فرمت: pdf - word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
حجم:993 kb
رخ حدی جایگزین
همه واحدهای یک کالای معین با یک قیمت معامله شود
خروجی توسط تابع تبدیل که بیانگر فناوری مورد استفاده بنگاه برای تولید می باشد،به مولفه های تولید مرتبط است
مفاهیم پایه اقتصاد
فرمت: pdf - word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
حجم:993 kb
رخ حدی جایگزین
همه واحدهای یک کالای معین با یک قیمت معامله شود
خروجی توسط تابع تبدیل که بیانگر فناوری مورد استفاده بنگاه برای تولید می باشد،به مولفه های تولید مرتبط است
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :143
بخشی از متن مقاله
مبحث اول: بیع:
گفتار اول: تعریف:
ماده 338 قانون مدنی در تعریف بیع مقرر داشته: «بیع عبارت است از تملیک عینی به عوض معلوم» بنابراین، لازم است که مبیع، از اموال عینی باشد مانند خانه، زمینی و ... و در مورد تعریف فوق نسبت به ثمن، هیچ قیدی وجود ندارد. و نمیشود منفعت یا عملی و یا حقی مانند حق ارتفاق و... را مبیع قرار داد ولی در مورد ثمن شامل عینی و یا منفعت و عمل هم میشود.[1]
بیع، در لغت به معنی فروش است که در مقابل آن، خرید آمده است و اصطلاح حقوقی نیز، از معنی لغوی بیع فراتر نرفته است. وکاملترین اقسام عقد معرض بیع میباشد. از نظر تاریخ حقوق، بیع، متولد شدهاز معاوضههای معمولی بشرمیباشد که به علت نیازهای بشر بوجود آمده و بتدریج باافزودن قیودی به آن تکامل یافته تا اینکه بصورت کنونی درآمده است. بنابراین بیع و معاوضه شبیه هم میباشند و اختلاف آنها در قصد طرفینی میباشد، چون در عقد بیع، طرفینی قصد انتقاد بیع را به معنای خاصی خود دارند در صورتیکه در معاوضه، یکی از طرفین مال را میدهد به عوض مال دیگر، بدوناینکه توجهی به این داشته باشد که یکی مبیع است و دیگری ثمن. اما قانون مدنی میان عقد و معاوضه از حیث عوض، تفاوتی قائل نشده است یعنی هر موقععوض درمعامله پول باشد، آن را بیع میداند و چنانچه پول نباشد آن را معاوضه میداند. لیکن، در وضعیت کنونی، با توجه به وضعیت اقتصادی در معاملات چنانچه یکی از دو مورد معامله پول باشد، آ» پول را ثمن و معامله صورت گرفته را بیع میدانند مگر اینکه تصریح شده باشد و یا قرائن خلاف آن باشد[2].
در تعریف دیگری از بیع، گفته شده است: بیع ، عبارتست از تملیک عینی در مقابل عوض معینی. که این عین میتواند زئی باشد یاکلی. بنابراین، اگر مورد تملیک، منافع، باشد. این معامله اجاره است هر چند که در تعریف بیع، تعبیر به تملیک شده است و تملّک طرف مقابل شرط نمیباشد و ممکن است عین خارجی یا منفعت و یا از حقوق باشد؛ ولی باید از حقوق مال بوده و قابل نقل و انتقال باشد و چنانچه دو شرط فوق را نداشته باشد، نمیتوان آن راعوض مبیع قرار داد و در پاسخ به این سئوال، که ایا عمل انسان ممکن است عوض واقع شود. باید گفت: دراین که مالّیت در عوض، شرط است بحثی نیست، و چنانچه عمل راقبل از واقع شدن، قرار دادن آن خالی از اشکال نخواهد[3].
دکتر کاتوزیان، در مورد بوجود آمدنبیع، بیان میدارد: در دوران گذشته، کارها تقسیم شده و هر کس به کاری مشغول بود وتولید کنندگان کالای اضافه برمصرف خود را، با کالاهای دیگر مورد احتیاج خود، مبادله میکردند؛ ولی با گذشت زمان، یافتنی شخصی که خواهان کالاهای تولید شدهباشد با مشکل مواجه شد؛ پس وسیلهای لازم بود که این تعاون اجتماعی را آسان کند و آن وسیله هم«پول» بود. بتدریج، همه این راه ساده را، انتخاب کردند و با آن روی آوردند و تولید کنندگان، کالای اضافی خود را با پول مبادله میکردند و از همین جا مفهوم بیع بوجود آمد و خرید و فروش بین مردم معمول گردید. حتی امروزه در حقوق بسیاری از کشورها معاوضه بهمبادله کالا به کالا اختصاص پیدا کرده است و بیع را مخصوص مبادله کالا با پول میدانند. چنانچه، اگر شخصی گندم مزرعه خود را با یک قطعه فرش مبادله کند می گویید کهآن دونفر گندم وفرش را معاوضه کردهاند و نامی از بیع نمیبند بنابراین، یافتنی معیاری برای تمیز بیع و معاوضه مهم است و در عمل نیز آثار مهمی برآن بار میباشد چون پارهای از خیارها، مانند خیار تاخیر ثمن، مجلس و .... مخصوصی بیع است و این خیارات در معاوضه را ه ندارد.پس میتوان گفت: تمیز آن دو بسته به قصد مشترک طرفین دارد. یعنی اگر انها خواسته باشند که دو چیز را بدون هیچ امتیازی با هم مبادله کنند. آن معامله تابعقواعد معاوضه میباشد و اگر اراده آنان براین باشد که یکی از دو عوض، مبیع و دیگری ثمن باشد آن قرار داد بیع است و در اینجا املاک عرف است که عرف هم، مبادله کالا به پول را بیع می داند[4].
