فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی

اختصاصی از فی فوو مقاله در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی


مقاله در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:49

 

  

 فهرست مطالب

 

 چکیده:

 

مقدمه

 

  1. شرط عدم اعمال خیار مجلس

 

نقد وبررسی:

 

  1. شرط عدم اجاره عین مستاجره
  2. شرط عدم نکاح

 

نتیجه گیری

 

از مباحث مهمی که در قانون مدنی فصل چهارمِ (شروط در ضمن عقد) بابِ عقود و تعهدات مطرح شده، بحث اقسام شروط واحکام آنهاست. از آنجا که شرط،جزئی از قرار داد است لزوم وفای به کل عقد،شامل آن نیز می شود از این رو این پرسش مطرح می شود که چه ضمانت اجرایی برای امتناع از انجام مفاد شروط وجود دارد بنابراین جهت تبیین سوال اصلی این مقاله، نمای کلی از اقسام واحکام شروط مطرح می گردد[2] و سپس به تشریح پرسش اصلی این نوشتار می پردازیم.

 

شروط در ضمن عقد بر سه قسم می باشند: شرط صفت، شرط نتیجه، شرط فعل. در شرط صفت وجود وصف خاصی در دو عوض یا یکی از آن دو در ضمن عقد شرط می شود لذا شرط صفت همواره به وجود صفتی در موضوع معامله مربوط است نه ایجاد آن ،بنابراین شرط صفت الزام پذیر نیست،در نتیجه اثر تخلف از آن تنها خیار فسخ است نه الزام مشروط علیه به ایجاد آن صفت خاص. (ماده 235 ق.م)

 

در شرط نتیجه، تحقق اثر یک عمل حقوقی اعم از آنکه آن عمل عقد باشد یا ایقاع،شرط می گردد در این شرط هم نمی توان مشروط علیه را به انجام آن الزام نمود زیرادر صورت وجود شرایط لازم، شرط نتیجه با تحقق عقد حاصل می شود ودر صورت عدم اجتماع شرایط مزبور، شرط مذکور محقق نمی شود. پس مشروط له نمی تواند به جا آوردن مفاد شرط را از مشروط علیه مطالبه نماید زیرا انجام دادن عملی به عهده مشروط علیه نبوده است در نتیجه اثر تخلف شرط برای مشروط له فقط حق فسخ معامله اصلی است.

 

در شرط فعل، انجام دادن ویا ترک یک فعل مادی یا حقوقی بر یکی از متعاملین ویا بر شخص خارجی شرط می شود.شرط فعل خود اقسام گوناگونی دارد که آثار حقوقی هر یک از دیگری متفاوت است.( شرط فعل مادی،شرط ترک فعل مادی،شرط فعل حقوقی،شرط ترک فعل حقوقی) در شرط فعل مادی انجام دادن یک فعل مادی در ضمن عقد شرط می گرددکه در صورت تخلف از آن مشروط علیه ابتدا مجبور به انجام آن شرط می شود ودر صورت عدم امکان اجبار وقابلیت استنابه در انجام مفاد شرط،به هزینه مشروط علیه،شرط توسط دیگری انجام می گردد ودر صورت عدم امکان انجام آن توسط فرد دیگر، مشروط له حق فسخ معامله اصلی را پیدا می کند(مواد237، 239،238ق.م)

 

در شرط ترک فعل مادی انجام ندادن یک عمل مادی در ضمن عقد بر مشروط علیه شرط می شود و در صورت تخلف از مفاد شرط،اگر آنچه متعلق اراده قرار گرفته فقط عدم حدوث عمل مادی باشد و مشروط له نشانه های تخلف را ببیند می تواند از دادگاه بخواهد که مشروط علیه را به ترک تخلف اجبار کند ولی اگر عمل انجام شود در این صورت مشروط له خیار تخلف شرط خواهد داشت. اما اگر خواسته مشروط له ترک آن عمل مادی، حدوثاً وبقاءً باشد ومشروط علیه تخلف نماید، مشروط له می تواند اعاده وضعیت سابق را ازدادگاه بخواهد زیرا طبق ادله شروط، مشروط علیه ملزم به انجام مفاد تعهد است ودر فرض عدم امکان الزام،برای مشروط له خیار تخلف شرط ثابت می شود.

 

در شرط فعل حقوقی،انجام یک عمل حقوقی مثل هبه کردن مال معین به فردی خاص در ضمن عقد برمشروط علیه شرط می گردد در صورت تخلف، مشروط له مانند مورد تخلف از شرط فعل مادی می تواند به حاکم مراجعه کند وهمان ضمانت اجرای تخلف ازشرط فعل مادی را در خواست نماید.

 

درشرط ترک فعل حقوقی، انجام ندادن یک عمل حقوقی بر مشروط علیه شرط می گردد یکی از مباحث مهمی که در اینجا مطرح می شود مسئله اثرحقوقی تخلف از شرط ترک فعل حقوقی است برای مثالب مستاجری در هنگام اجاره مغازه ای در قرارداد خود شرط می کند که موجر نباید تا مدتی مغازه دیگر خود را به هم صنف او اجاره دهد ولی موجر از این شرط تخلف می نماید، و یا شخصی که عامل فروش محصولات یک کارخانه است درهنگام عقد قرارداد شرط می کند که مالک کارخانه، محصولات خود را تا مدت معین به فرد دیگری نفروشد و او نماینده عرضه انحصاری تولیدات آن کارخانه باشد اما صاحب کارخانه بر خلاف تعهد خود عمل می کند. سوال اصلی این نوشتار با توجه به مطالب بیان شده این است که ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی چیست؟ ومشروط له در قبال تخلف مشروط علیه از چه حقوقی برخوردار است؟ این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ داده و آن را از جهت مبانی فقهی وحقوقی به دقت مورد بررسی قرار دهد.

 

دربارة سؤال دو راه حل به نظر می رسد :

 

  1. ایجاد خیار تخلف شرط نسبت به قرارداد اول.
  2. بطلان یا عدم نفوذ قراداد دوم.

 

محور مباحث این مقاله پیرامون ادله نظریه بطلان ویا عدم نفوذ عمل حقوقی مخالف با مفاد شرط می باشد،البته نظریه خیار تخلف شرط هم مورد ارزیابی قرار می گیرد.

 

الف. نظریه بطلان عمل حقوقی مخالف باشرط ترک فعل حقوقی

 

از آنجا که این مسئله در مباحث فقهی به طور مستقل مطرح نشده لذا می باید موضوع را در ابواب فقهی متفاوت جستجو کرد ومبانی فقهی آن را از میان آرای فقها استنتاج نمود. دلیل اول: شرط ترک فعل حقوقی موجب پیدایش حِق مانع از نفوذ تصرفات منافی با آن ،برای مشروط له می شود.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی

دانلود مقاله فعل معتل و قواعد عربی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله فعل معتل و قواعد عربی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

به فعلی که در ریشة آن حرف علّه (و، ی، ا) وجود داشته باشد «فعل معتل» می‌گویند.
مانند:«وعد، یسر، قول، بیع، دعو، رمی و …»
انواع فعل معتل
از این جهت که حرف عله چندمین حرف ریشه باشد فعل معتل، به سه دسته تقسیم می شود: مثال، اجوف، ناقص

 

