دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
حقوق حیوانات در فقه اسلامى
خبرگزاری فارس: در این مقاله احکام و قوانینى که در ابواب مختلف فقه اسلامى، پیرامون حفظ و نگهدارى و بهره بردارى و ممنوعیت آزار و اذیت حیوانات وجود دارد، ذکر گردیده است.
چکیده
امروزه حقوق حیوانات و حفظ گونه هاى مختلف آنها، از جمله مسائلى است که در سراسر جهان از جانب دولتها و سازمانها و عموم کسانى که به مسائل زیست محیط ى و حمایت از حیوانات علاقمند مىباشند، مورد توجه قرار گرفته است.
در معارف اسلامى نیز در کنار مسائلى مربوط به انسانها و حقوق آنها، مسائل محیط زیست و از جمله حیوانات، حائز اهمیت مىباشد. در این مقاله احکام و قوانینى که در ابواب مختلف فقه اسلامى، پیرامون حفظ و نگهدارى و بهره بردارى و ممنوعیت آزار واذیت حیوانات وجود دارد، ذکر گردیده است. آنچه در فقه اسلامى موجود مى باشد،مجموعه قوانینى جامع و کامل است که مى تواند راهگشاى تدوین قانون جامع «حقوق حیوانات » در عصر حاضر گردد.
مقدمه
بشر در آغاز عصر علم و تکنولوژى و صنعتى شدن جهان، سرمست از پیشرفت وتوسعه صنعتى، تنها بر تولید هرچه بیشتر و بهره بردارى کامل از محیط پیرامون خود- چون معادن و جنگل ها و دریاها- مى اندیشید و بى رحمانه طبیعت اطراف خویش را مورد هجوم قرار داد تا اینکه روزى خود را در گردابى مهلک ازنابسامانى هاى زیستى دید و جهان طبیعت را در حال نابودى مشاهده نمود.
در قرن گذشته بحران محیط زیست و نابودى گونه هاى مختلف حیوانات، توجه صاحب نظران را جلب کرد و سرانجام براى حفظ و حراست از آن، قوانینى -هرچند ناقص – وضع کردند.
براى نخستین بار در جهان غرب پس از رنسانس، همراه با صنعتى شدن جهان، درسال ۱۸۲۲ میلادى قانونى براى حمایت از حیوانات در پارلمان انگلستان به تصویب رسید. این قانون در سال ۱۹۱۱ تکمیل گردید و بعدها در کشورهایى مانند آلمان،آمریکا، اسپانیا، بلژیک، دانمارک و برخى دیگر از کشورها قوانینى نظیر آن تدوین وتصویب شد و به مرور تبصره هایى بر آن افزودند.
این قانون در بردارنده چند بند، پیرامون بارکشى و ایجاد درگیرى میان حیوانات، کشتن آنها با مواد سمى، بریدن دم اسب، شکار گوزن در شب، مبارزه با بیمارى حیوانات وبیهوشى قبل از ذبح مى باشد.((۲۱۰)) از اشکالات مهم قوانین فوق، جامع نبودن و جزئى و موردى بودن آن است. علاوه برآن که این قوانین در قرون اخیر وضع گردید هرچند به مرور زمان و در دهه هاى اخیربه تکمیل آن پرداختند و در برخى موارد راه افراط را پیش گرفتند.
اما در فقه اسلامى، قوانینى کلى و جامع درباره حفظ، نگهدارى، استفاده و بهره بردارى از حیوانات ومنع آزار و اذیت آنها، وضع شده است. همچنین براى مسائل زیست محیط ى و رعایت شئون و حقوق حیوانات جایگاه مناسبى لحاظ گردیده است و با دیدگاهى منطبق بر عدالت و انصاف با آن برخورد شده است. در سرتاسر فقه،مسایل و فروع فراوانى به چشم مى خورد که اسلام، اجراى آن را بر عهده حکومت قرار داده است و بالاتر از آن، شخص را در مقابل خالق متعال مسول مى داند.
قبل از ورود در بحث ذکر نکاتى لازم است:
۱. قوانین حمایتى اسلام از حیوانات، حکم شرعى و الزامى است و همانگونه که درمتون روایات((۲۱۱))به آن تصریح شده است، مى توان از آن به حقوق نیز تعبیر کرد.از آنجا که حیوانات از احترام و درک و شعور برخوردارند این حقوق براى آنها وضع گردید که در پایان بخش نخست به همراه طرح ادراکات و شعور حیوانات با ذکرشواهد بیشترى با زوایاى این بحث آشنا مى شویم.
