) محصول رقم بارلت را نیز میتوان با پاشیدن همان شبه هورمون به غلظت PPM 5/2 زیــاد کـرد . هــم چنین محلول Chlorimequat به غلظت ( 1500PPM ) 4 هفته بعد از ریزش گل ها موجب تسریع در باردهی درختان جوان و افزایش محصول شده است . یا هورمون N . A . A که بعنوان ماده ای برای جلوگیری از ریزش میوه قبل از برداشت بکار میرود در عین حال موجب افزایش باروری درخت در سال بعد خواهد گردید . اگر کمبود بر بصورت خفیف در منطقه ای وجود داشته باشد ، پاشیدن محلول های رقیق بوریک موجب افزایش باروری خواهد شد .
مطالعات دانشمندان حاکی از اینست که نوع پولن هیچگونه تاثیری در فرم و شکل میوه و کیفیت آن ندارد . ولی فقدان پولن که موجب تشکیل میوة بدون بذر میشود ( پارتنوکارپیک ) در فرم و شکل میوه گلابی اثر دارد . شرایط اقلیمی نیز در فرم میوه موثرتر است . کما اینکه گلابی بارلت در ارتفاعات کشیده تر و در جلگه های کم ارتفاع گردتر می شود و از این حیث شبیه سیب های « رد » می باشد . درجه صدمه دیدن گل های گلابی از سرمای بهاره در حدود گلهای سیب می باشد . در بعضی مناطق گلابی زودتر از سیب گل می کند بدان جهت در بعضی از سالها بیشتر از سیب در معرض خطر قرار می گیرد حرارت زیاد در طول تابستان بر خلاف سیب های پاییزه روی گلابی های پاییز تاثیر بد ندارد بلکه مفید تر است . بطوریکه که اگر حرارت متوسط از 5/15 کمتر باشد مناسب برای ارقای مثل بارلت نخواهد بود . تاریخ رسیدن گلابی ها نظیر سیب در اثر بالابودن حرارت تابستانه بر خلاف میوه جات هسته دار جلو نخواهد افتاد . حتی در حرارت های بالای 24 ممکن است حرارت موجب سفتی بیشتر میوة بعضی ارقام باشد . ( چندلر ) .

 

تنک کردن میوه :
بعضی سالها برخلاف تلاش های لازم برای ازدیاد جوانه های گل و بالابردن تعداد میوه به ثمره رسیده ، به منظور بدست آوردن حداکثر محصول کوشش هائی در جهت عکس یعنی تقلیل تعداد میوه به نفع باقیمانده از نظر درشتی ، و هم چنین برقراری تعادل میوة تولید شده با نیرو و قدرت درخت جهت به کمال رسانیدن بار موجود ، و در عین حال تولید جوانه های گل به تعداد لازم برای سال آینده لازم است بعمل آید . این عملیات را تحت عنوان تنک کردن میوه میاورند . تنک کردن میوه مثل سایر درختان از جمله گلابی یا با دست یا با پاشیدن محلولهای شیمیائی شبه هورمونی میسر است ، هر چند اصولاً در اکثر ارقام گلابی این کار برخلاف سیب زیاد واجب نیست میتوان گفت درخت گلابی از این نظر عاقل تر از سیب عمل می کند . یعنی با تولید بار متوسط جوانه کافی نیز برای سال بعد ذخیره می کند ( البته در شرایط خوب از نظر غذا و نور و آب ) .
علی رغم حکم کلی فوق در بعضی ارقام پر بار تنک کردن مفید و لازم است در این ارقام از یک جوانه 3 ـ 5 میوه تولید می شود که بهتر است تعداد آنها را به 2 عدد تقلیل بدهیم .
این عمل موقعی ضرورت پیدا می کند که کل بار درخت از حد معقول و معمول بیشتر باشد . اگر بارگیری درخت سنگین باشد برای ایجاد تعادل باردهی با رشد گیاهی و درشت تر کردن میوه ها بهتر است میوه ها را بعد از خاتمه ریزش های طبیعی اول سال حدود 50 ـ 70 روز بعد از گل تنک کرد . این عملیات باید توجیه اقتصادی داشته باشد یعنی در شرایط می توان اینکار را تجویز کرد که ارزش میوه درشت تر در بازار به مراتب بیشتر از بهای میوه های کوچکتر باشد ، روی گلابی این عملیات را می توان تا زمان رسیدن به تاخیر انداخت . بدین معنی که برداشت را ابتدا از میوه های درشت شروع کرده ، اجازه داده شود که میوه های ریزتر چند روزی بیشتر روی درخت بمانند تا به حجم و وزن آنها افزوده شود . در این فرصت کم تقریباً هر روز معادل 5/2 درصد به حجم میوه افزوده می شود . ( البته در شرایط مناسب از حیث آب و غذا ) ولی در اینکار نباید زیاد تاخیر رواداشت . زیرا بعضی ارقام من جمله رقم معروف ویلیام ( بارلت ) یا هم چنین شاه میوه اگر زیاد روی درخت بماند و برسد مغز آن سیاه و فاسد خواهد شد و یا در انبار بعد از چیده شدن دچار عارضه خواهد گردید . در ارتباط در مسئله تنک کردن میوه گلابی مثل سیب می توان یک قاعده کلی را ملاک عمل قرار داد ، و آن تناسب تعداد برگ با تعداد میوه در مجاورت آن می باشد . اصولاً برای هر میوه حدود 20 الی 30 عدد برگ سالم لازم است و اگر نسبت غیر از این بود باید با تقلیل تعداد میوه ها این تناسب را برقرار کرد . تا اکثریت میوه ها بتوانند با دریافت غذای کافی در حد مطلوب درشت بشوند .
تنک کردن شیمیایی در صورت لزوم روی گلابی توصیه می شود . درصد غلظت مواد تنک کننده بر حسب شرایط اقلیمی و خواص واریته متفاوت است . مثلاً برای رقم ویلیام ( بارلت ) محلول پاشی شبه هورمون ( N . A . D ) را در موقع ریزش گلبرگها با غلظت 25 P P M روی درختان کم رشد و 35 PPM برای درختان متوسط 45 PPM برای درختان قوی و پر رشد توصیه می کنند . در ایالت نیویورک پاشیدن محلول ( N . A . D ) با غلظت 25 PPM 3 الی 5 روز بعد از تمام گل روی درختان پر بار نتیجه بخش بوده است یا از محلول ( N . A . A ) 5 الی 10 روز بعد از تمام گل به غلظت 2. PPM اگر میوه سبک باشد ، و 10 – 15 PPM اگر بار زیاد باشد میتوان استفاده کرد .
نکته قابل تذکر اینست که قبل از هر گونه اقدامی در مصرف مواد شبه هورمون بعنوان تنک کننده ( با مصارف دیگر ) لازمست حتماً روی ارقام محلی در شرایط هر محل قبلاً آزمایشاتی بوسیله افراد ذیصلاح بعمل آید تا بتوان مصرف آنها را با دور معین و در زمان مناسب در هر منطقه به باغداران توصیه نمود .

 

محدودیت های اقلیمی :
1 ـ آبهوا :
بطوریکه میدانیم گلابی جزء درختان سردسیری برگ ریز ( Deciduous ) بوده و به یک دوره استراحت زمستانه نیاز دارد . این استراحت برای تکامل جوانه های گل و شکستن دوران خواب در این دسته از گیاهان ضرورت قطعی دارد . برای اغلب ارقام گلابی حدود 600 الی 1500 ساعت حرارت زیر 7 + درجه سانتی گراد کفایت می کند . این مقدار برودت تقریباً معادل مقداریست که برای اکثر ارقام سیب ها نیز لازمست . در بین ارقام عمده تجارتی گلابی خارجی ، رقم بارلت ( ویلیام ) بیشتر از سایرین به هوای سرد نیاز دارد ( حدود 1000 تا 1100 ساعت ) . در مناطقی با زمستان ملایم مثل نوار شمالی مناطق گرمیری کشور یا در قسمت های پست سواحل دریای مازندران توجه به این نکته و پرورش درختان سردسیری از جمله گلابی باید مد نظر باشد . اگر بدون توجه به این مسئله به احداث باغ از میوه جات سردسیری بشود . ممکن است در مورد ارقامی مثل رقم بارلت مشکلاتی از نظر باز شدن نامرتب گلها در بهار ، یا نامنظم بودن زمان رسیدن میوه و عواقب ناشی از آنها مواجه گردند . اکثر ارقام گلابی برودت های زیاد را در زمستان بخوبی تحمل می کنند درجة برودت خطرناک برای گلابی را اکثر پژوهشگران حدود 25 ـ درجه سانتی گراد ذکر کرده اند . ولی عملاً ارقامی در مناطق خیلی سرد کشور وجود دارند که درجات تا 30 ـ درجه سانتی گراد را نیز تحمل می نمایند البته هنوز هیچگونه مطالعه علمی روی دوام و نیاز گلابی های محلی به سرما در کشور ما بعمل نیامده است . اظهار نظر فوق صرفاً بر اثر مشاهدات و مشهوداست . گلابی های مناطق سردسیر در سراب و اردبیل و مشکین شهر شاهد این مدعا میتوانند بود . در بین ارقام خارجی که در ایران نیز بمقدار قابل توجهی کشت میشود ، دوام رقم بارلت به سرمای زمستانه کمتر از سایرین است . بنابراین از کشت آن در مناطق خیلی سرد باید احتراز کرد . بطور کلی بهتر از سرمایه گذاری برای احداث باغهای گلابی در مناطق خیلی سرد که درجة بروردت آنها در اکثر سالها به 25 ـ درجه سانتی گراد می رسد خوداری گردد ( نظیر اردبیل ـ همدان ـ فیروزکوه ـ میبد و نظایر آنها ) .
از نقطه نظر سرماهای بهاره بعلت دیرتر شکوفه کردن گلابی با مقایسه با درختانی مثل بادام ـ زرد آلو ـ هلو و بطور کلی هسته دار ها کمتر در معرض خطر قرار دارد . ولی از سیب آسیب پذیرتر است . زیرا گلابی از درختان هسته دار دیرتر و از سیب زودتر گل می کند و از این حیث در حد وسط قرار گرفته است . بنابراین در مناطق مرتفع که بیم بروز سرما حتی در ماه دوم بهار وجود دارد گلابی بیشتر از سیب در معرض خطر قرار میگیرد . درجة حرارت کشندة جوانه های گل بر حسب درجه تکامل آنها و در ارقام مختلف متفاوت است . جدول زیر نمونه ای از این مقاومت را در مراحل مختلف رشد جوانه بطور کلی نشان می دهد .
جدول شماره 4 ـ نمایش درجات برودت خطرناک در مراحل مختلف تکامل جوانه های گلابی :
مراحل و
درجه رشد 1 2 3 4 5 6 7 درجه 7
( حالت تمام گل
بازشده )
درجه حرارت استاندارد پذیرفته شده 8/7 ـ 5 ـ 4/4ـ 2/2ـ 7/1 ـ 7/1 ـ 1/1 ـ
متوسط حرارت کشنده با 10 % 4/9 ـ 7/6 ـ 4/4ـ 9/3 ـ 3/3 ـ 2/2 ـ 2/2 ـ
متوسط حرارت کشنده با 90 % تلفات ـ/18 ـ 14 ـ 4/9 ـ 2/7 ـ 6/5 ـ ـ/5 ـ 4/4 ـ
متوسط دوران سرما ( روز ) 23/2 31/3 5/4 9/4 14/4 25/4 ـ
اقتباس از کتاب Pomology of Deciduous Fruits
به طور کلی می توان استنتاج کرد که درجة حرارت کشندة جوانه های گل در حال شکوفا بر حسب ارقام از 1 ـ الی 4/ 4 ـ میباشد ، در ارتباط با خطر سرمای بهاره و عدم تشکیل میوه یا صدمه دیدن بعلت بوجود نیامدن تخم در درون تخمدان ، گلابی کمتر از سیب آسیب پذیر است . توضیح مطلب اینکه ، گلابی قدرت تولید و حفظ میوه خود را در چنین شرایط ناجور بیشتر از سیب دارا میباشد . در سیب عدم تلقیح یا عدم تشکیل دانه در درون تخمدان اکثراً موجب ریزش گل و میوه در سطح وسیع میشود . ولی بیشتر ارقام گلابی قادر هستند بدون تشکیل بذر نیز میوه بوجود آورند و آنرا تا مرحله رسیدن نگهدارند سرمای خفیف بهاره در هفته های اول تشکیل میوه موجب ایجاد نسج سوبرینی در پوست میوه شده و اغلب لکه ها یا نوار هائی روی پوست بوجود می آورد که به آن کمربند سرما میگویند ، این پدیده در کیفیت میوه اثر بدی ندارد ولی از بازار پسندی آنها میکاهد .
حرارت زیاد در طول دوران رشد میوه در تابستان آن تاثیر نامطلوب را که برای ارقام پاییزه و دیررس سیب دارد در روی گلابی ندارد . بلکه برایش مناسبتر نیز میباشد و کیفیت میوه را بهتر می کند . بدین سبب جلگه های گرم که برای پرورش سیب های زمستانه ( مثل رد و گلدن ) زیاد مناسب نیستند . برای پرورش گلابی مناطق مناسبی محسوب می شود ( مثل جلگه کرج و جلگه های اطراف شهر اصفهان ) . بطور کلی می توان گفت مناطقی که حرارت متوسط تابستانه آنها زیر 15 الی 16 درجه سانتی گراد باشند برای ایجاد باغهای وسیع ارقام پائیزه گلابی مناسب نمی باشند . از نظر طول مدت دوام درجه حرارت بالا در دوران رشد میوه تاثیر چندانی در جلوه انداختن تاریخ رسیدن میوه ندارد و بر خلاف میوجات هسته دار که در مناطق گرمتر از معمولا میرسند ، در گلابی این حرارت بالا ممکنست موجب دوام بیشتر و دیررسی آن گردد .

 

2 ـ نیاز به آب :
احتیاج گلابی برای آب را می توان متوسط به حساب آورد . درختان گلابی بطور کلی به شرایط نامناسب رطوبت در خاک متحمل تر هستند و طاقت بیشتری به شرایط خشکی یا زیادی رطوبت خاک نشان می دهند . روش آبیاری باغ های گلابی فرقی با سایر درختان ندارد و بر حسب موقعیت و امکانات از انواع سیستم های آبیاری از قطره ای ، بارانی تا نشتی و کرتی میتوان استفاده نمود . نیاز متوسط درختان گلابی را به آب بر حسب شرایط مختلف خاک و هوا و پایه و رقم میتوان بین 10 ـ 12 هزار متر مکعب در سال قبول کرد .
زیادی و فراوانی بارندگی زمستانه و پائیزه نمی تواند نیاز درخت را به آب در طول تابستان های خشک و بی باران نظیر ایران ، بدون آبیاری کمکی بر طرف بکند . رطوبت مناسب خاک در طول دوران رشد میوه بخصوص زمان درشت شدن آن نهایت ضرورت را دارد . مثل سیب و اکثر درختان میوه آبیاری با هر سیستمی که انجام گیرد باید طوری تنظیم شود که از خیس شدن طوقه جلوگیری گردد والا خطر پوسیدگی طوقه ، مخصوصاً اگر خاک سنگین و درخت عمیق تر از طوقه کاشته شده باشد ، وجود خواهد داشت و عمر بهره دهی درخت را کوتاه تر خواهد کرد .