1-معتل مثال: فعلی است که اولین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.
الف)مثال واوی مانند:وعد(وعده داد)، وصل(رسید)، ودع(رها کرد، ترک کرد)، وهب(بخشید)…
ب)مثال یائی مانند یقظ (بیدار شد)، یسر(آسان شد)، یئس(ناامید و مأیوس شد)…
2معتل اجوف: فعلی است که دومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.
الف)اجوف واوی مانند: قول (گفت)، عود(بازگشت)…
ب)اجوف یائی مانند: بیع(فروخت)، سیر(حرکت کرد)…
3-معتل ناقص: فعلی است که سومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.
الف)ناقص واوی مانند: دعو(دعوت کرد، خواند)، تلو (تلاوت کرد)…
ب)ناقص یائی مانند: رمی (پرتاب کرد)، هدی (هدایت کرد)…
وجود حروف عله در ریشة فعل های معتل باعث می شود که تلفظ بعضی از صیغه ها دشوار یا غیر ممکن باشد به همین دلیل برای حل این مشکل تغییراتی در فعل های معتل به وجود می آوریم که به این تغییرات «اعلال» می گویند.
مثلاُ «قول» برای تلفظ راحت تر به «قال» تبدیل می شود و «یرمی» به «یرمیُ»، «لم تقول» به «لم تقل».
بنابراین به تغییراتی که در فعل معتل ایجاد می شود«اعلال» می گویند.
انواع اعلال
در فعل معتل سه نوع اعلال (تغییر) بوجود می آید:(اعلال به قلب، اعلال به حذف، اعلال به اسکان)
الف)اعلال به قلب:
هرگاه یک حرف عله به حرف علة دیگری تبدیل شود به این نوع تغییر «اعلال به قلب» می گویند.
مانند: قول قال بیع باع یخشیُ یخشی
ب)اعلال به حذف:
هرگاه حرف عله حذف شود به این نوع تغییر، «اعلال به حذف» می گویند.
مانند:یدعوون یدعون لم یقول لم یقل
ج)اعلال به اسکان:
هرگاه حرف علة متحرک، ساکن شود به این نوع تغییر «اعلال به اسکان» می گویند.
مانند: یرمی یرمی یقول یقول
سؤال: اعلال فعل های معتل بر چه اساسی و با توجه به چه قواعدی انجام می شود؟
جواب: اگرچه اعلال هریک از سه نوع معتل (مثال، اجوف، ناقص) را باید جداگانه یاد گرفت اما بعضی از قواعد و اصول اعلال وجود دارد که تقریباً در اکثر فعل های معتل اجرا و رعایت می شود.
اصول اعلال
1-معمولاً حرف عله متحرکی که حرف قبلی اش ساکن باشد، حرکتش را به حرف قبلی منتقل می کند(و خودش ساکن می شود)
مانند: یَبِیْعُ یَبِیْعُ یَقْوُلُ یَقُوْلُ (اعلال به اسکان)
2-هرگاه دو حرف ساکن کنار هم قرار گیرند به این حالت «التقای ساکنین» می گویند که باید این حالت را از بین برد بنابراین حرف علة ساکن را حذف می کنیم (برای رفع التقای ساکنین)
یقولن یقلن یقول لم یقول لم یقل
3-معمولاً حرف عله متحرک باید با حرکت حرف قبل از خودش تناسب داشته باشد در غیر این صورت باید به حرف علة متناسب با حرکت ماقبل خود، تبدیل شود.
تناسب حرف با حرکت ماقبلش عبارتست از: فتحه با الف(َ ا)- کسره با یاء(ِ-ی)- ضمه با واو(ُ و)
مانند: قول قال بیع باع
دو تذکر مهم:
1-صداهای کشیدة (ا-و-ی) در حقیقت حرکتشان ساکن می باشد (دانستن این مورد برای تشخیص التقای ساکنین، ضروری است)
2-در همة فعل های ماضی معتل، تغییرات صیغه های 6 تا 14 دقیقاً همانند هم می باشد بنابراین اگر در صیغة (6) ماضی اعلال انجام شود همان اعلال در بقیة صیغه ها نیز تا صیغة (14) انجام شود.
اعلال فعل ها (مثال، اجوف، ناقص)
تذکر مهم: همانطوریکه می دانید حرکت عین الفعل در ریشه های مختلف با هم تفاوت دارد و این تفاوت حرکت در چگونگی اعلال ها بسیار مؤثر و مهم است.
معتل مثال: وعد ِ یوعد (وعد-یعد)
وهب َ یوهب (وهب- یهب)
الف-ماضی
معتل مثال در ماضی هیچ اعلالی ندارد و مانند فعل های معمولی صرف می شود.
وعد وعدا وعدوا وعدت وعدتا وعدن / وعدت وعدتما وعدتم وعدت وعدتما وعدتن / وعدت وعدنا
وهب وهبا وهبوا وهبت وهبتا وهبن / وهبت وهبتما وهبتم وهبت وهبتما وهبتن / وهبت وهبنا
ب-مضارع
معتل مثال واوی در مضارع در تمامی صیغه ها حرف عله حذف می شود(اعلال به حذف)
یوعد یعد یوهب یهب
یعد یعدان یعدون تعد تعدان یعدن / تعد تعدان تعدون تعدین تعدان تعدن / اعد نعد
یهب یهبان یهبون تهب تهبان یهبن / تهب تهبان تهبون تهبین تهبان تهبن/ اهب نهب
الف)شش صیغة امر مخاطب از ریشة (وعد ِ)، (وهب َ) را بنویسید.
ب)در جملة زیر، فعل معتل و نوع آن را مشخص کنید.
اخذ المعلم الکتاب من التلمیذ و سأل منه عن الدرس و وصف التلمیذ له الدرس.
ج)با توجه به حرکت عین الفعل، مضارع و امر صیغة 7 (للمخاطب) فعل های زیر را بنویسید. (همراه با ترجمة آن ها)
(وصف ِ): (وقف ِ): (وصل ِ): (ودع َ):

 

اعلال در اجوف
الف-ماضی
در پنج صیغة اول، حرف عله به الف تبدیل می شود (اعلال به قلب)
1)قولا قال با توجه به اصل تناسب حرف عله با فتحة ماقبل آخر تناسب ندارد
2)قولا قالا بنابراین باید تبدیل به «ا» شود. (در پنج صیغه)
3)قولوا قالوا قول قال بیع باع
4)قولت قالت
5)قولتا قالتا
از صیغه 6 تا 14 حرف عله حذف می شود (اعلال به حذف)
6)قولن قلن از صیغة 6 تا 14 نیز ابتدا بخاطر تناسب حرف عله به «ا» تبدیل
7)قولت قلت می شود 6)قولن قالن ، 6)بیعن باعن
8)قولتما قلتما اما با انجام دادن این کار التقای ساکنین پیش می آید پس حرف
9)قولتم قلتم عله ساکن را حذف می کنیم. قالن قلن، باعن بعن
10)قولت قلت البته برای تعیین حرکت اولین حرف در صیغه های 6 تا 14 به
11)قولتما قلتما این صورت عمل می کنیم که اگر حرف عله در اصل «و» باشد
قولتن قلتن حرکت 12)حرف اول را ضمه می دهیم قلن(قول) عدن(عود)
13)قولت قلت و اگر حرف حرف عله در اصل «یـ» باشد حرکت حرف اول را
14)قولنا قلنا کسره می دهیم:بعن(بیع)، سرن(سیر)
الف)چهارده صیغة ماضی «بیع» را صرف کنید.
ب)با توجه به صیغة ضمیر، فعل مناسب را در جای خالی قرار دهید و جمله را ترجمه کنید.
هن ………(قال)هن……….(فاز) هن ……….. (سار) هن …………(عاش)
أنا…………(قال) انت……...(فاز) أنا…………. (سار) انت …………(عاش)

 

اجوف
ب-مضارع
- در تمامی چهارده صیغه، حرف عله حرکتش را به حرف ما قبل می دهد اعلال به اسکان
یقول یقول
یقولان یقولان
یقولون یقولون
تقول تقول
تقولان تقولان
6)یقولن یقولن یقلن
تقول تقول
تقولان تقولان
تقولون تقولون
تقولین تقولین
تقولان تقولان
12)تقولن تقولن تقلن
اقول اقول
نقول نقول
بر اساس اصل اول حرف علة متحرک که حرف قبلی اش ساکن است،
حرکتس به حرف قبل منتقل می شود و خودش ساکن می شود
یقول یقول
اجوف یائی نیز در تمامی صیغه ها به همین صورت است.
یبیع یبیع
در دو صیغة «6 و 12» نیز بعد از اعلال به اسکان حالت التقای ساکنین
پیش می آید. بنابراین برای از بین بردن التقای ساکنین حرف عله
ساکن حذف می شود.
6)یقولن یقولن یقلن
12)تقولن تقولن تقلن
اجوف یائی نیز به همین صورت می باشد.
6)یبیعن یبیعن یبیعن
12)تبیعن تبیعن تبعن

 