البته حقوق حیوان با ویژگى هاى حق در انسانها متفاوت است، زیرا در تعریف حق درانسانها گفته مى شود: آنچه قابل اسقاط است و اگر قابل اسقاط نباشد به آن حکم مى گویند.
روشن است که درباره حیوان قابل اسقاط بودن معنا ندارد، اما باید گفت همین قابل اسقاط نبودن حکم، وضعیت آن را دشوارتر مى کند، زیرا تنها راه خروج ازعهده آن، انجامش مى باشد و اگر در انسانها بتوان با جلب رضایت صاحب حق، ازانجامش سر باز زد و از زیر تکلیف آن شانه خالى کرد، اما در حیوانات به علت قابل اسقاط نبودن، انسان موظف است به آن عمل مبادرت ورزد. علاوه بر آنکه حق وحکم در ماهیت وحقیقت تفاوتى نداشته و هر دو از امور اعتبارى مى باشند که قوام آن به جعل شارع است و همه آنها حکم شرعى به حساب مى آید و هر چند از حیث آثار- قابل اسقاط بودن یا نبودن – مختلف هستند، اما این مساله تفاوت ماهوى رامیان آن دو اثبات نمى کند.((۲۱۲)) ۲. در این مقاله متون فقهى شیعه پیرامون حقوق حیوانات مطرح مى شود تا توجه اندیشمندان و ارباب دانش را به عمق و غناى فقه اسلامى جلب کنیم و در هر قانونى سعى شده از چند کتاب جامع و معتبر شیعه استفاده شود تا مطالب مطرح شده ازارزش حقوقى برخوردار باشد و در حد امکان از کتاب هایى استفاده شده که داراى سابقه زمانى بیشترى هستند تا شاهدى بر قدمت این قوانین در فقه شیعه باشد. همانندکتاب شیخ طوسى(ره)، ابن حمزه(ره)، محقق حلى(ره)، علامه حلى(ره) و دیگران هرچند با توجه به مدارک فقه شیعه که از آیات قرآن و روایات استفاده مى شود پیشینه این قوانین به زمان پیامبر اکرم(ص) و احادیث نبوى و یا روایات سایر امامان معصوم(ع)مى رسد و قدمتى در حدود چهارده قرن دارد و همین امر، آن را از قوانین جارى درکشورهاى غربى متمایز مى سازد.
۳. در هریک از مواردى که به عنوان حقوق حیوان ذکر مى شود براى تکمیل بحث به همراه درج متون فقهى، احادیث مربوط به آن را، به ویژه آن دسته از روایات را که مورد استفاده فقها قرار گرفته است نیز ذکر مى کنیم تا با مستندات و مدارک این حقوق و فتاواى فقها بیشتر آشنا شویم. اما روایات مربوط به استحباب نگه داشتن حیوانات،ذکرهایى که هرکدام مى گویند و مطالبى از این قبیل را در این مجموعه ذکر نمى کنیم واین احادیث گرانبها مجال دیگرى مى طلبد.
۴. هر چند در این باره مقالاتى به نگارش در آمده، اما این نوشتار نسبت به گسترش مسائل و جامعیت مواردى که مربوط به حقوق حیوان در سراسر فقه مى باشد نو و تازه است و شاید براى برخى که آشنایى محدودى با فقه شیعه دارند وجود این قوانین، آن هم با تعابیرى الزام آور بعید به نظر برسد. لذا سعى شده در پاره اى از موارد، ترجمه متون فقها بدون تصرف در متن مقاله ذکر شود و عبارات عربى نیز در برخى موارد درمتن و یا پاورقى درج گردد که تا به خوبى روشن گردد تعابیر و قوانین ذکر شده، نص کلام فقها مى باشد.
۵. از آنجا که به اعتراف مسئولان مربوطه، تا کنون هیچ قانون جامعى براى حمایت ازحیوانات در نظام حقوقى کشور وجود ندارد،((۲۱۳)) این تحقیق مى تواند ارائه دهنده پیشنهاد اولیه قانون جامع حمایت از حیوانات در اسلام بوده و براى طرح در مجامع قانونى مفید باشد.
این نوشتار مشتمل بر چهار بخش مى باشد:
بخش نخست: زیر بناى حقوق حیوان.
بخش دوم: حقوق حیوان در حفظ و نگهدارى.
بخش سوم: حقوق حیوان در بهره بردارى و استفاده بهینه.
بخش چهارم: حقوق حیوان درجنایات وصدمات وارد بر آنها.
