فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحفقیق در مورد جایگاه زن در اسلام

اختصاصی از فی فوو تحفقیق در مورد جایگاه زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحفقیق در مورد جایگاه زن در اسلام


تحفقیق در مورد جایگاه زن در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه95

 

فهرست مطالب

 

زن درایران باستان

زن درفرانسه

زن دراعراب جاهلیت

زن درهند

زن درچین

زن در یونان باستان

زن در روم باستان

عقیده ی کشیشان مسیحی درباره ی زن

 

 

**زن در اسلام

اسلام و زن امروز

زن در نظر اسلام

زن وحقوق برابر

مقام زن در اسلام

آفرینش زن در اسلام

عدم تبعیض در خلقت زن و مرد

خلقت زن عامل تسکین و آرامش

فضیلت مادربودن در اسلام

مشورت با زن در اسلام

زنان مسلمان در کسب دانش

فضیلت زن مسلمان در اخلاق و عبادت

*** نقش زن درخانواده از دیدگاه اسلام

ازدواج و تشکیل خانواده

**** نقش حجاب زنان در خانواده و اجتماع

حجاب در اسلام

نقش حجاب در حفاظت و سلامتی خانواده

ارتباط حجاب و عفاف

حجاب و استحکام پیوند خانواده

کیفیت مراعات حجاب در اجتماع

حجاب و پیشگیری از مفاسد اجتماعی

***** زنان در مدیریت و رهبری جامعه

مدیریت و رهبری در اجتماع اسلامی

زن در مسیر قضاوت

حکومت و فرانروایی

****** نظر امام خمینی(ره) درباره ی زن

جایگاه و نقش زن از دیدگاه امام خمینی (ره)

نقش اجتماعی زن از دیدگاه امام خمینی(ره)

نقش زن برمبنای ویژگی های زنانگی

******* مهر و نفقه زن

مهر و نفقه

تاریخچه ی مهر

مهر در نظام حقوقی اسلام

فلسفه ی حقیقی مهر

مهر در قرآن

مقام انسانی زن از نظر قرآن

نتیجه گیری

تهیه کنندگان

 


نگاهی به زن در ادوار تاریخ :

 1- زن در ایران باستان

اندیشه ایرانیان باستان درباره زنان نسبت به دیگر اقوام ماقبل یا هم عصر خویش از وضعیت مساعد و بهتری برخوردار بود، که شایان تقدیر وتحسین می باشد. اما باز مشکل از نگرش حقارت آمیز و رفتارهای تبعیض گونه به زنان حل نشده بود پرفسور کریستین سن دربارة اعتقادات ایرانیان زمان ساسانیان می نویسد« در نقش شکار طاق بستان فقط چندتن از 3 هزار زن خسروپرویز را که در حرم داشت می بینیم این شهریار هیچگاه از این میل سیر نمی شد، و دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را به حرم خود می آورد، هرجا زنی با وصف مناسب می دیدند، خدمت را می بردند.» متأسفانه شاهد تداوم افکار پلید پیرامون بانوان در تاریخ نظام شاهنشاهی ایران تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب بودیم، بویژه تلاش سلاطین در گسترش حرمسراها در  گذر تاریخ، دلالت بر واقعیت های تلخ و ضالمانه جنس مذکر بر مؤنث دارد. در تاریخ ایران مشاهده می کنیم که حتی زن در دوره ی ناصرالدین شاه بعنوان یک ابزار شهوت برای غریزه ای جنسی مردان قرار می گرفت. در این زمینه تصحیح شده که عملاً در تاریخ گذشته ایران زنان دارای شخصیت حقوقی نبوده و در شمار اشیاء و تحت قیمومت مردان قرار داشتند. می توان به ازواجهای شرم آور عصر ساسانیان اشاره کرد مانند زناشویی خواهران با برادران، پسرها با زن پدرها و تعداد زوجات که هر مرد می توانست حتی صد زن بگیرد.

2- زن در فرانسه:

 فرانسویان اعتقاد داشتند زن رفیق مار و فرستاده


دانلود با لینک مستقیم


تحفقیق در مورد جایگاه زن در اسلام

دانلود مقاله روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فصــل اول
« بدون تبلیغات که بطور مداوم به توسعه خدمات و کالاها می افزاِید امروز ثروتمندترین ملتی نبودیم که تاکنون به وجود آمده است.»
«لوتر . اچ. هرجز»
مقدمه:
سیصد سال پیش در طول کم و بیش نیم سده انفجاری رخ داد که امواج آن سراسر کره زمین را به لرزه درآورد، جوامع را در هم ریخت و تمدنی نوین آفرید. این انفجار انقلاب صنعتی بود.
جهانی بود که در آن انقلاب صنعتی ناگهان ظاهر شد و ضد تمدنی عجیب، قدرتمند و فوق العاده پر انرژی خلق کرد، نظام صنعتی چیزی بیشتر از دودکشها و خط تولید کارخانه ها و تولید انبوه بود. یک نظام اجتماعی غنی و چند وجهی را تشکیل می داد که بر تمام جنبه های زندگی اثر گذارد و همه ویژگیهای گذشته را مورد یورش قرار داد.
خیزش بسوی نظام جدید انرژی با پیشرفت عظیم تکنولوژی همگام بود از جمله تکنولوژی صنعتی و اقتصادی جوامع.
جریان یافتن انبوهی اطلاعات در جوامع نیاز مبرم بود و این امر از عهده کانالهای پیشین ساخته نبود. در همه رسانه های همگانی از جمله روزنامه و تلویزیون و ...
ما دیگر بار شاهد اصول اساسی کارخانه ها در تولید بودیم. یعنی همگی آنها مهر پیامهای واحدی را به ذهن میلیونها انسان می زدند، درست به همانگونه که کارخانه ها محصولات واحدی را برای استفاده میلیونها خانه تولید می کنند. بنابراین در کشورهای صنعتی، اعم از سرمایه داری و یا سوسیالیستی یک سپهر اطلاعاتی پیشرفته بوجود آمد، یعنی مجاری ارتباطی که از راه آن پیامهای فردی و همگانی را می توان به مثابه کالا یا مواد خام بخوبی توزیع کرد.
انقلاب صنعتی از یک طرف یک نظام اجتماعی که به سان شگفت آوری یکپارچه بود ایجاد کرد که تکنولوژیهای خاص خود، نهادهای اجتماعی ویژه و مجاری ارتباطی مختص خود را که همگی به یکدیگر مرتبط بوده اند را دارا بود. اما از سوی دیگر یگانگی جامعه را از هم درید و شیوه ای از زندگی مملو از تنشهای اقتصادی و تعارضهای اجتماعی و ناراحتیهای روانی ایجاد کرد.
همانطور که جوامع صنعتی به ساختن اقتصاد ملی خود پرداختند یک تغییر بنیادی در آگاهی عمومی ظاهر شد. بنابراین افقهای ذهنی بتدریج گسترش یافت. رسانه های همگانی جدید مردم را در معرفی اطلاعات و تصورات ذهنی تازه درباره سرزمینهای دوردست قرار دادند. تحت تأثیر این تحولات آگاهی ملی شکل گرفت. عده ای از مردم برای فروش کالاهای خود یا تبلیغات سیاسی، جامعه ها را زیر بمباران تبلیغی قرار دادند. میتوان گفت تبلیغات به خودی خود نه خوب است و نه بد، بسته به استفاده ایست که از آن می شود.
تبلیغات یا علنی صورت می گیرد یا غیر علنی، یعنی یا مستقیماً تلقین می شود و از همان ابتدا هدف مبلغ روشن است یا در فاصله زمانی نسبتاً طولانی مقصود ظاهر می شود. روانشناسان خود نظر مثبتی نسبت به تبلیغات ندارند، بخصوص تبلیغات و آگهی های تجاری که از نظر آنها موجب پیدایش مد و شیدایی اجتماعی می شود. البته تبلیغات فرهنگی و سیاسی نیز اگر صادقانه نباشد بعلت بازیچه قرار دادن احساسات و باورهای مردمی و تغییر دادن ارزشهای اجتماعی بنفع طبقه یا دسته و گروهی، خود امری مرسوم است. روانشناسان تبلیغات از هر نوعی را القاء فکری و تحمِیل عقاید و منحرف کردن ذهنها به سمت و سویی که یک گروه برتر مایل است میدانند. چه خوب است که بینندگان آگهی ها چندان تحت تأثیر زیبایی تبلیغ قرار نگرفته و با تعمق و اندیشه، نه از روی بی حوصلگی و کمبود به تبلیغات بنگرند که بعد نادم و پشیمان نشوند.
بر همین اساس می توان گفت که عصر، عصر تبلیغات است و تبلیغات توانسته تمام ارکان و فرهنگ جامعه های گوناگون را دگرگون سازد و افراد خواسته یا ناخواسته در هر نقطه از جهان تحت تأثیر جنبه های گوناگون تبلیغات قرار دارند. گاهی اوقات رسانه ها با پیامهای دروغین و ارائه الگوهای خودخواسته، آنچنان از همه طرف مردم را بمباران تبلیغاتی می کنند که فرصت اندیشیدن و انتخاب کردن را از افراد سلب می نمایند. در چنین جهانی، آدمی دیگر مختار نیست بلکه تنها می تواند آنچه را که مبلغین در بوقها دمیده اند برگزیند و چون یک عروسک هر لحظه به سمت و سویی حرکت کند و الفاظی بکار ببرد که به آنان آموخته شده نه آنچه را که خود دریافته است. در چنین جوامعی بجاست که سطح آگاهی مردم را بالا ببریم و به آنان صبر و حوصله و تحمل القاء کنیم. بایستی این تفکر را در آنها تقویت کرد که در تصمیم گیری برای زندگی خویش عجله نکنند و به خود و به افکار خود استعداد خویشتن آنقدر بها بدهند که خود را مقدم بر هر پدیده بی روح دیگر بدانند.
« چارلز لیند بلام ، یکی از چهره های برجسته علوم سیاسی آمریکا، حل رابطه میان حکمرانان و مردم را از سه راه ممکن می داند: اجبار، مبادله و اقناع. در قرن حاضر یعنی قرن بیست و یکم، استفاده از زور و روشهای جبری آشکار به تدریج رنگ می بازد و تفوق ساز و کارهای بازار بر اقتصادهای دولتی، ابزارهای اقتصادی دولتها برای سلطه بر شهروندان را نِیز محدود می سازند. از سوی دیگر گسترش روزافزون انواع رسانه های همگانی و حضور فراگیر آنها در عرصه های گوناگون زندگی اقناع را به بهترین و مؤثرترین ابزار حل مناسبات میان حاکمان و مردم و نیز میان آحاد مختلف مردم تبدیل کرده است ».