 


خاک :
در مورد خاک نیز وسعت تطابق گلابی با انواع خاکها بهتر از سیب است . بخصوص دوام آن در خاکهای سنگین و مرطوب بیشتر می باشد . این تحمل محیط مربوط نباید مجوزی باشد برای احداث باغهای گلابی در اراضی زهدار با خاکهای سنگین . مثل سایر درختان میوه بهترین خاک مناسب گلابی خاکهای شن و رسی و یا رس و شنی ( Sandy or Clay Loam ) و عمیق ، با تحت الارض بلامانع برای نفوذ ریشه و آب و هوا می باشد . خاک باید از نمک و آهک زیاد خالی باشد . PH بالاتر از 7 را نمی پسندد . در خاک های آهکی با PH بالای 5/7 بعلت قلبائیت زیاد ناشی از آهک فعال و همچنین در خاکهای سنگین که خوب تهویه نمی شوند بعلت خفه گی و سوء تغذیه ریشه ضعیف شده و درختان مبتلا به زردی خواهند شد . از ارقام خارجی واریته کیفر ( Kieffer ) بیشتر از سایر ارقام به خاکهای خشک و سبک تطابق نشان داده است .

 

احداث باغ و الگوی کاشت :
تنوع و فرم دادن به گلابی بخصوص در اروپا بیشتر از سیب متداول است . در مناطق شمالی اروپا بعلت کمی حرارت و نور گلابی را بیشتر از سیب روی سیم و بفرمهای اسپالیه و در پشت دیوارهای رو به جنوب پرورش می دهند . اخیراً باغهای پاکوتاه روی پایه های به نیز به صورت کوردون یا مایل و اسپالیه در باغچه های منازل و حتی باغهای بزرگ تجارتی متداول شده است . در ایران هنوز این روش زیاد رایج نشده است . اکثریت باغهای گلابی مثل سیب به صورت آزاد کشت شده اند . فاصله کاشت روی پایه های بذری گلابی معمولی روی ردیف ها 4 ـ 6 متر و فاصله ردیف ها از همدیگر معمولاً 6 ـ 8 متر قرار می گیرند که مناسب است . گلابی روی پایه های بذری در شرایط مساعد ( خاک عمیق و حاصلخیز ، خوب تهویه شده ) درختان حجیمی تشکیل می دهد ( مثل باغ های آستانه در مزرعة طرق و در جلگه های مستعد اطراف مشهد ) که درختانی به ارتفاع 10 ـ 12 متر با گسترش جانبی 5 ـ 6 با باردهی بالا 200 ـ 300 کیلو کم نیستند ، عکس شماره 5 از درختان آستانه را نشان می دهد .
عکس شماره 5 ـ شاخه خم شده در اثر بار و تحریک شاخه به تولید شاخه های فرعی عمودی قوی غیر بارور یا شاخه های کوتاه بارور .
با هرس و تربیت این نهالهای جدید می توان در جوان کردن درخت و تنظیم باروری شاخه های مسن اقدام کرد .
در مورد گلابی نیز مثل سایر درختان برای تصیم گیری نسبت به تراکم درخت در واحد سطح باید با توجه به خاصیت ذاتی رقم ـ نوع پایه ـ جنس و عمق خاک ـ مقدار آب و هوا تصیمی مناسب اتخاذ شود .
با توجه به مراتب فوق برای درختان روی پایه های بذری فاصله روی ردیف ها 5 ـ 6 متر و فاصله ردیف ها 7 ـ 8 متر در اکثر موارد مناسب است . برای درختان پا کوتاه روی به بصورت آزاد فاصله ردیف ها 5 متر و فاصله درختان روی ردیف ها 3 الی 5/3 متر کافی است . روی سیم با سیستم کوردون فاصله ردیف ها 4 الی 5 متر و فاصله درختان روی ردیف 2 الی 5/2 متر کفایت می کند . کشت متراکم بصورت دیوار سبز یا چپری اخیراً در اروپا و بعضی نقاط آمریکا متداول شده است . در این روش تعداد درخت در هکتار به 500 الی 750 درخت میرسد و درختان که بفواصل ( 130 الی 160 سانتی متر ) از همدیگر روی ردیف بفواصل 3 الی 5/3 متر کاشته شده اند بصورت دیوار سبزی در میایند که با ماشین های مخصوص از طرفین و بالا هر سال هرس میشوند . با این روش به شرط انجام مراقبت های خاص و هرس منظم و سنجیده و دادن کود و آب کافی توانسته اند میزان تولید را در هکتار به 80 الی 90 تن برسانند این روش بیشتر برای ارقام کمپوتی ( مصارف صنعتی ) که بصورت مکانیزه برداشت می شوند توصیه میشود .
سایر خصوصیات احداث باغ گلابی شبیه سیب بوده و همان مراقبت های کلی و شرایط عمومی از نظر احداث یک باغ خوب با عمر طولانی و پر ثمر باید رعایت گردد .
ازدیاد درختان گلابی :
ارقام مرغوب گلابی را مثل سیب با پیوند کردن رقم مطلوب روی پایه های حاصل از بذر گلابی یا نهال به می توان ازدیاد کرد . اگر قصد بدست آوردن درختان پابلند با استاندارد معمولی باشد باید از تخم گلابی جهت تهیه نهال نرک استفاده و از ارقام مورد نظر را روی آنها پیوند کنند . اگر قصد تولید درختان پا کوتاه باشد ، باید به سراغ کلن های به رفت . البته از کاشتن دانه به نیز می توان نهال نرک بدست آورد ولی بعلت هتروژن بودن به از این طریق نمی توان پایه های یکدست بدست آورد در روش اولی برای تهیه نرک از تخم های گلابی معمولی استفاده می شود . هر گرم تخم گلابی دارای 20 ـ 22 دانه می باشد بذور تازه برای اینکه سبز بشوند احتیاج به یک دوره استراحت 60 ـ 90 روزه جهت تکامل درونی و شکستن دورة خواب ( Dormancy ) دارند که باید در حرارت زیر 4+ سانتی گراد نگهداری شوند . قوة ناحیه بذور گلابی در شرایط نگهداری سرد و تاریک و خشک 2 ـ 3 سال می باشد . روش کار برای ایجاد خزانه همانست که برای سیب گفته شد . و عملیات بعدی در خزانه اصلی بذری سال اول و خزانه انتظار سال دوم نیز عیناً مثل سیب می باشد .
روی بذور سایر گونه های غیر از P . Communis بعنوان پایه مطلوب هنوز در ایران مطالعات علمی نشده است . گونه های وحشی بومی ایران ارزش آن را دارند که از نظر مقاومت به شرایط ناجور خاکها از نظر خشکی یا زه آب و رطوبت زیاد یا مقاومت به زیادی آهک و کلروز هم چنین امراض و آفات ریشه ای از قبیل نماتود و تطابق با ارقام عمده تجارتی تحت بررسی قرار گیرند . یکسری مطالعات مقدماتی در سنوات 1335 تا 1340 در مرکز تحقیقات کرج روی گونه P . Glabra بعمل آورده ایم که نتایج مطلوب نرسید . در نظر بود از این گونه بعلت مقاومتی که در شرایط کم آبی دارد بعنوان پایه در اراضی خشک استفاده شود ولی بدلیل رشد بطیی و عدم تطابق با واریته های اصلاح شده از آن صرف نظر شد .
در ارتباط با انتخاب پایه مناسب برای ازدیاد گلابی ، توجه به مقاوم بودن پایه انتخابی در مقابل مرض خطرناک معروف به انحطاط گلابی ( Pear Desline ) ضروری است این مرض که عامل انتقال آن یک نوع مایکوپلاسما ) Myco Plasma ) می باشد . در درختانی که روی پایه های بومی شرق دور ، پیروس سروتینا ( P . Serotina ) یا پیروس اسورینسیس ( P . Ussuriensis ) پیوند شده باشد بروز می کند . عامل انتشار آن زنجیرة یسیلای گلابی است . اثرات این مرض بر دو نوع ظهور می کند . یک ، مرگ سریع درخت در مدت کمتر از 60 روز که در عین سر سبزی و شادابی یک مرتبه درخت مبتلا خشک می شود . دو ، مرگ تدریجی که درختان مبتلا در طول یک سال یا بیشتر بتدریج ضعیف و نزار شده و بالاخره از بین می روند طبق مطالعاتی که در آمریکا بعمل آمده است دلیل مرگ درختان تشکیل لامه سیاه رنگی است که در محل اتصال پایه و پیوندک بوجود میاید و در اثر آن عروق کتابی بسته شده و جریان انتقال مواد غذائی بین تاج و ریشه قطع می گردد . بر حسب اینکه این لایه سریع یا بتدریج بوجود بیاید . درخت سریعا و یا تدریجاً از بین میرود . خوشبختانه پایه گلابی معمولاً در مقابل این مرض مقاوم بوده و درختان پیوند شده روی این پایه به چنین سرنوشتی مبتلا نمی شوند . مطالعات وسیعی در آمریکا به منظور پیدا کردن ارقام به این مرض بعمل آمده است . طبق یافته های حاصل از این مطالعات رقم گلابی به اسم Old Home و هبرید های آن در مقابل این مرض خیلی مقاوم می باشند . هم چنین پایه های حاصل از کاشت بذور گونه های کالری یانا ( P . Calleryana ) و بتولافولیا ( P . Betula folia ) مقاوم بوده و بعنوان پایه مناسب در شرایط خاکهای نامساعد مورد توصیه هستند .
متداولترین رقم برای ازدیاد بذری در امریکا بذور واریته و ینترنلیس ( Winter Nellis ) می باشد . در اروپا و بخصوص در فرانسه از بذر ارقام گلابی های صنعتی که در صنعت تهیه سیدر ( Perry در گلابی ) مصرف دارند ، استفاده میشود . در شرایط کشور ما خوشبختانه بعلت استفاده از پایه های گلابی معمولی ( P . Communis ) یا عدم حضور عامل مرض هنوز اثری از این مرض خطرناک مشهود نیست .
برای بدست آوردن درختان پا کوتاه بر خلاف ژانر سیب که از گونه های مختلف آن پایه هائی با خاصیت کوتاه کننده می شد استفاده کرد . از ژانر گلابی هیچگونه پایة کوتاه کننده هنوز معرفی نشده است . برای پا کوتاه کردن انواع گلابی باید از پایه ژانر دیگری یعنی گونه Cydonia یا به استفاده کرد . کلن های متعددی از این جنس در مراکز تحقیق اروپا بدست آمده است که به صورت کلونال ازدیاد میشوند و در سطح وسعی در دنیا متداول می باشند . مهمترین کلن های انتخابی که عملاً مورد استفاده خزانه کاران می باشد کلن های پرونس ( Province ) و آنرژ ( Anger ) می باشند . در مرکز تحقیقات پایه ها در ایست مولنیگ یک لاین خاصی از Anger انتخاب کرده اند که با مشخصات EM . A معرفی شده است . و بیشتر از پرونس مورد استفاده است . در امریکا از هر دو پایه فوق استفاده می شود از این پایه به ایران نیز آورده شده است و در حال حاضر گلابی های باغ های کشت و صنعت مغان روی پایه های پروونس می باشند . ولی هنوز این پایه ها در ایران بصورت تجارتی استفاده نمی شود . و اکثر گلابی های ما روی پایه های به بذری یا پا جوش ها به بدون هیچ انتخابی پیوند و به مردم عرضه می شوند . نکته ای که در ارتباط با استفاده از پایه های به باید گفته شود اینست که بعضی ارقام گلابی تطابق خوبی با پایه های به ندارند . از آن جمله است واریته بین المللی معروف بارلت یا ویلیام . از این نقطه نظر ارقام متعدد گلابی ها را میتوان به سه گروه تقسیم کرد :
1 ـ ارقامی که با پایه های به سازگاری کافی دارند و درختان پیوند شده سالم پر بار عمر طولانی می باشند از ارقام خارجی واریته کومیس ( Comis ) دوشن ( Duchess ) ، بوره هاردی ( Beure Hardy ) کیفر ( Kiffer ) والد هوم ( Old Home ) جزء این گروه هستند از ارقام داخلی هر چند مطالعات دقیق عملی بعمل نیامده است ولی طبق مشهودات میتوان گفت بیشتر ارقام داخلی از جمله شاه میوه ـ پیغمبری روی به قابل ازدیاد هستند .
( مطالعات بیشتر در این مورد ضرورت دارد . )
2 ـ ارقامی که تطابق نسبی با به دارند یعنی درخت روی این پایه رشد کرده و عمر می کند ولی گره پیوند ضعیف است و خود درخت ضعیف و ناتوان می ماند . از جمله ارقام میتوان رقم بارلت و آنژو یا ژول کایوت که یک استرین از بارلت می باشند خواص زودرس تر میباشد اسم برد .
3 ـ ارقامی که اصلاً با پایه به سازگاری ندارند و درختان پیوند شده این ارقام روی به نمی گیرد یا اگر گرفت درخت بسیار ضعیف و کم بار خواهد شد . واریته بوسک ( Bosc ) و وینترنلیس ( Winter Nellis ) جزء این دسته می باشند .
بعد از این گروه بندی بهتر است به خصوصیات پایه های انتخابی به اشاره ای بشود .
1 ـ پایة آنژرتایپ ( A ) و یا E . M . A این لاین به آنژر تا حد زیادی در مقابل سرما و یخبندان مقاوم می باشد . رطوبت زیاد خاک را تحمل می کند و از خاصیت کوتاه کننده مناسبی برخوردار است در خاکهائیکه درصد آهک فعال از 8 درصد تجاوز کند به زردی ناشی از کمبود آهن مبتلا خواهد شد .
درختان پیوند شده روی آن خیلی زود ببار می نشیند . ( در بعضی ارقام از دو سالگی درخت شروع ببار دادن می کند ) در شرایط مساوی میوه درختان پیوند شده روی این پایه درشت تر خواهد بود ولی این مزیت در چند سال اول مشهود بوده بتدریج که به سن درخت افزوده میشود بعلت خاصیت پرباری از حجم میوه ها کاسته خواهد شد ( مگر اینکه تنک کنند ) تطابقش با اکثر ارقام مرغوب زیاد خوب نیست .
2 ـ پایه پرونس ( Province ) دارای قدرت رویش خوب حساسیت آن به کلروز زیادی آهک کمتر و در حد متوسط می باشد درجه تطابقش با ارقام تجارتی بخصوص با ویلیام خوبست و در اکثر مناطق قابل کشت می باشد . در ایران به نسبت وسیع فقط در مغان از آن استفاده شده است .
3 ـ لاین های انتخابی از به معمولی به لاین B و c : ایندو لاین که از به های معمولی انتخاب شده اند امروزه زیاد مورد توجه نمی باشند زیرا دوامشان به سرما کمتر است و به مرض قارچی معروف به لکة برگ ( Left spot ) حساس می باشند ( مخصوصاً لاین C ) این مرض معمولاً در خزانه ها روی پایه های بذری ظاهر میشود . در لاین ( c ) که حساس تر است موجب ریزش شدید برگها قبل از خزان و ضعیف شدن پایه قبل از رسیدن به مرحله پیوند میگردد . از طرف دیگر ریشه دار کردن قلم های به معمولی مشکلتر است و درصورتیکه قلم EM . A و پرونس بخوبی ریشه دار می شوند . بعلاوه پایه به های معمولی در درحات خیلی پائین سرما ( 24 - ) دوام ندارد .
4 ـ هپرید بین رقم گلابی Old Home با Farmingdale این پایه های جدید حاصل 40 سال تحقیق انجام گرفته در ایالت ارگون و کلن های است که از بذور هیبرید حاصل از دو ر قم فوق از گونه P . Communis بدست آمده اند . این تحقیق بوسیله Lyle Brooks در ارگون حاصل شده است خواص ممتاز آنها عبارتند از :
ـ دوام و مقاومت در مقابل سوختگی باکتریائی
Erwinia Amylovora
ـ مقاومت در شرایط قلیائی آهکی بالا
ـ تطابق کامل با تمام واریته های خوب تجارتی
ـ تمایل کم به پا جوش دادن
ـ مقاومت کلی در مقابل سرما
ـ مقاومت در مقابل مرض انحطاط گلابی ( Pear Decline )
ـ کلن های 51 و 333 از قدرت رویشی کم برخوردارند . آزمایشات روی کلن های قوی ادامه دارد
ـ زود ببار میرسند و پر بار می شنود .
برای اینکه از پایه به برای پیوند کردن ارقام گروه 2 و 3 مذکور در فوق بتوان استفاده کرد باید روش پیوند واسطه را بکار برد . از این روش در پیوند کردن ارقامی که به مرض انحطاط گلابی ( Pear Decline ) حساس هستند و یا به منظور پا کوتاه کردن آنها لازمست روی به پیوند شوند نیز استفاده می کنند . طرز کار نظیر همانست که در کتاب سیب گفته شد . مثلاً در مورد اخیر اگر بخواهند بارلت را روی به پیوند کنند از رقم ( old Home ) کمک می گیرند . یعنی ابتدا الدهوم را روی به پیوند می کنند . سپس روی آن بارلت را پیوند می نمایند . با این عمل با یک تیر دو نشان می توان زد و درختی از رقم مطلوب بدست آورد که هم پا کوتاه و زود رس بوده و هم به مرض خطرناک انحطاط گلابی مبتلا نخواهد شد ( عکس شماره 14 پیوند واسطه ای رقم هاردی روی به ( A ) فلش محل پیوند رقم واسطه ( هاردی ) را روی پایه به و ( B ) همان پایه سال بعد شامل رقم مطلوب روی رقم واسطه با ریشه به است .
در مواردیکه مسئله مرض مطرح نباشد و قصد فقط بدست آوردن درختان پا کوتاه باشد می توان از رقم بوره هاردی بعنوان پایه واسطه بهره گرفت .
در خاتمه جدولی حاوی مشخصات انواع پایه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درخت گلابی