نکته: مضارع اجوف در صیغه های پنجگانه (1-4-7-13-14) اگر به هر دلیلی مجزوم شوند (امر، نهی، لم…) دچار التقای ساکنین می شوند به همین دلیل حرف عله حذف می‌شود.
7-تقول قول قل 1-یقول لایقول لایقل
7-تبیع بیع بع 13-ابیع لم ابیع لم ابع
تمرین
الف)چهارده صیغة مضارع «بیع» را صرف کنید همراه با شش صیغة امر مخاطب آن.
ب)صیغة 1 مضارع فعل های اجوف زیر را بنویسید. (با توجه به حرکت عین الفعل آن‌ها) و معانی آن ها را یاد بگیرید.
«قال-عاد-فاز- ذاق- کان- تاب- راح-مات ( ُ )/ باع-سار-جاء-عاش- لاق ( ِ )»
ج)فعل های زیر را مجزوم کنید.
تعود : اقول : نسیر : تخاف ‌
تعود، تکون، تنوب ( ُ )/ تسیر، تعیش ( ِ )
ناقص:دعو یدعو (دعا-یدعو)/ رمی یرمی (رمی- یرمی)
نکتة مهم: در فعل معتل ناقص هرگاه حرف عله به ضمیر متصل «و» و «یـ» برسد (یعنی کنار هم قرار گیرند) حرف عله باید حذف شود.
الف)ماضی
1-دعو دعا… صیغة اول حرف عله به «ا» تبدیل می شود (1)حرف عله به خاطر تناسب با حرکت ماقبل
2-دعوا … صیغة دوم اعلال ندارد تبدیل به الف می شود (اعلال به قلب) دعو دعا
3-دعووا دعوا… ضیغة سوم حرف عله حذف می شود (3) حرف عله به دلیل رسیدن به ضمیر«و»
4-دعوت دعت … صیغة چهارم حرف عله حذف می شود حذف می شود:دعووا دعوا،رمیوا رموا
5-دعوتا دعتا… صیغة پنجم حرف عله حذف می شود (4 و 5) حرف عله که به «ت» تأنیث می رسد، حرف میشود
6-دعون … صیغة «6 تا 14» هیچ اعلالی ندارد.
7-دعوت 8-دعوتما 9-دعوتم
10-دعوت 11-دعوتما 12-دعوتن
13-دعوت 14-دعونا
نکته: معتل ماضی اگر عین الفعلش مکسور باشد (مانند:رضی، نسی، خشی، بقی) فقط در یک صیغه اعلال دارد (صیغة 3)رضیوا رضوا (زیرا در صیغة اول خودش تناسب دارد و در صیغة «4 و 5» نیز حرف عله حذف نمی شود.)
تمرین
الف)چهارده صیغة ماضی رمی را صرف کنید.
ب)جای خالی را با صیغة مناسب فعل معتل پر کنید. (با توجه به صیغة ضمیرهای داده شده)
هو …………. هی ……………. هم ………………. هن ……………..(رجو)
هو …………. هی ……………. هم ………………. هن ……………..(مشی)
ج)صیغة فعل های زیر را تشخیص دهید و آیا در این فعل ها اعلال صورت گرفته است؟
دعوا: دعوا: دعوت:
دعت: نسی: نسوا:
ناقص
ب)مضارع
- در صیغه های پنجگانه (1-4-7-13-14) ضمه ( ُ ) از آخر فعل حذف می شود اعلال به اسکان
- در صیغه های (3 و 9 و 10) حرف عله حذف می شود.
1-یدعو
یدعو
2-یدعوان
یدعوان
3-یدعوون
یدعون
4-تدعو
تدعو
5-تدعوان
تدعوان
6-یدعون
یدعون
7-تدعو
تدعو
8-تدعوان
تدعوان
9-تدعوون
تدعون
10-تدعووین
تدعین
11-تدعوان
تدعوان
12-تدعون
تدعون
13-ادعوا
ادعو
14-ندعو
ندعو
- در صیغه های پنجگانه، روی حرف عله، ضمه ( ُ ) قرار دارد و به دلیل اینکه تلفظ حرف علة مضموم در آخر فعل دشوار است ضمه را حذف می کنم و در حقیقت حرف عله، ساکن می شود.
- با توجه به نکتة صفحة قبل، حرف عله هرگاه به ضمیر «و» (در صیغة 3 و 9) و ضمیر «یـ» (در صیغة 10) برسد حذف می شود.
- در بقیة صیغه ها نیز اعلال وجود ندارد.
نکتة مهم: مضارع ناقص در صیغه های پنجگانه که همیشه اعلال به اسکان می شود اگر به هر دلیلی مجزوم شود (امر، نهی، لم…) برای جزم آن، حرف عله را حذف می کنیم
تدعو لاتدع (مجزوم به حذف حرف عله) ترمی لاترم(مجزوم به حذف حرف عله)
تدعو ادع(مجزوم به حذف حرف عله) یهدی لم یهد(مجزوم به حذف حرف عله)
تمرین
الف)چهارده صیغة مضارع (رمی ِ) و شش صیغة امر مخاطب آن را صرف کید.
ب)صیغة اول مضارع فعل های زیر را (با توجه به حرکت عین الفعل) بنویسید و نوع اعلال آن ها را ذکر کنید.
دعا-رجا-تلا-عفا ُ / هذی-رمی-مشی-جری-شفی ِ / نسی-رضی
ج)فعل های زیر را مجزوم کنید:
تتلو : ترجو : تهدی :
تخشی : یدعوان :
د) نوع اعلال فعل ها را با ذکر صیغة آن ها بنویسید:
یرمون: یهدی: یدعوان:
یهدیان: اهدی: ترجین:

 

خلاصة اعلال ها
مثال
ماضی: اعلال ندارد
مضارع: تمامی صیغه ها اعلال به حذف
اجوف:
ماضی: صیغة 1 تا 5 اعلال به قلب (تناسب 6 تا 14 اعلال به حذف (التقای ساکنین)
مضارع: تمامی صیغه ها اعلال به اسکان (اصل اول) 6 و 12 اعلال به حذف (التقای ساکنین)
ناقص:
ماضی:صیغة 1 اعلال به قلب (تناسب)- 3و4و5 اعلال به حذف- 6 تا 14 اعلال ندارد همنطور 2
مضارع: صیغه های پنجگانه اعلال به اسکان –3و 9 و 10 اعلال به حذف-بقیة صیغه‌ها اعلال ندارد.
در قواعد فعل های معتل، علاوه بر اصول اعلال به خلاصة موارد نیز دقت کنید:
 حرکت عین الفعل در ریشه های مختلف با یکدیگر تفاوت دارد به همین دلیل صرف و گاهی اعلال فعل ها با هم تفاوت دارد:
مثال:وعد یعد- وهب یهب / اجوف: قال یقول، باع یبیع، خاف یخاف / ناقص:دعا یدعو –رمی یرمی- خسی یخشی
صدای کشیدة «آ» در عربی به دو صورت نوشته می شود: «ی» و «ا»
بنابراین در «رمی» و «دعا» حرف عله به الف تبدیل شده (اعلال به قلب) ولی نحوة نوشتن آن متفاوت است در «رمی» چون ناقص یائی بوده الف به صورت «ی» نوشته می شود: مانند:«هدی، مشی، جری» و در «دعا» چون ناقص واوی بوده الف به صورت «ا» نوشته می شود مانند :«رجا، تلا، عفا»
 تلفظ حرکت (ُ) روی حرف عله در آخر فعل (معتل ناقص) دشوار است.(و-ی)
«یدعو- یتلو- یرمی- یهدی» بنابراین حرف عله را ساکن می کنیم:یدعو- یتلو- یرمی- یهدی
 در معتل ناقص هرگاه حرف عله به ضمیر متصل (و، ی) برسد حذف می شود(3-9-10)
 جزم معتل ناقص در صیغه های پنجگانه بوسیلة حذف حرف عله می باشد.
 بعد از انجام اعلال ممکن است بعضی از صیغه ها شبیه هم شوند(مضارع ناقص)
 در فعل های معتل موارد دیگری نیز وجود دارد که یادگیری آن ها ضرورت کمتری دارد.

 

مجهول کردن فعل های معتل
برای مجهول کردن فعل های معتل به همان روش مجهول کردن فعل های صحیح عمل می کنیم اما در برخی موارد، (به خاطر تغییر حرکت) اعلال ها و موارد خاصی نیز بوجود می آید:
معتل مثال
 در ماضی همانند مجرد عمل می کنیم. وصف وصف
 در مضارع مجهول از معتل مثال حرف عله حذف نمی شود.
یصف (یوصف) یوصف
معتل اجوف
در ماضی مجهول حرف عله به «یـ » تبدیل می شود:
قال قیل باع بیع
 در مضارع نیز حرف عله به «ا» تبدیل می شود:
یقول یقال یبیع یباع
معتل ناقص
 در ماضی (ناقص واوی) حرف «ا» به «ی» تبدیل می شود: دعا دعی
 در مضارع نیز حرف عله (به خاطر تناسب با فتحة عین الفعل) به الف تبدیل می‌شود «ی»
یدعو یدعی یرمی یرمی
تمرین
فعل های زیر را همانند الگوهای بالا، مجهول کنید.
مثال: وعد یعد اجوف: ذاق یدوق ناقص عفا یعفو
معتل مزید
مبحث اصلی معتلات مزید از کتاب عربی 3 حذف شده است اما در عربی 3 فقط به صورت یک نکته ، به این موضوع اشاره ای شده است به همین دلیل ما نیز در این کتاب به صورت خلاصه به این موضوع می پردازیم:
اکثر فعل های مزید، اعلالشان همانند مجرد آن ها است.
معتل مثال
در دو باب « افعال» و «استفعال» بدون تغییر صرف می شود (و در مصدر حرف «و» بخاطر تناسب به «یـ» تبدیل می شود)
«وجد» أوجد- یوجد اوجاد ایجاد
«وضح» استوضح – یستوضح (استوضاح) استیضاح
معتل اجوف
در دو باب افعال و استفعال
- در ماضی، حرف عله به «ا» تبدیل می شود (به خاطر تناسب) و همانند مجرد از صیغة 6 تا 14 حرف عله حذف می شود.
- در مضارع حرف عله به «یـ» تبدیل می شود (به خاطر تناسب)
قوم افعال
ماضی (اقوم) اقام، اقاما، اقاموا ………
مضارع (یقوم) یقیم، یقیمان، یقیمون ……………
• در مصدر نیز حرف عله، حذف می شود و در آخر «ة» نوشته می شود.
اقوام اقامه استقوام استقامه
در ماضی تمام بابهای حرف عله در آخر فعل به صورت ی نوشته می شود.
هدی (اهتدی) اهتدی قضی (انقضی) انقضی
در مضارع باب های «تفعل» و «تفاعل» نیز در صیغه های پنجگانه آخر فعل به صورت «ی» نوشته می شود.
ولی (یتولی) یتولی