گفتار دوم: اقسام:
الف- بیع عین معین: عین معینی، مالی است که در عالم خارج، جدای از سایر اموال، مشخص و قابل اشاره باشد. مانند این قلم یا قلم این زمین. به عین معین، عین شخصی و خارجی هم گفته میشود که می تواند مفروز یا مشاع باشد[5].
عین معین یا خارجی مالی است کهجدای از ذهن ما وجود دارد و اکثر معاملات برمدار آن میباشد. امروز بعلت زیادی نفوس و کمبود ایمان خارجی در برابر خواستههای انسانها و بالاگرفتن فعالیتهای اقتصادی، توجه به اموال شده است که عین معینی یا خارجی نمیباشند واین امر باعث رشد« حقوق تعهدات» گردیده است چون در اغلب تعهدات کار و تلاش آدمیان مضوع قرار داد میباشد[6].
در بیع عینی معین، وجود عوضی از ارکان میباشد، بنابراین چنانچه مبیع عین معینی خارجی میباشد و در حین عقد در خارج موجود نباشد و یا اینکه ثمن عین معینی باشد و وجود نداشته باشد آ» بیع باطل میباشد و در حکم بیع بلا مبیع و یا بلا ثمن خواهد بود. در صورتیکه در بیع کلی فیالذمه، چنین حالتی وجود ندارد[7].
در تعریف دیگری از کل در معینی گفته شده است که: عبات است از اینکه موضوع تعهد مقدار معینی از مال باشد که اجزاء آ» از هر حیث با هم برابر باشند. مثلا چنانچه صد کیلو از گندم خرمنی فروخته شده باشد هر چند که مبیع در خارج معین و مشخصی نمیباشد، ولی چون باید از خرمن معینی برداشته شود، گفته میشود که مبیع در حکم عین خارجی و یا «کلی در معینی» و عین که در حکم معینی است با مال مشاع فرق دارد چون برای مثال ، درمشاع اگر صد کیلوگندم فروخته شود، خریدار، به نسبت سهم خود مالک یک تمام حبههای خرمنی میباشد در صورتیکه در مورد کلی در معینی ، مالک یک صد کیلوگندم مشخص، نمیباشد و فروشنده میتواند به مبل خود، از هر قسمت از خرمن که بخواهد، شلم خریدار نماید[9].
ج: بیع کلی در ذمه: مثل اینکه، فروشنده ده من روغن د رذمه خود بفروشد به یکصد تومان. که این معامله بدون اشکال است، چون معرف آنچه را اشخاص به اعتبار در ذمهذ خود میفروشند و به عهده میگیرند، مال میداند[10].
همچچنین د رمورد بیع کلی، لازم نیست که هنگام انعقاد عقد، وجود داشته باشد. زیرا، هرگاه عینی کلی موضوع تعهد باشد؛ انتقال با یقینی مصداق خارجی توسط بدهکار بعمل میآید. بای مثال : در فروش چند خروار برنج، فروشنده متعهد میشود که برنجها توانایی و قدرت انجام تعهد در زمان اجراء است، نه وجود موضوع تعهد در زمان انعقاد عقد[11].
بنابراین، در تعریف بیع کلی، میتوان گفت : مالی است که صفات آن درذهن مشخص و معین و درعالم خارج بر افراد زیادی صادق باشد، پس نتیجه میگیریم زمانیکه صفات و مقدار برای طرفینی معین باشد موضوع تعهد کلی است، متعهد یا مدیون موظف نیست که حتما مال مشخص و معینی را به خریدار یا طلبکار بدهد، لیکن باید فردی را تسلیم نماید که واجد شرایط قید شده در تعهد را دارا باشد. پس اگر مورد تعهد تحویل یک خروار گندم و رامین است، فروشنده یا مدیون در انتخاب مصداق خارجی آن گندم آزاد میباشد[12].