دانلود مقاله سهم عادی Common stock

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله سهم عادی Common stock دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 سهام عادی (به انگلیسی: Common stock) سندی است که نشان می‌دهد یک سرمایه‌گذار، مالک درصد معینی از یک شرکت است، و درصد معینی از سود شرکت، و مزایای دیگری که به سهامداران تعلق می‌گیرد را دریافت خواهد کرد.[۱]
دارندگان سهام عادی، مالکان اصلی شرکت بوده، و از حقوق و مزایای زیر برخوردارند:
• حق دریافت سود سهام؛
• حق رأی دادن در مجامع عمومی عادی، و مجمع فوق‌العاده؛
• حق تقدم در خرید سهام جدید؛
• حق باقیمانده دارایی پس از انحلال شرکت؛
• حق اطلاع از فعالیت‌های شرکت؛
اکثر سهام شرکت‌ها به صورت سهام عادی است و به همین دلیل، معمولاً صاحبان این نوع سهام کنترل و مدیریت شرکت‌ها را در دست دارند.
Common stock
From Wikipedia, the free encyclopedia
Jump to: navigation, search
Common stock is a form of corporation equity ownership represented in the securities (the stock). It is risky in comparison to preferred shares and some other investment options, in that in the event of bankruptcy, common stock investors receive their funds after preferred stockholders, bondholders, creditors, etc. On the other hand, common shares on average perform better than preferred shares or bonds over time.
Holders of common stock are able to influence the corporation through votes on establishing corporate objectives and policy, stock splits, and electing the company's board of directors. Some holders of common stock also receive preemptive rights, which enable them to retain their proportional ownership in a company should it issue another stock offering.
Additional benefits from common stock include earning dividends and capital appreciation
سهم (به انگلیسی: Share) قطعه‌ای از سرمایه یک شرکت است. هر سهم، نشان‌دهنده یا نمایندهٔ کوچکترین واحد مالکیت در یک شرکت یا کارخانه است. دارندهٔ هر سهم یا سهامدار، به همان نسبتی که سهام در اختیار دارد، در مالکیت شرکت یا بنگاه تولیدی شریک است. برای مثال، اگر شرکتی به تعداد دو میلیون سهم منتشر کرده، و شخصی مالک دو هزار سهم در این شرکت باشد، او یک‌هزارم از مالکیت این شرکت را در اختیار دارد.[۱]
] انواع سهام
از نظر حقوقی که سهامدار در سرمایه شرکت دارد
• سهام سرمایه‌ای — که می‌توان آنرا در دو گروه دسته‌بندی کرد:
o سهام عادی — که به دارندهٔ خود، حق اعمال رأی در مجامع عمومی شرکت را داده، و سود تقسیم‌شده در شرکت را دریافت می‌کند.[۲]
o سهام ممتاز — که معمولاً حق رأی نداشته، اما در دریافت سود سهام، نسبت به سهامداران عادی، در اولویت قرار دارد. سود سهام ممتاز، درصد ثابتی از مبلغ اسمی سهام ممتاز است، که میزان آن از قبل مشخص‌شده و در اختیار مجمع نیست. سود سهام ممتاز، باید قبل از سود سهام عادی پرداخت شود، حتی اگر شرکت به هر دلیل ورشکسته شود.[۳]
• سهام انتفاعی:سهم انتفاعی وقتی مصداق دارد که به دلیل استهلاک سهام که در قانون ایران از آن به عنوان استهلاک سرمایه یاد شده است [۴] ٬ ارزش اسمی سهم با استفاده از اندوخته‏های اختیاری یا سود قابل تقسیم به صاحب آن پرداخت شود.
از نظر ماهیت آورده
• سهام نقدی:در قانون فرانسه به کسانی که آورده نقدی یعنی پول به شرکت می‏آورند سهم نقدی اختصاص داده می‏شود.این سهام با پرداخت یک چهارم مبلغ آن قابل صدور است [۵].
• سهام غیرنقدی:به کسانی که آورده غیرنقدی به شرکت می‏آورند سهم غیرنقدی اختصاص داده می‏شود.این سهم در صورتی صادر می‏شود که آورده راجع به آنها به طور کامل تسلیم شده باشد [۶] .
سایر انواع سهام
• سهام مؤسس: سهام مؤسس سهامی است که در ازای زحمات مؤسسان پس از تصویب مجمع عمومی به آن‌ها داده می‌شود. دارندگان این نوع سهام، در اداره امور شرکت حقی ندارند و فقط پس از پرداخت سهام، بهره‌ای به آن‌ها تعلّق می‌گیرد.به بیان دیگر مزیت قابل انتقالی است که صاحب آن ٬ به دلیل ارائه خدمات در تاسیس شرکت سهامی از قسمتی از منافع شرکت یا هنگام تصفیه شرکت از قسمتی از دارایی اضافه بر سرمایه باقیمانده شرکت برخوردار می‏شود.
از نظر شکل
• سهام با نام — سهم بانام سهمی است که در ورقه راجع به آن نام صاحب سهم گفته شده باشد و یا در دفتر سهام شرکت ثبت شده باشد.در واقع هم می‏شود روی ورقه سهم که دارای شماره مخصوص است نام دارنده آن را ذکر کرد و هم به این اکتفا کرد که سهم با نام است و نام صاحب آن در دفتر سهام شرکت آورد [۷].
• سهام بی نام — حقوق صاحبان سهم بی‏نام ناشی از ورقه سهم است که به صرف قبض و اقباض قابل انتقال به دیگری است و هیچ‏ گونه تشریفات دیگری برای اعتبار انتقال آن ضرورت ندارد.از آنجا که این نوع سهم ٬ به صورت سند در وجه حامل تنظیم و مالک دارنده آن شناخته می‏شود ٬ مگر خلاف آن ثابت گردد [۸] ٬ گم شدن یا سرقت آن تابع مقررات قانون تجارت راجع به اسناد در وجه حامل است [۹] .
• سهام با حقّ چند رای: سهام با حق چند رای، سهامی است که حق رأی آن بیش از سهام عادی است و در مجامع عمومی شرکت، هر قطعه آن بیش از یک رأی دارد.
• سهام جایزه
• سهام ترجیحی
• سهام عدالت
• سهام مدیریتی
البته ممکن است سهمی در عین حال در دو یا چند تقسیم بندی قرار بگیرد مثلا سهام سرمایه‏ای ٬ بانام و ممتاز [۱۰] .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سهم عادی Common stock

دانلود مقاله محافظت فولاد درون بتون

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله محافظت فولاد درون بتون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

گزارش حاضر متشکل از یک بازنگری موشکافانه و دقیق از مجموعه نوشجات موجود در زمینه استفاده از گالوانیزه جهت محافظت فولاد درون بتون در برابر خوردگی تحت شرایط مهاجم و خوردگی‌زا است.
این گزارش به بحث پیرامون اعتبار نتایج آزمایشات متعدد، و بویژه ارتباط آنها با ارزیابی عملکرد فولاد گالوانیزه در بتون‌هائی که در معرض محیط‌های سخت و خوردگی‌زا قرار دارند می‌پردازند.
سازه‌های بتونی در مناطقی که در معرض آب، آلودگی هوا، مکانهائی که از نمک‌های ضد یخ استفاده می‌شود و یا در هر مکانی که به واسطه برخی عوامل محیطی خورنده نیازمند به حداقل رسانیدن خوردگی به کمک تسلیح فولاد احساس می‌گردد، با تسلیح گالوانیزه احداث می‌گردند. در صورتیکه فولاد تقویتی و گالوانیزه کاری آن مطابق با استانداردهای اصولی انجام پذیرد، و باز درصورتیکه جزئیات طرح و کیفیت ساخت و ساز مناسب و صحیح باشد، می‌توان در سازه‌های متعدد مانند ساختمانها، پلها ، محفظه‌های انبارسازی و سازه‌های دریایی به میزان چشمگیری محافظت در برابر خوردگی را افزایش بخشید.

 

 

 


خطرات خوردگی
تحت شرایط سرویس‌دهی نرمال و در یک محیط طبیعی غیر خوردگی‌زا، بتون سیمان پرتلند، فولاد تقویتی را در برابر خوردگی شدید محافظت می‌نماید؛ این در صورتی است که قابلیت نفوذ بتون کم باشد و سطح مشترک میان فولاد و بتون از هر گونه انفصال و گسستگی مانند روزنه، شکاف و غیره مبرا باشد. معذالک زمانی که سازه‌ای در معرض یک محیط مهاجم و خورنده قرار گیرد، یا اگر جزئیات طراحی سازه موردنظر و یا کیفیت ساخت آن به قدر کفایت مناسب و خوب نباشد، مقاومت بتون ممکن است دچار اختلال و خوردگی تسلیح تشدید گردد.
در ذیل برخی از خطرات بی‌حفاظ قرار گرفتن فولاد یا وجود شرایط نامساعد که ممکن است به خوردگی شدید تسلیح منجر گردد، بر شمرده می‌شود.
کنترل برف و یخ نمک‌های کلریدی عمده‌ترین عوامل یخ‌زدا در بزرگراهها به شمار می‌روند. این نمکها می‌توانند موجب تخریب بتون مسلح در بزرگراهها، پلها و سازه‌های پارکینگ‌ها گردند.
آلودگی هوا و آب – در محل‌هائی که هوا و آب آلوده است، شرایط نامساعدی حاکم است. در این خصوص به ویژه می‌بایست به وجود زباله‌های صنعتی و تاسیسات تصفیه فاضلاب در محل‌هائی که غلظت سولفید هیدروژن ممکن است زیاد باشد، اشاره نمود.
محیط‌های دریایی – خیس شدن و خشک شدن مداوم در سطوح جذر و مدی به دلیل پاشش آب‌ دریا و وجود مه دریائی در نزدیکی سواحل نیز شرایطی را ایجاد می‌نماید که این مکانها به تناوب خیس و خشک می‌گردند. در این شرایط نیز خطر بی‌حفاظ قرار گرفتن سازه‌ها در برابر عوامل طبیعی خورنده بطور جدی مطرح می‌گردد.
کاربرد افزودنی ها در بتون – استفاده از افزایه کلرید کلسیم در بتون احتمال خوردگی راحتی در یک محیط طبیعی نه چندان خوردگی‌زا افزایش می‌بخشد.
جریانهای سرگردان – سازه‌ها ممکن است در معرض جریانهای سرگردان الکتریکی قرار گیرند که از منابعی چون حفاظ کاتدی خطوط لوله، اتصال برخی تجهیزات به زمین، مانند ماشینهای جوشکاری با جریان مستقیم یا بسترهای زمینی و وسیع مس در نیروگاهها، و ریلهای راه آهن الکتریکی با جریان مستقیم سرچشمه می‌گیرد.
زهکشی – سیستم‌های ضعیف زهکشی ممکن است به جای آنکه از طریق روزنه‌های خروجی، آب را خارج نمایند، امکان دخول آب جمع شده از اطراف به بتون را فراهم آورند. آبگیرهائی که به یکدیگر می‌پیوندند نیز در صورتیکه آب آنها «سبک» باشد (مقدار کلسیم و منیزیم آن کم باشد) و یا مقدار سولفات آن زیاد باشد (قلیای سفید)، می‌توانند عناصر محافظت‌کننده طبیعی بتون را آبشوئی نمایند.
اگر محتویات نمک خاک اطراف به مقدار کافی زیاد باشد، مانند مناطق دارای آبهای لب‌شور و مناطق خشک بیابانی، ممکن است زیر بنای سازه‌ها نیز دچار خوردگی گردند.
یراق‌آلات، تجهیزات و جزئیات خاص – تکیه‌گاه میل گردها، بست‌ها، غلاف‌ها، مجراها، مهارها، ورچین‌ها و دیگر تجهیزات مربوط به فولاد و یراق‌آلات نیز گهگاه در سطح بی‌حفاظ بتون بدون محافظ رها می‌گردند که ممکن است نقطه اصلی شروع خوردگی اصولاً همین نقاط باشد.
در ساخت و سازهای پیش‌ساخته لازم است به جزئیات دقت کافی مبذول گردد تا محل‌های اتصال در مقابل خوردگی محافظت گردند. محل‌های اتصال در واحدهای پیش‌ساخته گونه‌ای ناپیوستگی در بتون ایجاد می‌نمایند که ممکن است عناصر مهاجم و خوردگی‌زا از این محل‌ها نفوذ نمایند. کاهش شدید پوشش بتون نیز ممکن است به عدم حفاظت مکفی از بتون منجر می‌گردد.