بخش نخست: زیر بناى حقوق حیوان در فقه اسلامى قوانین بسیارى پیرامون حمایت از حیوانات به چشم مى خورد که باید به زیر بناى آن توجه کرد و دید از کجا سرچشمه مى گیرد.
بر اساس معارف دینى و به صراحت قرآن کریم، تمام جهان هستى داراى درک وشعور بوده و با خالق جهان در ارتباط هستند هرچند براى ما انسانها درک آن از طرق عادى مقدور نیست و رابطه ما با آنها گسسته است.((۲۱۴)) در این دیدگاه، زمین،آسمان و هرآنچه در این دو است از ستارگان، درختان، سنگ ها و… ذکر و تسبیح الهى را گفته و از شعورى فراخور خلقت خود برخوردارند.((۲۱۵)) در این میان حیوانات نیز هرچند قوه ناطقه و عاقله انسانى را ندارند از درک و شعور بهره مند بوده و از احساسات و عواطف برخوردار هستند. به همین علت فقه اسلامى براى حیوانات حرمتى قائل شده که به دنبال خود، حقوقى براى حیوان و تکالیفى را برعهده صاحبان آنها در پى دارد.
شیخ طوسى(ره)در مقام تعلیل براى وجوب نفقه حیوانات تصریح مى کند:
لان لها حرمه،((۲۱۶)) زیرا حیوان از احترام و حرمت برخورداراست.
همچنین علامه حلى(ره) در کتاب اجاره مى گوید:
لان للحیوان حرمه فی نفسه،((۲۱۷)) زیرا حیوان به خودى خود و ذاتا از حرمت و احترام برخوردار است.
در معارف اسلامى به موارد متعددى از درک و فهم حیوانات اشاره شده است.
یعقوب بن سالم به واسطه شخصى از ابى عبداللّه(ع) نقل مى کند که فرمود:
مهما ابهم على البهائم من شیء فلا یبهم علیها اربعه خصال:
معرفه ان لها خالقا و معرفه طلب الرزق و معرفه الذکر من الانثى و مخافه الموت،((۲۱۸)) [ زمانى که خداوند حیوانات را آفرید]، درک و شعور انسانى را به آنها عطا ننمودولى چهار خصلت را به آنها عنایت کرد:
شناخت به این که براى آنها خالقى است،آگاهى نسبت به اینکه دنبال رزق و روزى برود، شناخت نر از ماده و ترس ازمرگ.
قریب به همین مضمون در روایت على بن رئاب از ابى حمزه از امام سجاد(ع)((۲۱۹)) نقل شده است.
در ذیل، شرح آنها به همراه شواهدى از آیات قرآن کریم و دیگر روایات را بیان مى کنیم:
۱. درک خالق و رازق به تصریح قرآن و احادیث اهل بیت(ع)، حیوانات، خالق و پروردگار جهان را شناخته و مى دانند که همه امور عالم به دست اوست و خداوند است که جهان هستى را اداره مى کند ورزق و روزى همه موجودات به لطف و عنایت الهى است.
اولین خصلتى که در روایت یعقوب بن سالم ذکر شده، شناخت خالق است. همچنین على بن رئاب از امام سجاد(ع) نقل مى کند:
معرفتها بالرب تبارک و تعالى((۲۲۰))، از اولین خصلت هایى که به حیوان عطا شد شناخت او نسبت به پروردگارش است.
در تایید همین نکته در احادیث دیگرى پیرامون شناخت خالق و رازق و و حاکم براراده کل جهان، آمده است که امام صادق(ع) به نقل از ابوذر فرمود:
از پیامبر(ص) شنیدم که مى فرمود: همه حیوانات در هر صبحگاهى از خداوندمى خواهند:
اللهم ارزقنی ملیک صدق یشبعنی و یسقینی و لا یکلفنی ما لا اطیق،((۲۲۱)) بارالها به من مالک خوب و درستى عطا فرما که مرا سیر و سیراب نماید و بیش ازتوان از من کار نکشد.
علاوه بر شناخت خالق متعال، همه حیوانات خداوند را به عنوان تنها کسى که مستحق عبادت است مى شناسند و به پرستش و مناجات با او مى پردازند. در آیات متعددى ازقرآن بر این مطلب تصریح شده است که به برخى اشاره مى کنیم:
خداوند در سوره نور مى فرماید:
الم تر ان اللّه یسبح له من فی السموات والارض والطیر صافات کل قد علم صلاته وتسبیحه واللّه علیم بما یفعلون،((۲۲۲)) آیا ندیدى تمام آنان که در آسمانها و زمینند براى خدا تسبیح مى کنند، همچنین پرندگان هنگامى که بر فراز آسمان بال گسترده اند؟! هریک از آنها نماز و تسبیح خود رامى داند و خداوند به آنچه انجام مى دهند داناست.
