فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد وهابیت

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد وهابیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد وهابیت


تحقیق در مورد وهابیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:57

 

  

 فهرست مطالب

 

 

وهابیت

 

مقدمه

 

مروری بر شرح حال محمدبن عبدالوهاب

 

   ریشه یابی پیدایش گروه وهابیت

 

برخی از اعتقادات وهابیان

 

وهابیت و تخریب قبور متبرکه

 

بمباران مدینه و انعکاس آن در ایران و سایر ممالک اسلامی

 

 

 

 

 

از آغاز پیدایش اسلام دو گروه از پیشرفت سریع این آیین آسمانی جلوگیری کرده اند ،نخست دوستان غافل و دیگر دشمنان عاقل . دشمنانی که در میدان جنگ نتوانستند بار سنگین نبرد را تحمل نمایند ،به لباس دوستی در آمدند و بیش از دشمن جنگی برپیکر اجتماع متحد اسلامی ضربه زدند.

ابوسفیانٍ جنگجو که با نیروی عظیم جانی و مالی در نبردهای پیاپی از نیروهای اندک مسلمانان شکست خورد ،خود و پیروانش با تظاهر به اسلام و رخنه در صفوف مسلمانان به انکار وحی و پیامبری پرداختند و همراه با یهودیان شکست خورده نقش خویش را اجرا کردند و کودتای اسفبار تاریخ اسلامی را به وجود آوردند و خشت اول بنا را کج نهادند تا کار به انقلاب عمومی مسلمین و قتل عثمان منجر گردید.

معاویه ،همجوار مسیحیان شکست خورده ،جویای نام ونشان و با حالت انتقامی شدید از بنی هاشم به دنبال فرصت می گشت .تلاقی دو هدف :اتحاد نا مقدس معاویه و سیاست روم کار را به آنجا کشانید که کشیش ،هانری لامانس بسیار از معاویه تعریف و تمجید کند و بگوید :جا دارد که مسیحیان مجسمه های زرین معاویه را در میدانهای اروپا نصب کنند.

آری معاویه و فرزندش دو جاسوس زبردست برای غرب بودند و از منویات دشمن و راهنماییهای سرجون مسیحی به خوبی در جهت انهدام کاخ با عظمت اسلام بهره می گرفتند .نه تنها در صدر اسلام بلکه در همه اعصار و نیز قرون اخیر این دشمنان دوست نما ،به اجرای نقشه های شوم خویش در کشورهای اسلامی مشغول بوده اند.

از این گروه در قرنهای اخیر افراد زیر را می توان نام برد:

مستر همفر ،سر ادواردگری ،سر سید احمد خان ،سر ملکم خان ،سر عباس افندی،کینیاز دالگورکی،و غلام احمد قادیانی که ماموریتهای هر کدام پیامد هایی برای ملتهای اسلامی داشته است و آثار ویرانگر آنها هنوز گریبانگر جوامع ماست.

برای مثال کینیاز دالگورکی نطفه حرامی به نام بابیت را به وجود آورد که با انشعابهای مختلف با نامهای ازلی ،بهایی ،بیانی ،مرآتی و غیره در دامن انگلستان پرورش یافت .امپریالیسم آمریکا نیزاز این مولود چند پدر بهره برداری می کند .برای روشن شدن ارتباط سه جانبه این حزب بیگانه پرست به کتابهای خودشان مراجعه می کنیم:

در مورد ارتباط آنان با روسیه،شوقی -نوه عباس افندی در قرن بدیع می گوید :«در زرگنده میرزا مجید شوهر همشیره مبارک که در خدمت سفید روس پرنس دالگورکی سمت منشی گری داشت آن حضرت (بهاءا...) را ملاقات و ایشان را به منزل خویش که به منزل سفید متصل بود رهبری و دعوت نمود... سفید روس از تسلیم حضرت بهاءا... امتناع ورزید .» و در رساله ایام تسعه می گوید :«سفیر روس به صدر اعظم ایران نوشت :باید حضرت بهاءا... را از طرف من پذیرایی کنی و در حفظ این امانت کوشش نمایی ،و اگر آسیبی به بهاءا... برسد شخص تو مسؤل سفارت روس خواهی بود.»

