پیشگفتار
جهان خانم ملقب به مهدِ عُلیا (1220 ه.ق. - 6 ربیع الثانی 1290 ه.ق. تهران)همسر محمد شاه و مادر ناصرالدین شاه قاجار بود.
مهد علیا در روزگار پادشاهی پسرش به نفوذ بالایی در کارهای کشور دست یافت. دختر مهد علیا، ملکزاده خانم ملقب به عزتالدوله با وجود ناخرسندی مهد علیا در روز جمعه ۲۲ ربیعالاول از سال ۱۲۶۵ هجری به همسری امیر کبیر درآمد.وامیر کبیر با نقشه ی او به قتل رسید.
1- زن گرجی سلطان محمد خدابنده بود .
2- به خاطر نابینا بودن سلطان محمد خدابنده عهده دار امور حکومتی گردید .
3- پسرش حمزه میرزا را به مقام ولیعهدی منصوب کرد .
4- اما اختلاف میان قزلباشها و مهد علیا ، سرانجام موجب قتل وی شد .
زندگینامه
«985 - 987 ق / 1577 - 1579 م»
مهد علیا، همسر شاه محمد - خدابنده - صفوى، بانوى غیور، قدرت طلب، تندخو، لجوج و کینه توز بود. سستى رأى پادشاه، باعث شد که اداره امور مملکت به دست مهد علیا افتد و این بانو فرمانرواى مطلق گردد. مهد علیا، بر امیران و سرداران قزلباش و ارکان دولت صفوى به چشم حقارت مىنگریست و بى مشاوره و صوابدید ایشان، به عزل و نصب حکام و تغییر مناصب لشکرى و کشورى و فرمانهاى حکومتى مىپرداخت. به همین علت سران قزلباش از او ناخرسند بودند و حکام و مأمورانى را هم که وى عزل کرده بود به اعتراض به پایتخت آمده وبدند. ضعف نفس و درویش خویى و ناتوانى شاه محمد، و روش تسلیم و احترام و طاعتى که نسبت به زن خود داشت، بیشتر بر استبداد خود رأیى ملکه و ناخرسندى و چیرگى سرداران قزلباش مىافزود.
مصمم شدن سران قزلباس به قتل مهد علیا
یک سال پس از پادشاهى خدابنده، واقعهاى پیش آمد که سران قزلباش را در قتل مهد علیا مصصم و همداستان کرد. میر عبدالله خان، پدر مهد علیا، در عهد شاه طهماسب اول در مازندران حکمروایى داشت؛ ولى چون از اطاعت شاه سر پیچید، طهماسب پسر عموى وى، میر سلطان مراد میر شاهى را که مدعى حکومت مازندران بود، تقویت کرد، تا آنجا که میر سلطان مراد، با کشتن میر عبدالله خان و با موافقت شاه طهماسب به حکومت قسمتى از مازندران رسید. پس از مرگ میر سلطان مراد، پسرش سلطان محمود، معروف به میرزا خان، جانشین وى شد. در این هنگام، مهد علیا، فرصت را براى گرفتن انتقام از پسر سلطان مراد که در واقعه قتل پدرش، دخالتى هم نداشت، مناسب یافت. میرزا خان که از انتقامجویى مهد علیا مطلع شد، امارت را واگذاشت و به یکى از قلعه هاى مازندران پناه برد. مهد علیا سه بار کوشید تا قلعه را تصرف کند و به میرزا خان دست یابد، اما توفیقى به دست نیاورد. عاقبت پیر محمد خان استاجلو، قورخمس خان شاملو و شاهرخ خان ذوالقدر که مهردار سلطنتى بود، با اندرز و نصیحت و دادن تأمین جانى، میرزا خان را از قلعه پایین آوردند و با سرداران قزلباش راهى قزوین شد. اما مهد علیا که مایل بود به زور قلعه را تصرف و به همین بهانه میرزا خان را به قتل آورد، از تصمیم سران قزلباش برآشفت. از این رو، هنگامىکه یک فرسنگى قزوین رسیدند، قورچیان را به اردوى ایشان فرستاد تا میرزا خان را بگیرند و شب هنگام بى اطلاع سرداران بکشند.
سرداران قزلباش، نخست به تسلیم میرزا خان رضایت نمىدادند، ولى چون مأموران ملکه در اجراى حکم اصرار کردند، و مخالفت با فرمان شاهى جایز نبود، و گمان کشته شدن میرزا خان را هم نمىدادند، ناچار او را تسلیم کردند. قورچیان نیز همان شب حسب دستور ملکه، میرزا خان را کشتند و این امر آتش کینه سران قزلباش را نسبت به مهد علیا تندتر کرد.
شامل 8 صفحه word
دانلود تحقیق مهد علیا (قاجار)