 

طرح مسأله تحقیق :
تحولات اجتماعی و اقتصادی قرنهای هجدهم و نوزدهم، سبب پیشرفت و تکامل مطبوعات شد. در حکومتهای دموکراسی آزادی گرا، به مطبوعات در کنار ارگان سه گانه مقننه، قضائیه و مجریه، عنوان « رکن چهارم دموکراسی» داده شد.
در واقع از اواسط قرن نوزدهم به سبب توسعه مدارس و دادن حق رأی در انتخابات به عموم افراد، مطبوعات که تا آن موقع فقط در قشر کوچک مردم باسواد نفوذ کرده بودند. میدان گسترده تری پیدا کردند. در همین دوران توسعه صنعتی کشورهای غربی باعث افزایش جمعیت شهرها و دگرگونی وضع اجتماعی میشد، تأسیس کارخانه ها و افزایش فعالیتهای صنعتی، اهالی روستاها را که در شرایط خاص روابط خانوادگی زندگی می کردند، به شهرها کشاند و به زندگی گروهی توده وار واداشت. چنین مردمی که از نقاط مختلف به شهر روی آوردند، هر چند به هیچ روی یکدیگر را نمی شناختند ولی به سبب داشتن وضع اجتماعی یکسان دارای احساس واحد شدند.
خوبست بدانیم که پیوند اجتماعی افراد دراین جامعه های بزرگ بر خلاف پیوند لفظ مستقیم در جامعه های کوچکتر، پیوند فکری و روحی است. همان پیوندی که در جامعه شناسی به ارتباطات ثانوی معروف است. این طرز زندگی و این روحیه با نتایج اجتماعی زیر و رو کننده خود در سرنوشت مطبوعات نیز تأیید قاطع گذاشت. قبل از پدیده توده وار شدن جوامع، روزنامه ها تنها یکی از راههای ارتباط اجتماعی بود ولی مهمترین راه آن بشمار نمی رفت.
در آن موقع مطبوعات فقط دو وظیفه داشتند. از یک سو اطلاعات موجود را در همه جا پراکنده می کردند و از سوی دیگر اندیشه ها و عقایدی را که در جامعه ها پدید آمدند اشاعه می دادند. با این دو عمل مطبوعات در واقع چیزی از خود نمی نوشتند بلکه آنچه از پیش وجود داشت را انتشار می دادند.
در جامعه های صنعتی، مطبوعات نقش مهمتری بدست آوردند و در واقع به عامل اصلی ارتباط اجتماعی تبدِیل شدند، در یک چنین جامعه هایی مطبوعات وظیفه یافتند که بعنوان مهمترین وسیله ارتباطی، به زبان همه مردم تبدیل شوند.
اما نباید فراموش کرد که ایجاد و تکامل صنعت چاپ و بهره برداری از آن برای تکثیر کتابها و روزنامه ها در تاریخ وسایل نوین ارتباطی یک نقطه عطف محسوب می شود.
پیدایش صنعت چاپ در قرن پانزدهم میلادی، در واقع سرآغاز تحولات بزرگی بود که آثار آن در پنج سده اخِیر در فنون انتشاری و ارتباطی نمایان گشت. به عقیده مک لوهان، اختراع خط الفبایی، صنعت چاپ اروپایی و وسایل ارتباطی الکترونیکی معاصر نظِیر تلویزیون و رادیو را باید اساس تحولاتی دانست که در طول تاریخ بشر در فرهنگ جامعه ها پدید آمده اند. بنظر مک لوهان اختراع خط الفبایی و مخصوصاً توسعه چاپ، نوع زندگی را از بین می برد و فرهنگ را نیز دگرگون می سازد. فردگرایی ، ملی گرایی ، گسترش سوادآموزی و آموزش مدرسه ای و ایجاد صنایع جدید که، کهکشان گوتنبرگ را تشکیل می دهند همه از مظاهر صنعت چاپ هستند.
باید یادآوری کنیم که در افزایش تعداد صفحات مطبوعات آگهی های بازرگانی نقش مهمی دارند و در کشورهای دارای اقتصاد آزاد، روزنامه ها و مجله ها موقعی می توانند میزان خبرها و مطالب سرگرم کننده را بالا ببرند که به موازات آن، میزان آگهی ها نیز افزایش یابد. در این صورت، چون اصولاً مقاصد انتفاعی مطبوعات هدفهای اجتماعی آنها را تحت الشعاع قرار می دهند، مدیران مطبوعات نمی توانند تنها با توجه به نیازهای خوانندگان بر تعداد صفحات بیفزایند.
معمولاً پژوهشهای انگیزشی که در بازاریابی کاربرد دارد شامل دو مرحله است:
1- کشف انگیزه های مصرف کننده که ممکن است به محصول ربط داشته باشد.
2- تغییر شکل محصول به نحوی که توانایی آنها برای ارضای نیازهای کشف شده مشخص تر باشد.
اولین عامل شامل تلاش برای شناختن نیازهای پیش آگاه و یا ناخودآگاه است. بنابر تعریف، شخص از این نیازها آگاهی ندارد، اما آنها می توانند تأثیرات پویایی بر رفتار آگاهانه او داشته باشند . نیازها موقتاً خفته هستند، اما می توان آنها را به جریان انداخت تا به فروش محصولات کمک شود و از این راه مرز تازه ای گشوده می شود.
دومین عامل در تحقیق انگیزشی شکل دهی محصول است تا اینکه انگیزه های کشف شده را تحریک کند. بعبارت دیگر به محصول شخصیت و موقعیت مناسبی نسبت داده می شود. افزایش فروش شدیداً با افزایش اطلاعات درباره انگیزه های افراد ارتباط دارد.

 

هدف پژوهش:
هدفهای کلی و جزئی که در این تحقیق مد نظر قرار دارند عبارتند از :
1) هدف کلی: روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر
2) هدف جزئی: روشن ساختن جایگاه تبلیغات در روزنامه ها از منظر مخاطبان به ویژه دانشجویان. (تبلیغات روزنامه ای از چه جایگاهی بین مخاطبان برخوردار است)

 

اهمیت پژوهش:
نقش و اهمیت تبلیغات
تبلیغات در تحولات عمومی جهان، در همه امور جاری فعالیتهای بشری اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فردی و گروهی تأثیر فراوان دارد.
تبلیغات در تمام تار و پود زندگی انسانها گره خورده است. تبلیغات در وجه مثبت خود یک ضرورت و در حقیقت بوجود آورنده ارتباطات لازم و منطقی است. اگر چه اثرات تبلیغات پیوسته بادوام نیست و پیوسته با مقاومتها و ضد تبلیغها مواجه می شود، اما به هر حال بسیاری از اهداف مبلغین، گر چه بطور مقطعی، تحقق مییابد در مجموع می توان اینطور بیان کرد که، تبلیغات با وجوه متضاد خود هم می سوزد و هم می سوزاند، آگاه می کند و گمراه می کند. موجب ترقی و تعالی و پیروزی می شود و باعث خمودی و شکست و فراموشی می شود. اما به هر چه که هست حضور دارد و روزگار بدون تبلیغات سپری نخواهد شد.
در دنیای پرهیاهو و ملتهب امروز ضروری است تا هر فرد اطلاعات کافی از اوضاع و احوال اجتماعی و جهانی دوران خود داشته باشد و نسبت به رویدادها و جریانهای مختلف دارای اطلاعات و بینش لازم باشد تا در امواج پر تلاطم و سهمگین حوادث بتواند موقعیت خود را درک کند و راه زندگی موفق و سعادتمند را بیابد و به ویژه آنکه در بازار پر رونق مکاتب مختلف جهانی و گرایشهای فکری و خرقه ای، هر گروه و دسته ای تلاش دارد تا مانند صیادی ماهر دام خود را بگسترد و افراد جامعه خصوصاً قشر جوان آن را طعمه خود قرار دهد. در این آشنایی با فرهنگهای گوناگون ، همچنین روشهای نفوذ فرهنگها و تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر و شناخت فرهنگ مهاجم و سلطه گر لازم می آید تا در افزایش سطح آگاهی و بینش لازم در رویارویی با جریانهای فرهنگی از هوشیاری و دقت بیشتری برخوردار باشیم. تبلیغ از همان صیغه مبالغه است و به واقع بهتر، واضح تر و بلیغ تر نشان دادن هر ایده ای یا هر فکر و کار و فعالیتی می باشد. تبلیغات واقعاً متبلور کردن یک موضوع است حالا آن موضوع می تواند یک موضوع اقتصادی باشد و یا یک فکر اجتماعی و فرهنگی. هر چه باشد تبلیغ اصولاً با بشر به دنیا می آید و با او نیز از دنیا می رود. وسایل ارتباط جمعی با دارا بودن توانایی ها و ویژگیهایی قادرند تأثیر بسزایی بر افکار عمومی بگذارند و سبب تغییر الگوها و رفتارهای مردم بشوند و از آن جمله تبلیغات تجاری است که جا پای محکمی را برای خود در بین شؤون زندگی مردم باز کرده است و تأثیرات و تغییراتی را در عادات و رفتار مردم موجب شده است.
از بین وسایل ارتباطی، امروزه بیش از همه سخن از رسانه های گروهی به میان آورده می شود. وسایلی شگرفت که مظهر ارتقای تکنولژیک انسانند دارای بیشترین تأثیر فرهنگها از میان تمامی ابزار و فنون جدیدند و این وسایل بر خلاف انتظار، پدیده های خنثی و صرفاً کاتالیزور نیستند، خود عنصری نوپدید می آوردند و بر تمامی ارکان جامعه مؤثرند. در کل مجموعه این وسایل (خانواده وسایل ارتباطی)خوانده می شوند که در این میان نباید از تأثیر روزنامه ها در آگاهی رساندن و تبلیغات به مخاطبان غافل بمانیم .

 

هدف تحقیق :
منظور از هدف، عبارتست از نقطه ای که برای رسیدن به آن تمام نیرویمان را متمرکز می کنیم. هدف عبارت است از جهتی که برای قرار گرفتن در مسیر آن باید تمام منابع خویشتن را متمرکز کنیم. جهت تبلیغ عبارت است از فراهم آوردن موجبات ارتقاء سطح تفکر مردم و تأمین زمینه های لازم از نظر آگاهیهای حیاتی بطوری که با تجهیز نیروی انسانی و افزایش درجه آگاهی و کارایی مردم حل مشکلات امکانپذیر باشد.
« از آنجایی که کار و وظیفه اصلی تبلیغات در صحیح ترین عبارت است از عرضه کردن نوعی خدمات آموزشی و ارشادی است و هر اندازه که انجام این امر با کیفیت بهتری صورت گیرد به همان اندازه در تغییر اوضاع اجتماعی توفیق بیشتری حاصل می شود. هدف از طرح و اجرای تبلیغات، ایجاد تحولاتی مطلوب در سطح فکر و میزان معلومات و بالاخره نحوه برخورد و نگرش جامع در مقابله با مشکلات، مسائل و پدیده هاست. »

 

ضرورت تحقیق :
اینک در قرن بیست و یکم تبلیغات که در آغاز ، چنانکه اشاره شد مفهوم پخش و منتشر کردن و شناساندن و جنبه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی داشت، امروزه با محفوظ داشتن معانی دیرین خود، با پیدا کردن شکل و محتوا یا اشکال و اهداف خاص در دست یغماگران بین المللی ، بصورتی سازمان یافته و گسترده به عامل بسیار مهمی در اثرگذاری و دگرگون سازی افکار و آرای عامّه مردم درآمده است؛ که با فراهم ساختن بسترهای مناسب و جلب بیشترین شمار ممکن از افراد وگروهها، و القای یک اندیشه و یا تلقین پیوستن به یک حزب یا دسته و جمعیتی، و یا تحمیل پاره فرهنگ یا عنصر و عناصری از خرده فرهنگ و تعمیم اندیشه و عمل سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی گروهها و اقوام و ملل را بسویی و بویژه به تعهدی فعال می خواند یا میراند.
بدین ترتیب تبلیغات در مفهوم ساده و به ظاهر بی غرضانه اش از سوی نظریه پردازان مشرق زمین از جمله دریان کور (Derien court) «تکنیکی عملی شمرده می شود که هدف از آن، تأثیر ٍدیرپا و استفادة عقلانی و هوشمند از اجزاءهای لازم جهت فراهم ساختن شرایط ضروری برای پیوستن انسانها به یک اندیشه ، یک آیین ، و به دست آوردن هواداری و پشتیبانی فکری و معنوی آنان و برانگیختن و واداشتشان به انجام عملی معین است. اهمیت و جایگاه تبلیغات و نقش مؤثر آن در تمام ابعاد و زمینه های زندگی مسأله ای نیست که بر اهل نظر پوشیده باشد. امروزه از قدیمی ترین و اسطوره ای ترین آیین ها گرفته تا جدیدترین مکتبها همه در فکر یافتن راههای نو و افقهای تازه ای برای جذب طرفداران بیشترند و با استخدام شیوه ها و ابزارهای پیشرفته سعی در راه یافتن به بارارهای جدید برای عرضه افکار خویشند.
در این تحقیق بررسی نگرش دانشجویان ارتباطات نسبت به تبلیغات در حیطه روزنامه ها و مطبوعات مهمترین نکته مورد پژوهش و بحث در مقوله تبلیغات است.
در کشور ما، اگر چه تبلیغات کالاهای تجاری در صدا و سیما از دهه های پیشین آغاز شده بود، اما در سالهای نخست پس از دوران جنگ و یک دوران طولانی توقف در روند کلی تبلیغات تجاری آگهی ها با شتاب برنامه ها و شکبه های مختلف رادیو و تلویزیون بخش قابل توجهی از صفحات روزنامه ها و قسمت عمده ای از در و دیوار شهر را تسخیر کردند چندان که تبلیغات تجاری به یک «پدیدة شگرف» مبدل شد.
حال که این پدیدة شگرف در وجه مثبت خود یک ضرورت است پس ضروری می نماید که، بررسیهای موشکافانه تری در این زمینه صورت پذیرد تا مخاطبان بیش از پیش به جایگاه ارزشی تبلیغات در رسانه های گروهی واقف شوند.