 

فعل از نظر نوع ریشه (معتل/ صحیح)
الف: معتل : مثال – اجوف- ناقص
ب: صحیح: مهموز- مضاعف- سالم
الف) فعل معتل: فعلی است که در حروف اصلی آن، حرف عله «و، ا، ی» باشد. در قسمت فعل های معتل با انواع فعل معتل کاملاً آشنا شدیم.
ب)فعل صحیح: به فعلی که در حروف اصلی آن، حرف عله نباشد، فعل «صحیح» می گویند فعل صحیح 3 نوع می باشد.
1-فعل مهموز: به فعلی که یکی از حروف اصلی آن، همزه باشد، «مهموز» گفته می‌شود.
مانند: أکل : (خورد) سأل : (سؤال کرد)
الف:همزه در اکثر موارد باید روی حرف دیگری قرار گیرد بنابراین صورت های مختلفی خواهد داشت (أ-ؤ- ئـ- یء)
مانند:«اخذ، یؤمن، جئت، یخطیء)
ب: در کلمة مهموز اگر دو همزه (اولی مفتوح و دومی ساکن) در اول کلمه، کنار هم قرار گیرند معمولاً با هم ادغام شده و تبدیل به «آ» می شوند.
مانند: ءاخر آخر ءامنوا آمنوا
2- فعل مضاعف
به فعلی که دو حرف از حروف اصلی آن همانند هم باشد، «مضاعف» گفته می شود.
مانند: «مرر (عبور کرد)، قلل (کم شد)، دلل(دلالت کرد)، سرر (شاد کرد)، منن (منت نهاد) و ………….»
معمولاً دو حرف همانند در هم ادغام می شود و تشدید می گیرد. «مر، قل، دل، سر، منّ و …………»
به صرف «سرر» در چهارده صیغه ماضی و مضارع توجه کنید:
ماضی: (فقط پنج صیغة اول ادغام می شود)
سر سرا سروا سررت سررتما سررتم سررت
سرت سرتا سررن سررت سررتما سررتن سررنا
مضارع:( در همة صیغه ها غیر از دو صیغة 6 و 12 ادغام می شود)
یسر یسران یسرون تسر تسران تسرون اسر
تسر تسران یسررن تسرین تسران تسررن نَسر
نکتة مهم:
فعل مضارع مضاعف در صیغه های پنجگانه (1و4و7و13و14) در صورت مجزوم شدن استثناء را فتحه می گیرد. مانند:
تسرُّ لاتسرَّ (مضارع مجزوم) یضلّ لم یضلَّ (مضارع مجزوم)
و نمونه هایی از کتاب درسی : اللهم رد کل غریب، اللهم فک کل اسیر، اللهم سد فقرنا بغناک
هر سه، فعل امر (مجزوم) هستند که مضارع آن ها به ترتیب «ترد، تفک، تسد» می باشد.
تمرین
فعل های مضاعف زیر را مجزوم کنید.
اسر نرد یعد
3-فعل سالم
به فعلی صحیحی که مهموز یا مضاعف نباشد، «سالم» گفته می شود (یعنی فعلی که در ریشة آن، حرف عله همزه و یا دو حرف همانند وجود نداشته باشد) بیشتر فعل ها در عربی، سالم هستند. مانند: «ذهب، جهد، سبق، شهد، عام، عمل و ………»
تمرین
نوع فعل های زیر را از نظر ریشه، مشخص کنید:
ارسلوا: یصلون: وعدت: یحبون:
فتش: یمر: یرمی: ینزل:
جاهد: یسب: لاتسمح: انقلب:
«درس سوم»
نقش های منصوبی در کتاب عربی (3) با نقش های منصوبی جدید آشنا می شویم که شامل: مفعول مطلق، مفعول فیه، حال، تمییز و مستثنی و منادی است.
مفعول مطلق
مصدری است منصوب که با فعل جمله، هم ریشه است و برای تأکید یا بیان کیفیت انجام فعل به کار می رود.
اگر مفعول مطلق، تنها به کار برود فقط برای تأکید می باشد که معمولاً در آخر جله می آید به این نوع مفعول مطلق «تأکیدی» می گویند مانند:
«فرحت من زیارتک فرحاً» «نزل الله القرآن تنزیلاً» «جلس الرجل علی الکرسی جلوساً»
(از دیدار تو مطمئناً شاد شدم) (خداوند قرآن را قطعاً نازل کرد) (مرد حتماً روی صندلی نشست)
 هدف از به کار بردن مفعول مطلق تأکیدی، فقط تأکید مفهوم جمله است تا شنوندة جمله به آن، اطمینان کامل پیدا کند، به همین دلیل، در ترجمة آن از کلمات تأکیدی مانند:«حتماً، قطعاً، مطمئناً، مسلماً، محققاً، بی شک، کاملاً …» استفاده می شود.
2-مفعول مطلق نوعی
اگر همراه مفعول مطلق، صفت یا مضاف الیه بیاید به این نوع مفعول مطلق «نوعی» یا بیانی می گویند.
«فرحت من زیارتک فرحاً کثیراً» «جلس الرجل علی الکرسی جلوس السلاطین»
(از دیدار تو بسیار شاد شدم) (مرد روی صندلی نشست همانند پادشاهان»
 همانطوری که در این دو مثال می بینید، مفعول مطلق، به دلیل داشتن صفت یا مضاف الیه می تواند کیفیت و نوع انجام فعل را بیان کند.
اگر همراه مفعول مطلق نوعی، مضاف الیه بیاید برای ترجمة آن می توان از این کلمات استفاده کرد:«همانند، همچون و …»
و اگر همراه مفعول مطلق نوعی، صفت بیاید برای ترجمه آن می توان از این کلمات استفاده کرد:
«بسیار، (به +صفت)، به نیکی، ….»
تکرار و تمرین:
یجتهد الطالب فی دروسه اجتهاد الآملین : دانش آموز در درس هایش همانند انسان های امیدوار تلاش می‌کند.
یجتهد الطالب فی دروسه اجتهاداً بالغاً : دانش آموز در درس هایش بسیار تلاش می کند.
أنا فتحا لک فتحاً مبینا : همانا برای تو به آشکار فتح کردیم.
نکته مهم (استثناء)
گفتیم که مفعول مطلق، مصدری هم ریشه فعل جمله است اما برخی از مفعول های مطلق،فعلشان از جمله حذف می شود واین مفعول مطلق بدون فعل خودش به کار می‌رود بنابراین،موارد زیر،همگی مفعول مطلق هستند.
(اگر چه که فعل آن ها در جمله ذکر نمی شود)
ایضا (نیز وهمچنین) حقا (واقعا ،به راستی )،جدا اضافه(علاوه بر آن ) شکرا(متشکرم) عفوا(ببخشید) رجا(خواهش می کنم) سمعا وطاعه(به چشم ،اطاعت می شود)حمدا (سپاس می گویم) حتما،سبحان،معاذ(سبحان الله ،سبحان الذی «منزه است» معاذ الله «پناه به خدا» و..
تذکر: مهمترین ویژگی مفعول مطلق این است، که مصدری هم ریشه فعل جمله است.
آشنایی با مصدرها در تشخیص مفعول مطلق اهمیت زیادی دارد.
مفعول فیه:اسمی است که زمان یا مکان وقوع فعل را نشان میدهد.
معمولا ظرف های زمان ومکان می توانند «مفعول فیه» شوند. اعراب مفعول فیه منصوب است.
«ساذهب الی السوق غدا» (فردا به بازار خواهیم رفت)«اکتب الان رساله»(اکنون نامه ای را می نویسم)
«جلست عند صدیقی ظهرا» (هنگام ظهر نزد دوستم نشستم)
«ان الکترون یدور حول النواه» (الکترون اطراف هسته می چرخد)
نکته مهم:چون مفعول فیه زمان یامکان وقوع جمله را بیان می کنند معمولا با پرسیدن این دو سوال کجا/چه زمان می توان مفعول فیه را تشخیص داد. با دقت در ترجمه مثال های بالااین نکته را آزمایش کنید.
تذکر: مفعول فیه میتواند در قسمت های مختلف جمله قرار گیرد اگر چه اصل بر این است که در انتهای جمله باشد.

