طرح مسئله
پدیده انقلاب بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی و مکانی ، در اکثر نقاط جهان چه در گذشته و چه در دوران معاصر . مراحل و فرایند نسبتاً مشابهی را طی کرده است . به گونه ای که در این زمینه . نظریه مشهور برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب (فرانسه ، روسیه ، چین و امریکا) موید نظر فوق است . به عبارت دیگر ، در اکثر انقلابات دیگر مراحلی وجود دارد که بطور متوالی رخ می نمایند . مراحلی که در دوران پیش از وقوع انقلاب آغاز می شود و در شرایط انقلابی به اوج می رسد و در دوران پس از وقوع انقلابات تداوم می یابند تا دوره ثبات پیش آید .
اما آنچه که نیاز به اعتنا و توجه روز افزون دارد . بعد دستاوردها و پیامدهای انقلابات است . این تاکید به این معنی نیست که بررسی سایر ابعاد و وجوه انقلابات از جمله علل و عوامل ، اهداف و آرمانها ، ایدئولوژی ، رهبری و سازمان دهی ، بسیج عمومی ، تغییرات نظام ارزشی ، سیاسی ، سلسله مراتب اجتماعی - اقتصادی مهم نیستند ، بلکه به منظور بررسی دقیق تر و پاسخگویی به نیاز تبیینی بر جنبه پیامد سیاسی انقلاب اسلامی تاکید می گردد تا شناختی عمیق تر فراهم آید .
بنابراین ، موضوع اصلی این نوشتار بررسی پیامدهای سیاسی انقلاب اسلامی در سطوح داخلی و بین المللی است .
بدین خاطر ، ابتدا ضرورت دارد از جنبه های مختلف اهمیت استراتژیک ، اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ایران مورد مطالعه قرار گیرد .
همین طور ، آثار و تبعات روابط بین المللی حکومت پهلوی را با قدرتهای خارجی بررسی می کنیم . و سپس در کنار مقوله تحلیل نتایج سیاسی انقلاب اسلامی ، نگاهی به اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواهیم داشت تا با تکیه بر روش مطالعه اسنادی این اصول پیامدهای سیاسی انقلاب مورد بازبینی قرار گیرد .
در این میان نظری به مقوله جنبش ها و تاثیرات انقلاب اسلامی بر این جنبشها و حرکتهای مردمی خواهیم افکند و در نهایت ، به بررسی پیوند مبانی ایدئولوژی انقلاب اسلامی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توجه خواهیم کرد .
ایران و معادلات سیاسی منطقه ای در روابط بین المللی
در باب اهمیت ایران از نظر سیاسی ، اقتصادی و استراتژیک می توان از عواملی چون : همجواری ایران با اتحاد جماهیر شوروی سابق ، واقع شدن ایران بر مرز قابل توجهی از خلیج فارس و دریای عمان ، داشتن ذخایر غنی نفت و گاز طبیعی ، جمعیتی قابل ملاحظه در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، تسلط بر تنگه هرمز که 56% درصد نفت جهان از آن می گذرد ، داشتن نیروی مسلح و کارآمد و کشور حایل بر منطقه آسیای میانه و منطقه خلیج فارس یاد کرد .
این مجموعه عوامل فوق در دوره حاکمیت پهلوی نقشی عمده و برجسته به ایران در مبادلات و معادلات سیاسی منطقه ای و جهانی داده بود .
اما فروپاشی رژیم پهلوی و رخ دادن انقلاب اسلامی و تحولات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی باعث گردید تا توازن سیاسی - نظامی منطقه دگرگون شود . این در حالی بود که غرب تا قبل از انقلاب اسلامی ، کشور ایران را به عنوان پایگاهی مستحکم در مقابل نفوذ کمونیسم می دید . بطوری که ، موضوع سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی سابق در منطقه خلیج و همچنین مساله امنیت در این منطقه مورد توجه صاحب نظران غربی قرار
گرفته بود .
از سوی دیگر ، با طرح اندیشه عدم حضور مستقیم نظامی در مناطق مختلف جهان منجر به اتخاذ این سیاست شد که دولتهای دست نشانده حافظ منافع جهان غرب بخصوص امریکا گردند .
