فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مبانی تفسیر قرآن

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله مبانی تفسیر قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه:
سخن در مبانی تفسیر قرآن بود و همانگونه که قبلا اشاره شد، در مبانی تفسیر، از اصول بنیادینی سخن گفته می شود که هر نوع موضع گیری در خصوص آنها موجودیت تفسیر و یا قواعد روش تفسیر را تحت تاثیر قرار می دهد; مباحثی از قبیل اعجاز قرآن و ابعاد آن، مصونیت قرآن، امکان دست یابی به مراد خداوند و زبان قرآن . اینک به آخرین قسمت از مبحث مبانی تفسیر قرآن یعنی زبان قرآن می پردازیم .
زبان قرآن
بدون تردید راه دستیابی به مقاصد هر گوینده ای زبان مفاهمه اوست . مقصود از زبان در این مقوله لغت و لهجه تکلم و خط و نگارش نیست که میان اقوام گوناگون متفاوت است; زیرا زبان قرآن عربی است و متمایز از صدها نوع زبان دیگر است .
بلکه در قلمرو درونی هر یک از زبانهای موجود، نوعی تمایز در گفتمان و نوشتار به تناسب گرایشهای مختلف علمی نیز وجود دارد; مانند زبان حکیمان، عارفان، پزشکان و ... و هر یک اصطلاح مخصوص حوزه علمی و طریقه محاوره ویژه خویش را دارند که غالبا واژه گان در معنای لغوی آغازین خود به کار نمی رود، هر چند بی تناسب با آن نیست .
بنابراین در همه فرهنگها یک نوع زبان عمومی و نیز یک نوع زبان ادبی در قالب نثر و نظم هیجان انگیز وجود دارد که از نیروی تخیل صاحبان آن فرهنگ نشات گرفته است و در این رابطه دو پرسش اساسی مطرح است:
1 . آیا در همه فرهنگها در عرف انسانی یک زبان مشترک تفهیم و تفاهم محتوی و یک سلسله قوانین مقبول و متعارف وجود دارد که تمام اقوام و ملل با هر زبان و هر نوع دانش و عالم و عامی خود را پایبند و ملزم به رعایت آن بدانند؟
2 . یا در هر رشته ای از معارف انسانی یک نوع زبان ویژه و به خصوص وجود دارد و زنجیره مرتبط در این عرصه های گوناگون فکری موجود نیست؟
آنچه مسلم است عقلا در ارائه مقاصد خود به همدیگر، به یک سری معیارهایی پایبندند . از جمله آن معیارها آن است که کاربرد الفاظ را تابع همان معانی وضع شده برای آنها می دانند، نه اراده گوینده; همان طور که قصد اولیه در استعمال هر واژه ای، اراده معنای حقیقی آن کلمه است، لیکن معیار دیگری که در محاوره عرف وجود دارد آنست که گوینده می تواند به هنگام نیاز با استفاده از قرائن و شواهد به انواع گوناگون مجاز، تمثیل، تشبیه، کنایه، استعاره، اشاره و ... متوسل شود . بنابراین انواع کاربردهای زبان - که انسانها برای رفع نیاز خویش در زندگی روزمره و بیان مقاصد درونی خود از آنها استفاده می کنند - در عرف عقلایی پذیرفته شده است و در همه فرهنگها نیز این حقیقت سریان دارد و مورد اتفاق همگان است .
پرسشی که در رابطه با قرآن مطرح است این است که زبان قرآن چه زبانی است . آیا زبانی ویژه و ادیبانه است و یا آنکه شیوه بیان مفاهیم قرآن همان شیوه عرف و عقلای بشر است؟ زبان قرآن همان زبان عرفی محض است، یا راه سومی وجود دارد؟ و آیا زبان قرآن، زبانی جامع و ترکیبی از زبان نمادین و عرفی می باشد؟
این بحث در میان مسلمانان قرآن پژوه از آنجا نشات یافت که مفسران در ارتباط با فهم معانی پاره ای از آیات همچون متشابهات و حروف مقطعه و غیره مواجه با اشکال شدند .
می دانیم، قرآن شامل گزاره های توصیفی از خدا، صفات و افعال او، آفرینش جهان در شش روز، آفرینش انسان در مراحل گوناگون، تکلم خدا با فرشتگان، میثاق ذر، ابلیس، هبوط انسان از بهشت، توبه، گزارش جلوه های طبیعت، پدیده های آسمانی و زمینی، سرنوشت انسان در زمین، امتها، پیامبران و معجزاتشان، فرجام انسانها، تبیین قانونمندی و سنت مداری عالم، وصف جهان پس از مرگ، برزخ، سؤال و گواهی شهود، بهشت و نعمتها و جهنم و عذابها، شرح درخواستها، بایسته ها و نبایسته های خدا و انشاآت دستوری و ... است .
وقتی قرآن صفاتی چون تکلم، سمع، علم، رحمت و قدرت را به خداوند نسبت می دهد - صفاتی که به نحوی در انسان نیز وجود دارد - مفهوم حقیقی این صفات در خداوند چیست؟ آیا این واژه گان افاده کننده همان معانی متعارف در انسان است؟
کاربرد تعابیر به ظاهر حسی و مادی در رابطه با خدا در قرآن کریم مانند: «جاء ربک » (1) «ثم استوی علی العرش » (2) «و لکن الله رمی » (3) «بل یداه مبسوطتان » (4) و ... بسیار سؤال برانگیز است .
بحث در باب مبانی تفسیر قرآن
منازعات ظاهر گرایان و اهل تاویل، تنزیهیان و معطله و اهل تشبیه همه در راستای حل همین مشکل بوده است .
آیا مراد آیات همان معانی روئین و ظاهری است یا مقصود دیگری در کار است و این واژه گان صرفا پلی برای اشاره به معانی نهفته است؟
قرآن وقتی گزارش از جهان آخرت و نعمتها و لذتها، عذابها و دردها می دهد، آیا منعکس کننده همان معانی است که به انس ذهنی برای ما تداعی می شود؟
آیا قرآن به حسب موضوعات مختلف دارای زبانهای گوناگون است؟ یا آنکه قلمروهای متنوع محتوایی باعث تفکیک و تمایز نبوده و یک زبان مشترک و همه فهم حاکم بر تمام حوزه های معرفتی قرآن است؟
با عنایت به نکات پیش گفته، به نظریه های موجود در ارتباط با زبان قرآن نظری می افکنیم . نگاهی به نظریه های موجود در ارتباط با زبان قرآن; زبانی که پیام خدا در قالب آن ابلاغ شده است .
درباره زبان دین (5) - به مفهوم عام - و زبان قرآن به نحو خاص نظریه های گوناگونی مطرح است .
ما با عنایت به گستردگی بحث به سه نظریه که طرفداران بیشتری دارند و در خور اهمیت اند به صورت گذرا نظر می افکنیم:
1 . نظریه زبان نمادین:
از زبان نمادین در عربی به زبان «تمثیل » و در انگلیسی به زبان «سمبولیک » یاد شده است . براساس این دیدگاه بیانات موجود در کتابهای آسمانی از جمله قرآن نه به زبان عرفی و نه به طور مستقیم و صریح بلکه به زبان رمز و اشاره بیان شده است، از اینرو آنچه از ظاهر عبارات آن فهمیده می شود مراد نبوده بلکه این ظاهر رمز برای حقایق است که آنها را جز به زبان غیرمستقیم و غیرصریح (نمادین) نمی توان بیان کرد و نمادها هماره به معانی ورای خود راهنمایی می کنند .
مطابق این نظریه دلالتهای ظاهری آیات الهی مقصود نیست . این دیدگاه در شکل باطنی گری و گاه در قالب رویکردهای کلامی جدید برای تحلیل زبان وحی، خود را نشان داده است .
در نقد و بررسی این نظریه می توان گفت: آنچه مسلم است رمزی قلمداد کردن مجموعه قرآن و تمامی آیات اعم از آیات محکم و متشابه ادعایی گزاف بیش نیست که نمی توان برای آن پشتوانه ای نظری پیدا کرد; اما از سوی دیگر چنان هم نیست که هیچ گونه بیان نمادین در قرآن وارد نشده باشد، بلکه علاوه بر حروف مقطعه، برخی از آیات قرآن به حقایقی فراتر از مفهوم لغوی و عرفی اشاره دارند و نمی توان ظاهر آنها را اخذ کرد . نوع این بیانات به نحو استعاری و کنایی وارد شده است، به همین جهت می بینیم علامه شهید مرتضی مطهری رحمه الله به تبعیت از استاد گرانقدرش صاحب تفسیر المیزان شخصیتهای داستان آفرینش حضرت آدم علیه السلام را عینی و واقعی می دانند ولی رخدادهای آن را - که قرآن به آن پرداخته است - نمادین می شمارند . (6)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مبانی تفسیر قرآن