قریب به همین مضمون در آیه ۱۸ سوره حج و آیه ۴۹ سوره نحل نیز ذکر شده است که حیوانات در برابر خداوند به خضوع برخاسته و بر آستان او سجده مى کنند. در آیه ۲۳-۲۶ سوره نمل گزارش هد هد از سرزمین سبا و انحراف آنها در پرستش خورشید و ترک خدا پرستى ذکر شده است.((۲۲۳)) مجموعه این آیات به خوبى بر این نوع از ادراک حیوانات دلالت دارد. این امر درروایات نیز ذکر شده است و اضافه شده که هریک از آن ها تسبیح ویژه اى دارد. درپاره اى از روایات، همین حمد و تسبیح الهى را از علل نهى رسول اللّه(ص) از زدن وداغ نهادن بر حیوانات ذکر کرده است که در فصل چهارم به تفصیل آنها را بیان مى کنیم هر چند برخى از مفسرین، تسبیح حیوانات را به تسبیح تکوینى آنها تفسیر کرده اند، به این معنا که خلقت آنها نشانه اى از تنزیه و تقدیس الهى است که در غایت کمال بوده ومانند مخلوقات خود، داراى نقص نمى باشد.((۲۲۴)) اما عده اى دیگر از مفسرین،تسبیح حیوانات را تسبیح زبانى دانسته و به تبع قول به نطق حیوانات، تسبیح به زبان رابراى آنها ممکن مى دانند.((۲۲۵)) ۲. درک نیکى و بدى و مسائل غیر مادى حیوانات به خوبى، از نوع رفتارى که با آنها مى شود آگاهند و محبت و احترام و یا بدى و بدرفتارى را درک مى کنند. مطالبى که در ذیل مورد اول از ادراکات حیوان ذکرکردیم بر این نکته دلالت دارد. لذا از خداوند درخواست مى کند که صاحبى درست رفتار، به او عطا کند و به قدر توان، از او کار بکشد و در رسیدگى به او کوتاهى نکند.
از جمله موارد دیگرى که دلالت بر درک مسائل غیر مادى مى کند، یکى از خصلت هایى است که در روایت على بن رئاب از ابى حمزه از امام سجاد(ع) نقل کرده اند که ایشان فرمود:
معرفتها بالموت،((۲۲۶)) از جمله ادراکات حیوان آگاهى بر مرگ است.
آنها مى دانند که روزى زندگى در دنیا تمام شده و مرگ فرا مى رسد، هرچند ازچگونگى مردن و آن چه پس از مرگ اتفاق مى افتد آگاهى ندارند، همانگونه که درروایتى از امام صادق(ع) آمده است:
لو عرفت البهائم من الموت ما تعرفون ما اکلتم منها سمینا قط،((۲۲۷)) «اگر آگاهى حیوان از مرگ همانند آگاهى شما انسانها مى بود هیچ یک از آنها هرگزچاق و فربه نمى شدند».
شیخ صدوق در ذیل این روایت، در صدد رفع تعارض ظاهرى میان این روایت وروایت اول از على بن رئاب بر آمده و مى گوید:
مراد این است که آگاهى آنها به قدر آگاهى شما نیست.
علاوه بر اطلاع از مرگ، حیوانات چیزهایى مى بینند که انسانها قادر بر دیدن آنها نیستندو همین((۲۲۸)) امر در برخى روایات به عنوان علت راه نرفتن حیوانات و سرباز زدن از آن ذکر شده است. لذا از زدن آنها نهى فرمودند که در فصل هاى آینده به تفصیل ذکر مى شود.
حیوانات علاوه بر آنکه رفتار خوب و بد را نسبت به خود تشخیص داده و داراى روح و احساس هستند، نسبت به رفتارى که با سایر حیوانات نیز مى شود، حساس بوده و ازرفتار بد و یا کشتن آنها رنج مى کشند. در همین راستا در متون روایى و فقهى ما ذکرشده است که ذبح حیوان در مقابل حیوان دیگرى که این صحنه را مى بیند مکروه است.((۲۲۹)) حتى برخى((۲۳۰)) به سبب اذیت شدن حیوان ناظر و عذاب کشیدن او از دیدن صحنه ذبح هم نوع خود، قول به تحریم را بعید نمى دانند که به تفصیل در بخش چهارم به ذکر آنها مى پردازیم.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است