فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جنگ احد

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله جنگ احد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


جنگ احد یکی از غزوه های مشهور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود که در دامنه کوه احد، در 4 کیلومتری شمال مدینه و در روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجری، بین مشرکان قریش و سپاه اسلام رخ داد.
قریش به تلافی شکست در جنگ بدر و خونخواهی کشتگان خود با سه هزار مرد جنگی و دویست اسب و هزار شتر، به همراه جمعی از زنان از جمله هند جگرخوار، به قصد جنگ با مسمانان راهی مدینه شدند و پس از ده روز راهپیمایی در دامنه کوه احد که در شمال مدینه و جای خوش آب و هوایی بود چادر زدند.
پیامبر که از طریق عمویش، عباس بن عبدالمطلب، از حرکت قریش اطلاع یافته بود، پس از مشورت با یاران خود آماده جنگ شد و به همراه هزار نفر از مسلمانان از مدینه بیرون آمد. اما در میان راه عبدالله بن ابی، رئیس منافقان مدینه، با سیصد تن از یاران خود از صف مسلمانان خارج شد و به مدینه بازگشت. سرانجام رسول خدا با هفتصد تن از جنگجویان مسلمان (و تنها با دو اسب و صد تن زره‌پوش) شامگاه به احد رسید.
فردای آن روز جنگ تن به تن آغاز شد و در نهایت با یورش همگانی مسلمانان، قریش شکست خورد. پس از این پیروزی اولیه، هنگامی که مسلمین به جمع آوری غنایم مشغول بودند، محافظان و تیراندازانی که حفاظت تنگه مهم و سوق الجیشی احد را بر عهده داشتند، علی رغم تاکید شدید پیامبر به حفظ محل نگهبانی خود، به دنبال سهم خود از غنایم، مقر خویش را ترک کردند.

 

خالد بن ولید که در کمین همین فرصت بود با سواران خود از تنگه احد به مسلمانان حمله کرد و از پشت، بر قلب سپاه اسلام خنجر زد. به این ترتیب، پیروزی مسلمین به شکست تبدیل شد.
در این نبرد، دندان رسول خدا شکست، 74 تن از مسلمانان، از جمله حمزه سید الشهدا، به شهادت رسیدند و بسیاری نیز مجروح شدند.
فردای شبی که پیامبر و سپاهش به مدینه برگشتند، دوباره از طرف خدا مامور شدند دشمن را تعقیب کنند. پیامبر ابن ام مکتوم را جانشین خود در مدینه قرار داد و با پیشروی به‌سوی حمراء الاسد در هشت فرسخی مدینه، دشمن را از حمله مجدد به مرکز اسلام منصرف ساخت.

 


جنگ بدر

 

یا می‏گویند:ما گروهی هستیم که یاری همدیگر کنیم، بزودی آن جماعت (در بدر)شکست می‏خورند و پشت به جنگ می‏کنند.بلکه ساعت قیامت برای گنهکاران وعده‏گاه آنهاست، و آن روز بسیار سخت‏تر و ناگوارتر(از بدر)است.
قرآن، سوره قمر(54)، آیات 44 تا 46
اهمیّت جنگ بدر را نمی‏توان ارزشیابی کرد.آن‏گونه که پروفسور گبب 2 به اشتباه می‏گوید این جنگ تنها یک«ارزش ضمنی»نداشت.در زنجیره بلند حوادث مهمّ تاریخ جنگهای حضرت رسول اکرم(ص)در برابر ستم‏پیشگان مکّه، جنگ بدر حادثه‏ای بود که پس از آن امّت صدر اسلام، آزادانه با آهنگی سریع به سوی پیشرفت شتافت.جنگ در اولین آزمون مهّم این تشکیلات نوین و نوپا بود که حضرت محمد(ص)در مدینه آن را بنیان نهاده بود.
علل پیش آمدن جنگ بدر، به شیوه‏های مختلفی توسط نویسندگان غربی توضیح داده شده است.به عقیده محققان اروپائی، این جنگ ظاهرا به دلیل قتل عمروبن حضرمی، تاجری از اهالی مکّه بود.بنابه گفته منتقدان دلیل دیگر جنگ بدر آن بود که حضرت رسول نقشه‏ای طرح کرده بود مبنی بر آن‏که با کمین کردن بر سر راه کاروانهائی که از سوریه باز می‏گشتند قریش را وادار به تسلیم کنند.اگر این دلایل به عنوان حقیقت پذیرفته می‏شد، در این صورت برداشتهای نادرستی از نهضت حضرت محمّد(ص)، و اصحاب ایشان به عمل می‏آمد و این همان کاری است که مورّخان متعصب انجام داده‏اند.اینک سعی کنیم تاریخ را از سوء تعبیر و تحریف مصون بداریم و جزئیات ماجرای بدر و نیز دلایل آن را بررسی کنیم:
عمده‏ترین دلیل جنگ سال دوّم هجرت آن بود که قریش مصمم بودند جامعه اسلامی دوباره سامان یافته را نابود کنند.یادآوری می‏شود که خودکامگان مکّه تنها به مخالفت با رسالت (1-)درباره جنگ بدر آیات بسیاری نازل شده است که عبارتند از:44 تا 46 سوره قمر، 12 و 13 و 123 و 127 آل عمران، 77 و 88 نساء، 11 و 19 و 36 و 51 و 67 و 71 انفال، 19 حج، مترجم
حضرت محمد(ص)بسنده نکردند، بلکه به آزار و اذیّت پیروان ایشان پرداختند، پیامبر و اهل بیتش را طرد کردند، نجاشی پادشاه حبشه را ترغیب کردند تا پناهندگان مسلمان را قلع و قمع کند و سپس به جان آن حضرت سوء قصد کردند.
همان‏گونه که می‏دانیم حضرت محمّد(ص)بنا به دعوت دوستدارانش به مدینه هجرت فرمود.قبلا عدّه‏ای از مؤمنان برای یافتن سرپناهی از انصار به مدینه رفته بودند، در نتیجه قدرتمندان مکّه از جمله ابوجهل و دیگران بر آن شدند که اجازه ندهند حضرت محمّد(ص)و یارانش در صلح و آرامش زندگی کنند در واقع از زمان هجرت؛این افراد منتظر فرصتی مناسب بودند تا اسلام را با تیغه‏های شمشیر از میان بردارند بعلاوه، ابوجهل و دیگران برای محور رسالت پیامبر و پیروان او، که بنا به روایتها در محیطی دوستانه و دلپذیر در کنار هم می‏زیستند، با یکدیگر متحد شده بودند. اهالی مکه متوجه شدند که در صورت ادامه این وضع اعتبار و حیثیت قریش و بتهای آنان از سوی مسلمانان مورد تهدید است، ازاین‏رو نامه‏های تهدیدکننده‏ای به مسلمانان نوشتند، گروههایی را برای غارت و حمله گسیل داشتند و جنگی واقعی را تدارک دیدند.اوّلین اقدام آنان این بود که به عبد اللّه بن ابی که بعدها به«منافق»مشهور شد نامه‏هایی نوشتند و از او خواستند که یا مسلمانان را بکشد و یا آنها را تبعید کند در غیر این صورت خود را برای یک حمله و یا اسارت زنان مدینه آماده کند.امّا بن ابی به دلایلی نمی‏توانست این خواسته را برآورد.
تقریبا در همان زمان، سعد بن معاذ، سرکرده قوم اوس به کعبه شتافت تا طواف سنّتی را انجام دهد.ابوجهل او را همراه امیّه بن خلف دید و به وی گفت که اگر امیّه همراه او نبود، او اجازه نداشت به کعبه بیاید و به سلامت بازگردد زیرا او و قبیله‏اش به صابئین پناه داده بودند(صابی در لغت به معنای مرتد است و این نامی بود که قریش به مسلمانان داده بودند). سعد پاسخ داد که اگر اهالی مکه بر این اعتقادند، از این پس کاروانهای آنها که میان مکه و سوریه تردد می‏کنند نمی‏توانند از حق عبور آزاد میان مدینه و مکه استفاده کنند.
کرزبن جابر فهری یکی از رهبران قریش بود که سرکردگی مهاجمان مسلح را به عهده داشت.وی به مدینه حمله برد و چهارپایان حضرت محمّد(ص)و مردم را به یغما برد.مردم وی را تعقیب کردند امّا نتوانستند او را دستگیر کنند.به همین ترتیب، هرچند یکبار، گروههای کوچکی از قبیله قریش، برای غارت بسیج می‏شدند و مسلمانان را تا مرز مدینه تعقیب می‏کردند.
از همان آغاز، قریش با طرح نقشه‏های تجاوزکارانه درصدد بودند ضربه‏ای کاری بر پیکر در حال رشد اسلام وارد کنند؛برای این منظور به ساز و برگ نظامی، بنیه مالی و دوستانی نیاز داشتند.آنها ابتدا دست به دامان دشمنان قدیمی خود بنی کنانه شدند و از آنان قول گرفتند که به مکّه حمله نکنند و از قریش حمایت کنند.یکی از رؤسای کنانه به نام سراقة بن مالک به قریش قول صلح و همکاری داد.آنها همچنین از میان افراد قوم احابیش که در نزدیکی کوه حبشی در
مجاورت مکه می‏زیستند، مزدور جمع‏آوری کردند.این افراد امیدوار بودند از محلّ عایدی کاروان موسمی که ابوسفیان هدایت آن را به عهده داشت، هزینه جنگ را تأمین کنند.نه تنها بازرگانان عادی، بلکه زنان و مردانی که به کارهای تجارتی علاقه‏ای نداشتند نیز در عواید کاروان سهیم بودند.این بود که تصمیم گرفته شد منافع حاصل از معاملاتی که در سوریه انجام شده بود در راه اجرای نقشه‏هایی به کار رود که برای نابودی اسلام طرح می‏شد.این امر، نقشه توطئه‏گران و دسیسه‏سازان مکّه را علیه حضرت محمّد(ص)و اصحاب ایشان هرچه بیشتر آشکار می‏سازد.
حضرت محمد(ص)و پیروان ایشان از آغاز نهضت اسلامی، حالت تدافعی داشتند.هدف حضرت رسول(ص)و اصحاب ایشان دو چیز بود؛تبلیغ پیام پروردگار به نحوی صلحجویانه و آرام و دفاع از زندگی خود در برابر تعرضهای دیگران.آنان به حبشه و مدینه مهاجرت کردند و حضرت محمّد(ص)آخرین نفری بود که(به مدینه)هجرت فرمود.بی‏تردید مسلمانان در مدینه در آسایش زندگی می‏کردند، امّا بزودی دریافتند که مخالفان حضرت رسول در داخل و خارج شهر به توطئه‏چینی مشغولند.منافقان به سرکردگی عبد اللّه بن ابی‏بن سلول همراه توطئه‏گران یهودی در مدینه به شرارات و فتنه‏گری می‏پرداختند.در خارج از مکّه، قریش مردمی را که میان مکّه و مدینه ساکن بودند، تحریک می‏کردند.این افراد، هم‏زمان، خود را برای مبارزه‏ای سرنوشت‏ساز آماده می‏کردند.
قراردادهای دفاعی
وضعیّت مدینه، حضرت محمّد(ص)را بر آن داشت تا تدابیر نظامی و سیاسی اتّخاذ کند. برای تقویت گروههای مدافع، آن حضرت با همسایگان غیر مسلمان قراردادهای دوستی و پیمانهای سیاسی منعقد کرد.حضرت محمّد(ص)قبلا، کمی پس از ورود به شهر مدینه، با دادن سرمایه‏ای برای زندگی و ارائه اسلام به عنوان شالوده آن به مهاجران، اعتبار در دست رفته را به آنان بازگردانده بود.مهاجر و انصار با یکدیگر پیوند برادری بستند و پس از آن، حضرت رسول اکرم به فکر محافظت از مدینه، مراتع و چراگاههای آن افتاد.این فکر با عقد قراردادی، که همه-با وجود اختلافها-آن را پذیرفتند، عملی شد.این قرار داد، در آغاز پیمانی کشوری، سیاسی و نظامی بود که صلح را در مدینه تأمین می‏کرد.و همچنین تضمین می‏کرد که در صورت تجاوز و تهاجم خارجی، همه افراد اعم از مسلمان و غیر مسلمان، باید با یکدیگر همکاری کنند.حضرت محمّد(ص)، به عنوان رهبر این شهر جدید شناخته شد.مفاد قرارداد با یهودیان ساده و روشن بود.بدیهی است که این قرارداد نه تنها تأمین کننده یک حکومت خوب برای طرفین قرارداد بود بلکه باتوجه به خطری که از جانب مردم مکّه، مسلمانان را تهدید می‏کرد، کوششهای قریش را برای صدمه زدن به مسلمانان و متحدان ایشان، عقیم می‏گذاشت.بویژه هدف آن بود که دشمن بداند سود اقتصادی او بستگی به امنیّت کاروانهایی دارد که به مکّه باز می‏گردند و از قلمرو مدینه می‏گذرند.برای ثمر بخش بودن این ایده،

 

حضرت محمّد(ص)با قبایلی در مناطق جنوب غربی پیمان بست و برای مذاکره به بعضی مناطق دیگر رفت؛از میان قبایلی که با حضرت پیمان بستند می‏توان قبایل بنی ضمره و بنی مدلج و چند قبیله دیگر را نام برد.مضمون همه این قراردادها یکی بود مگر در موارد مشخصی که بی‏طرفی خیرخواهانه قبیله تضمین می‏شد.برای نمونه، مضمون یکی از قراردادهایی که با بنی ضمره با امضا رسید چنین بود:
این دستخط حضرت محمّد(ص)به بنی ضمره است:مال و جان آنان در امان خواهد بود و در صورتی که مورد حمله دشمنان قرار گیرند، مسلمانان به کمک آنها خواهند آمد مگر آن‏که محارب با اسلام باشند.همچنین در صورت لزوم، آنان باید به کمک حضرت محمّد(ص)بشتابند.
کاروان مکّه
برای اجرای مقاصد حضرت پیامبر(ص)کسب اطلاعاتی در زمینه نقشه‏ها و حرکتهای قریش نیز ضروری بود.یکی از اقدامها، برقراری روابط دوستانه با قبایل و راه دیگر اعزام گروههای شناسایی کوچک برای زیر نظر گرفتن فعالیتهای دشمن بود.یکی از این گروهها زیر نظر عبد اللّه بن حجش اعزام شد که پس از مسافرتی دو روزه مأمور شد به نخله عزیمت کند.ابن حجش در راه به تعدادی از بازرگانان قریش برخورد که از سوریه بازمی‏گشتند.با وجود دستور صریح حضرت محمّد(ص)ابن حجش، عمروبن حضرمی را به قتل رساند.این امر بهانه‏ای به دست اهالی مکّه داد که با تمسّک به آن، به تحریک قبایل عرب پرداختند.
بر اثر یک تقارن عجیب، هنگامی که مقدمات حمله آماده می‏شد، کاروان ابوسفیان نیز در راه بازگشت به مکه بود.ابوسفیان از بیم آن‏که محمّد(ص)و یارانش متعرّض کاروان او شوند، قاصدی به قریش فرستاد و برای حراست کاروان از آنان کمک خواست.به خطا رفته‏ایم اگر چنین نتیجه‏گیری کنیم که مسلمانان می‏خواستند بر سر راه گروههای بازرگانی کمین کنند و این تنها انگیزه جنگ بدر بوده است.قبلا در شرایط مشابه هیچ کس این کاروان را هنگامی که از مدینه می‏گذشت مورد آزار قرار نداده بود.حتّی اهالی مکّه نیز انگیزه این جنگ را به مردم مدینه نسبت نمی‏دهند.در آن زمان مسلمانان در موقعیتی نبودند که به فکر جنگ مسلحانه با کفّار باشند.قرآن کریم درباره عدّه‏ای از مسلمانان، هنگامی که حضرت رسول آنان را به سوری میدان نبرد هدایت می‏کرد، به وضوح می‏فرماید:گویی بیزار و متنفر از جنگند و به سوی مرگ رانده می‏شوند؛زمانی که حضرت رسول اکرم(ص)از نقشه‏های تجاوزکارانه قریش آگاه شد بر آن شد تا با هدایت پیروان خود به«بدر»در نیمه راه به استقبال خطر بشتابد.بعید نیست که در همان زمان مسلمانان برای آن‏که‏