گفتار سوم: مورد معامله:
جهت روشن شدن موضوع ، و آماده شدن ذهن خوانننده به بیان «مراد از معامله» و «منظور از مورد معامله» ما پردازیم:
الف: معامله : معامله، که مصدر باب مفاعله است، در فقه، در معانی زیر بکار رفته است:
معاملات معوض نیز همواره دارای دو تعهد یا دو تملیک متقابل باشد بین هر یک از طرفین، مالی را میدهد که عنوان ثمن را رارد و طرف دیگر نیز در مقابل آن، چیزی را پرداخت میکند که عنوان ثمن را به خود می گیرد. در صورتیکه، در عقود غیر معوض به این صورت نیست یعنی شخصی مال را میدهد بدون آنکه در برابر آن خیری دریافت نماید. و حتی چشم داشتی هم ندارد که طرف مقابل، تعهدی را انجام دهد پس تفاوت آشکاری در عقود معوض و غیر معوض به شرح ذیل وجود دارد:
اولا: در عقود معوض چنانچه طرفی، از انجام تعهد خود سرباز زند، طرف مقابل میتواند الزام او را بخواهد در صورتیکه در غقود غیر معوض چنین حقّی وجود ندارد.
ثانیا: عقود معوض، معمولا لازم هستند در صورتیکه در بساری از عقود غیر معوض، لزوم و یا تحقق عقد، مشروط به تسلیم موضوع تعهد است.
ثالثا: در عقد معوض، شخصیت طرف معامله، علت عهد عقد به حساب نمیآید و چنانچه اشتباهی در شخصیت طرف صورت گیرد، تاثیری د رمعامله ندارد، در صورتیکه، در عقد معوض ، اشتباه در شخصیت طرف متقابل باعث بطلان عقد میگردد.
رابعا: برخی از خیارات، مانند: خیار غبن و... مخصوص عقود معوضی است چنانچه خیار حیوان، خیار مجلس و تاخیر ثمن مخصوصی بیع است ودر عقود غیر معوضی چنین خیاراتی وجود ندارد[13].
ب- مورد معامله: هر معاملهای را که عوض و دیگری رامعوض میدانند، چنانچه در عقد بیع، مبیع و ثمن مورد معامله قرار میگیرد ولی در معامله غیر معوض، فقط دارای یک مورد است. ودر مورد عقود معوّض مورد معامله میتواند مال یا فعل باشد و فعل هممیتواند مثبت یا منفی باشد.
طرفینی برای بدست آوردن نفع و رفع حوائج خود به انعقاد معامله روی میآوردند وتحصیل منافع و برطرف کردن نیازها نیز گاهی با تصرف وتملّک میباشد و گاهی هم با انجام عمل یا خود داری از انجام عمل میباشد. گاهی انسان پول را پرداخت می کنند تاخیری را مالک شود و به تملک خود در آورد. و باید در هر معاملهای شرایط خاص آن معامله رعایت شود.
برخی شرایط، به معامله کننده برمیگردد و برخی شرایط نیز ناظر به آن چیزی است که مورد معامله قرار میگید و آن چیزی که مد نظر است و در این رساله به آن پرداخته میشود، یکی از شرایط مورد معامله است و ان هم «شرط مالیت داشتنی » مورد معامله میباشد. چون مورد معامله ، ا زدو حالت خارج نیست، یا مال ویا عمل است، چنانچه ماده 214 قانون مدنی مقرر میدارد:« مورد معامله باید مال یا عمل باشد که هر یک از متعاملین تعهد تسلیم یا ایفای آن را میکنند» دربیان این ماده باید گفت که: مورد معامله گاهی شیئی از اشیاء خارجی و ملمولن میباشد و گاهی فعلی از افعال میباشد در مورد اول اشیایی مانند خانه معینی، اتومبیل با اوصاف خاص، فرش با ابعاد و خصوصیات معین و غیره مدنظر مقابلین قار میگیرد. که شیء مورد معامله میتواند بصورت کل فیالذّمه نیز، مورد معامله ودادوستد قرار گیرد.
در مورد دوم که مورد معامله انجام عمل یا خودداری از انجام عملی است نیز موارد و مصادیق متعدد دارد؛ آنجا که مورد معامله خودداری از انجام عمل خاص باشد، مانند عدم انتقال عین مستاجره به دیگری توسط مستاجره از نظر شرایط قانونی آنجا که مورد معامله شیء است با آنجا که مورد معامله معامله لازم است برای کار یاترک عمل مورد تعهد نیز لازم و ضروری است. یعنی همانگونه که شیء مورد معامله داشتن را شرط لازم و حتمی مورد معامله بدانیم در جایی که شیء خاص باید مورد معامله قرار گیرد و یا آنجایی که کار یا خودداری از انجام کار، مورد تعهّد است نیز باید مالیّت داشتهه باشد یعنی مالیّت آن بدین معناست که انجام کار و یا خودداری از انجام کارمعینی با توجه به نوع عمل و باتوجه به زمان انجام یا ترک آ» و قصد و غرض طرفین و سایر اوضاع و احوال حاکم برقرار داد، قابل تبدیل به پول باشد و بتوان از نظر اقتصادی آن را جزء دارائی واموال مشخص محسوب نمود. پس از لحاظ شرایط و ؟ کلی از قبیل معین بودن، مقدر بودن، منفعت عقلانی داشتنی، بین موردی که موضوع و مورد معامله شیء معین است با مواردی که مورد تعهد و معامله انجام عمل یا خودداری از انجام عمل باشد.
