فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات128
در رابطه با پرورش کودکان کا و خیابانی این پرسش مهم برای ما مطرح می شود که(چگونه می توان با کودکان کار و خیابانی ارتباط موثری بر قرار کرد؟)به نظر من هرچه این مسئله اساسی تر و دقیق تر و روشن تر شناخته شود، توفیق ما در امر شناسایی و کمک بیشتر می شود و در موقعیتی قرار می گیریم که مشکلات کودکان خیابانی را بشناسیم و با درک مناسب به رفتار و برخورد درست با آنها رو به رو می شویم.
دوران کودکی ، دوران شکل پذیری و تکوین شخصیت است .پایه هایی که در این مرحله از زندگی برای او گذارده می شود، می تواند بنایی از انسانیت و اخلاق بسازد که کج میرود یا همچنان راست و استوار کودک را به سر منزل مقصود میرساند.
بیان مسئله
ارتباط بر قرار کردن با کودکان کار و خیابانی می تواند عاملی باشد موثر در جهت رفع مشکلات این کودکان تا بتوانند تعامل با دیگران و اعتمادکردن را بیاموزند. از این جهت به جوابگویی سوال ذیل اقدام می نمایم :
چگونه می توان ا کودکان کار و خیابانی شرکت کننده در NGOناصر خسرو ارتباط موثر در راستای ایجاد یک ارتباط روشن ،متقاعد سازی، شکستن مقاومت برقرار کرد؟ برای جوابگویی به سوال فوق راه مقایسه مددکاران برتر و سایر مددکاران را در پیش گرفتیم و به سه سوال ذیل در رابطه با مهمترین مولفه ها و راه کارهای ایجاد ارتباط موثر با کودکان اهمیت خاصی دادم .
- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در ایجاد ارتباط روشن با کودک بین مددکاران برتر و سایر مددکاران وجود دارد ؟
- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در متقاعد کردن کودک بین مدد کاران برتر و سایر مددکاران وجود دارد؟
- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در شکستن مقاومت کودک بین مدد کاران برتر و سایر مدد کاران وجود دارد؟
لازم به ذکر است که یکی از مهمترین موارد در ایجاد ارتباط موثر راپورت مناسب می باشد که متاسفانه به خاطر بروز مسائلی در اجرای پژوهش ، ملزم به حذف این مفهوم در بخش عملیاتی شدیم.
هدف تحقیق
این تحقیق با هدف تشخیص مولفه و راه کارهای مهم مورد استفاده بوسیله مددکاران برتر در ایجاد یک ارتباط می رساند.سالهای اولیه زندگی مهم ترین مرحله برای پرورش استعداد،شرافت یا بذهکاری است . تمام صفات و عاداتی که در این مرحله اخذ می شود همان های هستند که در بزرگسالی مورد استفاده قرار می گیرند و سلامت یا اغراف دوران طفولیت مقدمه ای برای دوران بزرگسالی کودک است . و همچنین در بعد اجتماعی با گسترش زندگی شهری و افزوده شدن تعداد ابر شهرها و معضلات حاشیه ای خاص آن این موضوع بیشتر ها حایض اهمیت می شوند.
تعاریف نظری
کودکان کارو خیابانی: کودکانی که اکثر اوقات در NGO های خانه کودک ناصر خسرو ،خانه کودک شوش، خانه کودک مولوی و ... رفت و آمد می کنند و اغلب از قشر کم در آمد جامعه می باشند .
و ممکن است از بسیاری حقوق خود ، بقا، رشد، امنیت، تحصیل، مراقبت های بهداشتی ، حفاظت در برابر سو استفاده های جسمی و روحی و محیط خانوادگی سالم محروم باشند و برای امرار معاش خود خانواده هایشان بر خلاف قانون کار ، مجبور به کار کردن در خیابا ن و یا در محیط نا مناسب می باشند و از قشر کودکان عادی یا همسالان خود دور می مانند و احتمالا دچار بسیاری از مشکلات عاطفی و شناختی می شوند که محتاج توجه و رسیدگی فوری می باشند.
لازم به ذکر است که تعریف فوق در برخی از موارد می تواند شامل حال کودکان کار و خیابانی خانه کودک ناصر خسرو نشود.
ارتباط موثر:ارتباط در این تحقیق عبارتست از افکار، گفتار وکردار هایی که ما را با دیگران ، جهان هستی و ابعاد معنوی آن مرتبط می سازد و یک روش علمی و کاربردی است؛ و در دید گاه NLP به راه کار های کاربردی چون بر قراری راپورت ، ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، شکستن مقاومت، توجه خاصی کرده ام .
مددکاران برتر: مددکارانی هستند بوسیله درصد قابل توجهی از کودکان در زمینه برقراری ارتباط موثر و خو معرفی شده اند و مورد تایید مدیر خانه کودک ناصرر خسرو وده اند . که آنها را ه روشی خاص مورد مطالعه قرار داده ام.
تعاریف عملیاتی
کودکان کار و خیابانی خانه کودک ناصر خسرو: کودکانی هستند که اوقات فراغت خود در خانه کودک به سر می برند و در کلاسهای هنری چون نقاشی ، معرق، کتاب خوانی ، فرش بافی ، خیا طی و ... و در کلاسهای تقویتی چون زبان، ریاضی ، فیزیک و ... و در کلاسهای ورزشی چون یوگا ، فوتبال ، والیبال ، تکواندو و... شرکت میکنند و اغلب دچار مشکلات اخلاقی ، خانوادگی ، اقتصادی ، عاطفی و فرهنگی می باشند.