در مورد وابستگی به انگلستان در کتاب خطابات در انگلستان می گوید :«آمدن من به اینجا سبب الفت بین ایران و انگلستان است .نتیجه به درجه ای می رسد که به زودی افرادی از ایران جان خود را برای انگلستان فدا می کنند... .»

 و در اظهار علاقه به آمریکا ،در کتاب خطابات می گوید :«از برای تجارت و منفعت آمریکا مملکتی بهتر از ایران نه؛چه ایران تمام ثروتش زیر خاک پنهان است .امیدوارم که آمریکا سبب شود که آن ثروت آشکار گردد.»

 این گوشه ای از وابستگی مسلک ساختگی بابیگری و بهاییگری به سیاستهای خارجی است که به روشنی در کتابهای خودشان نیز آمده است .به همین طریق می توان به چگونگی پیدایش فرقه های دیگر در قلب کشورهای اسلامی پی برد .از جمله غوغاهایی که وهابیها به وجود آوردند .انتشار و گسترش مذهب وهابیت با جنگ و خونریزی و غارت و تجاوز به مال و ناموس مسلمانان همراه بوده است .پیشوایان این مذهب اختراعی و جدید التأ سیس برای اینکه بتوانند در میان سایر مذاهب جایی برای آیین نوپای خود باز نمایند و سایر مذاهب کهن را از صحنه خارج کنند، به بهانه های واهی ،عقاید سایر مسلمانان را باطل دانستند و به آنان نسبت کفر و شرک دادند.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وهابیت

مقاله بررسی اساس و پیدایش جنبش وهابیت 50 ص

اختصاصی از فی فوو مقاله بررسی اساس و پیدایش جنبش وهابیت 50 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی اساس و پیدایش جنبش وهابیت 50 ص


مقاله بررسی اساس و پیدایش  جنبش وهابیت  50 ص

نجد ناحیه­‌ای وسیع از شبه­ جزیره عربستان و مرکز پیدایش و نشر دعوت وهابیت در قرن 18م. /12هجری. است که رسما جزو قلمرو امپراتوری عثمانی به شمار می­‌رفت. ترک‌های عثمانی از قرن شانزدهم میلادی با تصرف حجاز، عسیر، یمن، عراق و بعد ناحیه الحسا به سواحل خلیج فارس رسیدند. در همان قرن بریتانیا، هلند و پرتغال نیز شروع به ساختن پایگاه‌هایی در ساحل شرقی عربستان کردند. ارتفاعات نجد و مرکز آن یعنی ریاض در عربستان داخلی در میان بیابان‌ها محصور بود و از این جهت برای نیروهای خارجی مهاجم، این ناحیه تسخیرناپذیر و یا دورافتاده و کم‌ ­اهمیت بود. جنبش امام‌های زیدی در یمن به اخراج ترکان در قرن هدهم منجر شد و در حجاز هم ترکان فقط در ظاهر قدرت داشتند و عملا سادات و شریف‌ها بر آن حکومت می­‌کردند. سرزمین نجد به امارات گوناگون تقسیم شده بود. در رأس هریک از آنها امیر و حاکمی از اشراف و رؤسای قبایل قرارداشت که به دلیل وضعیت جغرافیای و فرهنگی همواره با یکدیگر در ستیز و جدال بودند. روابط اجتماعی حاکم بر شبه­ جزیره و نجد، بر نوعی «پدرسالاری» زندگی قبیله‌­ای مبتنی بود. مردم عمدتا با گله­‌داری، چادرنشینی و کشاورزی روزگار می­‌گذرانیدند. اعراب بدوی و قبایل، تحت نفوذ شیوخ و امرای خود، همیشه بر سر چراگاه با یکدیگر در نزاع و مبارزه بودند. هرچند نجدیان به دو دسته شهرنشین و بدوی تقسیم می­‌شدند، اغلب آنها بادیه‌نشین بودند و در هرج و مرج، پراکندگی، جهل و خرافات، فقر و فلاکت، زور و خشونت، قتل و غارت، تعدی و تجاوز، بریدگی و بیخبری از علم و صنعت ود نیای خارج از دیار خود به سر می­‌بردند. شهرک‌ها و روستاهای عربستان و نجد نیز در معرض حمله و غارت بدویان قرار داشت. این امر در از بین بردن ثبات اجتماعی و جلوگیری از رشد و پیشرفت اقتصادی آنها مؤثر بود. در نجد قانون و مقرراتی حاکم نبود و در ابتدای قرن 18م. /12 هجری. در آنجا و شبه­‌جزیره، سازمان دولتی واحدی وجود نداشت. بدویان و افراد قبایل تابع شیوخ و امرای خود بودند و آنها نیز در اندیشه غلبه بر رقبا و حفظ و توسعه منافع خود بودند. در چنین وضعیتی جنبش وهابیان پاگرفت و باوجود برخورد با برخی موانع، با کمک امرای سعودی و از طریق زور و خشونت، روبه رشد و گسترش نهاد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی اساس و پیدایش جنبش وهابیت 50 ص