تفاوتی ندارد، هرچندکه درتعهد به انتقال شیء، چون به شرایط مال پرداخته میشود، از مشروع بودن موضوع تعهد سختی به میان نمیآید ؟ این وصف به کار شخص تعلق میگیرد نه اموال[14].
دکتر لنگرودی نیز در تعریف موضوع معامله نوشتهاند:«هرچه که متعلق تعهد عاقد یا متعاقدین باشد موضوع عقد است. مثلا در عقد بیع، موضوع عبارت است از: الف؛ تملیک وانتقال بیع به مشتری. ب: تملیک و انتقال ثمن به بایع. زیرا تعهد تملیک وانتقال مبیع را بایع می کنند وتعهد تملیک و انتقال ثمن را مشتری... پس مقصود از موضوع عقد اشیاء و اموال نسبت بلکه افعال و ترک افعال و انتقال و اسقاط موضوع عقد است... موضوع عقد رادر اصطلاحات فقه، معقود علیه نامیده اند. در تعریف معقود علیه گفتهاند: هرچه که ؟ و تحصیل آ» بوسیله عقد انجام شود، معقود علیه است[15]. »
بنابراین، از دیدگاه این اساتید موضوع معامله، عبارت از ماهیت حقوقی است، که طرفینی در مورد ایجاد آن توافق یا ترافی مینمایند. مورد تعهد نیز عبارت از امری است که در نتیجه توافق موضوع عقد، طرفینی به عهده میگیرند. مانند: تسلیم مال یا انجام کار و ترک آن.
پذیرش این تفکیک به راحتی امکان پذیر نیست. قابل تصور است که عقدی ایجاد شود بدون آنکه موجد تعهدی برای طرفینی باشد. مثلا هرگاه یک دستگاه تلویزیون متعلق به شخص در تصرف شخص دیگری باشدو در عین حال یک تخته فرش متعلق بهشخص اخیر، در تصرف اول، باشد و این دو، عقد معاوضهای در مورد اموال مزبور منعقد نمایند که به موجب آن هر یک مالک چیزی که در تصرف دارد بشود، هیچگونه تعهدی برای متعاقدین در اثر این عقد بوجود نمیآید. زیرا معاوضه در این حالت تملیکی است و اثر آن تملیک عینی است نه ایجاد تعهد. بنابراین در مثال بالا، فرش و تلویزیون، موضوع معامله را تشکیل میدهد. بنظر میرسد آنچه اساتید نامبرده در تعریف موضوع معامله بیان داشتهاند را بتوان به«ماهیت حقوقی» یا اثر قرارداد تعریف کرد. تعاریف این اساتید، از موضوع معامله را، میتوان ناشی از عدم تفکیک مورد عقد تملیکی از مورد عقد عهدی دانست.
ماده 214 قانون مدنی مورد عقد عهدی را بیان نمودهاند و از مورد عقد تملیکی نامی نبرده است. مورد عقد تملیکی، مال معین است که در حین عقد وجود دارد و مورد اتتقال قرار میگیرد. مال مزبور میتواند عین خارجی باشد مانند خانه یا منفعت آ». مورد عقد عهدی عبارت است از : انتقال مال، تسلیم مال به صاحبش، انجام عمل، یا ترک عمل. و مورد عقد عهدی عبارت است از انتقال مال، تسلیم مال به صاحبش، انجام عمل، یا ترک عمل. و مورد عقد تملیکی عبارت است از: مال معین یکه به دیگری انتقال داده میشود. معاملات معوّض دارای دو مورد است، یک یرا عوض و دیگری را معوض میگویند و هر یک د رمقابل یکدیگر قرار میگیرند و معاملات غیر معوّض دارای یک مورد است که موضوع تعهد یا انتقال است[16].
ولی هرگاه مورد معامله شیء از اشیاء باشد نباید از چیزهایی باشد که شارع و قانونگذار مالّیت » را ملغی اعلام کردهاند. و اگر مورد معامله انجام عمل یا خودداری ا زانجام عمل باشد، عمل مزبور بایستی مشروع باشد و همیتی اندازه که شارع از انجام آن نهی نکرده باشد برای مشروع بودن کافی است.
نکتهای که یادآوری آ» بیفایده نیست، اینکه درماده 214 قانون مدنی مقرر گردیده است:« مورد معامله باید مال یا عملی باشد...» و در ماده 215 مقرر گردیده: « مورد معامله باید مالیّت داشته و...» هرگاه مورد معامله مالی باشد ماده 215 قانون مدنی معنایی نخواهد داشت و بیانی لغو و بیهوده است. برای پرهیز از این امر چارهای جر آن نداریم که مال مذکور درماده 214 قانون مدنی را به معنای شیء بگوئیم که چیزی که مورد معامله واقع میشود باید مالیّت و ارزشی مالی داشته و ؟ منفعت عقلانی باشد. که در بخش دوم بطور ؟ به آن پرداخته خواهد شد.