 

اثرات خوردگی در بتون مسلح
محصولات خوردگی که بر روی فولاد ظاهر می‌شوند، حجمی به مراتب بیشتر از فلزی که از آن تشکیل گردیده‌اند، دارند. این افزایش حجم به تجمع فشار «پکیدن» داخلی بین تسلیح و بتون اطراف می‌انجامد. وقتی فشار به گونه‌ای است که تنش کششی در پوشش بتون بیش از استحکام کششی آن است، بتون ترک بر می‌دارد.
با پیشرفت خوردگی ترک‌های طولی عریض می‌گردد و به همراه ترکه‌های عرضی در زیر ساخت ممکن است به ورقه ورقه شدن و پوسیدگی بتون بیانجامد.
وجود لکه‌های زنگ قهوه‌ای و ترکهای مویی لزوماً نشانه فرسودگی و تخریب قریب الوقوع زیر ساخت نیست. لیکن وجود آنها احتمالاً از سوی عموم مردم، « عیب و نقص» تلقی می‌گردد. در اینگونه موارد لازم است هزینه‌های گزافی صرف تعمیرات و نگهداری آن گردد تا اطمینان و اعتماد عموم نسبت به سازه موردنظر جلب شود و از پیشرفت خوردگی نیز جلوگیری گردد. علاوه بر این اگر اجازه داده شود اینگونه سازه‌های بدون مراقبت و نگاهداری برای مدتهای طولانی پا برجا بمانند، استمرار خوردگی ممکن است به نزول کیفی بیشتر سازه و در نهایت تخریب آن منجر گردد.
اکسید آهن قهوه‌ای که از خوردگی فولاد حاصل می‌شود، یک ماده نرم براق است که نمی‌تواند در برابر تنش‌های کششی زیاد مقاومت نماید. به علاوه خوردگی تسلیح فولاد، باعث ایجاد حفره‌های عمیق می‌گردد که به از دست رفتن سطح مقطع عرضی کمک می‌نماید. قابلیت اتصال بین فولاد و بتون نیز به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد که منجر به عدم کارایی عمل مرکب فولاد و بتون می‌گردد.
با از دست رفتن سطح مقطع و عدم کارایی عمل متقابل فولاد و بتون، سختی و صلابت سازه و ظرفیت نهائی تحمل بار توسط آن نیز از بین می‌رود. در نتیجه نابودی سختی سازه، انحراف و پیچش افزایش می‌یابد که به نوبه خود موجب ترک‌خوردگی ساختاری گسترده‌تر می‌گردد، و به تبع آن پوسیدگی و خوردگی حادث می‌شود. به این ترتیب مقاومت سازه کاهش می‌یابد. در صورتیکه این دور خطرناک شکسته نشود و خوردگی ادامه یابد، کل سازه فرو خواهد ریخت.
مکانیسم خوردگی فولاد در بتن
خوردگی را می‌توان به این صورت تعریف نمود : فاسد شدن یک فلز به دلیل فعل و انفعالات شیمیایی آن با محیط اطراف خود. خوردگی تسلیح فولاد در بتون ماهیتاً الکترو شیمیایی است. بررسی پیل گالوانیک به درک چگونگی واکنش الکتروشیمیایی کمک می‌نماید. یک پیل گالوانیک زمانی تشکیل می‌گردد که دو الکترود غیر مشابه که بوسیله یک محلول الکترولیت از یکدیگر جدا گردیده‌اند، به لحاظ الکتریکی توسط یک رسانا به یکدیگر متصل گردد. د یک پیل گالوانیک چهار بخش اصلی وجود دارد: آند، کاتد، یک رابط فلزی میان آند و کاتد، و یک الکترولیت الکترودی که یونهای فلزی از آن به داخل محلول وارد می‌شود، آند نام دارد. در نهایت به واسطه جریان یونهائی که از آن خارج می‌گردد، تخریب می‌شود (یا خورده می‌شود). الکترودی که در آن یونهای غیرفلزی از محلول خارج می‌گردد، کاتد نام دارد. الکترولیت در واقع مسیری است که از طریق آن یونها بین دو الکترود به حرکت در می‌آیند. رابط فلزی الکترونها را هدایت نموده و مدار الکتریکی را کامل می‌نماید.
محلی که در آهن به شکلی فعال خوردگی می‌یابد، آند یا ناحیه آندی نامیده می‌شود. محلی که عنصری مانند اکسیژن احیا می‌گردد، کاتد یا ناحیه‌ کاتدی نامیده می‌شود. این نواحی ممکن است در اندازه‌های میکروسکوپی یا ماکروسکوپی در کنار یکدیگر قرار گیرند. در سازه‌ها ممکن است ناحیه‌های آندی و کاتدی کاملاً از یکدیگر دور باشند و یا حتی کیلومترها از یکدیگر فاصله داشته باشند، خطوط لوله نمونه‌ای از آن است.
به حداقل رسانیدن خوردگی فولاد در بتون
واکنش خوردگی به میزان قابل توجهی تحت تاثیر نفوذ رطوبت قرار دارد. رطوبت محتوی مواد شیمیایی مانند اکسیژن محلول، نمک‌ها و اکسیدکربن است. بنابراین ویژگیهای نفوذپذیری یا نقل و انتقال الکترولیت در بتون همراه با حضور مواد شیمیایی فوق‌الذکر نقش مهمی در تعیین زمان آغاز خوردگی و نیز سرعت خوردگی ایفا می‌نماید.
متغیرهای خارجی که بر این فرآیند تاثیر می‌گذارند عبارتند از : غلظت یونهای کلرید، سولفید هیدروژن و دی‌اکسید کربن در محیط، و اندازه و ماهیت دمای محیط اطراف و سیکل‌های رطوبتی.
متغیرهای داخلی که بر این فرآیند تاثیرگذار می‌باشند عبارتند از متغیرهائی که بر استحکام و انسجام پوشش بتون اثر می‌گذارند. این متغیرها شامل میزان مواد مختلف و نسبت ترکیب آنها با یکدیگر ، میزان فشردگی، ضخامت پوشش بتون، چگونگی عمل‌آوری بتون و اندازه و محل ترک‌ها است. این فاکتورها که به میزان چشمگیری بر قابلیت نفوذ‌پذیری بتون نسبت به آب، اکسیژن ، کلریدها و دی اکسید کربن تاثیر می‌گذارند، سرعت خوردگی فولاد در بتون را نیز تحت کنترل دارند.

 

اقدامات حفاظتی در برابر خوردگی
خوردگی تسلیح فولاد در بتون یک پروسه الکتروشیمیایی است که مستلزم دسترسی یک الکترولیت و اکسیژن به سطح فولاد است. در این حالت جهت انجام اقدامات حفاظتی در برابر خوردگی لازم است تا پروسه الکتروشیمیایی خوردگی‌زا را به حداقل برسانیم و یا بطور کامل از آن ممانعت به عمل آوریم. دو نوع اقدامات حفاظتی را می‌توان بکار بست:
الف-جلوگیری از دسترسی مواد زیان‌بار(آب، اکسیژن، نمک‌ها، دی‌اکسید کربن و غیره) به سطح فولاد.
ب-اصلاح پروسه الکتروشیمیایی بوسیله استفاده از بازدارنده‌ها یا از طریق حفاظت کاتدی.

 

کیفیت بتون و ضخامت پوشش آن
نفوذ‌پذیری بتون نسبت به آب، کلریدها، اکسیژن و دی‌اکسید کربن یکی از مهمترین پارامترهایی است که بر خوردگی فولاد در بتون موثر است. نفوذ‌پذیری نیز خود بستگی به دانه‌بندی مصالح، نوع مصالح دانه‌ای، عامل سیمان(وزن/حجم واحد)، نوع و ترکیب سیمان، نسبت آب به سیمان، حضور هوای حمل شده به داخل و دیگر افزودنی‌ها دارد.
مصالح دانه‌ای: استفاده از مصالح دارای دانه‌های ریز منجر به کاهش نفوذپذیری بتون گردیده و «بیرون زدن» را که موجب ایجاد حفره‌های ناخوشایند مابین خمیر سیمان و مصالح دانه‌ای می‌گردد، به حداقل می‌رساند. حفاظت از خوردگی نیز خود تحت تأثیر چگونگی توزیع مصالح دانه‌ای بین فولاد و سطح خارجی است. حداکثر اندازه دانه‌های مورد استفاده در بتون بستگی به ضخامت پوشش دارد. اگر دانه‌ها متراکم، غیرقابل نفوذ و غیرفعال نباشند، حفاظت از بتون در برابر خوردگی تقلیل می‌یابد.
مصالح دانه‌ای مورد استفاده می‌بایست تمیز بوده و خوب دانه‌بندی شده باشد. نسبت دانه‌های ریز به دانه‌های درشت نیز تأثیر بسزایی در میزان نفوذپذیری دارد. مصالح دانه‌ای با چگالی کم و یا افزایش سهم دانه‌های درشت، نرخ نفوذپذیری بتون را افزایش می‌بخشند.
مطالعات دیگر نشان داده است که وقتی ضریب انبساط حرارتی مصالح دانه‌ای مورد استفاده نزدیک به ضریب انبساط حرارتی ملاط سیمان باشد، نتایج مطلوب‌تری حاصل می‌گردد.
حد مطلوب آن است که نسبت دانه‌های درشت به دانه‌های ریز به گونه‌ای انتخاب گردد که حداقل روزنه و حفره در مخلوط بتون ایجاد گردد.
نوع و ترکیب سیمان-با توجه به فن‌اوری سیمان در عصر حاضر باید اذعان داشت که آنچه باعث کوتاهی عمر سازه بتونی می‌گردد، عدم یکپارچگی و انسجام بتون نیست، بلکه خوردگی فولاد تقویتی عامل آن است. سیمانی که استانداردهای ASTM C-150 را داراست؛ از ویژگیهای بازدارندگی در باربر خوردگی برخوردار می‌باشد.
نسبت سیمان مورد استفاده در مخلوط بتون بواسطه تأثیرگذاری بر دمای هیدراسیون و انقباض مخلوط به هنگام خشک‌شدن، بر ساختار فیزیکی بتون تأثیر می‌گذارد. استفاده از مقادیر کم سیمان در بتون موجب نفوذپذیری بیشتر آن و ایجاد محیطی با نرخ قلیایی کم می‌گردد. از سوی دیگر استفاده از مقادیر فراوان سیمان در بتون باعث ایجاد ترکهای مویی شدیدتر گردیده و بنابراین نفوذپذیری بتون را نیز ارتقاء می‌بخشد. محتویات فراوان سیمان در قابلیت کاری یکسان، نسبت خالص آب به سیمان (W/C) کمتری را ممکن می‌سازد.
نسبت آب به سیمان (W/C) –این نسبت احتمالاً مهمترین متغیر در کنترل میزان تخلخلف مقاومت، استحکام و کارپذیری بتون بشمار می‌رود. تخلخل مربوط به میزان نفوذپذیری بتون در قبال مایعات است که به شدت تابه نسبت آب به سیمان است.
فی‌الواقع مخلوط بتون می‌بایست کمترین نسبت ممکن آب به سیمان را دارا باشد تا به لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه باشد. البته مقولاتی چون استحکام، انقباض، پوشش، تکنیکهای فشرده‌سازی و افزودنی‌های مورد استفاده می‌بایست بدور از مسأله صرف اقتصادی سازه مورد عنایت خاص قرار گیرند. بجز در سازه‌های معظم بتونی، در کلیه بتون‌هایی که بطور مستقیم در معرض شرایط طبیعی مهاجم و خورنده قرار دارند، حداکثر نسبت آب به سیمان، یعنی به میزان 5/4 گالن(1/17 لیتر) آب به ازای هر کیسه سیمان توصیه می‌گردد.
کیفیت ساخت-کیفیت ساخت فاکتور مهمی در تضمین کیفیت بتون محسوب می‌گردد، به گونه‌ای که کل بتون بطور یکنواخت از نفوذپذیری کمی برخوردار باشد. فاکتورهایی که در صورت قرار گرفتن سازه در معرض محیط مهاجم و خوردگی را نیازمند توجه خاص می‌باشند، عبارتند از:
1-تکنیک‌های فشرده‌سازی-بتون می‌بایست کاملاً مرتعش شود تا اطمینان حاصل گردد که چگالی تمامی نقاط آن به یک اندازه است و در آن تمرکز غلظت به حداقل رسیده و بتون از هرگونه سوراخ مشبک مبرا است. در صورتی که عملیات فشرده‌سازی به خوبی صورت نپذیرد، حفره های بزرگی در بتون بویژه در کنار قسمت تسلیح ایجاد می‌گردد که رطوبت و نمک در آنها اجتماع خواهند کرد.
2-جاگذاری تسلیح- تسلیح می‌بایست با تکیه‌گاه‌های کافی در جای خود قرار داده شود تا پوششی یکنواخت حاصل گردد. مواد متخلخل، مانند چوب، خاک و آجر نمی‌بایست در ارتباط با تسلیح قرار گیرند. سیم‌بستها نیز نباید از سطح بتون بیرون آیند. استفاده نادرست از قطعات بتون به عنوان فاصله‌انداز یا نگهدارنده میل‌گردها ممکن است راه‌مناسبی برای تهاجم خوردگی فراهم آورد.
عمل‌آوری- عمل‌آوری کافی در رطوبت جهت حصول اطمینان از هیدراسیون مناسب سیمان به منظور کاهش نفوذپذیری ضروری است.
آب- برای مخلوط‌نمودن و عمل‌آوری تنها می‌بایست از آب‌ شیرین استفاده گدد و از استفاده از آب شور یا لب شور خودداری گردد.
نظارت و بازرسی- بمنظور حصول اطمینان از کیفیت ساخت، لازم است خصوصیات تعیین شده برای سازه با نظارت و بازرسی دقیق در محل عملیات توأم گردد.
زهکشی- طراحی سازه می‌بایست بگونه‌ای باشد که امکان زهکشی کامل کلیه سطوح را فراهم آورد، زیرا وجود چاله‌های آب راکد، خطر خوردگی را افزایش می‌بخشد.
زهکش‌ها می‌بایست به گونه‌ای تعبیه گردند که سازه را بطور کامل از وجود آب تخلیه نمایند، زیرا وجود آب جاری، بتون را آبشویی نموده و PH را کاهش می‌دهد.
کنترل ترک‌ها – طرح سازه می‌بایست به گونه‌ای باشد که عرض، فاصله و گسترش ترکها را کنترل نماید. بهتر است تعداد زیادی ترکهای کوچک وجود داشته باشد تا یک ترک بزرگ. بدین منظور می‌توان نسبت ناحیه تسطیح به محیط پیراتمون آن را افزایش بخشید و یا تنش کششی در تسلیح را محدود نمود.
فانوسه انبساط و انقباض- در مورد محل فانوسه‌های انبساط و انقباض و روش ضد آب ساختن آنها باید دقت کافی مبذول گردد. همچنین می‌بایست در مورد درزهای ساختمانی دقت نمود تا از پیوند کامل بتون تازه و تبدیل آن به بتون سخت شده اطمینان حاصل گردد.
ضخامت پوشش- ضخامت پوشش بتون از اهمیت فوق‌العاه‌ای برخوردار است و می‌بایست با توجه به نفوذپذیری پیش‌بینی شده یا کیفیت بتون و شدت محیط مهاجم و خورنده اطراف گزینش گردد. در هر سیکل خیس و خشک شدن معین، میان رطوبت به دست آمده و یا از دست رفته با توجه به فاصله از سطح کاهش می‌یابد. با افزایش مقدار پوشش، مواد زیان‌بار با غلظت کمتری به فولاد دسترسی می‌یابند و مدت بیشتری نیز طول می‌کشد تا به داخل بتون نفوذ نمایند.
دو مکانیسم عمده در حفاظت از فولاد تقویتی به طریقه گالوانیزه کاری دخالت دارد.
1-زمانی که فولاد بواسطه وجود قسمت‌های معیوب در پوشش با محیط در تماس قرار می‌گیرد و یا وقتی پوشش خراب می‌گردد، روی پوشانی مانعی ایجاد می‌نماید که از تماس هرگونه عوامل خورنده در محیط با سطح فولاد جلوگیری می‌نماید.
2-روی حفاظت فداکارانه با گالوانیک در سطح فولاد ایجاد می‌نماید.
گالوانیزه کاری فولاد را در کارخانه و در محل عملیات و نیز پس از جاسازی در بتون محافظت می‌نماید.
گالوانیزه‌کاری تنها تا زمانی که پوشش روی پابجاست، می‌تواند خوردگی فولاد را کنترل نماید. تجارب علمی نشان می‌دهد که با وجودیکه روی به عنوان فدا شونده مورد استفاده قرار می‌گیرد، لیکن در عمل این شکل از حفاظت در برابر خوردگی ممکن است به مدت طولانی ادامه یابد.
جهت ارزیابی چگونگی کارآیی گالوانیزه‌کاری به عنوان یکی از شیوه‌های حفاظت در برابر خوردگی، لازم است فاکتورهای ذیل را مد نظر قرار دهیم:
-پروسه‌های فیزیکی – شیمیایی شرکت‌کننده در گالوانیزه
-محیط انبارسازی فولاد گالوانیزه
-ساخت و جاسازی تسلیح فولاد در چارچوب مربوطه
-ویژگیهای مخلوط بتون
-جاگذاری بتون و عمل‌آوری آن.
-محیطی که سازه در طول عمر خود با آن در تماس قرار می‌گیرد.
فولاد گالوانیزه در بتون-رفتار مکانیکی