نظام های حکومتی مبتنی بر استبداد فردی در این راه بهترین نوع حکومت برای دست نشاندگی بوده اند . چرا که کنار آمدن دولتهای استعمارگر با این نوع حکومت ها در درون نظام روابط بین المللی به منظور دستیابی سریع به منافع اقتصادی و اهداف نظامی به سادگی میسر بوده است . در حالی که در سایر اشکال حکومتی تامین خواسته های استعمارگران به راحتی عملی نبوده است .
پیش از این ، در دورانی که هنوز پای آمریکائیها به آسیا باز نشده بود و دولتهای انگلیس و روسیه و تا حدودی فرانسه در عرصه اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ایران حضوری فعال داشتند . سیاستمداران و تاجران این دولتها رقابت شدیدی با یکدیگر داشتند . ولی با وقوع جنگهای اول و دوم جهانی روابط بینالمللی و رقابت بین قدرتهای جهانی تغییر شکل داد . بطوری که در عرصه روابط بین الملل ایران ، قدرت انحصاری انگلیس شکسته شد و با گذشت زمان، امریکا نقش بیشتری در این سطح از روابط کسب کرد . در همین راستا موافقت نامه ای بین آمریکا و انگلیس امضا شد که متضمن اصل برابری و تساوی در تحصیل امتیازات نفتی جدید بود .
این در حالی بود که خطر کمونیسم بعد از جهانی دوم در منطقه خاورمیانه افزایش می یافت . زیرا با شکست نیروهای نازی و پیشروی ارتش سرخ در اروپای شرقی حکومتهای کمونیستی جایگزین حکومتهای قبلی میشدند . و جهان غرب به رهبری آمریکا و انگلیس بعد از برطرف کردن خظر نازیسم ، درصدد مقابله با گسترش روزافزون کمونیسم در اروپا برآمد .
با تشکیل ناتو زنجیره دفاعی از اروپای غربی و شمال مدیترانه شروع شد و تا ترکیه یعنی مرز اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت و از طریق ایران و پاکستان به جنوب شرقی آسیا منتهی شد .
ایران در منطقه خاورمیانه به عنوان حلقه واسطه مقابله با نفوذ کمونیسم اهمیت زیادی در نظر غربیان بدست آورد . در واقع ، جهان غرب می خواست با ارتشی که خود آموزش می دهد مجهز می کند ، سپر دفاعی در مقابل اهداف سیاسی و اقتصادی شوروری در منطقه خلیج فارس ایجاد کند . به این ترتیب ، جهان غرب در صدد این بود که منابع عظیم انرژی خلیج فارس را در مقابل روند توسعه طلبی کمونیست ها حفظ کند .
در نتیجه رقابت های جهان غرب و شرق ، مطابق نظریه جهان دوقطبی و جنگ سرد ، کشور ایران ، در چارچوب اقتصادی سیاسی بین المللی اهمیت فوق العاده ای در روابط بین المللی پیدا کرد .
از این رو می توان ادعا کرد که عوامل اقتصادی در تعیین نقش ایران در
اقتصاد سیاسی بین المللی و روابط بین المللی تاثیر بسزایی داشته است .
البته دیدگاه صاحب نظران مسایل سیاسی امریکا این بود که با توجه به گسترش کمونیسم در یک سطح وسیع باید در کشورهای همجوار شوروری جریان فکری ناسیونالیسم رشد داده شود تا بدین ترتیب ، موانع فکری و ایدئولوژی کارآمد در مقابل کمونیسم بوجود آید در صورتی که با گذشت زمان و بطور عملی آمریکا سیاستی را در ایران اتخاذ کرد که بیشتر منافع اقتصادی تامین گردد . نمونه بارز آن ، سیاست آمریکا و انگلیس در قبال دولت ملی مصدق بود .
به عبارت دیگر ، سیاست امریکا و انگلیس در عمل به این نقطه رسید که مانورهای مصدق از جمله به سمت شوروی رفتن و بزرگ کردن خطر حزب توده نادیده گرفته شود و به اهمیت نفت بیش از خطر کمونیسم تاکید گردد . از این زمان ، روابط بین المللی ایران از قدرت انحصاری انگلیس خارج شد و امریکا نقش عمده ای در این روابط بدست آورد .