 

سؤالات پژوهش
1) آیا بین کمیت مطلوب و کیفیت تبلیغات رابطه مستقیمی وجود دارد؟
2) آیا اغراق در تبلیغ بر وظیفه اطلاع رسانی این ابزار تأثیر منفی می گذارد؟
3) آیا نوع نگارش مطالب باعث برجسته شدن و توجه مخاطب می شود؟
4) آیا تبلیغات پی در پی و مکرر در روزنامه ها به اهمیت تبلیغات می افزاید؟
5) آیا ابعاد متن (بزرگی یا کوچکی) در تبلیغات اثرگذار است؟
6) آیا اطلاع رسانی هنوز هم در مقوله تبلیغات از اولویت ویژه برخوردار است؟
7) آیا در عصر ارتباطات و با گسترش روزافزون وسایل الکترونیکی ارتباطی هنوز مطبوعات جایگاه ویژه در اطلاع رسانی و تبلیغ دارند؟

 

فرضیه های تحقیق
1. بنظر می رسد بین نوع تبلیغات و تأثیری که بر مخاطب می گذارد رابطه معناداری وجود دارد.
2. بنظر می رسد بین سطح آگاهی و بینش مخاطبان و برداشت آنها از تبلیغات رابطه معناداری وجود دارد.
3. بنظر می رسد تبلیغات روزنامه ها از منظر مخاطبان در درجه اهمیت پایین تری قرار گرفته است.
4. بنظر می رسد که روزنامه ها صرف کسب درآمد و پرکردن صفحات خود و نه اطلاع رسانی به مخاطب تبلیغات می کنند.
5. بنظر می رسد که مخاطبان روزنامه ها فقط برای اطلاع از جزئیات مسائل و موضوعات مهم روزنامه می خوانند.

فصــل دوم
تاریخچه تبلیغات در جهان و ایران
آنچه که امروز به عنوان تبلیغات نو و جدید می شناسیم ، ریشه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در کشور ایالات متحده دارد. اما به طور کلی برای تبلیغات اعم از سیاسی ِیا تجاری میتوان سه دوره تاریخی قبل از انقلاب گوتنبرگ و اختراع و تکمیل ماشین چاپ در سال 1450 را در نظر گرفت.
1- دوره علایم تجاری
در زمانهای گذشته افتخار و غروری که استادکاران داشتند، منجر به استفاده تبلیغاتی از آن به شکل علامت یا علامتهای مشخص، شده است. به طور مثال آنان برای موضوعاتی مانند کاسه، کوزه سفالی و ... علامت خود را حک می کردند. بدین ترتیب شهرت آنان دست به دست و زبان به زبان می گشت و خریداران هنگام خرید به علایم تجاری توجه می کردند.
2- نشانه ها و تبلیغ روی دیواره
وسیله دیگر تبلیغات، جملاتی بود که روی سنگ و دیوارهای جنب محلی که اجناس مختلف به فروش می رسید نوشته می شد و از اجناس و کالا تمجید و تحسین می کرد. نظیر آن را می توان تبلیغات دیوارها و تابلوهای بالای مغازه های امروزی ذکر کرد. به طور مثال کاوشهایی که در شهر بمبئی آمده نشان داده است که در هر دکان کوچکی یک نوشته ای روی دیوار جنب در ورودی مغازه داشته است.
3- جارچیهای شهر
در دوران گذشته به ویژه در یونان، جارچیهای عمومی وظیفه اطلاع رسانی را انجام می دادند، آنان اخبار مهم و وقایع مورد علاقه مردم را انتشار و بابت آن کارمزد می گرفتند. آنان حتی اتحادیه ای نیز تشکیل داده بودند اما بعد از 1450 و اختراع ماشین چاپ به وسیله یوهان گوتنبرگ به تدریج و تقریباً طی 300 سال تمام اروپا تحت تأثیر این صنعت قرار گرفت. با بسط و گسترش مطبوعات در اواسط قرن هفدهم، تبلیغات به صورت جدیدی برای اطلاع افراد باسواد رشد و کم کم شروع به پیشرفت کرد. بسط و توسعه چاپ روز به روز بر تعداد روزنامه ها و مجله ها افزوده شد و اولین روزنامه در ایالات متحده به نام بوستون نیوزلتر در سال 1690 چاپ شد و در سال 1914 قریب 15 هزار روزنامه و مجله در این کشور منتشر شد. سرانجام پس از پیدایش رادیو و ارسال اولین پیام به وسیله مارکنی در سال 1895 کم کم تبلیغات جای خود را در رسانه جدید گشود واولین رادیو تجاری به نام کاکا در شهر پیترزبورگ واقع در ایالات پنسیلوانیا راه اندازی شد و بعدها شبکه عظیمی مانند A.B.C در سال 1926 تأسیس شد، پس از خاتمه جنگ جهانی دوم در سال 1945 تبلیغات از طریق تلویزیون آغاز شد و به سرعت گسترش یافت. در فاصله بین سال های 1890 و دهه 1920 شاهد تغییرات عمده ای در صنعت تبلیغات بازرگانی و آثار اجتماعی آن بودیم. تا قبل از 1890 توجه مؤسسات تبلیغی تنها معطوف به بازار فروش کالا یا متن رسانه های مناسب و کوشش در متقاعد کردن صاحب شغلی است که باید برای آنها تبلیغ می شد. بعد از سال 1890 تبلیغات حاکی از گسترش دامنه خلاقیت و نقش مشاغل شد. تبلیغات بازرگانی با به کار بردن شگردهای مختلف ارایه شد و با استفاده از قلم های مختلف و صفحه آرایی های مختلف و غیره به راه چند سویه ای برای اقناع مخاطبان تبدیل شد.

 

تاریخچه تبلیغات در ایران
تاریخچه تبلیغات در ایران را می توان به طور کلی بر دو دوره تاریخی تقسیم کرد:
الف : دوره باستان : تبلیغات دوره باستان که به طور کلی تحـت تأٍثیر کشاورزی و ویژگی های آن می باشد یک نوع ارتباطات شفاهی است و مانند سایر کشورهای دیگر باستان علایم تجاری، دیوار نوشته ها و جارچیها مهمترین شیوه های پیام رسانی و آگهی به شمار می روند.
ب : دوره عصر جدید: عصر جدید با ورود دستگاه چاپ به ایران و انتشار اولین روزنامه (کاغذ اخبار) در عصر قاجارِیه، اندک اندک آگهی های تجاری نیز به نشریات راه یافتند. بدین ترتیب آگهی در رسانه های جمعی ایران از دیوارکوب شروع شد و به نشریه های ادواری، کتاب ، سینما، رادیو و سرانجام تلویزیون راه یافت. اولین روزنامه ای که مباردت به درج آگهی کرد روزنامه وقایع اتفاقیه در سال 1267 شمسی بود. درعهد قاجار، آگهی، حداقل سه نام داشت ابتدا اعلانها و اشتهارنامه که قبول عامه نیافته است، سپس اعلان که مصدر باب افعال است به معنی آشکار شدن و علنی ساختن است و به دنبال تشکیل فرهنگستان ایران در سال 1314 واژه آگاهی جایگزین اعلان شد، اما سرپاس مختاری رییس وقت اداره کل شهربانی طی نامه ای از ریاست وزرا درخواست کرد که چون کلمه آگاهی برای تأمینات اداره کل شهربانی تعیین شده است به تمام وزارتخانه ها و دوایر دولتی دستور صادر شود که از استعمال کلمه آگاهی به جای اعلان خودداری نمایند، لذا از این پس آگهی جای آگاهی را گرفت.

 

ظهور کانون های آگهی و تبلیغاتی
اولین کانون آگهی در سال 1316 با عنوان کانون تبلیغاتی زیبا به مدیر مسئولی حمزه نعمتی راه اندازی شد و نخستین مؤسسه تبلیغاتی ایران است که به طور رسمی به عضویت اتحادیه مؤسسات تبلیغاتی انگلستان و اتحادیه بین المللی تبلیغات ایالات متحده درآمد و در سال 1319 شمسی اداره کل تبلیغات و انتشارات توسط عیسی صدیق در خانه سیدالعراقین تأسیس شد و به دنبال آن باید شورع فعالیت تبلیغات تجاری به معنی واقعی را سال 1325 دانست چنانکه در سال 1337 هجری شمسی در تهران 18 کانون آگهی مشغول فعالیت بودند. تبلیغات در ایران از دهه 42 تا 52 بر محور سیاستهای اقتصادی رژیم در معرفی کالاهای مصرفی و رویدادهای روبنایی زندگی متمرکز بود. از اواسط سالهای 42 تحت تأثیر این شرایط جدید پس از قیام مردمی 15 خرداد، آن سال دولت به تمرکز برنامه های تبلیغاتی و توسعه امکانات ارتباطی توجه خاصی پیدا کرد. به همین دلیل در اواخر همان سال وزارت اطلاعات تأسیس شد و به دنبال آن اقدام برای ایجاد تلویزیون دولتی که در آغاز سازمان تلویزیون ملی ایران نامیده شد و چند سال با ادغام رادیو در آن، عنوان سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران به خود گرفت، شروع شد. در پی این تحولات سازمان های تبلیغاتی به منظور حفظ و حمایت از حقوق خود و تحکیم اصول همکاری بین افراد صنف و به منظور بهبود وضع خود، اتحادیه ای به نام « اتحادیه دارندگان سازمانهای تبلیغاتی» ، تشکیل شد، قابل ذکر است اولین جشنواره فیلم های تبلیغاتی نیز در سال 1349 در شیراز برگزار شد.

 

کانونهای آگهی و تبلیغاتی پس از انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 فعالیت شرکتهای تبلیغاتی عملاً به نوعی متوقف شد. ولی با این وجود در سال 1358 شورای انقلاب با تصویب آیین نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار و فعالیت کانونهای آگهی و تبلیغاتی بر فعالیت جدید کانونهای تبلیغاتی صحه گذاشت، اما این اقدام حرکت جدیدی را به تناسب میزان و وضعیت فعالیت آنان در قبل از انقلاب موجب نشد، چون ساختار عمده اقتصاد ایران بر محور کالاهای مصرفی تحت مشارکت یا سرمایه گذاری شرکتهای خارجی واقع بود و بخش عمده ای از کالاهای مصرفی که قابلیت تولید در داخل کشور را نداشتند از خارج وارد می شد، عملاً دستخوش تغییر شدند و نوعی توقف حاصل شد. سالهای 1357 تا 1359 شور و شوق انقلابی سراسر کشور را فراگرفته بود و از نظر روانشناسی یک نوع بی نیازی به لحاظ شعارهای اولیه انقلاب بین مردم وجود داشت، این بی نیازی از مسایل اقتصادی با ارایه روحیه همکاری به تعاون، مساعدت، کمک و اطمینان و اعتماد به آینده بهتری، معنی پیدا می کرد که این موضوع منجر به کم رنگ شدن فعالیتهای تبلیغاتی شد و به دنبال آن با شروع جنگ تحمیلی عمده فعالیت و نظر رسانه های داخلی بر محور اخبار مربوط به دفع تهاجم دشمن و حفظ کشور شد، در این دوران با نگرش خاص احزاب، سازمانها و گروه های مختلف کشور روی این رویداد مهم، فضای جامعه بر فضای بدون تبلیغات بازرگانی مبدل شد و تبلیغات به طور طبیعی در اختیار جنگ قرار گرفت.
تبلیغات بازرگانی پس از جنگ تحمیلی
با خاتمه جنگ تحمیلی و با آغاز دوران سازندگی و رشد فعالیتهای اقتصادی در سالهای 70-69 تبلیغات تجاری افزایش چشمگر و قابل توجهی یافت به طوری که در مدت دو سال، توجه مسئولان معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بخود معطوف کرد و این معاونت نیز از سال 1372 امر ساماندهی فعالیت کانونهای تبلیغاتی را مطابق وظایف قانونی خود در دستور کار قرار داد و بر این اساس اداره کانونهای تبلیغاتی تشکیل و موظف به ساماندهی موضوع تبلیغات بازرگانی و امور مربوط به آن شد.