 

درس عبرتی به جنگ‏طلبان مکّه بدهند، در فکر تعرّض به کاروانها بوده باشند.به‏هرحال، چون کاروان بی‏آن‏که آزاری ببیند به مقصد رسید، قریش از پیشروی بیشتر دست کشیدند.با این همه، بنا به درخواست ابوجهل، مأمور شدند که به‏طور جدّی با مسلمانان و یارانشان برخورد کنند.تنها افراد قبیله بنی عدی و بنی زهره به مکّه بازگشتند.چه، آنان تنها برای دفاع از کاروان در برابر تهاجم (مسلمانان)به قریش پیوسته بودند.حکیم‏بن حزم و عتبه‏بن ربیعه نیز از جنگ کناره گرفتند. ابوجهل همچنان بر اتحاد نظامی(قبایل مختلف)بر ضد اسلام پافشاری می‏کرد.
به سوی جنگ بدر
«تهدید تهاجم از سوی مکّه، مسؤولیتها و مشغله حضرت رسول اکرم(ص)را تا حد زیادی افزایش داد و سبب شد آن حضرت تا منتها درجه توانایی خود، به فعالیّت بپردازد.»حضرت محمّد(ص)نه تنها شبها چشم برهم نمی‏گذاشت بلکه طی نشستهای منظمی که با مسلمانان داشت آنان را به صبر و استقامت توصیه می‏فرمود و از نقشه‏های قریش و پیشرفتهای مکه آگاهشان می‏ساخت. سرانجام حضرت محمّد(ص)بر آن شد تا عکس العمل یارانش را در برابر دعوت به جهاد بداند. مهاجرین که ابو بکر، عمر و مقدادبن عمرو پیش کسوتان آنها بودند از تصمیم حضرت رسول مبنی بر نبرد با مهاجمان استقبال کردند و مقداد به آن حضرت اطمینان داد که آنها چون اسرائیلیها نخواهند بود که به حضرت موسی گفتند:«تو با خدای خود به جنگ برو و ما این‏جا خواهیم بود»، سعدبن معاذ به نمایندگی از طرف انصار خطاب به حضرت رسول(ص)گفت که اگر حضرت محمّد(ص) از آنها بخواهد آنها حتّی به دریا نیز خواهند رفت.
حضرت رسول اکرم(ص)در 12 رمضان سال دوم هجری با سیصد و اندی از مسلمانان که اکثر آنان را انصار تشکیل می‏دادند، مدینه را ترک گفت.«آنچه این گروه ناهمگون را-که مشکل بتوان نام«سپاه»بر آن نهاد-به هم پیوند داده بود، ایمان مشترک و جان باختن در راه آن ایمان بود».هنگام ترک مدینه حضرت محمّد(ص)حکومت مدینه و اطراف آن را به ابولبابه و عاصم‏بن عدی واگذار کرد.
چند کیلومتر دورتر از شهر، حضرت محمّد(ص)توقّف کرد و به بررسی حال مجاهدان پرداخت و از افراد خردسال خواست که بازگردند امّا، هنگامی که پسری به نام عمربن ابی وقاص گریست اجازه شرکت در جهاد به او داده شد.دو جوان دیگر به نامهای معاذبن عمرو، و معوذبن عفراء نیز اجازه یافتند در میدان نبرد حضور یابند.حضرت محمّد(ص)و«سپاه»او در شانزدهم ماه رمضان به بدر رسیدند و روز بعد روی زمین شنی چادر زدند.قبیله قریش قبلا در زمین خاکی سفتی موضع گرفته بودند.
این دو گروه از جهات بسیاری با یکدیگر تفاوت داشتند.مسلمانان از«سپاه»تنها نام آن‏

 

را به همراه داشتند.آنها فاقد آذوقه کافی، تسهیلات اردویی مناسب و لباس، غذا و سلاح کافی بودند و حتی به اندازه کافی حیوان بارکش نداشتند.بیشتر آنها جوانانی بودند که تجربه نظامی اندکی داشتند.مسلمانان که تجهیزات کمی داشتند و به علّت محرومیتهایی که تا آن زمان تحمّل کرده بودند، ضعیف و ناتوان شده بودند«اختلافی نمایان و اسف‏بار را با لشکر مکّه، که از قریب هزار جنگجوی کارآزموده مسلح سواره تشکیل می‏شد، به نمایش می‏گذاشتند»قریش را مردانی کارآزموده چون عتبه، ابوجهل، امیّه و چند تن دیگر رهبری می‏کردند.آنها ادوات جنگی بسیاری داشتند.لشکر مکه به صد اسب، ششصد تیرانداز و هفتصد شتر مجهّز بود.برای حفظ روحیه جنگاوری، خمهای شراب، دختران رقاصه و خواننده با این مرتدان مغرور و متهور همراه بودند. برخلاف این گروه، مسلمانان مظلوم از مواهبی نادر برخوردار بودند که عبارت بود از ایمان خلل ناپذیرشان به خداوند یگانه، اعتقاد به رسالت نافذ و مؤثر حضرت محمّد(ص)، ایمان به آرمان خودشان که حق بود و شخصیت و اخلاق والایشان، بارانی به موقع، موقعیت آنان را در عرصه نبرد تثبیت کرد، چه این باران نه فقط گودالها را پر کرد بلکه زمین شنی را سفت و محکم کرد و زمین خاکی را به زمین گل‏آلود لغزنده‏ای بدل ساخت.
سحر هفدهم ماه رمضان را حضرت محمّد(ص)زیر یک سایبان کوچک که یاران آن حضرت برای ایشان ساخته بودند به عبادت گذرانیدند، بخشی از دعا و مناجات آن حضرت که به ما رسیده است، نگرانی آن حضرت را آشکار می‏سازد.حضرت رسول اکرم(ص)به درگاه خدا نالید:«یارب، اگر این گروه کوچک را به هلاکت افکنی، دیگر در کره زمین نام مقدس تو به عظمت یاد نخواهد شد و کسی به جای نخواهد ماند که با خلوصی راستین، شأن و عظمت پرشکوه تو را بستاید.»روز بعد، حضرت رسول اکرم(ص)در میدان جنگ، صفوف مردانش را منظم ساخت و مانند فرماندهی با کفایت و مدبّر اوامری صادر فرمود.از آنجا که حضرت خود مایل نبود به کشتن افراد قریش دست یازد، به سایبان خود باز می‏گشت و ضمن دعا برای پیروزی، به درگاه پروردگار می‏گریست.سرانجام حضرت محمد(ص)از زیر سایبان خارج شد و اعلام فرمود که بنا به وحی خداوند زمان تحقق وعده‏ای که چند سال پیش در مکه بر حضرت نازل شده بود فرا رسیده است و آن پیشگویی چنین بود:
یا می‏گویند:ما گروهی هستیم که یاری همدیگر کنیم.بزودی آن جماعت(در بدر)شکست می‏خورند و پشت به جنگ می‏کنند.بلکه ساعت قیامت برای گنهکاران وعده گاه آنها است، و آن روز بسیار سخت‏تر و ناگوارتر(از بدر)است 3 .
(3-)سوره قمر/44 تا 46
مردان قریش که کاملا مهیّای جنگ شده بودند انتظار می‏کشیدند.امّا مسلمانان منتظر بودند که دشمن اوّلین قدم را بردارد تا آنها حمله را آغاز کنند.در آغاز، نبرد تن به تن بود.اوّلین کسانی که به میدان آمدند عتبةبن ربیعه، پسرش ولید و برادرش شیبه بودند.چون عتبه علیه انصار اعلان جنگ داد، حمزه و علی(ع)و عبیده از گروه مهاجرین به میدان جنگ آمدند.حمزه عتبه را کشت و حضرت علی(ع)ولید را.امّا شیبه، عبیده را مجروح ساخت که علی(ع)او را نزد حضرت رسول(ص)برد.زبیر که، سعید بن عاص و یکی از جنگجویان برجسته قریش را مقتول ساخته بود، در اثنای جنگ، زخمهای عمیقی برداشت.قریش که در اثنای جنگهای تن به تن متحمل تلفات سنگینی شده بودند، گیج و برآشفته جملگی بر مسلمانان که با قدرت از خود دفاع می‏کردند و تعرّض متجاوزان را دفع می‏کردند، حمله بردند.
«نمونه قابل توجهی از امدادهای غیبی در این زمان آشکار شد، تقریبا همه رؤسای قریش و سرکردگان لشکرکشیهای مهلک علیه اسلام یا اسیر شدند.»ابوجهل سرسخت‏ترین دشمن اسلام، در نبرد زخمی مهلک برداشته بود.وی هنگام مرگ از سرنوشت خود اظهار تأسف کرد. دلیل این اندوه نه نزدیک بودن مرگ وی، بلکه هلاکت او به دست دو جوان تقریبا سیزده ساله (یعنی معادبن عمرو و معوذبن عفراء)بود.این دو جوان از قبایل غیر جنگجوی مدینه بودند.این دو، که مقدر بود بزودی به فیض شهادت نائل شوند به کمک عبد الرحمان بن عوف که رهبر سالخورده قریش را به آنها نشان داد به ابوجهل حمله بردند، عکرمه پسر ابوجهل چون پدرش را بر خاک افتاده دید، ضربه‏ای بر بازوی معاذ که بزرگتر بود زد و بازو و دست او را قطع کرد.
مجموع تلفات دشمن بالغ بر هفتاد کشته و بسیاری مجروح بود که حالی وخیم داشتند. سران سپاه خسته و جنگاوران مکّه دچار سردرگمی شده بودند.هفتاد تن از جنگاوران مکه از جمله عباس، عقیل، نوفل و دیگران به اسارت درآمدند و غنایم جنگی بسیاری به دست مسلمانان رسید و چهارده تن از مسلمانان از پیر و جوان از دو گروه انصار و مهاجر نیز شهید شدند.
نحوه رفتار مسلمانان(با اسرای جنگی)
قریش که از میدان نبرد گریخته بودند از این شکست تاریخی درس عبرت نگرفتند. هنگامی که به مکه رسیدند مردم را تحریک کردند که علیه مسلمانان بسیج شوند.از سوی دیگر فاتحان جنگ با اسرای جنگی رفتاری انسانی در پیش گرفتند.مسلمانان رفتار انتقامجویانه‏ای نداشتند و با اسرا مقابله به مثل نمی‏کردند.(البته)حقیقت دارد که راجع به سرنوشت آنان گفتگو بسیار بود.طبق سنّت قدیمی اعراب، آنها می‏توانستند اسرا را بی‏درنگ به قتل برسانند امّا پیامبر مهربان راه دیگری تعیین کرد.به پیشنهاد عمر همه اسرا بدون استثنا، باید کشته می‏شدند و هریک از آنان توسط خویشاوند مسلمان نزدیکش گردن زده می‏شد امّا این پیشنهاد پذیرفته نشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جنگ احد

دانلود مقاله گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فصل اول: ارکان مدیریت
در این بخش خلاصه ای از نحوه شکل گیری و موضوع اصلی شرکت و اعضاء هیأت مدیره و اهم تصمیات آنها در سال مورد گزارش و کسب موفقیتهای شرکت آورده شده است .

 

تاریخچه و اطلاعات پایه شرکت:
تصمیم تغییر در شیوهء مدیریت بخش تولیدات نسوز آهک شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان و مرکز تحقیقات و آزمایشگاه نسوز در تاریخ 20/12/1370 منجر به شکل گیری شرکت فرآورده های نسوز آذر ( سهامی خاص ) گردید که در این تاریخ شرکت با مدیریت جدید تحت شماره 8732 در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی اصفهان به ثبت رسید و از تاریخ 1/2/1371 به موجب قرار داد اجاره شماره 1706 مورخ 29/1/1371 به مدت 15 سال با در اختیار گرفتن ماشین آلات و تجهیزات و تأسیسات کارگاههای مستقر در ذوب آهن اصفهان که تولیدات نسوز مورد نیاز خط تولید ذوب آهن را بعهده داشتند به همراه کارگاه پخت آهک و مرکز تحقیقات و آزمایشگاههای نسوز ، فعالیت خود را در قالب بخش خصوصی آغاز نمود .

 

اعضاء هیأت مدیره:
اسامی اعضاء هیأت مدیره و مدیر عامل طی سال مالی مورد گزارش، با ذکر تاریخ شروع و تمدید دوره عضویت به شرح جدول ذیل می‌باشد:
اسامی سمت تاریخ شروع تاریخ پایان موظف و غیرموظف
شرکت تکادوبه نمایندگی:
مهندس محمد تدین
رئیس هیأت مدیره 8/10/1383 8/10/1385 عضو غیرموظف
صندوق بازنشستگی حمایت
کارکنان فولادبه نمایندگی:
مهندس علی اکبر هاشمیان
سید کاظم میرولد

 

نایب رئیس هیأت مدیره

"

 

از 8/10/1383
11/3/1384

 

11/3/1384
8/10/1385 عضو غیرموظف
شرکت رهنوردبه نمایندگی:
مهندس رضا یاران مدیر عامل و عضو هیئت مدیره 8/10/1383 8/10/1385 عضو موظف
شرکت مهندسی ساخت صنایع فولاد سایابه نمایندگی:
مهندس حسن شیروانیان عضو هیأت مدیره 8/10/1383 8/10/1385 عضو غیرموظف
شرکت مرآت پولادبه نمایندگی :
مهندس حسن ضیاء مطلبی‌پور عضو هیأت مدیره 8/10/1383 8/10/1385 عضو غیرموظف
تفکیک سهامداران
اسامی سهامداران اصلی شرکت در پایان سال 1384 ، نوع و تعداد و درصد سهام هر یک به شرح زیر می‌باشد .
جدول زیروضعیت سهامداران را در تاریخ 29/12/1384 نشان میدهد.
سهامداران نوع سهام تعداد سهام درصد
شرکت تکادو عادی 105/508/24 5/24
صندوق حمایت
بازنشستگان فولاد عادی 154/759/15 8/15
افراد متفرقه(25818 نفر) عادی 741/732/59 7/59
جمع 000/000/100 100

جلسات هیأت مدیره :
طبق اساسنامه شرکت ، جلسات هیات مدیره با حضور اکثریت اعضاء و هر پانزده روز یک بار تشکیل می‌گردد. در طول سال مورد گزارش تعداد 22 جلسه برنامه ریزی شده که به دلیل غیر متمرکز بودن و بدلیل محل اقامت اعضا غیر موظف تعداد 20جلسه در طول سال تشکیل گردید .