دانلودمقاله ویژگیهای اقلیمی و مختصات جغرافیایی تیمچه مظفریه

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله ویژگیهای اقلیمی و مختصات جغرافیایی تیمچه مظفریه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 محدوده‌ای از ایران اسلامی که با حدود 46929 کیلومترمربع نام آذربایجان شرقی بخود گرفته است، درگوشه شمالغرب فلات ایران قرار دارد. رود ارس، حدود شمالی آن را با جمهوری های آذربایجان، نخجوان و ارمنستان مرتبط و رود قطور و آبهای دریاچه ارومیه، حدود غربی آنرا با استان آذربایجان غربی همجوار می‌کند.
در جنوب، کشیدگی رشته کوهها، دره ها، جلگه ها و دشتها باعث پیوستگی استان با آذربایجان غربی و زنجان میشود. درشرق دره رودخانه دره رود و کوههای سبلان و چهل نور و گردنه صائین و رود قزل اوزن در جنوب این خطه را از استان اردبیل جدا می‌سازد.

ازنظرمختصات جغرافیایی، مدارهای َ26 و ْ39 و َ45 و ْ36 شمالی منتهی الیه شمالی و جنوبی، و نصف النهارات 5 و ْ45 و َ22 و ْ48 منتهی الیه غربی و شرقی استان را می‌پوشاند.
توپوگرافی منطقه، یکی از عوامل مهم آفرینش ویژگیهای اقلیمی آذربایجان شرقی و عامل اصلی تنوع در آن می‌باشد. ارتفاع و تغییرات آن و جهت گیری رشته کوهها در برابر جریانات هوایی، عوامل توپوگرافیک شکل یابی کلیمایی یک منطقه است. استان آذربایجانشرقی از تنوع اقلیمی قابل توجهی برخورداراست؛ به طوری که در 50 روز ازسال شاهد یخبندان و درگرمترین ساعات روزماههای گرم تابستان دربرخی مناطق، درجه حرارت بالای 40 درجه سانتیگراد است. میزان نزولات جوی دراستان به طور متوسط از 250 الی 600 میلی متر در نوسان می‌باشد.
سیمای استان ازهفت واحد کوهستانی و دره ها وجلگه های میان آنها میباشد که عبارت از: قره داغ، میشو و مورو، قوشاداغ، سبلان، سهند، بزقوش و تخت سلیمان است. شمالی ترین و بزرگترین این واحدها رشته کوه قره داغ می‌باشد
رودخانه اجی چای با طول 260 کیلومتراز ارتفاعات سبلان و دامنه های سهند سرچشمه می‌گیرد. رودهای ورکش صوفیان، دریان، اسکو نیز از رودهای حوضه این استان است.
رود ارس در محدوده آذربایجان شرقی توسط 18 رودخانه کوچک و بزرگ که از چند کیلومتر تا 280 کیلومتر طول دارد تغذیه می‌شود و با 3367 میلیون مترمعکب آبدهی سالانه، پرآبترین رود استان به شمار می‌اید. آب وهوای آن در تابستان بسیار معتدل و در زمستان نسبتا سرد است. میانگین بارندگی شهر تبریز به طور متوسط 270 میلیمتر می‌باشد.
استان آذربایجان شرقی دارای 16 شهرستان است که عبارتند از: آذرشهر، اسکو، اهر، بستان آباد، بناب، تبریز، جلفا، سراب، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ملکان، میانه هریس، هشترود.
مرکز استان آذربایجان شرقی شهر تبریز است که وسعتی درحدود 11800 کیلومتر مربع دارد. درباره بنا و وجه تسمیه شهر تبریز حمدالله مستوفی و یاقوت حموی می‌نویسند:
بنای تبریز از زبیده، زن هارون الرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بوده، روزی چند در آن حوالی اقامت کرده و دراثر هوای لطیف و دل انگیز آنجا بیماری زبیده زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را (( تب ریز)) بگذارند.
قدیمی ترین ذکر نام تبریز را در کتیبه سارگن دوم پادشاه اشور خواهیم یافت.