مبحث دوم: مال و رابطه آن با ملک، حق ومنفعت.
گفتار اول: تعریف:
الف: تعریف مال: از مال تعریفهای گوناگونی شده است که به ذکر آنها میپردازیم:
یعنی کلمه مال معروف است و عبارتست از آنچه که انسان از جمیع اشیاء مالک میشود، جمع آن اموال میباشد. ابن اثیر در مورد معنی این کلمه آورده:
«المال فی الاصل مایملک من الذعب و الفضه ثم اطلق علی کل مایقننی و یملک من الاعیان، و اکثر ما یطلق المال عند العرب علی الابل لاّنها کانت اکثر اموالهم »[18].
در ابتدا، به مقداری از طلا و نقره که انسان تحصیل میکرد مال گفته میشد، سپس برهر چیزی از اعیان که انسان را بینیاز میکند و عملک میشود اطلاق گردید. و چون شتر اکثریت اموال عرب را تشکیل می داد بدین علت بیشترین چیزی که اطلاق میکرد، شتر بود. از این تعاریف لغوی، مشخص میشود که اولا مفهوم مال، مفهومی عرفی است و نیازی به تعریف ندارد و معنای آن واضح و روشن است. وچیزی را که مردم سال بدانند، لغت به خوبی فهمیده میشود که قابلیت تملک شرط مالیّت است و چیز مال تلقی میشود که بتوان آن را تملیک کرد.
ثالثا: بین مفهوم مال تلقی میشود از نظر مردم و عرف نیز مال محسوب میشود ولی بعضی چیزها که د رنزد مردم مالیّت دارند و عرف »ها را مال ممیداند، شرع مالیّت آنها را ساقط کرده است مثل شراب، مردارو...
در اصطلاح فقهی، مال چیزی است که اولاً حیازت آن میسر باشد یعنی قابل حیازت و قابل تملک باشد. ثانیا: انسان بتواند از آن منتفع شود. شرظ اول را می توان قابلیت اختصاصی به شخصی یا ملت معینی نامید و شرط دوم را می توان مفید بودن گفت. یعنی شیء در صورتی عنوان مال را به خود میگیرد که بتواند به حال انسان مفید واقع شده، نیازی از نیازهای او را خواه مادی یا معنوی برآورده سازد[19]. از تطرفقه اسلامی شیء که نمی تواند نیازی از نیازهای انسان را برآورده سازد مبادله و معادله آن ممنوع است و همچنین در بحث از شرایط مبیع (در کتاب مبیع) از متمول بودن مبیع صحبت به میان آورده اند.[20]
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
دانلود مقاله آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی
حسابداری صنعتی
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 12
فهرست محتوا
هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند. ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی است که مدیریت را برای خلق ارزش بر می انگیزد.
برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کرد. مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دارد. برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک دروازه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنها چیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برده ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورده ایم. در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دارد.
انسان کنونی سخت درصدد تامین غذاست. نخستین حلقه از زنجیره غذایی را ماشینهایی سبزی تشکیل میدهد که تقریباً تنها تولید کنندگان مستقل غذا می باشند. بنابراین آدمی توجه خود را به این امر معطوف داشته است که حداکثر توان خود را در استفاده از این موجودات برای تامین بیشتر خود بکار گیرد. تدابیری که برای افزایش غذا اندیشیده شده است به اختصار شامل افزایش سطح زیر کشت محصولات، اقداماتی در جهت به نژادی و نیز به زراعی، استفاده از تکنولوژی و مکانیزاسیون در کشاورزی و در نهایت حفاظت گیاهان از آسیب آفات و بیماریهاست. این مقوله، یعنی حفاظت گیاهان (Crop protection) در کل، در حیطه رشته گیاه پزشکی قرار دارد. بیماری شناسی گیاهی (Plant pathology) شاخه ای از گیاهپزشکی است و هدف آن در نهایت جلوگیری از آسیب هایی است که توسط عوامل بیماریزا به گیاه وارد می شود.