ارتباط موثر: زمانی که مدد کار تواند از طریق بهترین و مهمترین راهکار ها و مولفه ها با کودک ارتباطی روشن برقرار کند و کودک را در راستای اهداف مورد نظر متقاعد سازد و بتواند برخرد مناسبی با مقاومت کودک ارائه دهد ، ارتباطی موثر گویند.
مددکاران برتر: مددکارانی که از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته ، از جانب کودکان برگزیده شدند و بعلت فراوانی آرا با اختلاف زیادی از سایر مدد کاران جدا گشته و راهکارها و مولفه های آنها با سایر مددکاران مقایسه شده است .
فص دوم
پیشینه پژوهش
مقدمه:
در این فصل به طور مختصر به مباحثی چون تعاریف کودکان کار و خیابانی ، خصوصیات ، ساختار اجتماعی ، ویژگی های روانی ، اجتماعی وعلل پیدایش کودکان کار و خیابانی اشاره می کنم و بعد به تعاریف ارتباط ، شناخت فرا گرد و مدلهای ارتاطی و هدف ارتباط می پردازم و اصول و مواردی را در زمینه ارتباط اثر بخش، موانع ارتباطی ، مهارتهای روابط انسانی ، مراحل بهبود ارتباط را عنوان می کنم . ودر نهایت با الهام از مدل ارتباطی سیستمهای فرهنگی هستی گرا و مدل ارتباطی گربنر کمک گرفته و مبانی خاص نظری در تدوین پرسشنامه جهت مددکاران را بر اساس مدل ارتباطی NLP سازمان می دهم . بر اساس این نظریه به چهار زمینه برقراری را پورت ، ایجاد ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، روبرو شدن با مقاومت می پردازم.
تعاریف کودکان کار و خیابانی
به اعتقاد بعضی از محققان هنگا می که از کودکان خیابانی در معنای دقیق یا صریح کلمه سخن می گوییم منظور کودکان خیابانی هستند و تصور قالب نیز از کودکان خیابانی همین است. واژه فرانسوی که هم در تفسی موسع و هم در تفسیر مضیق بکار می رود عبارتست از (Lesen fantesde lane) که نسبت به واژه انگلیسی(Street children) در ر گیرنده (Children onthe street ) و همچنین تعریف مضیق ( Children of the street ) دارای نقص و اشکال است . همچنین به کودک خیابانی « کودک بی خانمان» (Homeless children) نیز می توان گفت . د آفریقای جنوبی به آنها (Malapipe) یعنی کسانی که در فاضلابها می خوابند ، در تانزانیا (Chan gudou) بمعنای ماهیهایی که به دلیل کوچکی زیاد بی مصرف هستند و صیادان آنها را دوباره به دریا می اندازند و همچنین دزدان (thievds) ، طاعون (pests) و اوباش ( Hood lums) در ویتنام به آنها ( uidoi) یعنی کودکان خاکی ( Dast children) و در برزیل به آنها (Marginis) گفته می شود.بعضی ها معتقدند که واژه کودکان خیابانی در دهه ۱۹۸۰ میلادی برای توضیح و تشریح کو دکانی بکار می رفت که اکثر اوقات خود را در خیابانها با مشاغل گوناگون سپری می کنند با بررسی و مطالعه متون به نظر می رسد تعریف جامع و مانع مورد قبول همگان برای واژه مذکور وجود ندارد و این امر ناشی از دیدگاههای متفاوت درباره پدیده کودکان خیابانی است بعنوان نمونه به بعضی از این تعاریف اشاره می کنیم .
در تحقیق منتشره از سوی صندوق کودکان سازمان ملل متحده« یونیسف» د تهران کودکان خیابانی چنین تعریف شده اند : کودکانی که عمده وقت خود را بدون سرپرستی بزرگسالان در خیابانها می گذرانند.
در تعریفی دیگر که از یونیسف در سال ۱۹۹۷ارائه شده آمده است:
کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می گردد که در شهر های بزرگ برای ادامه بقاء خود مجبور به کار یا زندگی در خیابانها هستند. این تعریف سه ایراد دارد .اول: عبارت«شهرهای بزرگ» مبهم و از آن تعریفی ارائه نشده است و معلوم نیست که منظور از بزرگی یک شهر ابعاد جغرافیایی یا تعداد سکنه آن است. دوم: ممکن است کودک یا زندگی در خیابان را به اختیار پذیرفته باشد . سوم: اگر منظور از زندگی در خیابانها سپری نمودن شب و روز در خیابان باشد این تعریف ، کودکانی را که در خیابان کار یا زندگی نمی کنند اما با این حال مدت قابل ملاحظه ای از روز یا شب را در آن می گذرانند را در بر نمی گیرد..
« خوزه آرتور دیوس» در مقاله ای تحت عنوان « وضعیت کودکان خیابانی در آمریکای لاتین کودکان خیابانی را صغاری می داند که دوره های زمانی قابل ملاحظه و اغلب منظمی از عمر خود را تنها یا به صورت گروهی در خیابانها می گذرانند . این تعریف اگرچه ایرادات تعاریف قبلی را ندارد با این حال دوره های زمانی قابل ملاحظه و اغلب منظم امری است که به نظر می رسد به عرف و شرایط اجتماعی بستگی دارد . بعنوان مثال کودکی که تنها یک هفته را در خیابان سپری کند کودک خیابانی محسوب نمی گردد . حال اینکه به اعتقاد ما اطلاق واژه کودک خیابانی بر او مانعی ندارد زیرا مدت خیابانی بودن تاثیری در ماهیت امر ندارد.
روشهای ایجاد ارتباط موثر با کودکان کار و خیابانی