در همین راستا، تا سال 1357 ایران به عنوان ژاندرام منطقه خلیج فارس حافظ امنیت و نیز علائق مورد نظر آمریکا در ابعاد اقتصادی در کنار ابعاد سیاسی بود . دولت آمریکا در میان کشورهای منطقه با حکومت شاهنشاهی ایران ، روابط صمیمانه تر و گسترده تری نسبت به دیگر حکومتها برقرار کرد. مهمترین عامل در بین عوامل مورد نظر آمریکا نیاز به یک کشور دوست و قدرتمند حافظ منافع خود و سایر کشورهای غربی در خلیج فارس بود . از طرف دیگر ، شاه نیز به ایفای این نقش توسط ایران علاقمند بود .
چرا که ساخت قدرت در ایران دوره پهلوی تطابق بیشتری با نقش ژاندارمی منطقه خلیج فارس داشت .و افزون بر آن ، در چنین حکومتی تنها راه برای بقا خودکامگی داخلی ، حمایت قوی خارجی بود . حمایت خارجی برای حکومت استبدادی پهلوی در دو عرصه سیاسی و نظامی صورت پذیرفت .
در این باب باید اضافه کرد که در واقع ، مقتضیات و ویژگی های ماهیتی حکومت استبدادی باعث شد که در سطح داخلی شاه بر قدرت خودکامه خویش بیافزاید و در سطح بین المللی روابط مسالمت جویانه ای را با قدرتهای بزرگ دنبال کند . زیرا در سطح داخلی دیگر برای حکومت فردی ایدئولوژی توجیه کننده حکومت مستبدانه شاه ، مقبول عامه مردم نبود و حاکمیت از مشروعیت نسبی نیز بی بهره بود .
بعد از سال 1336 یک برنامه سیاسی خاص در منطقه خلیج فارس حاکم
شده بود و بطور قابل ملاحظه ای در مدت 20 سال منطقه با ثبات به نظر میآمد . گفتنی است که این برنامه در بر گیرنده فعالیت های سیاسی نظامی برای تشکیل اتحادیه های به شکل رسمی و محلی بوده و شامل تعدادی بازیگر منطقه ای چون اسرائیل ، ترکیه و شاه ایران و بعضی از رژیمهای عربی می شد که با ایالات متحده دارای منافعی مشترک بودند . طی این سالها دولتهای اسرائیل ، ترکیه ، ایران و رژیمهای محافظه کار عرب به عنوان متحدان اصلی و صدیق امریکا توصیف می شدند و کشورهای سوریه ، مصر در زمان جمال عبدالناصر ، لیبی و عراق تا قبل از به قدرت رسیدن صدام حسین به عنوان کشورهای اقمار شوروی محسوب می شدند . در سال 1357 با قبول صلح کمپ دیوید از سوی مصر و تغیر جهت صدام حسین با اتحاد با کمپ دولتهای عرب محافظه کار ، برنامه بلند مدت سیاسی آمریکا در منطقه به اوج موفقیت خود نزدیک شد . در همین مقطع بود که انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست . بطوری که این انقلاب یک چالش سیاسی گسترده را در منطقه بوجودآورد و برنامه دراز مدت آمریکا در حفظ وضعیت موجود و
منافع جهان غرب را به مخاطره افکند .
حفظ مشی سیاست آمریکا در منطقه خور میانه تا پیش از انقلاب اسلامی مبتنی بر تامین منافع اقتصادی و تجاری با حمایت های نظامی و امنیتی کشورهایی چون اسرائیل ، ترکیه و دولتها عرب میانه رو و بخصوص رژیم شاه بود که رژیم استبدادی در این میان نقشی کلیدی و حلقه اتصالی کشورهای مذکور انگاشته می شد . ایران دوران پهلوی عامل و حافظ ثبات سیاسی و نظامی منطقه بشمار می رفت که جهان غرب خواستار این ثبات و آرامش در منطقه بود که سایه امنیت منطقه ای روابط اقتصادی و سیاسی خود را گسترش دهد .