دانلود مقاله وهابیت

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله وهابیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 وهابیت دیدگاه جدیدی در مذهب سنی حنبلی است که بنیانگذار آن عبدالوهاب از شیوخ و علمای سنی عربستان بود او خود پیرو شیخ الاسلام ابن تیمیه بود و با شیعیان و تصوف و و... وجود داشت دشمن بود. شیخ محمد عبدالوهاب (۱۱۱۵-۱۲۰۶ قمری، ۱۷۳۰-۱۷۹۳ میلادی) دشمن عقل و منطق و اجماع است و تنها به حدیث و قران اعتقاد دارد. محمد بن عبدالوهاب در سال ۱۱۱۶در عونیه نجد متولد شد و در دمشق بتحصیل پرداخت و از علماء حنبلی اراء ابن تیمیه متوفی در سال ۷۲۸ و ابن قیم الجوزیه شاگرد او متوفی در سال ۷۵۱ را اموخت و اراء انها را پذیرفت مسلک وهابیه از اینجا شروع می‌شود. ابن عبدالوهاب به بغداد و بصره مسافرت کرد و مذهب حنبلی را تکمیل کرد و برگشت و محمد بن سعود را که بر قبائل عتوب و عنزه امارت داشت به مسلک خود دعوت کرد و او نیز قبول کرد و اینمسلک را شعار حکومت خود کرد و برای نشر ان با شهر های مجاور خود پیکار ها کرد و مرکز حکومت خود را درعیه قرار داد ریاضی ها از دعوت او سرپیچیدند و دهام بن دواس امیر ریاض با ابن سعود سالها پیکار کرد تا عاقبت مغلوب شد و حکومت ریاض با ابن سعود شد. پس از ابن سعود، پسرش عبدالعزیز بن سعود بامارت رسید. او نیز برای نشر مسلک وهابیها کوششها و جنگها کرد. یکدفعه به مکه حمله کرد و یکمرتبه به عراق و درسال ۱۲۱۵ یا ۱۲۱۶ پانزده هزار وهابی بشهر کربلا ریختند و بقتل و غارت پرداختند و خزینه و حرم سیدالشهدا حسین بن علی ( ع ) را غارت کردند و هرچه در انجا از جواهر و نفایس بود بردندو چون این خبر منتشر شد فتحعلیشاه صد هزار لشگر فراهم کرد و سلیمان پاشا والی بغداد نیز لشگری جرار برانگیخت که با انها در صحرای نجد رزم کنند لکن در ایران جنگ روسیه پیش امد و در عراق فتنه کردها برپا شد و بدینصورت وهابیان فرصت ظهور یافتند .
افکار او منجر به نزاعهای خونینی در عراق و کشته شدن هزاران نفر در شهرهای شیعیه عراق و طائف و همچنین در میان مناطق صوفیه کردستان عراق و ترکیه شد. امروزه این ایده بنام افکار سلفی‌های تکفیری (سلفی جهادی) در میان فقهای تندرو، میانه‌رو و سنی مذهب های بریده از چپ و راست، گسترش زیادی یافته است وهابیت اگرچه در ۵۰ سال گذشته مذهب درباری سعودی بوده است اما گروهی تندرو و پیوریتن از این میان بنام القاعده و سلفی جهادی ظهور نمود و باعث انشعاب در مکتب وهابیت شد .
ریشه های تاریخی وهابیت