ویژگی‌های جغرافیایی بازار
بازار و مسجد جامع نمودار بخش مرکزی شهرهای ایران است و هرگاه بخواهیم به تجزیه و تحلیل جغرافیایی این دو پدیده جالب اسلامی که خاص کشورهای مسلمان‌نشین دنیاست، بپردازیم، شاید بتوانیم الگو و قالبی جغرافیایی از بخش مرکزی تمام شهرهای ایران بدست دهیم تا ضمن آشنایی با ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی این بخش، تفاوت‌های آنرا نیز با بخش مرکزی شهرهای اروپایی و آمریکایی بشناسیم.
ویژگی‌های جغرافیایی بخش بازار تبریز را می‌توان به شرح زیر مورد بررسی قرار داد:
1. بازار نماینده مطمئن و دیرپای فرهنگ و اجتماع گذشته شهر تبریز است و شاید هیچیک از شهرهای ایران، ‌بازار تاثیری این چنین عظیم در تاریخ فرهنگ و اقتصاد مردم نداشته است.
2. بازار تبریز، تنها محلی است که در آن، تجارت، مذهب، فرهنگ و عامل اجتماعی به هم پیوسته است. از این رو از نظر جغرافیایی شهری، تنوعی در نقش و وظیفه آن مشاهده می‌گردد. اصولاً از قرون وسطی به بعد، بازارهای نقش تجاری، مذهبی، سیاسی و اجتماعی خود را با هم و توام در جامعه شهری اعمال کرده‌اند. روی این اصل، ‌بازار در مطالعات جغرافیایی شهری، تنها محل داد و ستد نمی‌باشد.
3. بازار تبریز محل برخورد عقاید و تماس افکار و فرهنگ گروه متحد شهری با گروه‌های روستایی و قبیله‌ای و فرهنگ وابسته به آنهاست.
4. هر بخشی از بازار، اختصاص به صنف معینی دارد و هر صنفی محل خود را می‌یابد، چنانکه اغلب فروشندگان شمع و عطر به علل مذهبی در مجاورت مسجد بزرگ تبریز گرد هم آمده‌اند. گاهی این اصناف آنچنان پیوندی با صنف خود دارند که در ماه‌های محرم و صفر با مشارکت هم و به نام صنف خود مراسم عزاداری برپا می‌کنند.
5. نقش معینی که پاره‌ای از خیابان‌های اصلی و بعضی از خیابان‌های فرعی در بخش مرکزی شهرهای دنیا ایفا می‌کنند، در شهر تبریز به عهده بازارها، سراها و تیمچه‌ها است. مثل بازار کفاشان، بازار سراجان،‌ از طرفی سراها و تیمچه‌ها نیز نظیر خیابان‌های فرعی شهرهای اروپا و امریکا تکمیل کننده نقش این بازارها به شمار می‌روند، چنانکه تیمه‌چه‌های رضوی یا حاج شیخ، هاشمیه، امید در بازار کفاشان در معاملات چرم و کفش و تیمچه مظفریه و امیر در تجارت فرش در تکمیل بازار مربوطه بسیار موثر می‌باشند.
6. وقتی خیابان‌های مهم و پررفت و آمد، مرزهای بخش مرکزی شهر تبریز را قطع می‌کنند، به تدریج مغازه‌ها و سراهای معتبر به سوی این خیابان‌ها کشیده می‌شوند و بخش‌هایی کم‌اهمیت و کم‌درآمد بازار در مناطق دور از آن باقی می‌مانند، مثلاً عبور خیابان‌های تربیت و شهدای تبریز (شاه‌بختی سابق) بازار شیشه‌گرخانه و بازار امیر را که پررونق‌ترین و زیباترین بازارهای تبریز می‌باشند، اعتبار و اهمیت خاصی بخشیده یا عبور خیابان دارایی از تقاطع بازار کفاشان و خیابان خاقانی از بازارچه خیابان و بازار رنگی به همان نسبت به آنها اهمیت اقتصادی داده است. روی این اصل اصناف و مغازه‌داران ثروتمندی نظیر جواهرفروشان، تجار فرش، واردکنندگان منسوجات، تریکوبافان، زرگران و کتابفروشان و لوکس‌فروشان در همین دو بازار جای گرفته‌اند و این عامل جغرافیایی در بخش مرکزی شهر تبریز به اندازه‌ای موثر افتاده است که اگر از خیابان شهدا (شاه بختی سابق) وارد بازار امیر شویم، در یک محدوده کوچک تقریباً تمام جواهرفروشان و زرگران شهر را مشاهده می‌کنیم. از طرفی، همین خیابان پررفت و آمد و مدرن امروزی به سراها و تیمچه‌های اوایل بازار نیز اعتبار و شخصیت اقتصادی و اجتماعی بخشیده است، چنانچه سرای امیر با تیمچه‌ای، قسمت اعظم تجارت فرش تبریز را به خود اختصاص داده است.
اگر از بخش جنوبی بازار تبریز به سوی شمال آن حرکت کنیم، به تدریج از اهمیت و اعتبار بازارها، سراها و مغازه‌ها کاسته می‌شود و جواهرفروش، زرگر، قالی‌فروش، تریکو و لوکس‌فروش، جای خود را به سقط‌فروش، عرقچین و کهنه‌فروش، جاجیم و زیلوفروش، مسگری و سمساری می‌دهد.
به طور کلی، عبور در خیابان پررفت و آمد از بخش جنوبی ناحیه مرکزی شهر تبریز آنچنان در چهره جغرافیایی شهر موثر واقع شده که نقش مغازه‌ها و سراهای آن نه تنها جوابگوی نیازها و احتیاجات تمام مردم شهر تبریز است، بلکه مردم سایر شهرهای آذربایجان نیز در موارد مختلف با این بخش شهر دائماً در تماس می‌باشند.
7. خرید و فروش در مغازه‌های مرزهای شرقی و غربی و بخش مرکزی تبریز در اغلب اوقات نقش محلی بسیار محدودی دارند و علت وجودی آنها با میزان توانایی و خواسته‌های مردم محل در رابطه است، بخش مغازه‌های بخش راسته کوچه تا کنار رودخانه میدان چائی بهترین نمونه آن است.
گفته می‌شود که به موازات دور شدن از بخش جنوبی بازار تیمچه و نزدیکی به شمال آن، از درجه و اهمیت و ارزش بازارها، مغازه‌ها و سراها کاسته می‌گردد. این کاهش اعتبار شغلی، از بازار کلاه‌دوزان به بعد به سرعت به انواع کالا‌ها و شکل ظاهری بازار را نیز تغییر می‌دهد. علل این چنین تغییر شکل ظاهری را می‌توان در مراجعه روستاییان نواحی اهر و قراداغ و مشکین‌شهر و هریس، مرند و سایر نقاط آذربایجان به بخش شمالی بازار تبریز جستجو کرد. از این رو نباید از تمرکز شدید مغازه‌های سمساری، کهنه‌فروشی، زیلو و جاجیم‌فروشی، غذاخوری‌های متعدد در این بخش از بازار شهر تعجب کرد، زیرا تعداد زیادی از مغازه‌داران این بخش از بازار، ناچارند که نقش خود را با نیازهای اهالی روستاهای آذربایجان تطبیق دهند.
8. اغلب راه‌های شهر تبریز به بازار ختم می‌شود و خانه‌های قدیمی و کوچه‌های تنگ و باریک با کف‌پوش‌های سنگی (مسداوای) از مشخصات کوچه‌ها و محلات اطراف بخش تبریز است.
9. واحدهای مسکونی در مجاورت بازارها به تدریج خراب می‌شوند و در اختیار انبارها و بانک‌ها و صنایع سبک و مراکز پخش کالاها در بخش مرکزی شهر قرار می‌گیرند. چنین حالتی بویژه در مجاورت بازار صفی و خیابان دارایی بسیار چشمگیر است. این مرزها با خروج طبقه ثروتمند و ورود پاره‌ای از صنایع سبک، حالت زیبا و روشن خود را از دست می‌دهند و روز به روز شلوغ‌تر و کثیف‌تر می‌گردند.
10. بر خلاف بخش مرکزی شهرهای امریکایی و اروپایی، در بخش مرکزی شهر تبریز بویژه در بازارهای آن، بزهکاری و تخفلات بسیاری دیده نمی‌شود. از طرفی، توجه ماموران انتظامی به این بخش از شهر، میزان سرقت‌های سالانه را به حداقل ممکن رسانده است. چشمگیرترین تخفلات بخش بازار تبریز عبارتند از: سد معبر بوسیله دستفروش‌ها، توسعه و ایجاد بازار سیاه برای کالاهای مختلف‌، دلار و پوند فروش، کوپن‌فروشی ارزاق توسط روستاییان مهاجر در حول و حوش بازارمرکزی شهر.
11. عمر واحدهای مسکونی در بخش مرکزی تبریز بسیار زیاد است، با وجود این هنوز هم عده‌ای از تجار و ثروتمندان شهر به دلایل ذیل سکونت در این بخش را به بخش‌های دیگر ترجیح می‌دهند:
• نزدیکی به محل کسب و کار روزانه؛
• وجود امنیت به علت توجه خاص مامورین انتظامی به این بخش؛
• علاقه بازاریان به ادای مراسم مذهبی در مساجد و تماس دائم با مقامات روحانی.
12. گفتیم که بخش مرکزی شهر تبریز به عنوان بخش تجاری آن محسوب می‌گردد. از این رو شعبات اصلی و مرکزی اغلب بانک‌ها در همین بخش فعالیت دارند. در تمرکز فعالیت‌ها بانک‌ها در بخش مرکزی تبریز عوامل چندی نظیر مراکز عمده‌فروشی، خرده‌فروشی، مجاورت با بخش خدمات اداری وجود ایستگاه‌های خط اتوبوسرانی بسیار موثر می‌باشد. روی این اصل، تعداد مراجعه کنندگان به مراکز بانکی بخش مرکزی بیش از 85 درصد کل مراجعه کنندگان به بانک‌های تبریز را تشکیل می‌دهند.
13. مرکز مهم جابجایی و پخش جمعیت تبریز از بخش مرکزی آن است و روزانه اکثر مردم شهر به علل مختلف از این بخش‌ها عبور می‌کنند. از اینرو، نسبت تراکم جمعیت در بخش مرکزی قابل مقایسه با بخش‌های مجاور آن نمی‌باشد، وضعی که در اغلب شهرهای یک هسته‌ای مشاهده می‌کنیم.
14. برخلاف شهرهای اروپایی و امریکایی به علت نفوذ شدید عوامل مذهبی در بخش مرکزی شهر تبریز مثل اغلب شهرهای ایران، موسسات و مراکز تفریحی دیده نمی‌شوند و به جای آنها مساجد و گرمابه‌ها که با اصول و مراسم روزانه در رابطه است، به تعداد زیادی مشاهده می‌گردد، به طوری که نسبت مساجد و گرمابه‌های بخش مرکز تبریز، چندین برابر مساجد و گرمابه‌های بخش دیگر آن است.
15. تعداد واردین روزانه به بخش مرکزی تبریز، بخصوص منطقه بازار از سایر بخش‌های آن زیادتر است. از این رو میزان محل‌های پذیرایی این بخش نظیر چلوکبابی‌ها، قهوه‌خانه‌ها، فرنی‌پزی‌ها و ساندویچی‌ها در شهر تبریز بسیار زیاد است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ویژگیهای اقلیمی و مختصات جغرافیایی تیمچه مظفریه