 

تصمیمات هیأت مدیره :
• در طول سال 1384 هیأت مدیره شرکت جلسات متعددی را جهت بررسی عملکرد شرکت و هدایت برنامه های جاری و همچنین تصمیم گیری و خط مشی گذاری راهبردی تشکیل دادند که در هر جلسه گزارشات عملکرد واحدهای مختلف شرکت توسط مدیر عامل ارائه گردیده که پس از بررسی عوامل متعدد و پارامترهای مطرح در خصوص موارد مورد بحث تصمیمات ذیل را اتخاذ نمودند که به طور خلاصه و بر جسب موارد حائز اهمیت آورده شده است :
• مصوبات در رابطه با خرید مواد اولیه داخلی و خارجی و قطعات و لوازم یدکی
• طرح و تبادل نظر مربوط به تشکیل مرجینگ شرکتهای نسوز تحت عنوان شرکت سرمایه گذاری نسوز.
• طرح و تبادل نظر مربوط به نحوه انجام کار با ذوب آهن در واحد1 و اجرای سناریوی مناسب جهت تمدید اجاره و یا تخلیه پس از اتمام قرارداد
• خرید سیستم های مکانیزه یکپارچه و روند اجرای آن
• تایید نرخ تولید آهک برای ذوب آهن و نرخ فروش محصولات به فولاد سبا
• ارائه گزارشات در رابطه با برگزاری مجامع سالیانه شرکتهای تحت پوشش و عملکرد آنها
• تغییر نماینده سهام صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد ، جناب آقای میرولد به جای جناب آقای هاشمیان
• بحث و تبادل نظر بر روی صورتهای مالی و تایید مدیریت و تصویب صورتهای مالی و برگزاری مجمع سالیانه
• تصویب اخذ وام ریفاینانس جهت خرید مواد اولیه و وثیقه گذاری سهام شرکت نسوز پارس
• فروش اقلام و اموال مازاد
• بحث و تبادل نظر بر روی نحوه اجرای طرح دولومیت کلسینه از طریق شرکت فولاد افزا و نحوه همکاری با سهامداران دیگر
• بحث و تبادل نظر بر روی اجاره ذوب آهن و اقدامات صورت پذیرفته جهت تعدیل آن
• بحث و تبادل نظر بر روی صورتهای مالی سه ماهه تهیه شده برای بورس
• بحث و تبادل نظر بر روی خرید دانش فنی دریچه کشوئی و جرم ریختنی مجرای کوره بلند
• بحث و تبادل نظر بر روی پاداش و امور رفاهی کارکنان و مدیران به نسبتهای مختلف درطی سال
• مرور نقدینگی در طی سال و نحوه برخورد با کسری نقدینگی شرکت
• مرور وضعیت منابع انسانی از لحاظ کیفی و کمی و تهیه راهکار بهبود و تقویت سیستم
• مرور وضعیت صادرات و تبیین جهش صادرات شرکت
• بحث و تبادل نظر بر روی طرح توسعه شرکت و تصویب استراتژی آن
• تصویب افزایش سرمایه در فولاد افزا سپاهان و سرامیک صنعتی اردکان و فروش حق تقدم و سهام شرکت عایق سپاهان و وثیقه گذاشتن بخشی از سهام اردکان جهت وام فولاد افزا به جای پرداخت نقدی
• بحث و تبادل نظر بر روی نتایج حسابرسی تامین اجتماعی
• تصویب پرداخت سود سهام طبق برنامه زمانی ارائه شده
• تصویب بودجه سال 1385 و راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش تولید، فروش و صادرات
• مرور وضعیت مالیاتی شرکت و اقدامات صورت پذیرفته جهت برگشت مالیات
کسب موفقیت‌ها، عناوین و افتخارات ملی و بین‌المللی:
• انتخاب مدیر عامل شرکت به عنوان مدیر کارآفرین نمونه و سه نفر از کارگران نمونه در سطح استانی به انتخاب اداره کار و امور اجتماعی استان اصفهان
• کسب عنوان واحد تحقیقات نمونه کشور به انتخاب وزارت صنایع و معادن
• کسب عنوان صادر کننده برجسته استان اصفهان
• موفقیت شرکت در ممیزی مراقبتی9001 ISO ورژن 2000 و ممیزی مراقبتیISO 14001 ورژن 1998
• ایجاد رکورد تولید برای ششمین سال متوالی
فصل دوم: تکنولوژی تولید
شرکت فرآورده های نسوز آذر با تغییر مدیریت و انتقال از بخش دولتی به بخش خصوصی توانست تحولات چشمگیری را ایجاد نماید و در طی 13 سال عملکرد خود همواره با ایجاد افتخار نام خود را بعنوان پیشگام صنعت نسوز مطرح نماید .
نگاهی به وضعیت تولیدی شرکت در قالب بخش دولتی قبل از سال 1371 نشان می دهد که این بخش با ظرفیت 120 هزار تن تنها به تولید حدود 40 تا 45 هزار تن محصولات نسوز با کیفیت عموماً پایین و مورد نیاز ذوب آهن اصفهان پرداخته و بدلیل عدم تفکر رقابت پذیری، کمتر در جهت تحول و بهینه سازی و تولید محصولات جدید عمل می نمود که شاید عمده ترین علت خصوصی سازی این مجموعه نیز همین مورد بوده است. در حال حاضر پس از طی 13 سال فعالیت شرکت نه تنها میزان تولید به حدود 5/2 برابر افزایش یافته بلکه شاید تنها 20 درصد از محصولات سنتی قدیم در خط تولیدفعلی قرار دارد و بقیه سهم تولیدات محصولات جدید و پیشرفته نسوز می باشند که علاوه بر تأمین نیاز ذوب آهن اصفهان ، سایر محصولات نسوز مورد نیاز سایر صنایع فولادی و غیر فولادی را نیزشامل می گردند،همچنین با ایجاد بازار صادراتی جدید در زمینه صادرات محصولات به خارج از کشور نیز اقداماتی انجام گرفته است.
در سال 1384 حدود 33 درصد از تولیدات شرکت در این واحد تولید شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عملکرد تولید
در جدول زیر آمار تولید شرکت در طول فعالیت آورده شده است :

 

ردیف سال واحد مقدار تولید
1 1371 تن 42884
2 1372 تن 45668
3 1373 تن 49070
4 1374 تن 63331
5 1375 تن 81909
6 1376 تن 90015
7 1377 تن 71537
8 1378 تن 80190
9 1379 تن 91913
10 1380 تن 103654
11 1381 تن 104677
12 1382 تن 108809
13 1383 تن 114436
14 1384 تن 124412
15
پیش بینی 1385 تن 123100
نمودار زیر تولیدات شرکت از سال 1371 تا سال 1384 و روند افزایشی آن را نشان میدهد:

 

در جدول زیر آمار تولید در واحد شماره یک و دو شرکت در سالهای 1383 و 1384 آورده شده است :
ردیف واحد تولید سال1383 درصد از کل تولید 82 سال 1384 درصد از کل تولید 83
1 واحد تولیدی1
(ذوب آهن) 85427 75 85766 67
2 واحد تولیدی 2
( شهرک صنعتی ) 29009 25 38646 33
جمع کل 114436 100 124412 100

 

 

 

نمودار زیر عملکرد واقعی سال 1384 را با پیش بینی عملکرد 1384 و عملکرد 1383 مقایسه می کند:

 

در جدول صفحه بعد مشاهده می گردد که این شرکت برای ششمین سال متوالی توانست روند افزایشی تولید خود را حفظ نماید وبعنوان یک افتخار در 6 سال گذشته بتواند رکوردجدیدی را ارائه نماید .

 


سال درصد افزایش نسبت به سال قبل
1378 12
1379 15
1380 13
1381 4/1
1382 4
1383 4
1384 7/8

 

 

 

تولید سرانه
یکی از پارامترهای افزایش بهره وری محاسبه تولید سرانه می باشد . علی رغم فاصله زیاد شرکتهای تولیدی در ایران با نرمهای جهانی روند افزایشی این پارامتر مجموعه برآیندهای فعالیتهای مدیریتی می باشد . ذیلاً آمار تولید سرانه در 6 سال گذشته آورده شده است .

 


سال تولید سرانه
(نفر تن در سال ) درصد افزایش نسبت به سال قبل
1378
1379
1380
1381
1382
1383
1384 93
105
110
114
121
127
143 16
13
5
4
6
5
12

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قابل ذکر است که در طول سالهای عملکرد شرکت، تولید محصولات به سمت کیفی شدن پیش رفته است و تولید سرانه بر حسب جمع مقدار کلی تولیدات محاسبه شده است که در صورتیکه ارزش افزوده محصولات تولید در نظر گرفته شود، روند بهره وری نیروی انسانی افزایش بیشتری خواهد داشت .
جدول محاسبه انرژی مصرفی به کیلو کالری:
منبع انرژی ضریب تبدیل سال 1383 سال1384
مصرف ماهیانه مصرف به میلیون کالری مصرف ماهیانه مصرف به میلیون کالری
برق واحد1 860 933712 802 907157 780
گاز طبیعی 9430 864627 8153 781102 7365
جمع 8955 8145
با توجه به جدول فوق مصارف انرژی در سال 1384 در مقایسه با سال 1383 بطور متوسط بر حسب کیلوکالری معادل 9% کاهش یافته است.
استقرار نظامها
• تمدید گواهینامه اکرودتیه مرکز تحقیقات و آزمایشگاه از مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
• انجام ممیزی داخلی در کلیه کارگاههای تولیدی واحد شماره یک و دو وآماده سازی مجموعه واحد یک و دو جهت انجام ممیزی مراقبتی سیستم توسط مؤسسه IEC انگلستان .
• تعیین اقلام اصلاحی مناسب جهت پوشش عدم انطباق مشاهده شده در طی ممیزی داخلی
• انجام ممیزی مراقبتی سالیانه سیستم توسط شرکت IEC و موفقیت شرکت درحفظ و استمرار سیستم مدیریت کیفیت بر اساس استاندارد ISO 9001 ورژن 2000
• مراقبت و پشتیبانی از سیستم های کیفیت موجود در سطح شرکت
• انجام ممیزی مراقبتی سالیانه ISO 14001 توسط موسسه QMI کانادا و موفقیت در حفظ و استمرار نظام مدیریت زیست محیطی شرکت

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گزارش هیئت مدیره به مجمع عمومی