 

1-5 مقدمه
استحکام بتون مسلح بستگی به شماری از فاکتورهای مهم دارد که مستمل بر موارد زیر است:
الف-استحکام کافی اتصال میان تسلیح و بتون و
ب-رفتار شکل‌پذیری فولاد
از این رو این نکته حائز اهمیت است که بدانیم آیا گالوانیزه‌کاری می‌تواند تأثیر منفی بر رفتار مکانیکی فولاد تقویتی در بتون برجای گذارد؟

 

2-5 روش‌های گالوانیزه
ضخامت و خصوصیات شیمیایی و فیزیکی پوشش‌های روی بستگی به نحوه اعمال اندودکاری دارد. برای تسلیح فولاد با وشش روی، روش فازپاشی و روبینه‌کاری جامد پیشنهاد گردیده و بطور تجربی نیز بکار رفته است. در این مقوله آبکاری نیز مورد استفاده قرار گرفته است، لیکن فقط گالوانیزه گرم به میزان قابل توجهی اعمال می‌گردد.
گالوانیزه گرم- گالوانیزه گرم متداول‌ترین روش پوشش‌کاری با روی محسوب می‌گردد. در این روش سطح فولاد ابتدا می‌بایست با دقت تمیز و آماده گردد. سپس فولاد در حمام روی مذاب در دمای بین 450 تا 460 درجه سانتی‌گراد (860-842 درجه فارنهایت) فرو برده می‌شود.
در سطح فولاد، لایه‌هایی از آلیاژ آهن-روی تشکیل می‌گردد که اتصال متالوژیکی فوق‌العاده خوبی با فولاد بدست می‌دهد. با برداشتن این قسمت، اندوده‌ای از روی خالص بر روی لایه‌های آلیاژ آهن – روی بوجود می‌آید. ضخامت نسبی این لایه‌ها و ضخامت کلی پوشش تحت تأثیر فاکتورهای بیشماری است که از آن جمله می‌توان دمای حمام، زمان غوطه‌وری؛ سرعت بیرون کشیدن، نوع فولاد با توجه خاص به محتوی سیلیکات آن؛ و نوع پوشش برای حمام روی را نام برد.
کنترل دقیق عملیات گالوانیزه‌کاری می‌توان شکل‌پریزی عالی پوشش و حفظ خصوصیات فولاد پایه را تضمین نماید. در صورتیکه هر یک از ویژگیهای خاص فولاد پایه به فرد گالوانیزه‌کننده اطلاع داده شود، کمک بزرگی به وی خواهد نمود.

 

3-5 ویژگیهای اتصال تسلیح گالوانیزه در بتون
اتصال مناسب میان فولاد تقویتی و بتون برای اجرای موفق و معتبر سازه‌های بتونی مسلح ضروری است. از آنجا که خوردگی می‌تواند تأثیر نامطلوب بر این اتصال برجا گذارد، روش‌های متعددی جهت محافظت از تسلیح فولاد مورد تحقیق و تجسس قرار گرفته است. زمانی که پوشش‌های حفاظت‌کننده بر روی فولاد مورد استفاده قرار می‌گیرد، لازم است مطمئن شویم که این پوشش‌ها از استحکام اتصال نمی‌کاهند.
دو نوع اصلی از نمونه‌های آزمایشی مورد استفاده قرار گرفته‌اند: نمونه‌های بیرون‌کشیدنی که در آن یک میل‌گرد مجزا از فولاد تقویتی که در بتون جاسازی شده است، از قطعه بتونی بیرون کشیده می‌شود؛ و نمونه‌های تیری یا قطعه تیرها که در آن کشش در میل‌گرد فولاد تقویتی به شکل خمش تیز تظاهر می‌یابد. آزمایش بیرون‌کشیدنی گرچه کاربرد بیشتری داردف شرایط جاسازی میل‌گرد در ناحیه کشش یک تیر بتونی را شبیه‌سازی نمی‌نماید، زیرا بتون در قطعه بیرون کشیدنی معمولاً در معرض فشردگی قرار دارد. از آنجا که ترک‌خوردگی بتون در اثر کشش بر خوردگی تأثیر می‌گذارد، خوردگی سطحی فولاد در نمونه‌های بیرون‌کشیدنی احتمالاً نماینده خوردگی فولاد در ناحیه کشش در تیر نخواهد بود.
در روش دیگر، کشش در میل‌گرد تقویتی از طریق شبیه‌سازی خمش یک تیر ایجاد می‌گردد.
زمانی که تیر تحت کشش قرار می‌گیرد، بتون ممکن است ترک‌خوردگی یابد که این امر برخوردگی تسلیح موثر بوده و بنابراین به میزان قابل ملاحظه‌ای استحکام اتصال را متحول می‌سازد.
از اینرو آزمایش خمش شبیه‌سازی شده ارجح می‌باشد.
لازم به ذکر است که نتایج حاصل از آزمایشات بیرون کشیدنی را نمی‌بایست به عنوان مقیاس سنجش استحکام اتصال تسلح فولاد در بتون مورد استفاده قرار داد، بویژه اگر نمونه‌ها پیش از آزمایش در معرض محیط مهاجم و خورنده قرار داشته باشد، مع‌ذلک می‌توان نتایج حاصل از آزمایشهای بیرون‌کشیدنی را به عنوان شاخص‌های عملکرد نسبی اتصال میل‌گردها در شرایط مختلف سطح مورد استفاده قرار داد.

 

پوشش روی
گالوانیزه گرم یکی از روشهای قراردادی جهت افزایش مقاومت خوردگی فولاد است. روی می‌تواند در حفره‌های خالی موجود در لایه پوششی، حفاظت فداکارانه ایجاد نماید. در شرایط قلیاییتون (PH 11 الی 5/12)، خردگی روی به حداقل می‌رسد.
تستهای آزمایشگاهی نتایج رضایت‌بخشی از استفاده از فولاد گالوانیزه نشان داده‌اند. فولاد گالواینزه در بتون غلظت بالاتری از کلرید را نسبت به فولاد سیاه تحمل می‌نماید و استحکام اتصال بهتری نیز به دست می‌دهد. در مواردی که تسلیح در انبار قرار دارد و هنور با بتون پوشیده نشده است؛ گالوانیزه‌کاری ویژگیهای خاص فولاد را حفظ می‌نماید و از تشکیل زنگار ممانعت نموده و اتصال بهتری را نیز با بتون فراهم می‌آورد.
به سختی می‌توان تستهای فوری و کوتاه‌مدت بر روی فولاد تقویتی را تعبیر و تفسیر نمود. فولاد گالوانیزه در میان فولادهای پوشش‌دار از این جهت منحصر به فرد می‌باشد که در جزیره برمودا بیش از 30 سال از فولاد گالوانیزه در محیط دریایی در بتون آلوده به کلرید استفاده شده است. تا این تاریخ هیچگونه گزارشی از تخریب و نقص در آن دریافت نگردیده است و بررسیهای دقیق، عمر ساطه‌ای پل را 80 سال برآورد می‌نماید.

 

پوشش‌های نیکل
پوشش‌های نیکل به ضخامت 1 میل(25 میکرومیل) در اطراف میل‌گردهای تقویتی فولاد پیچیده شدند و سپس در بتون واقع در محیط دریایی، در ناحیه پاشش آب، ناحیه جذر و مدی و در معرض هوا به ارتفاع 20 متر(65 فوت) از سطح مد و در قسمتی که در معرض شرایط محیطی مورد نظر قرار داشت، مورد آزمایش قرار گرفت. س از 12 سال قرار گرفتن در شرایط مزبور، اثری از خوردگی نیکل یافت نگردید. به نظر می‌رسد که محصولات خوردگی مانعی ایجاد نمودند که از هرگونه حمله به فولاد آندی جلوگیری می‌نمود. فولاد تقویتی روکش‌دار شده با نیکل که از هزینه نسبتاً بالایی نیز برخوردار است، درحال حاضر هنوز کاربری عمومی و فراگیر نیافته است.
بتون از استحکام کششی پائینی برخوردار است. پیش‌تنیدگی یکی از راه‌های چیرگی بر این معضل بشمار می‌رود، لذا می‌توان استفاده گسترده‌ای از آن را در ساخت مخازن، سازه پل‌ها و غیره پیش‌بینی نمود.
پیش‌تنیدگی به دو طریق امکان‌پذیر است:
الف-از طریق«پیش‌کشیدگی» که طی آن مفتول فولادی پرتاو روی میز تنش کاری کششی، کشده می‌شود، درحالیکه مخلوط سیمان مستقیماً در اطراف میل‌گردهای فولادی ریخته می‌شود و
ب-از طریق«پس‌کشیدگی» که طی آن مفتول فولادی پرتاو در طول زمان احداث، در غلاف قرار داده می‌شود. سپس مخلوط سیمان در قالب‌بندی اطراف غلاف‌ها ریخته می‌شود. زمانی که این سیمان استحکام لازم را یافت، تسلیح کشده می‌شود. سپس فضای باقیمانده در غلاف با دوغاب سیمان پر می‌شود.
فولاد پرتاو به شدت نسبت به خوردگی آسیب‌پذیر است، از این رو این سوال مطرح می‌گردد که«آیا مراحل مذکور به قدر کفایت مقاومت فولاد در برابر خوردگی را تضمین می‌نماید؟» به اعتقاد ما پاسخ به این سوال منفی است.
با وجود حصول اطمینان از اینکه فولاد، اگر با بتون خوب و سالم محافظت شود، خوردگی نخواهد یافت، بسیاری از مهندسین در مورد انسجام و استحکام سازه‌های بتونی پیش‌تنیده ابراز نگرانی می‌نمایند.
اینچنین دغدغه‌های خاطر از موارد تخریب این سازه‌ها ناشی می‌شود.
بنابر گزارشات رسیده از یک مورد تحقیق در استرالیا، 107 مورد خوردگی در محفظه‌های بتونی پیش‌تنیده و مفتول‌پیچ شده مشاهده گردیده است.
دلائل خوردگی بدین شرح ارائه شده است:
الف-قرار گرفتن در معرض محیط کلریددار س از پیش‌تنیدگی
ب- نپرداختن به ریزه‌کاریهای ظریف و کیفیت ساخت نامناسب
پ-اتصالات بد در دیوارهای داخلی بتون
ت-ترک‌خوردگی و چسبندگی ضعیف میان دیوار بتون و گرانیت
ث-اعمال تکنیک‌های پیش‌تنیدگی نادرست
کمیته تحقیقات بتون هلند نیز اقدام به تحقیق در مورد 65 مورد تخریب ناشی از خوردگی در سازه‌های بتونی پیش‌تنیده نموده است. در 90% این موارد، ترک‌خوردگی مفتول پیش‌تنیدگی مشاهده گردیده است.
گالوانیزه‌کاری فولاد به کاهش استحکام کششی تا حدود 5% الی 14% و کاهش درازشدگی نهایی تاحدود 105 منجر گردید. همچنین استحکام تسلیم نسبت به مفتول غیر گالوانیزه یکنواخت نیست؛ مضاف بر اینکه پس از افزایش استحکام کششی مفتول گالوانیزه، مفتول‌کشی مجدداً انجام می‌پذیرد.