افزون بر آن ، در زمان زمامداری نیکسون برای خروج نظامی انگلیس از شرق کانال حیاتی سوئز ، ایران و رژیم پهلوی نقش استراتژیک ویژه ای پیدا کرد . به همین منظور ، بر افزایش قدرت نظامی شاه تاکید بسیار شد و سلاح های پیشرفته نظامی در اختیار رژیم پهلوی قرار گرفت .
رژیم شاه که یکی از ستونهای دوگانه و اصلی دکترین نیکسون بود ، آنچنان اهمیتی داشت که روابط سیاسی امریکا با کشورهای دیگر منطقه مانند: پاکستان ، ترکیه ، شیخ نشین های خلیج فارس را تحت الشعاع خود قرار داده بود . چرا که از منظر سیاستمداران و کارشناسان ارشد ایالات متحده حکومت خودکامه ایران قدرت کارآمدی در منطقه ایجاد کرده بود . قدرتی که از لحاظ ماهیتی و عملکردی در مقایسه با سایر قدرتهای منطقه بیشتر با خواسته ها و منافع جهان غرب هماهنگ بود .
در همین راستا ، در حوزه مسایل نظامی همکاریهای گسترده ای بین ارتش رژیم پهلوی و امریکا آغاز گشت . البته این همکاریها و آموزشهای نظامی تا جایی تداوم یافت که منافع آمریکا اقتضا می کرد .
مستشاران نظامی ایالات متحده به ایران گسیل شدند . اما در واقع امر ، هدف اصلی از این برنامه نظامی تثبیت بخشیدن به روند تامین منافع امنیتی و اقتصادی جهان غرب و امریکا بود ، تا اینکه منافع امنیتی و اقتصادی ایران مدنظر باشد .
مستشاران امریکایی با آموزش افسران ایرانی نفوذ خود را بر ارتش رژیم پهلوی گسترش دادند . به گونه ای که فرمانده مستشارانبهسمت مشاور
شخص شاه درآمد .
بدینسان ، مستشاران نظامی ایالات متحده آمریکا روش های سرکوب شورش های جمعی را به طور کامل به ارتشیان آموختند و در زمینه مسایل امنیتی و اطلاعاتی همکاری نزدیکی را در پیش گرفتند .
همچنین در زمینه تجارت اسلحه بین الملل مستشاران آمریکایی نقش عهده ای در فروش اسلحه های نظامی به رژیم پهلوی بر عهده داشتند و از طریق به طور غیرمستقیم منافع اقتصادی و امنیتی خود را تامین کردند . به طوری که در این زمینه به سادگی می توان دریافت ، با خرید اسلحه های نظامی درآمدهای نفتی ایران به جهان غرب به ویژه امریکا بازگشت و در مقابل ، این روند اقتصادی - نظامی ، وابستگی ایران را به صنایع نظامی غرب افزایش می داد . همچنین بودجه سنگین نظامی بر نظام اقتصادی ایران تحمیل
می کرد و بر تورم داخلی می افزود .
در همین مقوله می توان با آثار و تبعات حقوقی ، اجتماعی ، فرهنگی حضور مستشاران آمریکایی در ایران دوران پهلوی اشاره کرد که با وقوع انقلاب اسلامی ، وابستگی سیاسی نظامی رژیم پهلوی پایان یافت . حضور نظامیان ایالات متحده باعث گردید تا دولت امریکا تقاضای اعطای مصونیت سیاسی برای مستشاران خود بنماید و همانطوری که می دانیم ، مصونیت سیاسی به مستشاران امریکایی داده شد ، و این موضوع در هیچ کشوری سابقه و نمونه نداشت ، زیرا حاکمیت قضایی ایران با اعطای این مصونیت به طور کامل نقض گردید . در حالی که سایر کشور ها که نظامیان آمریکای در آنجا حضور داشتند ، کشور میزبان از حق رسیدگی ثانویه به جرایم نظامیان امریکا برخوردار بود ، اما دستگاه قضایی ایران در دوران حاکمیت رژیم پهلوی نه تنها حق رسیدگی به این نوع جرایم را نداشت ، بلکه می توانست مجرمان آمریکایی را بازداشت کند . به همین خاطر ، کاپیتولاسیون وجهه و مقبولیت رژیم پهلوی را در میان مردم ایران از لحاظ داشتن استقلال سیاسی - نظامی تضعیف کرد . افزون بر این ، از نظر فرهنگی ، مصونیت سیاسی برای امریکایی ها منجر به بروز رفتار های ضد اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران شد که آنان می توانستند نظم اجتماعی را بر هم زنند . بدین سان بود که امنیت اجتماعی ، روانی و حیثیتی بسیاری از افراد جامعه در آن دوره به طور جدی تهدید و تضعیف گردید و در نتیجه آن مردم دریافتند که بسیاری از انتظارات طبیعی آنان که ریشه در باورداشتهای اسلامی و فرهنگی دارد ، به طور عملی نادیده گرفته میشود .
