دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
امروزه شاهد اجرای ماهرانه و خارق العاده ورزشکاران برجسته در صحنههای ورزشی هستیم، نمایشی از قدرت، خلاقیت و هنر که بیشک سوالات زیادی را در ذهن هر بینندهای ایجاد میکند. چگونه میتوان یک مهارت جدید را آموخت؟ چگونه این مهارتها پیشرفت میکنند؟ و چگونه میتوان تا این حد در اجرای مهارتها پیشرفت کرد؟ پاسخ به این سوالات میتواند بسیاری از نکات مبهم را روشن نماید.
یکی از اهداف اصلی تربیت بدنی، تسهیل فراگیری مهارت از طریق آموزش مناسب است. پژوهشگران علم تربیت بدنی همواره در تلاشند تا با معرفی روشهای علمی جدید، توانائی معلمان و مربیان را در آموزش افزایش دهند. بدن منظور دانشمندان رفتار حرکتی طی سالها تحقیق و مطالعه سعی کردهاند تا عوامل اثرگذار بر اجرا و یادگیری مهارتها را شناسائی کنند.
بدون شک یکی از مهمترین عوامل مؤثر در فرایند یادگیری، نمایش[1] مهارت است. نمایش مهارت یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که مربیان تربیت بدنی از آن به منظور انتقال اطلاعات مربوط به مهارت به فراگیر در یک زمان کوتاه استفاده میکنند. معلم یا مربی تربیت بدنی به این دلیل مهارت را نمایش میدهد که باور دارد فراگیران نسبت به توصیف کلامی از این طریق، اطلاعات بیشتری را در زمان کوتاهی دریافت میکنند. معمولاً یک الگوی ماهر[2] به منظور آموزش مهارت حرکتی جدید به فراگیر مورد استفاده قرار میگیرد.
در سالهای اخیر، نظریه پردازان یادگیری حرکتی این سوال را مطرح کردهاند که آیا برای یادگیری مشاهدهای یک مهارت حرکتی، الگوی ماهر تنها نوع سودمند الگوست؟ (لی و وایت[3]، 1990؛ پالاک و لی[4] 1992). در این ارتباط تحقیقات زیادی نیز انجام گرفته است.
براساس نتایج این تحقیقات، درگیر شدن مشاهدهگر در فعالیت های شناختی الگوی در حال یادگیری[5]، یادگیری مهارت را تسهیل میکند. طرفداران الگوی درحال یادگیری معتقدند که الگوی ماهر به جای توسعة چگونگی درک و شناخت از اجرای مهارت، تقلید از جرای مهارت را اجرا توسعه میدهد. به این دلیل که الگوی ماهر، اطلاعات بدون اشتباهی را به مشاهدهگر ارائه میکند، در حالیکه الگوی در حال یادگیری مشاهدهگر را درگیر فرایندهای حل مسأله میکند (8).
اخیراً، این رویکرد آموزشی سوالاتی را در مورد استفاده ترجیحی از مدل ماهر در یادگیری مشاهدهای مطرح کرده است. لیکن یافتههای تحقیقی در این زمینه به نتایج قطعی و مسلمی دست نیافته است. بنابراین در این تحقیق، سعی شده است که تأثیر سطح مهارت الگو را بر یادگیری یک مهارت حرکتی مورد بررسی قرار دهد.
بدیهی است انتقال اطلاعات از طریق بینائی یکی از مهمترین و مؤثرترین منابع کسب اطلاعات در یادگیری است. در تائید این مطلب بلندین و پروتیو[6] (1993)، کارول و بندورا[7] (1982)، لندرز[8] (1975)، مارتنز و برویتز[9] (1976)، پالاک ولی (1992)، سوتارد و هیگینز[10] (1987)، ویکس[11] (1992)، مک کولا، ویس و رز[12] (1989) معتقدند که مشاهده مهمترین ابزار برای یادگیری مهارت حرکتی است (9).