دانلود مقاله تاثیر انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تاثیر انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده تحقیق:
هدف از این تحقیق بررسی ارزش نهایی وجه نقد برای سرمایه گذاران و بررسی رابطه انعطاف پذیری مالی با ساختار سرمایه و همچنین تاثیر انعطاف پذیری بر تصمیمات ساختار سرمایه است. در این تحقیق از اطلاعات 94 شرکت طی 6 سال از سال 83 تا 88 برای شرکتهای تولیدی مورد آزمون قرار گرفت. آزمون فرضیات بر مبنای روش پانل می باشد روش تحقیق به صورت همبستگی است واز نظر هدف از نوع کاربردی است. مطابق فرضیه اول آزمون شد که آیا در بورس اوراق بهادار تهران ارزش نهایی وجه نقد دارای ارزش مثبتی است و اینکه آیا سرمایه گذاران بهایی برای انعطاف پذیری مالی شرکتها قائلند. نتایج نشان داد که ارزش نهایی وجه نقد به روش فارکلند مثبت بود و ارزش نهایی وجه نقد به روش کلارک معنادار نمی باشد. نتایج حاصل از فرضیه دوم حاکی از آن است که بین انعطاف پذیری مالی و نسبت بدهی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از فرضیه سوم نیز بیان می کند که ارزش نهایی وجه نقد بیشترین تاثیر را بر تصمیمات ساختار سرمایه دارد. و فرضیه سوم تحقیق تائید می گردد.
وا‍ژه های کلیدی: ارزش نهایی وجه نقد ، انعطاف پذیری مالی، پانل ، ساختارسرمایه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1مقدمه :
شرکت برای اینکه بتواند تاسیس شود به سرمایه نیاز دارد وبرای توسعه به مبلغ بیشتری سرمایه نیاز خواهد داشت .وجوه مورد نیازازمنابع گوناگون وبه شکل های مختلف تامین می شوند ولی همه سرمایه رامیتوان دردوگروه اصلی قرارداد:وام وسهام
یکی ازپیچیده ترین مساله هایی که دامنگیرمدیران مالی کنونی است ،رابطه بین اجزای تشکیل دهنده ساختار سرمایه است وآن عبارت است ازآمیزه ای ازاوراق قرضه وسهام برای تامین مالی وقیمت سهام شرکت .
تصمیم گیری درمورد ساختارسرمایه به معنی نحوه تامین مالی شرکت ،همچون سایر تصمیمات مدیران مالی برروی ارزش شرکت تاثیرمی گذارد.ارزش شرکت ،مانند هردارائی سرمایه،بر ابرارزش فعلی بازدهی های آتی آن براساس یک نرخ تنزیل معین است . این نرخ تنزیل برای بدست آوردن ارزش شرکت ، همان هزینه سرمایه است . مدیران به عنوان نمایندگان صاحبان سهام می بایست تلاش نمایند،ساختار سرمایه شرکت رابه گونه ای تنظیم نمایند که هزینه سرمایه شرکت حداقل ودرنتیجه ارزش شرکت وثروت سهامداران حداکثر گردد.وجوه تشکیل دهنده ساختار سرمایه دوگونه اند، دسته اول ، برجریانات نقدی حاصل ازشرکت ادعائی ثابت داشته وبدهی ها نامیده میشوند. دسته دوم ، باقیمانده این جریانات رانصیب می برند که حقوق مالکانه نام دارند.وجوه دسته اول به دلیل تامین یک بازدهی ثابت برای طلبکاران ،ارزانترازوجوه دستـــه دوم هستند،لکن هرچه بدهی شرکت بیشترشود ریسک ورشکستگی آن افزایش می یابد وسهامداران که تامین کننده وجوه دسته دوم می باشند ودرصورت ورشکستگی تحمل کننده هزینه های آن هستند ، بازدهی بیشتری طلب می کنند.
در فصل اول به بیان مسئله و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته می شود و همچنین اشاره ای کوتاه به چارچوب نظری تحقیق می شود و هدف از تحقیق بیان می گردد. فرضیات و سئوالات تحقیق همراه با مدل تحقیق در ادامه توضیح داده شده و در نهایت در فصل اول تعریف مفاهیم و واژگان تخصصی بیان می شود.
2- 1بیان مسئله
ساختار سرمایه به عنوان مهم ترین پارامتر مؤثر بر ارزشگذاری شرکت ها و برای جهت گیری آنان در بازارهای سرمایه مطرح گردیده است. محیط متحوّل و متغیر کنونی، درجه بندی شرکت ها را از لحاظ اعتباری نیز تا حدودی به ساختار سرمایه آنان منوط ساخته است .این امر برنامه ریزی استراتژیک آنان را به انتخاب منابع مؤثر بر هدف « حداکثر سازی ثروت سهامداران » نزدیک کرده است. (داگلاس،2001) . بنابراین عوامل و متغیرهای سیال مؤثر بر ساختار سرمایه می تواند سودآوری و کارایی شرکت ها را در پوشش هدف مذکور در قالب تئوری نمایندگی و رعایت تئوری سلسله مراتب تحت تأثیر قرار دهد. (وارند،1977) . روشن است که موج تصمیم گیری مدیران مالی در زمینه ی رعایت اصل تطابق در هنگام تأمین منابع مالی، رهیافتی معین در تعدیل تصمیمات مذکور با توجه به مقتضیات محیط اقتصادی محسوب می شودو مدلی مناسب برای رونق و اثر بخشی روزافزون تفکر حاکم بر عملکرد شرکت ها شمرده می شود(سینایی،رضائیان،1386،ص124).
با توجه به منابع تأمین مالی، شرکت ها دارای بازده و ریسک متفاوتی در عرصه ی بازارهای تأمین سرمایه هستند. بنابراین تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه نقش مؤثری در کارایی و اعتبار شرکت ها نزد مؤسسات تأمین سرمایه خواهد داشت. اما اهمیت شرکت ها از لحاظ وسعت عملکرد، سودآوری، امکانات رشد، اندازه و نوع فعالیت، تعیین کننده نیاز مالی متنوع آنان خواهد بود. در این میان منابع حاصل از بدهی ضمن افزایش هزینه ثابت موجب افزایش اهرم و در نتیجه ریسک سیستماتیک آنان خواهد بود. ضمن این که توجه به هزینه ی سرمایه روش های مختلف تأمین مالی و توجه به آن باعث پیدایش فرصت های مناسب سودآوری و یا پیش آمدن وضعیت بحران مالی شرکت خواهد گردید(راوالی و سیدنر ،2001) . بنا براین با توجه به ویژگی های حاکم بر تفکر مالی مدیران، موجب ثبت جایگاه اصلی شرکت ها در بازارهای مالی و اعتباربندی صحیح آنان ازسوی اعتبار دهندگان بازارهای سرمایه خواهد گردید.
تصمیم گیری در مورد ساختار سرما یه، یکی از چالش برانگیزترین و مشکل ترین مسایل پیش روی شرکت ها، اما در عین حال حیاتی ترین تصمیم در مورد ادامه بقای آنها است .
تعیین ساختار بهینه سرمایه، یکی از مسائل اساسی تأمین مالی شرکت ها به شمار می رود. این مهم، کاربرد بااهمیتی در زمینه تصمیم گیری راجع به تأمین مالی عملیات جاری و طرح های سرمایه گذاری شرکت ها دارد . در این میان مدیران بایستی به انعطاف پذیری مالی به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر ساختار سرمایه توجه نمایند، شرکتهایی که درآنها مدیریت بدون توجه به حفظ انعطاف پذیری اقدام به انتشار بدهی و افزایش بدهی نماید در آینده فرصتهای سرمایه گذاری بالقوه خود را از دست خواهد داد و پی آمد این نیز می تواند رشد و گسترش شرکت را دچار تهدیدات جدی نماید. حال این سئوال مطرح می شود که آیا انعطاف پذیری تاثیری بر تصمیمات ساختار سرمایه دارد؟ و آیا رابطه انعطاف پذیری با نسبت اهرمی به صورت معکوس است؟ و در نهایت می توان این سئوال را مطرح کرد که آیا انعطاف پذیری از دید سرمایه گذاران دارای ارزش است؟ این تحقیق در تلاش است تا برای سئوالات بالا پاسخی علمی بدست آورد.
3-1 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق :
تصمیم دررابطه با تعیین ساختار سرمایه هرشرکت نه تنها تشکیل دهنده شخصیت شرکت می باشد بلکه برروی نتایج عملکرد مدیران شرکتها تاثیر به سزائی دارد.
مدیران مالی می بایست روشهای مختلف تامین مالی با توجه به میزان ریسک وبازده شرکت را مورد بررسی قراردهند تا ازاین طریق تاثیر ساختارهای مختلف مالی بر ثروت سهامداران را بسنجند.
تصمیم گیری دررابطه با ساختار سرمایه وتجزیه وتحلیل تجربی آن وانتخاب بین بدهی وحقوق صاحبان سهام بستگی به مشخصات خاص موسسه دارد وامری بسیارمشکل است که درک تئوری ساختار سرمایه می تواند به مدیران این امکان را بدهد تا به ساختار سرمایه مطلوب به منظور به حداکثر رساندن ثروت سهامداران دست یابند.
سیاست ساختار سرمایه ، موازنه بین ریسک وبازده رابرقرارمی کند.ازیک طرف استفاده ازبدهی بیشتر،ریسک جریان سودآوری شرکت رابیشترمی کندوازطرف دیگربه نرخ بازده موردانتظاربیشتری منجرمی گردد. ریسک مربوط به استفاده ازبدهی بیشــترباعث کـاهش قیمت سهام می گردد وازطرف دیگرنرخ بازده موردانتظاربیشترآن ،باعث افزایش قیمت سهام می شود.
درنتیجه ساختار سرمایه بهینه ساختار سرمایه ای است که قیمت سهام شرکت رابه حداکثررسانده واین امرهمواره وقتی واقع می شود که نسبت بدهی کمتردرزمانی باشد که سود مورد انتظار هرسهم را به حداکثر رساند وتعادل بهینه ای رابین ریسک وبازده ایجاد کند تا باعث به حداکثر رساندن قیمت سهام گردد.
مدیران برای تصمیم گیری در مورد ساختار سرمایه شرکتها بایستی معیار های زیادی را مد نظر داشته باشند تا بتوانند ثروت سهامداران را حداکثر نمایند. انعطاف پذیری معیاری است که در صورتی که مدیران شرکتها نسبت به آن بی توجهی نمایند می تواند باعث بروز مشکلات نقدینگی و از دست رفتن فرصتهای سرمایه گذاری و در نهایت در شرایطی بسیار حاد باعث عدم رشد شرکتها شود. لذا مدیران بایستی برای رشد شرکتها به انعطاف پذیری به عنوان یک خروجی نگریسته و تمامی تصمیمات ساختار سرمایه جهت حفظ و یا ارتقاء انعطاف پذیری شرکت باشد.
4-1اهداف تحقیق:
مهمترین هدف ازسیاستهای تعیین ساختار سرمایه ،مشخص کردن ترکیب منابع مالی به منظور به حداکثررساندن ثروت سهامداران است ، گرچه این امربه عوامل متعددی بستگی دارد که ساختار سرمایه یکی ازآنهاست .بعنوان مثال اگر شرکتی اوراق قرضه بیشتری منتشر نماید، نقطه سربه سرمالی ودرجه اهرم مالی آن افزایش میبابد . اگرنرخ بازده بیشتر ازنرخ بهره باشد ، سود هر سهم به شدت افزایش خواهد یافت ( اثر اهرم مالی ) .سیاستهای تعیین ساختار سرمایه به مدیران مالی کمک می کند تا درمورد هر یک ازبرنامه های تامین مالی مورد نظر ، مبلغ سود قبل ازبهره ومالیات لازم را برای جلوگیری ازکاهش سود هر سهم تعیین کنند . همچنین ، با محاسبه ریسک مالی متعلق به هریک ازبرنامه های تامین مالی میتوان روشی راانتخاب کرد که به مطلوبترین ترکیب ریسک وبازده منجرشود. مدیران مالی بایستی توجه خود را به تاثیر روشهای مختلف تامین مالی بر میزان ریسک وبازده شرکت معطوف نمایند تا ازاین طریق اثر ساختارهای مختلف مالی را بر ثروت سهامداران بسنجند. باتوجه به اینکه استفاده از اهرم مالی موجب میشود بازده مورد انتظار سهامداران افزایش یابد ، ولی ازسوی دیگر،موجب افزایش ریسک آنها نیز می گردد. بنابراین ، درک تئوری ساختار سرمایه به مدیران کمک می کند که ساختار سرمایه مطلوب شرکت را تعیین کنند .
در این تحقیق به دنبال این هستیم که آیا انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه تاثیر گذار است در واقع در این تحقیق با بررسی ارزش نهایی وجه نقد به عنوان معیاری از ارزش نهایی انعطاف پذیری که آن نیز معیاری از توان شرکت در استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری است، رابطه آن با نسبت اهرمی(ساختار سرمایه) مشخص شود.
1) بررسی رابطه بین ارزش نهایی انعطاف پذیری و اهرم شرکت
2) بررسی نقش ارزش نهایی انعطاف پذیری بر تصمیمات ساختار سرمایه
5-1 چارچوب نظری تحقیق:
در نظریه های سنتی تر ساختار سرمایه همچون نظریه توازی ایستا، شرکت سعی می کند یک نسبت بدهی مطلوب را برای خود انتخاب کند و به آن دست یابد ، طبق این نظریه فرضیه نسبت بدهی بهینه یک شرکت بر اساس توازی هزینه ها و منابع استقراض تعیین می گردد . به عبارت دیگر از دیدگاه این فرضیه شرکت سعی دارد تا بین ارزش صرفه جویی های مالیاتی بهره و هزینه مختلف ورشکستگی تعادل برقرار سازد. در تئوری مجلاف و میر که بنانگذار تئوری سلسله مراتبی بودند، شرکت ها در تامین منابع مالی مورد نیاز، سلسله مراتب معینی را طی می کنند. شکل گیری این سلسله مراتب، پیامد عدم تقارن اطلاعات است . در مواردی که بین مدیران و سرمایه گذاران، تقارن اطلاعاتی وجود نداشته باشد مدیران تامین مالی درونی را ترجیح می دهند. این تئوری ها به علت اینکه انعطاف پذیری را مد نظر قرار نمی دهد با انتقادهای زیادی مواجه شده است(دی آنجلو و دی آنجلو، 2007) . این نظریه ها فرصتهای سرمایه گذاری و توان شرکتها در سرمایه گذاری نادیده می گرفتند. و اصولاً توجهی به عمر شرکت و تمایل شرکتها به حفظ ظرفیت بدهی در شرکتهای جوان با رشد بالا نداشتند. در صورتی که طبق تحقیقات صورت گرفته شرکتهای جوان و با رشد بالا تمایل بیشتری دارند تا ظرفیت بدهی خود را حفظ نمایند و به عبارتی بهتر دارای انعطاف پذیری بیشتری باشند تا در مواجهه با فرصتهای سرمایه گذاری جدید واکنش مناسب نشان دهند و رشد شرکت را تضمین نمایند.
6-1مدل تحقیق :
مدل(1)

مدل(2)

مدل(3)

 

مدل(4): مدل بالا یعنی مدل 3 عوامل تاثیر گذار بر نسبت اهرم شرکت است که برای بسط و تعمیم، به جای در مدل 1 عوامل تاثیر گذار ان وارد مدل می شوند که بعد از وارد کردن این متغیر ها مدل به صورت زیر در می آید.

مدل(5)

مدل(6)

1-6-1متغیر وابسته تحقیق: متغیر های وابسته این تحقیق به صورت زیر می باشند که تعاریف عملیاتی آنها ارائه می گردد.
با توجه به اینکه در ایران وقفه های معاملاتی زیاد است و رابطه بازدهی شرکت با بازدهی بازار به علت وقفه مخدوش می شود محاسبه بازدهی غیر عادی به روش بازار غیر قابل اتکا می شود(مرادی،نیکبخت،1383). و از طرفی به علت اینکه در اغلب موارد بدست آمده از نظر اماری معنادار نیست(ثقفی،کردستانی،1383) لذا نمی توان به این روش اتکا کرد. اما با وجود تمامی اشکالات موجود در این روش در این تحقیق از دو روش استفاده می شود یکی بازدهی غیر عادی به روش بازار و دیگری تفاوت بازدهی سال جاری با متوسط بازده 3 سال قبل به عنوان معیاری از بازدهی غیر عادی
بازدهی غیر عادی انباشته شرکت می باشد. که به صورت زیر محاسبه خواهد شد .
مدل(7)

برای محاسبه بازدهی غیر نرمال از معادله بالا (7) استفاده می کنیم. برای این منظور ابتدا باید بازدهی مورد انتظار محاسبه شود و که از طریق مدل بازار یا به اصطلاح خط بازار یا شاخص استفاده می کنیم که از طریق مدل زیر بدست می آید.
مدل(8)

چون برای محاسبه بازدهی مورد انتظار در دست نیست لذا ابتدا برای دوره 96 ماهه (از سال 81 تا 88 به مدت 8 سال و هر سال 12 ماه) بازدهی محاسبه شده و از طریق تحلیل رگرسیون مدل 8 به دست می آید. سپس بدست آمده از مدل 8 را در مدل 7 استفاده می کنیم و بازده واقعی سهم نیز از طریق محاسبه می شود که همان در مدل 7 می باشد و در ادامه برای محاسبه بازدهی بازار نیز از فرمول استفاده شده و چون را محاسبه نموده ایم می توان با جایگذاری در معادله 7 بازدهی غیر نرمال را محاسبه نمود. عدد بدست آمده از مدل 7 بازدهی غیر نرمال است. برای بدست آوردن بازدهی غیر عادی انباشته از فرمول یا مدل زیر استفاده خواهیم کرد که در نهایت عدد بدست آمده از این معادله متغیر وابسته تحقیق ما را تشکیل خواهد داد.

 

مدل(9)

که مدل 7 به صورت ماهانه محاسبه شده و در مدل 9 قرار می گیرد و بازدهی غیر عادی انباشته 12 ماه بدست می آید.
ارزش نهایی وجه نقد است و در این پژوهش به عنوان معیاری از ارزش نهایی انعطاف پدیری بوده و نشان دهنده توانایی شرکت در استفاده از فرصتهای بالقوه سرمایه گذاری است و بر اساس مدل فالکندر و وانگ (2006) می باشد و با استفاده از مدل 2 برای تک تک شرکتها محاسبه خواهد شد. ابتدا طبق مدل 1 این تحقیق، ضرایب محاسبه می شود و برای محاسبه در مدل 2 قرار داده می شود و بقیه متغیر های مستقل مدل 2 نیز در دسترس می باشد و متغیر وابسته این تحقیق صرفاً از طریق محاسبه بدست می آید نه از طریق رگرسیون.
نسبت اهرمی شرکت می باشد که به صورت زیر محاسبه خواهد شد.

ارزش نهایی وجه نقد است و در این پژوهش به عنوان معیاری از ارزش نهایی انعطاف پدیری بوده و نشان دهنده توانایی شرکت در استفاده از فرصتهای بالقوه سرمایه گذاری است که بر اساس مدل کلارک (2010) می باشد و با استفاده از مدل 5 محاسبه می شود. در این تحقیق ابتدا ضرایب بر اساس مدل 4 محاسبه شده و در مدل 5 قرار می گیرد و در این مدل نیز همانند مدل 2 بقیه متغیر های مستقل مدل 4 نیز در دسترس می باشد و متغیر وابسته این تحقیق صرفاً از طریق محاسبه بدست می آید نه از طریق رگرسیون.
2-6-1متغیر های مستقل: متغیر های مستقل تحقیق در ذیل ارائه می گردد
تغییرات در وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت شرکت نسبت به سال گذشته است که از تفاوت وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال جاری و وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال گدشته شرکت به دست می آید.
کل وجه نقد شرکت برای ابتدای دوره یا انتهای دوره قبل.
ارزش بازار در ابتدای دوره تحقیق است که از طریق ضرب تعداد سهام در قیمت ابتدای دوره هر شرکت بدست خواهد آمد.
تغییر در سود قیل از بهره و مالیات شرکت است و در واقع از تفاوت سود قبل از مالیات و بهره ( ) سال جاری و سود قبل از بهره و مالیات سال قبل بدست می آید.
تغییر در کل دارایی به غیر وجه نقد و سرمایه گذاری های کوتاه مدت است و به صورت زیر محاسبه می شود.
(کل دارایی های سال جاری- وجه نقد سال جاری- سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال جاری)-
( کل دارایی های سال قبل- وجه نقدسال قبل- سرمایه گذاری های کوتاه مدت سال قبل )
تغییر در هزینه های تحقیق و توسعه است و در صورتی که در صورتهای مالی گزارش نشود صفر در نظر می گیریم.
تغییر در هزینه های بهره می باشد و همانند متغیر های بالا از تفاوت هزینه های بهره سال جاری و سال قبل محاسبه خواهد شد.
کل تغییر در سود تقسیمی شرکت.
کل تامین مالی شرکت است که به صورت زیر محاسبه خواهد شد.
تغییر در بدهی ها + تغییر در سرمایه
در رابطه بالا منظور همان کل سرمایه شرکت است نه حقوق صاحبان سهام.
جریان وجه نقد شرکت است که از صورت جریان وجه نقد شرکت به دست خواهد آمد.
کل دارایی های شرکت می باشد
هزینه استهلاک شرکت می باشد.
اندازه شرکت است که از طریق لگاریتم کل دارایی های شرکت بدست خواهد آمد.
کل دارایی های ثابت شرکت است.
ارزش بازار شرکت به کل ارزش دفتری شرکت است.