ظرف: ظرف اسمی است که موقعیت زمان یا مکان رابیان می کند (ظرف زمان /ظرف مکان ) که در فارسی به آن قید زمان ومکان می گویند.
مهمترین ظرف های مکان عبارتند از:
فوق وراء اثناء حیث لدن
تحت حول نحو مع لدی
خلف بین یمینا عند هنا
امام خلال یسارا جنب هناک
ومهمترین ظرف های زمان عبارتد از :
الان قبل ظهرا ابدا اسبوعا
الیوم بعد لیلا دائما شهرا
غدا عند مساء لحظه صیفا
امس عندما عشاء ساعه شتاء
حین عندئذ صباحا فورا خریفا
حینما حینئذ صباح لما ربیعا
نکته: در بعضی مواقع ظرف، نقش مفعول فیه ندارد بلکه نقش دیگری دارد:
الف) اگرظرف و یا هر اسمی که موقعیت زمان یا مکان را بیان میکند مجرور شود(مضاف الیه و یا مجرور به حرف جر) در این صورت مفعول فیه نمی باشد.مانند:
«مرت الطائره من فوق المدینه» «نسافر الی القریه فی الصیف» «ساکتب انشاء فی یوم الجمعه»
(هواپیما از بالای شهرعبور کرد)(در تابستان به روستا مسافرت میکنیم)(در روز جمعه انشائی خواهیم نوشت)
ب)بعضی از ظرف ها مانند(یوم،نهار،لیل،مساء،صباح و..) ممکن است درجمله نقش های دیگری مثل (مبتدا، خبر،فاعل،مفعول به و..) داشته باشند و در این صورت مفعول فیه نیستند.
«ان یوم الفصل….» «هوالذی خلق الیل والنهار»

 

موارد خاص
1-برخی از اسمهای شرط واسم های استفهامی که معنی زمان یا مکان را داشته باشند نیز معمولا «مفعول فیه» می باشند البته به شرط اینکه بعد از اسم استفهام فعل تام بیاید.مانند: متی ترجع؟ این تذهب؟
اسم شرط :اذا (هرگاه) اینما(هرجا) اسم استفهام: متی(چه زمان) این (کجا)
2-«عند غروب الشمس»(هنگام غروب خورشید) «عند الرجل«(نزد مرد)
3-برخی از اسم ها خودشان ظرف نیستند ولی اگر قبل از کلمه ای که معنی ظرف دارد قرار گیرند، مفعول فیه می شوند مانند:
الف9 کل وبعض «اطالع الصحیفه کل یوم» «اشاهد التلفاز بعضی الاحیان»
(هر روز ، روزنامه رامطالعه می کنم) (بعضی وقت ها تلویزیون نگاه می کنم)
ب)اسم های اشاره:«اسافر هذا الاسبوع» «کنت شابا تلک الایام»
(این هفته به مسافرت می روم) (جوان بودم آن روزها)
تمرین (47)
مفعول فیه را درجملات زیر مشخص کنید:
-لکن الانسان یغوص الان فی اعماق البحار
-یذهبون الی المسجد عند الغروب
-صرح الفیزیایی المسلم بعد حصوله علی الحائزه تصریحا حیث یشیر الی القران
-هو لا یکذب ابدا
حال
نقشی است منصوب که حالت وچگونگی فاعل یا مفعول و یا نائب فاعل .. را در هنگام انجام فعل ، بیان میکند.
ذوالحال :به اسمی که حال برای آن به کار می رود.«ذوالحال» یا «صاحب حال» می گویند.
ذوالحال همیشه معرفه است.
یستمع التلمیذ للدرس صامتا اویس من مکانه حزینا
رایت التلامیذ جالسین فی الصف اذهب الی المدرسه ماشیا
در ترجمه حال می توان از کلمه «در حالیکه» استفاده کرد
سوال:آیا همیشه حال اسم است؟ و به عبارتی دیگر آیا فقط اسم می تواند حال شود؟
جواب: خیر گاهی یک اسم، گاهی یک فعل (جمله فعلیه) وگاهی یک جمله اسمیه، حال می شوند.
حال مفرد
انواع حال حال جمله اسمیه
حال جمله فعلیه
1-حال مفرد:اسمی است نکره، منصوب و مشتق که از نظر تعداد وجنس با صاحب حال مطابقت دارد:
جاء التلمیذ ضاحکا جاء التلمیذان ضاحکین جاء التلمیذ ضاحکین
جاءت التلمیذه ضاحکه جاء التلمیذتان ضاحکتین جاء التلمیذات ضاحکات
منظور از حال مفرد این است که حال یک اسم باشد (جمله نباشد) و این اسم ممکن است از نظر تعداد، مفرد، مثنی یا جمع باشد بنابراین دراینجا «مفرد» به معنی یکی بودن نیست.(به مثال های بالا دقت کنید)
گاهی یک جمله، حالت را بیان می کند که به آن «جمله حالیه» می گویند جلمه حالیه محلا منصوب می باشد.
2-حال جمله اسمیه:
گاهی یک جمله اسمیه حالت را بیان می کند(که این جمله اسمیه، خودش دارای مبتدا و خبر است)
معمولا در شروع جمله حالیه اسمیه، حرف «و» قراردارد که به آن «واوحالیه» می گویند که درهنگام ترجمه به صورت«در حالیکه»ترجمه می شود.
جاء الطفل و هو ضاحک (کودک آمد در حالیکه او می خندید)
جاء الاطفال و هم ضاحکون تصلی المومنات و هن خاشعات
3-حال جمله فعلیه:
گاهی نیز یک فعل(ماضی ویا مضارع) حالت را بیان می کند که این فعل خودش یک جمله فعلیه محسوب می شود بنابراین به این نوع حال «حال جمله فعلیه » میگویند.(جمله حالیه فعلیه)
جاء الطفل یضحک (کودک آمد در حالیکه می خندید)
اخذت الکتاب و قد دفعت قیمته (کتاب را گرفتم در حالیکه قیمت آن را پرداخته بودم)
جاووا اباهم عشاء یبکون (هنگم شب نزد پدرشان آمدند در حالیکه گریه میکردند)
صاح الفارس وقد یئس من فرسه (سوار کار فریاد زد در حالیکه از اسبش ناامید شده بود)

 

خلاصه انواع حال:
نوع حال نوع اعراب
کلماتی که حال می شوند اسم مفرد منصوب ظاهرا
فعل جمله حالیه(فعلیه) منصوب محلا
مبتدا و خبر جمله حالیه (اسمیه) منصوب محلا
چند تذکر –ذوالحال باید معرفه باشد.
ذوالحال نقش نیست بلکه خود ذوالحال ممکن است فاعل یا مفعول و یا نائب فاعل باشد بنابراین می توان نتیجه گرفت که ذوالحال گاهی ممکن است اسم وگاهی ضمیر بارز گاهی ضمیر مستتر باشد.
حال از نظر تعداد وجنس تابع ذوالحال است –یک جمله می تواند چندین حال داشته باشد-جمله حالیه، محلا منصوب است.
در حال جمله اسمیه دقت کنید که اعراب خبر مثل همیشه مرفوع است و نباید با حال مفرد اشتباه شود.