در واقع الگوسازی یک عمل منجر به توسعة یک بازنمائی شناختی یا ادراکی توسط مشاهدهگر میشود. این بازنمائی شناختی به عنوان یک منبع و مرجع استاندارد به مشاهدهگر کمک میکند تا اجراهای خود را با آن مقایسه کرده و در نهایت اجرای مهارت را اصلاح کند (کارول و بندورا، 1982، 1985، 1987، 1990؛ شفیلد[13] ، 1961) (10).
بنابراین از آنجائیکه مدل ماهر ویژگیهای مطلوبی از مهارت را نشان میدهد، بدین طریق برای فرد مبتدی فرصتی را فراهم میکند تا عملکرد مطلوب را مشاهده کرده و اطلاعات لازم را برای یادگیری آن به دست آورد. نظریه پردازانی مانند آدمز[14] (1971)و اشمیت [15](1975) معتقدند ، یادگیری حرکتی حل مسأله می باشد که فرد براساس آن یک عمل را برای دستیابی به الگوی حرکت ویا نتیجه انجام می دهد و سپس برای با بازخورد حاصل از این عمل ، اجرا را در کوششهای بعدی تعدیل می کند . بنابراین با تأکید بر فرایند کوشش و خطا و اصلاحاتی که از این طریق به دست می آید ، موجب توسعة دانش اساسی وهم چنین ارزیابی فرد از حرکت می شود . در این نظریه به دلیل اینکه اجرای ماهرانه حرکت فرایندهای حل مسأله را نفی میکند، لذا اطلاعات کمتری مربوط به خطا برای پردازش در اختیار مشاهدهگر قرار میگیرد. آدامز (1986) دریافت که یادگیری مشاهدهای برای بهبود اجرای مشاهده گرانی مؤثر است که الگوی فرد غیر ماهری را که در حال اجرای یک تکلیف است، مشاهده کنند ( ). با توجه به اینکه اجراهای یک فرد مبتدی، متغیر است و از پایداری لازم برخوردار نیست و هنگام اجرای مهارت خطاهای بیشتری وجود دارد به نظر میرسد، مشاهدهگر فرصت بیشتری برای درگیرشدن با فرایند های شناختی دارد (9). همچنین نتایج برخی تحقیقات نشان داده است که اگر فرد از بازخوردهای ارائه شده به الگوی در حال یادگیری مطلع باشد، مشاهدة مدل در حال یادگیری مؤثرتر خواهد بود (مک کولا و کایرد[16]، 1990) (8). در این زمینه تحقیقات بیشماری انجام شده است. جهت تأئید یا رد نتایج پژوهشهای انجام شده در این زمینه، در این تحقیق سعی شده است به سوال زیر پاسخ داده شود: آیا مشاهدة مدل در حال یادگیری در مقایسه با مدل ماهر موجب بهبود عملکرد و یادگیری مهارت حرکتی میگردد.
از آنجا که اکثر مربیان به دنبال کسب بهترین نتیجه در کوتاهترین زمان هستند، پس باید تمامی امکانات و شرایط را برای تحقق این امر فراهم کنند. بنابراین همواره راهبردهائی توسط مربیان برای آموزش مهارتهای حرکتی اتخاذ میشود. نمایش مهارت و آموزش کلامی دو روش معمول برای آموزش مهارتهاست. نمایش مهارت رایجترین روش برای انتقال اطلاعات مربوسط به مهارت است (4). از اینرو مربیان از وسائل کمک آموزشی بصری مانند فیلم، نوار ویدئوئی، نمایش مهارت توسط فراگیر ماهر یا مربی به عنوان مکمل خوبی برای آموزش مهارت استفاده میکنند (11). اصل عمومی نمایش مهارت این است که نمایش دهنده باید آن را صحیح اجرا کند. پژوهشهائی مانند لندرز و لندرز[17] (1973) از این اصل حمایت میکنند. در این پژوهش تأثیر مشاهده مدل ماهر و غیرماهر بر یادگیری مهارت بالا رفتن از نردبان مقایسه شد. نتایج نشان داد که الگوی ماهر در مقایسه با الگوی غیر ماهر منجر به اجرای بهتری از سوی شاگردان شد. با مشاهدة الگوی ماهر فراگیر میتواند اطلاعات مربوط به راهبردهای الگو را برای حل مسائل حرکتی ادراک کند. در واقع مشاهدهگر در تلاشهای اولیة خود در اجرای مهارت راهبردهای مشاهده شده را تقلید میکند.