بیماریهای گیاهی از زمانهای بسیار دور توجه انسان را به خود معطوف داشته اند. قدما عقاید خرافی در این مورد داشتند و برخی آن را خشم خدا برای مجازات میدانستند و حتی در یونان قدیم به رب النوع زنگ Robigns معتقد بودند و برای آن هرساله مراسم مذهبی و قربانی بپا میکردند. نخستین کسی که در زمینه بیماریهای گیاهی مطالعه نمود، تئوفراستوس بود که حدود 300 سال قبل از میلاد می زیست. وی اعتقاد داشت که بیماریهای گیاهی در اثر عوامل جوی بوجود می آید. تا 2000 سال بعد از این تاریخ اطلاعات ناچیزی به این علم اضافه شد. تا اینکه ون لی ون هوک (van Leewenhoek) در سال 1675 میکروسکوپ را کشف کرد و دروازه ای به جهان عظیم میکروارگانیسم ها فراروی انسان گشوده شد. میشلی (Micheli) در سال 1729 با تردید به نظریه خودبخودی سقراط اسپور قارچها را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1755 تیلت (Tillet) با توصیف اسپورهای سیاهک پنهان گندم و اثبات انتقال آن به گیاه سالم و نیز امکان کنترل با ضدعفونی کردن بذر، نظریه خودبخودی را که بعداً توسط پاستور (1860) کاملاً رد شد، زیر سئوال برد. نیدهام (Nidham) در سال 1743 اولین نماتد انگل گیاهی را از خوشه های گندم استخراج کرد. دباری (Debary) در 1861 قارچ عامل بلایت دیررس سیب زمینی (Phytophtora infestans) را شناسایی و از رشته پزشکی به بیماری شناسی گیاهی روی آورد و موفق شد علل بسیاری از بیماری ها و سیکل زندگی عامل آنها را کشف و توصیف کند. وی به عنوان پدر علم بیماری شناسی گیاهی نوین معروف می باشد. در سال 1886 مایر (Mayer) به بیماری موزاییک توتون پی برد که در نهایت در سال 1935 استانلی (Stanly) با کشف ویروس عامل این بیماری جایزه نوبل را دریافت کرد. بوریل Burill در سال 1878 عامل سرخشگیدگی گلابی را یک نوع باکتری اعلام کرد. در سال 1931 استاهل (Stahel) پروتوزوئرهای تاژکدار را از آوندهای آبکشی قهوه استخراج کرد. دینر (Diener) در سال 1971 ویروئیدها را کشف کرد و دوئی (Doi) در سال 1972 شبه مایکوپلاسماهایی را در بافت چند گیاه مشاهده نمود. امروزه تغییرات و پیشرفتهای شگرفی در این زمینه بوجود آمده است.
تعاریف اساسی
تعریف بیماری های گیاهی : (Plant diseases)
تعاریف متعددی از بیماری های گیاهی ارایه شده است که در زیر تنها به یکی از کاملترین تعاریف بسنده می کنیم.
(( بیماری گیاهی اختلال در عملی از گیاه است که در اثر تحریک مداوم یک موجود زنده یا غیر زنده بوجود می آید که منجر به بروز حالت غیر طبیعی در مورفولوژی، فیزیولوژی و رفتار گیاه می شود ))
تعریف بیماری شناسی گیاهی : (Plant pathology)
علم مطالعه بیماری های گیاهی را بیماری شناسی گیاهی گویند. این علم، علم مطالعه عوامل بیماریزا، چگونگی بیماریزایی، ارتباط گیاه و عامل بیماریزا و بالاخره روشهای مبارزه با بیماریهای گیاهی است.
آسیبی که بیماریهای گیاهی به گیاهان محصول ده وارد می آورند، باعث کاهش محصول، افزایش قیمت آن برای مصرف کننده و حتی در شرایط حاد، گرسنگی، بدبختی، آوارگی، قحطی و مرگ می گردد. مرگ 250 هزار ایرلندی در قحطی 1845 در اثر بیماری بلایت دیررس سیب زمینی نمونه ای از تاثیر مستقیم بیماری های گیاهی در حیات بشری است. بیماری های گیاهی ممکن است عاملی محدود کننده برای کاشت یک محصول در یک منطقه باشد و تمامی گیاهان یک گونه را که به یک بیماری خاص حساس می باشند، از بین ببرد. انقراض نسل بلوط امریکایی در اثر بیماری بلایت در امریکای شمالی یا نارون امریکایی در اثر بیماری مرگ هلندی نارون نمونه ای گویا از این مسئله است. علاوه براین خسارت ها، مخارج مبارزه (سم، ابزار و وسایل و کارگر و ....) را نیز بایستی به این هزینه های ناشی از بیماریها افزود. به عنوان مثال برابر تخمین وزارت کشاورزی امریکا سالانه 1/9 میلیارد دلار بیماریهای گیاهی، 7/7 میلیارد دلار آفات بندپای گیاهی و 2/6 میلیارد دلار علف های هرز فقط در این کشور خسارت وارد می کنند.