 

7-1فرضیه های تحقیق:
1) ارزش نهایی انعطاف پذیری به طور معنادار مثبت است.
1-1)ارزش نهایی انعطاف پذیری با روش فارکلند و وانگ به طور معنادار مثبت است.
2-1) ارزش نهایی انعطاف پذیری با روش کلارک به طور معنادار مثبت است.
2) بین ارزش نهایی انعطاف پذیری و نسبت اهرمی رابطه معکوس وجود دارد.
3) ارزش نهایی انعطاف پذیری بیشترین تاثیر را بر تصمیمات ساختار سرمایه شرکتها دارد.
8-1تعریف مفاهیم و واژگان تخصصی:
انعطاف پذیری مالی:توانایی واحد انتفاعی در تامین وجه نقد در فاصله کوتاهی از دریافت اطلاعات در باره نیازمندی های مالی پیش بینی نشده یا پیدا شدن فرصت مناسب برای سرمایه گذاری دانست(شباهنگ،1384،ص154).
ساختار سرمایه: ساختار سرمایه ترکیبی از بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام است که شرکت‌ها با آن تأمین مالی دارایی‌های خود را انجام می‌دهند. شرکت‌ها از دو منبع بدهی و حقوق صاحبان سهام در ترکیب ساختار سرمایه خود استفاده می‌کنند. انتخاب بین بدهی و یا حقوق صاحبان سهام به عنوان یک منبع تأمین مالی جدید تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی است که بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر می‌گذارند(فریدونی، شریعت پناهی،1386،ص38).
ارزش نهایی وجه نقد: واکنش سرمایه گذاران به یک ریال تغییر در وجه نقد در قالب بازدهی غیر عادی را ارزش نهایی وجه نقد گویند(کلارک،برایان،2010،ص8).
اهرم مالی: عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات سود عملیاتی یعنی با یک درصد تغییر در سود عملیاتی، سود خالص چقدر تغییر می¬کند(فریدونی، شریعت پناهی، 1386،ص34).
تئوری نمایندگی: این نظریه مربوط به مواردی است که یک نفر مسئولیت تصمیم گیری را در خصوص توزیع منایع مالی و اقتصادی و یا انجام خدمتی را طی قراداد به شخص دیگر واگذار می نماید. شخص اول را صاحب کار و شخص دوم را نماینده گویند(نمازی،محمد،1384،ص1).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



1-2مقدمه
یکی از اصلی ترین تصمیمات مدیران مالی در شرکت های سهامی عام، تعیین ترکیب بدهی و سهام است که این تصمیمات باید در راستای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، اتخاذ شوند.
دیدگاه سنتی در ساختار سرمایه، بر این نظریه استوار بود که می توان با استفاده از اهرم، ارزش شرکت را افزایش داد. اما آغاز نظریات مدرن ساختار سرمایه را می توان مقاله اولیه مودیلیانی و میلر(1958) دانست که اظهار کردند، تحت شرایط خاص (وجود بازار رقابت کامل، نبود مالیات بر درآمد، عدم وجود هزینه های ورشکستگی و نمایندگی، وجود تقارن اطلاعاتی بین فعالان بازار سرمایه)، ارزش شرکت مستقل از ساختار سرمایه است. اندکی بعد درسال1963 ، این دو اندیشمند، با افزودن معافیت های مالیاتی بدهی برای شرکت هایی که از بدهی استفاده می کنند، ایجاد اهرم مالی را باعث افزایش ارزش شرکت دانستند. سپس، میلر در سال1977 ، با افزودن مالیات بر درآمدهای شخصی به مدل، دریافت که مزایای مالیاتی به وسیله مالیات بر درآمدهای شخصی از بین می رود.
با این وجود، شواهد حاصل از مطالعات تجربی نشان داد که رفتار واقعی تامین مالی شرکت ها، با ادبیات نظریه های ساختار سرمایه سازگاری ندارند. بنابراین، متعاقب انتشار نظریات مودیلیانی و میلر درسال های 1958 و 1963 و رفتار متناقض شرکت ها، تئوری های نوینی مانند توازی ایستا و ترجیحی ارائه شدند. در تئوری توازی ایستا فرض می شود، شرکت یک نسبت بدهی مطلوب را تعیین کرده و به سوی آن حرکت می کند. در تئوری ترجیحی، شرکت ها تامین مالی داخلی را به تامین مالی خارجی ترجیح می دهند و نسبت بدهی مطلوب و مشخصی برای شرکت ها وجود ندارد(قالیباف،ایزدی،1388،ص105-106).
در ادامه فصل مبانی نظری تحقیق به صورت مبسوط ارائه می گردد، مبانی نظری شامل هزینه سرمایه، بخشهای ساختار سرمایه، مدلهای ساختار سرمایه، اهرم مالی و ارزش گذاری شرکت، مفهوم ساختار سرمایه، عوامل موثر بر ساختار سرمایه، دیدگاه های موثر بر ساختار سرمایه، تئوری های ساختار سرمایه، مالیات و ساختار سرمایه، ساختار سرمایه و ورشکستگی و در نهایت انعطاف پذیری مالی می باشد که در ادامه توضیح داده خواهد شد. همچنین در ادامه فصل به پیشینه تحقیق نیز اشاره شده است.

 

 

 

2-2مبانی نظری
1-2-2هزینه سرمایه:
هزینه سرمایه بازدهی است که بایستی برای استفاده از وجوه سرمایه گذار تهیه شود. اگروجوه قرض شوند هزینه مرتبط با بهره که بایستی برای وام پرداخت شود است. اگروجوه حقوق صاحبان هستند، هزینه بازدهی است که سرمایه گذار انتظار دارد، چه ازقیمت سهام و چه سود تقسیمی. از دیدگاه سرمایه گذار هزینه سرمایه ای همان نرخ مورد انتظار بازده می باشد .
نرخ مورد انتظار بازده برای سرمایه گذاری و ارزش به هم پیچیده می باشد. اگر شما اوراق قرضه بخرید شما انتظار دریافت بهره و باز پرداخت اصل رادر آینده دارید. قیمتی که شما پرداخت مینمایید نرخ مورد انتظار بازده شمارا منعکس میسازد . چه چیزی نرخ مورد انتظار شمارا تعیین می نماید؟ هزینه فرصت ما، بازدهی است که شما میتوانید در یک سرمایه گذاری با ریسک مشابه بدست بیاورید. فرض کنید پس از اینکه شما این اوراق قرضه را خریدید نرخهای بهره بازار افزایش بیابد. نرخ مورد انتظار بازده شما نیز افزایش می یابد. زمانیکه نرخ بازده مورد نیاز شما افزایش می یابد ارزش بهره ، بهره آتی واصل اوراق قرضه شما بانرخ تنزیل افت میکند نرخی که شما جهت افزایش جریان نقد آتی به ارزش روز استفاده میکنیدافزایش می یابد .
هزینه سرمایه یک واحد تجاری هزینه منابع بلند مدت وجوه آن است : بدهی، سهام ممتاز و سهام عادی . و هزینه هر منبع ریسک داراییهایی که واحد تجاری در آن سرمایه گذاری نموده است را منعکس می نماید . واحد تجاری که در داراییها یی که ریسک کمی دارند سرمایه گذاری می کند قادر به تحمل هزینه سرمایه پایین تری نسبت به واحد تجاری که در داراییهایی که ریسک بالایی دارند سرمایه گذاری می کنند خواهد بود. برای مثال یک عمده فروشی ریسک کمتری نسبت به یک واحد تجاری حفر چاههای نفت دارد . برای واحد تجاری توصیف شده بدهی ریسک کمتری نسبت به سهام ممتاز دارد و سهام ممتاز ریسک کمتری نسبت به سهام عادی دارا میباشد. بنابراین سهامداران ممتاز به بازده بیشتری نسبت به بستانکاران و سهامداران عادی به بازده بیشتری نسبت به سهامداران ممتاز نیازمند میباشند(ثقفی،عثمانی ،1381،ص34).
2-2-2تعیین هزینه های بخشهای ترکیب سرمایه
1-2-2-2هزینه خاص بدهی
تامین مالی از طریق بدهی که موجبات افزایش اهرم مالی را فراهم می سازد هزینه هایی به دنبال دارد که بارزترین آن بهره پرداختی به تامین کنندگان است. هزینه بهره و هزینه عقد قرارداد بدهیهای بلند مدت با بهره از جمله هزینه های قابل قبول مالیـــاتی هستند کـه این موضوع جذابیت افزایش اینگونه بدهیها را بیشتر نموده است(رحیمی دستجردی،ایزدی نیا،1386،ص34).
هزینه خاص بدهی شرکت براساس فرمول زیرمحاسبه می شود:

هزینه بدهی
هزینه موثر بدهی قبل از کسر مالیات بر مبنای نرخ سالیانه

 

نرخ هزینه ایجاد و فروش بدهی
ارزش بدهی
میزان بهره متعلق به بدهی
مالیات
2-2-2-2هزینه خاص سهام ممتاز
هزینه سرمایه تامین شده از محل سهام ممتاز تابعی از سود است که طبق قرارداد بـرای آنهاتعیین شده است. نرخ بـــازده مورد انتظار سهامداران ممــتازاصولا بیش از نرخ مورد انتـظار تامین کنندگان بدهیهای بلند مدت است چون ریسک پذیرفته شده توسط آنها بیشتر است.
بدیهی است که سهام ممتاز سپر مالیاتی ایجاد نمی کند و از این نظر نســبت به بدهی با بهره ازجذابیت کمتری برخوردار است.
هزینه خاص سهـــام ممتاز بر اساس فرمول زیر محاسبه می گردد:

نرخ هزینه خاص هر برگ از سهام ممتاز
سود پرداخـــــتی سالیانه هر سهـــم
پول دریافتــــی از فروش هر سهــم
3-2-2-2هزینه خاص سهام عادی
یکی از مهمترین منابع تامین مالی واحدهای اقتصادی،سهام عادی وحقـــوق متعلق به آنها است. صاحبان سـهام عــــادی نسبت به سایر تـــامین کنندگان منابع مالی واحد اقتصادی، بیشترین ریسک را متحمل می شوند، لذا طبیعی است که نرخ بازده مورد انتظار آنها بیشترین نرخ بازده مورد انتظار باشد.
هزینه خاص سهام عادی بر اساس فرمول زیر محاسبه می گردد:

نرخ هزینه خاص سهام عادی
ارزش بازار سهام عادی
سود هر سهم
4-2-2-2هزینه خاص سود انباشته
زمانی که شرکت سود را انباشته می کند به این منظور است که این سود را برای صاحبان سهام در شرکت سرمایه گذاری کند. بازده مورد انتظار سهامـداران نسبت به وجوه انباشته شده برابربا تعداد سهامی از شرکت است که اگر سود انباشته بـه صورت سود تقسیمی به آنها پرداخت شده بود می توانستند با این وجوه آن تعداد سهام را خریداری کنند که به آن هزینه خاص سود انباشته می گویـند(کراکن ،2004). بنحو معمول روشهای تأمین مالی از محل سود انباشته مشابه روشهای محاسبه هزینه سهام عادی می باشد با این تفاوت که درمحاسبه آن هزینه انتشار سهام در نظر گرفته نمی شود(رحیمی دستجردی،ایزدی نیا،1386،ص34).
هزینه تأمین مالی از محل سود انباشته
برای لحاظ کردن هزینه خاص سرمایه هریک از منابع سرمایه باید هزینه سرمایه هر منبع را در وزن مربوط به خود ضرب کرده و سپس مقادیر به دست آمده را جمــــع می کنیم، حاصل میانگین موزون هزینه سرمایه نامیده می شود :

3-2-2مدلهای هزینه سرمایه
در خصوص هزینه سرمایه مدلهای مختلفی تاکنون مطرح ودر بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفته است. هر کدام از این مدلها در مقطعی از زمان ودر یک یا چند بازار مشخــص دارای کارایـی لازم بــرای برآورد هزینه سرمایـــه بوده اند وبه مــرور زمان از کارایی آنها کاسته شده وجایگزین یکدیگر شده اند( ثقفی،عثمانی،1381،ص 39).این مدلها عبارتند از:
1-3-2-2 نرخ بازده متوسط تحقق یافته
طبق این مــدل سرمایه گذاران در سهــام عادی،انتظاری که از سـرمایه گذاری خود دارند، معادل همان بازدهی است که دردوره یا دوره های گذشته عاید آنها شده است. بازدهی که عاید سهامدار عادی مــی شود به دو شکل ظــاهر مــی شود: یکی سود نقــدی تقسیم شده ودیگری تغییر قیمت سهام نسبت به ابتدای دوره است. محاســبه هزینه سرمایه از طریق این مدل هر چند در مقاطعی از زمان مورد اعتراض قرار گرفت اما به نحو گستــرده ای بعنوان روشی جهت تخمین هزینه سرمایه به کار گرفته شده است.
2-3-2-2 مدل نرخ بازده متوسط تحقق یافته تعدیل شده
این مدل همان مدل نرخ بـــازده تحقق یافته است که بابت رشد سود تقسیمی تعدیل شده است. طبق این مدل نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سـهام عادی، تحت تاثیر دو متغیر دیگر قرار می گیرد که عبارتند از: نرخ رشد سودهای آتی ودرصد سود تقسیمی. ایرادی که به این مدل وارد است این است که اول نرخ رشد ثابت نیست وقابلیت پیش بینی آن همانند خود هزینه سرمایه مشکل است و دوم درصد سود تقسیمی در بسیاری از واحدهای اقتصادی ثابت نیست وباتوجه به تصمیمات شرکتها جهت انجام سرمایه گذاری واستفاده از منــابع داخلی می تواند دستخوش تغییر شود.
3-3-2-2مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای
بطور خلاصه این مدل نشان می دهد که نرخ بازده مورد انتظار سهام عادی مساوی نرخ بازده اوراق بهادار بدون ریسک بعلاوه صرف ریسکی است که سهامداران به خاطــر تقبل سطح معینی از ریسک می طلبند. هرچه درجه ریسک سیستماتیک بیشتر باشد بازدهی که سهـامداران روی ورقه سهام طلب می کنند بیـشتر خواهد بود. مفروضات این مدل عبارتند از:
در بـــازار کارای سرمایه، تـــنها ریسک سیــستماتیک وجود دارد و ریـــسک غـیر سیستماتیک را میتوان از طـــریق تنوع بخشی از بــین برد ریسک سیستماتیک در طـول دوره پروژه ثابت است.
4-3-2-2مدل رشد سود تقسیمی
این مدل مبتنی بر مفروضات زیر است:
1- سود سهام تنها درآمدی است که سهامداران از سرمایه گــذاری خود در سهام به دست می آورند.
2- سود سهام سالانه پرداخت می شود.
3- میزان سود تقسیمی بر اساس نرخ مرکب رشد ثابت سالانه افزایش می یابد.
4- نرخ رشد سود تقسیمی از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران کمتر است.
فرض اساسی در این مدل آن است که سودهای مورد انتظار با نرخ ثابت رشد می کند، بـــنابراین کاربرد این مدل محدود به شرکتهایـی می شود که جریان سود تقسیمی آینده آنها بر اساس چنین فرضی قرار گرفته باشد. نقطـــه ضعف این مدل درآن است که فرض می شود می توان سهام را در یک مقطع مشخص زمانی در آینده به فروش رسانید، ولی معمولاً خریداران سهام در زمان خرید اینـــگونه قضاوت نــمی کنند وحتی درصورت صحت فرض مزبور ممـکن است در آن زمان مشخص در آینده خریداری برای سهام آنها وجود نداشته باشد.
4-2-2 اهرم مالی و ارزش گذاری شرکت ها
تحقیقات مالی اهرم را به عنوان میزان بدهی که به منظور تأمین منابع مالی مورد نیاز برای کسب دارایی مورد نیاز کسب می گردد، تعریف کرده است بنابر تعریف مذکور، شرکت ها از لحاظ تأمین مالی در قالب شرکت های با درجه ی اهرم مالی بالا و پایین قابل تعریفند. به عقیده داگلاس، اهرم مالی توانایی تغییر بازده و ریسک شرکت ها را داراست بنابراین ساختار سرمایه هر شرکت با اهرم مالی آن رابطه ای متقابل و تنگاتنگ دارد. لذا استفاده شرکت ها از شیوه های مختلف تأمین مالی منوط به وجود شرایط و اثر متغیرهای اقتضایی است که گاهی بر اساس موقعیت و برای جهت گیری شرکت ها در بازار و نیز ارزیابی آن ها از طرف مؤسسات تأمین اعتبار به وجود می آید. اما لزوم توجه به تئوری نمایندگی در این است که تعارض دارندگان سهام، مالکین، گردانندگان و نیز صاحبان اوراق قرضه بر تصمیم گیری تأمین سرمایه و سرمایه گذاری مؤثر است(فریدونی،1386،ص36). جنسن و مک لینگ بیان می کنند که مقدار بدهی از طریق تخفیف مالیاتی بهره پرداختنی ، هزینه های ورشکستگی و هزینه های نمایندگی به وجود می آید که این امر در زما نبندی تصمیمات سرمایه گذاری و ارزش شرکت مؤثر است. توماس جاندیک و آنیل ماخیجا بیان می دارند که افزایش قابل توجه اهرم مالی ممکن است نشانه ای از تعهد مدیریتی به منظور بهبود عملکرد باشد. بنابراین ارزش شرکت و اهرم همان گونه که قبلاً نیز بیان گردید، می توانند رابطه مثبتی با هم داشته باشند.