 

دوام فولاد گالوانیزه در بتون
خلاصه: دو برنامه مهم در ارتباط با محل قرار دادن نمونه‌ها به منظور ارائه اطلاعات قابل قیاس در مورد آسیب‌پذیری فولاد در بتون در برابر خوردگی انجام گرفته است. در نخستین برنامه(هم‌اکنون به مدت 14 سال) یک بررسی مقایسه‌ای از عملکرد فولاد دارای اندود روی و فولاد نرم بدون پوشش در مجموعه‌ای از بتون‌ها که با مصالح دانه‌ای پودر خاکستر سوخت متراکم و سبک (pfa) تهیه گردیده شدند، انجام گرفت. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله محافظت فولاد درون بتون

دانلود مقاله سیره،اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله سیره،اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تشریح ابعاد شخصیتی و سیاسی،سیره و اندیشه شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی در گفتگو با اسدالله بادامچیان

خبرگزاری شبستان: هفتم تیر یادآور یاد و خاطره سید شهیدان انقلاب، شهید مظلوم آیت‌الله دکتر محمد حسین بهشتی (ره) و هفتادو دو تن از بهترین یاران انقلاب اسلامی و یاوران حضرت امام (ره) است که در آتش کینه‌ی دشمنان انقلاب و اسلام در سال 60 در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
شهیدان فاجعه هفتم تیر جمعی از مقامات قضایی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضاء کابینه دولت و فعالان سیاسی و مذهبی بودند که در راس آنان شهید آیت‌الله دکتر بهشتی قرار دارد.
دکتر بهشتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نقش طراح اصلی کشور در کنار امام خمینی(ره) در افکار مردم جامعه شناخته شد در این میان قدرت استدلال و منطق، بیان نافذ و شیوا، اجتهاد پویا و بهره‌گیری از دانش روز از بهشتی شخصیتی جامع‌نگر و جامع‌الاطراف ساخته بود.
دکتر بهشتی معتقد بود میدان عمل با تمامی گفتارها و شعارها متفاوت است، تنها تلاش را می‌طلبد و دیگر هیچ، در نهایت هم به این اعتقاد درونی‌اش دست یافت که بهشت را به بها دهند و نه به بهانه.
دکتر اسدالله بادامچیان، دکترای روابط بین‌الملل و فوق‌لیسانس علوم سیاسی است، از دوران نوجوانی در حوادث سیاسی 50 سال گذشته حضور فعال داشته و تاریخ زنده رویدادهای سیاسی 5 دهه گذشته است، وی از عناصر کلیدی مبارزه در راه استقلال، آزادی و حکومت اسلامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهایی مانند دبیر اجرایی حزب جمهوری اسلامی، معاون سیاسی و مشاوره امور اجتماعی رئیس قوه قضاییه، عضو موسس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را بر عهده گرفته است.
او که در جوانی همراه دکتر بهشتی بود و با ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی شهید دکتر بهشتی آشنایی شهودی دارد معتقد است شهید بهشتی عالمی آگاه، آینده‌نگر و برنامه‌ریز است که برای شکل‌گیری پایه‌های نظام وتقویت آن تربیت نیروهایی متخصص و کارآمد را سرلوحه‌ی کارهای خویش قرار داده بود.
مطالبی که می‌خوانید گفتگوی شبستان با دکتر بادامچیان جهت تشریح ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی دکتر بهشتی است.
جناب آقای بادامچیان به نظر شما تشریح ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی افرادی چون دکتر بهشتی برای نسل سوم انقلاب که مدیران آینده‌ی نظام هستند باید به چه صورت انجام شود تا به عنوان الگویی تمام عیار برای جوانان قرار گیرند؟
با امید به اینکه بتوانیم شکرگزار عملی این انسانهای وارسته باشیم که با همه وجود در مسیر سازندگی یک جامعه نمونه ‌اسلامی برنامه‌ریزی کردند و در این راه جان خود را فدا کردند تا نسل آینده و فعلی ما زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی اسلامی را داشته باشد باید عرض کنم، نسل جدید با نام دکتر بهشتی و عنوان انقلاب اسلامی آشنایی دارند اما آشنایی آنها حضوری و عمیق نیست، چراکه در دوران کنونی نسل جوان تنها خاطرات و تاریخ گذشته را مطالعه می‌کند و این طبیعی است که خاطره و تاریخ جای درک علمی و حضوری و شهودی را نگیرد. در حال حاضر باید ذکر شخصیت و ابعاد زندگی اشخاصی همچون دکتر بهشتی به گونه‌ای باشد که نسل جوان ما بتواند از آنها الگوبرداری و اسوه‌سازی کند تا راه آنهایی را که قصد بنای یک جامعه‌ی نمونه‌ی اسلامی را داشتند، ادامه دهند. بنابراین هدف و منظور از طرح این مسائل که در سالروز این بزرگواران این است که ما چراغی فراراه کارهایمان داشته باشیم.
کدام بعد شخصیتی شهید بهشتی مغول مانده است؟
بهشتی در بعد علمی مجتهد حوزوی بود به طوری که اگر در حوزه علمیه می‌ماند به حتم جزء مراجع بزرگ تقلید می‌شد. از طرفی شهید بهشتی یک عالم روشن و آگاه و آینده‌نگر بود که برای آینده برنامه داشت؛ بسیاری از انسانها برای زندگی خود برنامه‌ای ندارند این در حالی است که آنها عالم یا استاد دانشگاه هستند اما بهشتی انسانی بود با برنامه. دکتر بهشتی آینده‌شناس، برنامه‌ریز و طراح بود و به سادگی برنامه‌ای تنظیم می‌کرد که در آن نقطه‌ی مطلوب موقعیت کنونی کجاست، وضعیت موجود چگونه است و چگونه باید از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب رسید و برای اینکه به آن وضعیت مطلوب برسیم چه موانعی بر سر ما وجود دارد و ما با چه امکاناتی به حل این موانع می‌رویم. این ویژگیهای بارز شخصیتی شهید مظلوم دکتر بهشتی بود.
با توجه به این خصیصه آیت‌الله دکتر بهشتی، ایشان از چه زمانی بر لزوم تربیت کادر متخصص برای نظام تاکید کرد و چگونه به این هدف رسید؟
بعد از کودتای 28 مرداد دکتر بهشتی وشهید مطهری و عده‌ای دیگر از علما و بزرگان به بررسی این مسئله پرداختند که چرا حکومت اسلامی گرفتار دکتر مصدق و امثال او شده است؟ چرا که افرادی مانند مصدق عناصر مذهبی نبودند که بخواهند با رسیدن به مسئولیت حکومتی، اسلام را در جامعه پیاده کنند و دلیل این امر عدم زمینه‌سازی برای تربیت کادر مدیریتی آینده نظام ارزیابی کردند که معلول مخالفت رژیم شاه و خط استعماری انگلیس و آمریکا و عدم توجه و آگاهی توده‌ی مردم بود. دکتر بهشتی بعد از این حادثه نیاز به برنامه‌ریزی آموزشی جهت تربیت کادر متخصص را حس کرد و برای استحکام پایه‌های انقلاب برنامه‌ریزی دقیقی را انجام داد، ایشان در زمان رژیم طاغوت مدارس اسلامی غیرانتفاعی در سطح مبتدی و پیشرفته تاسیس کردند مثل مدارس علوی، رفاه، روشنگر، دوشیزگان برای اینکه از میان این مدارس بهترین‌ها آموزش داده شوند و عناصری با استعداد برای آینده‌ی نظام تربیت شوند. رژیم پهلوی مخالف این کار بود برای جلوگیری از شکل‌گیری این اهداف، فردی را از سوی خود در راس این حرکت گذاشت که جزء انجمن حجتیه بود و در عین حالی که انسانی پرکار و مذهبی بشمار می رفت، رژیم شاه از وجود او احساس خطر نمی‌کرد، دکتر بهشتی و یارانشان هم در این مجموعه سعی کردند از این خصوصیت او استفاده کرده و بینش مذهبی افراد را در داخل مدرسه و بینش سیاسی آنها را بیرون از مدرسه تامین کنند و این، کار بسیار مشکلی بود که تنها می توانست توسط یک عالم حوزوی چون دکتر بهشتی صورت بگیرد. دکتر بهشتی بدون شتاب‌زدگی و با برنامه برای تربیت نیروهای مستعد نظام در زمان رژیم پهلوی تلاش کرد که نشان‌دهنده‌ی آینده‌نگر این عالم حوزوی است. او کسی بود که ضمن نگرش به آینده، آینده‌شناس هم بود و 20 سال آینده کشور را پیش‌بینی می‌کرد. او براساس یک برنامه‌ریزی حساب شده و منظم بدون هرگونه اصطکاک غیرضروری با استکبار و رژیم شاه با یک برنامه‌ اساسی و زیرزمینی، پایه‌های ارکان نظام اسلامی را بنا نهاد.
فعالیت سیاسی دکتر بهشتی به شکل رسمی از چه زمانی آغاز شد؟
وقتی حزب موتلفه اسلامی تشکیل ‌شد دکتر بهشتی با عضویت در شورای روحانیت این حزب که بنابر اساس‌نامه‌ی آن که در سال 42 نوشته شد، فعالیت اصلی‌اش را شناساندن اسلام و عمل به دستورات آن وایجاد یک جامعه‌ی نمونه اسلامی معرفی می‌کند. فعالیت سیاسی حزب موتلفه با این اساسنامه از سوی رژیم بدون مشکل بود. چرا که در این اساس‌نامه سخنی از فعالیت سیاسی به چشم نمی‌خورد لذا عاملان شاه نمی‌توانستند دکتر بهشتی را محکوم کنند و این امر نشان از آینده‌نگری، آینده‌شناسی، مدیریت و تدبیر این عالم حوزوی بود.

 


*رابطه دکتر بهشتی با روشنفکران دانشگاهی در کنار مردم عادی چگونه بود؟
دکتر بهشتی احساس می‌کرد یک بخش عمده جامعه‌ی ما دانشگاهی و تحصیلکرده هستند پس عالمی که در آینده باید در این کشور مدیریت کند باید دانشگاهی و دانشجو و تحصیلکرده این جامعه را کاملاً بشناسد، فرهنگ او را بفهمد و درک کند تا بتواند وارد جمع آنها شود. وی معتقد بود همانطور که توده‌ی مردم مسلمان ایران او را از خود می‌دانند قشر دانشگاهی و تحصیلکرده نیز باید چنین حسی نسبت به او داشته باشد، لذا شهید بهشتی تحصیلات دانشگاهی خود را ادامه داد تا هم عالم حوزوی و هم عالم دانشگاهی باشد به طوری که امروز هم اساتید و تحصیلکرده‌های دانشگاه او را از جامعه‌ی دانشگاهی می‌شمارند و هم حوزویان او را جزء علمای برجسته می‌دانند و این هنر دکتر بهشتی بود که توانست، هر دو مجموعه را در مسیر هدایت الهی پیش ببرد و البته برای اینکه این موضوع در حد نظری و تئوری باقی نماند و در کنار استادی دانشگاه و عالم حوزوی بودن وارد عرصه‌های حکومتی نظام ‌شد. رابطه شهید بهشتی با سایر اقشار چگونه بود؟
دکتر بهشتی در قم مدرسه دین و دانش را تاسیس می‌کند تا نسبت به نسل جوان دانش‌آموز و آموزش و پرورش جدید آشنایی عملی و درک شهودی پیدا کند. از طرف دیگر در دانشگاه تدریس می‌کند در مجامع دانشگاهی مشغول بحث می‌شود و ارتباط نزدیک با دانشجویان و قشر روشنفکر جامعه برقرار می‌کند،ْ در کنار آشنایی با این گروه از جامعه، ارتباط خود را با توده‌ی مردم حفظ می‌کند و در بین هیاتهای دینی، اصناف، کشاورزان و کارگران حاضر نیز می‌شود. دکتر بهشتی با سفر به کشورهای خارجی و شناخت فضای جهان خارج از ایران و ایرانیان شاغل در آنجا توانست در زمان بازگشت ایرانیان در حال تحصیل در خارج از کشور از آنها در رسیدن به اهداف نظام استفاده کند. او بحثهای مربوط به آموزش و پرورش را با کسبه و بازاریان مطرح می‌کرد چرا که اعتقاد داشت انجام کار فرهنگی برای جامعه نیازمند آگاهی از نیازهای مردم جامعه است. دکتر بهشتی فردی بود که در درون توده‌های مردم خود را از مردم و مردم را از خود می‌دانست و لذا فاصله‌ای باقی نمی‌گذاشت پس می‌توانست در این شرایط امامت کند.

 