دانلودمقاله خیار شرط

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله خیار شرط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
خیار شرط نیز یکی از چند خیاری است که در قانون از ان نام برده شده است . درباره ی تعداد خیارها در فقه توافق وجود ندارد پنج و هفت و هشت و چهارو چهارده تعدادی است که در کتابها دیده می شود و چهارده عدد به شهید ثانی در شرح لمعه ( ج 3 ، ص 447) بر می گردد.
اما این اختلافات در تدوین و گرد آوری است و ماهوی نمی باشد . در قانون مدنی ماده ی 396 :
خیارات از قرار ذیر اند:
1- خیار مجلس 2- خیار حیوان 3- خیار شرط 4- خیار تاخیر ثمن 5- خیار رویت و تخلف از وصف 6- خیار غبن 7- خیار عیب 8- خیار تدلیس 9- خیار تبعض صفقه 10- خیار تخلف شرط
احکام این خیارات در مواد 399 تا 401 و 410 تا 443 بیان شده است .
اما در ماده ی 380 نیز امده است : در صورتی که مشتری مفلس شود و عین مبیع نزد او موجود باشد ، بایع حق استرداد ان را دارد
این حق نیز بمعنی خیار فسخ است زیرا تا عقد به هم نخورد ، فروشنده نمی تواند مبیع را از خریدار ، که به موجب عقد مالک ان شده است ، پس بگیرد. هم اکنون خیار شرط مورد نظر در این تحقیق می باشد .
در این خیار بیش تر بحث راجع به حقی که در معامله ی طرفین وجود دارد است و به رابطه ی طرفین با وجود این حق ، نوع استفاده از این حق و حتی گذشتن و فسخ این حق است
که به 2 فصل و چندین مبحث و گفتار در هر فصل تقسیمش ده است و همینطور نوعی از خیار شرط وجود دارد که به بیع شرط معروف است و حقی است که به فروشنده داده می شود که مبحث جداگانه ای را پذیرفته است و با تمامی اوصاف مرود نظر به بحث در مرود ان می پردازیم . و به طور خلاصه می توان گفت خیار شرط حقی است که به شخص مشروط که که اختیار فسخ عقد را در زمان معین می دهد و به تحلیل حقوقی و دلایل حقوقی و دلایل شیعه برای این حق نیز پرداخته ایم و تفاوتهای موجود میان شرط خیار و شرط انفساخ و خیار تخلف از شرط نیز توجه کرده ایم و چگونگی انتقال و اسقاط در خیار شرط و اوصاف بیع شرط که نوعی دیگر از خیار شرط است که به نفع فروشنده می باشد و نوع به ارث رسیدن و چند نمونه رای دیوانعالی کشور در این مورد نیز وجود دارد امیدوارم که مرود نظر قرار بگیرد .

 


فصل اول :
مفهوم اوصاف خیار شرط

مبحث اول :
تعریف لغوی و اصطلاحی خیار شرط
1- در لغت : اسم مصدر اختیار است ، یعنی نتیجه ی اختیار شخص است
2- در اصطلاح : کلمه ی خیار به معن یمالکیت به فسخ عقد امده است . این تعریف در کتاب ایضاح الفوائد 1/482 می باشد

 

بررسی تعریف اصطلاحی :
این تعریف ممکن است باعث ضرر شود . 5 مورد وجود دارد که از موارد خیار اصطلاحی نیست ولی طبق تعریف فوق داخل در تعریف خیار است :
1- مالکیت فسخ عقود جایزه مثل هبه در حال یکه فقها نام چنین قدرتی را خیار فسخ نمی گذارند
2- مالکیت فسخ ورثه ، در عقودی که میت در در مرض و مشرف به موت منعقد ساخته است
3- مالکیت فسخ عقد نکاح توسط زوجه ، در جای یکه زوج بدون اطلاع او با دختر و خواهر یا دختر برادر او ازدواج کرده است
4- مالکیت فسخ عقد نکاح توسط هر یک از زوج یا زوجه در صورت وجود یکی از عیوبی که نکاح را می توان در اثر آن فسخ نمود .

 

دفاع از تعریف انجام شده :
مراد از مالکیت در تعریف خیار ، سلطنت و قدرت نیست تا این مورد ایراد بر ان وارد باشد ، بلکه منظور حق است یعنی خیار یک نوع حق است که انسان در اثر داشتن ان می تواند یک عقد را فسخ کند بنابراین در این موارد حکم جواز فسخ است و نه حق فسخ تا مشمول تعریف خیار باشد .

 

فرق حق و حکم :
حق در اختیار شخصی است در کل قابل اسقاط ( مثل حق شفعه ) فلقل

اختیاری و انتقال قمری به مرگ ( مثل حق خیار ) می باشد ، ولی حکم در اختیار شارع است و چنین اثری ندارد ، مثل اجازه و رد در عقد فضولی و تسلط انسان بر فسخ عقود جایزه حکم استو نه حق و لذا نه به ارث می رسند و نه به وسیله ی اسقاط ساقط می شوند .

 

خلاصه :
تعیف مورد نظر اینگونه می شود که مالکیت یک نوع حق است و در اینجاهمان حق فسخ عقد است که وابسته به تراضی واقعی است و در صورتی ایجاد می وشد که دو طرف اگاهانه درباره ی آن تصمیم گرفته باشند و به شخص ثالث نیز تعلق می گیرد بدون اینکه صاحب خیار قائم مقام یا نماینده ی یکی از دو نفع متقابل در قرار داد باشد در واقع معتمد و داور است و سمت و اختیار خود را از تراضی به دست می اورد و نه از ارادهی خاص یکی از دو طرف
خیار شرط در معامله امری عقلایی بوده و درجامعه مورد عمل قرار می گیرد چنانکه در حدیث شریفی از امام صادق (ع) امده است : المسلمون عند شروطهم الاکل شرط خالف کتاب 1... عزوجل فلایجوز یعنی : بر مسلمانان لازم است بر اساس شرط و تعهدی که کرده اند عمل نمایند مگر انکه ان شرط بر خلاف دستورات الهی باشد ، در ان صورت عمل به آن شرط جایز نیست
انجام شرط خود مشروط شده است بر اینکه مخالف کتاب و سنت نباشد و ما بر آن به طور منطقی نظم عمومی و مقتضای عقد را نیز که قبلا تعیین شده را نیز اضافه می کنیم . در خیار عقد مدت نیز باید معین باشد و اگر معین نشده باشدو یا در عقد ذکر نشود ، از تاریخ وقوع عقد به حساب می اید ( ماده 400 ق . م)

 

مبحث دوم :
تحلیل حقوقی خیار شرط:
این مبحث را در 2 جزء جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم . در جزء اول : آیا عقد و شرط چکیده ی واحدی دارند و در واقع یک حقیقت هستند و یا اینکه هر یک دارای وجود مستقلی می باشد ؟
در جزء دوم : واقعیت حق خیار چیست و هدف از اجرای ان چه می تواند باشد؟

 

گفتار اول :
نسبت میان عقد و شرط:
بر این مطلب مکررا تاکید شده است که عقد خیاری از جمله عقود لازم است . بدین معنی که اگر خیار شرط همراه با عقد نباشد ان عقد غیر قابل فسخ و لازم خواهد بود بنابراین چون تصور عقد بدون شرط ممکن است می توان فهمید که بین عقد و شرط هیچ نوع وابستگی از نوع لازم و ملزوم وجود ندراد بطوری که هر یک جزء لاینفک دیگری باشد و وجود هر یک بدون دیگری ناقص باشد و همانطور که در چند سطر بالا اشاره شد تصور عقد بدون خیار شرط ممکن و سهل است اگر چه تصور شرط بدون عقد ممتنع به نظر می رسد شرط فرع بر عقد است و تا عقدی نباشد شرطی به وجود نمی اید و در واقع خیار شرط جز و زایدی است که به عقد لازم اضافه می شود تا عقد را از اطلاق بیرون بیاورد و مقید به مفاد شرط نماید و وجود شرط منوط به توافق طرفین است و در عقد خیاری حصول 2 توافق لازم است : توافق اول به انشای عقد که با ایجاب و قبول حاصل می شود و توافق دوم بر مفاد شرط که ضمیمه ان می شود .
اینطور است که می توان توافق دوم را اسقاط یا اقاله نمود کرد بدون اینکه به اصل عقد صدمه ای بزند . اما این دو وجود چنان به یکدیگر وابسته اند ( در عین استقلال ) که بطلان شرط خیار ممکن است بعضا به عقد نیز سرایت کند و انرا باطل نماید و این موضوع در جایی مطرح می شود که مرت خیار نامحدود باشد و جهل به مدت موجب جهل به یکی از غوصین و نتیجتا بطلان عقد گردد.