 

روش ترجمه انواع حال
-حال مفرد را میتوان به صورت قید حالت («ان» «با» و …) ترجمه کرد و یا به صورت یک جمله با مقدمه «در حالیکه »«جاء الرجل ضاحکا» (مرد خندان/با خنده آمد) و یا (مرد آمد در حالیکه خندان بود)
با دقت در ترجمه جمله حالیه متوجه می شوید که گاهی با اینکه جمله حالیه یک فعل مضارع است ولی در ترجمه به صورت ماضی استمراری ترجمه شده بنابراین می توان گفت که :
چگونگی ترجمه زمان حال به زمان جمله قبل از آن (یعنی جمله اصلی)بستگی دارد به این صورت که اگر جمله اصلی ماضی باشد حال را نیز به صورت ماضی ترجمه میکنیم:
بنابراین: اگر جمله قبل از حال، دارای فعل ماضی باشد جمله های حالیه را به ترتیب زیر ترجمه می کنیم:
الف) اگر جمله حالیه،یک فعل مضارع و یا یک جمله اسمیه باشد،آن را به صورت «ماضی استمراری» ترجمه میکنیم:
جمله اصلی (ماضی)+حال (مضارع)<= ماضی استمراری رجع الطفل یضحک (کودک بازگشت در حالیکه می خندید)
جمله اصلی (ماضی)+حال (جمله اسمیه)<= ماضی استمراری رجع الطفل وهو ضاحک (کودک بازگشت در حالیکه می خندید)
ب)اگر جمله حالیه ،یک فعل ماضی باشد،آن را به صورت ماضی بعید(و یا ماضی ساده) ترجمه میکنیم:
جمله اصلی(ماضی)+حال(ماضی)<= ماضی بعید خرج الطالب و قد کتب درسه
(دانش آموز بیرون رفت در حالیکه درسش را نوشته بود)
نکته مهم: «تفاوت جمله حالیه با جمله وصفیه»
از نظر لفظ جمله حالیه جمله ای است که برای یک اسم معرفه(ذوالحال) به کار می رود در صورتی که جمله وصفیه جمله ای است که برای یک اسم نکره(موصوف) به کار می رود.
از نظر معنی:در ترجمه جمله اسمیه از کلمه «در حالیکه» استفاده می شود و حالت را بیان می کند ولی درترجمه جمله وصفیه بعد از ترجمه اسم نکره از کلمه«که» استفاده می شود.
جاءت الطالبه تضحک آمد دانش آموز در حالیکه می خندید
جاءت طالبه تضحک آمد دانش آموزی که می خندید
تمرین 48
در جملات زیر حال و نوع آن را مشخص کنید.(ضمنا ذوالحال را نیزمشخص کنید)
-یا اولادی اسلمتم طائعین وهاجرتم مختارین -نظرت الخنساء الی الافق قائله
-انی یدوم لها الصفاء و قد فقدت اباها واخویها -رایت صدیقی یمشی فی السوق
-ابتعد الرجل و هو ضاحک -یعیش الفقراء مظلومین
«سؤالات چهارگزینه ای»
241- عین السؤال المناسب للعباره التالیه «نهض أویس من مکانه حزیناً»:
1)کیف نهض أویس؟ 2)أنی نهض أویس من مکانه؟
3)لماذا نهض اویس؟ متی نهض اویس من مکانه؟
242-ای کلمه لاتناسب الفراغ لاسلوب الحال؟ (سراسری تجربی-78)
«خرج الطلاب من جلسه الامتحان ……….»
1)إبتساماً 2)فرحین 3)ضاحکین 4)یبتسمون
243- کدام پاسخ در برگیرندة حال نیست؟ (سراسری هنر-74)
1)رأیت التلمیذ و هو یکتب الدرس 2)رأیت تملیذ المدرسه یکتب الدرس
3)رأیت تلمیذاً یکتب الدرس 4)رأیت التلمیذ یکتب الدرس
244-فی ای جواب جاء الحال؟
1)جاءت امرأه تسجع ابناءها إلی الحرب 2)جاءت الخنساءُ أولادها إلی الحرب
3)تستقبل الخنساء العادین من ساحه المعرکه4)کان أویس مشتاقاً لزیاره النبی
245-ما هو الصحیح للفراغ «الطالبات یستمعن ألی الدرس ……..» :
1)صامته 2)صامتات 3)صامتین 4)صامتات
246-عین الخطا للفراغ فی اسلوب الحال «رأیت الرجال …….. فی غرفه المدیر»:
1)وهم جالسون 2)یجلسون 3)و هم جالسین 4)جالسین
247-ما هو الصحیح للفراغ «جاءَ الأطفال و هم ………..»:
1)فرحین 2)فرحون 3)فرحاً 4)فرحه
248-میز الخطا للفراغ لایجاد اسلوب الحال:«هجم المسلمون علی الاعداء …..» (سراسری هنر 78)
1)مکبرین 2)و هم مکبرون 3)و هم یکبرون 4)و هم مکبرین
249-عین «الوال» الحالیه: (سراسری هنر 82)
1) (وافجر و لیال عشر…) 2)لاتطلب و لا تسأل ما لافائده فیه
3)هولاء یدعون ربهم و یطلبون منه العزه 4)تقدمت الامه و هی تدعو ألی العمل
250-عین الاصح و الادق فی الترجمه «نظر الی السماء یفتش عن موضع الشمس»:
1)به آسمان نگاه کرد و به دنبال محل خورشید گشت.
2)به آسمان نگاه می کرد در حالیکه به دنبال محل خورشید می گشت.
3)به آسمان نگاه کرد در حالیکه به دنبال محل خورشید می گشت.
4)به آسمان نگاه کرد در حالیکه به دنبال محل خورشید می گردد.

تمییز
اسمی است منصوب، نکره و جامد که ابهام کلمه یا جملة قبل از خود را از بین می برد.
به این جمله دقت کنید «محمد افضل منک» (محمد از تو برتر است)
با دقت در این جمله متوجه می شوید که کلمة «افضل» (برتر) ابهام دارد زیرا این سؤال برای شنونده مطرح می شود که از چه نظر محمد برتر است؟ از نظر ایمان یا ثروت یا تلاش یا کار و ………..؟ کدامیک؟
بنابراین کلمة «افضل» (برتر) به دلیل ابهام نیاز به تمییز دارد تا ابهام آن را از بین ببرد:
«محمد افضل منک ایماناً» (محمد از تو برتر است از نظر ایمان) و یا «مالاً، اجتهاداً، عملاً و …»
تذکر: در ترجمة تمییز می توان از کلماتی مانند:«از جهت، از نظر» استفاده کرد.
اکنون که با تمییز آشنا شدیم می خواهیم بدانیم که در چه مواردی ابهام وجود دارد و یا به عبارتی دیگر، تمییز در چه مواردی استفاده می شود؟
مواردی، که در آن تمییز به کار می رود عبارتند از:
1-بعد از اسم تفضیل
کان اصدق الناس قولاً ان اکمل المومنین ایماناً احسنهم اخلاقاً
(صادق ترین مردم بود از نظر سخن) (همانا کامل ترین مؤمنان از نظر ایمان بهترین آن ها را از نظر اخلاق است)
الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثواباً (نیکی های ماندگار در نزد پروردگارت بهتر است از نظر ثواب)
2-بعد از فعل های دارای ابهام
برخی از فعل ها در جمله طوری بیان می شوند که دارای ابهام می شوند بطوریکه در ذهن شنونده سؤال «از چه نظر- از چه چیز» بوجود می آید بعضی از این فعل ها عبارتند از:
حسن (نیکو شد)- کبر (بزرگ شد)- طاب(خوب و نیکو شد)- زاد (زیاد کرد)- ازداد(زیاد شد)- تقدم (پیشرفت کرد)- ملا (پر کرد) امتلا (پر شد)- فجر (شکافت)- کفی بـ … (کافی شد)……
مانند: حسن الولد ادباً یتقدم الشعب علماً طابت الارض تربه
کفی بالله شهیداً ملأ القدح ماء رب زدنی علماً
3-بعد از کلماتی که بیانگر مقدار هستند (وزن، پیمانه، مساحت، طول و …)
اسم منصوبی که بعد از موارد زیر قرار می گیرد تمییز است.
الف) واحد وزن
عندی مثقال ذهباً لیست فی قلبی ذره حسداً
(نزد من یک مثقال طلا است) (در قلب من ذره ای حسادت نیست)
ب)واحد پیمانه (حجم)
اشتریت مترین قماشاً (خریدم دو متر پارچه)
4- معدودها تمییز هستند.
اعداد نیز دارای ابهام هستند زیرا زمانیکه عدد را بیان می کنیم اگر معدود نداشته باشد، شنونده نمی داند که آن عدد تعداد چه چیزی را بیان می کند بنابراین معدودها نیز به نوعی تمییز هستند حتی اگر اعرابشان منصوب نباشند معدود اعداد 3 تا 10 مجرور است ولی تمییز محسوب می شود.
فی الصف سبعه طلاب (در کلاس هفت دانش آموز وجود دارد)
- بعد از «کم» استفهام (سؤالی) اسم منصوبی قرار می گیرد که تمییز است: کم رجلاً فی البیت؟ (چند مرد در خانه است؟)

 