 

5-2-2مفهوم ساختار سرمایه
ساختار سرمایه ترکیبی از بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام است که شرکت‌ها با آن تأمین مالی دارایی‌های خود را انجام می‌دهند. شرکت‌ها از دو منبع بدهی و حقوق صاحبان سهام در ترکیب ساختار سرمایه خود استفاده می‌کنند. انتخاب بین بدهی و یا حقوق صاحبان سهام به عنوان یک منبع تأمین مالی جدید تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی است که بر ساختار سرمایه شرکت تأثیر می‌گذارند. برای تعیین ساختار سرمایه شرکت‌ها ابتدا می‌بایستی با توجه به نیاز‌های مالی جهت انجام سرمایه گذاری میزان نیاز مالی جدید را مشخص کرد و سپس اقدام به نوع منبع نمود. هدف از تعیین ساختار سرمایه ، مشخص کردن ترکیب منابع مالی به منظور حداکثر کردن ثروت سهامداران یا همان مالکان واقعی شرکت است. البته تغییرات ثروت سهامداران تحت تأثیر عوامل مختلفی است که ترکیبات ساختار سرمایه یکی از آنهاست. اگر شرکتی اوراق قرضه بیشتری منتشر نماید ، نقطه سر به سر مالی و درجه اهرم مالی آن بالا خواهد رفت. اگر شرکت به نرخ بازدهی بیشتری از نرخ وامها دست بیابد سود هر سهم افزایش خواهد یافت.در غیر این صورت با کاهش EPS مواجه خواهد شد(جهانخانی،دمنه،1384،ص 27).
پس مدیران مالی توجه خود را به آثار و نتایج به کارگیری روش‌های گوناگون تأمین مالی بر ریسک و بازده معطوف می‌کنند و از این طریق تأثیر استفاده از ترکیب‌های مختلف ساختار مالی را بر ثروت سهامداران می‌سنجند ، بطور کلی ساختار سرمایه بهینه را می‌توان به صورت زیر تعریف کرد :
"ساختار سرمایه بهینه آن ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که هزینه سرمایه شرکت را به حداقل برساند و در نتیجه ثروت سهامداران را بیشتر نماید."
6-2-2عوامل مؤثر بر ساختار سرمایه
همانگونه که اشاره شد ، ساختار سرمایه شرکت تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی متعددی می‌باشد ، عوامل داخلی ، آن عواملی است که از داخل شرکت بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیر گذار می‌باشد و عوامل خارجی آن دسته عوامل است که از محیط بیرونی بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیرگذار می‌باشند. تأمین مالی مورد نیاز جهت انجام طرح‌های آتی شرکت و یا به منظور اصلاح ساختار مالی شرکت می‌تواند از محل بدهی‌ها و یا حقوق صاحبان سهام باشد. استفاده بیش از حد از حقوق صاحبان سهام باعث افزایش بازدهی مورد انتظار سهامداران شده و هزینه تأمین مالی شرکت‌ها را افزایش می‌دهند. از طرفی استفاده بیش از حد از بدهی‌ها در انواع کوتاه مدت یا بلند مدت می‌تواند باعث افزایش ریسک مالی شرکت و کاهش قدرت انعطاف پذیری مالی آن گردد.
آنچه در استفاده از انواع ابزار‌های مالی می‌بایست مورد توجه قرار گیرد رعایت اصل تطابق است. در اجرای این طرح بایستی برای تحصیل دارایی کوتاه مدت که معمولاً نرخ بازدهی کمتری نیز دارد از منابع مالی کوتاه مدت و برای تحصیل دارایی‌های بلند مدت که ماندگاری بیشتری دارند و نرخ بازدهی آنها نیز بالاتر است از منابع مالی بلند مدت استفاده کنند. استفاده از منابع مالی کوتاه مدت برای دارایی‌های بلند مدت به علت سررسید شدن این منابع منجر به افزایش ریسک شرکت می‌‌شود.
همچنین اگر شرکت از منابع بلند مدت به منظور اجرای طرح‌های کوتاه مدت استفاده نماید با توجه به نرخ بهره وامهای بلند مدت و نرخ بازدهی طرح‌ها می‌توان انتظار داشت که هزینه مالی شرکت افزایش یابد. شرکت همواره با توجه به شرایط ، منابع اخذ شده و محل مصرف این منابع اقدام به اصلاح ساختار مالی خود و جایگزینی این منابع با یکدیگر می‌نمایند. جایگزینی حقوق صاحبان سهام با بدهی‌ها عمدتاً به منظور کاهش ریسک شرکت و افزایش نسبت مالکانه صورت می‌گیرد. با این توضیح در ادامه به بررسی ویژگی‌های اوراق بهادار عادی که بر انتخاب ترکیب ساختار سرمایه شرکت مؤثرند توجه کنیم(مشیری،محمدی،1384،ص42).
• حقوق مالکانه :
انتشار سهام جدید مستلزم اعطای حقوق مالکان به سهامداران جدید است ، یعنی هنگامی که شرکت اقدام به انتشار سهام جدید می نماید در واقع دیگران را در دارایی‌های شرکت سهیم نموده است. در حالی که استقراض چه از طریق انتشار اوراق قرضه و چه از طریق ایجاد بدهی بانکی یا غیر بانکی باعث اعطای حق مالکیت و کنترل بر روی دارایی‌های شرکت به اعطاء کننده وام و اعتبار نخواهد شد. اعطای حقوق مالکان به سهامداران ممتاز بستگی به نظر سهامداران عادی و مالکان اصلی شرکت دارد. هرگاه مالکان شرکت نخواهند حقوق مالکانه خود را با دیگران تقسیم نمایند به جای اقدام به انتشار سهام جدید ، بدهی و انتشار سهام ممتاز بدون حقوق ایجاد می‌نمایند. به این ترتیب از حقوق مالکانه خود در شرکت پاسداری می‌نمایند.
• الزامات پرداخت
بدهی سررسید می‌شود و شرکت می‌بایست بر اساس مفاد مندرج در قرارداد نسبت به باز پرداخت اصل و فرع آن اقدام کند. عدم پرداخت اصل و فرع بدهی‌ها در سررسید باعث استیلای بستانکاران بر امور شرکت می‌گردد و منافع سهامداران عادی را با خطر مواجه می‌کند. سهام ممتاز علی‌رغم اینکه به مانند بدهی‌ها سررسید ندارد اما ممکن است شرکت را متعهد به پرداخت مقدار معینی از سود سالیانه نموده باشد در هر حال دارای اولویت سود سهام نسبت به سایر سهامداران عادی می‌باشد. اما سهام عادی یک تأمین مالی دائمی است ، این تأمین مالی اگر چه هیچگاه سررسید نمی‌شود. در عین حال الزامی هم به پرداخت مشخص و معین سالیانه ندارد بطوری که شرکت‌ها می‌توانند سود سالیانه سهام عادی را به غیر از مقدار مندرج در قانون تجارت با توافق سهامداران عادی در شرکت نگه‌دارند. به این ترتیب اقدام به سرمایه‌گذاری مجدد وجوه نمایند.
• ادعا بر دارایی
به هنگام ورشکستگی شرکت وام دهندگان و دارندگان اوراق قرضه اولین کسانی هستند که از حقوق خود نسبت به دارایی‌های شرکت بهره‌مند می‌شوند. دارندگان سهام ممتاز در رده دوم اهمیت قرار می‌گیرند و سهامداران عادی ، وارثان باقی مانده از دارایی‌های شرکت هستند. هرگاه شرکت بخواهد تمامی حقوق دارای‌هایش متعلق به سهامداران عادی باشد می‌بایست صرفاً نسبت به انتشار سهام عادی جدید برای تأمین مالی اقدام نماید.
• ادعا بر سود
بهره وام و اوراق قرضه صرفنظر از میزان سود تحصیل شده توسط شرکت بایستی در سررسید‌های مقرر پرداخت گردد. سود سهامداران ممتاز نیز قبل از پرداخت سود سهامداران عادی پرداخت می‌شود و باقی مانده سود بین سهامداران عادی تقسیم می‌شود. اینکه سود سهامداران عادی از سود سایرین بیشتر است یا کمتر به نرخ بهره و سود تضمین شده اوراق قرضه و سهام ممتاز شرکت و رابطه آن با نرخ بازدهی سرمایه‌گذاری شرکت دارد. لذا شرکتی که خواهان ایجاد محدودیت در توزیع سود بین سهامداران عادی است ، بهتر است با انتشار سهام ممتاز ایجاد بدهی دیگران را نسبت به سود شرکت محدود کند. همانگونه که ایجاد بدهی و یا انتشار سهام جدید دارای محاسن و معایب خاص خود می‌باشد با توجه به ویژگی‌هایی که در مورد اوراق بهادار نیز ذکر شد می‌توان با شناخت اهداف و شرایط شرکت نسبت به انتخاب بین سهام یا بدهی به عنوان منابع جدید تأمین مالی اقدام نمود.
7-2-2عوامل داخلی مؤثر بر ساختار سرمایه
عوامل درونی ساختار سرمایه آن دسته از شرایطی است که از درون شرکت بر تصمیمات ساختار سرمایه تأثیر می‌گذارد(مشیری،محمدی،1384،ص42)،برخی از عوامل عبارتند از :

 

• رفع نیاز‌های مالی گذرا از طریق منابع کوتاه مدت
واحد تجاری ممکن است در فصل یا فصولی خاص از سال نیاز به منابع مالی فوق‌العاده داشته باشد. مثلاً برخی صنایع مانند تولیدکنندگان پوشاک اسباب بازی و یا شیرنی فروشیها ، در ماه‌های پایانی سال درست قبل از سال نو فصل پرکاری دارند. به همین دلیل نیازمند منابع مالی آنی‌ و ارزانقیمت هستند. استقراض بلند مدت یا دائمی با هزینه بالا برای اینگونه واحد‌های اقتصادی مقرون به صرفه نیست ، اینگونه واحد‌ها سعی می‌کنند نیاز‌های کوتاه مدت خود را از محل وام‌های کوتاه مدت مرتفع نمایند.
• درجه ریسک
بدهی بیشتر هم باعث تحمیل هزینه‌های مالی بیشتر شده که شامل هزینه بهره و هزینه های استقراض به واحد های وام گیرنده می‌شود و هم درجه ریسک مالی واحد‌های اقتصادی اهرمی یعنی احتمال ناتوانی در پرداخت‌های اصل و بهره‌ها در سررسید و نیز احتمال ورشکستگی اینگونه واحد ها و مؤسسات را افزایش می دهد. در حالی که استفاده از سهام نیاز به تجدید شدن نداشته و عدم پرداخت سود آن نیز خطر ورشکستگی برای شرکت را به دنبال ندارد. اما بدهی ریسک شرکت را افزایش می دهد.
• افزایش سود سهامداران
اگر شرکت با سرمایه گذاری وجوه حاصل از وام 11 درصدی بتواند 16 درصد بازدهی کسب کند مابه‌التفاوت 11٪ تا 16٪ پس از کسر مالیات متعلق به سهامداران شرکت است. این معجزه وام است ، افزایش سرمایه سهامداران بدون اینکه سرمایه‌گذاری جدیدی در شرکت توسط سهامداران صورت گیرد و این همان دلیلی است که شرکت ها به خاطر آن استقراض می‌کنند. البته شرکت اگر نتواند از محل سرمایه‌گذاری بازدهی حداقل معادل نرخ هزینه وام کسب کند در‌آمد سهامداران را کاهش خواهد داد.
• از دست دادن کنترل عملیات شرکت
در برخی از موارد شرکت به قراردادهای وامی تن می‌دهد که به موجب آن در صورتی که نتواند اصل و بهره وام را در سررسید معین پرداخت نماید می‌بایست به وام دهندگان یک کرسی در هیأت مدیره تقدیم نماید. اینگونه شرایط اگر چه به ندرت پیش می‌آید ولی ترس از بروز چنین اتفاقی شرکتها را در استفاده از اهرم (وام) به عنوان یکی از عوامل تأمین مالی محتاط می‌کند.

 

• انعطاف پذیری مالی
شرکت‌ها همواره تلاش می‌کنند تا بین بدهی و حقوق صاحبان سهام تعادلی برقرار کنند ، افزایش میزان بدهی باعث کاهش توان استقراض شرکت شده ، انعطاف پذیری شرکت را کاهش می‌دهد. نیاز به حفظ تعادل میان بدهی و حقوق صاحبان سهام به میزان اطمینان از انعطاف پذیری مالی باعث تنظیم ناخود‌آگاه رابطه بدهی و حقوق صاحبان سهام در ساختار سرمایه می‌گردد.
8-

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر انعطاف پذیری مالی بر تصمیمات ساختار سرمایه

دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
عصر حاضر عصر اقتصاد دانش محور نامیده شده است. در این دوران توجه مدیران سازمانها به مقوله¬هایی همچون دانش و خلاقیت جلب شده و در پی آن سازمانهای دانش¬گرا نسبت به سازمانهای عمل¬گرا اهمیت بیشتری یافته¬اند. صاحبنظران معتقدند دهه¬ی 80، دهه¬ی جنبش کیفیت، ده¬ی 90، د¬هه¬ی مهندسی مجدد (بهبود فرایند کسب و کار و کاهش هزینه¬ها) و دهه¬ی کنونی، دهه¬ی مدیریت دانش است. در اقتصاد دانش محور، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می¬کنند و می¬میرند و موفق¬ترین سازمانها آنهایی هستند که از این دارایی¬های ناملموس به نحو بهتر و سریع¬تر استفاده می¬کنند. در حقیقت اهمیت روز افزون دانش صرفاً یک متغیر دیگری به فرایند تولید اضافه نمی¬کند؛ بلکه دانش قواعد بازی را به طور گسترده و بنیادی تغییر می¬دهد. امروزه توان تولید ثروت سازمانها مبتنی بر دانش است. مطالعات اخیر نشان می¬دهد که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب¬ و کار است. لذا در این مقاله سعی شده است با ارائه مفاهیم مرتبط با این دارایی باارزش، اهمیت آن یادآوری شود.