 

نگاهی به فعالیتهای اداره کانونهای آگهی و تبلیغات بازرگانی
اداره کانونهای تبلیغاتی پس از تشکیل، ابتدا نسبت به شناسایی کانونهای فعال که به طور غیرقانونی در سطح کشور به ویژه تهران فعالیت داشتند، اقدام نمود. این اداره در اولین گام با اعلام موجودیت و پذیرش تقاضا برای صدور مجوز، بیش از هفتصد کانون را مورد شناسایی قرار داد و با تکیه بر اهداف فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران به سرو سامان دادن آنها پرداخت. در حال حاضر صدور مجوز فعالیت برای کانونهای آگهی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها انجام می شود. طی این سالها اداره کانونهای آگهی و تبلیغات بازرگانی با تدوین دستورالعملهای پیشنهادی و ارسال آن به کمیته مرکزی سازمانهای تبلیغاتی ( که عالیترین مرجع رسیدگی به امور تبلیغات بازرگانی کشور است) پس از تصویب برخی دستورالعملها در کمیته مذکور و ارسال این مصوبات و آیین نامه ها به وزارتخانه ها و مراجع ذیربط، سعی در ملتزم نمودن مؤسسات تبلیغاتی به رعایت مفاد قانونی آِیین نامه و سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته است. هم اکنون اداره کانونهای آگهی و تبلیغات بازرگانی که بخشی از اداره کل تبلیغات و اطلاع رسانی معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی است برای ایجاد هماهنگی دقیق و اعمال منظم سیاستها اقدام به جمع آوری آمار و اطلاعات قابل اعتماد از کمیت و کیفیت شرکتهای تبلیغاتی کرده است چنانکه از سال 1373 تا پایان سال 1384 طبق آمار بدست آمده در مجموع 3564 هزار کانون تبلیغاتی در سراسر کشور مشغول فعالیت هستند.

 

تعاریف : تبلیغات advertising
تعاریف عملیاتی
تبلیغات بازرگانی عملی است دینامیک که با تغییرات اجتماعی، تحولات سیاسی و اقتصادی هر روز شکل تازه ای پیدا می کند. و در محیطهای متفاوت با توجه به طرز فکر، عقاید، آداب و رسوم و همچنین فرهنگ و مذهب فرم خاصی می یابد. بالا رفتن سطح دانش عمومی رشد فکری و تفسیر سلیقه و ذوق مردم از یک سوی و بالا رفتن سطح درآمد، افزاِیش جمعیت، رغبت به مصرف و بهتر زیستن از سوی دیگر شدیداً آنان را تحت تأٍثیر قرار می دهد.
تبلیغات از نظر لغوی به معانی ، پخش کردن ، منتشر کردن، و «چیزی را شناسانیدن»است. امروزه این واژه معنایی دقیق تر یافته است و تأثیر بر عقیده را می رساند که در آن هدف بیش از محتوا اهمیت دارد. این هدف فراهم ساختن موجبات پیوستن بیشترین شمار ممکن از افراد، به یک ایدئولوژی ، حزب ، غایت، نظام سیاسی و همچنین واداشتن آنان به احراز تعهدی فعال می باشد. در تبلیغات سعی در قبولاندن یک عقیده یک کردار بطور منظم و در جهت خواست تبلیغ کننده و یا آنکسی که دستور تبلیغ می دهد بعمل می آید.
لاسول تبلیغات را چنین تعریف می کند: « تبلیغات عبارت است از مدیریت نگرشهای جمعی از طریق دستکاری نهادهای مهم». در واقع می توان گفت : « کوشش کم و بیش ، عمدی و سنجیده ای است که هدف نهایی ، آن نفوذ بر عقاید یا رفتار افراد برای تأمین مقاصد از پیش تعیین شده است».

 

تعاریف متنوع از تبلیغات
کیمبال یونگ در کتاب تبلیغات و جنگ سوانی می گوید : « تبلیغات عبارتست از بهره گیری کم و بیش عمدی، سیستماتیک و طراحی شده از سملها که بطور عمده توسط تلقین و تکنیکهای روانی مناسب انجام می شود و با هدف تغییر و کنترل افکار عقاید و ارزشها و در نهایت تغییر رفتار آشکار افراد، بسوی مسیر تعیین شده همراه است».
کوالتو در کتاب افکار عمومی و ارتباطات، تبلیغات را چنین بیان می کند: « تبلیغات تلاش آگاهانه ای است برای دگرگونی طرز تلقی ها از طریق ارتباطات».
شهید مطهری در کتاب تبلیغ و تبلیغات می گوید: « تبلیغ مرحله شناساندن و مرحله رساندن و مرحله خوب رساندن است سپس مرحله شناخت است».
فرهنگ وبستر درتعریفی از تبلیغات آورده است:« تلاش برای ارایه آموزه ها ، اندیشه ها، دلایل و شواهد یا ادعاها از طریق رسانه های ارتباطی بر سر تقویت هدفی یا مبارزه با هدف متضاد».
پروفسور حمید مولانا در تعریفی از تبلیغات می گوید: « تبلیغات عبارتست از نشر و پخش یک اصل و مقصد نهایی از طریق افزایش یا گسترش و تکثیر طبیعی در شرایط زمانی و مکانی مخصوص».
برنیز در کتاب افکار عمومی و ارتباطات ، تبلیغات را چنین بیان کرده است:« تبلیغات نوین تلاشی است پیوسته در جهت ایجاد یا شکل دادن رخدادها برای تحت تأثیر قرار دادن روابط عام مردم با کاری، فکر و یا گروهی».

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  73  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روشن ساختن جایگاه و ارزش تبلیغات روزنامه ها در عصر حاضر

تحقیق جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

اختصاصی از فی فوو تحقیق جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم


تحقیق جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:25

فهرست:

جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

در این مقاله راهکارهای برای پیشرفت و تولید علم ارائه شده و نقش تعلیم و تربیت به عنوان عامل رشد و تحول اساسی مورد بررسی قرار گرفته است.

در اسلام «تفکر» زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و آدم پروردگار عالمیان اتصالی که با حق برقرار میکند به نحوه ی تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا میشود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم می گردد لذا به همراه علم آموزی و تفکر تربیت یا پرورش اخلاقی و تهذیب نفس نیز مطرح میشود که در اسلام بر این امر بسیار تاکید شده و از همان ظهور اسلام مبادی و مبانی تعلیم و تربیت به عنوان یک علم بنا نهاده شده است. تعلیم و تربیت نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری و حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی، به شمار میآید، و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد و مسلمانان که در ابتدا به این ضرورت پی برده بودند توانستند در مدت کوتاهی گوی سبقت در زمینهی تولید علم از تمدن های مطرح آن روز بربایند و به دلیل مشکلات و حوادثی که در تاریخ مسلمانان به وقوع پیوست این حرکت سریع آنها را به شدت کند نمود به طوری که تا این قرن مسلمانان جهان در کشورهای مختلف نتوانستند مجددا عرض اندام نمایند و امروز وقت آن رسیده که عوامل محدود کننده و موانع پیشرفت بررسی شود و با دلسوزی و دور از نفع طلبیهای فردی راهکارهای موثر ارائه و جامه ی عمل پوشیده شود. که در این مقاله بعضی از این راهکارهای ارائه شده است که عبارتند از: استقلال فکری- فکر دینی- توسعه ی آموزشی- رفاه مادی و معنوی- تبادل اندیشه و آزادی خرد ورزی که با توجه به اهمیت موارد در قسمت راهکارها و نتیجه آورده شده اند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

دانلود مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران

 

 

 

«یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوالعلم درجات»
«خدا آنهایی را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که دانش یافته‌اند، به درجاتی برافرازد.»1
به جرئت می‌توان گفت که در هیچ یک ازادیان و مکاتب به اندازه اسلام، بر کسب معرفت و آگاهی یا دانش‌اندوزی و ژرف‌نگری در زندگی تأکید نشده است. با نگاهی گذرا به منابع تفکر اسلامی، یعنی قران کریم و احدادیث حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار(ع) می‌توان در یافت که خداوند و اولیای او، پیوسته، نه فقط مؤمنان، بلکه کافران و مشرکان و حتی پیروان دیگر ادیان را بر خردمندی و به کارگیری عقل دعوت می‌کند؛ تا بدان جا که خداوند نه تنها از مؤمنان خواهان ایمان کورکورانه نیست، بلکه «توحید» یعنی بنیان ایمان را حاصل تعقل و علم‌ورزی می‌داند. کسانی که دین و علم را در طول تاریخ بشری در تعارض دیده‌اند، قطعاً در برابر مقام کسب علم و دانش در اسلام و تأکید فراوانی که برآن شده است، روش خاموشی و سکوت در پیش خواهند گرفت؛ زیرا چنان که پس از این ملاحظه خواهد شد، نه در منابع اندیشه و عمل اسلامی و نه در تاریخ ظهور این دین الهی نشانه‌ای از علم ستیزی یافت نخواهد شد. اگر آنچه را در آیات و اخبار درباره فضیلت علم و دانش و معرفت آمده، بدون هیچ تفسیر و توضیحی کنار هم قراردهند، خود کتاب یا کتاب‌های بزرگی را تشکیل خواهد داد.2 بی‌هیچ تردیدی، اگر این اندازه اولیای اسلام بر فضیلت دانش و دانشمند تأکید نکرده بودند، هرگز تمدن اسلامی بدین پایه از عظمت نمی‌رسید.
اصل کلمه «علم» هشتاد مرتبه در قرآن کریم در مواضع گوناگون تکرار شده و مشتقات آن مانند «یعلمون» و «یعلن» و غیره بارها به‌کاربرده شده است. واژگانی چون «حکمت» و «برهان» و مشتقات «عقل» و «فکر» و «فقه» بارها در قرآن به کار رفته است. بنابراین، خداوند از اینکه مؤمنان بر اساس تقلید و کورکورانه به او ایمان آوردند، آنان را نهی فرموده و حتی در یکی از آیات قران کریم، علم و ایمان را در کنار یکدیگر قرارداده است:
«و قال ‌الذین اوتوالعلم و الایمان لقد لبثتم فی کتاب ‌الله الی یوم البعث»(روم، 56)
[و آنان که دانش و ایمان داده شده‌اند،‌گویند: شما بر وفق کتاب خدا تا روز قیامت در گور آرمیده‌اید].
قرآن کریم در زمینه دانش‌اندوزی به کلیات اکتفا نکرده و بسیاری از آیات به طور خاص، بشر را به ژرف‌نگری در آثار خلقت و طبیعت می‌خواند:
«ان‌فی السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب»(آل عمران، 190)
[هر آینه در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرت‌هاست].
حتی بعضی از آیات قرآن کریم در تشویق مسلمانان به فراگیری علوم خاص،‌مانند نجوم و ریاضیات نقش مهمی داشته‌اند:
«و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البر و البحر قد فصلنا الآیات لقوم یعلمون»(انعام،97)
[اوست خدایی که ستارگان را پدید آورد تا به آنها در تاریکی‌های خشکی و دریا راه خویش را بیابید، ‌آیات را برای آنان که می‌دانند به تفصیل بیان کرده‌ایم].
یا:
«هوالذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الایات لقوم یعلمون»(یونس،5)
[اوست که خورشید را فروغ بخشید و ماه را منور ساخت و برایش منازلی معین کرد تا از شمار سال‌ها و حساب آگاه شوید. خدا همه اینها را جز به حق نیافرید و آیات را برای مردمی که می‌دانند به تفصیل بیان می‌کند].
حتی در آن دسته از آیات قرآن کریم که به نقل سرگذشت انبیاء و اقوام پیشین اختصاص دارد و خداوند خود تأکید می‌فرمایدکه هدف از نقل مکرر آنها، عبرت‌آموزی است، می‌توان آشکارا ایجاد و بلکه تشویق به تاریخ‌نگاری و مشاهده آثار تاریخی و روحیه واقع‌نگری را دید:
«قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین»(انعام، 11).
راست است که خداوند در قرآن کریم به آثار خلقت برای درک عظمت خویش و استحکام ایمان مسلمانان و مؤمنان اشاره می‌فرماید،‌ولی نحوه خطاب به گونه‌ای است که گویا خداوند متعال ژرف‌نگری در پاره‌ای از آثار خلقت را بر مؤمنان محتوم و مسلم می‌داند:
«افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت»(الغاشیه، 20-17)
[آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده؟ و به آسمان که چسان بر افراشته و به کوه‌ها که چگونه برکشیده‌اند و به زمین که چسان گسترده شده].
و از این نمونه‌ها در قرآن کریم به اندازه‌ای است که می‌توان کتاب‌ها درباره آن نگاشت. همچنین در احادیث مأثور از اقوال حضرت رسول(ص) و ائمه(ع) نیز موارد بسیاری در تجلیل از علم و فضیلت علماء یافت می‌شود،‌که ذیلاً به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:
1.«مردی از انصار ب خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا! کدام یک از این دو نزد تو محبوب‌تر است: حضور در تشییع جنازه یا حضور در مجلس عالم؟ فرمود: اگر برای تشییع جنازه کسانی حاضر باشند تا متوفی را به خاک بسپارند، حضور در مجلس یک عالم برتر است از حضور در هزار مراسم تشییع جنازه،‌ عیادت هزار بیمار‌، هزار شب عبادت، هزار روز روزه، هزار درهم صدقه به فقرا و مساکین،‌هزار بار حج، هزار بار جنگ در راه خدا با مال و جان، باز هم اینها کجا و حضور در مجلس عالم کجا؟ آیا نمی‌دانی که خداوند را فقط با علم می‌توان اطاعت و عبادت کرد؟ خیر دنیا و آخرت در علم است و شر دنیا و آخرت در جهل».3
2. قال رسول‌الله(ص): طلب العام فریضه علی کل مسلم و مسلمه.4
پیامبر(ص): دانش‌اندوزی،‌بر هر زن و مرد مسلمان واجب و فریضه است.
3. عن‌النبی(ص): فکره ساعه خیر من عباده سنه.5
پیامبر(ص): ساعتی اندیشیدن از عبادت یک ساله نیکوتر است.
4. قال رسول‌الله(ص): العلم رأس الخیر کله و الجهل رأس الشر کله.6
پیامبر(ص): دانش سرآغاز هر نیکویی‌ست و جهل سرآغاز هر شری.
5. قال رسول الله(ص): من کتم علماً نافعهً، الجمه لله یوم القیامه بلجام من نار.7
پیامبر(ص): هرکس دانش‌سودمندی را نهان گرداند، خدای روز قیامت لگامی از آتش بر او بزند.
6. عن النبی(ص): انما یدرک الخیر کله بالعقل و لا دین لمن لا عقل له.8
پیامبر(ص): همه خیر و نیکویی جز از راه عقل به دست نمی‌آید، آن کس که عقل ندارد،‌بی‌دین است.
7.عن‌النبی(ص): ان‌الملائکه لتضع اجنحتها لطالب العلم.9
پیامبر(ص): فرشتگان برای دانش‌اندوزان بال می‌گسترند.
8. قال رسول‌الله(ص): ما قسم‌الله للعباد افضل من العقل فنوم العاقل افضل من سهر الجاهل و افطار العاقل افضل من صوم الجاهل و اقامه العاقل افضل من شخوص الجاهل.10
پیامبر(ص): خداوند چیزی را برتر از عقل به بندگان خود تقسیم نفرمود، ‌به همین سبب، خوابیدن خردمند برتر است از شب‌زند‌ه‌داری نادان و افطار خردمند برتر است از روزه‌داری نادان و ماندن خردمند برتر است از شب‌زنده‌داری برتر است از جنبیدن نادان.
9. عن‌النبی(ص): اربعه تلزمکل ذی حجی و عقل من امتی قیل: یا رسول‌الله، ما هن؟ قال: استماع العلم و حفظه و نشره و العمل به.11
پیامبر(ص): چهار چیز است که هر صاحب خردی از امت مرا همراهی می کند، گفتند: چه چیزهایی؟ فرمود: گوش سپاردن به دانش و حفظ و انتشار و عمل به آن.
10.قال رسول‌الله(ص): من نشره علما فله اجر من عمل به.12
پیامبر(ص): هرکس دانشی را انتشار دهد،‌اجرای مساوی با عمل‌کننده به آن خواهد داشت. همچنین ائمه اطهار نیز در جملات خود، بر علم و دانش‌اندوزی تأکید کرده و آن را از اصول اساسی اسلام برشمرده‌اند؛ تا بدان جا که علی(ع) در فرازی از سخنان خود خطاب به کمیل‌بن زیاد اساساً مردمان را به سه دسته تقسیم کرده‌اند:
«الناس الثلاثه: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاه و همج رعاع اتباع کل ناعق یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجاوا الی رکن وثیق.»13
مردم سه دسته‌اند: دانایی که شناسای خداست، آموزنده‌ای که در راه رستگاری کوشاست و فرومایگی رونده به چپ و راست که درهم آمیزد و پی هر بانگی را گیرند و با هر باد به سویی خیزند، نه از روشنی دانش فروغی یافتند و نه به سوی پناهگاهی استوار شتافتند.
در جای دیگر می‌فرمایند:
«اغد عالماً او متعلماً و لاتکن الثالث فتعطب».14
یا دانا باش یا جوینده دانایی و سومی باش که به دشواری و هلاکت می‌افتی.
آن حضرت خود در پاره‌ای از خطبه‌های نهج‌البلاغه، به مسائل و آثار خلقت، مانند مورچه و شب‌پره پرداخته‌اند که نشانه آشکاری است از پیروی از آیات قرآن کریم مبنی بر دقت در آفرینش.
در دوره حیات ائمه بزرگوار شیعه، به ویژه پس از حضرت صادق(ع)- که علم بر علم‌آموزی رونق تمام داشت- آن حضرات، یاران خویش را به اندوختن علم و دانش تحریض و تشویق می‌فرمودند. ما در زیر برای نمونه برخی از احادیث ائمه(ع) در این زمینه اشاره می‌کنیم:
1. الامام الصادق(ع): اذکان یوم القیامه، جمع‌الله عزوجل الناس فی معید و احد و وضعت الموازین فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء فیرجح مداد العلماء علی دماء الشهداء.15
امام صادق (ع): چون روز قیامت فرا رسد، خداوند مردم را در یک‌جا گرد‌آورد، آن‌گاه ترازوها، خون شهیدان را بر مرکب دانشمندان وزن کند، آن‌گاه مرکب دانشمندان بر خون شهیدان سنگینی خواهد کرد.
2. الامام ‌الصادق(ع): اکثر الناس قیمه، اکثر‌هم علما.16
امام صادق(ع): با ارزش‌ترین مردم کسی است که دانش بیشتری داشته باشد.
3. الامام الصادق(ع): العاملعلی غیر بصیره کالسلئر علی غیر طریق فلا تزیده سرعه السیر الابعداً.17
امام صادق(ع): کسی که بدون آگاهی و بصیرت به کاری دست زند، مانند آن است که رونده راهی به جز راه اصلی باشد، بنابراین هرچه بیشتر پیش رود، بیشتر از مسیر منحرف خواهد شد.
4. الامام‌الباقر(ع): العالم کمن معه شمعه تضی الناس.18
امام باقر(ع): عالم چونان کسی است که با خود شمعی دارد و مردم از پرتو آن بهره می‌برند.
5. الامام‌الباقر(ع): لایقبل عمل الا بمعرفه.19
امام باقر(ع): هیچ ‌کاری بدون داشتن معرفت و آگاهی پذیرفته نیست.
همه این موارد که نمونه‌های بسیار دیگری از آنها در آثار حدیثی مسلمانان به دست‌می‌آید،20 نشان می‌دهد که نه تنها اسلام با دانش تضادی ندارد، بلکه به نحوی ملازم آن است و ائمه اسلام به طور مؤکد بارها تکرار کرده‌اند که هیچ عبادت و فریضه‌ای بدون کسب آگاهی و بصیرت از مؤمنان پذیرفته نیست. افزون بر اینها، کارنامه درخشان تمدن اسلامی نشان می‌دهد که عالمان مسلمان در هر رشته و موضوعی که به کار علمی می‌پرداخته‌اند،‌انسان‌هایی با ایمان بوده و گاه کار علمی را برخود فرض می‌دانسته‌اند.21
در واقع اگر هم در برخی ادیان و مکاتب دیگر، نزاعی میان علم ودین وجود داشته باشد، ربطی به اسلام ندارد و دلیل بزرگ آن بخش مهمی از آیات قرآن کریم و احادیث مأثور است که همگی مؤمنان را به دانش و آگاهی روزافزون دعوت می‌کند.
البته می‌باید این نکته را درنظرگرفت که دانش و دانش‌اموزی در اسلام شرایط خود را داراست؛ بدین معنی که اسلام میان علم و اخلاق فاصله‌ای نمی‌بیند و همواره بر پیوستگی این دو تأکید ورزید است. درواقع عالم در اسلام، صاحب مسئولیت است و عالم بی‌اخلاق جز به گمراهی هدایت نمی‌کند. این موضوع خود از امتیازات اسلام است که در زمینه تعلیم و تربیت مکتبی خاص دارد.22
مراکز علمی در قلمرو اسلامی از ارج و منزلت والایی برخوردارند. میراث عظیم فرهنگی مدون در طی اعصار و قرون مبین آن است که این نهاد فرهنگی، در ادوار درخشان تمدن اسلامی دارای فضیلت فراوانی بوده و از ارکان اساسی جامعه اسلامی به شمار می‌آمده است. اصولاً کتابخانه‌ها در ادوار باثبات شکوفا می‌شوند و نهادهایی چون مدرسه، ‌دانشگاه،‌دارالعلم، بیت‌الحکمه و کتابخانه در یک جامعه باثبات و مشحون از وحدت،‌صلح و صفا و پیشرفت و موفقیت، ایجاد می‌شوند. هر زمان چنین زمینه‌هایی در قلمرو تمدن اسلامی فراهم شده، ‌مدارس و کتابخانه‌های عظیمی در آن به‌وجود آمده،‌رشد کره و به کانون‌های فرهنگی روزگار خود بدل شده است. در این قلمرو منظور اصلی و هدف از به‌وجود آمدن این مدارس این بود که هرکسی بتواند دانسته به دین اسلام وارد شود و مسلمان واقعی گردد.
رسول اکرم(ص) برای رساندن پیام خدا به گوش مردم و هدایت آنان به صراط مستقیم از همان روزهای اول بعثت، افراد شایسته‌ای را برای تبلیغ و دعوت به اسلام به اطراف اعزام نمود. برای نمونه، طفیل‌بن عمر به محض ایمان آوردن،‌مأمور شد که به سوی قبیله خود بازگردد و به آنان تعلیم دهد. وی در روز حادثه خیبر با هشتاد مسلمان دیگر در حال تعلیم قرآن کشته شد و شمار بسیاری از مبلغان، ‌از جمله زید‌بن وثنه و حبیب‌بن‌عدی، به دست قبائل خودشان شهید شدند.23 کم‌کم دامنه دعوت عمومی پیامبر گسترش یافت و نخستنی مسجدی که در مدینه تأسیس گردید، مرکز آموزش، تبلیغ، قضاوت، امور سیاسی، نظامی و فرهنگی شد.
حضرت علی (ع) نیز در روش‌های تربیتی خود همچنان از رسول خدا(ص) پیروی می‌نمود و نظام آموزشی را بیشتر در همان مساجد قرار داده بود. حضرت در جلسات مشترک با خلفا، معارف اسلامی را مطرح می‌کرد و حتی در زمان جنگ به بحث و گفت‌وگوی علمی می‌پرداخت. و پس از شهادت ایشان این خط سیر به وسیله طرفداران اهل بیت (ع) ادامه یافت و در بغداد و اکناف جهان اسلام مدارس، بیت‌الحکمه‌ها و کتابخانه‌هایی تأسیس گردید.
در مکتب امام صادق(ع) در تمام رشته‌های علوم تتبع و بحث می‌شد و امام برای هر یک از شاگردان، تخصصی تعیین نموده بود، برای نمونه به ابان‌بن تغلب- که در فقه تبحر داشت- دستور دادند که در مسجد بنشیند و فتوا دهد و حمران‌بن اعین در زمینه علوم قرآن به پرسش‌ها پاسخ می‌داد و زراه‌بن اعین در زمینه فقه، مناظره و بحث می‌کرد و هشام‌بن حکم در مسائل رهبری و امامت و اصول عقائد مناظره می‌کرد.24 امام صادق (ع) به مسائل علمی و تجربی نیز اهتمام داشت و بنابر نقل‌های مختلف از علمای پیشین، جابربن حیان یکی از شاگردان امام در رشته‌های مختلف، در علم کیمیا مهارت داشت. امام صادق (ع) پایه‌گذار مکتب جعفری در مدینه است که هزاران تن در رشته‌های گوناگون در آن به فراگیری علوم اسلامی می‌‌پرداختند و در فقه و معارف اسلامی بیش از چهار هزار نفر در مساجد تحصیل علم می‌کردند. مجلس درس امام بیشتر در مسجد برگزار می‌شد و شاگردان آن حضرت هم بیشتر حلقه‌های درس را در مسجد تشکیل می‌دادند.25
مساجد نخستین مراکز اجتماعات دینی برای مسلمانان به‌شمار می‌آمد و حتی اگر از مدارس قدیم و اولیه‌کشورهای اسلامی کشورهای اسلامی سخن بگوییم باید مسجد را مورد توجه قرار دهیم. ساختمان مدرسه‌ها نیز که پس از مساجد معمول شد، مانند نقشه ساختمان مساجد بود. حتی پس از ایجاد و توسعه مدارس، مساجد جنبه تربیتی و آموزشی خود را حفظ کردند. مثلاً در سیستان، شخصی به نام عبدالرحمان‌‌بن سمره (در سده اول هجری) مسجد آدینه‌ای ساخت که حسن‌بصری یکی از علمای دینی مدت‌ها در آن‌جا سرگرم تدریس و تعلیم مسائل دینی بود و در بخارا- که معروف به قبه‌الاسلام شده بود- از چند مسجد برای تعلیم علوم شرعی استفاده می‌شد. در نیشابور که یکی از مراکز مهم سیاسی و علمی خراسان بود، مساجد بزرگی مانند: مسجد مطرزی، مسجد قدیم و مسجد عقیل، محل تعلیم و تعلم بود.26
مساجد معروفی که یا از همان آغاز تأسیس و یا چندی بعد کتابخانه نیز در آنها تشکیل یافته، در شهرهای مهم اسلامی فراوان بود‌اند که به برخی از این مساجد اشاره می‌شود: جامع‌البصره(12ق)، جامع فسطاط(21ق)، جامع‌الکبیر قیروان(50ق)، جامع اموی دمشق(88ق)، مسجدالاقصی(72ق)، جامع قرویین فاس(192ق)، مسجد میا فارقین دیاربکر(سده‌چهارم ‌هجری)، مسجد آمد دیاربکر(سده چهارم هجری)، مسجد عقیل نیشابور(شده چهارم هجری)، جامع‌الازهر قاهره(359 ق)، جامع‌الاعظم قیروان(سده پنجم هجری)، جامع الخطیب اصفهان(سده پنجم هجری)، جامع حلب(سده پنجم هجری)، مسجد زیدی بغداد(سده ششم هجری)، جامع کمالیه،‌جامع عزیزیه مرو(سده ششم هجری)، جامع الکبیرالجزایر(سده هفتم هجری)، جامع گواشیر کرمان، جامع گوهرشاد مشهد، جامع‌ ابوایوب انصاری، مسجدالفاتح استانبول، مسجد رکنیه یزد و مسجد عتیق اصفهان در قرون یاد شده دارای کتابخانه‌های معتبری بوده‌اند.
در بسیاری از مشاهد مقدسه نیز کتابخانه‌هایی وجود داشته که برخی از آنها عبارت‌اند از: حرم مکی(مسجد‌الحرام)، حرم نبوی مدینه، حرم امام علی(ع)،‌حرم موسی‌بن جعفر(ع) کاظمین، آستانه علی‌بن موسی‌الرضا(ع) مشهد، آستانه حضرت عبدالعظیم ری، آستانه شاهچراغ شیراز و آستانه حضرت معصومه در قم. همچنین در کنار آرامگاه‌ها و مزارهای بزرگان جهان اسلام،‌مانند: قبر ابوحنیفه در بغداد،‌قبه المنصوریه قاهره، مزار مولانا در قونیه، مقبره غازان خان در تبریز، آرامگاه شیخ جام ژنده‌پیل در جام، مقبره شیخ صفی در اردبیل و مانند اینها، کتابخانه‌هایی معتبر بوده است.
رباط‌ها و خانقاه‌ها و زوایه‌ها نیز کتابخانه‌هایی در خود جای داده بودند که از آن میان می‌توان به رباط‌المأمونیه، رباط شونیزی، رباط مرزبانیه، رباط حریم طاهری و رباط خاتونی سلجوقی در بغداد، رباط زوزنی در بصره، رباط و خانقاه ماردین، خانقاه ظاهر برقوق،‌خانقاه ضمیریه و خانقاه شمساطیه در دمشق،‌رباط صلاحیه، رباط الاثار، رباط بکتماری در قاهره و بسیاری از خانقاه‌های ایران اشاره کرد.
بیمارستان‌های جهان اسلام- که «مارستان» خوانده می‌شدند- نیز ضمن درمان بیماران- مراکز تحقیق و مطالعه پزشکان به شمار می‌رفته‌اند و کتابخانه‌های تخصصی داشته‌اند که برخی از آنها عبارت‌اند از: مارستان فسطاط مصر، مارستان‌الکبیر منصوری قاهره، مارستان، مقتدری بغداد، مارستان نوری بغداد،‌مارستان بلنسیه در اندلس و بیمارستان ری.27
مدارس به عنوان کانون‌های تعلیم و تربیت، یکی دیگر از پایگاه‌های تأسیس کتابخانه در جهان اسلام یوده است؛‌چنان که کمتر مدرسه‌ای در حوزه کشورهای اسلامی را می‌توان یافت که در آن کتابخانه‌ای تأسیس نشده باشد. شماری از این مدارس که شهرت تاریخی داشته‌اند،‌عبارت‌اند از: مدارس نظامیه،‌جلیلیه، فخریه، مجاهدیه، مستنصریه، فاخریه، مسعودیه و جوزیه در بغداد؛ مرادخانیه و قبهان در عمادیه؛ حسامیه در ماردین؛ صلاحیه، عادلیه، ‌ظاهریه، جوانیه،‌نوریه‌الکبری، عمریه، خیاطین، مرادیه، شمساطیع، یاغوشیه، خسرویه، بادرائیه و رواحیه در دمشق؛ سیفیه، حلاویه؛ خاتونیه، ضمیریه، نظامیه، عمیدیه و منصوری در مرو؛ شاهرخیه در هرات؛ نظامیه،‌صابونی، سعدیه، بیهقیه و عطا ملک جوینی در نیشابور؛ مظفریه در تبریز؛ تورانشاهی و قطبیه در کرمان؛ نظامیه در اصفهان و صدها مدرسه دیگر در سراسر شهرهای مهم و معتبر جهان اسلام.
شماری از کتابخانه‌ها به صورت مستقل،‌خارج از مساجد، مشاهد، بیمارستان‌ها و مدارس تشکیل یافته‌اند و به عناوینی مانند: دارالعلم،‌دارالکتب، دارالحدیث، بیت‌الکتب و خزانه‌الحکمه شهرت داشته‌اند. این نوع کتابخانه‌ها- که به حالت عمومی و نیمه عمومی اداره می‌شده‌اند- مراکز علمی و فرهنگی بوده‌اند که در آنها تدریس، تحقیق، تألیف و ترجمه نیز انجام می گرفته است. برخی از این کتابخانه‌ها عبارت‌اند از: خزانه‌الحکمه، متعلق به علی‌بن یحیی‌منجم، خزانه‌الحکمه، متعلق به فتح‌بن خاقان. همراه با نهضت ترجمه، کار تألیف علوم اسلامی نیز رونق بسیاری یافت؛ چنان که در مدت کوتاهی تألیفات فراوان و مهمی در تمامی زمینه‌های معارف اسلامی فراهم فراهم گردید. رشد روزافزون‌ترجمه و تألیف و انتقال مجموعه کتاب‌های به غنیمت گرفته شده از سرزمین فتح‌شده به جهان اسلام موجب افزایش کتاب در شهرهای اسلامی و سبب پیدایش کتابخانه‌های کوچک و بزرگ در جهان اسلام گردید.28