تذکر مهم
تفاوت حال مفرد و تمییز: حال مفرد و تمییز هر دو، اسم نکره و منصوب هستند ولی مهمترین تفاوت آن دو در این است که معمولاً حال مفرد مشتق است ولی تمییز جامد است.
ترجمة تمییز
اگرچه در ترجمة تمییز می توانیم از کلماتی مانند (از نظر، از جهت، از لحاظ …) استفاده کنیم ولی برای ترجمة روان تر و دقیق تر به صورت زیر عمل می کنیم:
• اگر تمییز، برای اسم تفضیل باشد به طور یک جا (اسم تفضیل+ تمییز) ترجمه می شود. مانند:
«اکثراً اجتهداً» : پر تلاش تر «افضل اخلاقاً» خوش اخلاق تر
«افضل ایماناً» : با ایمان تر «أصدق الناس قولاً»: راستگو ترین مردم
• اگر تمییز برای فعل لازم بیاید، به صورت فاعل ترجمه می شود:
حسن الولد ادباً (ادب فرزند نیکو شد) یتقدم الشعب علماً (علم ملت پیشرفت می کند)
• اگر تمییز برای فعل متعدی بیاید، به صورت مفعول ترجمه می شود. (را، با)
شربت قدحاً لبناً (نوشیدم یک ظرف شیر را) ملأت القدح ماء (ظرف را با‌ آب پر کردم)
رب زدنی علماً (پروردگارا، علم من را زیاد کن)
• و گاهی نیز تمییز را با استفاده از کلماتی مانند (از لحاظ، از…) ترجمه می کنیم
کفی بالله شهیداً (خداوند از لحاظ گواه بودن کافی است)

 

تمرین (49)
تمییز را در عبارت های زیر مشخص کنید.
- من الذی ارفع شأناً و اعز مقاماً؟
- کان بین الناس احسنهم عملاً
- هو خیر الناس ایماناً
- فجرنا الارض عیوناً
- طاب الرجل خلقاً
- ان الشجره البریه اصلب عوداً و الرواتع الخضره ارق جلوداً.
«سؤالات چهار گزینه ای»
251-میز الصحیح للفراغ «اصبح اکثر الناس ……»:
1)متکلماً 2)مؤدباً 3)صبوراً 4)صبراً

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   95 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فعل معتل و قواعد عربی

تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی


تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه96

 

فهرست مطالب

 

-معتل ناقص

انواع اعلال

الف)اعلال به قلب:

ب)اعلال به حذف:

اصول اعلال فعل معتل

به فعلی که در ریشة آن حرف علّه (و، ی، ا) وجود داشته باشد «فعل معتل» می‌گویند.[1]

مانند:«وعد، یسر، قول، بیع، دعو، رمی و »

انواع فعل معتل

از این جهت که حرف عله چندمین حرف ریشه باشد فعل معتل، به سه دسته تقسیم می شود: مثال، اجوف، ناقص

 

1-معتل مثال: فعلی است که اولین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)مثال واوی مانند:وعد(وعده داد)، وصل(رسید)، ودع(رها کرد، ترک کرد)، وهب(بخشید)

ب)مثال یائی مانند یقظ (بیدار شد)، یسر(آسان شد)، یئس(ناامید و مأیوس شد)

2معتل اجوف: فعلی است که دومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)اجوف واوی مانند: قول (گفت)، عود(بازگشت)


[1] -در اصل حروف علّه فقط دو حرف «و،ی» می باشد و تمام فعل های معتل که در ریشة آن ها «ا» وجود دارد این الف در اصل «و» یا «ی» بوده و به خاطر اعلال تبدیل به «ا» شده مثل «قال» که در اصل «قول» می باشد و «باع» که در اصل «بیع» می باشد به همین دلیل هر یک از انواع معتل (مثال، اجوف، ناقص) به دو قسمت «واوی» و یا «یائی» تقسیم می شوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فعل معتل و قواعد عربی

بلینک و انجام آن؛ جستارهای فعل و انفعالی در داده های بسیار بزرگ

اختصاصی از فی فوو بلینک و انجام آن؛ جستارهای فعل و انفعالی در داده های بسیار بزرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بلینک و انجام آن؛ جستارهای فعل و انفعالی در داده های بسیار بزرگ


بلینک و انجام آن؛ جستارهای فعل و انفعالی در داده های بسیار بزرگ

 

 

 

 

 

 

 *** مقاله انگلیسی با ترجمه فارسی ***

Blink and It’s Done Interactive Queries on Very Large Data

بلینک و انجام آن؛ جستارهای فعل و انفعالی در داده های بسیار بزرگ

( رشته کامپیوتر )

4 صفحه انگلیسی با فرمت PDF

17 صفحه ترجمه فارسی با فرمت Word 2007

 

قبل از خرید میتوانید مقاله انگلیسی را رایگان از اینجا دانلود کنید

 

چکیده

ملاحظه اصلی در BlinkDB در این مورد است که شخص توسط آن می تواند در شرایطی که پاسخ های کاملی وجود ندارد، تصمیمات معقول و منطقی بگیرد. BlinkDB پشته Hive/HDFS(stack) را توسعه می دهد و در نتیجه پشتیبانی این سیستم ها می تواند به مجموعه ای یکسان از جستارهای SPJA (انتخاب، طرح ریزی، ملحق کردن و بهم پیوستن) رسیدگی نماید. BlinkDB در کنار تضمین خطای آماری پاسخ های زمان واقعی ارائه می نماید و می تواند به شیوه تحمل خطا، پتابایت داده و هزاران دستگاه را مقیاس نماید. آزمایش های ما با استفاده از معیار TPC-H و با توزیع محتوای ویدئو حجم کار دنیای واقعی ناشناخته توسط شرکت Conviva نشان دادکه BlinkDB می تواند طیف گسترده ای از جستارها را به میزان 150× سریعتر از Hive در MapReduce و 10 تا - 150 × سریعتر ازShark (Hive در Spark) و بیش ده ها ترابایت از داده ذخیره شده در 100 دستگاه را با یک خطای 2 – 10 درصدی اجرا نماید.


دانلود با لینک مستقیم


بلینک و انجام آن؛ جستارهای فعل و انفعالی در داده های بسیار بزرگ

اثر دما و کنش سطحی در مکانیسم مختلف تولید و پیش‌بینی فعل و انفعالات سطحی سیستم‌های نفت‌خام، CO2 نفت شرایط مخزن

اختصاصی از فی فوو اثر دما و کنش سطحی در مکانیسم مختلف تولید و پیش‌بینی فعل و انفعالات سطحی سیستم‌های نفت‌خام، CO2 نفت شرایط مخزن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثر دما و کنش سطحی در مکانیسم مختلف تولید و پیش‌بینی فعل و انفعالات سطحی سیستم‌های نفت‌خام، CO2 نفت شرایط مخزن


اثر دما و کنش سطحی در مکانیسم مختلف تولید و پیش‌بینی فعل و انفعالات سطحی سیستم‌های نفت‌خام، CO2 نفت شرایط مخزن

اثر دما و کنش سطحی در مکانیسم مختلف تولید و پیش‌بینی فعل و انفعالات سطحی سیستم‌های نفت‌خام، CO2 نفت شرایط مخزن

دانشگاه صنعتی امیرکبیر

32 صفحه در قالب word

 

 

 

خلاصه:

موضوع این مقاله مطالعه اهمیت نسبی دو مکانیسم تکمیلی همچون جابجایی با آب و آشام طبیعی، ارزیابی تأثیر حالت های مختلف دما و کشش سطحی درنرخ تولید و برداشت نهایی نفت ازآزمایشهای آزمایشگاهی است. مکانیسم تولید به وسیله آشام طبیعی به طور تاریخچه ای باتولید درمخازن شکاف دار طبیعی همراه شده است. با وجود این اثر ناهمگونی ها و کانالی شدن، که معمولاً درمخازن غیرشکاف دار آرژانتین وجود دارد، نشان می دهد که مکانیسم آشام بطور قابل توجهی به تولید نفت کمک میکند.

ارزیابی همزمان هر دومکانیسم (آشام و جابجایی) به وسیله آزمایشهای آزمایشگاهی مشکل است. بنابراین آزمایشهای جابجایی و آشام به طور جداگانه انجام شدند.آزمایشهای جابه جایی با آب در دمای اتاق و در انجام شدند. درحالیکه آزمایشهای آشام درو سانتیگراد انجام شدند. هر دو مطالعه درابتدا با آب و سپس با آب و سورفاکتانت، با رسیدن به شرایط با کشش سطحی پایین انجام شدند.

زمانیکه پدیده به طور زیادی به ترکیب مولکولی سیالها و سنگ وابسته است، آزمایشها تا حدممکن عیناً به صورت شرایط مخزن طراحی شدند و به این علت آب ، نفت و سنگ همان سازند استفاده شدند. سنگ استفاده شده برای این مطالعه به طور زیادی Water wet است.

آزمایشهای جابجایی با سورفاکتانت بااستفاده از دو روش مختلف انجام شدند. A) شروع تزریق سورفاکتانت همزمان با شروع جابجایی است. B)تزریق سورفاکتانت بعد از تزریق یک حجم منفذی (pv) ازآب شروع می شود.