در این جلسه کلیاتی پیرامون ریشه های تاریخی سلفی گری و آن دورانی که مسئله وهابیت در آن حادث شد(یعنی قرن 12هجری) ارائه می نمایم. در واقع ما می خواهیم قرن 12 هجری قمری (یعنی حدود 300 سال پیش) را که مصادف است با قرن 18 میلادی بطور اجمال مورد مطالعه قرار دهیم . این قرن در جهان اسلام و نیز در اروپا یک قرن سرنوشت ساز، تعیین کننده و بسیار پر تلاطم بود بطوریکه بسیاری از مسائلی را که در دنیای کنونی با آن مواجه هستیم به نوعی در قرن 18 میلادی (12 هجری قمری) شکل گرفته است . شکل گیری اصلی مسئله ناسیونالیسم به قرن 18 میلادی برمی گردد. ریشه های مباحث مختلف روشنفکری را باید در ظهور دایره المعارف ها یا آموزه های ریون، کانت و روسو که همه متعلق به همین دورانند، جستجو نمود. درسال 1780شاهد انقلاب بزرگ فرانسه بودیم که در واقع چهره اروپای جدید دستخوش این انقلاب است. در قرن 18 میلادی است که کمپانی هند شرقی توسط انگلستان شکل گرفت و در واقع نقطه اوج و جهش اقتصادی و سیاسی استعمار انگلستان در این دوره رقم خورد که تا اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم حاکمیت بلا منازع انگلستان را در سراسر جهان به دنبال داشت.
رسوخ اندیشه های غربی در جهان اسلام و دیگر مناطق مختلف جهان از قرن هجدهم آغاز می گردد که هجوم حریصانه و همه جانبه استعمارگران را به این مناطق در پی داشته است. از طرفی در جهان اسلام نیز با تحولات بسیار جدی تری ما مواجه هستیم. به عنوان نمونه در ایران، عصر صفویه که یک دوران با ثبات سیاسی در کشور محسوب می شود، به افول گرایید و یک دوران پر تلاطم وپر کشمکش و انتقالی آغاز گردید که حدود یک قرن ادامه یافت تا زمانی که عصر قاجاررسیدیم. در حقیقت فاصله در حدود 150 تا 200 سالی بین عصر صفوی و عصر قاجار، یک دوره نزدیک به یک قرن را داریم که دوره ای بسیار پر تلاطم،پرآشوب و انقلابی است . با توجه به مستندات سیاسی این عصر از دوره نادر شاه وفرزندانش و بعد کریم خان زند و اطرافیانش فقط یک جنگ قبیله ای و طایفه ای جدی در ایران صورت گرفت. اما آنهایی که درعرصه تاریخ ادبیات مطالعه دارند، می دانند که تنها در دوره صفوی است که ما با رسوخ و حاکمیت سبک هندی در شعر مواجه هستیم که دوره ای بسیار با ثبات است ولی با شروع قرن 12 هجری همه روشها و سبک و سیاق های ادبی دوران صفوی زیر سوال رفت که تعبیر به عصر بازگشت می شود. در عصر بازگشت نقد شیوه های کلامی و شیوه های ادبی سبک هندی و نقد انجمن ادبی اصفهان و شاعران قرن دوازدهمی رواج یافت که در واقع رجعتی است به دوران قبل از صفویه. البته نه دقیقاً برگشت کامل ، بلکه یک نوع توجه به عصر قبل از صفویه البته با یک نگاهی جدیدتر. ساده گویی ادبی مورد توجه دوباره واقع شد و به ادبیات سعدی گرایش پیدا شد ؛ همان چیزی که ادبیات دوران قاجار و امروزی ما تحت تاثیر آن انقلاب ادبی است.