در تحقیقی که توسط هربرت[18] و لندین (1994) انجام گرفت، نشان داده شده است که شاگردان میتوانند با مشاهده مبتدیان دیگر یادگیری مهارت ضربه والی تنیس را تسهیل کنند. یکی از فوائدی که بر این نوع نمایش پیشنهاد میشود این است که مشاهدة مدل غیر ماهر، تشویقی برای تقلید کردن از اجرای الگو نیست، بلکه مشاهدهگر را به شیوهای فعالتر درگیر فعالیتهای حل مسأله میکند(4).
شواهد مربوط به این رویکرد به دهه 1930 (مانند تویتمر[19]، 1931) و پس از آن آدامز(1986) بر میگردد. پس از انتشار پژوهشهای آدامز، مک کولا و کایرد (1990)؛ پالاک ولی (1992)؛ ویر و لیویت[20] (1990) مطالعات مرتبط با استفاده از الگوی غیر ماهر را دنبال کردند. یکی از شرایط سودمند بودن مشاهدة الگوی غیر ماهر زمانی است که مشاهدهگر او را ببیند و نیز بازخورد افزودهای از طرف مربی بشنود. در این حالت مشاهدهگر به طور فعال در حل مسأله درگیر خواهد شد.( )
بنابراین مربیان وزشی بدون در اختیار داشتن الگو یا فرد ماهر و امکانات آموزشی نظیر فیلم میتواند شاگردان خود را وادار کنند تا با مشاهده مبتدیان دیگر یادگیری مهارت را تسهیل کنند. یکی از مشکلات رو در روی مربیان این است که کدامیک از روشهای نمایش مهارت، الگوی ماهر یا در حال یادگیری، در یادگیری یک مهارت مؤثرتر است؟ با توجه به نتایج متناقض تحقیقات در مورد تأثیر سطح مهارت الگو بر یادگیری، ضروری است تحقیق در این مورد صورت گیرد تا مربیان بتوانند به عنوان یک رویکرد آموزشی از آن استفاده کنند
هدف کلی این تحقیق بررسی تأثیر دو روش آموزشی مختلف بر یادگیری مهارت سرویس سادة والیبال است.
این پژوهش همچنین به دنبال دستیابی به اهداف ویژه زیر می باشد .
- مقایسة متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین مراحل مختلف آزمون در گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری .
- مقایسة متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین مراحل مختلف آزمون در گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری .
- مقایسة متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر در حال یادگیری در مرحلة پیش آزمون .
- مقایسة متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة پیش آزمون .
- مقایسة متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة پس آزمون .
- مقایسة متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری درمرحلة پس آزمون .
- مقایسة متغییر نتیجة اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة یاد داری .
- مقایسة متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة یاد داری .
فرضیههای این تحقیق عبارتند از:
- متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین مراحل مختلف آزمون در گروههای مشاهدة الگوی ماهر در حال یادگیری تفاوت معنی داری دارد .
- متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین مراحل مختلف آزمون در گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادیگری تفاوت معنی داری دارد .
- متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة پیش آزمون تفاوت معنی داری دارد .
- متغیر فرایند اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد .
- متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس ساده والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة پس آزمون تفاوت معنی داری دارد .
- متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة پس آزمون تفاوت معنی داری دارد .
- متغیر نتیجة اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین گروههای مشاهدة الگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة یاد داری تفاوت معنی داری دارد .
- متغیر فرایند یا الگوی اجرای مهارت سرویس سادة والیبال بین گروههای مشاهدة اگوی ماهر و در حال یادگیری در مرحلة یاد داری تفاوت معنی داری دارد .