 

گفتار دوم :
واقعیت خیار چیست ؟
در مورد اینکه واقعیت خیار چیست و با ایجاد و اجرای خیار کدام حق اعمال می شود باید ابتدا 3 فرض مختلف را طرح و سپس هر یک را به طور مجزا مورد نقد و بررسی قرار داد .

 

(الف) خیار حف انحلال قرار داد است : در فرض اول حقی است که هدف از ان تسلط بر انحلال قرار داد است . می دانیم که عقد خیاری نوعی از عقد لازم است و با ایجاد خیار در واقع صاحب خیار این حق را پیدا می کند که عقد لازم را منحل نماید قطع نظر از اینکه با اجرای خیار مالی که منتقل شده است پس گرفته می شود یا مالی که در اثر عقد رسیده از ملک صاحب خیار خارج می شود .
ظاهرا ماده ی 399 قانون مدنی نیز که می گوید : در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد در خصوص واقعیت نفس خیار شرط ، به حق انحلال قرار داد ، توجه دارد زیرا به فسخ قرار داد به عنوان مهم ترین اثر شرط اشاره می کند بدون آنکه ذکری از استرداد اموال به میان بیاورد.

 

(ب) خیار حق پس گرفتن مالی است که در اثر عقد منتقل می شود :
نظریه ی دوم این نکته را می رساند که اجرای خیار در واقع برای آنست که انچه به واسطه ی قرار داد منتقل می شود با اجرای خیار دوباره به ملکیت انتقال دهنده باز گردد . برای مثال مفاد شرط این طور تنظیم می شود که اگر در موعد مقرر بایع ثمن را رد کند حق داشته باشد مبیع را مسترد نماید .

 

(ج) خیار حق اخراج ملکی است که در اثر عقد بدست می اید :
در این فرض خیار شرط در واقع ایجاد حقی می کند که بموجب ان انتقال گیرنده مالی در اثر قرار داد می تواند آن مال را از ملک خود خارج کند
با جمع بندی تمام گفته ها می توان به این نتیجه رسید که واقعیت و نفس خیار چنانکه در قانون مدنی ، مبحث مربوط به خیار شرط ماده ی 399 بیان شده است ، حق انحلال عقد است ، بنابراین در اثر اعمال خیار عقد منحل می شود بدون آنکه نیازی به تصریح ان ضمن شرط وجود داشته باشد

 

گفتار سوم :
هدف از خیار شرط
می توان گفت اعطای سلطه و اقتداری به صاحب خیار که در زمان جریان خیار بتواند عقد لازم را منحل نماید
فلسفه و انگیزه وضع چنین تاسیسی این بوده است که زمینه های فتنه واختلاف را در بین مردم از میان ببرد . تردیدی نیست که انگیزه ی نوع بشر از عقد قرار دادها و اجرای معاملات جلب منفعت و دفع ضرر است و چه بسا که شخصی که معامله می کند در تشخیص منفعت بخطا رفته یا شرایط متغیر وی را به خطا افکند باشد و ناکامی شخص در جلب منفعت باعث کدورت و فتنه گردد . چنانچه هر روز شاهد بسیاری از کشمکشها و قتل و جنایتها به انگیزه طمع و جلب منافع هستیم . لذا برای از بین بردن اختلافات و رساندن تعداد انها به حداقل علی رغم دفاع از استحکام معاملات راههایی برای بازگشت از معامله و انحلال ان پیش بینی شده است که یکی از انها خیار شرط است . با شرط کردن خیار شرط متعامل معامله کننده علاوه بر پایبندی اولیه به قرار داد منعقده این حق را برای خود محفوظ می دارد که اگر پس از مدتی نفع خود را در انحلال معامله ببیند انرا منحل نماید . در این صورت چنانچه منافعش اقتضاء کند بدون حق ابراز مخالفتی از سوی طرف مقابل و با استناد به شرط حق فسخ قرار داد واعاده وضعیت سابق را خواهد داشت .

 

مبحث سوم :
دلایل شیعه برای اثبات خیار شرط :
علمای شیعه به 3 دلیل اشاره کرده اند برای اثبات خیار شرط :
اول عموم ادله شرط :
بسیاری از فقها برای اثبات خیار شرط به 2 حدیث معروف نقل شده از پیامبر اکرم (ص) به مضمون صحت اشتراط شرط و وجوب عمل به مفاد ان استناد جسته اند : المسلمون عند شروطهم و الشرط جایز بین المسلمین چون شرط در این دو حدیث به طور مطلق امده و اطلاق هم ایجاد عموم می کند لذا بر هر نوع شرطی اعم از خیار و غیره دلالت دارد . پس این عموم احادیث که ذکر شده توجه به عدم وجود هر گونه منع صریحی از وجود شرط خیار در عقد لازم دلالت دارد بر اینکه می توان ضمن عقد لازم شرط خیار نمود و این شرط باید رعایت شود .
که البته این دلیل پیرو چندانی ندارد .

 

(دوم ) : اجماع :
از یک سو فقهای شیعه به جواز این خیار قائل شده و شرایط و احکام انرا در کتب فقهی با کمال دقت مورد بررسی قرار داده اند و همینطور بدون استثنا در باب تجاره و تحت عنوان خیارات از ان نام برده اند و از سوی دیگر بسیاری از ایشان در کتب معتبر خود از اجماع به عنوان دلیل خیار شرط یاد کرده اند . و آنرا در کنار سایر ادله بعنوان مدرک و مستند خیار شرط ذکر کرده اند . با این وجود به دلیل انکه ممکن است مستند فقها بر صدور فتوا به صحت خیار شرط اخبار خاصه وارد شده در این باب باشد نسبت به جمعیت این دلیل نیز تردید شده است

 

(سوم) : اخبار خاص :
در فقه شیعه روایاتی است که مشتمل بر بیان احکام برخی از شعب خیار شرط و مشخصا راجع به بیع شرط است ، این اخبار در کتبها معتبر حدیث شیعه امده و فقها به آن تمسک جسته اند .
1- روایت سعید بن سیار
2- روایت اسحاق بن عمار
در این دو روایت به بیع شرط اشاره شده اما م یدانیم که بیع شرط ویژگی ندارد که انرا تابع احکامی غیر از احکام خیار شرط نماید لذا از ادله مربوط به ان م یتوان با استفاده از وحدت ملاک ، منوط برای اثبات خیار شرط سود جست هر چند که نسبت به دلالت این روایات بر خیار شرط نیز مناقشه شده است

 

مبحث چهارم :
دلایل حقوقی برای اثبات خیار شرط :
از لحاظ حقوقی و با مراجعه به قانون مدنی دلایل زیر را می توان برای اثبات خیار شرط ارائه کرد :
1- ماده ی (10) قانون مدنی :
قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آنرا منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح با قانون نباشد نافذ است.
این طور می توان توجیه کرد که شرط خیار قرار دادی فرعی در کنار قرار داد اصلی عقد و تابع ان است . لذا با توجه به اینکه منع صریح قانونی از اشتراط شرط میان طرفین عقد بعنوان یک قرار داد خصوصی لازم الاتباع و نافذ خواهد بود.

