هنر مجسمهسازی و نقاشی پارتی:
در سده نخستین پیش از میلاد ساختن مجسمههای سنگی در زمان پارتیان رونق یافت. در کاوشهای شهر الحضر (هاترا) شماری از مجسمههای شاهان و خدایان محلی بدست آمده است که دقیقاً معرف هنر مجسمهسازی این دوره و به نمایش گذارنده توان هنرمندان مجسمهساز است. در شهر دورا اوروپوس در کنار فرات نقوشی بر دیوار معبدی متعلق به سده دوم میلادی پیدا شده است که تثیر و نیرومندی هنر اشکانی را در آن مقطع زمانی نمایانگر ساخته است. در جنوب شرقی ایران در منطقه کوه خواجه در سیستان آثاری از نقاشیهای دیواری اشکانی پیدا شده است. این نقاشیها که دیوارهای تالار بزرگ کاخ را تزئین میکرده متعلق به سده نخستین میلادی است.
رویهمرفته آثار کوهخواجه نشان میدهد که بر خلاف تأثیرگذاری نیرومند هنر اشکانیان در غرب ایران و حتی در مناطق زیر سلطه رومیان، در شرق قلمرو امپراطوری اشکانی تأثیرات هنر یونانی دوام داشته است. برخی حفظ و دوام این تأثیر را ناشی از تأثیر حکومت یونانی در باختر میدانند. اصل و جوهر هنر اشکانی بر پایه هنر شرقی استوار است نه بر آنچه از یونان بوده است. طرح و مایههای معنوی و روحانی و علاقه به ریزهکاری بسیار و پرداختن به تزئینات و جزئیات زیبا ترسیمی قطعاً متأثر از اندیشههای هنر مشرق زمین است. اشکانیان در آغاز تنها آنچه را که نمیتوانستند و دست داشتند از هنر یونانی اقتباس کردند ولی بعدها هنر اشکانی به هنر شرقی تمایل پیدا کرد و به آن وفادارند.
در هنر اشکانی از هنر ابتدایی قبیلهای چیزی دیده نمیشود، زیرا هنر اشکانی هنری است که در شهرها پا گرفت و در شهرها گسترش یافت و کارگاههای نقاشی و مجسمهسازی فقط در شهرها بر پا شده بودند. آثاری که هنر پارتیان بر هنر در دورههای بعد از خود گذاشت، رواج هنر اشکانی را تداعی میکند. هنر اشکانی در قالب مستقل و ناوابسته خود، تصاویر را به صورت تمام رخ نشان میدهد و همین امر بر هنر رومیان تأثیر گذاشت. هنرمندان و هنرگرایان و سبک شناسان شرقی بر این باورند که هنر اشکانی در سده سوم میلادی به بعد از حالت و قالب تخیلی بیرون آمده و به صورت رئالیستی یا واقعگرایی پیروی کردهاند.[1]
در یک برداشت میتوان چنین اظهار داشت که دولت اشکانی مهد پرورش استعداد و ذوق و هنر ار در کشور فراهم کرده و در تشویق و قدردانی از هنرمندان هیچگونه دریغی نمیکرد.
بنابر آنچه گذشت ما به ذکر نقش برجستههای الیمائیس در تنگ سروک میپردازیم.
روحیة استقلالطلبی در نقش برجستههای پادشاه الیمائیس که روی سنگ تراشیده شده دیده میشود. این نقش برجستهها روی قطعه سنگهایی در دره مرتفع تنک سروک در کوههای زاگرس نقر شده و تاریخ آن به سالهای آخر دوران پارتی میرسد. هدف این نقش برجستهها بزرگداشت پادشاهان الیمایی است، بدون اشاره به سروران پارتی آنها. کلیه این پیکرهها با رعایت سختگیرانه اصل تمام رخ نمایی نمایش داده شدهاند. نقش برجستههای الیمیایی بیشتر به لحاظ محتوای روایت گونة خود که تازگی داشت و احتمالاً بر هنر نقش برجستهنگاری ساسانی تأثیر گذارد، جالب است. هر چند از نظر فنی مجسمههای تنگ سروک چیزی جز طراحی خام دستانه بر سنگ نیست. این امر با توجه به سبک متداول پیکرهسازی که با پیدایش نقش برجستة یک نیایشگر دورة پارتی در مسجد سلیمان وجود آن به اثبات میرسد و تا نزدیکی تنگ سروک نیز متداول بوده حیرتانگیز است. پیکرة یافت شده در مسجد سلیمان از لحاظ اجرا بسیار بهتر از مجسمههای تنگ سروک است.[2]
[1]. ایضاً، همان کتاب، صص: 302-304.
[2]. ر.ک. به جورجیناهرمان، حیات هنر و تمدن در ایران باستان، ترجمه مهرداد وحدتی، مرکز نشر دانشگاهی، سال 1373، صص: 92-93.
فهرست مطالب
موضوع صفحه
هنر مجسمهسازی و نقاشی پارتی: 5
هنر نقاشی ساسانی 8
هنرستان بغداد یا مدرسه عراق یا سلجوقی 12
قرن هفتم هجری (13 م) 12
عصر تیمور و جانشینان او 14
هنرستان هرات 18
بهزاد 23
هنرستان بخارا 26
قرن دهم هجری 26
هنرستان صفویه 29
عصر شاه عباس و جانشینان او 33
شاه عباس دوم 37
(1052-1076 ه ، 1642-1666 م) 37
فنشناسی آثار نقاشی: 38
رنگدانهها (پیگمنها): 44
آسیبشناسی آثار نقاشی: 49
نکاتی که باید برای پاک کردن سطح نقاشی به آن توجه کرد. 54
امکانات و ابزارهایی که در اختیار مرمتگر برای پاک کردن نقاشیها وجود دارد: 55
تثبیت لایههای رنگ 55
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 56 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید .
هنر مجسمه سازی و نقاشی پارتی