تحقیق حاضر با در نظر گرفتن پیش فرضهای زیر انجام گرفته است:
1ـ شرایط آزمون برای کلیه آزمودنیها یکسان بود.
2ـ کلیه آزمودنیها از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند و هیچگونه عارضه ساختاری و اسکلتی که مانع اجرای مهارت مورد نظر شود، نداشتند. زیرا سعی شده است هنگام انتخاب آنها ، چنین مواردی رعایت شود .
3ـ متغیرهای اندازهگیری شده دارای توزیع طبیعی و تجانس واریانس میباشند.
4ـ کلیه آزمودنیها مبتدی بودند
محدودیتهائی که توسط محقق اعمال شده است:
1ـ تمامی آزمودنیهای این تحقیق شامل 40 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی بودند که درس تربیت بدنی (1) را در نیمسال دوم سال تحصیلی 83-82 انتخاب بودند .
2- تمامی مراحل تحقیق شامل مرحلة اکتساب و آزمون ها در سالن ورزشی چند منظوره خوابگاه دختران دانشگاه شهید بهشتی انجام شد .
3- تمامی مراحل تحقیق در زمان بین ساعت 11 صبح تا 10 شب انجام شد .
4- آزمودینها در تمام مراحل تحقیق از توپ میکاسای رنگی ( 2000) استفاده کردند .
5- ارتفاع تور ( cm24/2 ) در تمامی مراحل تحقیق ثابت بود .
محدودیتهائی که خارج کنترل محقق بود:
1ـ نداشتن کنترل بر قدرت عضلانی آزمودینها در اجرا مهارت مورد نظر .
2ـ نداشتن کنترل بر اثر رقابت بین آزمودنیها.
3ـ نداشتن کنترل برشرایط روحی و روانی آزمودنیها هنگام اجرای آزمون مانند خستگی،درد عضلانی و فشارهای روانی.
4ـ نداشتن کنترل بر تجربه قبلی مهارت.
5-نداشتن کنترل بر اثر مشاهدة اجرای سرویس سا ده سایر آزمودنیها بر فراگیر.
فهرست مطالب:
فصل اول: مقدمه و بیان مسأله.................
مقدمه.......................................
بیان مسأله..................................
ضرورت و اهمیت تحقیق.........................
اهداف تحقیق.................................
فرضیههای تحقیق..............................
پیش فرضهای تحقیق............................
محدودیتهای تحقیق............................
تعریف عملیاتی متغیرها.......................
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق..............
مقدمه.......................................
زمینة نظری موضوع تحقیق......................
اثر بخشی یادگیری مشاهدهای از دیدگاه دو نظریه یادگیری حرکتی
تبیینهای اولیه اولیه از یادگیری مشاهدهای....
تبیین میلر و دلار............................
توجیه بندورا از یادگیری مشاهدهای............
تحلیل اسکینر از یادگیری مشاهدهای............
مشاهدة نمایش چگونه بر یادگیری اثر میگذارد؟..
عوامل مؤثر بر یادگیری مشاهدهای..............
ویژگیهای الگو...............................
ویژگیهای نمایش..............................
ویژگیهای مشاهدهگر
توجیهات رشدی در الگودهی
پیشینه تحقیق................................
نتیجهگیری...................................
فصل سوم: روش تحقیق..........................
روش تحقیق...................................
جامعه تحقیق و آزمودنیها.....................
متغیرهای تحقیق..............................
ابزار اندازهگیری............................
روش جمعآوری اطلاعات..........................
نحوة اجرای آزمون ...........................
مراحل آزمون.................................
روشهای آماری................................
فصل چهارم: یافتههای تحقیق و تجزیه و تحلیل آنها
تجزیه و تحلیل توصیفی یافتهها................
تجزیه و تحلیل استنباطی یافتهها..............
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری...................
خلاصه تحقیق..................................
بحث و تفسیر یافتهها ........................
پیشنهادهای پژوهشی...........................
فهرست منابع.................................
شامل150صفحه فایل word قابل ویرایش