بامطالعه در حوزه های دیگر نیز با همین تغییر رویه روبرو هستیم مثلا در حوزه های علمیه شیعه می بینیم که آن انقلابی که در قرن 12 داخل حوزه های علمیه شیعه روی داد، در تاریخ حوزه های علمیه شیعه به چشم نمی خورد. تلاطم و تعارضات شدید بوجود آمده به حدی بود که ازدامنه حوزه و مجامع علمی نیز فرا تر رفت و به عرصه اجتماع کشیده شد . بطوریکه بحث ها و اختلافات حوزوی گریبان شهرهای آن روز ایران را نیز گرفت؛ مثلاً دریک شهر که یک رودخانه از وسط آن می گذشت، یک سمت رودخانه طرفدار فلان نگاه دینی و طرف دیگر رودخانه نگاه دیگری را ترویج می کردند در نتیجه با هم درگیر می شدند تا جائیکه مردم کشته می شدند.
نبرد اخبارییان و اصولیین
اختلاف مشهور بین اخبارییان و اصولیین که در حال حاضر در حدود بیست قرن از شروع آن می گذرد و در نهایت نیز به پیروزی اصولیین بر اخباریان منجر شده است. این پیروزی اصولیین بر اخباریان نه تنها ساختار فکری وجهت گیری فقهی حوزه های علمیه را تعیین کرد و یک جهت مشخص را برای حوزه ایجاد نموده، بلکه از نظر وزن اجتماعی روحانیت و فقها تعیین کننده بود . یعنی فقهای ما تا قبل از قرن 12 و مثلاً درعصر صفوی جایگاهشان در جامعه شبیه منزلت یک استاد دانشگاه بود؛ یعنی مثلاً در دوره صفویه مرحوم شیخ بهایی یا میرداماد یا بزرگان دیگری مثل اینها ، جایگاهشان در ردیف یک استاد دانشگاه بود یعنی مردم برای اینها تنها ارزش و اعتبار علمی قائل بود. ما نیز برای یک استاد دانشگاه که سالها در دانشگاه تدریس کرده و دهها جلد کتاب تالیف نموده، احترام علمی قائل هستیم. این احترام علمی فرق می کند با آن حرمتی که به یک مرجع تقلید قائل هستیم. شما یک استاد رشته حقوق دانشگاه را نظر بگیرید که در فقیه نیز به تمام معنا استاد باشد، ولی چون در کسوت استادی است برای او فقط احترام علمی قائل هستیم. اما برای یک مرجع تقلید که از نظر علمی با آن استاد دانشگاه در جایگاه علمی برابر قرار دارد، یک حرمت و جایگاه اجتماعی خاصی قاول هستیم. یعنی استفاده ما از مرجعیت صرفاً جنبه علمی ندارد، بلکه مشروعیت کارهای خودمان را با آنجا می سنجیم، با مرجعمان دائم ارتباط داریم ، وجوهات شرعیه به آن می دهیم ، نظر او در زندگی مقلدین و حتی در مسائل سیاسی اجتماعی تعیین کننده است. قرن 12 هجری باعث شد که علما و فقها جایگاه اجتماعیشان از حد یک استاد دانشگاه به حد یک مرجع تقلید مبدل گردد. یعنی ذهنیت جامعه به سمتی سیر کرد که این استادان رهبری سیاسی اجتماعی جامعه را عهده دار شدند، تا مردم در مشکلات به آنها رجوع کنند و آنها قدرت تاثیر گذاریشان به حدی شد که وقتی حادثه تنباکو پیش آمد مرحوم میرزای شیرازی با نوشتن یک خط، کل کشور را بسیج می کند و تحریم تنباکو صورت می گیرد و سیاست انگلستان در ایران شکست می خورد. تا کنون هیچ وقت