شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:81
فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ
1ـ1 کلیات تحقیق
1ـ1ـ1ـ حس عمقی:
اولین بار یک فیزیولوژیست اسکاتلندی به نام Bell (1826) پایه فیزیولوژیک درک حرکت و حس را مطرح نمود. بدین صورت که بین مغز و عضله یک چرخه عصبی وجود دارد و ریشههای قدامی پیام را از مغز به عضله میفرستند و ریشههای خلفی حس وضعیت را از عضله به مغز میبرند. Bell بیان میکند که حس وضعیت و حس حرکت با انقباض عضله تحریک شده و پیامهای آوران به مغز فرستاده میشود
(Bell et al. 1826).
پاتولوژیست و آناتومیست انگلیسی به نام Bastian (1887) آگاهی از انجام حرکت را حس حرکت نامید (Kinaesthesia) و عنوان کرد که بوسیلهی این حس پیچیده قادر به درک وضعیت و حرکت اندامهای خود هستیم و میتوانیم تمایز ایجاد کنیم و توسط آن مغز ما قادر به هدایت ناخودآگاه بیشتری روی حرکات خواهد بود ( Bastian et al. 1887).
محققان از صد سال پیش به آگاهی از وضعیت سگمانهای بدن توجه کرده اند. شرینگتون (1906) آگاهی از وضعیت سگمانهای بدن را حس عمقی نامید و این کلمه را از لاتین گرفت که Re (ceptus) به معنی دریافت کردن و Proprious به معنای از خود میباشد. او طبقهبندی حواس را به طریق زیر انجام داد.
1ـ حس عمقی و کینستزیا (Proprioception & Kinaesthesia) که شامل حس وضعیت، حرکت، نیرو، وزن، تلاش، فشار، ارتعاش و تعادل میباشد. 2- دما(temperature) شامل سرما و گرما.
3ـ Nociception شامل درد. شرینگتون حس عمقی را اطلاعات آورانی میداند که منجر به حواس هوشیارانه، تعادل پوسچرال و ثبات سگمنتال میگردند. اطلاعات حس عمقی از آورانهای محیطی مثل گلژی تندون، دوک عضله، گیرندههای پوستی و مفصلی تاندون و لیگامان تأمین میگردد
Ashton -miller et al. 2000; Stillman et al, 2002)) . بسیاری از محققین حس عمقی را ورودی آوران حسی از وضعیت مفصل و حرکت مفصل میدانند در حالیکه عدهای دیگر آن را حس وسیعتری
میدانند که کنترل عصبی – عضلانی را در برمیگیرد و علاوه بر حس تحریکات آوران، کنترل عصبی – عضلانی، پردازش تحریکات و پیامهای خروجی را از طریق سیستم عصبی – عضلانی نیز شامل میشود. حواس عمقی آگاهانه شامل حس حرکت (کینستزیا)، حس وضعیت مفصل و حس نیرو میباشد
(Reiman et al, 2002). از دیدگاه دیگر حس عمقی یکی از اجزای حس پیکری است. این دیدگاه حس پیکری را مکانیسمهای عصبی میداند که اطلاعات حسی را از بدن جمعآوری میکند. این حسها در مقابل حسهای ویژه قرار دارند که منظور از آنها به طور اختصاصی بینایی، شنوایی و بویایی است. حس پیکری به سه نوع مکانیکی، حرارتی و درد تقسیم بندی میشود. در تعریف حس مکانیکی آن را شامل حسهای تماس و وضعی میدانند که بوسیله جابجاشدن مکانیکی پارهای از بافتهای بدن تحریک میشود. سپس حس عمقی را به عنوان حسهایی که از بافتهای عمقی نظیر لیگامانها، عضلات و استخوانها میآیند تعریف
میکنند. حس عمقی دو سطح دارد: ارادی و غیر ارادی با شروع رفلکسی. حس عمقی ارادی قادر به تأمین عملکرد مفصل در ورزش و فعالیت میباشد و حس عمقی غیرارادی، فعالیت عضلانی و شروع ثبات رفلکسی مفاصل را از طریق گیرندههای عضله تنظیم می کند.
پایانامه فیزیولوژیست