اما در نتیجه انقلاب اسلامی نه تنها حضور نظامیان آمریکا در ایران خاتمه یافت بلکه وابستگی سیاسی نظامی جامعه ایران به جهان غرب به پایان رسید . و همچنین خلاء قدرت در منطقه پیش آمد و تعادل قدرت به ضرر منافع اقتصادی - سیاسی جهان غرب در منطقه خلیج فارس و به ویژه ایران دگرگون شد .
همانگونه که قبلاً گفتیم ، شاه روابط مسالمت آمیزی را با جهان غرب دنبال کرد . ولی انقلاب ایران روند اجرای استراتژی امریکا در ایران و منطقه خاورمیانه مختل کرد و از دیدگاه امریکا انقلاب خلاء قدرت قابل توجهی را در
منطقه ایجاد کرد که ضرورت برخورد مناسب با آن را ایجاب می کرد .
نتایج سیاسی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران معادلات و برنامه های استراتژیک جهان غرب را در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه بر هم زد .
به گونه ای که انقلاب اسلامی 1979 ، فصل جدیدی را در عرصه سیاسی ایران پیش آورد . به سخن دیگر ، دگرگونی بنیادی نظام سیاسی در سیاستهای داخلی و خارجی ایران فصل نوینی را باز کرد .
با پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی جمهوری اسلامی ایران ، سیاستهای داخلی و خارجی کشور بر مبنای دو شعار برجسته و معروف انقلاب یعنی «استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی » پایه ریزی کرد .
نمونه بارز و گویای استقلال در ایران پس از انقلاب اسلامی ، خاتمه دادن به هر گونه وابستگی نظامی - سیاسی به قدرتهای غربی ، خصوصاً
ایالات متحده بوده و هست .
آنچه که باید در اینجا یادآور شویم . این است که شرایط انقلابی ایران (1978-1977) شگفتی و حیرت نظریه پردازان ، اندیشمندان ، محققان ، تحلیل گران سیاسی دنیا در مراکز علمی را برانگیخت . چرا که آنان در دو سال شاهد بروز ناآرامیهای سیاسی - اجتماعی در ایران بودند و باور نمی کردند در طی دو سال تحولات عمیق و سریع عناطر نظام ارزشی ، ساخت قدرت ، سلسله مراتب اجتماعی - اقتصادی رخ بنمایاند . اما باید گفت که انقلابی که در 22 بهمن 1357 در ایران به پیروزی رسید ، نه در طول دو سال یا ده سال ، بلکه به دنبال حوادث و مبارزاتی که زنجیروار از یک صد سال پیش تر با قیام تنباکو آغاز گردید ، چهره بست .
به گونه ای که در این زمینه می توان اذعان کرد که مهمترین نتیجه انقلاب اسلامی ایران یعنی استقلال و برپایی حکومت جمهوری اسلامی ، تداوم مبارزات دیرینه مردم ایران بود که از آغاز قیام تنباکو هدفی جز مبارزه با استعمار جهانی و رهایی مردم مسلمان و آزادی خواه از بندهای کهنسال استبداد و رسیدن به عدالتخواهی در سایه آزادی و استقلال را در سر نداشتند. در این رهگذر ابتدا سلسله سلطنتی قاجاریه با نهضت مشروطیت به رهبری روحانیون و روشنفکران از قدرت برکنار گشت و سپس حتی با روی کار آمدن سلسله پهلوی ، اندیشه آزادی خواهی و استقلال طبی تداوم یافت تا اینکه با انقلاب اسلامی سرانجام نور آزادی ، عزت ، استقلال و عدالت الهی به منصه ظهور رسید و این بار با رهبری بی نظیر امام بسیج سیاسی مردم در جریان انقلاب اسلامی صورت واقعی به خود گرفت و ساخت سیاسی استبداد وابسته فرو پاشید .