تغییراتی که در روش های کشاورزی در اثر پیشرفت سایر علوم در تمامی رشته ها و با ابداع روشهای نوین صورت گرفته است، اثراتی را در نوع بیماریها، شدت و میزان خسارت و سرعت انتشار آنها بدنبال داشته است. بطور مثال با پیشرفت علم اصلاح نباتات، ارقامی پرمحصول و پاکوتاه از گندم تولید و در دهه 1960 توزیع شد که با توجه به عملکرد بسیار بالای، رفته رفته جایگزین ارقام بومی و محلی گردید. این تغییرات که متعاقب آن تغییراتی را در روشهای زراعی مطالبه می کند، اپیدمی های ویرانگری از بیماریهایی نظیر بیماری سپتوریوز گندم را سبب گردید که در حال حاضر نیز به عنوان معضلی برای کاشت ارقام اصلاح شده گندم در سراسر دنیا به شمار می رود و گاه مثلاً در مناطق مدیترانه ای تا 81% به محصول خسارت وارد می کند. تاثیر روش های نوین آبیاری را نیز در اشاعه بیماریها نبایستی از نظر دور داشت. افزایش کاربرد کود، آفت کشهای مختلف و بروز مقاومت به آنها در بسیاری از نقاط دنیا و پیشرفت های تکنولوژی و افزایش آودگی ها در هوا و .... نیز از عواملی است که تاثیر زیادی در افزایش بیماریهای گیاهی داشته است.
جدول زیر برآورد های جهانی 1982 از خسارت بیماریها را به چند محصول مهم نشان میدهد.
عوامل بیماریزا در گیاه (Plant pathogens)
عواملی که موجب ایجاد بیماری می شوند، به عوامل بیماریزا یا پاتوژن (Pathogen) معروفند. این عوامل ممکن است زنده و یا غیر زنده باشند. بیماریهای گیاهی براساس عامل بیماریزا در دو گروه قرار می گیرند :
1 – بیماری های ناشی از عوامل زنده (Biotic) :
این قبیل بیماری ها به لحاظ آنکه عامل بیماریزا در آنها زنده است، مسری یا واگیردار می باشند و با روش های طبیعی و مصنوعی از یک گیاه به گیاه دیگر قابل انتقال می باشند. پاتوژن های زنده ای که در گیاه ایجاد بیماری می کنند، عبارتند از :
قارچ ها، پروکاریوت ها (باکتری ها و مالیکوت ها)، ویروس ها، ویروئید ها، نماتدها، گیاهان انگل گلدار و برخی از جانوران تک سلولی (پروتوزوآ) و جلبکها.
2 – بیماری های ناشی از عوامل غیر زنده (Abiotic) :
این بیماری ها غیر مسری می باشند و به بیماری های فیزیولوژیک موسوم می باشند. این عوامل شامل شرایط نامساعد آب و هوایی، کمبود و بیشبود عناصر غذایی در خاک و نیز آلودگی هوا می باشند.
تشخیص بیماری های گیاهی (Diagnosis of plant diseases)
تشخیص بیماری مقوله پیچیده و آمیزه ای از علم، فن، تجربه و هنر است. مهمترین مرحله تشخیص، شناسایی عامل بیماریزاست. در واقع، تشخیص نخستین و اساسی ترین گامی است که در جهت کنترل صحیح بیماری ها برداشته می شود. هرچه تشخیص با دقت کمتری انجام شود، روش های کنترلی توصیه شده نیز از دقت کمتری برخوردار خواهد بود.
در تشخیص اولیه بیماری ها از دو عنصر مهم کمک گرفته می شود.
1 – علایم بیماری (Symptom)
2 – نشانه ها و آثار انگل (Sign)
نکته قابل ذکر این است که فرد تشخیص دهنده بایستی اطلاعاتی را نیز در ارتباط با شرایط رشدی و کشت گیاه مثل آب و هوا، اطلاعات مربوط به ویژگی های خاک، روش آبیاری اعمال شده، محصول سالهای قبل و ... کسب نماید. اینکار معمولاً با پر کردن فرم های اولیه ای انجام می شود که کمک بسیار زیادی در امر تشخیص می باشند. این فرم ها به کمک زارعین در محل مورد بازبینی نمونه بیمار گیاهی تکمیل می شوند. در مرحله بعدی فرد تشخیص دهنده با مشاهدات دقیق حدس هایی را در ذهن می پروراند (ارایه فرضیه). در این راستا، آشنایی با علایم مختلف بیماری ها و مهمتر از آن نشانه ها یا آثار انگل بسیار ضروری است. مرحله بعدی آزمایش فرضیه است که معمولاً در آزمایشگاه انجام می گیرد و ممکن است به رد و یا اثبات فرضیه ارایه شده منجر گردد. در این مرحله روش های بهره گیری از منابع معتبر علمی اساسی ترین مهارتی است که فرد بایستی از آن برخودار باشد.
علایم بیماری های گیاهی
1 – زردی یا کلروز (Yellowing, Chlorosis) : عدم تشکیل یا از بین رفتن کلروفیل در کل یا قسمتی از گباه
فهرست مطالب:
تاریخچه بیماری های گیاهی ..............................................................................................
تعاریف اساسی .................................................................................................................
اهمیت بیماری های گیاهی ................................................................................................
عوامل بیماریزا در گیاه ........................................................................................................
اصول تشخیص بیماری های گیاهی ....................................................................................
علایم بیماری ......................................................................................................................
نشانه های عامل بیماریزا .....................................................................................................