 

واژه¬های کلیدی: اقتصاد دانش محور، سازمانهای دانش¬گرا، مدیریت دانش، دارایی¬های ناملموس

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:
تا دهه‌ی 1980 مدیریت واحد‌ تجاری، محیط کار و ساختار صنعت را به عنوان مبنای درک مزیتهای رقابتی مدنظر قرار می‌داد. در این دوران نقش مدیریت تنها یافتن راهی برای ترکیب بهینه‌ی محصولات و بازارهای هدف و رفع موانع ورود کالا به این بازارها بود. در طول دهه‌ی 1980 میلادی رویکرد تمرکز بر محیط کار و صنعت با چالشهای زیادی روبرو شد. در این دوره با بررسی برخی واقعیات ثابت شد که مزیت رقابتی تنها با ترکیب بهینه‌ی محصولات و بازارهای هدف در یک صنعت خاص حاصل نمی‌شود؛ بلکه عمده‌ترین دلیل مزیت رقابتی، تفاوت در انواع مختلف منابع سازمانی است. (Barney,1991,101)
از آن زمان به بعد، نگاه مدیریت واحدهای انتفاعی به جای محیط و صنعت به ‌طور جدی به منابع درون سازمانی معطوف شده است. منابع غیر عینی که از آن با عناوینی چون دانش، دارایی نامشهود دارایی راهبردی و ... نیز یاد می‌شود، مهمترین منابع درون سازمانی هستند که واجد شرایط ایجاد و افزایش مزیتهای رقابتی پایدار می‌باشند. مقارن با انقلاب فناوری اطلاعات و توسعه‌ی سریع فناوری برتر، از دهه¬ی 1990 الگوی رشد اقتصادی دچار تغییرات اساسی شد و در نتیجه، عامل دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه‌های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی شد. به بیان دیگر اقتصاد صنعتی جای خود را به اقتصاد دانش محور داد. در اقتصاد صنعتی عامل اصلی تولید ثروت اقتصادی، داراییهای فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول و ماشین¬آلات و ... می‌باشد و ترکیب این عوامل است که در نهایت موجب تولید ثروت می‌شود. در این نوع اقتصاد، دانش به عنوان کلیدی¬ترین عامل ایجاد ارزش و ثروت، نقش ناچیزی ایفا می‌کند. (Chen,et al.,2004,198)
در اقتصاد دانش محور به دانش و سرمایه فکری به عنوان عامل اصلی تولید ثروت در مقایسه با سایر داراییهای مشهود و فیزیکی جایگاه مهمتری اختصاص می‌یابد. در بازارهای رقابتی فعلی که هدف سازمانها کسب سهم بیشتر بازار از طریق ایجاد مزیتهای رقابتی است، موفقیت یک سازمان در گروی بکارگیری و مدیریت عنصر دانش و سرمایه فکری در تمامی ابعاد سازمانی است.
پیدایش سرمایه فکری:
سرمایه فکری همواره در اطراف ما بوده است؛ اما تا چند سال پیش آن را به عنوان یک سرمایه¬ی کلیدی نمی-شناختیم. در سال 1994 مقالاتی در این زمینه منتشر شد. این مقالات موجب شد توجه دنیای تجارت به این موضوع جلب شود. در سال 1995 شرکت اسکاندیا که بزرگترین شرکت خدمات بیمه و مالی در اسکاندیناویا است؛ اولین گزارش را در مورد سرمایه فکری منتشر کرد. همچنین کانادین امپریال بانک او کامرس که یکی از هفت بانک بزرگ ایالت متحده است، برنامه¬ای تهیه کرد تا به بنگاههای دانش¬مدار که بر مبنای سرمایه فکری ارزشگذاری شده بودند، وام دهد. موسسات ارنست اند یانگ و آرتور اندرسن هم از اولین موسسات حسابرسی بودند که به تهیه¬ی ابزار سرمایه فکری برای صاحبکاران خود پرداختند. در سال 1996، کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا همایشی با موضوع محوری سرمایه فکری ترتیب داد. در این گردهمایی یکی از سخنرانان پیش¬بینی کرد که روزی سرمایه فکری قلب گزارشهای سالانه¬ی بنگاه¬های اقتصادی خواهد شد. وی همچنین به بنگاه¬ها توصیه کرد که به افشاء داراییهای مخفی در یادداشتهای توضیحی بپردازند. (مجتهدزاده،1381،8-7)
پروفسور مایکل هاو در سال 2001 در مقاله¬ای با عنوان « پیدایش فناوریهای جدید و کاربرد آن برای سرمایه فکری سازمانها » گفت: « حسابداری بهای تمام شده با ابزار یک اقتصاد مبتنی بر تولید به اندازه¬گیری یک اقتصاد خلاق می-پردازد. برای مثال، اقلام ترازنامه¬های سنتی قابل اتکا نیستند زیرا داراییهای مبتنی بر دانش سریعتر مستهلک می¬شوند. ». (همان منبع،8)
اقتصاد دانش ‌محور:
از ابتدای تاریخ بشر تا اواسط قرن بیستم، استفاده از تواناییهای جسمانی کارگران، بکارگیری گسترده¬ی داراییهای فیزیکی و تجارت بر مبنای قدرت نقدینگی زیاد مالکان واحد‌های تجاری، نقش پر رنگی در اقتصاد و تجارت جهانی داشته است. مقارن با پایان جنگ جهانی دوم، برخی از کشورهای دنیا اهداف اقتصادی خود را بر مبنای دستیابی به رشد اقتصادی بالا و ایجاد رفاه اقتصادی برای ملتهای خود قرار دادند. در همین زمان بود که به تدریج نقش و اهمیت دانش در اقتصاد و تجارت مورد توجه سران کشورهای مذکور قرار گرفت. (Zhou and Frank,2003,37)
امروزه جهان در مرحله¬ی خیز نوین دیگری واقع شده است و اقتصاد مبتنی بر تولید جای خود را به اقتصاد مبنتی بر دانش و اطلاعات داده است. دانش و اطلاعات نقش اساسی در رشد و ایجاد ارزش افزوده در جوامع توسعه یافته و صنعتی دارد. در دو قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سامانه‌های اقتصادی قرار داشتند. از سال 1970 که دانش و فناوری در رشد اقتصادی دراز مدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصادهای پیشرفته مورد تایید قرارگرفت. مهمترین مشخصه‌های اقتصاد دانش محور عبارتند از:
 همه‌ی کالاها علاوه بر اینکه کاربر و سرمایه‌بر می‌باشند، دانش‌بر نیز می‌باشند.
 همه‌ی بخشهای اقتصاد دانش‌بر می‌باشند.
 در نگرش اقتصاد دانش محور، دانش و اطلاعات منابعی هستند که به عموم تعلق دارند.
 نیروی کار ارزان تعیین کننده‌ی مزیت اقتصاد دانش محور نیست.
 اقتصاد دانش محور در قبال تحولات سریع دانش، انعطاف‌پذیر است.
 اقتصاد دانش محور، دارای شرکتهای دانش محور می‌باشد.
 در اقتصاد دانش محور، صنعت نیز دانش محور است.
تفاوتهای اقتصاد سنتی و اقتصاد دانش محور:
برای ذکر تفاوتهای دو نوع اقتصاد فوق در ابتدا به اختصار دیدگاه اقتصاد سنتی درباره¬ی ابعاد گوناگون اقتصاد بیان و در ادامه ویژگیهای اقتصاد دانش محور بیان می‌شود:
در اقتصاد سنتی توسعه اقتصادی یکنواخت، خطی و کند است. انتخاب نوع کالاها مبتنی بر خواست تولید¬ کننده می‌باشد. علاوه بر این چرخه¬ی حیات کالا نیز در آن طولانی است. گردانندگان اصلی اقتصاد در آن شرکتهای بزرگ صنعتی هستند و گستره¬ی رقابت محدود به دامنه¬ی محلی‌، منطقه‌ای و ملی است. در این نوع اقتصاد، بازارها همگن و متجانس فرض می‌شود و یک برنامه¬ی مشخص بازاریابی در مورد همه¬ی آنها اجرا می‌شود. تحول‌پذیری فعالیت در اقتصاد صنعتی آهسته می‌باشد و این نگرش مدیریت است که انگیزه و روش توسعه¬ی داد و ستد و راهبرد آن را تعیین می‌کند. در سازمانهای تولیدی، تولید به صورت انبوه است و منبع نوآوری آن پژوهش می‌باشد. منبع اصلی مزیت رقابتی در اقتصاد سنتی دسترسی آسان به مواد اولیه، نیروی کار ارزان، نقدینگی، کاهش هزینه¬ی تولید از طریق صرفه‌جویی¬های مقیاسی یعنی تولید انبوه می‌باشد. چگونگی اتخاذ تصمیم در اقتصاد سنتی به صورت عمودی یعنی از مدیران ارشد تا سطوح پایین کارکنان بوده و نگرش مدیریت به کارکنان به عنوان بخشی از هزینه تولید می‌باشد.
در اقتصاد دانش محور، توسعه¬ی اقتصادی دستخوش تغییرات بسیار شدید می‌باشد و به علت تحولات فناوری و رقابت، چرخه¬ی حیات کالاها در آن بسیار کوتاه مدت است و انتخاب نوع کالا نیز کاملاً مشتری محور است. گردانندگان اصلی اقتصاد دانش محور، شرکتهای دانش محور و کارآفرینان مبتکر می‌باشند و گستره¬ی رقابت در آن بین¬المللی است. در این اقتصاد بر پایه¬ی شرایط خاص هر بازار، برنامه¬ی بازاریابی متفاوت، کالای متفاوت، قیمت متفاوت و روشهای پیشبرد فروش متفاوت در نظر گرفته می‌شود. تحول‌پذیری رشته¬ی فعالیت در آن بسیار سریع و متناسب با انتظارات بازار است و این فرصتهای موجود در بازار است که به مدیریت دیکته می‌کند که در قبال انگیزه و روش توسعه¬ی داد و ستد، راهبردهای متغیر داشته باشد. تولید در سازمانهای تولیدی به صورت منعطف بوده و منبع نوآوری آن تحقیق و ابتکار سازمان‌یافته است. جهت‌گیری اصلی فن‌آوری و روند حرکت آن در اقتصاد دانش محور به سمت رایانه‌ای کردن تمام مراحل طراحی، ساخت و... و همینطور بهره‌گیری از تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات می‌باشد. در اقتصاد دانش محور منبع اصلی مزیت رقابتی، برخورداری از تواناییهای ممتاز سازمانی، سرعت عمل سرمایه‌های انسانی، برخورداری از حمایت مشتریان و راهبردهای متغیر و پویا می‌باشد. در این اقتصاد مدل تجاری متکی بر مردم و دانش بوده و چگونگی اتخاذ تصمیم در آن به صورت نظر‌خواهی از افرادی است که وظایف و مسئولیتها بین آنها تقسیم شده است. در این اقتصاد از نظر مدیریت، کارکنان نوعی سرمایه‌ محسوب می‌شوند.
شرکتهای دانش محور:
همانطور که بیان شد یکی از ویژگیهای اقتصاد دانش محور وجود شرکتهای دانش محور در این اقتصاد می‌باشد. مقارن با گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانش محور، شرکتها نیز ناگزیر به استفاده¬ی گسترده از مفهوم دانش در همه¬ی ابعاد سازمانی می‌باشند. بدیهی است که استفاده¬ی گسترده و عمیق از دانش مستلزم بکارگیری مدیریت دانش است.
اصطلاح شرکتهای دانش محور، جهت توصیف شرکتهایی بکار می‌رود که سرمایه‌های فکری را مورد توجه قرار می‌دهند. شرکتهای دانش محور به این باور رسیده‌اند که سرمایه فکری، کلید سودآوری و تداوم فعالیت در بازارهای رقابتی است. در شرکتهای دانش محور، سودها از طریق تجاری کردن ایده‌های جدید و ابداعات و اثرات متقابل سرمایه‌های انسانی، ساختاری و ارتباطی حاصل می‌شود. امروزه تمامی سازمانهای کوچک و بزرگ نیازمند پیاده‏سازی مدیریت دانش در خود هستند تا از گردونه¬ی رقابت عقب نمانند. انعطاف‏پذیری و عکس‏العمل سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، دستاوردهای مدیریت دانش برای سازمانهای امروزی است.
مفهوم سرمایه فکری:
در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری از سوی پژوهشگران، سازمانها و مراجع اقتصادی، حسابداری و مدیریت برای ارائه¬ی تعریفی جامع از سرمایه فکری صورت گرفته است. تعداد زیادی از محققان و دانشمندان رشته‌های مدیریت، علوم اقتصادی و حسابداری به تحقیق درباره¬ی سرمایه‌ فکری و ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند و از این رهگذر تعاریف گوناگونی را درباره¬ی سرمایه فکری ارائه کرده‌اند که در ادامه با برخی از این تعاریف آشنا می‌شویم.
 سرمایه فکری ماهیت فرار و سیال دارد و زمانیکه کشف شود و توسط سازمان مورد استفاده قرار گیرد، سازمان را در ورود به محیط‌ رقابتی یاری می‌رساند. (بونیتس 1996). (Bonits,1996,44)
 سرمایه فکری در برگیرنده¬ی همه¬¬ی فرایندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی‌شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند علائم تجاری و حق امتیازها و... می‌باشد که روشهای حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می‌دهد. (روس 1997). (Roos,1997,5)
 سرمایه فکری مشتمل بر حاصل جمع اعضای یک سازمان و تبدیل کاربرد عملی دانش اعضای سازمان است. (روس 1997). (Roos,1997,7)
 سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارایی) معنوی و تجربه است که موجب ایجاد ثروت می‌شود و در حال حاضر تعریف جامعی برای آن وجود ندارد. (استیوارت 1997). (Stewart,1997,5)
 سرمایه فکری از تفاوت بین ارزش بازاری یک واحد تجاری و هزینه¬ی جایگزینی‌ داراییهای آن بدست می‌آید. (ستارامان و همکاران 2002). (Seetharaman,et al,2002,136)
 سرمایه فکری جستجو و پیگیری استفاده¬ی موثر از دانش در مقایسه با اطلاعات می‌باشد. (بونیتس 1998). (Bonits,1998,69)
 سرمایه فکری را از منظر محاسباتی می‌توان به عنوان اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری شرکتها تعریف کرد. (فاستر 2000). (Faster,2000,55)
 سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمع‌آوری شده و به اشکال گوناگون برای تولید یک دارایی با ارزش‌تر مورد استفاده¬ی سازمان قرار می‌گیرد. (کلین 1994). (Klien,1994,10)
 سرمایه فکری یک اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش برای شرکت است. (ادوینسون 1997). (Edvinsson and Malone,1997,12)
 سرمایه فکری عبارت است از یک دانش سازمانی وسیع که برای هر شرکت منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می‌دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد. (موریتسن 2000). (Mouritsen,2000,32)
 سرمایه فکری، دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می¬شود. سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد و ... است و در سطح ساختاری چیزهایی مانند پایگاه داده¬ی‌ خاص هر مشتری، فناوری و روشهای و فرایندهای سازمانی و فرهنگ و ... است. (هانس و همکاران 1997). (Haanes and Lowendahi,1997,14)
 برخی دیگر سرمایه فکری را به صورت شایستگی‌های یک شرکت در نظر گرفته‌اند که این شایستگی‌ها عمدتاً با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است. در واقع این دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می‌تواند ارزش ایجاد کند که این کار از طریق فرایندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید صوت می‌گیرد. باید توجه داشت که این شایستگی‌ها فقط بوسیله¬ی افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی‌شود؛ بلکه گاهی اوقات بواسطه¬ی محیطی که سازمان در آن قرار دارد خلق می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به شبکه¬ی همکاری بین شرکتها در یک منطقه¬ی خاص اشاره داشت.
یکی از سردرگمی¬هایی که اغلب در ارتباط با سرمایه فکری ایجاد می¬شود تفاوت آن با اصطلاحات دارایی فکری، دانش، اطلاعات و داده¬ است. هر یک از این موارد دارای تعاریف مستقل و در عین حال به هم وابسته¬ می¬باشند. چنانچه به داده¬ها ساختار داده شود اطلاعات را شکل می¬دهند که مصرف هدفمند اطلاعات به ایجاد دانش می¬انجامد. بر اساس تعریف، سرمایه فکری دانشی است که تغییر شکل یافته و به چیزی تبدیل شده که برای بنگاه ارزشمند است. دارایی فکری یا دارایی دانشی محصول این دانش تغییر شکل یافته (سرمایه فکری) است. بنابراین از دید حسابداری داراییهای فکری مانند حق اختراع یا اموال فکری دارای مانده¬ی بدهکار است در حالی که سرمایه فکری، جمع ثروت بنگاه است که در دارایی فکری سرمایه¬گذاری شده است و دارای ماند¬ه¬ی بستانکار است. (مجتهدزاده،1381،¬9)

 