 

تأسیس بیت‌الحکمه و کتابخانه‌ها
با استقرار نظام نوبنیاد اسلامی و تکامل درونی این اجتماع، تدریجاً نهادهای آموزشی به وجود آمد که نقش برجسته‌ای در پرورش و گسترش علوم و فنون داشت. نخستین مرکز مهمی که به همین منظور تأسیس گردید و بیشتر به فلسفه و علوم ریاضی و طبیعی می‌پرداخت، بیت‌الحکمه نام داشت که در بغداد ساخته شد. این مرکز که به هزینه خزانه دولتی یا بیت‌المال اداره می‌شد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و به ویژه مترجمان شایسته‌ای بود که کتاب علمی و فلسفی یونانی را به عربی ترجمه کردند.29
از جمله کتابخانه‌‌های مشهور مانند بیت‌الحکمه،«خزانه‌الحکمه» متعلق به علی‌بن یحیی منجم(م275ق) است. وی پسر یحیی‌بن منصور بود که در بیت‌الحکمه مأمون کار می‌کرد. در خزانه الحکمه دانشمندان می‌توانستند ساکن شوند و برای آنها مقرری نیز تعیین کرده بودند. بنابراین،‌ازاین دیدگاه کتابخانه مزبور به بیت‌الحکمه شبیه بود. خزانه‌الحکمه دیگری نیز توسط علی‌بن یحیی برای فتح ابن‌خاقان گردآوری شد. فتح، علی‌بن یحیی را مأمور کرد که کتابخانه‌ای از کتب نفیس برای او گردآورد و برای او خزانه‌الحکمه‌ای ترتیب داد و شماری از کتب شخصی خود را به آن‌جا منتقل ساخت.30
بیت‌الحکمه‌ها و مانند آن، تنها کتابخانه‌هایی نبودند که دانشمندان در آن‌جا رفت‌و‌آمد می‌کردند. در کنار آنها کتابخانه‌های خصوصی نیز وجود داشت،‌مانند: دارالقری31 که متعلق به محمره‌بن نوفل بود و سیوطی در تحقیقات خود به این محل اشاره می‌کند32؛ بیت‌الجمحی که متعلق به عبدالحکم‌بن عمروابن عبدالله‌بن صفوان بود33؛ بیت‌ابن ابی لیلا که عبدالرحمان‌بن‌ابی لیلا آن را ایجاد کرد. وی بیتی داشت که در آن مصحف‌ها قرار داده بود و در کنار آن‌جا قاریان قرآن حضور داشتند34؛ و دار عبدالله اندلسی که ساختمانی بود که در اواخر سده دوم هجری ابوعبدالرحمان عبدالله‌بن محمد‌بن هانی اندلسی از لغویون، برای کسانی که از راه‌‌های دور برای بهره‌گرفتن از دانش وی نزد او می‌آمدند،‌آماده کرده بود.35
در آغاز سده چهارم هجری کتابخانه‌های عمومی عربی ظاهر شدند. دارالعلم‌هایی که در این عصر پیدا شدند،‌نخستین کتابخانه‌های عمومی عربی بودند که بر اساس وقف به وجود آمدند. دارالعلم فاطمیان ادامه بیت‌الحکمه محسوب می‌شود. در این نهاد- که در 395 ق الحاکم بامرالله، خلیفه فاطمی مصر، آن را در قاهره بنا نهاد- ریاضیات و طبیعیات تدریس می‌شد و کتابخانه‌ای با بیش از یک میلیون جلد کتاب داشت.36
دارالعلم موصل را نیز ابوالقاسم جعفر‌بن محمد حمدان موصلی شهام برپا ساخت. این دارالعلم نخستین دارالعلمی بود که در آن کتبی از همه رشته‌های علمی گردآوری شده بود.37 در همسن شهر در سده چهارم هجری،‌ابوعلی‌بن سوار کاتب، کتابخانه‌ای ایجاد کرده بود که به کتابخانه ابن‌سوار معروف شد. دارالعلم شابور با 10 هزار تا 400، 10 جلد کتاب در بغداد از جمله مراکز مهم فرهنگی به‌شمار می‌آمد. شابور که چند بار وزارت بهاء‌الدوله از آل‌بویه را برعهده داشت،‌به عنوان کاتب، فرهنگی نسبتاً غنی داشت و دانشمندان را گرامی می‌داشت.38
طرابلس (در لبنان کنونی) نیز در اواخر سده پنجم هجری دارالعلمی با 6/1 میلیون جلد کتاب داشت. از همان دوره‌ای که ابوالعلاء معری در آن می‌زیست، یعنی از اوایل سده پنجم هجری، به تأیید ذهنی کتابخانه‌های زیادی برای استفاده عموم وقف شده بودند. دارالعلم طرابلس در سال 473ق، یعنی 24 سال پس از فوت ابوالعلاء،‌به دست ابوالحسن علی‌بن محمد‌بن احمد جلال‌الملک قاضی و حاکم طرابلس (م492ق) اسخته شد. دارالعلم طرابلس کتابخانه‌ای غنی بود که اعراب آن را در اختیار داشتند.39
همچنین دارالعلم بیت‌المقدس توسط الحاکم،‌دارالعلم نجف به دست محمد‌بن حسین شریف‌الرضی(406-395ق)40، دارالعلم الفسطاط به دست ابن‌دقماق(م793ق)41، دارالعلم ابن‌ابی البقاء توسط ابوالفرج‌بن ابن‌البقاء بصری و محمدبن عبیدالله‌‌بن الحسن‌(م499ق)42 و دارالعلم‌ابن‌المارستانیه توسط عبیدالله‌بن علی‌بن نصر(599-541ق)43 تأسیس شدند.
در پایان عصر دارالعلم‌ها، سه کتابخانه وجود داشت که همتای دارالعلم‌ها به شمار می‌آیند. دارالکتب کوی‌ابن‌ابی عوف در بغداد که در سال 452ق به همت ابوالحسن محمد‌بن هلال‌بن محسن‌بن ابراهیم صابی، معروف به غرس النعمه، ‌ایجاد شد.44 دارالکتب ارسطوی فیلسوف دراسکندریه و دارالکتب ابن‌شاه مردان نیز توسط ابومنصوربن شاه‌مردان وزیر در بصره ایجاد شد.45
شاپور‌بن اردشیر،‌وزیر بهاءالدوله دیلمی در کرخ بغداد کتابخانه‌ای شامل ده‌هزار جلد کتاب نفیس بنا کرد و آن را دارالعلم نامید و استفاده از آن برای همگان آزاد بود. در همین سال وزرای دیگری چون حسن‌بن موسی نوبختی و رشید و طواط،‌وزیر خوارزمشاه،‌دارای کتابخانه‌های نفیسی بودند. همچنین خاندان خجندی اصفهان کتابخانه بزرگی داشتند. عضدالدوله دیلمی در شیراز کتابخانه مفصلی داشته و مقدسی آن را دیده است و عماد‌الدوله دیلمی در شیراز و بهاءالدوله دیلمی و ابوالوفای همدانی نیز صاحب کتابخانه‌های ارزشمندی بودند. ابوالفداء، شاهزاده کرد سوری نیز کتابخانه‌ای با هفتاد‌ هزار جلد کتاب داشت و دویست دانشمند در آن‌جا مشغول پژوهش بودند. کتابخانه‌های سلطان محمود در غزنین و مجدالدوله دیلمی در ری و شاهرخ گورکانی و فرزندش، بایسنقر در هرات و الغ‌بیگ، فرزند دیگرش در سمرقندو پیرمحمدبن عر شیخ‌بن تیمور گورکانی در فارس و خلیل سلطان در تاشکند و شاه ‌عباس صفوی و شاه سلطان حسین صفوی از دیگر کتابخانه‌های ارزشمند بوده‌اند. در میان وزیران نیز افراد بسیاری اقدام به تأسیس کتابخانه کرده‌اند که برخی از آنها عبارت‌اند از : یحیی برمکی(م190ق) در بغداد، محمدبن عبدالملک زیات(م233ق) در سامرا که غیر از کتابخانه، دارالترجمه‌ای نیز داشته است، قاسم‌بن عبیدالله‌بن سلیمان(م291ق)، حبشی‌بن معز الدوله(م357ق) در بصره که پانزده هزار جلد کتاب داشته است،‌عضد‌الدوله دیلمی(م372ق) که به گفته مقدسی هیچ کتابی تا زمان وی تألیف و تصنیف نشده بود،‌مگر اینکه نسخه‌ای از آن در کتابخانه وی موجود بود، صاحب‌بن عباد(م385ق) در ری که 117 هزار و به گفته‌ای 120 هزار و به قولی 206 هزار جلد کتاب داشته است، چنان‌که فهرست کتابخانه او ده مجلد بوده و تا زمان ابوالحسن بیهقی نیز وجود داشته است،‌ابوالفضل ابن‌عمید در همین دوره بیش از صدبار کتاب در علوم گوناگون داشته و ابوعلی ابن‌مسکویه، خازن و کتابدار او بوده است، وزیر صلاح‌الدین ایوبی کتابخانه‌ای تشکیل داده بود که بیش از صدهزار جلد کتاب داشته، رشیدالدین فضل‌الله (م817ق) کتابخانه‌ای داشته که بیش از شصت‌هزار جلد کتاب در آن وجود داشته است.46