منظور شما از امامت چیست؟
امامت یک رهبری ویژه است که از درون توده های مردم، همپای مردم، در جهت رشد و رسیدن به اهداف بلند شکل می‌گیرد. به عنوان مثال امام خمینی (ره) از درون مردم، با مردم، همراه مردم، همپای مردم و بدون هیچگونه فاصله‌ای برخاست و انقلاب را به پیروزی رساند.
این جمله بنیاگذار انقلاب که "بهشتی یک ملت بود برای ملت ما" به چه معناست؟
مجموعه عواملی که ذکر شد، از بهشتی انسانی جامع‌الاطراف ساخت که امام در تعریف و توصیف خود از دکتر بهشتی فرمودند: "بهشتی یک ملت بود برای ملت ما"، یعنی روحانی آینده باید دارای همین ویژگیها باشد. اگر گفتیم در ابتدای انقلاب فریاد برآوریم، ایران پر از بهشتی است این بدین معناست هر که می‌خواهد بهشتی‌گونه پیش برود، این ویژگیهای شخصیتی را لازم دارد و اکنون نیز می‌توان از همین ویژگی‌های این شهید مظلوم در جهت سازندگی نظام در زمینه‌های مختلف بهره‌برداری کرد. برای تربیت کادر متخصص جهت مدیریت نظام از تعداد زیادی از افراد، تنها افراد معدودی انتخاب می‌شوند و این هم در همه جای دنیا به همین صورت است همانطور که افراد بسیاری به دانشگاه‌ها می‌روند ولی تعداد انگشت‌شماری دانشمند می‌شوند و تعداد بسیار اندکی از آنها دانشمند، اندیشمند، نظریه پرداز می‌شوند و حال از بین این دانشمنداناندیشمند نظریه‌پرداز تعداد بسیار کمی مردمی می‌مانند.
به نظر شما آیا شهید بهشتی همه این مراحل را گذراند و توانست یک عالم اندیشمند نظریه‌پرداز مردمی باشد یا نه؟
خب زمانی که انسان سطوح علمی را طی می‌کند یک فضایی بین او و مردم پدید می‌آید و این امر کاملاً طبیعی است چون مردم عادی زمانی که با یک فرد عادی برخورد می‌کنند از خود رفتاری متفاوت‌ با آنچه که هنگام برخورد با یک دکتر و مهندس نشان می‌دهند، بروز می‌دهند و این نشان از ایجاد فاصله بین مردم و تحصیلکرده‌های دانشگاهی است، اما اگر کسی این فاصله‌ی ایجاد شده را بهشتی‌وار پر کند موفق می‌شود. به عنوان مثال امام خمینی (ره) هیچ فاصله‌ای با مردم نداشت، مگر نه اینکه او رهبر و حاکم کشور بود، ولی می‌بینیم که چه در قبل از پیروزی انقلاب که اداره‌ی سیاسی کشور را بر عهده داشت و چه بعد از آن هیچ فاصله‌ای با مردم نداشت و همه‌ی توده‌های مردم اعم از دانشجو، دانش‌آموز، معلم، کشاورز و ... به امام عشق می‌ورزیدند چراکه امام به گونه‌ای در جامعه حرکت کرد که جامعه امام را از خود و در قلبش می‌دانست؛ البته نباید فراموش کنیم که این یک رابطه دوطرفه است و نمی‌شود در قلب مردم جای گرفت ولی به آنها عشق نورزید و شهید بهشتی شاگرد این مکتب بود.
با توجه به شاگردی آیت الله بهشتی در محضر امام راحل(ره) مدیریت سیاسی در یک نظام مکتبی چگونه بود؟
دکتر بهشتی در مدیریت سیاسی به مانند امام خمینی (ره) یک آیت‌الله و مرجع تقلید است اما با مردم یکی است و مردم فاصله‌ای را بین او و خود حس نمی‌کنند. این سیاست همان سیاستی است که حضرت ابراهیم (ع) در دعوت ستاره‌پرستان به اسلام اجرا کرد. حضرت ابراهیم برای دعوت آنها به اسلام در درون ستاره‌پرستان قرار می‌گیرد و به مانند آنها می‌گوید این ستاره خدای من است همه‌ی ستاره‌پرستان گرد او جمع می‌شوند و به صحبتهای او گوش فرا می‌دهند آن حضرت با ایجاد محبوبیت در میان ستاره‌پرستان، زمانی که ستاره غروب می‌کند به ایشان می‌‌فرمایند: من این افول‌کنندگان را دوست ندارم. سپس در مرحله‌ی بعد یعنی زمانی که ماه مشاهده می شود، می‌فرماید: این ماه خدای ماست چرا که هم نورانی‌تر است و هم بزرگتر، بعد از این مرحله نیز زمانی که ماه غروب می‌کند و خورشید سر بر می‌آورد، این مخلوق خدا را آفریدگار خود می‌نامد. به همین ترتیب حضرت ابراهیم بااستدلال و با توجه به فهم جامعه برنامه‌ریزی می‌کند و خدای واقعی را به جامعه ستاره‌پرستان معرفی می‌نماید این همان مدیریت امامت‌گونه سیاسی که از آیات قرآن استفاده می‌شود و شهید بهشتی و البته در‌ اعلا امام خمینی (ره) از آن درس گرفته و بدان عمل می‌کردند. مدیریت سیاسی دکتر بهشتی مدیریتی هدفمند و برنامه‌دار بود چراکه او با توجه به آینده و شناخت آن با تدبیر و تعلیق و نظم و ترتیب جامعه را مدیریت کرد. امام خمینی (ره) در سال 42 یک چشم‌انداز 20 ساله را به مسئولان نشان می‌دهد که سراسر شهادت و رنج و زندان و تبعید و محرومیت است بعد می‌فرماید: هر که عاشق است وارد این عرصه شود؛ این همان مدیریت آینده‌نگر است که به اتفاقات20 سال آینده آگاه است. پس یک مدیریت سیاسی باید در چارچوب نظام و مکتبی شکل بگیرد مخلوطی از نظامهای گوناگون مانند روشنفکری، سنتی، دانشگاهی، مذهبی، لاابالیگری نباشد و از نظر دیدگاهها؛ یک مقدار اسلامی، یک مقدار سوسیالیستی، یک مقدار مارکسیستی، یک مقدار کاپیتالیستی، یک مقدار لیبرالیستی نباشد چراکه جمع همه این دیدگاهها در یک شخصیت؛ از آن شخصیتی شتر، گاو، پلنگ می‌سازد که سر از ناکجاآباد در خواهد آورد که دکتر شریعتی از چنین افرادی تعبیر به الینه و استاد مطهری از آنها تعبیر به انسانهای خود باخته می‌کند، درحالی که یک شخصیت سیاسی باید مستقل و در یک چارچوب صحیح شکل بگیرد و آن چارچوب را حفظ بکند.
نمونه هایی هم از این افراد را می توانید مثال بزنید؟
بله، بسیاری کوشیدند از امام خمینی (ره) یک رهبر و یک چهره‌ی سیاسی بسازند اما امام (ره) تا پایان عمر به فرموده خویش یک طلبه باقی ماند و بر آن تاکید داشت زیرا او در این چارچوب مدیریت اسلامی بر طلبه بودن خود افتخار می‌کرد. امام (ره) یک مرجع دینی بود که هیچگاه از حد مرجعیت پایین نیامد تا رهبر سیاسی یا رهبر حزب و یا یک جریان شود چرا که وظیفه او در دارا بودن چنین شخصیتی بود. دکتر بهشتی نیز همینطور بود. مردم دکتر بهشتی را به عنوان مجتهدی فداکار در راه خدا می‌شناسند که در میدان سیاست، تشکیلات و حزب انجام وظیفه کرد. اما آیا بهشتی تنها عبا و عمامه بود؟ نه این شهید مظلوم شخصیتی جامع و اسلامی بودکه دیدگاههایی نو بر مبنای اسلام داشت با تقوای اسلامی؛ هیچکس، هیچگاه از او یک نقطه ضعف ندید.
کمی در رابطه با فشارها و تبلیغاتی که بر علیه او مشد توضیح دهید.
دکتر بهشتی خانه‌اش را از درآمد آموزش و پرورش ساخته بود. در زمان جنگ تحمیلی در زمان جیره‌بندی، مواد غذایی منزل خود را از همان جیره‌ها را تامین می‌کرد و از قدرت خود در جهت تامین نیازهای مادی استفاده نمی‌کرد، شب شهادت دکتر بهشتی، برای پذیرایی از میهمانان جیره قند و شکر داخل خانه میهمانان کافی نبود و دوستان از دفتر حزب موتلفه اسلامی برای پذیرایی مهمانان شهید بهشتی به منزل او قند و شکر و چای فرستادند. این افتخار بهشتی است که در راس قدرت، همان کوپنی را مصرف می‌کرد که در دورافتاده‌ترین نقاط کشور از آن استفاده می‌شد.
آیا کارگزاران کنونی نظام نیز از این خصوصیات برخوردار هستند؟
هنگامی که فسادها و آلودگیها، سران نظامهای جهانی را دربرگرفته بود؛ در کشور ما فردی به مانند دکتر بهشتی به عنوان رئیس قوه قضاییه انتخاب می‌شود که در سلامت کامل رفتار شخصی و روابط کاری بود و این همان چارچوب شخصیتی مدیریت اسلامی است. دکتر بهشتی معتقدبود که اسلام می‌تواند خوشبختی دنیا و آخرت را برای همه انسانها به ارمغان بیاوردو این خوشبختی با استفاده از بهترین لذتها و شادیها و خوشیها، آرامش روحی، آرامش خانواده و آرامش روابط خانوادگی بین پدر و فرزند و بستگان، انسان و جامعه حاصل شود به طوری که مردم از شرش در امان و به خیرش امیدوار باشند. بنابراین چه بعد شخصیتی، چه بعد مدیریتی و چه سایر ابعاد مرحوم بهشتی در چارچوب اسلام بود و کارگزارن کنونی نظام نیز باید از این شخصیت و این خصوصیات برجسته الگوبرداری کنند.
منظور شما از اینکه همه ابعاد وجودی آیت الله بهشتی در چارچوب اسلام بود، چیست؟
این شخصیت نه متاثر از اسلام روشنفکری بود، نه اسلام متهجری، نه اسلام آمریکایی، نه اسلام لیبرالیستی، نه اسلام سوسیالیستی، نه اسلام مارکسیستی، نه اسلام دموکراتیکی، بلکه او پیرو اسلام ناب محمدی(ص) و تشیع علوی (ع) بود که سبب ایجاد چنین تاثیرات شگرفی در جامعه نوپای جمهوری اسلامی شد و در آینده نیز هرکس که قصد داشته باشد، بهشتی‌گونه زندگی کند باید چنین شخصیتی داشته باشد.
کمی در رابطه با تاثیرات آیت الله بهشتی بر روند شکل‌گیری انقلاب و تقویت پایه‌های نظام توضیح دهید.
دکتر بهشتی بعد از 28 مرداد طرحی را با شهید مطهری، علامه طباطبایی و برخی دیگر از شاگردان امام چون مرحوم طالقانی ارائه کردند که در طراحی نظام جمهوری اسلامی نقش بسیار مهمی گذاشت که من نمونه طرح آن بزرگواران را در کتاب هیاتهای موتلفه اسلامی در بحث حکومت اسلامی آورده‌ام. نقش دوم دکتر بهشتی در روند انقلاب آگاهی بخشی به عموم مردم نسبت به اسلام بود، در روند شکل‌گیری ارکان نظام، ساده‌آموزی مبانی و دروس اسلامی توسط افرادی مانند: رهبری، استاد مطهری، شهیدان بهشتی، باهنر، مفتح، محلاتی، و یا هاشمی رفسنجانی، امامی کاشانی، مهدوی‌کنی تاثیر بسیار مهم و اساسی داشت. همچنین در مسائل مربوط به علوم اسلامی، شهید مطهری کتاب‌هایی که کلام عرفان، فقه، و اصول را در بربگیرد، نگاشتند. دکتر بهشتی نیز کتابهای درسی را مورد توجه قرار دادند و در این زمینه با تشکیل جلسات طولانی با صاحبنظران، در جهت آشنا کردن کودکان با خدا برنامه‌ی مدونی برای دوران تحصیل آنها طراحی کرده بودند که حاصل آن اسلام‌شناسی دکتر بهشتی و مطهری و باهنر و ... است.
نقش شهید بهشتی در شکل گیری احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ خصوصیاتی را که این شهید بزرگوار برای احزاب برمی‌شمردند را بیان کنید.
نقش شهیدان بهشتی، مطهری و باهنر در مساله‌ی تشکیلات و حزب و تحزب و اینکه حزب غربی و شرقی در کشور نباشد بلکه یک حزب الهی باشد بسیار تاثیرگذار است. شهید بهشتی و شهید مطهری عضو شورای روحانیت حزب موتلفه اسلامی بودند، آنها با تلاش خود تحزب را در ایران پایه‌گذاری کردند. در مساله مدیریت نظام در سال‌های 56 و 57، مطهری و بهشتی دو رکن نظام بودند و در زیر سایه‌ی رهبری امام خمینی (ره)، مدیریت اسلامی را با یاران خود در جامعه اجرا کردند. در رابطه با بعد از پیروزی انقلاب و حکومت و قوه قضاییه و مساله حزب جمهوری اسلامی و مساله مربوط به بحث وگفتگو و آزاداندیشی که شهید بهشتی با حضور در مصاحبه‌ها و گفتگو و مناظره با سران حزب توده و پیمان و دیگران برتری اندیشه‌ی اسلامی را در جامعه تبیین کرد و توده‌ی مردم نیز با مشاهده آزادی و هم‌اندیشی اسلامی به آن گرایش پیدا می کردند. در خصوص نقش دکتر بهشتی در انجام فعالیتهای سیاسی، همین بس که ایشان در مورد تحزب سه روز قبل از شهادت خود می گفتند ما همچنان بر ایجاد یک تشکل اسلامی پافشاری داریم بشرط آنکه اولاً این تشکل الهه و بت نشود زیرا گاهی تشکل برای انسان بت می‌شود و آن را می‌پرستد که این آفت حزب‌گرایی است. دوم اینکه این تشکل لهو، نشود. اسباب بازیچه و سرگرمی نشود بعضیها حزب بازی می‌کنند و سوم اینکه این تشکل لغو نشود چراکه این تشکل باید در خدمت خودسازی و دیگرسازی و در خدمت جامعه و مردم قرار بگیرد و اگر بدرد نخورد لغو می‌شود و چیز لغو بهتر است در جامعه‌ی ایمانی اسلامی نباشد.
مدیریت سیاسی و این نوع نگاه آیت الله بهشتی به فعالیت سیاسی چه تاثیراتی را بر انقلاب اسلامی داشت؟
در روزگاری که نفاق در جامعه بیداد می‌کرد و غرب و غربزدگی به همراه تفکر مارکسیستی و چپ‌زدگی و فرهنگ لیبرالیستی و فرهنگهای فاشیستی و غیره به شدت فعالیت می‌کردند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 26   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیره،اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی

دانلود مقاله رسانه ها و مطبوعات و نقش آنها در اجتماع

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله رسانه ها و مطبوعات و نقش آنها در اجتماع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


گوناگونی مطبوعات و گسترش انتشار نشریات متنوع و متفاوت و به طور کلی جایگاه شایستهء رسانه ها در تنویر افکار و ایجاد فضای مناسب برای گفت و گو و برخورد سالم و سازندهء نظرات و همچنین اهمیتی که رسانه های گروهی در ارتقاء سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گُمان یکی از مهمترین عوامل توسعهء فرهنگی و از نشانه های پویایی و تحرک هر جامعه است. بدیهی است که توسعهء فرهنگی – به معنای گستردهء آن که در برگیرندهء گشایش و گسترش گفت و گو های فلسفی و فرهنگی و ادبی و هنری است – نه تنها عامل اصلی رشد خودآگاهی جمعی، بلکه زمینه ساز توسعهء سیاسی و اقتصادی و پیشرفت علوم و در واقع نخستین پیش شرط حل بنیادی مسایل و رفع مشکلات فراگیر جامعه است. البته این همه زمانی میسر و محقق می گردد که از یک سو صاحبان قدرت و دولت، با قانون گرایی و قانون گذاری و سعه صدر به رسانه های گوناگون و نقش آنان در جامعه بنگرند و به ویژه، رسانه های گروهی را به عنوان رکنی اساسی در جامعه باور کنند و به رسمیت بشناسند. از سوی دیگر اما ارباب جراید و اهالی قلم نیز باید که به رسالت فرهنگی و مسئولیت خود در اطلاع رسانی درست و ترویج تفاهم و تبلیغ و تقویت حس همبستگی ملی و همزیستی مسالمت آمیز آگاه باشند و جداً از هتک حرمت اشخاص و دروغ پردازی و شایعه پراکنی، و از همه مهمتر، از تبلیغ خشونت بپرهیزند و در جهت تثبیت پایه های نظام اسلامی و حکومت مردمی و دولت خدمتگذار تلاش نمایند .
این هشدار بی شک در وهلهء اول متوجه رسانه های تصویری فراگیر (صدا و سیما و سینما) و روزنامه ها و نشریه های سرتاسری و با نفوذ است که تأثیر آنی و گستردهء خبرها و گزارش ها و تجزیه و تحلیل ها و پیام های آنان قابل کتمان نیست؛ تأثیری که بنا بر احساس مسئولیت، می تواند سودمند و سازنده باشد و در صورت بی مسئولیتی گردانندگان آن، لاجرم مضّر و مخرّب خواهد بود.
یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها اطلاع رسانی از وقایع است که در محیط اجتماعی واقع می شود. پیشرفت بهت انگیز وسائل ارتباط جمعی درقرن حاضر جهان را به دهکده کوچکی تبدیل کرده است که انسان ها امکان اطلاع یابی از همه وقایع و حوادث جهان را به طور سریع و جامع دارند. در عصر ارتباطات هیچ حادثه ای هر چند در دورترین مناطق جهانی باشد- منحصر به یک منطقه جغرافیایی نیست و از این رو سه ویژگی ، فرا زمانی، فرا مکانی و سرعت فوق العاده از خصیصه های وسائل ارتباط جمعی است. امروزه تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان ها در رسانه ها رسوخ کرده و از خصوصی ترین رفتار انسان ها تا بزرگترین تغییرات نهادهای اجتماعی وساختارهای فرهنگی و سیاسی از طریق رسانه ها ارائه می شود.
- رسانه های جمعی اعم از روزنامه ها، مجلات، رادیو و تلویزیون، گاه از انحرافات اجتماعی، نظیر تجاوز، خشونت، قتل و...پرده برمی دارند و با اطلاع رسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه، در پیشگیری از انحرافات اجتماعی نقش مؤثری ایفا می کنند.
- وسائل ارتباط جمعی می توانند با بهره گیری از شگردهای تبلیغی و آفرینش های هنری، نفرت و زشتی تزلزل باورها و ارزش های ملی و دینی را به مخاطبان خود القا کنند. بر این اساس، یکی از وظایف و کارکردهای مهم رسانه ها ، آگاه سازی و اطلاع رسانی عمومی است.
- کارگزاران رسانه های جمعی می بایست با حساسیت ویژه ای، از ارزش های عام و هنجارهای نهادینه شده اجتماعی پاسداری نمایند و برای تحقق عینی آن با سیر نهادهای فرهنگی هماهنگی کرده و تمام امکانات را برای حفظ کرامت انسانی بکار گیرند.
طبیعی است، هر گاه که ارزش ها و باورهای جامعه مصون بماند، وفاق و همبستگی اجتماعی بیشتر تضمین خواهد شد، زیرا ارزش ها و باورها از مهم ترین عوامل همبستگی اجتماعی کنش گران اجتماعی محسوب می شوند و چنانچه هر روز، به بهانه ای خاص یکی از ارزش های عام به طور بی رحمانه از سوی خرده فرهنگ های کجرو مورد هجوم قرار گیرد، بنیان های وفاق و همبستگی اجتماعی تضعیف شده و جامعه تا هنگامه شکل گیری هنجارها و ارزش های نوین، آسیب های فراوانی خواهد دید.