یک استاد فقه دانشگاه از این اقتدار و کارایی برخوردار نبوده است. یعنی الان اساتید فقه در دانشگاه ها این جایگاه را ندارند؛ ولی در یک مرجع تقلید با همین درجه سواد و درجه علمی، چنین کارایی وجود دارد. این تغییر وضعیت معلول آن جنگ و دعوا ها و مرافعات و تنازعات فکری است که در قرن 12 هجری روی داد. تحول در دعوای بین اصولیین و اخباریان منجر به این وضعیت جدیدی شد که ما در دوران قاجار شاهد اقتدار و نقش اجتماعی فقها و علما و روحانیت هستیم. یعنی از نظر منزلت و جایگاه به حدی رسیدند تا هم تراز و هم عرض دستگاه سلطنت عرض اندام کنند. در دستگاه صفوی، مرحوم شیخ بهایی و مرحوم میر داماد، از علما روزگار هستند ولی در موقعیتی و جایگاهی نبودند که حکمی را صادر کنند و شاه صفوی هم مجبور شود اطاعت کند. اما در دوران قاجار نقش علمی تبدیل به قدرت سیاسی شد.
بعضی از جامعه شناسان در تعبیر این جمله معروف که می گویند دانش قدرت آور است، می گویند در تحولات قرن 12رگه هایی از علم منشاء قدرت را شاهدیم. در دوران قاجار مراجع تقلید وعلما قدرت سیاسی و اجتماعی نیز دارند ؛ یعنی می توانند فتوا دهند، می توانند حکم مجازات صادر کنند و دستگاه سلطنت هم مجبور است در بعضی مواقع اینها را رعایت کند. البته حاکمان در پشت صحنه دنبال تضعیف اینها هستند ولی در ظاهر مجبور به رعایت آنها هستند.وجود این نوع استقلال و قدرت غیر دولتی در علما در دوره قاجار به وضوح قابل درک است. در داخل جامعه ایرانی ابعاد تحول بسیار زیاد است که من به جزئیات آن اشاره نمی کنم. این اختلاف حتی در مقایسه بخش های دیوانی دوره صفوی با عرصه سازمان اداری و دیوانی و مالیاتی دوره قاجار بوضوح قابل درک است. این تحولات در دوره قرن 12 در زمان نادر شاه و سپس کریم خان نیز بسیار موثر بود. در آرایش ایلات و عشایر و قدرت داشتن آنها، نقش نظامی آنها و حتی در شکل گیری اقتصاد جدید ایران بسیار موثر است. از جمله مطالب دیگری که در این دوره قابل بررسی است، ریشه پیدا کردن مذاهب منحرف و خارج از آن خط مستقیم تشیع است که زمزمه های آن از قرن 12 شروع شد. این مذاهب منحرف در اوایل قرن 13 در قالب فرقه شیخیه یا برخی فرقه های تصوٌف یا ظهور شکل جدیدی از اخباریان که منجر به پیدایش فرقه بَهائیت در ایران شد، بروز کرد.
ریشه های بَهائیت را باید به نوعی در همین قرن 12 یعنی آن زمانی که دوران با ثبات عصر صفوی بهم ریخت و دوران با ثبات قاجار شکل نگرفته بود ،جستجو نمود. همین روند در جهان تسنن نیز وجود دارد. ما تقریباً در قرن 11 هجری شاهد امپراطوری عثمانی هستیم که به طور کامل در غرب ایران بر جهان اهل سنت مسلط است و در شرق ایران امپراطوری هند است که از قرن 12 با کمپانی چین شرقی درگیر است. غرب