 

تأسیس نظامیه‌ها
در نیمه دوم سده پنجم هجری، دانشگاه‌هایی به عنوان سازمان‌های تعلیمات عالی توسط خواجه نظام‌الملک،‌ویزر آلب ارسلان سلجوقی، با تأسیس تعدادی از مدارس به نام نظامیه در بغداد و نیشابور و شهرهای دیگر به اوج کمال رسید. در نظامیه بغداد(تأسیس 459ق)- که یکی از معروفترین آنهاست- ابواسحاق شیرازی تدریس می‌کرد. پس از آن بزرگ‌ترین مقام تدریس در این‌مدرسه به غزالی رسید و از آن پس تأسیس مدارس در جهان اسلام گسترش یافت.
کتابخانه مدرسه نظامیه بغداد،‌نخستین کتابخانه دانشگاهی اسلامی بوده است که به لحاظ اشتهار و غنا، تاریخچه پرافتخاری داشته است. نظام‌الملک این کتابخانه را ساخت و خود به مراقبت و نظارت بر کارهای آن می‌پرداخت. حتی در نخستین‌بازدید از مدرسه در سال 479ق به تقیرر یک جزوه حدیث همت گماشت. خوشبختانه بخشی از تاریخچه مربوط به ادراه این کتابخانه تا کنون باقی و محفوظ مانده است.47
مدارس و مراکز علمی که به امر خواجه در قلمرو سلجوقیان تأسیس شد، به سبب انتساب به نظام‌الملک به نظامیه مشهور شدند. نظامیه بغداد فضای وسیع و ایوان‌های بزرگ، برای اقامت فقها و مدرسان،‌مسجد،‌کتابخانه و... داشته است. این مدارس به خاطر توجه ویژه به برنامه‌های مذهبی و مجالس پرشور وعظ و مناظره و مجادلات مذهبی مورد توجه علما و فقها در سراسر دنیای اسلام واقع شد. خواجه نظام‌الملک به خاطر تعصب شدید مذهبی و اعتقاد خاصی که به خلفای سنی مذهب عباسی داشت، تصمیم گرفت دارالخلافه بغداد را به مرکز تبادل آرا و عقائد مذهبی تبدیل کند؛ از این رو کوشید تا نظامیه بغداد را به صورت یکی از بزرگترین پایگاه‌های مذهبی و تبلیغاتی شرق اسلامی درآورد تا بدین وسیله با تبلیغات شدید و مؤثر اسماعیلیه از سوی جامع‌الازهر قاهره، مرکز خلفای فاطمی، به مبارزه برخیزد و تا حدودی در این راه کامیاب شد، زیرا نظامیه بغداد یکی از دارالعلم‌های بزرگ اشلامی شد تا بدان پایه که دیگر مدارس علمی که به وسیله خواجه در دیگر شهرهای خراسان و عراق تأسیس گشت،‌نتوانست از نظر شهرت و اعتبار علمی به پای آن برسد.48
در آغاز تأسیس نظامیه بغداد رشته‌های تحصیلی به فقه شافعی و حدیث و قرائت قرآن منحصر می‌شد،‌اما به تدریج فقه و اصول، حدیث، تفسیر و علوم قرآنی، کلام، ریاضی، طب و علوم ادبی نیز در آن تدریس گردید. درباره شمار مدرسان نظامیه بغداد از آغاز تأسیس تا واپسین ایام حیات آن مدرسه، نویسنده کتاب وصایای خواجه نظام‌الملک می‌نویسدکه ابوحنیفه که تاریخ مدرسان نظامیه را نوشته از آغاز آن مدرسه تا پایان نوبت مستعصم، هشتاد و پنج تن را ذکر نمود. از مدرسان نظامیه بغداد می‌توان از ابواسحاق شیرازی(م476ق)، ابوعبدالله طبری(م495ق)، ابوحامد غزالی(م505ق)، ابومحمد خوارزمی(م568ق) و ابن فضلان(م592ق) نام برد.49
توجه خاص نظام‌الملک و پادشاهان بزرگ سلجوقی به نیشابور سبب شد که این شهر شکوفا گردد. نوابغ ناموری مانند: امام موفق نیشابوری، ‌حکیم عمر خیام، حسن صباح، امام الحرمین جوینی،‌امام محمد غزالی و برادرش امام احمد، امام محمد یحیی نیشابوری و شیخ عطار در دامان نیشابور یافتند. مدرسه نظامیه‌ای در نیشابور تأسیس شده جایگاه آن از نظر تعداد مدرسان و فقهای مشهوری که به تعلیم در این مدرسه مشغول بودند و از نظر کیفی پس از نظامیه بغداد قرار گرفت.50
خواجه همچنین مدرسه نظامیه اصفهان را تأسیس کرد. این نظامیه با توجه به موقعیت ممتاز این شهر در دوره سلجوقی و علاقه فراوان خواجه به دانشمندان و فقها، از استادان و دانشمندان مشهوری- که بیشتر از آل خجند بودند- برخوردار بود. وجود این مدرسه اصفهان را می‌توان به عنوان یکی از مراکز مهم علمی و مذهبی مطرح نمود. از مدرسان این نظامیه می‌توان به ابوبکر محمدبن ثابت خجندی(م483ق)،‌ابوسعید احمدبن ثابت خجندی(م531ق) و فخر‌الدین ابوالمعالی ورکانی (م559ق) اشاره کرد.51
نظامیه بلخ نیز اساتید نامداری چون آدم‌ابن اسدالسهروردی و شاگردان بنامی چون رشید و طواط داشت. نظامیه بصره نیز به روایت مؤلف تجرب السلف- که از نظامیه بغداد وسیع‌تر و بزرگ‌تر بوده است. در اواخر خلافت المستعصم بالله ویران شد و از مصالح ساختمانی آن در شمال بصره، مدرسه دیگری به همین نام ساختند.52 در 585ق صلاح‌الدین ایوبی مدرسه‌ای در بیت‌المقدس ساخت و در شمال افریقا امرای سلسله موحدون در همین زمان مدارسی بنا نهادند و در 750ق مدرسه‌بزرگی در غرناطه ساخته شد. در بخش شرقی سرزمین‌های خلافت اسلامی،‌سنت مدرسه‌سازی ادامه یافت که از آن جمله مدرسه مستنصریه بغداد در کنار دجله53 و مدارس آسیای مرکزی به خصوص مدرسه سمرقند بنای تیمور گورکانی و اخلاف وی را می‌توان نام برد. همچنین مدارس مشهوری- که از سازمان‌های آموزشی شیعی هستند- توسط شاهان صفوی در اصفهان و مشهد و شیراز بنا شد،‌مانند: مدرسه چهارباغ اصفهان، مدرسه خان شیراز که حکیم برجسته ایرانی، ملاصدرا در آن تدریس می‌کرد.54
از اوایل قرون وسطی تاکنون، سازمان‌های تعلیمات عالی پیوسته شکوفا بوده است. مدرسه قرویین فاس در مراکش با یازده قرن قدمت، به گمان قوی کهن‌ترین دانشگاه جهان به شمار می‌رود و جامع‌الازهر قاهره55 که در آغاز دانشگاهی شیعی بود،‌نخستین هزاره خود را جشن گرفته است. همچنین مرکز علمی شیعه در سده پنجم هجری در نجف تأسیس شد که تا زمان حاضر نیز فعالیت آن ادامه دارد و حوزه علمیه این شهر یکی از بزرگ‌ترین مراکز دانشگاهی دینی در جهان اسلام به شمار می‌آید.