بنابراین ، آنچه مسلم است ، تحولات سیاسی به عنوان مهمترین دستاورد انقلاب یعنی عدم وابستگی به غرب و شرق و استقلال در تصمیم گیری های سیاسی ، بدون اتکا به قدرت های بین المللی نمود ، پیدا کرد و در نتیجه آن اساس تصمیم گیری نهادهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کشور بر مبنای منافع ملی - اسلامی کشور قرار گرفت .
مهمترین سند معتبر ملی که گویای استقلال ایران در دوران پس از انقلاب، قانون اساسی جمهوری اسلامی است .
استقلال در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
بررسی اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی نشانگر تاکید حکومتاسلامیبرنفی وابستگی در ابعاد گوناگون سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی
و نظامی است . این موضوع به معنای نفی روابط مثبت با دولتهای دیگر نیست ، بلکه بیانگر این است که نباید روابط بین المللی ایران بر مبنای روابط نابرابر و استثمار مابانه قرار گیرد .
از همین رو ، بر اساس قانون اساسی ، نهادها ، اجزاو عناصر نظام جامعه از روابط و شیوه های عملی که باعث گردند ، سلطه مجدد قدرت های بین المللی بر منافع و منابع ملی ایران سایه افکند ، باید به دور باشند .
در این باب به عنوان نمونه می توان از اصل 153 یاد کرد که می گوید : هر گونه قراردادی که موجب سلطه بیگانه بر منافع طبیعی و اقتصادی ، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است . و بر اساس اصل نهم قانون اساسی ، در نظام جمهوری اسلامی ایران ، آزادی ، استقلال ، وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند . و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است . هیچ گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، نظامی و تمامیت ارضی کشور ،
آزادیهای مشروع را هر چند بار با وضع قوانین و مقررات سلب کند .
علاوه بر اصل یاد شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول دیگری نیز بر اصل استقلال کشور و ممانعت از راههایی که ممکن است آن را تهدید و از بین ببرد تاکید شده است .
با پیروزی انقلاب و برپایی نظام جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی ایران به عنوان یک کشور اصلی طرفدار غرب تغییر چهره داد و بر اساس سیاست نه شرقی و نه غربی سیاست های خارجی کشور مجدداً سامان گرفت .
افزون بر آنچه گفتیم ، یکی دیگر از ویژگیهای سیاست خارجی در ایران پس از انقلاب اسلامی که این دوره رتا از سیاستهای دوران پیشین متفاوت می سازد ، در اصل 153 قانون اساسی پیش بیی شده است و این ویژگی عبارت است از سیاست حمایت از حقوق مسلمانان و ملت های مستضعف در سراسر جهان .
به عبارت دقیق تر ، مطابق اصل 152 قانون اساسی ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری ، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور ، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دولتهاب غیر متحارب استوار است .
در واقع ، بر خلاف خطوط اصلی سیاست خارجی حکومت استبدادی پهلوی که رو به جهان غرب داشت و در زمینه ایجاد روابط مطلوب با کشورهای مسلمان سستی نشان می داد و در مقابل کشور اسرائیل در سطح بالای روابط اقتصادی ، سیاسی و نظامی برقرار می کرد ، در ایران پس از انقلاب سیاستی در عرصه بین المللی دنبال می شود که به روابط گسترده با کشورهای اسلامی و حمایت و دفاع از حقوق جامعه مسلمانان جهان و عدم وابستگی و عدم تعهد در قبال قدرتهای اقتصادی - سیاسی بها داده می شود .