ایران از شمال آفریقا تا شبه جزیره عربستان تا ممالک عربی و دولت عثمانی همه زیر پرچم امپراطوری عثمانی هستند. اما قرن 12 هجری شروعی است بر تزلزل و ضعف عثمانیان، یعنی اگر بخواهیم ضعف عثمانی ها را از نظر سیاسی بررسی کنیم باید از قرن 12 هجری (قرن 18 میلادی) شروع کنیم. در عالم اهل سنت هم اتفاقات فکری و دیدگاهها از همین دوره شروع می شود که مهمترین آنها بحث وهابیت و سلفی گری است. سلفی گری ریشه درگذشته دارد اما شروع وهابیت از قرن 12 هجری است . محمدبن عبدالوهاب کسی است که اتفاقاً وفات و تولدش در همین قرن 12 است . حدود هشتاد و چندسال از دوران پر آشوب زندگی اش در این قرن سپری شده و از دنیا رفته است.
ریشه های تاریخی پیدایش وهابیت
آن چیزی که از وهابیت مشهور است، ریشه داشتن آن در جریان سلفی گری است که یکی از مهمترین نظریه پردازان آن شخصی به اسم حنبلی متوفی به سال 728 هجری قمری است که در قرن 8 هجری در شام و دمشق می زیسته است. سعی ما براینست که این روند تاریخی را مورد بررسی قراردهیم تا روشن شود که وهابیت و جریان سلفی گری در چه مَحملی شکل گرفته است. امروزه برای ما مشخص است که وهابیت به قدری قوی عمل نموده که تقریباً می خواهد همه عرصه های اهل سنت را در اختیار خود بگیرد. با اینکه در ابتدا یک فرقه مذهبی کوچک وحتی غیر مقبول در میان اهل سنت بود، اکنون قدرت تبلیغاتی آنها به حدی رسیده است که تقریباً سایه خود را بر همه اهل سنت انداخته و تحت تاثیر خود قرار داده است. اکثریت جامعه پاکستان تحت تاثیر جریان وهابیتند و در شکل بارز آن طالبان در افغانستان به طور جدی وهابی هستند و حتی آنهایی که مثلاً جز القاعده یا طالبان نیستند از آموزه های فکری وهابی ها بی بهره نیستند . اخوان المسلمین مصر که یک جریان سیاسی بسیار جدی اهل سنت است، بی تاثیر از وهابیت نیست. جریان های جهاد اسلامی با اینکه حالت های مبارز و جدی وانقلابی دارند، تحت تاثیر وهابیت هستند. شناخت و ریشه یابی این جریانات بسیار مهم است.
ما می خواهیم از گذشته تاریخ سیر کنیم تا برسیم به همین قرن 12 هجری تا برای ما روشن شود که چه طور شد که در قرن 12 هجری در جهان اسلام ما این تحولات مهم و بزرگ را شاهدیم. همانگونه که در بررسی ریشه های انقلاب اسلامی به نحوی قرن 12 هجری را مورد جستجو قرار می دهیم، که در اثر همان درگیری هایی که بین اخباریان و اصولیین بود، نتیجه منجر به این شد که نهاد علمی جامعه، منشا قدرت سیاسی و اجتماعی شود. یعنی نقش عالم دینی از صرف استاد بودن و عالم بودن بیرون می آید و یک جایگاه اجتماعی می یابد. منزل عالمان دینی محلی برای تمرکز قدرت های اجتماعی می شود که در دوره قاجار در واقع تجلی قدرت های غیر دولتی در نهاد مرجعیت شکل گرفت