 

طبقه‌بندی علوم در تمدن اسلامی
یکی از مسائل مهم در تمدن اسلامی، موضوع طبقه‌بندی علوم است. این موضوع را می‌توان از دو جنبه مورد بررسی قرارداد: نخست اینکه، مسلمانان در مجامع آموزشی خویش، علوم را بر حسب اهمیت،‌چگونه تقسیم‌می‌کرده‌اند و در واقع سبب مقدم داشتن یک علم بر علم دیگر در آموزش،‌چه بوده و یک طالب علم، آموزش‌‌های خود را از چه دروسی آغاز می‌کرده است؟ این مسئله به تنهایی میزان اهمیت برخی علوم و ترجیح یکی را بر دیگری نشان می‌دهد.
دوم، وجه فلسفی قضیه است؛‌یعنی در آثار «چند دانشی» یا کتاب‌هایی که فقط علوم گوناگون را فهرست کرده و معرفی کوتاهی از آنها به دست داده‌اند، مانند احصاءالعلوم از ابونصرفارابی و مفاتیح‌العلوم از ابوعبدالله محمد خوارزمی،‌رویکرد این مؤلفان از حیث ارائه فهرستی از علوم رائج آن عهد و تقدیم و تأخیر هر یک از چه نظریه‌ای پیروی می‌کرده است؟ در واقع می‌توان این آثار را نخستین‌تجربه‌های مسلمانان در دایره‌المعارف نویسی به شمار آورد. به هر حال،‌هر دو وجه موضوع طبقه‌بندی علوم بسیار مهم است و در بررسی فراز و فرود تمدن‌اسلامی نقس اساسی دارد؛ البته در این‌جا به رئوس مطالب می‌پردازیم و از بین کتاب‌های گوناگون در این‌باب فقط به معرفی دو اثر مذکور در فوق خواهیم پرداخت و تفصیل را در این‌باره می‌باید در برخی آثار اختصاصی جست‌وجو کرد.56
چنان که گفته شد، یک وجه از طبقه‌بندی علوم به روش تدریس و آموزش در سرزمین‌های اسلامی مربوط می‌شود. بی‌تردید این موضوع در درجه نخست به جایگاه هر علمی در اوضاع و شرایط فرهنگی جامعه بستگی داشته است و سبب ترجیح علمی را بر علم دیگر در روش‌های آموزشی، می‌باید در باورهای جامعه مسلمین جست‌وجو کرد. شرافت و امتیاز هر علمی به موضوع آن بستگی دارد؛‌مثلاً «علم تفسیر» که به بحث در معانی قرآن کریم می‌پردازد، یعنی «کلام الهی» و این خود می‌تواند برترین دلیل برای امتیاز خاص این علم در برابر دیگر علوم باشد. همچنین علم کلام- که موضوع آن بحث در ذات احدیت و دیگر موضوعات اعتقادی است می‌تواند بر دیگر علوم برتری داشته باشد.
حاجی خلیفه، مؤلف کتاب کشف‌الظنون، ‌مجموعه‌ای از عواملی را که در ترجیح و مقدم داشتن یک علم بر علم دیگر دخالت دارند، بدین‌گونه برشمرده است:
دسته نخست: در این گروه،‌دانشی که به سبب اهمیت آن،‌بر دیگر دانش‌ها ترجیح داده می‌شود؛ مانند آن که در فقه«واجب عینی» بر «واجب کفایی» مقدم است. در واجب عینی داشتن اعتقاد یا انجام تکلیف بر هر شخصی لازم است و از عهده او ساقط نمی‌شود. برعکس،‌در واجب کفایی، اگر دیگران انجام کاری را برعهده بگیرند، آن کار از عهده دیگران ساقط است. مثلاً لازم نیست همه مردم دانش پزشکی یا علم ریاضیات بیاموزند و همان که عده خاصی از مردم به این‌گونه علوم بپردازند،‌ کافی است.57
دسته دوم: در این گروه،‌یک علم، واسطه‌ای است برای رسیدن به علم دیگر؛ مثلاً مباحثی که درباره لغات و الفاظ مطرح می‌شود، سرانجام به کار بحث و تحقیق در مسائل مهم‌تری ربط می‌یابد؛ ‌چنان که فراگیری صرف و نحو برای درک آیات و احادیث اهمیت درجه اول دارد. همچنین است نسبت علم منطق به فلسفه.58
دسته سوم: در این گروه نیز، بخشی از یک علم بر دیگر بخش‌ها مقدم داشته می‌شود؛ گاهی با نسبت جزئی از یک کل بزرگ‌تر،‌مانند آن که در ادبیات عرب، نخست صرف و سپس نحو خوانده می‌شود.59
دسته چهارم: گاه تنها، ‌علمی را برای تمرین در فهم مسائل و موضوعات برتر بر سایر علوم ترجیح می‌بخشند،‌60 مانند علم ریاضی و حساب که در عهد قدیم تنها تمرینی برای آغاز آموزش‌های فلسفی بود.
بنابراین، با توجه به این طبقه‌بندی می‌توان تا حدودی به شیوه آغاز آموزش‌های مدرسی در سرزمین‌های اسلامی پی‌برد: یک دانشجو- به معنای مطلق کلمه- در ادوار پیشین، برخی علوم را صرفاً برای آموختن علوم دیگر فرا می‌گرفت؛ مثلا صرف و نحو را برای درک معارف اسلامی از قرآن کرمی تا سنت نبوی و فقه و اصول و غیره یا منطق برای آغاز آموزش در حکمت نظری بوده است.
البته در نگارش آثار علمی، مسلمانان در طبقه‌بندی علوم و ترجیح یکی بر دیگری، راهی دیگر می‌پیمودند و می‌توان گفت که این موضوع به دیدگاه فلسفی هر مؤلف بستگی تمام داشته است. البته در این موارد نیز «هدف» از فراگیری هر علمی و تصنیف در آن‌باره، نمی‌توانسته موردنظر نباشد. به هر حال،‌هدف از طبقات پنج‌گانه‌ای که در ذیل به آنها خواهیم پرداخت،‌ بیرون نبوده است:

 

طبقه‌بندی نخست:
این طبقه‌بندی مشهور است و براساس آن، علوم به نظری و عملی تقسیم می‌شوند، بدون آن‌که کیفیت و چگونگی انجام علوم عملی مطرح باشد. در علوم نظری که می‌توان بر آن «حکمت نظری» نیز نام نهاد،‌تنها اصل شناخت و معرفت مطرح است و موضوع بحث، موجود و وضعیت تعلق آن به «ماده» است می‌توان این بخش از بحث را به سه قسمت تقسیم کرد:
نخست «علم الهی» است که در آن از امور مجرد از ماده بحث می‌شود(علم اعلی)؛ سپس علم حساب و ریاضی است که بحث در آن،‌مربوط به امور مجرد از ماده است و فقط ذهنی (علم اوسط)؛‌آن‌گاه «علم طبیعی» است که به امور متعلق به ماده، چه در صورت ذهن و چه خارج از آن، می‌پردازد(علم ادنی).
تقسیمات در علوم عملی نز به سودمندی و فایده عملی که بدان پرداخته می‌شود. بستگی دارد که به آن «حکمت عملی» گفته می‌شود.61 «عمل» در این‌جا همان «سلوک» است، فردی یا اجتماعی و مقصود از آن، رسیدن به سعادت دنیوی یا اخروی است.
علوم عملی نیز خود بر سته دسته‌اند: 1.علم اخلاق، مربوط به زندگی شخصی؛ 2.علم تدبیر منزل، مربوط به خانواده؛‌. علم سیاست، مربوط به مصالح جامعه یا گروهی از مردم که از برخی جهات با یکدیگر اشتراک و پیوند دارند و به هرحال در یک جامعه زندگی می‌کنند.
این‌گونه طبقه‌بندی، آشکارا تحت تأثیر فلسفه یونان است، به ویژه فلسفه ارسطو و در آثار عقلی حکمای مسلمان نیز می‌توان آن را پی گرفت.

 

طبقه‌بندی دوم:
در این‌گونه طبقه‌بندی، علوم بر حسب ارتباط مستقیمشان به هدف اصلی مورد توجه هستند؛ بدین معنی که در برخی موارد،‌مقصود از آغاز،‌رسیدن به هدفی معین است، ولی برای رسیدن به آن، از علم یا علوم دیگر استفاده می‌شود؛ مثلاً در حکمت نظری یا علوم شرعی،‌شناخت و معرفت اصل هستند و دیگر علوم مانند صرف و نحو و غیره برای فهم مطالب به یاری یک طالب علم می‌آیند. درواقع، ممکن است یک علم فی نفسه«وسیله» نباشد، بلکه برای رسیدن به علمی دیگر، همچون«وسیله» به کار گرفته شود، مانند ادبیات که برای فهم متون فقهی یا فلسفی آموزش آن لازم و واجب است، یا علم منطق که طلب علم را متوجه اهمیت نظم ذهنی و گفتاری می‌گرداند.62

 

طبقه‌بندی سوم:
در این طبقه‌بندی، دانش‌ها به علوم اسلامی و غیر اسلامی یا بیگانه تقسیم می‌شوند. مقصود از علوم اسلامی،‌علومی است که به طور خالص برخاسته از تفکر مسلمانان است و دیگران را در آن دخالتی نبوده است،‌مانند علم تفسیر. علوم بیگانه یا غیر اسلامی نیز آن دسته از علوم است که اصل تفکر از منطقه دیگری به جامعه مسلمانان وارد شده و ایشان بعدها در ساخته و پرداخته‌کردن آن نقش فعال داشته‌اند، مانند علم منطق و فلسفه. این‌گونه طبقه‌بندی را می‌توان در کتاب مفاتیح‌العلوم خوارزمی پی‌گرفت که در دنباله بحث بدان خواهیم پرداخت.

 

طبقه‌بندی چهارم:
در این طبقه‌بندی‌، دانش‌ها به علوم شرعی و غیرشرعی تقسیم می‌شوند: علوم شرعی، شامل هرآن چیزی است که از پیامبر اکرم(ص) و در میان شیعه از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده است و خود به چهار قسمت دیگر تقسیم می‌شود: اصول و فروع و مقدمات و متممات. اصول، کتاب خداست و سنت رسول او و گفتار و کردار اصحاب پیامبر(ص) که در شیعه ائمه اطهار(ع) افزون بر پیامبر(ص) سرچشمه‌های دریافت آموزه‌های قرآن کریم و پیامبرند، ‌پس از آن، اجماع امت؛ مقصود از فروع، علم فقه است. در مقدمات نیز به علومی که برای فهم اصول مفید و لازم باشند، پرداخته خواهد شد؛ مانند صرف و نحو و مجموعه‌ای از علوم ادبی. در متممات،‌پاره‌ای از علوم مربوط به همان مقدمات مطرح هستند، مانند شیوه‌های قرائب و مخارج‌الحروف و از این قبیل یا در علم تفسیر،‌علم به ناسخ و منسوخ و در فقه اصول فقه یا اطلاع از اخبار و احادیث و منازل رجال.
علوم غیرشرعی نیز در این گونه طبقه‌بندی،‌علوم عقلی محض هستند یا آنچه با این‌گونه علوم در ارتباط است،‌مانند ریاضیات.

 

طبقه‌بندی پنجم:
در این طبقه‌بندی، علوم به عقلی و نقلی تقسیم می‌شوند؛ ‌مقصود از علوم عقلی، همان حکمت و فلسفه است و در علوم نقلی نیز به امور شرعی و فقهی و دیگر علوم مرتبط با آن پرداخته می‌شود.63
می‌توان گفت که مسلمانان در تصنیف آثار خویش،‌یکی از چند طبقه‌بندی پنج‌گانه را در نظر داشته‌اند و گاه ممکن است یکی دو مورد از طبقه‌بندی فوق را با یکدیگر آمیخته باشند.
ما در این‌جا آثار دو تن از دانشمندان اسلامی را – که در عصر خویش کوشیده‌اند، علوم روزگار خود را طبقه‌بندی کنند- مورد توجه قرار می‌دهیم و تفصیل را در این‌باره در کتاب‌های اختصاصی می‌باید جست‌وجو کرد.64

 

فارابی و کتاب احصاء‌العلوم
گویا ابونصر فارابی(م339ق) نخستین دانشمند اسلامی است که به طبقه‌بندی علوم توجه ویژه کرده است؛‌به همین سبب کتاب احصاء‌العلوم او، مورد توجه دانشمندان غربی و شرقی بوده است و تأثیر او را می‌توان بر آثاری که بعدها در همین زمینه پدیدآمد، پی‌گرفت.
فارابی، علوم را بر طبق دیدگاه‌های فلسفی خود طبقه‌بندی کرده و می‌توان این گونه طبقه‌بندی را بیش از هرموضوع دیگری، «فلسفی» محض دانست. فاراب

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جایگاه علم و دانش در تاریخ اسلام و ایران