- وسائل ارتباط جمعی می بایست با ارائه فوائد و منافع قانون، روحیه قانون گرایی را ترویج نمایند و نشان دهند که به عنوان ایدئولوژی توجیه گرا برای عملکرد قدرتمندان و حاکمان عمل نمی کنند، بلکه تذکرات قانونی را به عنوان مبنای نظم اجتماعی مطرح می نمایند.
- رسانه های جمعی از طریق تبیین قانون و مقررات می کوشند تا رفتارهای افراد را در مسیر هنجارهای تعریف شده جامعه رهبری نمایند و به افراد بیاموزند که هر گاه فرد رفتارهای خود را بر اساس هنجارها و قواعد اجتماعی تنظیم نماید، از طرف جامعه پاداش داده می شود؛ بالطبع کنش گران اجتماعی نیز در می یابند برای رسیدن به خواسته های خود می بایست به رفتارها و هنجارهایی روی بیاورند که قانون معین کرده است. رویه آموزش غیرمستقیم قانون، همچنین می تواند احترام درونی به قانون و احساس تقدس نسبت به قانون را در بین اعضای جامعه ایجاد کند، به طوری که قانون را به عنوان امری مقدس و غیرقابل تخلف تصور نمایند. به عبارت دیگر رسانه ها، ازطریق اقناع و رسوخ به ذهن انسان ها، به درونی سازی، جذب و پذیرش قلبی هنجارها می پردازند.
- امر به معروف و نهی از منکر در اسلام یکی از مهم ترین ابزارهای کنترل اجتماعی می باشد . با این نگاه جامعه شناختی، رسانه های همگانی از جمله مطبوعات نیز، دارای کارکرد کنترل اجتماعی هستند. رسانه ها با درج و انعکاس نابهنجارهای اجتماعی و عواقب شومی که در انتظار افراد کجرو قرار دارد، به طور غیرمحسوس، اقدام به کنترل و پیشگیری از نابهنجاری ها در جامعه می کنند . رسانه ها عمدتاً ازطریق اقناع پذیری بهتر می توانند در کنترل اجتماعی مؤثر باشند
تاثیر رسانه ها بر روابط خانوادگی

 

خانواده ، یک گروه پویا ست. گروه تنها مجموعه ای ازافرادنیست ، بلکه نشان دهنده نوع وشکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای ازافراد دانست که با برقراری ارتباط با یکدیگر و انجام کار وفعالیت مشترک ، هدف مشترکی را نیز دنبال می کنند (بورمان ، 1969، به نقل از فرهنگی ،1382). درتقسیم بندی گروه ها ، خانواده را می توان جزو گروه های کوچک به حساب آورد که با اندکی تفاوت ، ازقوانین گروههای بزرگ تبعیت می کنند. ازمهمترین قواعد این گروهها تحولی بودن آنهاست.
تحول گروه
گروه به عنوان یک نظام جمعی، همواره درحال تحول وتغییر می باشد. خانواده نیزکم وبیش ازآغاز شکل گیری خود از مراحلی گذر می کند. گذرازاین مراحل درجهت هدفمندی نظام (سیستم) می باشد. هدف اصلی گروه خانواده ، رسیدن به سطحی است که بتواند ثبات و تداوم خودراحفظ نماید. این هدف را می توان با عنوان انسجام خانواده نام برد که به آن گروه ، شخصیتی پایدار می دهد. به عبارت دیگر، انسجام گروه را می توان به عنوان سطح بالای گروه (خانواده ) مطرح نمود. وقتی اعضای گروه بتوانند نیازهای همدیگر را درجهت هدف فردی وجمعی خود تامین نمایند ، درواقع موجد انسجام گروه می شوند. به عبارتی انسجام گروه به عنوان سطح بالای تحول ، درگرو مشارکت ، هدفمندی و عملکرد متناسب با تامین تعامل نیازهای اعضای گروه می باشد. براین اساس ، انسجام خانواده را می توان به عنوان مهمترین مولفه پویایی وحفظ آن قلمداد نمود.
پیوندعاطفی
اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده ، طبعا واجد مشخصه هایی خواهد بود که تضمین کننده شخصیت پایدارگروه می باشد. در روی آورد روانشناختی ، پیوند عاطفی مشخصه ای است که فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده وانسجام ، تسهیل می کند. دلیل آن ، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است که موجب می شود اعضای گروه درتامین نیازهای یکدیگر به صورت فعال مشارکت کنند.

 

پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدارشده و گسترش می یابد. یکی ازمهمترین زمینه های ایجاداین پیوند ، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد مگرآنکه اعضای گروه با نوعی تفهیم وتفاهم و درک متقابل با یکدیگر تعامل داشته باشند. یکی ازاین عوامل که ارتقادهنده پیوندعاطفی می باشد ، گفت وگو است که عبارت از برقراری ارتباط وتعامل کلامی با یک یاچندنفر می باشد. درفضای ارتباطاتی بویژه ارتباطات بین فردی ، گفت و گو صرفا یک رفتارعادی نیست بلکه الگویی است که فضای عاطفی وهیجانی حاکم بر مناسبات افراد را شکل می دهد. گفت وگویی که واجد منظور ارتباطی وتعامل می باشد، دارای دومولفه وبه عبارتی دارای دو مهارت می باشد : یکی ، مهارت گوش دادن ودیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب ازاین دومهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را درجهت تفاهم ودرک متقابل براه انداخت.
گوش دادن ، با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک عمل زیستی است که شامل دریافت یک پیام ازطریق کانالهای حسی است ، شنیدن ، تنها بخشی ازفرایندگوش دادن است. اما گوش دادن فرایندی است که عناصری چون دریافت ، درک ، توجه ، معناگذاری وپاسخگویی توسط شنونده را درخود دارد(برکو وهمکاران ،1953، ترجمه دکتر اعرابی وهمکاران ،1378). نکته دیگر آن است که فرایند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند که هنرگوش دادن که می تواند کارکرد درمانگری نیزداشته باشد ، به وسیله ارتباط چشمی براه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند که ارتباط چشمی به عنوان یکی ازمولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود. وقتی درمناسبات کلامی ، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود ، طرفین ازیکدیگر احساس احترام وتوجه دریافت می کنند ، واین امر به همدلی ودرک متقابل آنها کمک می کند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی ، بکار نمی افتد و به مرتبه شنیدن ، به عنوان یک عمل زیستی ، نزول می کند. این دو مولفه را نمی توان ازهم تفکیک نمود. براین اساس ، خانواده هایی که با یکدیگر ارتیاط چشمی برقرار وحرفهای همدیگر را خوب گوش می کنند ، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر می باشند.
همدلی ، فرایند عاطفی شناختی است که طی آن یک شخص ازعواطف ، احساسات وشناخت طرف دیگر آگاهی می یابد. برخی آن را به معنی تجربه مشترک یک هیجانی در دونفر می دانند. کارل راجرز ، همدلی را توانایی همراهی فرد بافردی دیگر به جایی که احساسات آن شخص اورا رهنمون گردیده است ، می داند ( پورافکاری ، 1373).
وقتی دراثر گفت وگو ، با عنایت به مولفه های گوش دادن و همدلی ، پیوندعاطفی درخانواده شکل می گیرد ، تاثیر آن به صورت متقابل ، موجب ارتقای فضای گفت و گو و انسجام می شود واین سیکل همچنان رو به تکامل ادامه می یابد، مگرآنکه اختلالی در روند تحول گروه بوجود آید. به پاس استمرار فضای گفت وگو ، تعاطی افکار و تبادل نظر میان اعضای خانواده شکل می گیرد. براین اساس ، گفت وگو ، پیوند عاطفی و انسجام خانواده ، به عنوان متغیرهایی مطرح می شوند که با یکدیگر همبستگی مثبت و بالایی دارند و همدیگر را تسهیل می کنند.
آسیبهای خانواده
درمقابل ، عوامل گوناگونی موجب آسیب دیدن پیوند عاطفی خانواده شده و مآلا انسجام آن را به مخاطره می اندازند. یکی ازاین عوامل ، عامل تفرد است که به صورت واگرایی اعضای خانواده ، عمل می کند. دردنیای پرشتاب فناوری امروز ، ابزارهایی وجود دارند که افراد را به صورت انفرادی به خود مشغول کرده وآنهارا از تعامل با دیگران باز می دارند. رسانه های جمعی ازاین دسته ابزارها به شمار می روند. البته این موضوع نافی منافع ابزارهای تکنولوژیکی نیست ، اما نوع بهره برداری غیرفرهنگی ازابزارهای فنی موجب شده است که کارکرد آنها عمدتا درجهت تقویت فردگرایی سوق پیدا کند. به عبارتی ، اگرجریان فرهنگی شدن ابزارهای رسانه ای تحقق بیابد ، مضرات آنها به شدت کاهش می یابد وکارکرد اصلی خودرا پیدا می کنند. گرچه برخی نظریه ها بیانگر این مطلب هستند که ذات ابزارهای الکترونیکی به دلیل استفاده از عنصر تغییر ، نمی تواند موجد آرامش باشند ، بلکه مخل آن می باشند. برخی دیگر این نظریه را افراطی و یک سویه می دانند. البته وارسی این دو نظریه در این نوشته مقدورنیست وطرح این مطلب دراین نوشته برای بیان لزوم رعایت احتیاط درجهت استفاده از ابزارهای رسانه ای می باشد.
کارکرد رسانه های جمعی بویژه رسانه های شنیداری وغیر متعامل به دلیل کارکرد متنوع خود و ایجاد تغییرات پیوسته ، به تدریج جای ارتباط بین فردی ازنوع چهره به چهره را گرفته وموجب شده اند فضای انفرادی ، بجای فضای جمعی و عاطفی در خانواده حاکم شود ، بطوری که گسترش تکنیکی رسانه های شنیداری و رایانه ای ، ارتباط مستقیمی با فردگرایی ودوری از فضای روانی وعاطفی خانواده را نشان می دهد. به عبارت دیگر ، این ابزارها ، به تدریج فضای روانی ومحیطی گفت وگو را دریک ارتباط بین فردی ، خدشه دارمی کنند و اعضای گروه را به جای همگرایی، به واگرایی سوق می دهند ، تاجایی که هرعضو خانواده صرفا دریک فضای فیزیکی مشترک زندگی کرده ، اما هیچ تعاملی با هم نخواهند داشت. در ادامه ، متاسفانه ، اهداف آنها نیز به تدریج نسبت به هم ، واگرا شده و منفک می شوند. دراین مسیر ، تعامل واقعی فرد بجای آنکه با افراد دیگری در محیط انسانی سامان بیابد ، با رسانه های الکترونیکی ، شکل می گیرد وبه دلیل برتری تکنولوژیکی وتجهیزات خیره کننده رسانه ای ، نوعی رعب فرهنگی وانفعال شخصیتی درفرد ایجاد می گردد. نتیجه این می شود که افراد خانواده به جای گفت وگوی صمیمی با یکدیگر که می تواند به تقویت پیوندهای عاطفی وانسجام اعضای خانواده منجرشود ، با ابزارهای الکترونیکی ارتباط برقرار می کنند ، ارتباطی که فاقد بارعاطفی ، احساسی وهیجانی است. به تعبیر فوکویاما به دلیل تحدید اخلاق و کیفیت زندگی امروزی به تدریج شاهد یک فروپاشی بزرگ خواهیم بود. این فروپاشی درزمینه های اخلاقی ودرنهاد ها ، بیشتر درزمینه خانواده اتفاق خواهد افتاد.
آسیب ارتباطی ، بیشتر دردو نوع ارتباط ، بروز می کند. یکی ، ارتباط بین فرزندان و والدین و دیگری ، ارتباط بین زن وشوهر می باشد. تجربیات نشان می دهند که هراندازه ارتباط میان فرزندان و والدین وهمچنین ارتباط میان همسران به دلیل تغییر مخاطب کاهش یابد ، پیوند عاطفی وهیجانی و همچنین همگونی شناختی میان اعضاء خانواده نیزکاهش می یابد که این موضوع ، انسجام گروه را به مخاطره می اندازد.
فضاهای الکترونیکی و فردگرایی
آمارهای رسمی نشان می دهند که میزان مشاهده تلویزیون توسط افراد ایرانی نزدیک به چهار ساعت ونیم در روز است. این میزان درکشورهای دیگر به شش ساعت می رسد. میزان استفاده ازاینترنت و اتاقهای چت نیز در برخی کشورها بیشترازاین گزارش شده است. بطوری که ورود مردان وزنان در اتاقهای چت به عنوان " زندگی دوم" مطرح که زندگی اول را به مخاطره انداخته است. طبیعی است که زندگی دوم (اتاقهای چت) میزان زیادی از انرژی و وقت گفتگو را به خود اختصاص می دهد.
مک گایر ورود ابزارهای رسانه ای را به ورود بیگانه تعبیر کرده است و می گوید : " به طورمتوسط شش روز درهفته ، بیگانه ای درخانه شما حضوردارد. بیگانه ای که آزادانه درهمه جای خانه سرمی زند وتاثیر می گذارد. این بیگانه وظیفه ساده ای دارد وآن محدود کردن توانایی ما وبچه ها درتشخیص رویا ازواقعیت می باشد. ما به اواجازه می دهیم که درهرساعتی وارد خانه مان شود. اگر ما درباره بیگانگان وغریبه ها به بچه هایمان هشدارمی دهیم ، متاسفانه درباره این بیگانه هیچ هشداری به بچه ها نمی دهیم. این بیگانه یکسره حرف می زند وهرچه می خواهد می گوید ودیگران هم سراپا گوش می شوند ".
جان تیلور گاتر (1999) درباره وسعت دنیای مجازی می گوید : " تلویزیون ورسانه ها با صرف وقت کودکان به دنیای مجازی ، فرصت تجربه دنیای حقیقی وآشنا شدن با واقعیتهای جذاب ، نشاط آور وحتی مخاطره آمیز را ازآنان سلب می کند واین امرآنان را بی حوصله ، حسود و... بارمی آورد. " گاتر برای جبران این موضوع ، اعتقاد دارد که کودک را بادنیای واقعی آشنا کنید ، طبیعت ، مابقی کارها را انجام می دهد.
در گزارش ان وای تی (NYT) ، زنان درامریکا بیشترازاینکه به فکرمراقبت ازکودکان خودباشند ، تلویزیون تماشا می کنند. دراین گزارش آمده است که این زنان درمرتبه اول تلویزیون تماشا می کنند و خریدخانه وصحبت با تلفن در رده های بعدی ارتباط قرار دارند. مراقبت ازکودکان وصحبت کردن با آنها درمراتب پایین تر قرار دارند. همانطورکه ملاحظه می شود ، صرف وقت زیاد برای رسانه ها بمنزله کاهش میزان ارتباطهای انسانی بویژه با کودکان می باشد. این روند ، به افزایش فردگرایی وکاهش جمع گرایی منجر خواهد شد که عامل مهمی در آسیب دیدن انسجام خانواده قلمداد می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    25صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رسانه ها و مطبوعات و نقش آنها در اجتماع