اصول کخ ..........................................................................................................................
عوامل دخیل در وقوع بیماری ها (مثلث بیماری) ................................................................
مراحل بوجود آمدن بیماری های گیاهی ............................................................................
روش های تهاجم عوامل بیماریزا به گیاه ...........................................................................
روش های مقابله گیاه با عوامل بیماریزا ............................................................................
اصول مدیریت و کنترل بیماری های گیاهی ......................................................................
شامل 24 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه31
بخشی از فهرست مطالب عقاید و مفاهیم زرتشت
بهشت:
برزخ:
عرش اعلاء:
تقسیمات اوستا:
اعتقادات زردشتیان امروزی:
نمازهای پنجگانه عبارتند از:
آیین مانوی
زندگی مانی:
عقاید و تعالیم مانی
مراحل تطور خیروشر در تعالیم مانی:
منابع اطلاعاتی دین مانی:
جهان انسانی:
پیامبری در رسالت:
جهان سیاسی مانی عقاید و مفاهیم زرتشت
مرگ:
بعد از مرگ هر فردی جد او را باید دور از مردم بر بالای کوه در جاهایی که آنها را برج خاموشان گویند، بیفکنند تا طعمه مرغان و جانوران لاشخور گردد (سگی یا مرغی آن را بدرد). پس از مدتی آن استخوانهای پراکنده را گردآورده در چاهی که آن را استودان (استخواندان) گویند، میریزند، زیرا آب و خاک و آتش مقدساند و آلودن آنها جایز نیست.
نتایج اعمال انسانها:
اگر مرد، شخصی نیکوکار و کمگناهی بود وجدان یا نتیجه اعمال او به صورت دختری نورانی که نماینده تقوی و پارسایی شخص است، ظاهر میشود و چنانچه گناهکار باشد، این وجدان و نتیجه اعمال به صورت پیرزنی جادوگر و دیوی وحشتبار که مظهر تباهکاری مشخص است به سراغ وی خواهد رفت.
محاکمه روح:
سپس روان شخص را به عالیترین مرجع قضایی اخروی که در قله کوه البرز تشکیل میگردد درحضور سه قاضی(مهر، سروش، رشن)، مورد محاکمه قرار میدهند و برای توزین (وزن کردن) گناهان ترازویی وجود دارد که شبیه به ترازوی توزین گناهان مصریان قدیم است و اعمال روانها را بوسیله آن مورد سنجش قرار میدهند.
دوزخ:
بر حسب گاتها، همان خانه «دروغ» است. جایگاه ناخوش و سرزمینی که بوی گند از آن برمیخیزد و از اعماق ظلمانی آن فریاد شیون و ناله و غم به گوش میرسد . آنچه دوزخیان را شکنجه میدهد نبودن آتش و سرمای سخت و ظلمات محض است. تاریکی به حدی شدید است که قابل لمس دستهاست و بوی نامطبوع آن به قدری مادی و جسمانی است که میتوان آنها را با کارد برید. روانهای گناهکاران در حالیکه با زنجیر به یکدیگر بسته شدهاند به دوزخ کشانده میشوند. شکنجهها به قدری توانفرساست که شخص هنوز سه روز نگذشته گمان میکند 9 هزار سال است که زندانی دوزخ است.
بهشت:
در آن سوی پل چنیوات (چنیواد) که روان نیکوکاران از آن میگذرد، به قول گاتها بهشت برین قرار دارد و آن مکانی است که جایگاه خوشی است و آفتاب در آنجا هیچوقت غروب نمیکند و و وهشیت یعنی بهترین جای است.
برزخ:
کسانی که کارهای نیک و بدشان برابر است در عالم همستکان یا برزخ یا اعراف خواهند بود.
عرش اعلاء:
روان و روح آدمی پیوسته صعود میکند تا به عالیترین مرتبهای میرسد که آن را گروتمان = گرونمان میخوانند که به معنای عرش اعلای خداوند و خانه نفحات است.
تقسیمات اوستا:
در طول زمان توسط موبدان زردشتی، بخصوص تا دوره اسلامی، قسمتهایی به اوستا اضافه شدهاست، ولی قسمتی که اثر مسلم زردشت است، گاتها (گاتاها) است که اکنون درکتاب سینای اوستا جای دارد. اوستا پیش از اسلام به 21 نسک یا کتاب تقسیم میشد. پس از اسلام بسیاری از نسکهای آن گم شد. اوستای موجود شامل قسمتهای زیر است:
در زمان ساسانیان،که دین زردشتی رسمی گردید با تلاش موبدانی مثل آذرمهراسپند، 21 نسک اوستای قدیم به پهلوی ترجمه شد. زبان اوستایی الفبایی مخصوص و صدادار دارد که آن دین دبیره به معنای خط دین میخوانند.
زند و پازند: زند تفسیری است به زبان پهلوی که در زمان ساسانیان بر اوستا نوشتهشد و غالباً اوستا را با زند در یک