 

2- ماده ی 399 ق مدنی :
در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معینی برای بایع با مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد این ماده بعنوان دلیل قانونی خیار شرط شناخته می شود .
در این ماده صراحتا خیار در عقد بیع پیش بینی شده وی نباید شبهه شود که خیار شرط مخصوص عقد بیع است. زیرا عقد بیع خصوصیتی در این مورد ندارد و احکام خیار شرط که از خیارات مشترکه است قابل تسری به سایر عقود می باشد . در ماده ی 456 قانون مدنی نیز این امر را مورد تاکید قرار داده است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  82  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خیار شرط

دانلودمقاله UNIX

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله UNIX دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

سیستم عامل یونیکس با سایر سیستم عاملهای دیگر تا اندازه ای متفاوت می باشد زیرا در اصل این سیستم برای برنامه نویسی تهیه گشته است.
واز یک سو چگونگی تولد و رشد سیستم عامل یونیکس با دیگر سیتم های عامل متفاوت است . آمدن این سیستم عامل به جهان تکنو لوﮋی از سمت جهان بازرگانی (تجارت) نبوده است واین خود دلیلی است برای همه گیرشدنش .
البته این سیستم عامل نوشته نشده است بلکه در پاسخ به نیازهای برنامه نویسی در پروژه های خاص بتدریج تکامل یافت وتا به امروز نیز به این سیر تکاملی ادامه داده است .
ما در این نوشته با سرگذشت و ساختار وفرمانهای سیستم عامل یونیکس آشنا خواهیم شد.

 

 

 


unix نام سیستم عاملی است که نخستین بار توسط یک گروه تحقیقاتی در آزمایشگاههای bell متعلق به شرکت AT&T طراحی وایجاد گردید .این سیستم عامل نخست برروی چند مینی کامپیوتر ساخت شرکت DEC نصب شده وبتدریج با توسعه آن بر روی دیگر کامپیوترها عرضه وارائه گردید.
در سال 1969 در آزمایشگاه AT&T کن تامپسون بخاطر مسائل کامپیوترها ومنابعی که در دست داشت . پروژه Multics را متوقف کرد وکار روی ماشین PDP-7 را شروع کرد وبرای این ماشین یک فایل سیستم یک مفسر فرمان و چند برنامه مفید دیگر طراحی نمود .
اما در سال 1970 کن تامپسون و دنیس ریچی زبان B را طراحی کرده و unix را به این زبان دوباره نویسی کردند . وروی ماشین PDP-11 آزمایش نمودند .
سال 1973 دنیس ریچی زبان B را دوباره نویسی کرده و آن را زبان C نامید و unix را دوباره به این زبان نوشت .
سال 1975 برای نخستین بار نسخه ای از یونیکس (نسخه 6 ) در دسترس همه گان قرار گرفت . و در سال 1978نسخه هفتم آن به بازار عرضه گردید.
بین سال های 1980- 1979 در دانشگاه برکلی کالیفرنیا فعالیت زیادی روی یونیکس انجام و برنامه های مفید فروانی برای این سیستم عامل تهیه شد . بخصوص نرم افزار مربوط به شبکه در این دانشگاه نوشته شد. نسخه هایی از یونیکس که دراین دانشگاه نوشته شدند به نام bsd معرفی گردیدند.
1981 اتحادیه جهانی /usr/group تشکیل و کمپانی sco با همکاری شرکت مایکروسافت نسخه xenix را تولید کرد.
در سال 1982 سیستم سوم از نسخه یونیکس نوشته شد (کند ترین نسخه یونیکس )
1983سیستم V (system v ) نوشته شد که 30 درصد از نسخه پیشین تندتر بود.
درسال 1985 سیستم v.2 (system v relase 2) نوشته شد.
ودرسال 1986 سیستم v3 (system v relase 3) به بازار عرضه گردید.
وپس از سال 1986 هر ساله برامکانات این سیستم عامل و همچنین بر کاربران آن افزوده شده است چنانچه که امروزه کاربران یونیکس را در سراسر جهان بین 10 تا 20 میلیون نفر برآورد می کنند.

 

 

 

 

 


1-multiprogramming : چند برنامه در آن واحد روی resident,primary storage می شوند وپروسسور بین آنها switch می کند . دلیل موفقیت این مشخصه , به نشان وسیله ای در افزایش بازدهی سیستم , تفاوت در تندی دستگاهای درون روی وبرون روی پروسسور مرکزی است
2- Time sharing : در این روش پردازنده مرکزی جسمی است که توسط تمام کاربران و پروسس های مختلف سیستم و کاربران تقسیم می شود وبه هر یک کمی از زمان cpu داده مشود .
3- Multi user : در صورتیکه در هر لحظه بیش از یک کاربر بتواند از سیستم استفاده کند سیستم Multi user یا چند کاربره نامیده می شود .
4- Multi Tasking : امکان اجرای برنامه بصورت back ground وfore ground
5- دارا بودن file system بصورت سلسله مراتبی وتامین protection برای داده های سیستم
6- Generality : بدین معنا که یک روش واحد بتواند اهداف چند گانه ای را برآورده کند این کار از دو راه بدست می آید .
الف . system call های یکسان برای خواندن و نوشتن روی فایل ها و device ها و بافرهای موجود بین پروسس ها.
ب. نامگذاری وprotection یکسان برای فایلهای داده , Directory ها و Device ها
7- توان جابجایی ((Trans portability
سیتم عامل unix به آ سانی قابل جابجایی است . برای یک سیتم نو با دستکاری اندک بر روی کدهای سیستم عامل unix می توان آنرا جهت نصب آماده کرد . توانایی جا بجایی سیستم عاملی unix از یک گونه رایانه به رایانه دیگر دلیل اصلی موفقیت آن می با شد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله UNIX

دانلودمقاله آزمایش دانه بندی سنگدانه ها ) بتن )

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله آزمایش دانه بندی سنگدانه ها ) بتن ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



 


مقدمه:
یکی از عوامل موثر در مقاومت بتن (بطور غیرمستقیم)، رعایت ضوابط دانه بندی شن و ماسه است که در طرح مخلوط بتن اهمیت زیادی دارد. از نظر تئوری، دانه بندی خوب به قسمی است که دانه های ریزتر فضای خالی بین دانه های درشت تر را پر کنند و باعث تراکم هرچه بیشتر شن و ماسه در بتن شوند. تراکم بیشتر بتن باعث افزایش وزن مخصوص و همچنین مقاومت آن نسبت به نمونه مشابه می شود. با مقاومت ثابت، بتن با دانه بندی بهتر احتیاج به سیمان کمتری دارد و چون سیمان از مصالح نسبتاً گران است، لذا دانه بندی بهتر اقتصادی تر است.
دانه بندی یعنی عمل تقسیم سنگدانه ها به بخش های مختلف ذرات هم اندازه و تعیین توزیع وزنی آنها. در عمل هر بخش حاوی ذرات بین حدود اندازه ایی معین می باشد که این حدود همان اندازه های چشمه های الک های استاندارد هستند. برای درک بهتر، این توزیع با منحنی نشان داده می شود (منحنی دانه بندی).
باید متذکر شد که هیچگونه منحنی دانه بندی ایده آل وجود ندارد ولی هدف، حصول یک حد اعتدال است. سوای الزامات فیزیکی، جنبه های اقتصادی را هم نباید فراموش نمود. بتن باید با مصالحی ساخته شود که بتوان آنها را با هزینه کم تولید نمود و بنابراین نمی توان هیچگونه محدودیت های بسیار باریکی را برای سنگدانه ها قایل شد. پیشنهاد شده است که عوامل اصلی کنترل کننده دانه بندی مطلوب سنگدانه ها عبارتند از: مساحت سطح سنگدانه ها (تعیین کننده مقدار آب لازم برای تر نمودن تمامی مواد جامد). حجم نسبی اشغال شده بوسیله سنگدانه ها، کارایی بتن و تمایل به جداشدگی مواد از یکدیگر.
مدول نرمی عدد منفردی است که از نتایج آزمایش دانه بندی ماسه بدست می آید و برابر است با مجموع درصد های تجمعی مانده روی الک No.100 و الک های بالای آن مستقیم بر صد. این عدد نشان دهنده متوسط اندازه دانه های ماسه است، بطوریکه مدول نرمی کم نشان دهنده ریز دانه بودن ماسه و مدول نرمی زیاد نشان دهنده درشت دانه بودن ماسه است. واضح است که یک عدد متوسط نمی تواند معرف یک توزیع باشد، لذا مدول نرمی نمی تواند معرف منحنی های دانه بندی مختلف باشد. از مدول نرمی در ارزیابی سنگدانه ها و بعضی روش های طرح اختلاط بتن استفاده می شود.
استاندارد ASTM-C33 تصریح کرده است که مدول نرمی ماسه مورد استفاده برای ساخت بتن باید بین 3/2 تا 1/3 باشد.