روش دوم به طور کلی زمانیکه پروژه های EOR متعاقب پروژه های تزریق آب هستند به کار گرفته شد. مشاهده شد که با تجمع سورفاکتانت و مستقل اززمان شروع تزریق، برداشت نهایی نفت افزایش می یابد.

پدیده آشام طبیعی یک مکانیسم مهم تولید درسنگهای water wet بدست آمد. استفاده از سورفاکتانتها و افزایش دما اثر مکانیسم آشام را مطلوب میکند. بازده مکانیسم جابجایی با کاهش کشش سطحی و افزایش دما بهبود می یابد.

یک روش جدید که ناهمگونی نمونه را به کمک مکانیسم آشام مشخص می کند به وجود می آید. روش براساس یک آنالیز کیفی منحنی های آزمایشی برداشت نفت دربرابر حجم منفذی (pv) است.

درپایان یک روش جدید اندازه گیری ثابت نفوذ پخش آشام به توصیف آشام به عنوان یک فرآیند انتشار پراکنده کننده توسعه وبرای داده های آزمایشی به کار گرفته می شود، یک راه ساده شده دیگر برای مدل کردن فرایند آشام است.

مقدمه :

اکثر مطالعه انجام شده برمکانیسم تولید نفت، جابه جایی است که درآن نفت ازمحیط متخلخل به علت فعالیت یک نیروی بیرونی برقرارشده ازگرادیان فشار جابجا می شود. این مکانیسم شامل نیروهای ویسکوز و موئینگی است اما نقش نیروهای موئینگی به طور کامل درتئوریهای حال حاضر تثبیت نمی شود.

مکانیسم آشام به طور کلی درفهرست کتب مربوط به قدرت تولید مخازن به طور طبیعی شکافدار مطالعه میشود. این مکانیسم، به وسیله تولید طبیعی نفت ازسنگهای درمعرض گرادیان های اشباع آب که نیاز به یک نیروی بیرونی ندارند و همیشه درسنگهای water wet وجود دارند مشخص می شود.

دربیشتر حالتها این دو پدیده به طور جداگانه مطالعه میشوند و اهمیت نسبی یکی یا دیگری درمکانیسم کلی تولید نفت مشکل شناخته می شود مگر اینکه درطراحی پروژه های نگهداری فشار یا برداشت ثانویه درمخازن به طور طبیعی شکافدار، فرایند آشام به طور کلی درنظر گرفته نشود.

اخیراً با پیشرفت آزمایشها و تکنیک های شبیه سازی و امکان ایجاد یک توصیف لیتولوژی دقیق تر، نقش آشام دربازیافت نفت به وسیله تزریق آب می تواند بهتر درک و قبول شود.

برای مثال، دریک مخزن water wet که با تنوع فراوان لایه بندی شده، آب تزریقی به طورترجیحی از میان مناطق با تراوایی بالا کانال خواهد زد و یک درصد جاروب عمودی کمی رامی دهد. درنظر گرفتن تنها مکانیسم تولید جابجایی،فرایند می تواند تمام شده به نظر برسد و آن احتمالاً متوقف خواهدشد. به هرحال، اگر تزریق آب ادامه یابد و ارتباط عمودی وجودداشته باشد، آشام طبیعی آب از لایه های باتراوایی بالاتر به لایه های باتراوایی پایین تر اتفاق خواهد افتاد و نفت رابه مناطق کانالی شده می فرستد و ازمیان آن به سمت چاههای تولیدی می فرستد. ولو اینکه فرایند آشام –جابجایی به زمان بیشتر و تولید و تزریق درباره حجم زیادی از آب نیاز خواهد یافت، افزایش نفت تولید شده به وسیله مکانیسم آشام می تواند به طور مشخص بازیافت نهایی نفت را بهبود دهد.

مکانیسم آشام یک پدیده پیچیده وابسته به تعداد زیادی ازفاکتورهاست . چندین نویسنده ، آشام و وابستگی اش به چندین پارامتر همانند مشخصات پتروفیزیکی، ترکنندگی، دما و تأثیر محصولات شیمیایی رامطالعه کرده اند. به طور دقیق تأثیر تکنیکهای آزمایشی مختلف به اندازه گیری آشام شامل اثرات قدمت، شکل،ژئوفیزیک نمونه و سطوح درمعرض آشام انجام شد.

هرچند، نتایج به دست آمده هنوز بعید هستند که یک روش به طور کلی قابل قبول و یکسان از اندازه گیری و مقیاس داده ای آزمایشگاهی به مطالعات مهندسی مخازن عملی بدهد. داده آزمایشی تازمانی که آنها به طور دقیق قابل قیاس نیست یک نتیجه قطعی را نمی دهد. علت اصلی این مشکل آن است که فرایند آشام به طور زیادی به مشخصات و ترکیب سه جزء سیستم: سنگ، آب و نفت بستگی دارد. آزمایشهای گزارش شده درنوشته ها مخصوص سیسیتم های ویژه ای هستند و درآن حالت اندازه گیری شده اند و درکل ارتباط بین آنها مشکل و دربعضی اوقات غیرممکن است.

درطی مطالعات ما فهمیدیم که درآزمایشهای آشام با تعییر تنهایک جزء (برای مثال نفت) یاتغییر دمای فرایند نتایج کمی مهمی بدست آورده شدند.

با درنظر گرفتن این حقیقت، ما نتیجه گرفتیم که مشکلات پیدا کردن ارتباط و بدست آوردن قوانین کلی از آزمایشهای مؤلفان مختلف، به علت مشخصات مختلف سیستم های مطالعه شده (محیط متخلخل و سیالها) و اختلاف گسترده متغیرها (دما، کشش سطحی و غیره) هستند.

وابستگی زیاد نتایج به مشخصات سیستم ما را مجبور می کند که ازنمونه های آزمایشی و شرایطی که تا حدممکن بیان کننده حالت مخزن است استفاده کنیم. به علاوه نتایج آزمایشی بدست آمده دراین مقاله تنهابرای نمونه های مخزنی ویژه، دما و محصولات شیمیایی مطالعه شده تحت موقعیتهای آزمایشگاهی معتبر درنظر گرفته می شوند. اثرات قدمت درطی آزمایشها مطالعه نشد.

مواد و روشها:

نمونه های استفاده شده متعلق به سازند Magallanes Inferior در Austral Basin آرژانتین است. آنها براساس مشخصات پتروفیزیکی شان به منظور به دست آوردن یک گروه با خواص همگون (جدول 1) انتخاب شده اند. نمونه ها ناهمگونی های لیتولوژیکی مشخصی با مشاهده بصری ندارند.

دسته بندی میکروسکوپی نمونه بوسیله microscopy(SEM) scannig electron، یک درجه بالای تغییرات را بایک توزیع کاملاً منظم از مواد کلری رسی شده، روی یک درصد معنی دار ازاجزاء دانه ای و مواد بین درزی منافذ راتعریف می کند. درمیکروفتوگرافی بدست آمده (شکل 8) دو جزء دانه ای () با توسعه منظم و چشمگیر کلر روی سطوحشان همانند یک محصول ازتغییرات پس از رسوب می تواند پیش بینی شود.

فاصله های () و ارتباط های درون ذره ای ()  که به ترتیب منافذ را تعریف می کنند به علت وجود همان تغییرات است.

نظم و درجه توسعه این مواد رسی شده سطح مخصوص محیط متخلخل را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد. این دراشباع های بالای آب کاهش نیافتنی منتقل میشود. ازنفت سازند همان مخزن همانند نمونه های سنگی استفاده شد. شرایط نفت برای آزمایشها شامل فیلتر شدن و بی گازشدن است. ولو اینکه این دوفرایند مشخصات نفت اصلی را تغییر می دهند (حفظ پارافین و فقدان اجزاء سبک)، آنها برای توسعه مناسب آزمایش ها ضروری هستند.

آب سازند به صورت ترکیب یکسان با اصلش ساخته شد. محلوهای سورفاکتانت بصورت 35/0 % سورفاکتانت به آب آماده شدند. خواص سیال درجدول 2و3 مشاهده میشوند.

آزمایشهای یکسانی متعاقباً با نفت مصنوعی با ویسکوزیته مشابه با نفت اصلی انجام شد، که اهمیت استفاده از سیالهای طبیعی را تاکید کند. به علت اضطرارهای زمانی درپروژه، تأثیر قدرت درآزمایشها مطالعه نشد. درنمونه های قدیمی یک بازیافت نهایی پایین تری انتظار می رود.

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


دانلود با لینک مستقیم


اثر دما و کنش سطحی در مکانیسم مختلف تولید و پیش‌بینی فعل و انفعالات سطحی سیستم‌های نفت‌خام، CO2 نفت شرایط مخزن