به این ترتیب ، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه باعث
گشته که حلقه پیوند بین منطقه خلیج فارس و جنوب غربی آسیا با اسرائیل و ناتو گسسته شود و ایران به عنوان یک کشور اسلامی در منطقه به یکباره در سیاست خارجی خود تغییر خط مشی اساسی بدهد . به طوری که وقوع انقلاب اسلامی علاوه بر این که توجه جهانیان را به کشور استراتژیک ایران بیش از پیش جلب کند ، همچنین نگرانی های زیادی را در میان مخالفان این انقلاب بوجود آورد .
انقلاب اسلامی و جنبش ها
پس از انقلاب اسلامی تغییر جهت گیری های سیاسی ایران در سطح بینالمللی نه تنها منافع جهان غرب و شرق را به طور جدی به مخاطره انداخت، بلکه این اندیشه و نگرانی را در اذهان دولتهای منطقه بویژه اسرائیل پدید آورد که با پیروزی انقلاب اسلامی ،جنبش های اسلامی منطقه جان تازه ای خواهند گرفت و از این در هراس بودند که شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی در ارتباط با فلسطین به سایر کشورها نیز سرایت کند .
در این میان ، در دو دهه گذشته در بیشتر مراکز مطالعاتی صهیونیست توجه زایدالوصفی به شناخت و تبیین انقلاب اسلامی داشته اند . گفتنی است که مطالب بخش عمده ای از پژوهش های مراکز مطالعاتی صهیونیست به استناد منابع و نوشته های روزنامه نگاران غربی و یا گروهک ها و ایرانیان ضد انقلاب به سامان رسیده است .
اما در مراکز علمی و پژوهش داخل کشور مانند دانشکده های علوم سیاسی ، علوم اجتماعی و روابط بین الملل و گروهها و بخشهای مطالعات خاور میانه نیز به بررسی تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش های اسلامی میپرداختند .
به گونه ای که موضوع تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر دو جنبش اخوانالمسلمین مصر و توحید اسلامی در لبنان (طرابلس) بطور جدی مورد مطالعه قرار گرفته است .
در باب تاثیر انقلاب اسلامی بر جنبش اخوان المسلمین می توان گفت که در فاصله زمانی 1979 تا جنگ خلیج فارس ، بکارگیری اصطلاحاتی چون بنیادگرایی اسلامی ، اصول گرایی اسلامی ، خیزش اسلامی ، انقلاب اسلامی و رادیکالیزم اسلامی در رسانه های همگانی جهان نشان می دهد که مطالعه هر گونه تغییر و تحولی در ساختار فعلی جهان بدون در نظر گرفتن روند بنیادگرایی اسلامی کاری عبث و بیهوده است . و نقش انقلاب اسلامی و بازتاب و تاثیر آن بر جنبش ها و قیامهای مختلف انکارناپذیر است .
از این رو ، برای بررسی روند بنیادگرایی اسلامی می توان به آثار و نتایج پیروزی انقلاب اسلامی بر روابط جنبش اخوان المسلمین و جمهوری اسلامی ایران تکیه کرد . چرا که در اثر پیروزی این انقلاب شعار و آرمانهای آزادی خواهانه بیش از پیش در میان این گونه جنبش ها تسری یافت .
همچنین در همین زمینه ، روابط جمهوری اسلامی ایران با جنبش توحید اسلامی در لبنان یز می تواند بازگو کننده تاثیر گذاری انقلاب اسلامی بر این جنبش باشد . به گونه ای که در این باره می توان ادعا کرد که جمهوری اسلامی توانسته از جنبش های آزادی بخش حمایت کند و بر وضع احزاب و گروههای فعال منطقه تاثیر بگذارد ، با این که در هیچ یک از حرکتهای بنیادگرایانه در کشورهای اسلامی دیگر تاکنون منجر به انقلاب نشده است .
افزون بر آنچه که گفتیم ، روابط ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با سازمان آزادی بخش فلسطین و تاثیر آن بر مواضع سیاسی کشورهای عربی قابل توجه است .
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، رئیس ساف ، نخستین رئیس دولتی بود که از ایران دیدار کرد . و بعد از آن ساف در محل نمایندگی سیاسی سابق اسرائیل ، دفتر نمایندگی تشکیل داد . این در حالی بود که پس از کنفرانس کمپ دیوید در سپتامبر 1978 برژینسکی گفته بود که «خداحافظ ساف» ،انقلاب اسلامی ایران فرصتی برای جناح های انقلابی فلسطینی فراهم آورد .