 

مراحل آزمایش
1- از دپوی مصالح سنگی آزمایشگاه به میزان gr4000 ماسه و یا gr 10000 شن خشک نمونه برداری نمایید. نمونه سنگدانه باید نماینده کل توده سنگدانه باشد، در غیر اینصورت نتایج آزمایش قابل استناد نخواهد بود. برای اینکار سعی کنید نمونه سنگدانه ها از قسمت های مختلف دپو تهیه شده باشد.
2- نمونه را کاملاً مخلوط نموده و میزان آن را به مقدار مناسبی (در حدود gr 1000 برای ماسه و gr 2500 برای شن) برای انجام آزمایش کاهش دهید. برای اینکار از روشی موسوم به روش کوارتر یا روش چهار – دو استفاده کنید. نمونه سنگدانه ها را بر روی یک سطح صاف پخش کنید. با وسیله مناسبی آن را به چهار قسمت تقریباً مساوی تقسیم نمایید. دو قسمت از این چهار قسمت را که بصورت ضربدری مقابل یکدیگر هستند انتخاب نموده و بقیه دانه ها را کنار بگذارید. باین دو قسمت را با هم کاملاً مخلوط کرده و دوبار عمل چهار – دو را روی آن انجام دهید. سنگدانه های باقیمانده را وزن نمایید.
3- معمولاً الک های مناسب برای دانه بندی یک نمونه ماسه بشرح زیر می باشند:
No.100 No.50 No.30 No.16 No.8 No.4 3/8” شماره یا اندازه الک
0.15 0.30 0.60 1.18 2.36 4.75 9.50 اندازه چشمه (mm)

 

و برای شن از الک های زیر استفاده می شود:
No.8 No.4 3/8” ½” ¾” 1” شماره یا اندازه الک
2.36 4.75 9.50 12.50 19.0 25.0 اندازه چشمه (mm)

 

هر یک از الک های فوق را پس از تمیز نمودن با برس مناسب، وزن کرده و آنها را به ترتیب اندازه روی هم سورا نمایید. یک سینی الک را نیز پس از تمیز نمودن وزن کرده در زیر مجموعه الک ها قرار دهید و سنگدانه های حاصل از روش چهار – دو را با دقت روی الک بالایی (الک 9.50mm برای ماسه و الک 25mm برای شن) بریزید. آنگاه یک درپوش روی مجموعه الک ها بگذارید.
4- مجموعه فوق باید بطریق مناسبی تکان داده شود تا دانه های سنگی فرصت عبور از چشمه های الک را بیابند و بر حسب اندازه شان روی الک های مختلف متوقف شوند. برای اینکار از دستگاه شیکر (لرزاننده یا تکان دهنده) مخصوص الک استفاده نمایید. مجموعه الک ها بهمراه درپوش و سینی را روی دستگاه قرار داده، پیچ های آن را کاملا محکوم نموده و دستگاه را روشن کنید. اجازه دهید الک ها حدود 15-10 دقیقه لرزاننده شوند. سپس دستگاه لرزاننده را خاموش کرده و مجموعه الک ها را از روی آن بردارید.
5- الک ها را با دقت (بطوری که مصالح مانده روی آنها هدر نرود) از یکدیگر جدا کرده و هریک را به مراه مصالح درونشان وزن نمایید. این کار را برای سینی نیز انجام دهید.

آزمایش ارزش ماسه ای
(Sand Equivalent Value)
[ASTM – D2418]

 

مقدمه:
سه گروه کلی از مواد زیان آور وجود دارند که ممکن است در سنگدانه ها یافت شوند: ناخالصی ها، دانه های ضعیف یا ناسالم، و قشرهای پوششی (ریزدانه های ناخواسته) ناخالصی ها در فرآیند هیدراتاسیون سیمان دخالت می کنند و می توانند در واکنش ها اختلال بوجود آورند؛ دانه های ضعیف و ناسالم و پوسیده دلیل نداشتن مقاومت کافی خواص مکانیکی بتن را تحت تاثیر قرار می دهند؛ قشرهای پوششی (ریزدانه های ناخواسته) از توسعه پیوستگی کامل بین سنگ دانه و خمیر سیمان جلوگیری بعمل می آورند. این آزمایش به منظور تعیین مقدار نسبی مواد ریزدانه مانند رس، سیلت، لای و یا گرد و غبار که ممکن است بصورت قشری از لایه های سطحی بر روی ماسه وجود داشته باشند بکار می رود. اندازه این ذرات ریز دانه، کوچکتر از 0.075 mm (زیر الک No.200) می باشد.
اگر ریزدانه ها بیش از حد معینی در ماسه وجود داشته باشند، موجب معایب زیر می گردند:
اولاً مانند فیلم نازکی دور سنگدانه را گرفته و مانع از چسبیدن کامل خمیر سیمان به آنها می شوند. ثانیاً بعلت دارا بودن سطح جانبی زیاد، آب زیادی از مخلوط جذب کرده و میزان آب لازم برای تر نمودن کلیه سنگدانه ها را افزایش می دهند. ثالثاً اگر از جنس رس باشند، با مکیدن آب متورم شده و پس از خشک شدن وانقباض، باعث ایجاد ترک در بتن می شوند.
ارزش ماسه ای یک نسبت حجمی است که برابر است با حجم ماسه بخش بر حجم کل مصالح (شامل ماسه و ریزدانه های ناخواسته) ضربدر صد.
توجه داشته باشید که ارزش ماسه ای مناسب برای کاربردهای مختلف، متفاوت است. برای ساخت بتن حد پایین آن بین 75% تا 85% و حد بالای آن کمتر از 100% توصیه می شود. علت توصیه این حد بالا برای ارزش ماسه ای این است که اگر ماسه حاوی مقدار کمی ذرات ریزدانه (زیر الک No.200) باشد، برای پر کردن قدری از تخلخل خمیر سیمان مناسب خواهد بود.