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وهابیت

تحقیق در مورد وهابیت

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد وهابیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد وهابیت


تحقیق در مورد وهابیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:57

 

سلفیگری و وهابیت

واژه “سلف” جمع “سالف” و به معنای “پیشینیان” است. “سلف” در نظر اهل سنت به نسل های نخست از مسلمانان یعنی اصحاب پیامبر(ص) و دو نسل بعد از آنان (تابعین و اتباع) اطلاق می شود.

 اصطلاح “سلفی” بر طیف وسیعی از جریانهای اسلامی و اندیشمندان اهل سنت اطلاق می شود که منادی بازگشت به شیوه “سلف”(پیشوایان اهل سنت در قرون نخست اسلامی) هستند. آنان شیوه سلف را نمایانگر اسلام ناب می دانند که جامعه باید به آن برگردد تا مجد و عظمت خود را بازیابد. اما در درون این طیف گسترده، نظریات و عملکردهای بسیار متنوعی وجود دارد: برخی از آنها روح اسلام را از “سلف” الهام می گیرند و بر پایه آن و با توجه به مقتضیات روز به اجتهاد می پردازند اما برخی دیگر در پی پیاده کردن دقیق دیدگاه و سخنان سلف هستند. از آنجا که سلف اهل سنت خود دارای شیوه یکسان نبوده اند از این رو “منادیان بازگشت به سیره سلف” نیز هرگز یکسان نیندیشیده اند.

به علاوه اینکه “سلف” در چه بازه زمانی مورد نظر باشد بسیار مهم است. مثلا اگر منظور از سلف تنها صحابه پیامبر(ص) و یک نسل بعد از آنان (تابعین) باشند، در این صورت امامان چهارگانه فقه اهل سنت نیز از دایره سلف خارج می شوند زیرا هر چهار امام (ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمد بن حنبل) پس از عصر صحابه و تابعین زیسته اند. “سلفیگری” با این تفسیر، در مقابل مذاهب اربعه و مستلزم حجیت اجتهاد معاصران بر پایه احادیث و سخنان صحابه خواهد بود. از این رو اکثر علمای اهل سنت که تنها مذاهب اربعه(حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی) را معتبر می دانند، با “سلفیگری” مخالفند زیرا سلفیگری را به معنای تخریب نظام فقهی که ابوحنیفه و شافعی و... بنا کرده اند، می دانند.

امروزه آنچه از اصطلاح “سلفی” به ذهن متبادر می شود بیشتر همان جریانی است که با عنوان “وهابی” شناخته می شود و شخصیتهای بارز آن “محمدبن عبدالوهاب” و “عبدالعزیز بن باز” و “ابن عثیمین” و... هستند. حال آنکه در چند دهه پیش این اصطلاح طیف بسیار گسترده ای را شامل می شد که در میان آنها نام متفکرانی همچون “محمد عبده” و “محمد رشید رضا” و “محمد غزالی(معاصر) “ به چشم می خورد. در واقع “وهابیها” در آغاز اقلیت کوچکی از جریانهای سلفی را تشکیل می دادند اما به تدریج توانستند سوار بر موج شده، خود را نمایندگان اصلی این جریان قلمداد کنند.

 اصطلاح “سلفی” نخست با ظهور برخی از مصلحان اسلامی که در پی نجات امت اسلامی از تعصبات شدید مذهبی بودند مطرح شد. آنان غالبا خود را پایبند به عقاید سلف دانستند ولی در زمینه فقه خواستار “اجتهاد جدید با توجه به اهداف شریعت” و “کاهش تعصبات مذهبی” شدند. این جریان را باید “سلفی اجتهادی” نامید. آنان خود را به فهم عالمان گذشته از قرآن و سنت محدود نمی کردند و معتقد بودند علمای دین باید متناسب با شرایط زمان و مکان به اجتهاد بپردازند. برجسته ترین شخصیتهای این جریان اصلاحی عبارتند بودند از: محمد عبده(د 1905م/1323ق)، محمد رشید رضا(د1935م/1354ق)، ابن بادیس الجزائری(د 1940م)، علال الفاسی(د1974م/1394ق.) از میان معاصران نیز محمد غزالی(د1996م) و یوسف قرضاوی(در قید حیات) در همین جریان می گنجند.

 اما به تدریج این اصطلاح به کسانی که خود را تنها به “ظواهر قرآن و سنت” پایبند معرفی می کردند و عملا هرگونه “اجتهاد جدید” را “بدعت” می دانستند، اختصاص یافت. این جریان همان پیروان “محمدبن عبدالوهاب” هستند که باید آنها را “سلفیهای نص گرا” یا “وهابی” بنامیم. از ویژگیهای بارز وهابیها این است که بسیاری از مخالفان خود را “کافر” می نامند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وهابیت