همچنین روابط جمهوری اسلامی ایران ، سازمان آزادی بخش فلسطین بر مواضع سایر کشورهای عربی نسبت به پیمان صلح با اسرائیل تاثیر گذاشت . به طوری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یکی از رهبران فلسطینی در پاسخ به عبارت مشهور برژینسکی که پس از کنفرانس کمپ دیوید این عبارت را به کار برد که : «خداحافظ منافع امریکا در خاورمیانه» .
بدینسان ، تغییر نظام شاهنشاهی به نظام سیاسی که متحد فلسطینی هاست و گروههای انقلابی و مواضع کشورهای تندرو عرب را در قبال اسرائیل تائید می کند و بر مجموعه مسایل خلیج فارس تاثیر می گذارد ، از دیگر نتایج انقلاب اسلامی بود . از این زمان به بعد اندیشمندان و محققان امریکایی مجبور به اندیشیدن درباره مسایل غامض انقلاب اسلامی ایران شدند .
بر این مبنا ، موضع سازش ناپذیر ایران در قضیه فلسطین باعث گشت تا موقعیت ایران نزد جنبش های اسلامی در سراسر جهان تقویت شود .
از سوی دیگر ، سیاست مستقل و مبتنی بر عدم تعهد جمهوری اسلامی بر دیگر ملل آزادی خواه و مسلمان جهان تاثیر چشمگیری بر جای گذاشت .
به طوری که انقلاب اسلامی ایران انعکاس زیادی در ورای مرزهای خود داشته است و به این لحاظ ، هواخواهانی در میان ملتهای مختلف پیدا کرده است . دیگر اینکه ایران به عنوان یک نیروی سیاسی قابل توجه در روابط بینالملل جایگاه خاصی پیدا کرده است .
انقلاب اسلامی ایران در ایجاد احساس افتخار و اعتماد به نفس در میان مسلمانان چه سنی و چه شیعه بدون توجه به ملیت و یا تمایلات سیاسی آنها نقش بسزایی داشته است . از اندونزی تا جوامع اسلامی در غرب پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حکم پیروزی اسلا م و آزادی خواهان بوده و توانایی بالقوه اسلام را برای رهبری مردم سرکوب شده برای مقابله با رژیمهای فاسد و استعمار خارجی مشخص نموده است .
به این ترتیب ، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، به عنوان نقطه امید همه ملل مستضعف و مطلوم جهان و الگویی برای حرکتها و جنبشهای استعمار ستیز گردید و این امر در تلاقی با منافع جهان غرب به ویژه آمریکا قرار داشت .
به عبارت دیگر ، تغییر سیاست های داخلی و خارجی ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی ، علاوه بر اینکه از لحاظ اقتصادی منافع بسیاری از کشورها در قالب اقتصاد سیاسی جهانی دیگر تامین نشد . افزون بر این ، از لحاظ سیاسی بسیاری از کشورها مجبور به تجدیدنظر در سیاست های خود شدند و از لحاظ نظامی موازات قدرت در منطقه خلیج فارس دگرگون شد .
به اعتقاد حامد الگار تاثیرات و بازتاب انقلاب اسلامی ایران دو بعد داشت: نخست اینکه ، با نظام استعمار جهانی به رهبری ایالات متحده برخوردی اقتصادی - سیاسی نمود . دوم اینکه ، تاثیرات متفاوتی بر کشورهای اسلامی بر جای گذاشت .
به نظر این اندیشمند انقلاب اسلامی ایران بزرگترین شکستی است که در قرن بیستم استعمار غرب تجربه کرده است و به مراتب عواقب و نتایج شدیدتری در مقایسه با شکست آمریکا در ویتنام بر استعمار جهانی وارد کرد.
سیاست های داخلی و خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی در مقایسه با سیاستهای ایران دوران حاکمیت پهلوی نشان می دهد که تغییرات اساسی در عرصه سیاسی منقطه و جهان بوجود آمده است .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 67 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله نتایج و پیامدهای سیاسی انقلاب اسلامی ایران