انواع طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری:
همانطور که در مورد مفهوم و تعاریف سرمایه فکری توافق کلی میان محققان وجود ندارد، طبقه‌بندی جامع و فراگیری درباره¬ی اجزاء سرمایه فکری موجود نیست. در ادامه با برخی از مهمترین طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری آشنا می‌شویم:
1- طبقه‌بندی بونیتس در سال 1998 و 2000
بونتیس در طبقه‌بندی مورد نظر خود در سال 1998 سرمایه فکری را در سه بخش با عنوان سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تقسیم کرد. وی در سال 2000 طبقه‌بندی خود را به صورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختار، سرمایه ارتباطی و دارایی معنوی اصلاح نمود. در این طبقه‌بندی منظور از سرمایه انسانی دانش فردی کارکنان یک سازمان می‌باشد. منظور از سرمایه ساختاری نیز کلیه¬ی داراییهای غیرانسانی و یا قابلیتهای سازمانی است که برای تامین نیازهای سازمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در طبقه‌‌بندی اولیه، بونیتس تنها بر سرمایه مشتری تاکید داشت. بدین معنی که محیط پیرامونی یک سازمان را تنها در مشتریان سازمان و چگونگی روابط با آنها جستجو می‌کرد. در طبقه‌بندی سال 2000 وی از سرمایه ارتباطی به جای سرمایه مشتری نام برد. منظور از سرمایه ارتباطی کلیه¬ی دانش موجود در روابط یک سازمان با محیط پیرامون خود شامل مشتریان، عرضه‌کنندگان، سهامداران، دولت، مجامع علمی و اطلاع‌رسانی و... است. با این وجود وی بر این نکته تاکید می‌کند که مهمترین جزء از اجزاء سرمایه ارتباطی، روابط با مشتریان است. بونیتس مالکیت معنوی را آن قسمت از داراییهای نامشهود می‌داند که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است. از آن جمله می‌توان به حق انتشار، حق اختراع و حق امتیاز اشاره کرد.
بونیتس معتقد است که در میان اجزاء سرمایه فکری، سرمایه انسانی نقش اساسی را ایفا می‌کند. وی بر وجود مجموعه‌ای از روابط متقابل میان اجزاء سرمایه¬ فکری تاکید می‌کند. به عقیده¬ی بونیتس تمامی اجزاء سرمایه فکری صرف¬نظر از میزان اهمیت آنها، زمانی منجر به دستیابی سازمان به اهداف خود می‌شوند که به طور هماهنگ و متناسب دارای تعامل با یکدیگر باشند. به عنوان مثال، اگر یک سازمان از نظر سرمایه انسانی در وضعیت مناسبی باشد ولی سرمایه ساختاری آن متعالی نباشد، نمی‌توان انتظار داشت که سرمایه انسانی سازمان به صورت بهینه مورد بهره‌برداری قرار گیرد و به موازات همین نقیصه، بهره¬برداری از سرمایه ارتباطی نیز دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شود.
2- طبقه‌بندی روس در سال 1997
روس و گروه همکارانش نیز سرمایه فکری را به سرمایه انسانی شامل شایستگی، گرایشهای فکری و خلاقیتهای فکری، سرمایه ساختاری شامل همه¬ی ساختارهای سازمانی، فرایندهای اجرایی، حقوق معنوی سازمانی و داراییهای فرهنگی و سرمایه ارتباطی شامل مجموعه‌ی روابط با ذینفعان داخلی و خارجی یک سازمان اعم از مشتریان، تامین¬کنندگان مواد اولیه و سهامداران تقسیم می¬کند. روس و همکارانش طی مطالعات گسترده‌ای که بعدها انجام دادند به این نتیجه رسیدند که به منظور ارائه¬ی تصویر شفاف و کامل از سرمایه‌ فکری بهتر است یک بخش دیگر به طبقه‌بندی قبلی خود اضافه کنند. آنها این بخش را سرمایه بهبود و بازسازی نامیدند. سرمایه‌ بهبود و بازسازی در برگیرنده¬ی حق اختراعهای جدید و تلاشهای آموزشی کارکنان می‌باشد.
3- طبقه‌بندی استیوارت در سال 1997
استورات در طبقه‌بندی خود، سرمایه فکری را در سه بخش سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ارائه کرد. این طبقه‌بندی تا حدود زیادی به طبقه‌بندی اولیه¬ی بونیتس شباهت داشت. در این طبقه‌بندی منظور از سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است که مهمترین دارایی یک سازمان محسوب می‌شوند. سرمایه ساختاری نیز به معنای دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه¬ی حق امتیازها و مارکهای تجاری سازمان می‌باشد. منظور از سرمایه مشتری نیز کلیه¬ی اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
4- طبقه‌بندی بروکینگ
بروکینگ در طبقه‌بندی مورد نظر خود به چهار حوزه توجه دارد. این چهار حوزه عبارت است از داراییهای انسان محور، داراییهای زیرساختاری، مالکیت معنوی و داراییهای بازار. منظور از داراییهای انسان محور، مهارتها، صلاحیتها، تجربه و تواناییهای حل مسائل و مشکلات و روشهای انجام وظیفه‌¬ی رهبری است.
منظور از داراییهای زیرساختاری، همه¬ی فناوریها و فرایندها و خط‌مشی‌هایی است که سازمان را قادر به فعالیت می‌سازد. مالکیت معنوی نیز شامل حق امتیاز، علائم، مارکهای تجاری و دانش فنی است. در نهایت منظور از داراییهای بازار، مشتریان و میزان وفاداری آنها و کانالهای تبلیغ و توزیع می‌باشد.
5- طبقه¬بندی ادوینسون و مالونه
ادوینسون و مالونه در طرح ارزش اسکاندیا ، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کردند. این طبقه¬بندی به شرح نمودار شماره¬ی 1 می¬باشد.

 

نمودار شماره¬ی1: طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری توسط ادوینسون و مالونه
منبع: (Edvinsson and Malone,1997,19)
در این طبقه‌بندی ادوینسون و مالونه سرمایه مشتری را در زمره‌ی سرمایه ساختاری دادند که در بیشتر طبقه‌‌بندیهای دیگر این کار صورت نگرفته بود. همچنین برای سرمایه ساختاری، سرمایه سازمانی و سرمایه مشتری را در نظر گرفتند و برای سرمایه سازمانی نیز دو سرمایه فرایندی و نوآوری را مطرح کردند.
در این طبقه‌بندی سرمایه سازمانی شامل فلسفه¬ی سازمان، سیاستها و سامانه‌‌هایی برای استفاده از قابلیتهای سازمان است. سرمایه فرایندی نیز شامل تکنیکها، رویه‌ها و برنامه‌هایی هستند که اجرای آن موجب ارتقاء کیفیت کالا و ارائه¬ی خدمات می‌شوند. سرمایه نوآوری نیز شامل مالکیت معنوی و سایر داراییهای نامشهود است.
6- طبقه‌بندی چن و همکاران
چن و همکارانش سرمایه‌ فکری را در چهار حوزه مورد توجه قرار می‌دهند. این حوزه‌ها عبارتند از سرمایه انسانی، سرمایه مشتری، سرمایه نوآوری و سرمایه ساختاری. چن و همکارانش بیش از آنکه بر اجزاء سرمایه فکری تاکید کنند، تمرکز خود را بر روابط و نحوه¬ی تعامل میان اجزاء سرمایه فکری معطوف می‌نمایند. مدل ارائه شده توسط چن و همکارانش درباره¬ی سرمایه فکری و روابط میان اجزاء آن به شرح نمودار شماره¬ی 2 می‌باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار شماره¬ی 2: چگونگی روابط میان اجزاء سرمایه فکری از نظر چن و همکاران
منبع: (Chen,et al.,2004,201)
در این طبقه‌بندی چن و همکارانش سرمایه انسانی را اساس سرمایه فکری می‌دانند. به عبارت دیگر آنها بر این باورند که این سرمایه انسانی است که می‌تواند ابزار کارآمد دانش را از طریق سه جزء دیگر به ارزش افزوده برای سازمان تبدیل نماید. چن و همکارانش اجزاء سرمایه فکری را به شرح زیر تعریف می‌نمایند:
 سرمایه انسانی
بیانگر دانش قرار گرفته در افکار و اذهان کارکنان بوده و منبع اصلی نوآوری و بازآفرینی یک شرکت می‌باشد. چن و همکارانش سرمایه انسانی را تلفیقی از شایستگی‌ها، طرز تفکر و خلاقیت کارکنان می‌دانند. شایستگی خود شامل دانش و مهارتهای کارکنان است. آنها دانش را نتیجه¬ی تحصیلات و دانش فنی و نیز مهارت را توانایی کارکنان در انجام وظایف خود می‌دانند. طرز تفکر نیز شامل انگیزه‌ها و رضایت‌مندی شغلی است. خلاقیت نیز عامل استفاده¬ی بهینه از دانش در اختیار است و عامل کلیدی در ایجاد و گسترش سرمایه فکری یک سازمان می‌باشد.
 سرمایه ساختاری
سرمایه ساختاری در برگیرنده¬ی سامانه‌ها و ساختارهای یک سازمان می‌باشد. سرمایه ساختاری را می‌توان در قالب فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فرایندهای عملیاتی و سامانه‌های اطلاعاتی تشریح کرد. بدیهی است که در صورت وجود ساختارها و فرایندهای تعریف ‌شده و کارآمد در یک سازمان، سرمایه انسانی موجود در سازمان قادر خواهد بود به بهترین شکل از تواناییهای خود استفاده نماید.
 سرمایه نوآوری
سرمایه نوآوری شامل فناوریهای جدید، محصولات و خدمات جدید، بازارهای فروش جدید و مواد و ترکیبات جدید می‌باشد. سرمایه نوآوری از اجزاء تاثیرگذار سرمایه فکری بوده و خود در سه حوزه‌ی موفقیتهای نوآوری، سازوکارهای نوآوری و فرهنگ نوآوری قابل بررسی می‌باشد.

 


 سرمایه مشتری
سرمایه مشتری در برگیرنده¬ی دانش موجود در کانالهای بازاریابی یک سازمان است. این سرمایه به عنوان آخرین حلقه¬ی موجود در زنجیره¬ی ایجاد ارزش برای سازمان عمل می‌نماید. به بیان دیگر در صورتی که سازمان بدون اهمیت دادن به سرمایه مشتری، در پی ایجاد و گسترش سرمایه‌ فکری در ابعاد سرمایه‌های انسانی، ساختاری و نوآوری باشد، اهداف مطلوب مورد نظر سازمان تحقق نخواهد یافت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری

دانلود مقاله چدن خاکستری

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله چدن خاکستری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چدن به آلیاژهایی از آهن و کربن که بین ۲.۱الی ۶.۲ درصد کربن داشته باشند، گفته می‌شود. رنگ مقطع شکست این آلیاژ به عنوان شناسه نامگذاری انواع مختلف آن به کار می رود. بیش از ۹۵ درصد وزنی چدن را آهن تشکیل میدهد و عناصر آلیاژی اصلی آن کربن و سیلیسیم هستند. به طور معمول بین ۲.۱ تا ۴ درصد کربن و ۱ تا ۳ درصد سیلیسیم دارد و به عنوان آلیاژی سه گانه شناخته می شود. با این وجود، انجماد آن از روی دیاگرام فازی دوتایی آهن-کربن بررسی میشود. جایی که نقطه یوتکتیک در دمای ۱۱۵۴ درجه سانتی گراد و ۴.۳ درصد کربن اتفاق می افتد که حدود ۳۰۰ درجه کمتر از نقطه ذوب آهن خالص است. چدنها، به استثنا نوع داکتیل، ترد هستند و به دلیل نقطه ذوب پایین، سیالیت، قابلیت ریخته گری، ماشین کاری، تغییرشکل ناپذیری و مقاومت به سایش به موادی مهندسی با دامنه وسیعی از کاربرد تبدیل شده و در تولید لوله ها، ماشینها، قطعات صنعت خودرو مانند سرسیلندر، بلوک سیلندر و جعبه گیربکس به کار میروند. چدن همچنین به تضعیف و تخریب ناشی از اکسیداسیون (خوردگی) مقاوم است.
تولید چدن
چدن از طریق ذوب مجدد سنگ آهن به همراه آهن و فولاد قراضه بدست می آید و با طی مراحلی برای حذف عناصر ناخواسته مانند فسفر و گوگرد همراه است. بسته به نوع کاربرد، میزان کربن و سیلیسم تا حد مطلوب (به ترتیب ۲ تا ۳.۵ و ۱ تا ۳ درصد وزنی) کاهش داده می شوند. سایر عناصر نیز حین ریخته گیری و قبل از شکل گیری نهایی، به مذاب افزوده می شوند. چدن به جز موارد خاص که در کوره بلند موسوم به کوره کوپل ذوب میشود، عمدتا در کوره‌های القای الکتریکی تولید می گردد. پس از تکمیل ذوب، مذاب به کوره نگهدارنده یا قالب ریخته میشود.
انواع چدن‌ها عناصر آلیاژی
خواص چدن با افزودن عناصر آلیاژی مختلف تغییر می کند. بعد از کربن، سیلیسیم مهمترین عنصر محسوب می‌شود چرا که کربن را از حالت محلول خارج کرده، آن را به فرم گرافیت درمی آورد که تولید چدنی نرمتر، با انقباض کمتر کرده، استحکام و چگالی را کاهش می دهد. گوگرد نیز هنگام اضافه شدن سولفید آهن تولید می‌کند که مانع تشکیل گرافیت شده سختی را افزایش میدهد. مشکل گوگرد اینست که گرانروی چدن را در حالت مذاب بالا برده و عیوب ساختاری را افزایش میدهد. برای خنثی کردن اثرات گوگرد از منگنز استفاده می‌شود تا به جای سولفید آهن، سولفید منگنز تشکیل شود. سولفید منگنز از مذاب سبکتر است بنابراین برروی سطح مذاب و درون سرباره شناور میشود. مقدار منگنز مورد نیاز برای خنثی کردن گوگرد برابر است با ۱.۷*مقدار گوگرد+۰.۳%. افزودن منگنز بیش از این مقدار باعث تولید کاربید منگنز می‌شود که خود به بالا رفتن سختی و سرعت انجماد منجر میشود. تنها در مورد چدن خاکستری افزایش منگنز تا یک درصد استحکام و چگالی را افزایش میدهد. نیکل نیز از آلیاژسازهای بسیار معمول است که ساختار پرلیت و گرافیت را پالایش داده به افزایش چقرمگی کمک می‌کند و گاه حتی تفاوت سختی در ضخامتهای مختلف را از بین میبرد. کروم به مقدار جزیی به ملاقه مذاب افزوده می‌شود تا گرافیت آزاد را کاهش داده، مذاب را سرد کند و از آنجا که تثبیت کننده قوی کاربید به شمار میرود عمدتا همراه با نیکل افزوده میشود. مقدار بسیار اندکی قلع را نیز می توان به جای ۰.۵درصد کروم افزود. بین ۰.۵ تا ۲.۵درصد مس هم در ملاقه یا کوره به مذاب اضافه می‌شود تا انجماد را کاهش، گرافیت را پالایش و سیالیت را افزایش دهد. افزودن ۰.۳ تا ۱ درصد مولیبدن باعث افزایش انجماد، پالایش گرافیت و پرلیت می‌شود و معمولاً همراه با نیکل مس و کروم افزوده می‌شود تا خواص استحکامی را بهبود بخشد. تیتانیوم به عنوان گاززدا و اکسیدزدا استفاده می‌شود اما سیالیت را هم افزایش میدهد. اضافه نمودن ۰.۱۵ تا ۰.۵درصد وانادیوم، سمنتایت را تثبیت کرده سختی و مقاومت به سایش و گرما را افزایش میدهد. همچنین افزودن ۰.۱ تا ۰.۳ درصد زیرکنیوم به تشکیل گرافیت، احیا و افزایش سیالیت منجر میشود. به مذاب چدن مالیبل، حدود ۰.۰۰۲ تا ۰.۰۱ درصد وزنی بیسموت اضافه می‌شود تا بتوان سیلیسیم درصد سیلیسیم را افزایش داد. در چدن سفید عنصر بور به منظور تولید شدن چدن مالیبل افزوده می‌شود تا از اثر زمخت شدن در اثر وجود بیسموت کاسته شود.
چدن خاکستری [ویرایش]
چدن خاکستری ریزساختار گرافیتی خاصی دارد که باعث می‌شود مقطع شکست آن به رنگ خاکستری باشد. در این نوع چدن‌ها تمامی یا قسمت اعظم کربن بصورت آزاد (گرافیت) رسوب می‌کند. از نظر وزنی رایج‌ترین نوع چدن و پرکاربردترین ماده ریخته گری محسوب میشود. چدن خاکستری عمدتا حاوی ۲.۵ تا ۴ درصد کربن، ۱ تا ۳ درصد سیلیسیم و مابقی آهن است. این نوع چدن استحکام کششی و مقاومت به شوک کمتری نسبت به فولاد دارد اما از نظر استحکام فشاری با فولاد کربنی کم و میان کربن قابل مقایسه است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   6 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چدن خاکستری