 

مراحل آزمایش
1- مقدار 4±0.1in محلول استوک را داخل استوانه مدرج مخصوص آزمایش بریزید. (علت استفاده از محلول استوک، تسریع در زمان ته نشینی ذرات درشت تر ماسه، و معلق نگه داشتن ذرات ریزدانه است. برای تهیه محلول استوک پایه، gr454 کلرور کلسیم بی آب را در lit 89/1 آب مقطر حل کرده، بعد از سرد شدن و عبور از کاغذ صافی، gr 2050 گلیسیرین و gr47 فرم آلدئید (40% حجمی) به آن اضافه نموده خوب بهم می زنند و سپس با آب آن را تا حجم lit 80/3 رقیق می نمایند. اکنون cc 5 ± 85 از این محلول پایه را مجدداً در lit 80/3 آب رقیق نموده تا محلول استوک کاری بدست آید)
2- به اندازه cc 80 یا gr 110 ماسه رد شده از الک No.4 (که ترجیحاً کمی مرطوب بوده و به روش کوارتر تهیه شده باشد) را با دقت داخل استوانه مدرج محتوی محلول استوک، اضافه نمایید.
3- چند بار با کف دست، به پایین استوانه مدرج ضربه بزنید تا حباب های هوای محبوس خارج شده و نمونه بتواند به طور کامل به محلول آغشته شود.
4- اجازه دهید تا استوانه مدرج بهمراه محتویات آن برای مدت min 1 ± 10 ساکن بمانند تا محلول استوک دانه های ماسه را کاملا تر کند.
5- در پایان فاصله زمانی ده دقیقه، با یک چوب پنبه مناسب سر استوانه را ببندید و ماسه چسبیده به پایین استوانه مدرج را از طریق معکوس کردن نسبی استوانه و تکان دادن همزمان آن) آزاد کنید.
6- بمنظور جداسازی ذرات ریزدانه از سطح دانه های ماسه و باز کردن کلوخه های رسی موجود در مخلوط استوانه مدرج و محتویات آن را به یکی از روش های زیر تکان دهید:
روش شیکر مکانیکی: استوانه مدرج – که سر آن توسط چوب پنبه بسته شده است – را روی لرزاننده مخصوص آزمایش ارزش ماسه ای قرار داده، پیچ آن را محکم کنید و با تنظیم تایمر آن sec 1 ± 4 استوانه و محتویات آن را تکان دهید.
روش دستی: استوانه مدرج را در وضعیت افقی نگاه دارید و در امتداد طول استوانه بشدت تکان دهدی، اینکار را 90 بار، در مدت حدوداً سی ثانیه، بطوری که استوانه در خط افق بمیزان mm3±23 حرکت کند، تکرار کنید (هر بار شامل یک رفت و برگشت می باشد). برای تکان دادن بطور صحیح با این سرعت، لازم است بدن و شانه ها در وضعیت راحتی بوده و تکان دادن فقط توسط ساعد انجام گیرد.
پس از اتمام عمل لرزاندن، استوانه را بصورت ایستاده روی میز قرار دهید و چوب پنبه را از سر استوانه بردارید.
7- اکنون باید ماسه شستشو گردد تا ریز دانه ها از لابلای دانه های ماسه خارج شوند. در حین عمل شستشو، استوانه را بصورت عمودی و کف آن را در تماس با میز کار نگه دارید. لوله شستشو دهنده متصل به مخزن محلول استوک را از بالای استوانه وارد کرده، گیره فنری عبور محلول را آزاد کرده تا محلول استوک با فشار از انتهای آن خارج شود و در حالیکه لوله شستشو به پایین استوانه هدایت می شود، مصالح چسبیده به دیواره داخلی استوانه را آبکشی نمایید. وقتی انتهای لوله به سطح ماسه رسید، در حالیکه محلول از آن خارج می شود، با اعمال کمی نیرو و چرخاندن و تکان دادن، آن را تا پایین استوانه و زیر ماسه هدایت کنید. این عمل باعث خروج ریز دانه ها از لابلای ماسه بطرف بالا و تعلیق آنها در بالای دانه های درشتر ماسه می شود.
8- در حالیکه ریزدانه ها به طرف بالا رانده می شوند، عمل چرخاندن و تکان دادن را ادامه دهید تا استوانه تا درجه in 15 از محلول پر شود. سپس لوله شستشو دهنده را بدون قطع جریان محلول، به آرامی بالا آورده و خارج کنید تا سطح محلول در حدود in 115 نگه داشته شود.
9- اجازه دهید استوانه و محتویات آن برای مدت Sec 15 ± min 20 ساکن بمانند. شروع این زمان را درست پس از خارج کردن لوله شستشو دهنده از استوانه در نظر بگیرید.
10- در پایان بیست دقیقه زمان ته نشینی، سطح بالای ریزدانه های معلق مانده را قرائت و یادداشت کنید. این سطح «قرائت ریزدانه» خوانده می شود. اگر در این فاصله زمانی، سطح مشخصی از ریزدانه ها تشکیل نشد، اجازه دهید استوانه تا زمانی که مرز مشخصی از ریزدانه ها تشکیل شود، ساکن بماند. اگر این زمان بیش از سی دقیقه شد، آزمایش باید با سه نمونه تکرار گردد و قرائت ریزدانه مربوط به نمونه ایی که کمترین زمان تشکیل سطح مشخص ریزدانه ها را داشت، ملاک قرار گیرد.
11—بعد از قرائت سطح ریزدانه های معلق مانده، سنبه مخصوص آزمایش را از بالا وارد استوانه کنید و به آرامی پایین آورده تا نشیمن گاه پایینی آن روی سطح ماسه بنشیند (سنبه را روی ماسه فشار ندهید). بر روی سنبه، یک زائده پلاستیکی وجود دارد که فاصله آن تا نشیمن گاه سنبه in 10 است. عدد منطبق بر این زائده را روی استوانه قرائت و یادداشت کنید. واضح است که اگر از این عدد، ده واحد کم کنید، سطح بالای ماسه ته نشین شده بدست می آید. این سطح «قرائت ماسه» خوانده می شود.

 

نتایج حاصله
ارزش ماسه ای برابر است با
حجم ماسه بخش بر حجم کل مصالح ضربدر صد
100  (قرائت ریزدانه / قرائت ماسه) = S.E

 


آزمایش مقاومت فشاری سنگدانه ها
(Compressive Strength of Aggregates)
[BS812-P110]

 

مقدمه:
سنگدانه ها در بتن حدود 65% تا 75% حجم آنرا تشکیل می دهند، لذا طبیعتاً خصوصیات سنگدانه ها در خصوصیات بتن ساخته شده با آنها، تاثیر گذار است. از بین خصوصیات مختلف سنگدانه ها، در این آزمایش توجه خود را به مقاومت فشاری آنها معطوف می کنیم.
مسلم است که مقاومت فشاری بتن، نمی تواند به میزان قابل توجهی از مقاومت قسمت عمده سنگدانه هایی که در آن قرار دارند، بیشتر باشد. حتی مشخص شده است که مقاومت لازم برای سنگدانه ها، به میزان قابل توجهی بیشتر از حدود مقاومت های معمولی بتن می باشد: زیرا تنش های واقعی اعمال شده در فصل مشترک هر یک از ذرات در داخل بتن، ممکن است خیلی بیشتر از تنش فشاری اسمی اعمال شده به بتن باشد.
اگر سنگدانه های تحت آزمایش، سبب ایجاد مقاومت فشاری کمتر بتن گردند و به ویژه اگر پس از خرد شدن نمونه بتن، تعداد زیای از سنگدانه ها شکسته شده باشند، در اینصورت مقاومت سنگدانه ها کمتر از مقاومت فشاری اسمی مخلوط بتن ساخته شده با آنها خواهد بود. بطور کلی مقاومت و الاستیسیته سنگدانه ها به ترکیبات، بافت و ساختار آنها بستگی دارد. مقاومت کم سنگدانه ها ممکن است ناشی از ضعیف بودن ذرات تشکیل دهنده آنها باشد و یا اینکه ذرات مقاومت کافی داشته باشند ولی خوب به یکدیگر بافته نشده و بهم نچسبیده باشند.
از طرفی آن دسته از سنگدانه ها که مقاومت و مدول الاستیسیته آنها متوسط یا کم است، می توانند به لحاظ حفظ یکپارچگی بتن با ارزش باشند. تراکم پذیری سنگدانه ها از فشار داخلی خواهد کاست. در حالی که ممکن است سنگدانه های سخت و صلب، سبب ترک برداشتن خمیر سیمانی که آنها را احاطه نموده است، گردند. ناسازگاری فاحش بین مدول الاستیسیته سنگدانه ها و خمیر سیمان هیدراته شده، بطور نامطلوبی سبب افزایش ترک های مویینه در فصل مشترک خمیر و سنگدانه می گردد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  64  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آزمایش دانه بندی سنگدانه ها ) بتن )